31/03/1403

موضوع: ضررهای دنیوی و جسمانی عجیب بیماری «حسد»!

برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی

فهرست مطالب این برنامه:

خلاصه مطالب مطرح شده در جلسات گذشته!

سوره زمر و استفاده از قاعده شنیدنی «مقایسه»!

با این کار کوچک، پرونده اعمال بسیار سنگینی در انتظارتان است

ضررهای دنیوی و جسمانی عجیب بیماری «حسد»!

چهار علامت و نشانه مهم انسان حسود را بشناسید!

برای تقویت حافظه چه کار کنیم!؟

تذکر جدی استاد حسینی قزوینی درباره برخی بداخلاقی های انتخاباتی!

تماس بینندگان برنامه

مجری:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدلِلَّهِ رَبِّ العالَمين‏ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ

عرض سلام، ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف).

الحمدلله باز هم مثل شبهای جمعه سید اللیالی این توفیق را داریم محضر همه شما گرامیان برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی را تقدیم کنیم.

مخصوصاً که در این فرخنده ایام دهه ولایت و امامت هستیم ان شاءالله که بتوانیم معرفت خودمان را نسبت به اهل بیت بالاتر ببریم اخلاقمان را به اخلاق علوی و سیره مان را به سیره مهدوی نزدیک کنیم.

در محضر استاد معظم حضرت آیت الله حسینی قزوینی هستیم و در ابتدای سخن، حسن مطلع برنامه و فرمایشات ایشان ذکر و نامی از حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) است. حضرت استاد سلام عرض می کنم در خدمتتان هستیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه،‏ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع‏ فَمَا شَيْ‏ءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل السَّلَامُ عَلَيْكَ یَا مَنْ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء

خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم موفقیت روز افزون برای همه گرامیان از خدای منان خواهانم. فرا رسیدن دهه ولایت و امامت و عید غدیرخم که پیش رو داریم خدمت همه بینندگان عزیز و علاقمندان به اهل بیت عصمت و طهارت تبریک و تهنیت عرض می کنم.

ان شاءالله خدای عالم منتی بگذارد سال آینده دهه ولایت و غدیر را در زمان ظهور حضرت ولی عصر جشن بگیریم. همان طور که عزیزمان اشاره کردند مطلع عرائضمان با نامِ نامی صدیقه طاهره (سلام الله علیها) آغاز می شود.

گل بر من و جوانی من گریه می کند * بلبل به خسته جانی من گریه می کند

از بس که هست غم به دلم جای آه نیست * زینب به اشک و آه دلم گریه می کند

از پا فتاده پا و ز کار اوفتاده دست * بازو به ناتوانی من گریه می کند

گل های من هنوز شکوفا نگشته اند * شبنم به باغبانی من گریه می کند

در هر قدم نشینم و خیزم میان راه * پیری بر این جوانی من گریه می کند

فردا مدینه نشنود آوای گریه ام * بر مرگ ناگهانی من گریه می کند!

وسيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون

مجری:

طیب الله انفاسکم. خیلی ممنون و متشکر. بینندگان عزیز مطلع هستند موضوع بحث ما در برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی مسئله نیّت هست و اینکه نیت هایمان را چطور تغییر بدهیم تا خالص بشود.

نیت ما باید خالص باشد تا وقتی حضرت آقا صاحب العصر والزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یاران خودشان را فرا خواندند جزء آن افرادی باشیم که خداوند را حق معرفتش شناخته باشیم تا بتوانیم به این وسیله در زمره یاران حضرت قرار بگیریم.

حضرت استاد اگر امکانش است خلاصه ای از مباحث جلسات قبل را بفرمائید تا وارد سئوالات جدید بشویم.

خلاصه مطالب مطرح شده در جلسات گذشته!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ

در رابطه با اخلاق علوی و سیره مهدوی نکاتی را خدمت بینندگان عزیزمان عرض کردیم و اشاره کردیم بر این که اگر ما بخواهیم خودمان را مزین به اخلاق علوی و در مسیر سیره مهدوی قرار بگیریم فقط با گفتن و شعار دادن نیست احتیاج به عمل، تلاش و کوشش است.

یک سری تلاش های علمی و نظری است که ما باید این تلاش های علمی و نظری را پشت سر بگذاریم، یک سری کارهای ریاضتی و سِیر و سلوکی است. اگر برنامه های علمی و نظری، سیر و سلوکی کنار هم بودند می توانند ما را به بالاترین قله کمالات که همان رسیدن به سیره مهدوی و لایق اصحاب و یاران حضرت شدن است برساند.

اگر نه ما در هر دوی این مسیر یا در یکی از اینها ناموفق بودیم نباید انتظار این را داشته باشیم که فردا حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) تشریف می آورد ما جزء گل و بلبل های حضرت باشیم. به همین اندازه اگر در صف مقابل حضرت قرار نگرفتیم باید کلاه مان را به آسمان بیاندازیم چون هیچ معلوم نیست که برنامه به چه نحوی رقم خواهد خورد!

نداند بجز ذات پروردگار * که فردا چه بازی کند روزگار

یکی از تفسیرهای:

(إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ * لَيسَ لِوَقْعَتِهَا كَاذِبَةٌ * خَافِضَةٌ رَافِعَةٌ)

هنگامی که واقعه عظيم (قيامت) واقع شود، هيچ کس نمی ‌تواند آن را انکار کند! (اين واقعه) گروهی را پايين می ‌آورد و گروهی را بالا می ‌برد!

سوره واقعه (56): آیات 1 تا 3

یکی از مصدایقش زمان حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) است. آنهایی که خیلی در عزت و شکوه هستند و با گناه و معصیت به عزت و شکوه رسیدند، حضرت قطعاً اینها را ذلیل می کند چرا که یکی از ویژگی های حضرت این است که:

«السَّلاَمُ عَلَى مُعِزِّ الْأَوْلِیَاءِ وَ مُذِلِّ الْأَعْدَاءِ»

المزار الكبير (لابن المشهدي)؛ نویسنده: ابن مشهدى، محمد بن جعفر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، محقق/ مصحح: قيومى اصفهانى، ص590

یک عده ای که به ظاهر در جامعه نام و نشانی ندارند ولی در باطن جز خدا و جلوه های خدا که ائمه معصومین و ولی عصر هستند در وجودشان چیزی دیده نمی شود اینها را برتری می بخشد.

ولذا ما در رابطه با مسائل نظری جلسات مختلفی داشتیم که ما در مسئله توحید باید به بالاترین مرتبه برسیم. در مرتبه شناخت نبی مکرم، شناخت ائمه (علیهم السلام) و به یاد مرگ بودن و این که احساس کنیم ما همیشه در این دنیا نیستیم. شصت، هفتاد گیریم صد سال بعد از صد سال زندگی انسان به قدری دشوار می شود که هر انسانی آرزوی مرگ می کند.

ولی آن طرف چقدر است؟ صد سال، صد هزار سال، صد میلیون سال؟ عددی آنجا کار نمی کند حیات ابدی است. و هیچ عاقلی نمی آید یک حیات جاودانه و یک زندگی دائمی که هیچ پایانی ندارد بخواهد از دست بدهد به خاطر پنجاه، تا صد سال لذت ها و مقام های دنیوی!

