لينک دانلود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
عنوان برنامه: آینه تاریخ
تاريخ: 25/ 08/ 1403
استاد: حجت الاسلام والمسلمین جباری
مجری: آقای قضبانی
قسمت:139
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها سر المستودع فیها
مجری:
خدمت یکایک شما عزیزان بیننده عرض سلام و ادب و احترام دارم خوش آمدید به برنامه آینه تاریخ برنامه شامگاهی جمعههای ما از شبکه جهانی حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تقدیم حضور شما می شود و میزبانی می کنیم آقای دکتر جباری استاد حوزه و دانشگاه متخصص در مسائل تاریخ و سیره ، در دقایق ساعتی که در خدمت شما هستیم و از محضر استاد استفاده میکنیم ان شاء الله مباحث تاریخی را بیان میکنیم و اما سیره سیاسی حضرت زهرا (سلام الله علیها) مبحث اصلی و محور اصلی برنامه امشب است که از جناب آقای دکتر ان شاء الله استفاده خواهیم کرد استاد عزیز سلام وقت شما بخیر .
استاد: جباری
علیکم السلام خیلی خوش آمدید خواهش میکنم بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و ادب دارم حضور حضرت عالی جناب آقای قضبانی . بینندگان گرامی برنامه هر جایی که شرف و حضور دارند آرزوی توفیقات روزافزون الهی برای همه عزیزان دارم و عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ایام شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) و گرامیداشت این روزها و یادکرد از مصائب آن حضرت (سلام الله علیها) بیان فضائل آن حضرت (سلام الله علیها) بیان سیره آن حضرت (سلام الله علیها) ان شاء الله که هر یک به حد وسع و توان خودمان بتوانیم ایفای تکلیف و نقشی در این زمینه داشته باشیم.
مجری:
ان شاء الله خیلی خوشحال هستیم که الحمدالله صحت و سلامتی خدمت شما است که صحت و عافیت کامل باشد ما دیگر دو سه هفتهای توفیق نداشتیم در خدمت شما باشیم خاطر عارضهای که رخ داده بود و از همه بینندگان هم التماس دعا داریم و سلامتی شما را از خداوند متعال خواستاریم ان شاء الله که بینندگان هم ما را از داخلشان فراموش نخواهند کرد متشکر از اینکه وقت گذاشتید تشریف آوردید و اما شما عزیزان بیننده سه هزار پانزده پانزده پانزده سامانهای است که در اختیار شما است میتوانید از این طریق سوالات نظرات و پیشنهاد خودتان را برای ما ارسال کنید سایت شبکه جهانی حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و همچنین اپلیکیشن شبکه جهانی در گوشی های شما نصب می شود این امکان به شما می دهد که برنامه ما را به صورت زنده و مستقیم و همزمان انجام ملاحظه بفرمایید آرشیو شبکه هم در اختیار شما است و اما تلفنهای شبکه که زیرنویس می شود این هم پل دیگری است برای ما و شما که بتوانید از این طریق تماس بگیرید و سوالات تاریخی خودتان را مطرح کنید استاد عزیز ما حقیقتش من خودم درست است امروز روز شهادت هم است ولی از اینکه شما را می بینم اینجا خیلی خوشحال هستم که شما را داریم و این افتخار را داریم اشاره فرمودید و عرض کردیم خدمت بینندگان که امروز میخواهیم از سیره حضرت زهرا (سلام الله علیها) به خصوص سیره سیاسی ایشان از حضرتعالی استفاده کنیم بهره مند شویم یک مختصری در این خصوص برای ما توضیح بدهید تا حالا اگر سوالی چیزی هم حتما خدمت شما ارائه می شود .
استاد: جباری
خواهش میکنم بله بسم الله الرحمن الرحیم همانطور که به عنوان کلی اشاره فرمودید محور اصلی ماه ها و یا حتی چند سال است که محور سیره رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که خیلی مفصل بود منتها به مناسبتهایی که میرسیدیم برای هر معصومی خوب مناسب بود که پرداخته شود به سیره آن معصوم در واقع منافاتی هم با هم ندارد چون کلهم نور واحد هستند و سیره حضرت زهرا (سلام الله علیها) سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است سیره دیگر معصومان همینطور درست است لذا اگر به طور خاص به سیره یک معصوم میپردازیم در واقع منافات با آن بحث کلی ما که محور سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود منافات با آن ندارد حالا چون ما در ایام فاطمیه وارد شدیم به مدتی قریب به یک ماه کمتر به هر حال فضا درگیر بیان مصائب و فضائل آن حضرت (سلام الله علیها) است یکی از کارهایی که باید در این ایام صورت بگیرد خیلی لازم است در ارتباط با هر معصومی بحث سیره معصوم است بحث تاریخ در جای خودش اهمیت خودش را دارد شناخت تاریخ یک معصوم و به خصوص مظالم و مصائب و ظلمهایی که متوجه آن معصوم شده است حتماً لازم است که به درستی تبیین بشود اما ما مستغنی از سیره نیستیم.
چون سیره همانطور که قبلا مکرر گفته شده است در ابعاد مختلف حیات انسانی به هر حال نقش دارد و نیاز است که ما بدانیم الگو چیست در حیات فردی حیات معنوی عبادی حیات اجتماعی حیات فرهنگی حیات سیاسی حیات اقتصادی حیات زیست محیطی امثال این ها خوب سیره حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم که خیلی متنوع است یعنی ابعاد مختلفی دارد شاید در برنامههای دیگر هم بعضاً به ابعاد سیره پرداخته شده باشد من مناسب دیدم حالا الان که در شام شهادت هستیم و فاطمیه اول هستیم یک چند محور از آن محورهای سیره سیاسی را عرض کنم بخواهم در یک کلمه خلاصه سیاسی فاطمه (سلام الله علیها) را یا در دو کلمه میخواهم خلاصه کنم یک محور در سن سیاسی بحث اعتقاد و التزام و اصرار و تشویق و تاکید بر حاکمیت الهی در حیات انسانها است در جای جای کلمات و از حضرت (سلام الله علیها) این دیده می شود چیزی که امت اسلامی بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) متاسفانه از آن دور شدند سراغ حاکمیت طاغوت رفتند این را چند نکته درباره اش عرض میکنم و محورهای که مرتبط با این و محور دوم بحث ظلم ستیزی عدالت گرایی است این دو محور مهم است در سیره سیاسی حضرت زهرا (سلام الله علیها) به خصوص امروز ما خیلی نیاز داریم به توجه به این بحث الان میبینیم که پیروان حضرت زهرا (سلام الله علیها) مدافعان اصلی فلسطین هستند.
پیروان فاطمه (سلام الله علیها) و علی (سلام الله علیه) مدافعان اصلی لبنان هستند و ظلم ستیزان این ها هستند دیگران متاسفانه گرد مرگ روی به اصطلاح فضا و ساحتشان پاشیده شده است اعم از حالا ملتها به هر حال حرکتها تکاپوهای دارند اما گاهی گویا دیده می شود که ملتهای غیرسلمان در اروپا و امریکا امثال این ها تحرک بیشتری در دیده می شود تا این ها یی که عنوان اسلام را مسلمانی را یدک میکشند دیگر توقعی از حکامشان نیست اما خود ملتها باید حرکتی داشته باشند ملت مصر دیگر ملتها معنا ندارد که به اصطلاح گذرگاه رفح باشد به ملت فلسطین در بی آبی و بی غذایی به سر ببرند و به هر حال حرکتی در مصر و این ها دیده نشود حالا وارد این بحثها نمیخواهم شوم اما گویا این به اصطلاح سیره ظلم ستیزانه فاطمه (سلام الله علیها) و علی (سلام الله علیه) تزریق شد در جان پیروانشان و امروز میبینیم که همه دنیا دارند اقرار میکنند مدافعان اصلی ملت فلسطین و لبنان فلسطین دیگر کار نداریم به اینکه آن ها اهل سنت هستند شیعه هستند ما بر اساس منطق فاطمی سراغ مظلوم داریم می رویم و دفاع از مظلوم میکنیم :
امام على عليه السلام: كونا لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا؛
پيوسته دشمن ظالم و ياور مظلوم باشيد.
مطلق فرمودند امیرالمومنین (سلام الله علیه) :
مَنْ اَصْبَحَ لا يَهْتَمُّ بِاُمورِ الْمُسْلِمينَ فَلَيْسَ مَنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً يُنادى يا لَلْمُسْلِمينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ؛
هر كس صبح كند و به امور مسلمانان همّت نورزد، از آنان نيست و هر كس فرياد كمك خواهى كسى را بشنود و به كمكش نشتابد، مسلمان نيست.
كافى، ج 2، ص 164، ح 5.