ولذا ما برای بیداری نفسها، چند جلسه ای در رابطه با مقایسه بهشتیان و جهنمیان آیاتی را از قرآن آوردیم که ببینیم خداوند در مقایسه بهشتیان و جهنمیان چه برنامه های دارد؛ سراغ روایت هم نرفتیم.

سوره زمر و استفاده از قاعده شنیدنی «مقایسه»!

گفتیم قاعده مقایسه یک قاعده خیلی خوبی است. قرآن در جای جای آیاتش بحث مقایسه مردان الهی و مردان شیطانی، مجاهدین و قائدین را گوشزد کرده است. در سوره زمر می فرماید:

(وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يتْلُونَ عَلَيكُمْ آياتِ رَبِّكُمْ وَينْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ * قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ * وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ)

سوره زمر (39): آیات 71 تا 74

اگر ما همین یک آیه را بر داریم در گوشی موبایل مان ذخیره کنیم هر روز صبح به این آیات توجه کنیم. ظهر نماز می خوانیم قبل از نماز این چهار تا آیه را ملاحظه کنیم. شب می خواهیم بخوابیم این چهار آیه را ملاحظه کنیم.

از این چهار آیه دو تا آیه درباره بهشت است دو تا آیه هم درباره جهنم است اینها را کنار هم گذاشته است.

(وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا) آن کسانی که تقوای الهی پیشه کردند دسته دسته، گروه گروه به طرف بهشت کشیده می شوند (حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا) وقتی که پشت در بهشت می رسند (وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا) درهای بهشت باز می شود (وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا) خازنین و مأمورین بهشتی می گویند (سَلَامٌ عَلَيكُمْ) درود بر شما (طِبْتُمْ) شما در دنیا پاکیزه زندگی کردید خودتان را آلوده به گناه نکردید (فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ) وارد بهشت شوید دیگر در این بهشت مرگی نیست زندگی دائمی است.

این یک طرف است یک طرف دیگر هم (وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا) کفار را هم دسته دسته به طرف جهنم می برند.

مالک جهنم وقتی می آیند (حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا) درهای جهنم را به روی آن ها باز می کنند (وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا) بهشتیان وقتی به در بهشت می رسند در را باز می کنند می گویند (سَلَامٌ عَلَيكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ) وارد بهشت شوید ولی جهنمیان به جهنم می روند در جهنم را باز می کنند اول چیزی که می آیند شروع به تحقیر و مذمت کردن اینها می کنند.

(أَلَمْ يأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يتْلُونَ عَلَيكُمْ آياتِ رَبِّكُمْ وَينْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يوْمِكُمْ هَذَا) آیا پیامبران نیامدند؟ اولیاء نیامدند؟ علماء برای شما مطرح نکردند؟ آیات خدا را بیان نکردند؟ از این روز شما را نترساندند؟

(قَالُوا بَلَى) بله گفتند خودمان درکتابها، در قرآن و در داستانها خواندیم در کلیپها گوش کردیم (وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ) ولی به خاطر این که اینها ‌این همه مطالب را شنیدند گوش نکردند عذاب الهی برای اینها محقق خواهد شد.

(فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ) چه بد جایگاهی است آنهایی که تکبر کردند در برابر دستورات الهی خاضع نشدند. این برای جهنم.

اما درباره بهشت فرمود: (وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ) بهشتیان وارد می شوند می گویند خدا را شکر وعده ای که خدا به ما داده بود به بهشت بیاورد آورد. (نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيثُ نَشَاءُ) در این بهشت آنطوری که دلمان می خواهد گردش می کنیم هر چه دل مان می خواهد می خوریم. هر کاری دلمان می خواهد اینجا انجام می دهیم از نعمتهای الهی حور، طیور، قصور و امثال اینها لذت می بریم و کیف می کنیم.

این دو دسته از آیات است. آیات بهشت را خدای عالم در یک طرف و آیات جهنم در یک طرف می گذارد می گوید ببینید کدامیک بهتر است؟ شما میوه فروشی می روید در میوه فروشی دو تا جعبه است یک جعبه میوه سالم و خوب در یک جعبه میوه ها زده دارد و پوسیده است گندیده دارد کدامش را انتخاب می کنید؟

آیا شما حاضر هستید سیب های زیبا و خوب که به روی آدم می خندد این را رها کنید بگویید از این سیبهایی که کنار ریختند پوسیده است اینها را بر می دارم؟ آیا شما همچنین کار می کنید؟ بنده همچنین کاری می کنم؟

می خواهم سبزی بخرم یک طرف سبزی های سالم و یک طرف سبزی های کهنه و گندیده، من که حاضر نیستم از میان دو میوه، میوه بد و گندیده را بر دارم میوه خوب را برمی دارم چطور می آیم از میان بهشت و جهنم، جهنم را انتخاب می کنم بهشت را رها می کنم؟ آیا جهنم انتخاب کردن مثل انتخاب میوه گندیده و پوسیده نیست؟ بلکه به مراتب بدتر است.

فرض میوه پوسیده را خانه آوردی دیدی نمی شود خورد دور میریزی نهایتاً تکه هایی از آن می خوری مسموم می شوی دکتر می روی و ... همچنین کاری هم نمی کنید، ولی اگر میوه خوب آورده بودید میوه های خوب را خودتان و اهل بیت، زن و بچه تان استفاده می کنید لذت می برید. دوستان عزیز بهشت و جهنم هم این چنین است.

بعد یک بحثی را در دو، سه جلسه قبل شروع کردیم در بحث تقوا، گفتیم تقوا عبارت از انجام واجبات و ترک محرمات است.

مثلاً نماز بخوانیم، روزه بگیریم، زکات بدهیم و وجوهات مان را بدهیم، از آن طرف بی نمازی را کنار بگذاریم. روزه خواری را کنار بگذاریم. غیبت نکنیم دروغ نگوییم. به نامحرم نگاه نکنیم. ترانه گوش نکنیم. تقوا در انجام واجبات و ترک محرمات است.

 عرض کردیم ما یک سری واجبات و محرماتی داریم که به اعمال ما ربطی ندارد به نیت ما ربط دارد این خیلی مهم است.

یک واجباتی است این واجبات مثل نماز نیست شروع کنم نماز خواندن، روزه بگیرم و حج بروم، نه، این واجب فقط مسئله قلبی و فکری است. اعتقادات به وحدانیت خدا، اعتقاد به رسالت ائمه (سلام الله علیهم اجمعین)، اعتقاد به امامت ائمه (علیهم السلام)، اعتقاد به معاد همه اینها واجبات است ولی واجباتی نیست که در خارج در بشقاب بگذارم بگویم این عقیده من به خدا است این در داخل نیت من است.

در یک طرف اعتقاد به وحدانیت خدا، در یک طرف شرک به خدای عالم و همچنین در یک طرف تصمیم بر انجام واجبات این هم نیت است.

شما ببینید اول ماه رمضان انسان باید هر روز نیت کند شما نمی توانید بگویید من تا آخر سال هر روز می خواهم نماز صبح بخوانم قربةً الی الله دیگر از فردا برای نماز نیت نکنید.

ولی در ماه رمضان خدای عالم می گوید اگر ماه رمضان نیت کردید که تا آخر ماه رمضان می خواهید روزه بگیرید کفایت می کند لازم نیست هر روز نیت کنید. این نیت هم واجب است. نیت است هیچ عملی در خارج انجام ندادم فقط یک مسئله قلبی و درونی من است.

با این کار کوچک، پرونده اعمال بسیار سنگینی در انتظارتان است

تصمیم می گیرم نیت می کنم به فقرا به افراد مستمند و مشکل دار کمک کنم همین عبادت می شود. خدای عالم به اینها ثواب می دهد آرزو می کنم و نیت می کنم اگر خدا به من وسعت بدهد فلان جا مسجد و حسینه بسازم به فقرا کمک کنم چنین و چنان کنم. ما روایات هم خواندیم که ائمه (علیهم السلام) فرمودند

«نِيَّةُ الْمُؤْمِنِ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ وَ نِيَّةُ الْكَافِرِ شَرٌّ مِنْ عَمَلِهِ وَ كُلُّ عَامِلٍ يَعْمَلُ عَلَى نِيَّتِهِ.»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الإسلامية ج‏2، ص84‏‏، باب النية، ح2

چون در عمل با هم عجب و ریا می آید ولی در نیت عجب و ریایی در کار نیست. خدای عالم فردای قیامت پرونده را دست بنده اش می دهد می بیند در پرونده اش نوشته است ده میلیون مستمند را شما اطعام کردید.

 صد بار به زیارت خانه خدا، دویست به زیارت امام حسین رفتید می گویی خدایا ظاهراً پرونده اشتباهی آمده است برای من نیست من این همه حج و کربلاء نرفته بودم این همه اطعام نکرده بودم.

می گویند چون نیت کرده بودی که ای کاش امکان داشتم هر سال حج می رفتم به خاطر این نیتت تمام عمرت اگر هفتاد، هشتاد سال عمر کردی هفتاد تا حج برایت نوشتند.

دوستان به دست آوردن ثواب خیلی راحت است ولی ما باید مقداری راه به دست آوردن ثواب را یاد بگیریم. راه تحصیل ثواب را بیاموزیم. می گوید نیت کردید ای کاش هر هفته کربلا به زیارت امام حسین می رفتم در پرونده ات نوشتند.

فردای قیامت می بینی در پرونده ات دویست تا، پانصد تا هزار تا زیارت امام حسین نوشتند، می گویی من همچنین کاری نکردم می گوید تو همین که نیت کردی ای کاش هر هفته به زیارت امام حسین می رفتم.

 داریم افرادی که چندین سال است بعد از سقوط صدام هر شب جمعه زیارت امام حسین می روند امکانات دارند می روند. یک سری افرادی هستند امکانات ندارند. امکانات ندارد یک دفعه بی خیال است کاری ندارد برود یا نرود.

ولی یک دفعه وقتی در تلویزیون یا گوشی موبایلش می بیند همسایه به زیارت امام حسین رفتند مدام آرزو می کند ای کاش من هم رفته بودم.

دوستان عزیز تلاش کنیم اول صبح نماز می خوانیم بعد از نماز زرنگی داشته باشیم بگوییم خدایا ای کاش من امکاناتی داشتم هر سال حج واجب می رفتم. سالی ده بار حج عمره می رفتم. ای کاش امکانات داشتم هر هفته به زیارت امام حسین می رفتم.

 خدایا ای کاش امکاناتی داشتم هر روز پنجاه هزار نفر فقرا را اطعام می کردم. نیت کردن هزینه ندارد، خرج و زحمتی هم برای ما ندارد چرا همچنین کاری نکنیم؟ به جای این که اوقات عمرمان را بیهوده تلف کنیم بیاییم با نیت های خالص خودمان زندگی جاودانه خودمان را به بهترین وجه رقم بزنیم.

در روایت داریم در ذهنم نیست از مرحوم «قاضی» بود یا «میرزا جواد آقای ملکی (رضوان الله تعالی علیهما)» بود می گوید فردای قیامت بالاترین تأسف، حسرت و ناراحتی یک بنده این است که در دنیا عمرش سپری شد و در این ساعت ها به یاد خدا نبود!

دوستان عزیز کلاه خودمان را قاضی قرار بدهیم از صبح بیدار می شویم تا ساعت ده، یازده شب که به رختخواب برویم چند ساعت است؟ در این ساعت ها چقدر به یاد خدا هستیم، چقدر به یاد خدا بودیم؟

فردای قیامت داشته باشیم بنده خودم را عرض می کنم تا بینندگان و شنوندگان عزیز فردای قیامت در برابر هر ساعت عمرمان که به غفلت گذراندیم به یاد خدا نبودیم حسرت می کشیم و اظهار ندامت می کنیم. ولذا دارد:

«الْمُؤْمِنُ كَيِّسٌ عَاقِل‏»

غرر الحكم و درر الكلم؛ نویسنده: تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق/ مصحح: رجائى، سيد مهدى‏،  ناشر: دار الكتاب الإسلامي، ص44

مؤمن زرنگ است روایات پیغمبر را بارها عرض کردیم فرمود:

«يَا أَبَا ذَرٍّ لِيَكُنْ لَكَ فِي كُلِّ شَيْ‏ءٍ نِيَّةٌ حَتَّى فِي الْأَكْلِ وَ النَّوْم‏»

مجموعة ورّام‏؛ نويسنده: ورام بن أبي فراس، مسعود بن عيسى‏ (وفات: 605 ق‏)، ناشر: مكتبه فقيه‏، قم‏: 1410 ق‏، ص58

فرمود اباذر در تمام کارهای مباح، نیت خالص برای خدا کن حتی داری می خوابی، می خوابم خدایا تجدید قوا کنم تکالیفم را انجام بدهم. خدایا غذا می خورم نیرو بگیرم به تکالیفم عمل کنم. این خواب و این غذا خوردن عبادت می شود.

یک دفعه نماز می خوانم اگر نماز نخوانیم ناراحت می شویم چون عادت کردیم ترک عادت موجب مرض است. الله اکبر «السلام علیکم ورحمة الله»‌ در فکر این هستیم فلان چک من تأخیر نیافتد. پسر عمو و دختر عموی من چه؟ فرزندانم چه؟ پدر و مادرم چه؟ نماز به این شکل هیچ فایده ای نکرد.

ولی آن غذا خوردن برای خدا بود عبادت شد این نماز خواندن به عنوان ترک عادت بود فردای قیامت هیچ فایده ای برای من ندارد. بیش از این من بینندگان عزیز را در انتظار نگذارم سوالات جدیدی که عزیزمان دارند ما در خدمتشان هستیم.

مجری:

متشکرم استاد. مطالب سراسر دُر و گهر است و استفاده می کنیم و لذت می بریم. قبل از این که سوال جدید از محضرتان بپرسیم یک میان برنامه ببینیم و بر می گردیم و با نگاه شما بینندگان عزیز ان شاءالله برنامه را ادامه خواهیم داد.

«اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ» عرض سلام مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف). همچنان با برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی در خدمتتان هستیم.

حضرت استاد! حضرتعالی بعضی از گناهان قلبی را جلسه پیش اشاره فرمودید، به بحث حسد رسیدیم. در احادیث اهل بیت نسبت به ضررهای اخروی و ضررهای جسمانی و ضررهای دنیوی حسد به چه مواردی اشاره شده است؟

ضررهای دنیوی و جسمانی عجیب بیماری «حسد»!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

ائمه (علیهم السلام) آمدند هم دنیای ما را آباد کنند هم آخرت ما را. در روایت داریم از آقا امام صادق (سلام الله علیه) است که فرمود:

«لَيْسَ مِنَّا مَنْ تَرَكَ دُنْيَاهُ لآِخِرَتِهِ وَ لَا آخِرَتَهُ لِدُنْيَاهُ.»