به تعبیر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) محور دوم است که شما اشاره فرمودید که امت اسلام نگاه میکنیم کدام قسمت دارم بگویم کدام بخش کمک میکنند پیدا است.
که یک سیره ای است که متفاوت با همدیگر بین آن مکتب که پیرو خلفا هستند و این مکتب که پیرو امامت الهی و ولایت کسانی که همراه شدند با جریان خلافت اموی عباسی امثال کسانی که مظلوم بودند اهل قیام بودند شیعیان بودن اهل بیتشان بودند پیروان فاطمه (سلام الله علیها) بودند این ها در طول تاریخ به همین صورت عمل کردند این مقدمه عرض کنم خود این خیلی بحث دارد من سعی میکنم کوتاه در برنامه شواهدی را اشاره داشته باشم.
مجری:
این دو محور که شما فرمودید با همدیگر به هم تنیده است یعنی اگر آن ولایت الهی گرایی و ظلم ستیزی این هم هست.
استاد: جباری
محور دوم از محور اول گرفته می شود چون تا انسان ملتزم به حاکمیت الهی نباشد به سراغ که اصول برگرفته از تعالیم الهی نخواهد رفت که یکی از:
وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ
و بر ظالمان تکیه ننمایید، که موجب میشود آتش شما را فرا گیرد؛ و در آن حال، هیچ ولیّ و سرپرستی جز خدا نخواهید داشت؛ و یاری نمیشوید!
هود (11): 113
قرآن خیلی سخن دارد در این باب یک محور این است اعتقاد و التزام به حاکمیت الهی بر مردم عنوان کلی این اصل این است باز یک توضیح کلی را عرض کنم ما در بحث حاکمیت قائل به توحید در حاکمیت هستیم ما شیعه مفتخر هستیم به این مسئله که ملتزم تا آخر از اول بعضی ها همان اولش را گفتند توحید در به اصطلاح خلقت و این ها اما در حاکمیت متاسفانه کمیتشان لنگ است به جهت اینکه اگر توحید در حاکمیت را ملتزم بودند طبیعتاً باید تا بحث خلافت و امامت بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هم ملتزم به این میشدند دنبال حاکمی میرفتند که برگرفته از نصب الهی است و شیعه ملتزم به این است و دیگران متاسفانه اینجا بریدند حلقه وصلشان را به حاکمیت الهی شیعه ملتزم به این مسئله در کلمات فاطمه (سلام الله علیها) این را میبینیم من بخشی ترجمه بخشی از خطبه فدکیه را آغاز خطبه فدکیه را عرض میکنم باز حالا الکلام یجر الکلام باز دیشب مواجه بودم با یک نکتهای را عرض کنم همین دیشب مواجه بودم با یک شبههای که از همین شبکههای وهابی در برنامهای هم عرض کردم که به هر حال اینکه می گویید فاطمه (سلام الله علیها) آمده است.
و خطبه خوانده است مگر فاطمه (سلام الله علیها) کسی بود که برای چهار درخت بیاید خطبه بخواند پیدا است خیلی سهل نگاه میکنند و پایین آورده است سطح این خطبه را این خطبه به حساب معجونی است از معارف در بعد توحید در بعد رسالت در بعد خلافت حاکمیت بحث فدک اهمیت خودش را دارد در جای خودش اما بهانهای بود که فاطمه (سلام الله علیها) حرف هایش را می آید بزند ترجمه بخشهای آغازین خطبه در بعد حاکمیت الهی این است که شهادت می دهد حضرت زهرا (سلام الله علیها) به توحید به یکتایی خدا :
وَ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، کَلِمَةٌ جَعَلَ الْاِخْلاصَ تَأْویلَها، وَ ضَمَّنَ الْقُلُوبَ مَوْصُولَها، وَ اَنارَ فِی التَّفَکُّرِ مَعْقُولَها، الْمُمْتَنِعُ عَنِ الْاَبْصارِ رُؤْیَتُهُ، وَ مِنَ الْاَلْسُنِ صِفَتُهُ، وَ مِنَ الْاَوْهامِ کَیْفِیَّتُهُ.
اِبْتَدَعَ الْاَشْیاءَ لا مِنْ شَىْءٍ کانَ قَبْلَها، وَ اَنْشَاَها بِلاَاحْتِذاءِ اَمْثِلَةٍ اِمْتَثَلَها، کَوَّنَها بِقُدْرَتِهِ وَ ذَرَأَها بِمَشِیَّتِهِ، مِنْ غَیْرِ حاجَةٍ مِنْهُ اِلى تَکْوینِها، وَ لا فائِدَةٍ لَهُ فی تَصْویرِها، اِلاَّ تَثْبیتاً لِحِکْمَتِهِ وَ تَنْبیهاً عَلی طاعَتِهِ، وَ اِظْهاراً لِقُدْرَتِهِ وَ تَعَبُّداً لِبَرِیَّتِهِ، وَ اِعْزازاً لِدَعْوَتِهِ، ثُمَّ جَعَلَ الثَّوابَ عَلی طاعَتِهِ، وَ وَضَعَ الْعِقابَ عَلی مَعْصِیَتِهِ، ذِیادَةً لِعِبادِهِ مِنْ نِقْمَتِهِ وَ حِیاشَةً لَهُمْ اِلى جَنَّتِهِ.
وَ اَشْهَدُ اَنَّ اَبیمُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اِخْتارَهُ قَبْلَ اَنْ اَرْسَلَهُ، وَ سَمَّاهُ قَبْلَ اَنْ اِجْتَباهُ، وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ اَنْ اِبْتَعَثَهُ، اِذ الْخَلائِقُ بِالْغَیْبِ مَکْنُونَةٌ، وَ بِسَتْرِ الْاَهاویلِ مَصُونَةٌ، وَ بِنِهایَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ، عِلْماً مِنَ اللَّهِ تَعالی بِمائِلِ الْاُمُورِ، وَ اِحاطَةً بِحَوادِثِ الدُّهُورِ، وَ مَعْرِفَةً بِمَواقِعِ الْاُمُورِ.
و گواهى می دهم که معبودى جز خداوند نیست و شریکى ندارد، که این امر بزرگى است که اخلاص را تأویل آن و قلوب را متضمّن وصل آن ساخت، و در پیشگاه تفکر و اندیشه شناخت آن را آسان نمود، خداوندى که چشمها از دیدنش بازمانده، و زبانها از وصفش ناتوان، و اوهام و خیالات از درک او عاجز می باشند.
موجودات را خلق فرمود بدون آنکه از مادهاى موجود شوند، و آنها را پدید آورد بدون آنکه از قالبى تبعیّت کنند، آنها را به قدرت خویش ایجاد و به مشیّتش پدید آورد، بیآنکه در ساختن آنها نیازى داشته و در تصویرگرى آنها فائدهاى برایش وجود داشته باشد، جز تثبیت حکمتش و آگاهى بر طاعتش، و اظهار قدرت خود، و شناسائى راه عبودیت و گرامى داشت دعوتش، آنگاه بر طاعتش پاداش و بر معصیتش عقاب مقرر داشت، تا بندگانش را از نقمتش بازدارد و آنان را بسوى بهشتش رهنمون گردد.
و گواهى می دهم که پدرم محمّد بنده و فرستاده اوست، که قبل از فرستاده شدن او را انتخاب، و قبل از برگزیدن نام پیامبرى بر او نهاد، و قبل از مبعوث شدن او را برانگیخت، آن هنگام که مخلوقات در حجاب غیبت بوده، و در نهایت تاریکیها به سر برده، و در سر حد عدم و نیستى قرار داشتند، او را برانگیخت بخاطر علمش به عواقب کارها، و احاطهاش به حوادث زمان، و شناسائى کاملش به وقوع مقدّرات.
ابن طیفور، احمد بن ابی طاهر، بلاغات النساء، ص۱۲ طهرانی، آقابزرگ، الذریعه، ج۷، ص۲۰۳. طهرانی، آقابزرگ، الذریعه، ج۱۸، ص۱۰۹. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۸۷. حلی، حسن بن یوسف، ایضاح الاشتباه، ص۱۰۴. حرعاملی، محمد بن حسن، اَمل الآمل، ج۲، ص۱۶. طهرانی، آقابزرگ، الذریعه، ج۱۳، ص۲۲۴.زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج۴، ص۱۹۰.