شیعه ما نیست آن کسی که دنیایش را خراب کند برای آن که آخرت درست کند و یا دنیایش را درست کند آخرتش را ویران کند!

من لا يحضره الفقيه؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم مصحح: غفاری، علی اكبر، ج3، ص156

شیعه هم برای دنیایش باید تلاش کند خودش، زن و بچه اش در رفاه باشد، خدا این نعمتهای خوب را برای مؤمنین آفریده است. غیر مؤمنین دارند فضولی می کنند و اینها حق استفاده از این نعمتها را ندارند، نعمتهای خوبِ خدا برای بنده های خوبش است.

«يَا مَنْ يُعْطِي مَنْ سَأَلَهُ يَا مَنْ يُعْطِي مَنْ لَمْ يَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ»

إقبال الأعمال (ط - القديمة)؛ ابن طاووس، على بن موسى، ناشر: دار الكتب الإسلاميه، ج2، ص644

خدا لطف و کرم دارد از کرمش غیر مؤمنین هم دارند استفاده می کنند فردای قیامت هم می گویند ما را هم بهشت ببرید:

(وَيوْمَ يعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيبَاتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا فَالْيوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ)

آن روز که کافران را بر آتش عرضه مي‌کنند (به آنها گفته مي‌شود:) از طيبات و لذائذ در زندگي دنيا خود استفاده کرديد و از آن بهره گرفتيد؛ اما امروز عذاب ذلت‌بار بخاطر استکباري که در زمين بناحق کرديد و بخاطر گناهاني که انجام مي‌داديد؛ جزاي شما خواهد بود!

سوره احقاف (46): آیه 20

فرمود شما هر چه می خواستی در دنیا از این نعمتها استفاده کردی دیگر اینجا از این نعمتها خبری نیست. ولذا ائمه (علیهم السلام) می خواهند هم دنیا و هم آخرت ما را آباد کنند.

روایت خیلی جالبی را شاید چهل سال قبل دیدم سال 48 یا 47 سفری به «قزوین» داشتیم تابستان کتابهایی را مطالعه می کردم آن زمان دیدم، بعد از آن ندیدم الحمد لله رب العالمین در ذهنم نقش بسته و مانده است.

دقیقاً نمی دانم از کدامیک از ائمه بود ان شاءالله می گوییم از رسول اکرم بود چون می گویند اگر روایتی در ذهن تان نیامد از کدامیک از ائمه است بگویید از رسول اکرم چون هر چه داریم از رسول اکرم است. فرمود:

«اعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لآِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً»

كفاية الأثر في النصّ على الأئمة الإثني عشر؛ خزاز رازى، على بن محمد، محقق/ مصحح: حسينى كوهكمرى، عبد اللطيف‏، ناشر: بيدار، ص 228

این عبارت را همان وقت خدا بیامرزد آقای «فلسفی» در یکی از سخنرانیهای خود این روایت را خواندند. فرمود: برای دنیایت آن طور تلاش کن گویا همیشه می خواهی در این دنیا بمانی و برای آخرتت آن طور کار کن گویا فردا می خواهی بمیری! شیعه یعنی این. هم برای دنیا و هم برای آخرتش کار کند.

فرض کسی بگوید شاید یک ساعت دیگر یا فردا می میرم چرا آذوقه بخرم و کار کنم؟ یأس در زندگی حاکم می شود نمی تواند کار کند. یا اگر نه آخرتش را فراموش کند، خدا، پیغمبر و همه چیز فراموش می شود.

این روایت در ذهن عزیزان مان باشد. عرض کردم همان سال 47 یا 48 بود که این روایت را دیدم چون از این روایت خیلی خوشم آمد اصلا با رگ، پوست و استخوانم عجین شد برایم ملکه شده مثل حمد و سوره برای من شده است.

همچنین روایت «لَيْسَ مِنَّا مَنْ تَرَكَ دُنْيَاهُ لآِخِرَتِهِ وَ لَا آخِرَتَهُ لِدُنْيَاه‏» همان وقت این عبارت را دیده بودم.

در هر صورت ائمه (علیهم السلام) می گویند شما حسد نداشته باشید زیرا:

«الْحَسَدَ يَأْكُلُ الْإِيمَانَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ.»

حسد، ایمان انسان را آتش می زند و از بین می برد همانطوری که آتش، هیزم را به کام خودش می کشد و به خاکستر مبدل می کند.

الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص306، بَابُ الْحَسَد‏، ح1

از طرفی دیگر امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) فرمود:

«الْحَسَدُ يُضْنِي الْجَسَد»

حسادت تن آدم را فرسوده و علیل می کند.

 باز فرمود:

«الْحَسَدُ يُذِيبُ الْجَسَد»

حسادت بدن آدم را آب می کند.

باز از امیرالمؤمنین داریم که فرمود:

«الْحَسَدُ يُنْشِئُ الْكَمَد»

حسد باعث می شود که انسان دل مُرده و دچار افسردگی بشود.

تصنيف غرر الحكم و درر الكلم‏؛ نويسنده: تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد (تاريخ وفات مؤلف: 550 ق‏)، محقق / مصحح: درايتى، مصطفى‏، ناشر: دفتر تبليغات‏، ایران – قم 1366 ش، ص300

باز دارد که:

«الْحَسَدُ لَا يَجْلِبُ إِلَّا مَضَرَّةً وَ غَيْظاً يُوهِنُ قَلْبَكَ وَ يُمْرِضُ جِسْمَكَ»

حسادت نتیجه ای جز زیان و ناراحتی که دلت را سست و تنت را بیمار می گرداند به بار نمی آورد!

بحار الأنوار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج70، ص256

بعضی از افراد دچار افسردگی می شوند خودشان هم نمی دانند این افسردگی از کجا آمده است. فرضاً‌ فلانی خانه خیلی خوبی دارد تو هم از خدا بخواه خدای عالم خانه خوب به تو بدهد. فرزندان خوبی دارد تو هم از خدا بخواه چه اشکالی دارد.

 ولی این که بگویید فلانی این امکانات را دارد من ندارم خدا ان شاءالله به سرش ویران کند؛ گفتن این مطالب باعث می شود انسان دچار افسردگی و اندوه بشود.

باز از امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) داریم که فرمود:

«الْحَسُودُ أَبَداً عَلِيل‏»

آدم حسود همواره رنجور است و لبش به خنده و تبسم باز نمی شود

«الْحَسُودُ دَائِمُ السُّقْم‏»

حسود همیشه مریض حال است هرچند که تنش سالم باشد!

تصنيف غرر الحكم و درر الكلم‏؛ نويسنده: تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد (تاريخ وفات مؤلف: 550 ق‏)، محقق / مصحح: درايتى، مصطفى‏، ناشر: دفتر تبليغات‏، ایران – قم 1366 ش، ص301

عبارتها واقعا زیباست. یعنی ائمه (علیهم السلام) چیزی جا نگذاشتند. باز داریم:

«الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ عَنْ سَلَامَةِ الْأَجْسَاد»

تعجب می کنم آنهایی که حسادت می کنند غافل هستند از این که سلامتی خودشان را به خطر می اندازند

چقدر زیباست! باز دارد:

«صِحَّةُ الْجَسَدِ مِنْ قِلَّةِ الْحَسَد»

سلامتی جسم از کمی حسد است یا از نبود حسد است.