و من شهادت میدهم که معبودی جز خداوند یکتا نیست بی مثال است و بی شریک او مانند شریک و مانند ندارد موجودات جهان هستی را ابداع فرمود بی آنکه چیزی پیش از آن وجود داشته باشد از عدم منظور خلق کرد آنها را به قدرتش تکوین نمود و به ارادهاش خلق کرد بی آنکه به آفرینش آنها نیاز داشته باشد یا فایدهای از صورتبندی آنها عائد ذات پاکش شود جز اینکه میخواست حکمتش را از این طریق آشکار سازد مردم را به اطاعتش هشدار دهد قدرت بیپایان خود را از این دریچه نشان دهد خلایق را به عبودیت خود رهنمون گردد.
و دعوت پیامبرانش را از طریق هماهنگی تکوین و تشریع قوت بخشد این خلاصهای بخشی از آن آغاز خطبه است در باب توحید و حاکمیت الهی بعد می آید سراغ نبوت توصیفی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پدر بزرگوارشان دارند و گواهی میدهم که پدرم محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بنده و فرستاده او است پیش از آنکه او را بفرستد برگزید و پیش از اینکه او را بیافریند برای مقام معین فرمود که حالا خود این بحثی است که چطور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برگزیده است قبل از اینکه او را مبعوث کند روایاتی است که خداوند متعال اطلاع و اشراف بر بندگانش از صدر ذیل تاریخ میاندازد آنچه که عابدترین است برمیگزیند استفاده در واقع برگزیده به این معنا است و پیش از آنکه او را بیافریند برای مقام معین فرمود و قبل از بعثتش او را انتخاب نمود اکنون که چنین است تقوای الهی پیشه کنید آنچنان که شایسته مقام اوست و از مخالفت فرمانش بپرهیزید و تلاش کنید که مسلمان از دنیا بروید خدا را در آنچه امر یا نهی فرموده اطاعت کنید این همه کلمات معارفی است اما بار سیاسی دارد شما خدا را اطاعت نکردید در مسجدی که دارید دنبال میکنید.
بعد از این می آید سراغ بحث امامت و حق حاکمیت بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) متعلق به همسرش امیرالمومنین (سلام الله علیه) و فرزندان معصومش را حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میداند در این قسمت توضیحات کلمات آن حضرت (سلام الله علیها) در توصیف امیرالمومنین (سلام الله علیه) در خطبه فدکیه دارد و غیر از آن به اصطلاح توصیفهای خیلی دقیقتری در ارتباط با حاکمیت و خلافت جانشینان برحق پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بعد از آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) در جاهای دیگر دارد از جمله حدیث لوح مثلاً حالا در خطبه فدکیه را اشاره خواهم کرد توصیفاتی که درباره امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) است اما خیلی صریح مسئله حدیث لوح را فاطمه (سلام الله علیها) به جابر مطرح کرده است من آدرس مفصل واردش نمی شوم توضیح کوتاهی اشاره میکنم کتاب شریف کافی جلد یک کتاب کافی صفحه پانصد و بیست و هفت و پانصد و بیست و هشت.
خلاصه این است که جابر بن عبدالله انصاری خدمت فاطمه (سلام الله علیها) میرسد و آن حضرت (سلام الله علیها) لوحی که از آسمان بر حضرت (سلام الله علیها) هدیه آورده شده است توسط فرشته مقرب الهی لوح سبز رنگی را نشان می دهد و در آنجا کلمات در واقع حدیث قدسی است از لسان خداوند متعال جل جلاله صادر شده است و در آنجا هم بحث الوهیت و توحید است هم بحث نبوت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است و بعدش می آید سراغ اوصیای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) تا حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هر کدام با وصفی اوصافی در آن لوح مشخص شدند و این نشان جابر می دهد و جابر استنساخ می کند نزد جابر بن عبدالله بوده است تا زمان امام باقر (سلام الله علیه) و امام صادق (سلام الله علیه) در یک جلسه جابر حضور داشته است.
امام باقر (سلام الله علیه) حضور داشت امام صادق (سلام الله علیه) هم که نقل می کند می گوید من حضور داشتم و پدرم از جابر خواست که آن لوح را بیاورد یعنی آن نوشتهاش از آن لوح را و جابر آورد و منتها امام باقر (سلام الله علیه) فرمود ببین همینطور که من میخوانم است خود امام باقر (سلام الله علیه) بیان میکنند و جابر تایید می کند که بله همین است که تو این بدون اینکه امام باقر (سلام الله علیه) ببیند آن لوح را اما در واقع می خواهد تایید باشد بر اینکه ببینید این صحابی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هم دارد آن چیزی را نقل میکند که منظور یکی از مواردی که عرض شود که فاطمه (سلام الله علیها) بحث خلافت حاکمیت را در این راستا مطرح کردند امثال حدیث لوح است یک مورد دیگر آن جریان محمود بن لبید است در کفایت الاثر خزاز قمی صفحه صد و نود و نه از علمای بزرگ شیعه بوده است ایشان در حدود قرن سوم و چهارم قرن میزیسته است و که کتاب ارزشمندی که روایات امام شناسانه درش آمده است.
عن محمود بن لبید قال:لما قبض رسولالله صلی الله علیه و آله کانت فاطمه علیهاالسلام تأتی قبور الشهدا و تأتی قبر حمزه و تبکی هناک فلما کان فی بعض الایام أتیت قبر حمزه فوجدتها علیهاالسلام تبکی هناک فأمهلتها حتی سکت فأتیتها و سلمت علیها و قلت: یا سیده النسوان قد و الله قطعت أنیاط قلبی من بکائک فقالت: یا أباعمر لحق لی البکاء فلقد أصبت بخیر الاباء رسولالله صلی الله علیه و آله و اشوقاه الی رسولالله ثم أنشأت. تقول: اذا مات میت قل ذکره و ذکر أبی قد مات و الله أکثر قلت: یا سیدتی انی أسألک عن مس.له تتلجلج فی صدری قالت: سل قلت: هل نص رسولالله صلی الله علیه و آله قبل و فاته علی علی علیهالسلام بالامامه؟ قالت: واعجباه أنسیتم یوم غدیر خم؟ قلت: قد کان ذلک و لکن أخبرنی بما أسر الیک قالت: أشهد الله تعالی لقد سمعته یقول: «علی خیر من أخلفه فیکم و هو الامام و الخلیفه بعدی و سبطای و تسعه من صلب الحسین أئمه أبرار لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادین مهدیین و لئن خالفتموهم لیکون الاختلاف فیکم الی یوم القیامه».قلت: یاسیدتی فما باله قعد عن حقه؟ قالت: یا أبا عمر لقد قال رسولالله صلی الله علیه و آله مثل الامام مثل الکعبه اذا تؤتی و لا تأتی- أو قالت مثل علی- ثم قالت: أما و الله لو ترکوا الحق علی أهله و اتبعوا عتره نبیه لما اختلف فی الله اثنان و لورثها سلف عن سلف و خلف بعد خلف حتی یقوم قائمنا التاسع من ولد الحسین و لکن قدموا من أخره الله و أخروا من قدمه الله حتی اذا الحدوا المبعوث و أودعوه الجدث المجدوث اختاروا بشهوتهم و عملوا بآرائهم تبالهم اولم یسمعوا الله یقول: «و ربک یخلق ما یشاء و یختار ما کان لهم الخیره» بل سمعوا ولکنهم کما قال الله سبحانه: «فانها لاتعمی الأبصار ولکن تعمی القلوب التی فی الصدور»هیهات، بسطوا فی الدنیا آمالهم و نسوا آجالهم فتعسا لهم و أضل أعمالهم. أعوذبک یا رب من الحور بعد الکور»
محمود بن لبید گوید:
پس از ارتحال پیامبر خدا صلی الله علیه و آله روش حضرت زهرا علیهاالسلام چنین بود که کنار قبور شهیدان و قبر حمزه میآمد و آنجا میگریست. در یکی از روزها من نیز کنار قبر حمزه آمده بودم که دیدم حضرت آنجا میگرید من صبر کردم تا آرام گرفت آنگاه به نزد ایشان رفتم و سلام کردم و گفتم: ای سرور بانوان، به خدا سوگند رگهای قلبم از گریهی شما برید. حضرت فرمود: ای ابوعمر شایسته است که بگریم من رسول خدا بهترین پدر را از دست دادهام چقدر شوق دیدار رسول خدا را دارم. سپس حضرت این شعر را خواند:کسی که میمیرد یادش از دل میرود ولی یاد پدرم با اینکه مرده است بیشتر شده است
گفتم: ای سرور من، از شما یک پرسش دارم که در سینهام میجوشد. حضرت فرمود: بپرس گفتم: آیا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پیش از مرگ خویش به امامت علی علیهالسلام تصریح کرد؟ حضرت فرمود: شگفتا آیا روز غدیر خم را از یاد بردهاید؟ گفتم: آری در غدیر خم تصریح کرده ولی از آنچه دور از چشم مردم برایتان فرموده برایم باز گویید. حضرت فرمود: خدا را شاهد میگیرم از پیامبر خدا شنیدم که فرمود: علی، بهترین کسی است که پس از خویش در میان شما میگذارم و او امام و جانشین پس از من است. و نوادهام و نه نفر از صلب حسین، امامان پاکند.
اگر از آنان پیروی کنید آنان را راهبر و راه یافته مییابید و اگر با آنان مخالفت کنید اختلاف در میان شما تا قیامت خواهد بود.
گفتم سرورم، پس چرا حضرت علی علیهالسلام حق خویش را دنبال نمیکند؟ حضرت گفت: ای ابوعمر، پیامبر خدا فرمود: مثل امام مثل کعبه است یا مثل علی مثل کعبه است. (تردید از راوی است) چرا که مردم به سراغ کعبه میروند و کعبه نزد کسی نمیرود. آنگاه حضرت فرمود: به خدا سوگند اگر حق را به اهلش واگذار و از عترت پیامبر خدا پیروی میکردند، هرگز اختلافی دربارهی خدا بین دو نفر هم پدید نمیآمد و امامان، یکی پس از دیگری امامت را به ارث میبردند تا آن زمان که قائم ما، نهمین فرزند از حسین علیهالسلام بپا میخاست ولی آنان کسی را که خداوند پس زده بود جلو انداختند و آن را که خداوند، پیش داشته بود پس زدند و زمانی که پیامبر مبعوث را در لحد گذاشتند و او را در قبر نهادند به دلخواه خود انتخاب کردند و به رأی خویش تن دادند. بریدگی و هلاکت برایشان باد. آیا نشنیدند که خداوند میفرمود: «پروردگار تو هرچه میخواهد میآفریند و هر که را بخواهد برمیگزیند. و انتخاب و گزینش به دست مردم نیست» آری شنیدند ولی آنان همانگونهاند که خداوند فرمود: «چشمها نابینا نمیشود ولی دلهایی که در سینه هست نابینا میگردد».ای وای آرزوهای خویش را در دنیا گستردند و از مرگ خود غافل شدند. مرگ برایشان باد، و خداوند کردارشان را تباه میسازد. خدایا به تو پناه میبرم از توقف و عقب گرایی پس از پیشرفت.
کفایة الاثر، خزاز قمی، ص 199،فاطمهالزهرا علیهاالسلام بهجه قلب المصطفی صلی الله علیه و آله، ص 281 به نقل از عوالم المعارف، ج 11، ص 228.
این روایت جالب است محمود بن لبیید چیزهایی از آن بر می آید آغازش یک سطری می خوانم و ادامه می دهم عن محمود بن لبید قال:لما قبض رسولالله صلی الله علیه و آله کانت فاطمه علیهاالسلام تأتی قبور الشهدا و تأتی قبر حمزه و تبکی هناک بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فاطمه (سلام الله علیها) مستمراً تشریف میآورد نزد قبور شهدای احد نزد قبر حمزه و آنجا میگریست فلما کان فی بعض الایام أتیت قبر حمزه فوجدتها علیهاالسلام تبکی هناک یک روزی من رفتم خدمت آن حضرت (سلام الله علیها) نزد قبر حمزه دیگر آنجا میگرید فأمهلتها صبر کردم حتی سکت تا آرام شد فأتیتها و سلمت علیها رفتم سلام کردم و بعد سوالم را از او پرسیدم سوالش این است.
و قلت: یا سیده النسوان قد و الله قطعت أنیاط قلبی من بکائک پاره شد بندهای دلم با این گریه جانسوز شما فقالت: یا أباعمر لحق لی البکاء فلقد أصبت بخیر الاباء رسولالله صلی الله علیه و آله و اشوقاه چرا من گریه نکنم در حالی که مصیبتی مثل از دست دادن پدر سراغ من آمده است و اشوقاه الی رسولالله ثم أنشأت.
چرا مشتاق پدرم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هستم بعد شعر حضرت (سلام الله علیها) میخواند و بعد سوال می کند این سوال من توضیحش عرض خواهم کرد توضیحی که میخواستم اشاره کنم راجع به این روایت می شود محمود بن لبید می گوید مستمراً فاطمه کانت تاتی مستمرا بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می آمد برای زیارت قبول شهدای احد به شبی این تعبیر در یکی دو تا روایت از امام صادق (سلام الله علیه) در کتاب کافی است:
عَن أَبى عَبدِاللّه عليه السلام قالَ: اِنَّ فاطِمَةَ عليهاالسلام كانَتْ تَأْتى قُبُورَالشُّهَداءِ فى كُلِّ غَداةِ سَبْتٍ فَتَأْتى قَبْرَ حَمْزَةَ وَ تَتَرَحَّمُ عَلَيْهِ وَتَسْتَغْفِرُلَهُ
امام صادق عليه السلام فرمود: حضرت فاطمه عليهاالسلام هر صبح شنبه به سوى قبور شهيدان مى رفت و بر سر قبر حمزه مى نشست و براى او از خدا طلب رحمت و آمرزش مى كرد.
التهذيب،ج 1: ص 465.
که فاطمه (سلام الله علیها) بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تصریح دارد چون در زمان حیات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هم تشریف میبرد با احد برای زیارت قبور شهدا هفته یکی دوبار بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تصریح دارد که فی کل جمعه مرتین در هر هفته دو بار فاطمه (سلام الله علیها) برای زیارت قبور شهدای احد تشریف میآورد دوشنبه و پنجشنبه به ذهنم در آن روایات است و در یکی از موارد است که این آقای محمود خدمت حضرت (سلام الله علیها) رسیده است می خواهم فقط اشاره کنم که آن یکی از شواهد ما است این روایات این و آن روایت کافی یکی از شواهد است دال بر اینکه فاطمه (سلام الله علیها) در این ایامی که میرفته است برای زیارت قبور شهدای احد هنوز هجوم به بیتشان انجام نگرفته بود که توان بدنی داشتند.
که این مسیر چند کیلومتری چهار پنج کیلومتری تا زیارت قبور شهدا احد تشریف ببرند و لذا اینجا هم که محمود بن لبید سوال میکند حضرت (سلام الله علیها) اشاره به هجوم به بیت ندارد فقط بحث مصیبت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را مطرح می کند این نکته ای است به هر حال فهمیده می شود از این روایت بعد محمود بن لبید بعد از مقدمه سوال می کند می گوید:
یا سیدتی انی أسألک عن مسئله تتلجلج فی صدری یک سوالی به ذهنم رسیده است قالت: سل فرمود بپرس قلت: هل نص رسولالله صلی الله علیه و آله قبل و فاته علی علی علیهالسلام بالامامه؟ آیا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) قبل از وفاتشان درباره امامت علی (سلام الله علیه) چیزی فرمود قالت: واعجباه أنسیتم یوم غدیر خم؟ حضرت (سلام الله علیها) فرمودند عجب شما مگر روز غدیر خم را فراموش کردید قلت: قد کان ذلک گفتم بله این خود این نشان می دهد که پس این که گاهی شبکههای خبیث وهابی می گویند که اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اگر بحث غدیر مطرح بود مطرح میکردند چی شد فراموش کردند این نشان می دهد که قد کان ذالک اقرار داشتند که غدیر بوده است منتها سوال این چیز دیگر است می گوید و لکن أخبرنی بما أسر الیک حرفهای سری که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به طور خاص درباره علی (سلام الله علیه) چیزی گفته است آن را میخواهم بدانم قد کان ذلک پس غدیر یادمان است آن اسرار را میخواهم بدانم.
فاطمه (سلام الله علیها) ذکر میکند قالت: أشهد الله تعالی لقد سمعته خدا را شاهد می گیرم که من شنیدم از پدرم که فرمود یقول: «علی خیر من أخلفه فیکم علی (سلام الله علیه) بهترین کسی است که من جانشین در میان شما به جا میگذارم و هو الامام و الخلیفه امام و خلیفه بعد از من او است در واقع فاطمه (سلام الله علیها) در اینجا دارد آن جهاد تبیین را انجام بدهد به طور خاص یعنی هم به طور عام جهاد در خطبه فدکیه و هم به طور خاص برای افراد این چنین که میان و مشتاقند تشنه هستند که بشنوند بعد به این بسنده نمی کند.
و هو الامام الخلیفه بعدی مدینه بعد از علی (سلام الله علیه) دو سبط پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و سبطای و تسعه من صلب الحسین نه نفر از فرزندان حسین (سلام الله علیه) که این روایت یکی از روایاتی است که از لسان فاطمه (سلام الله علیها) درباره امامت دوازده امام غیر از آن حدیث لوح صادر شده است.