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص508 و 513

دوستان در اینترنت در مورد نظر روان شناسان در رابطه با حسد جستجو کنید ببینید روان شناسان اسلامی و غیر اسلامی حتی مسیحی ها، یهودی ها و افرادی که لائیک هستند همه اینها در رابطه با مضرّات حسد حرف دارند.

یکی از چیزهایی که همین امروز این را از یکی از سایتها گرفتم از یکی از دانشمندان اروپایی است (اسمش یادم نیست) می گوید حسادت به طور معمول استرس بدن را افزایش داده و می تواند شما را در معرض خطر بیمار شدن قرار دهد و به سیستم ایمنی بدن شما آسیب می رساند.

استرس مزمن ناشی از حسادت همچنین می تواند منجر به بروز چندین بیماری جسمی دیگر مثل بیماری های قلبی، دیابت، بیماری خود ایمنی و عفونت شود.

امیرالمؤمنین 1400 سال قبل و نیز ائمه (علیهم السلام) گفتند: «الْحَسُودُ أَبَداً عَلِيل‏» و «صِحَّةُ الْجَسَدِ مِنْ قِلَّةِ الْحَسَد» همان را دانشمندانی که سالها زحمت کشیدند، درس خواندند و تجربه دارند و امروز حرفشان در جامعه مقبول است همان حرفی که ائمه (علیهم السلام) 1400 سال قبل زده بودند می زنند.

کسی که گرفتار حسد است سلامتی خودش را از دست می دهد همیشه استرس دارد بیماری قبلی دارد دیابت دارد.

بعضیهایی که گرفتار دیابت شدند مقداری دقت کنند عوامل این دیابت یکی از بیماری های خیلی خطرناک است و تاکنون هم علاجی برای دیابت پیدا نکردند. فقط داروها تسکین دهنده است از گسترش این بیماری جلوگیری می کند.

اگر کسی گرفتار دیابت شد دیگر تا آخر عمر این بیماری همراهش است می گوید یکی از عواملی که انسان گرفتار دیابت می شود عبارت از حسادت است. نسبت به زندگی دیگران حسود و بخیل شدن است.

ان شاءالله در رابطه با فرق بین حسد و بخل می آوریم ولی از صد مورد هفتاد مورد حسد و بخل تقریباً مشترک هستند. به قولی حسود می گوید نه در او باشد و نه در من. بخیل به عکس این را می گوید. ان شاءالله مقداری توضیح خواهیم داد.

اینها در حقیقت یک سری احادیثی از ائمه (علیهم السلام) نسبت به این مسائل دقت کنیم که خیلی مهم است خدای ناکرده با گرفتار شدن به این بیماری مزمن سلامتی خودمان را به خطر نیاندازیم.

مجری:

بین اطرافیان خودمان و افرادی که با آنها معاشرت داریم آیا نشانه ای است به ما نشان بدهد که این فرد مبتلا به بیماری حسادت شده است؟ حداقل خودمان بتوانیم روابط مان را با او کنترل کنیم. از طرفی دیگر وظیفه ما نسبت به این فرد چیست؟

چهار علامت و نشانه مهم انسان حسود را بشناسید!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در رابطه با این قضیه روایات متعددی از ائمه (علیهم السلام) و از رسول اکرم داریم رسول اکرم فرمود:

«أَمَّا عَلَامَةُ الْحَاسِدِ فَأَرْبَعَةٌ»

نشانه آدم حسود چهار تا است.

 «الْغِيبَةُ»

 مرتب غیبت می کند.

می گوید فلانی فلان کرد. فلانی، فلان جا رفت. فلانی چنین و چنان شد. همه اش دنبال این است که پشت سر او حرف بزند. نشانه دوم:

 «وَ التَّمَلُّقُ»

آدم حسود تلاش می کند برای این که آتش حسدش را خاموش کند به تملق و خود ذلیلی گرفتا بشود. نشانه سوم:

 «وَ الشَّمَاتَةُ بِالْمُصِيبَة»

تحف العقول عن آل الرسول (صلى الله عليه و آله)؛ ابن شعبه حرانى، حسن بن على، محقق/ مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: جامعه مدرسين، ص22

آدم حسود همین که می بیند دیگران گرفتار مصیبت شدند فرزندش بیمار شد، اتفاقی افتاد چنین و چنان شد شماتت می کند. می گوید ببینید فلانی فرزندش بیمار شد فلانی تصادف کرد این به این خاطر است که آدم خوبی نیست مدام شروع به شماتت کردن می کند.

عیبهایی که برای آن بابا داری می گیری می گویی به خاطر این عیب گرفتار این مصیب شد آیا در خود شما هم این عیوبات است یا نه؟ اگر آن عیوبات موجب مصیبت است شاید شما چندین برابر گرفتار مصیبت بشوید. ما داریم کسی که دیگران را شماتت کند خودش گرفتار خواهد شد.

البته یک دفعه خیرخواه هستیم نصیحت می کنیم، نصیحت یک بحث دیگری است. امر به معروف آن هم قربة إلی الله نه برای خرد کردن شخصیت طرف مقابل. قربةً إلی الله کاری که شما دارید می کنید اگر این طوری نباشد بهتر نیست؟ آن هم نه جلوی دیگران. امام صادق (سلام الله علیه) فرمودند:

«أَحَبُّ إِخْوَانِي إِلَيَّ مَنْ أَهْدَى إِلَيَّ عُيُوبِي»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، ناشر: دار الكتب الإسلامية، محقق: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج‏2، ص639، ح5

فرمود بهترین برادر آنی است که عیب من را به من بگوید ولی نه در میان مردم بلکه در خلوت، به منزلش برود ناهار یا شام دعوت کند به مناسبتهایی مثالی بزند بله یک آقایی این صفت را داشت و گرفتار شد این را به او بفهماند. به در می گویم دیوار بشوند از این باب بگوید

برای تقویت حافظه چه کار کنیم!؟

دوست دارم که دوست عیب مرا همچون آیینه پیش رو گوید

نه که چون شانه با هزار بیان پشت سر رفته مو به مو گوید

شانه می زنید خودت نمی بینی شانه دارد چه کار می کند؟ آیا درست شانه شد یا شانه نشد. ولی آیینه را می گیری تمام عیوبات شما را نشان می دهد.

 این شعر را داشته باشید این شعر را در دبستان کلاس چهارم یا پنجم ابتدایی بودیم می خواندیم یک معلمی داشتیم اگر زنده است خدا حفظش کند اگر از دنیا رفت خدا بیامرزدش بعضی از بزرگان هم دارند:

دوست دارم که دوست عیب مرا همچون آیینه پیش رو گوید

نه که چون شانه با هزار بیان پشت سر رفته مو به مو گوید. فرمود:

«الْعِلْمُ فِي الصِّغَرِ كَالنَّقْشِ فِي الْحَجَر»

كنز الفوائد؛ نویسنده: كراجكى، محمد بن على، محقق / مصحح: نعمة، عبد الله‏، ناشر:  دارالذخائر، ج1، ص319

علم در نوجوانی و کودکی مثل نقش در سنگ است ولی علم در پیری مثل نوشتن روی آب است.

خیلی وقتها بعضی از مطالبی که قبل از پانزده، شانزده سالگی به گوش مان خورده از روایات، داستان و ... هنوز در ذهن ما است. امشب چند مورد از چیزهایی که بیش از پنجاه و شصت سال قبل است در ذهن مان مانده است می آوریم.

مجری:

ماشاء الله به حافظه شما. همین الان تمامی مطالبی که از محضرتان استفاده می کنیم حضور ذهن حضرتعالی برای همه هویدا و واضح است.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

«هذا من فضل ربی» وقتی سن انسان بالاتر می رود دیگر حافظه به خوبی قبل نیست. خدا حفظ کند «آیت الله سبحانی» را. وزیر بهداشت خدمت ایشان آمده بود می گفت چیزی در ذهنتان است برای این که حافظه انسان تقویت بشود اگر بلد هستید ما را راهنمایی کنید یعنی از هر فرصتی استفاده می کند.

بارها دوستان از من سوال می کنند برای تقویت حافظه مان چه کار کنیم؟ بعضی از حافظه ها خدادادی است دست خود ما هم نیست. عنایتی است که خداوند از باب:

«يَا مُبْتَدِئَ كُلِّ نِعْمَةٍ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا»

الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص578، ح4

ولی یکی از چیزهایی که خیلی در تثبیت حافظه کمک می کند خوردن مویز در شرایط ناشتا است. بیست یک مویز صبح ناشتا بخورد.

هفت، هشت سال قبل دیدم حافظه ما دارد ضعیف می شود. خانواده ما را خدا حفظ کند؛ بیست و یک عدد مویز را برای ما آماده می کنند صبح برای نماز بیدار می شویم بیست و یک عدد مویز را می خوریم خیلی هم کمک کرده است.

در مقایسه با بعضی از اعاظم یا بعضی از اساتید نمی گوییم حافظه مان مثل دوران جوانی است قطعاً فرق کرده است ولی آن حالتهایی که باعث می شود انسان فراموش کند و گرفتار فراموشی بشود کشمش مویز خیلی خوب است.

این در روایات است کاری نداریم از نظر بهداشتی چه کارهایی کشمش مویز با مغز و ذهن انسان انجام می دهد آن بحث دیگری است «الکلامُ یجر الکلام» شد. خواستیم بگوییم دوستانی که می خواهند حافظه خوبی داشته باشند استفاده از مویز خوب است.

مجری:

غیبت، تملق، شماتت به معصیت و علامت چهارم کدام است؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

علامت چهارم «سقطط الرابعة»! ‌آقایانی که روایت را نقل کردند چهارمی یادشان رفته است من به چند کتاب مراجعه کردم مثلاً «تحف العقول»، صفحه 22؛ «بحار الانوار» جلد 1 صفحه 122 دیدم رسول اکرم فرمود علامت حسود چهار تا است غیبت، تملق، شماتت، چهارمی را راوی یادش رفته است.

دیدم همه نوشتند که «قد سقطط الرابعة» از آن طرف هم «خصال شیخ صدوق» از امام صادق دارد که فرمود «لقمان» به پسرش گفت حسد، سه تا علامت دارد غیبت، تملق و شماتت. البته آن جا امام صادق (سلام الله علیه) سه تا آورده است.

یا آن راوی «عَلَامَةُ الْحَاسِدِ فَأَرْبَعَةٌ» را اشتباه کرده است یا نه رسول اکرم چهار تا فرموده بود آقا امام صادق (سلام الله علیه) سه تا فرمودند. در هر صورت ما باید دقت کنیم که ان شاءالله گرفتار این حسد و عوارض حسد نشویم.

مجری:

جلسات پیش که در بحث اخلاق علوی و سیره مهدوی در محضرتان بودیم بحثی شد درباره عبارت معروف «كَادَ الْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً»! که بنا شد ان شاءالله فرصتی از محضرتان استفاده کنیم.

اما یک چنین مطلبی هم در مورد حسد ذکر شده است

«وَ كَادَ الْحَسَدُ أَنْ يَغْلِبَ الْقَدَرَ»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص307، بَابُ الْحَسَد‏، ح4

چون مرتبط با بحث است اگر تفصیل این ماجرا را هم بفرمایید این عبارت به چه معنایی است و چه را می خواهد برساند ممنون می شویم.

تذکر جدی استاد حسینی قزوینی درباره برخی بداخلاقی های انتخاباتی!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

این دو عبارت را اولاً‌ ترجمه کنم. «كَادَ الْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً» فقر انسان را به کفر می کشاند. «وَ كَادَ الْحَسَدُ أَنْ يَغْلِبَ الْقَدَرَ.» یعنی حسد تقدیر الهی را به هم می ریزد.

یعنی فرض بفرمایید خدای عالم برای این آقا نوشته است پنجاه سال عمر کند صله رحم کرده است ده سال اضافه شد، قطع رحم کرد بیست سال پایین آمد. خدای عالم مقدر کرده است ولی مقدرات خدای عالم مشروط است می گوید اگر قطع رحم نکنی به پدر و مادرت احترام کنی چه و چه کنی، صد سال عمر خواهی کرد.

ولی در کنارش اگر نسبت به پدرت بی احترامی کردی ده سال از عمرت پایین می آید هر دو مقدر، قَدر الهی است. این مُقدر الهی مشروط به احترام پدر و مادر است. نود سال، ده سال پایین آمدن مقدر الهی است به شرط این که به پدر و مادر بی احترامی کند قطع رحم کرده است بیست سال پایین آمد. نمازش را نخواند ده سال پایین آمد.

 «وَ كَادَ الْحَسَدُ أَنْ يَغْلِبَ الْقَدَرَ» یعنی حسد، مقدرات الهی را به هم می زند. یعنی یک مقدر خوب را تبدیل به مقدر بد می کند. این را مفصل توضیح خواهم داد اگر تلفنی نیست گرچه مردم این شبها عمدتاً پای صحبتهای مناظرات هستند.

من به دوستان توصیه کردم در رابطه با بحث انتخابات به هیچ وجه خودشان را به بد اخلاقی نسبت به کاندیداهای که برای ریاست جمهوری هستند آلوده نکنند. نه از یک فردی تعریف و تمجید کنیم و به عرش اعلاء ببریم و نه یک کاندیدی را هم مذمت کنیم به پایین بیاوریم.

وظیفه مان این است که معیارهای فرد اصلح را معرفی کنیم نه صالح را. دو تا گزینه داریم یک: شرکت اکثریت و انتخاب صالح. دو: شرکت اقلیّت انتخاب اصلح.

از فرمایشات «مقام معظم رهبری» این استفاده را کردم در صحبتهای اخیرشان روی انتخاب اصلح ایشان تکیه دارند نه شرکت حداکثری. بله اگر یک نفر را وادار کنیم در این انتخابات شرکت کند به اندازه آن پیش خدای عالم ان شاءالله پاداش داریم. ولی در دوران امر بین این دو گزینه قطعاً انتخاب اصلح، معین است.

در سال های قبل، کم ضربه ندیدیم از انتخاب صالح یا غیر صالح، سه سال و اندی که جناب آقای «رئیسی» (رضوان الله تعالی علیه) بودند در حقیقت در خیلی از قسمت ها یعنی از صد مورد نارسایی ها، مشکلاتی داشتیم این بزرگوار واقعاً توانست خدا پیغمبری شصت، هفتاد درصدش را از سر راه بر دارد.