أئمه أبرار لئن اتبعتموهم اگر از این دوازده امام(سلام الله علیهم) تبعیت کنید وجدتموهم هادین مهدیین هدایت شده و هدایتگر می یابید و لئن خالفتموهم اگر با این مخالفت کنید لیکون الاختلاف فیکم الی یوم القیامه.
تا قیامت مبتلا به اختلاف خواهید شد و خدا نگذرد از آن هایی که امت را مبتلا کردند و این اختلافی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بر حذر میداشت امت از این اختلاف بعد این سؤال میکنند:
.قلت: یاسیدتی فما باله قعد عن حقه؟ اگر اینطور است پس چرا علی (سلام الله علیه) نشست و بلند نشد شمشیر حرکتی قیامی قالت: فاطمه (سلام الله علیها) فرمود که یا أبا عمر لقد قال رسولالله صلی الله علیه و آله به تعبیر من مگر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کم برای امتش گذاشته است؟ کم گفته بود مگر حجت تمام نشده بود در غدیر و غیر غدیر این همه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تاکید کرده است در طول رسالتش مثل الامام مثل الکعبه اذا تؤتی و لا تأتی- أو قالت مثل علی- پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود که مثل امام مثل مثل کعبه است کعبه باید برود نزد مردم یا مردم دورش بچرخند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آنقدر در وصف و شان امیرالمومنین (سلام الله علیه) فرموده است که مثل کعبه به اصطلاح باید محور مراجعه امت باشد کعبه که مردم نمی رود مسجد امام مثلاً مثل مثلاً کعبه است تؤتی و لا تأتی نزد کعبه میروند نه کعبه نزد مردم بیاید که نیازی نیست که امیرالمومنین (سلام الله علیه) اگر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اما اگر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کم گذاشته بود کم فرموده بود بله حجت تمام نشده بود.
ثم قالت: أما و الله لو ترکوا الحق علی أهله قسم به خدا اگر حق را به اهلش واگذار میکردند و اتبعوا عتره نبیه تبعیت از عترت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میکردند لما اختلف فی الله اثنان حتی دو نفر هم درباره خدا اختلاف نمیکردند این ها شعار نیست واقعیات است یعنی اگر مثل علی (سلام الله علیه) از اول در رأس بود الان جهان چه شکلی پیدا میکرد و به هر حال امت اسلامی دچار یک چنین تفرقههایی بودند و لورثها سلف عن سلف عرض کنم که اگر اهل بیت (سلام الله علیهم) بودند و خلف بعد خلف یک امام عادلی بعد از امام عادل دیگر در راس قرار میگرفت حتی یقوم قائمنا التاسع من ولد الحسین.
تا اینکه آن امام به اصطلاح حضرت (سلام الله علیها) دوازدهمین امام و نهمین از فرزندان حسین (سلام الله علیه) و لکن قدموا من أخره الله و أخروا من قدمه الله آن کسی که خداوند مقدم کرده بود یعنی علی (سلام الله علیه) و مقدم کردن کسی که خداوند مأخرش قرار داده بود این ها کی بودند که آمدند در راس قرار گرفتند حتی اذا الحدوا المبعوث و أودعوه الجدث المجدوث اختاروا بشهوتهم و عملوا بآرائهم تبالهم اولم یسمعوا الله .
تا آخر روایت توضیح در این باره شکوه فاطمه (سلام الله علیها) است که این هم یکی از موارد است که فاطمه (سلام الله علیها) در راستای تبیین حاکمیت الهی در توحید در عبادت در توحید در حاکمیت و خداوند متعال که خودش نمی تواند بیاید ریاست کند باید با بنده انجام شود انبیا الهی به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) این حاکمیت عهدهدار هستند بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) طبیعتاً آن کسی که خداوند معرفی کرده است از طریق پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ما شیعه یک حرف بیشتر نداریم گفت حرف حق یک کلام بیشتر نیست و آن توحید در حاکمیت است بر این اساس باید کسی بیاید عهده دار مقام شود که خداوند پیامبرش معرفی کرده است دیگرانی که رفتند به سراغ چیزای دیگر چند محور درست کردند آیا محور اجماع اهل حل و عقد باشد یا نصب خلیفه قبلی باشد به شورای شش نفره باشد یا متأسفانه خلافت بالغلبه بالجور بالسیف یعنی کسی با شمشیر هم مثل معاویه آمد حاکم شد می شود خلیفه خدا وقتی از طریق حق جدا شوید طبیعتا اینطور باید چگونه باطل گروگان که دیگر حضرت زهرا (سلام الله علیها) سلام شما اشاره داشتید که به این هم اشاره فرمودند.
مجری:
نکات خیلی خوبی را یاد گرفتیم محور حاکمیت الهی و اعتقاد به حاکمیت الهی در کلام حضرت زهرا (سلام الله علیها) و همچنین بحث تبیین جهاد تبیین یکی از زهرا داشتند خیلی نکات دارد اینکه بالاخره اصلا ائمه (سلام الله علیهم) از روز اول دوازده نفر بودند همین روایت مشخص است و همه آن حدیث لوح که اشاره فرمودید و اینکه اصلاً حضرت امام حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرزند یعنی نوه نهم حضرت امام حسین (سلام الله علیه) خیلی جالب است که از همان روز اول بحث مهدویت مطرح بوده است و مشخص بوده است و چه کسی بوده است و این ها استاد در خدمت شما و عزیزان بیننده باشیم همچنان در خدمت شما خواهیم بود سه هزار پانزده پانزده پانزده را فراموش نکنید تلفنهای شبکه هم است تماس بگیرید سوالات و نظرات خودتون را با ما منتقل کنید و سوالات ان شاء الله جناب آقای دکتر در همین برنامه پاسخگو خواهند بود بعد از این میان برنامه برمیگردیم و ادامه مبحث را خواهیم داشت.
صلی الله علیک یا مولا یا صاحب العصر و الزمان اجرک الله فی مصاب جدتک فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) با برنامه آینه تاریخ در شامگاه جمعه از شبکه جهانی حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) همچنان در خدمت شما عزیزان بیننده هستیم و از محضر جناب آقای دکتر جباری استاد حوزه و دانشگاه متخصص در مسائل تاریخ و سیره بهرهمند هستیم و ان شاء الله در دقایقی که باقی مانده باز از استاد فیض ببریم در مبحث جهاد جهاد تبیین که اشاره داشت یکی از محورهای سیره سیاسی حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود که در همان شرایط سختی که بالاخره هر کسی هم باشد این بیان این چیزها خیلی سخت است ولی وظیفه حضرت زهرا (سلام الله علیها) این بوده است و خودش را خیلی راحت توانسته است این کار را انجام بدهد و خودش هم در اختیار مردم گذاشته است تا کسانی از حضرت (سلام الله علیها) ایشان سوالاتی کنند عملکرد حضرت زهرا (سلام الله علیها) در آن شرایط خودش خیلی شرایط خاصی یعنی در آن مصیبتی که حضرت (سلام الله علیها) دیده است و چند روزی هم که بیشتر نیست واقعاً سخت است یک خورده بخواهد فکر کنیم به این مباحث میبینیم در خطبه فدکیه که اشاره داشتید در همان خطبه به بحث اعتقادات و بحث اعتقاد به امامت الهی حضرت (سلام الله علیها) داشتند مباحث دیگر محورهای دیگر چون ظلم ستیزی عدالت خواهی و دیگر مباحث را هم از حضرتعالی میخواهیم بشنویم.
استاد: جباری
بله قبل از اینکه وارد آن محور دیگر شوم یک به اصطلاح بخشی همان خطبه فدکیه در توصیف امیرالمومنین (سلام الله علیه) و جایگاه آن حضرت (سلام الله علیها) نقش آن حضرت (سلام الله علیها) در عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) این ها در خطبه فدکیه بیان شد یعنی آن اسم آن حجت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کافی بود اما فاطمه (سلام الله علیها) هم این ها را مطرح کرده است و عزیزان توجه دارید ممکن است سوال باشد برای بزرگواران که خطبه فدکی کی ایراد شده است کی بیان شده است ما یک گزارش به حمدالله داریم در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید که آنجا تصریح میکند که ده روز جریان فدک قصد و خطبه فدکیه ده روز بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ایراد شد و فاطمه (سلام الله علیها) آمدم به مسجد و بقیه غصب فدک شد فاطمه (سلام الله علیها) یک اقدام کردند در طلب خصوصی از ابوبکر قبل از این خطبه عمومی خصوصی رفتن پیش ابی بکر شاهد بردند مثل امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) مثل ام ایمن را با آن ناچار شد که سند را منتها متاسفانه عمر سند را پاره کرد.
اگر پاره نمیکرد و به هر حال به اصطلاح حق و شاید دیگر نوبت بخواهد بپرد کی است نمیرسیم به این شکل که فاطمه (سلام الله علیها) بیاید در مسجد مردم جمع شوند با این عنوان خطبه بخواند اما چون آنجا آن به هر حال کار عمر انجام داد فاطمه (سلام الله علیها) به صورت عمومی آمد در مسجد و حقش را طلب کرد و عرض شود که این فرازها را آنجا فاطمه (سلام الله علیها) در مسجد بیان کرده است.
حَتَّى تَفَرَّى اللَّیْلُ عَنْ صُبْحِهِ، وَ اَسْفَرَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ، و نَطَقَ زَعیمُالدّینِ، وَ خَرَسَتْ شَقاشِقُ الشَّیاطینِ، وَ طاحَ وَ شیظُ النِّفاقِ، وَ انْحَلَّتْ عُقَدُ الْکُفْرِ وَ الشَّقاقِ، وَ فُهْتُمْ بِکَلِمَةِ الْاِخْلاصِ فی نَفَرٍ مِنَ الْبیضِ الْخِماصِ. وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ، مُذْقَةَ الشَّارِبِ، وَ نُهْزَةَ الطَّامِعِ، وَ قُبْسَةَ الْعِجْلانِ، وَ مَوْطِیءَ الْاَقْدامِ، تَشْرَبُونَ الطَّرْقَ، وَ تَقْتاتُونَ الْقِدَّ، اَذِلَّةً خاسِئینَ، تَخافُونَ اَنْ یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِکُمْ، فَاَنْقَذَکُمُ اللَّهُ تَبارَکَ وَ تَعالی بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ بَعْدَ اللَّتَیَّا وَ الَّتی، وَ بَعْدَ اَنْ مُنِیَ بِبُهَمِ الرِّجالِ، وَ ذُؤْبانِ الْعَرَبِ، وَ مَرَدَةِ اَهْلِ الْکِتابِ. کُلَّما اَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ اَطْفَأَهَا اللَّهُ، اَوْ نَجَمَ قَرْنُ الشَّیْطانِ، اَوْ فَغَرَتْ فاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ، قَذَفَ اَخاهُ فی لَهَواتِها، فَلا یَنْکَفِیءُ حَتَّى یَطَأَ جِناحَها بِأَخْمَصِهِ، وَ یَخْمِدَ لَهَبَها بِسَیْفِهِ، مَکْدُوداً فی ذاتِ اللَّهِ، مُجْتَهِداً فی اَمْرِ اللَّهِ، قَریباً مِنْ رَسُولِاللَّهِ، سَیِّداً فی اَوْلِیاءِ اللَّهِ، مُشَمِّراً ناصِحاً مُجِدّاً کادِحاً، لا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةَ لائِمٍ.وَ اَنْتُمَ فی رَفاهِیَّةٍ مِنَ الْعَیْشِ، و ادِعُونَ فاکِهُونَ آمِنُونَ، تَتَرَبَّصُونَ بِنَا الدَّوائِرَ، وَ تَتَوَکَّفُونَ الْاَخْبارَ، وَ تَنْکُصُونَ عِنْدَ النِّزالِ، وَ تَفِرُّونَ مِنَ الْقِتالِ.
تا آن گاه که صبح روشن از پرده شب برآمد، و حق نقاب از چهره برکشید، زمامدار دین به سخن درآمد، و فریاد شیطانها خاموش گردید، خار نفاق از سر راه برداشته شد، و گرههاى کفر و تفرقه از هم گشوده گردید، و دهانهاى شما به کلمه اخلاص باز شد، در میان گروهى که سپیدرو و شکم به پشت چسبیده بودند.
و شما بر کناره پرتگاهى از آتش قرار داشته، و مانند جرعهاى آب بوده و در معرض طمع طمّاعان قرار داشتید، همچون آتشزنهاى بودید که بلافاصله خاموش مىگردید، لگدکوب روندگان بودید، از آبى مىنوشیدید که شتران آن را آلوده کرده بودند، و از پوست درختان به عنوان غذا استفاده مىکردید، خوار و مطرود بودید، مىترسیدند که مردمانى که در اطراف شما بودند شما را بربایند، تا خداى تعالى بعد از چنین حالاتى شما را بدست آن حضرت نجات داد، بعد از آنکه از دست قدرتمندان و گرگهاى عرب و سرکشان اهل کتاب ناراحتیها کشیدید.
هرگاه آتش جنگ برافروختند خداوند خاموشش نموده، یا هر هنگام که شیطان سر برآورد یا اژدهائى از مشرکین دهان بازکرد، پیامبر برادرش را در کام آن افکند، و او تا زمانى که سرآنان را به زمین نمىکوفت و آتش آنها را به آب شمشیرش خاموش نمىکرد، باز نمىگشت، فرسوده از تلاش در راه خدا، کوشیده در امر او، نزدیک به پیامبر خدا، سرورى از اولیاء الهى، دامن به کمر بسته، نصیحتگر، تلاشگر، و کوششکننده بود، و در راه خدا از ملامت ملامتکننده نمىهراسید. و این در هنگامهاى بود که شما در آسایش زندگى مىکردید، در مهد امن متنعّم بودید، و در انتظار بسر مىبردید تا ناراحتىها ما را در بر گیرد، و گوش به زنگ اخبار بودید، و هنگام کارزار عقبگرد مىکردید، و به هنگام نبرد فرار می نمودید.
کفایة الاثر، خزاز قمی، ص 199،فاطمهالزهرا علیهاالسلام بهجه قلب المصطفی صلی الله علیه و آله، ص 281 به نقل از عوالم المعارف، ج 11، ص 228.
راویان متعدد هم دارد تو بخش مربوط به توصیف امیرالمومنین (سلام الله علیه) این تعبیر است در ادامه آن بخش قبلی که اشاره کردم که هرگاه آتش جنگ برافروختن خداوند خاموشش نموده است یا هر هنگام که شیطان سر برآورد یا اژدهایی از مشرکان دهان باز کرد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برادرش را در کام آن افکند در محالک امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را کارساز بود دیگر و او تا زمانی که سر آنان را به زمین نمیکوفت و آتش آنها را به آب شمشیرش خاموش نمیکرد باز نمیگشت فرسوده از تلاش در راه خدا کوشیده در امر او نزدیک به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خدا توسعه ثروت از اولیا الهی دامن به کمرب بسته نصیحتگر تلاشگر و کوشا بود و در راه خدا از ملامت ملامت کننده نمیهراسید و این در هنگامهای بود که شما در آسایش زندگی میکردید شمایی که الان آمدید در رأس قرار گرفتید فراریان جنگها بودید دیگر.
شما فراریان جنگها بودید در احد کی فرار کرد در خندق کی فرار کرد در خیبر کیست شکست خورده برگشت در حنین که فرار کرد در همه محال است شما اهل فرار بودید و علی (سلام الله علیه) یکهدار بود میاندار بود و الان آن عقب انداخته خودتان آمدید یکی دارد میدان شدید در ارتباط با توصیف ادامه توصیف امیرالمومنین (سلام الله علیه) و آن بحث حاکمیت الهی که عرض شد اما بحث عدالتگرایی و ظلم ستیزی و انظلام گریزی در سیره فاطمه (سلام الله علیها) خوب اصل بسیار مهمی است و خیلی بحث دارد تاکید قرآن بر بحث عدالت خیلی تاکید بلندی است به اصطلاح و قرآن کریم در بحث عدالت هیچ استثنایی قائل نشود.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ
ای کسانی که ایمان آوردهاید! همواره برای خدا قیام کنید، و از روی عدالت، گواهی دهید! دشمنی با جمعیّتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند! عدالت کنید، که به پرهیزگاری نزدیکتر است! و از (معصیت) خدا بپرهیزید، که از آنچه انجام میدهید، با خبر است!
مائده (5):8
حتی دشمنی با یک گروه موجب نشود در رابطه با آن گروهی که دشمن شما هستند از عدالت پا را فراتر بگذارد دور بگذارید اعتدالو عدالت مطلقا دشمن و غیر دشمن هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى و بحث ظلم ستیزی یک اصل مسلم در سیره هم قرآن و هم سیره اهل بیت (سلام الله علیهم) و از افتخارات ما است بحث مقابله با ظلم که هم اهل بیت (سلام الله علیهم) هم شیعیانشان دائماً ظلم ستیز بودند و گریزی نیست ظلمپذیر نبودن ظلم پذیر نبودن یعنی چه میخواهد اسرائیل باشد امریکا باشد دشمنان بنی امیه بنی عباس اصل مسلم ثابتی است هیچگاه نباید ظلم پذیرفت الان چرا نظام اسلامی سرش را بالا گرفته است و با عزت با غرور با قدرت راه خودش را ادامه داده است و ادامه میدهد چون زیر بار ظلم نرفته هیچ قرارداد ظالمانه را امضا نکرده است از همان اول انقلاب مرحوم امام گفتن اسرائیل باید از بین برود چه نماد مسلم ظلم است دیگر تعبیر مرحوم سید موسی حال مرحوم که عرض کردم بنابراین از دست داده باشیم امام موسی صدر که اگر شیطان یک طرف باشد و اسرائیل یک طرف چون اسرائیل شر مطلق ما جانب شیطان خواهیم بود معنایش این نیست که حالا شیطان جدایی دارند برای تاکید بر شر مطلق بودنشان.