بدهی های کمر شکنی که دولت قبلی داشت اینها را از بین برد الان اگر دولتی بیاید الحمد لله بدهی سابقی در کار نیست. اینهایی که امروز برای این که ضد انقلاب را جذب کنند نسبت به «شهید رئیسی» حرفهایی می زنند این بد اخلاقی انتخاباتی است پیروز هم بشوند این پیروزی مبارک نخواهد شد.

امیرالمؤمنین وقتی خلافت را به دست گرفت اصرار کردند که شما معاویه و بعضی از اینها را که مورد تأییدت نیست موقتاً یک حکم، مأموریت و پستی برای اینها بده وقتی حکومتت مستقر شد اینها را کنار بگذار. حضرت فرمود:

«أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْر»

من برای این که به پیروزی برسم گناه و معصیت کنم؟

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص183

فرمود من افراد نالایق را در پستهای حکومتی قرار بدهم؟ این گناه و معصیت است، من هرگز با گناه و معصیت دوست ندارم به پیروزی و موفقیت برسم.

ولذا ما نباید با بد اخلاقی ها بخواهیم یک آقایی را بالا ببریم یا یک فردی را به پایین بیاوریم. متأسفانه در طول چند مدتی که تبلیغات شروع شده است یک سری بد اخلاقی هایی از بعضی ها صادر شده است.

این بداخلاقی ها جزء گناهان نابخشودنی است اینها موفق هم بشوند فردای قیامت سر پل صراط نمی توانند جواب بدهند.

ما البته مسئولیت این مسائل را نداریم ولی از مسئولین امنیتی هم خواهش و تقاضا داریم افرادی که دارند بد اخلاقی تبلیغاتی می کنند و در ستاد انتخاباتی تصاویر اصحاب فتنه را می گذارند جلوگیری کنند این خیانت است.

یعنی می خواهند چه کار کنند، دوباره ما را در آغوش «آمریکا» بیاندازند؟ ما را دوباره با تحریم ها و برجام، برجام ها کردن معطل و اسیر کنند؟ می خواهند چه کار کنند دنبال چه هستند؟

اینکه بعضی ها برای این که بتوانند آرای مخالفین نظام را جذب کنند مطالبی می گویند به خدا پناه می بریم و خدا را قسم می دهیم به حضرت صدیقه طاهره اینها را ذلیل کند که ما کم ضربه متحمل نشدیم از اصحاب فتنه صدها و هزاران شهید دادیم.

در قضایای «مهسا» فاجعه برای ما پیش آمد، عزیزان ما را قطعه قطعه کردند اینها با کمال وقاحت و بی شرمی حمایت از «مهسا» را برای خودشان یک ملاک برتری قرار می دهند. ما که دست مان به جایی نمی رسد جز این که بگوییم این بد اخلاقی ها مثل «أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْر» مخالف سیره امیر المؤمنین است.

به قول یکی از بزرگان پیامی برای ما داد آقایان در دوران مسئولیتهایشان تا به حال یک آیه قرآن نخوانده بودند الان شروع به خواندن آیات قرآن می کنند. مدام آیه قرآن، آیه قرآن، آیاتی هم می آورند آن آیاتی که به نفع خودشان است بیان می کنند در وسط آیاتی که به ضرر خودشان است ساقط می کنند این مصداق آیه:

(أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ)

آيا به بعضی از دستورات کتاب آسمانی ايمان می ‌آوريد، و به بعضی کافر می ‌شويد؟!

سوره بقره (2): آیه 85

است. مدام آیه، آیه، آیه می خوانند. «امام خمینی» (رضوان الله تعالی علیه) وقتی «مسعود رجوی» و یارانش «خذلهم الله ولعنهم الله تعالی» در «نجف» خدمت ایشان رسیدند بعد از آن «امام» در «نجف» صحبتی کرد فرمود آقایانی که پیش من آمده بودند مدام از «نهج البلاغه» می خواندند.

من که هفتاد، هشتاد سال است در حوزه هستم این قدر «نهج البلاغه» نمی خوانم با «نهج البلاغه» سر و کار ندارم که اینها، این قدر «نهج البلاغه» می خوانند این طوری نهج البلاغه خواندن مشکوک می زند.

من که فرض در طول عمر مسئولیتم تا به حال یک آیه قرآن نخواندم الان شروع کنم آیه قرآن بخوانم دارد تداعی می کند کارهایی که «منافقین» کردند یا کاری که «عمرو عاص» انجام داده است.

لذا از اینها خواهش می کنم دست اینها را می بوسیم پیشانیشان را می بوسیم این طور بد اخلاقی ها را کنار بگذارند. موفقیت در سایه بد اخلاقی، موفقیت نیست بلکه هلاکت است.

یا شما دارید تبلیغات می کنید تبلیغاتت چه ربطی به مسئله حجاب دارد؟ مگر تو کارشناس مذهبی هستی که می گویی ما یک آیه و حدیث نداریم ائمه (علیهم السلام) با بی حجابها برخورد کند تو خیلی بی جا (عذر می خواهم) غلط می کنی در این زمینه بخواهی ورود پیدا کنی.

شما آیات و احادیث را دیدید؟ یا نه از قول شبکه های معاند دارید مطرح می کنید؟ مگر خود حضرت امیر نیست در کنار «بیت الله الحرام» وقتی یک چشم چرانی را می بیند آن چنان سیلی به صورت طرف می زند که صورتش سیاه می شود پیش خلیفه دوم می رود می گوید علی سیلی این چنین به من زد صورتم سیاه شده است.

خلیفه دوم می گوید علی چرا این کار را کردی؟ علی گفت دیدم در کنار «بیت الله الحرام» دارد چشم چرانی می کند. عمر برگشت گفت عین الله دید ید الله زد!

اضافه وقتی آیه حجاب آمد آنها مثل شماها نبودند هر روز به یک رنگی در بیایند چقدر روایات داریم بعد از نزول آیه حجاب تمام مسلمان ها ملتزم به حجاب بودند. روایات متعدد داریم بعد از آیه حجاب، اصلا بد حجابی در میان مسلمانها دیده نشد تا ائمه یا رسول اکرم بخواهد در رابطه با بد حجابی ها حکمی صادر کند.

اضافه رسول اکرم در بیست و سه سال درگیر جنگ ها، منافقین و مشرکین بودند فرصتی که بتواند واقعاً احکام الهی را پیاده کند پیدا نکرد.

بعد از آن بیست و پنج سال حکومت دست دیگران بود به هر نحوی که می خواستند انجام دادند. پنج سال هم دست امیرالمؤمنین رسید آن هم «جنگ جمل، جنگ صفین، جنگ نهروان» و بعد از آن ائمه (علیهم السلام) حکومتی نداشتند که اگر یک بی حجابی را در جامعه ببیند دستور بدهد او را کتک و شلاق بزنند.

شما در مسائل مذهبی وارد نیستید چرا این حرفها را دارید می زنید اینها واقعاً قلب آدم را به درد می آورد.

در حقیقت پیروز هم بشوید پیروزی نیست این شکست شما است. این موفقیت، مبارک آوری نیست بلکه ذلت و خاری است همانطوری که دیدیم گذشتگان چنین شدند. همه افتخار می کنند سرباز ولی فقیه باشند. ولی فقیه منصوب حضرت ولی عصر است ولی عصر منصوب رسول اکرم است رسول اکرم منصوب خداوند است. تو خیلی بی جا می کنی می گویی من حاضر نیستم سرباز ولی امر باشم!