و عرض شود که اصل مسلمش که شیعیان اهل بیت (سلام الله علیهم) همواره به تبع اهل بیت (سلام الله علیهم) داشتن در سلوک اجتماعی فاطمه (سلام الله علیها) نمونه های داریم جدای از این بحث حرکت آن حضرت (سلام الله علیها) بعد از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در راستای مقابله با ظلم بزرگی که صورت گرفت نمونههای کوچکی هم داریم جزئی یک نمونهاش جریان است که در تفسیر منصوب به امام عسکری (سلام الله علی)ه در روایتی از آن حضرت (سلام الله علیها) نقل شده است خلاصهاش این است که یک وقتی دو زن آمدند نزد فاطمه (سلام الله علیها) و اختلافشان درباره یک موضوع دینی بود حالا من آدرس را هم عرض کنم صفحه سیصد و چهل و هفت تفسیر منصوب به امام عسکری در الاحتجاج مرحوم طبرسی جلد یک صفحه یازده هم نقل شده است و در بحارالانوار مرحوم علامه مجلسی جلد دو صفحه هشت و جلد هشت صفحه هشتاد آنجا دارد:
بالاسناد عن أبي محمد . قال قالت فاطمة وقد اختصم إليها إمرأتان فتنازعتا في شئ من أمرالدين ، إحديهما معاندة ، والاخرى مؤمنة ففتحت على المؤمنة حجتها فاستظهرت على المعاندة ففرحت فرحاشديدا ـ فقالت فاطمة : إن فرح الملائكة باستظهارك عليهاأشد من فرحك ، وإن حزن الشيطان ومردته بحزنها أشد من حزنها ، وإن الله تعالى قال لملائكته : أوجبوا لفاطمة بمافتحت على هذه المسكينة الاسيرة من الجنان ألف ألف ضعف مماكنت أعددت لها ، واجعلوا هذه سنة في كل من يفتح على أسير مسكين فيغلب معاندا مثل ألف ألف ماكان معدا له من الجنان.
از حضرت ابومحمّد امام حسن عسکری «علیه السلام» نقل شده: دو زن در یکی از مباحث دینی با هم اختلاف کرده بودند. یکی از آن دو مؤمنه و دیگری معاند و مخالف با اسلام بود و برای حل اختلاف نزد حضرت زهرا«علیها السلام» آمدند. حضرت به زن مسلمان در گفتن دلایل و ادله خود علیه طرف مخالف کمک نمود تا اینکه توانست مطالب حقّ خود را ثابت نماید و از اینجهت به شدّت خوشحال شد. حضرت فرمود: خشنودی فرشتگان از پیروزی تو، بیش از خشنودی تو میباشد همچنان که غمگین شدن شیطان و پیروانش بیش از ناراحتی و حزن آن زن است. و همانا خداوند متعال به فرشتگانش فرمود: برای فاطمه «علیها السلام» بهخاطر کمکی که به این زن بیچاره درمانده نموده، هزاران برابر آنچه که من برایش فراهم کردهام، از بهشت آماده سازید! و اینکار را برای هر کسی که برروی درمانده بیچارهای دری بگشاید و بتواند بر معاندی غلبه کند، نیز سنّت قرار دهید! که هزار هزار برابر آنچه که از بهشت برای او آماده گشته، درنظر گیرید
بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث العلامة المجلسي ج 2 ص 8
که دو زن قالت فاطمة وقد اختصم دو زن اختصام داشتند تنازع داشتند با هم إليها إمرأتان فتنازعتا في شئ من أمرالدين ، جالب است روایت به امر دینی معرفتی با هم اختلاف داشتند إحديهما معاندة یکی از آن ها عناد میورزید ، والاخرى مؤمنة و دیگری مومنه بود ففتحت على المؤمنة حجتها فاطمه (سلام الله علیها) یادش داد کمکش کرد آن مومنه غالب شود بر آن به اصطلاح زن دیگر در آن مسئلهای که حالا با هم نزاع داشتند سرش فاستظهرت على المعاندة آن مومنه پیروز شد بر آن زن معاند ففرحت فرحاشديدا ـ خیلی خوشحال شد از این راهی که فاطمه (سلام الله علیها) جزو به هر حال اقدامات فرهنگی فاطمه (سلام الله علیها) یاد کرد که به هر حال اهل حق را کمک میکرده است فقالت فاطمة (سلام الله علیها) : به آن زنی که خوشحال شد إن فرح الملائكة باستظهارك عليهاأشد من فرحك ، فرشتگان خیلی بیش از تو خوشحال شدند اینکه تو غالب شدی بر او وإن حزن الشيطان ومردته بحزنها أشد من حزنها ، حزن شیطان و پیروان شیطان دار و دسته شیطان به اصطلاح خیلی شدیدتر از آن زن معاند ناراحت شدند وإن الله تعالى قال لملائكته : این صحنه خداوند متعال به فرشتگان فرمود أوجبوا لفاطمة برای فاطمه (سلام الله علیها) مقرر کنید بمافتحت على هذه المسكينة الاسيرة من الجنان به خاطر این کمکی که به این زن بیچاره کرد و به هر حال مغلوب را غالبش کرد از بهشت ألف ألف ضعف مماكنت أعددت لها ، یک میلیون برابر الف یک میلیون برابر به حساب نسبت به آنچه که به این زن مومنه من مقرر کردهام خود این مومنه که یعنی خود دفاع از حق خود خودش اجر دارد دیگر نزد خداوند متعال اهل حق مومنان کسانی که اگه من نوعی حق خودم را پس بگیرم به من یک اجری می دهند کسی هم که به من کمک می کنند یک میلیون اجر می دهم واجعلوا هذه سنة في كل من يفتح على أسير مسكين فيغلب معاندا مثل ألف ألف ماكان معدا له من الجنان.
خداوند فرمود این را سنت قرار بدهید برای هر کسی که کمک میکند به یک کسی در حالا یک مسئله اعتقادی مسئله معرفتی یا اینکه به هر حال یک مظلوم کمک میکند به کمکش به هر طریقی و لذا الان جبهه لبنان مظلوم است سرما نیازمند هستند خود آن ها اجر دارند که صبر میکنند بر این هم دیشب با یکی از بستگانمان یک خانواده لبنانی یا خانم با دو دخترش را در حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) خیلی متشخص اما بندگان خدا گفتند همه چیزمان از بین رفت یعنی داریم بمباران همه چیز از بین رفته است و حالا همسرش آنجا مانده است در لبنان این ها آمدند در ایران و پناه آوردند به اینجا الان یکی از بهترین عرصههای کمک به حق خود این ها هستند که به هر حال یک اجر عظیمی دارند از جهت مقاومت در مقابله باطل.
مجری:
دیشب دکتر حسین قزوینی در برنامهای که داشتند در شبکه خودمان اشاره داشتند که بینندگان را جهت یادآوری عرض کنم یک شماره حسابی برای بانک رفاه است که جناب آقای دکتر فضیلی ریاست محترم شبکه حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هم دیشب اعلام کردند نهصد و شانزده شش صفر نهصد و شانزده و شش صفر این شماره حسابی است که در بانک رفاه باز شده است که این شماره زیرنویس هم می کنیم در شبکه می توانید ببینید از این طریق هم میتوانید کمکهای مالی خودتان را به ستمدیدگان غزه و لبنان ارسال کنید این شماره را حتما شماره حساب خیلی رندی هم است نهصد و شانزده شش صفر که زیرنویس می شود هم شبایش است هم شماره حسابش حالا جناب آقای دکتر جباری اشاره فرمودند فرصت را مغتنم شمردم که یادآوری کنم فرصتی است که بالاخره این شبکه و جناب آقای دکتر قزوینی محبت کردند که برای بینندگان قرار دادن به همین اجری که شما فرمودید کسی که کمک کند این سنت یک میلیون برابر است .
استاد: جباری
خود افزون بر آن اجری که خود این مقاومی هستند در این جبههها دارند از طریق حداقل کاری است که می شود کرد چون به هر حال حضور فیزیکی آنجا ممکن نیست به هر حال هستند اما بهترین کاری که می شود کرد الان در این سرما و این ها باید واقعا یاری کرد به خصوص که این مسئله مشمول فتوای بزرگان مراجع بزرگ مقام معظم رهبری آیت الله سیستانی دیگران دیگران بزرگان مراجع فرمودند به هر طریقی که می شود باید به این جبهه کمک کرد که الان حداقلش این طریق مالی است حال امتحان خوب هستیم زنان ما ملت را پس دادند که این طلاها را آوردن طلاهایی که به هر حال محبوب خانمها است معمولاً خیلی دلبسته هستند اما از این دل کندند:
لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ
هرگز به (حقیقت) نیکوکاری نمیرسید مگر اینکه از آنچه دوست میدارید، (در راه خدا) انفاق کنید؛ و آنچه انفاق میکنید، خداوند از آن آگاه است.
آل عمران (3):92
واقعا اینجا در این عرصه امتحان پس دادند از آنچه که دوست دارند دل کندند و این طلاها را دادند.
ان شاء الله ما سرافکنده نشویم و ان شاء الله که در این عرصه بتونیم کمکها را جبهه حق باشیم و نمونه دیگر از بحث ظلم ستیزی یا دفاع از حق توسط فاطمه (سلام الله علیها) اینکه برای ما باید الگو باشد یعنی محور و ملاک حق باشد حق جایی تشخیص دادیم میخواد قوم و خویش باشد می خواهد غریبه باشد باید به هر حال با تعصب اینجا تعصب اشکال ندارد تعصب نسبت به چون تعصب همیت و تعصب در قرآن است دو حالت دارد تعصب بر باطن است که آن باطل:
إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا
(به خاطر بیاورید) هنگامی را که کافران در دلهای خود خشم و نخوت جاهلیّت داشتند؛ و (در مقابل،) خداوند آرامش و سکینه خود را بر فرستاده خویش و مؤمنان نازل فرمود و آنها را به حقیقت تقوا ملزم ساخت، و آنان از هر کس شایستهتر و اهل آن بودند؛ و خداوند به همه چیز دانا است.
فتح (48):26
اما یک همیت حق داریم که در نهج البلاغه امیرالمومنین (سلام الله علیه) پس غیرتتان کجاست که از حق دفاع نمیکند بیغیرت هستید بیرگ هستید در جریان فتح مکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تعدادی را مهدورالدم اعلام کرد فتح مکه را با رفت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) انجام دادند دیگر بدون خونریزی مکهای که مرکز و محور بود برای دعوت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از همان روز اول سیزده سال پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اذیت کردند بعد از هجرت هم جنگهای بزرگ ترتیب دادند اما سال هشتم وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فتح کرد با رافت بدون خونریزی تاکید کردن مکه فتح شد بعد هم اذهبو فانتم الطلقا فرمودند بروید که آزادی می گویم که برادرم یوسف به برادرانش گفت این بود اما تعدادی بودند افراد خبیثی که این ها را پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) قبل از ورود به مکه فرمود که ولو متعلق به اصرار الکعبه ولو پرده کعبه را گرفته باشند بکشیدشان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رئوف و رحیم اینچنین اما این ها چقدر خبیث بودند که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مکه حرم امن الهی و کنار کعبه که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود که بر من فقط چند ساعتی جنگ مجاز شد در مکه چند نفر یکیش همین هند جگرخوار بود یکیش وحشی بود قاتل حمزه که جگر حمزه را در آورد یکی حبار بن اسعد بود آن کشنده فرزند دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یعنی زینب که موجب سقط شد و حالا تعدادش اختلاف از مرحوم علامه جعفری تا بیست و چند نفر ذکر کردند دو نفر از این ها پناه برده بودند به خانه ام هانی خواهر امیرالمومنین (سلام الله علیه) در مکه می گشتند دنبال این ها که به هر حال حکم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اجرا کند رفت در خانه ناشناس رفت در خانه ام هانی در زد و و ام هانی در را باز کرد گفت آن دو نفر که آمدند جا مخفی شدند آن را بیایند بیرون ام هانی عرض شود که گفت این ها در پناه من هستند و یک مقدار مانع شد امیرالمومنین (سلام الله علیه) خودش را نشان داد و عرض شود که نقاب را کنار زد و و ام هانی متوجه که امیرالمومنین (سلام الله علیه) است لذا همراه حضرت (سلام الله علیها) آمد نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و شکوه کرد از علی (سلام الله علیه) که یا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) علی (سلام الله علیه) آمده است کسانی که من در جوار من هستند در پناه حضرت (سلام الله علیها) بکشد آنجا فاطمه (سلام الله علیها) در فتح مکه حضور داشت حضور تشریف آورده بود و شنید.
آنجا که با تندی با این خواهر شوهرش با ام هانی صحبت کرد گفت که علی (سلام الله علیه) را دارد ملامت می کند به خاطر اینکه دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میخواهد اجرا کند این بحث مثال جزئی است برای بحث ظلم ستیزی و بعد محور بودن خویش باشد اما فاطمه (سلام الله علیها) نه برای اینکه علی (سلام الله علیه) شوهرش است فرمود علی (سلام الله علیه) در محور حق است دارد امر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اجرا می کند عرض شود که این یک نمونه دیگر باز از بحث دفاع از مظلوم دو محور دیگر است که ظاهرا فرصت کلیاتش را عرض میکنم حالا اگر توفیق آینده، بحث جهاد تبیین است که چند محور دارد یکی همین یاری خواهی های شبانه فاطمه (سلام الله علیها) که شبهای متمادی فاطمه (سلام الله علیها) سوار بر یک چهارپایی میکرد امیرالمومنین (سلام الله علیه) فاطمه (سلام الله علیها) را چون حامله بود باردار بود چون باردار بود سوار چهارپای میکرد و در خانه مهاجر و انصار میبرد فاطمه (سلام الله علیها) را برای که حجت تمام شود و و عرض شود که منحصر به فاطمه (سلام الله علیها) حسنین (سلام الله علیهما) هم همراه فاطمه (سلام الله علیها) بودند من فقط اشاره میکنم به آن نامه معاویه نسبت به امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) فرصت نیست این یک بحث است در بحث جهاد تبیین چند تا خطبه دارد فاطمه (سلام الله علیها) غیر از خطبه فدکیه یک خطبه منزل است در جمع زنان مهاجم خیلی بلندی دارد آن است یک خطبه است گفتگو است با ام سلمه کلماتی با ام سلمه رد و بدل شده است یک خطبه هم است و تعبیر خطبه می گوییم.
یعنی کلماتی است که حضرت (سلام الله علیها) فرموده به عایشه بنت طلحه غیر از آن عایشه دختر طلحه آن هم می آید عیادت فاطمه (سلام الله علیها) کلمات به آن دارد سه چهار محور در بحث جهاد طبیعی انجام داده است آن بحث یاره خواهی شبانه نکاتی در آن است و بحث قهر انقلابی یک جاهای دیگر جهاد نسبت به آن راس منافقین خود اصلاً اینکه فاطمه (سلام الله علیها) در خطبه فدکیه حسیت النفاق مطرح می کند یعنی آن طرفهای مقابل منافق خود این توضیح لازم دارد مگر این ها منافق بودند مگر منافقین در مدینه تمام نشدند در زمان دعا میکنم که بله در مدینه بوده است و تمام شده است یک استدلال تاریخی دارد که چطور می شود ثابت کرد که جریان مقابل جریان نفاق بوده است خود یک استدلالی دارد به صدیقه طاهره (سلام الله علیها) این را بیان کرده است جریان نفاق آمدند روی کار درست است این هم یک نکته است و آن بحث قهر انقلابی که حالا این ها به ظاهر آمدند برای عذرخواهی و فاطمه (سلام الله علیها) نپذیرفت اصلاً جواب سلام نداد این چرا چنین موضع گرفتن حضرت زهرا (سلام الله علیها).
مجری:
ان شاء الله در جلسات آینده بتوانیم این نکات را یکی یکی جدا کنیم و بکاویم و پیدا کنیم خیلی متشکرم جناب آقای دکتر جباری استاد دانشگاه از حضورتان در این برنامه ان شاء الله که بتوانیم در برنامههای آتی این توفیق داشته باشیم از محضر شما استفاده بیشتری را ببریم و همچنین بیننده از شما تشکر میکنم که تا این لحظه بیننده برنامه خودتان بودید امیدوارم که مورد استفاده قرار گرفته با شد ما را از دعای خیرتان فراموش نکنید تا دیدار دیگر دعای ما اللهم عجل لولیک الفرج است خدانگهدار.