می خواهید سرباز «آمریکا» باشید ملت ما را تحویل «آمریکا» بدهید دوباره «داعش» را زنده کنید بیایند هر روز با زنهای مسلمانها روزی پنجاه، شصت بار جهاد نکاح بفرمایند!؟

مجری:

ان شاءالله خدا عاقبت همه را ختم بخیر کند. صاحب اصلی مملکت حضرت آقا صاحب العصر والزمان است ان شاءالله ختم بخیر بشود و این وضعیتی که وجود دارد همه بینندگان عزیز هم در سرنوشت خودشان و در رسیدن به آن سرنوشتی که شایسته آنها است مشارکت کنند تا برسند به آن مملکتی که امام زمان می پسندد.

تماسهایی داریم جناب آقای «حسینی» از «مازندران» پشت خط هستند، آقای «حسینی» در خدمت شما هستیم بفرمایید.

تماس بینندگان برنامه:

بیننده: (آقای حسینی از مازندران – شیعه)

عرض ادب و سلام محضر استاد بزرگوار حاج آقای «قزوینی» و همچنین مجری محترم جناب اقای «مرعشی».

من به تأسی و پیرو سخنان استاد بزرگوار آقای «قزوینی» که فرمودند: «قال علي ابن ابي طالب أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْر»، سخن یاران علی به یادم آمد سوالم را از اینجا شروع می کنم آقای «قزوینی» جواب بدهند چرا به علی ابن ابی طالب گفتند یا علی ابن ابی طالب، «ابو موسی اشعری» بردار؟ ابوموسی چگونه شخصیتی بود؟

سوال دوم من این است حج تمتع، حج عمره و مفرده و قِران را برای ما توضیح بدهید. سوال سوم: خداوند صاحب عالم و زمان است و خداوند در آیه 27 سوره جاثیه می فرماید:

(وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يوْمَئِذٍ يخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ)

مالکيت و حاکميت آسمانها و زمين برای خداست؛ و آن روز که قيامت برپا شود اهل باطل زيان می ‌بينند!

سوره جاثیه (45): آیه 27

الف لام نکره است مگر خداوند هفت آسمان درست نکرد؟ مگر مالک هفت آسمان نیست چرا این جا نکره آورد؟ مگر در عالم زمان هستند؟ برای ما توضیح بدهید آسمان های دیگر کجا هستند در عالم زمان هستند؟ لطفاً توضیح بدهید خداوند صاحب عالم زمان است یا نیست؟ سوالات دیگر هم دارم وقت زیاد گرفته می شود خدا نگهدار!

مجری:

سلامت باشید ان شاء الله فرصت های بعدی در خدمتتان هستیم خودتان هم به این تشخیص رسیدید. بینندگان زیادی هم پشت خط هستند. تماس بعدی آقای «غلامی» از «بوشهر» بفرمایید

بیننده: (آقای غلامی از بوشهر – شیعه)

سلام علیکم جناب اقای «مرعشی» عزیز و با عرض سلام و ادب محضر جناب استاد قزوینی (دامت آفاضاته) خداوند شما را محفوظ بدارد و سایه ای شما را بر سر ما مستدام دارد.

آیت الله حسینی قزوینی:

ان شاء الله موفق و مؤید باشید.

بیننده:

در خصوص مقایسه ای که فرمودید در مورد آیه 71 و 73 سوره مبارکه زمر سوالی داشتم این که کلمه (وَسِيقَ) هم برای کفار آمده است و هم برای متقین آمده است برای مؤمنین بهتر نبود به صورت معلوم می آورد نه این که به صورت مجهول بیاورد یعنی خودشان دارند می روند، چرا بکشند ببرند؟ مؤمن با پای خودش باید برود چرا این جا در هر دو تا به صورت مجهول به کار رفته است؟

سوال بعدی آنجا می فرماید: (خَزَنَتُهَا) الان رُسلی نیست که آیاتی بخواهد بخواند برای آنهایی که بعد از پیامبر آمدند مثل ماها آیا به اینها (خَزَنَتُهَا) باید به آنها بگوید (أَلَمْ يأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ)؟ خیلی ممنون که محبت فرمودید وقت دادید ما صحبت کنیم، مزاحم اوقات تان نمی شوم خدا حافظ

مجری:

تشکر می کنیم جناب اقای «غلامی» از «بوشهر» ان شاءالله موفق باشید خدا نگهدار شما. آخرین تماس آقای «بهادری» از «کرج» در خدمت شما هستیم بفرمایید

بیننده: (آقای بهادری از کرج – شیعه)

سلام عرض می کنم خدمت حضرت آیت الله «حسینی قزوینی» و جناب آقای «مرعشی» دو سید بزرگوار. دهه امامت و ولایت را خدمت جنابعالی و همه عزیزان عرض تبریک و تهنیت دارم.

حضرت استاد همان طوری که مستحضر هستید تمام گرفتاری های عالم اسلام که از صدر اسلام شروع شد باعثش تنگ نظری و حسادتی بود که نسبت به خاندان «بنی هاشم» داشتند.

شخصیتی مثل آقا علی ابن ابی طالب طبق قرآن در آیه مباهله نفس پیامبر بوده تربیت شده رسول خدا بوده، اولین کسی که به اسلام ایمان آورد در خانه کعبه به دنیا آمد جزء آیه تطهیر بوده. حدود هفتصد آیه در شأن امام در قرآن نازل شده است.

در شب لیلة المبیت جان خود را فدای پیامبر اسلام کرد. در «شعب ابی طالب» مدت سه سال محاصره اقتصادی حضرت ابو طالب شبها برای حفظ جان پیامبر، علی را جای پیامبر می خواباند.

«عن النبي قال لعلي أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى»

تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل؛ اسم المؤلف: أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعي الوفاة: 571، دار النشر: دار الفكر - بيروت - 1995، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ج12، ص349

به قول «ابن عساکر» در «تاریخ دمشق» و نیز محبین امام الحرم «احمد ابن عبد الله شافعی» در «ذخائر العقبیٰ» از «ترمذی» از قول خانم «عایشه» نقل می کند خداوند خلق نفرموده خلقی را که محبوب تر از علی ابن ابی طالب نزد پیامبر باشد.

اینها به اندازه یک پر کاه است در میان یک کاهدان پر از کاه اگر بخواهم بگویم وقت ندارم. این بماند «معاویه» ای که از نسل زنا و طلقاء بود جزء شجره ملعونه است به قول «مسند احمد»، جلد 5، صفحه 347 راوی «برید» است می گوید در ناهار و شام شیشه شرابش همیشه داخل سفره اش بود.

در کتاب «انساب الأشراف بلاذری»، جلد 5، صفحه 137 می نویسد بت پرستی در درون «معاویه» از بین نرفته بود برای این که از سرزمین «هندوستان»‌ سفارش مجسمه هایی از بت برای خود کرده بود.

نفرین پیامبر در مورد «معاویه» و برادرش «یزید» و پدرش «ابو سفیان» در قنوت نماز همیشه آنها را پیغمبر لعنت می کرد در «سیره علویه» جلد 2، صفحه 234 رسول خدا نشسته بودند «ابو سفیان» سوار شتر بود «معاویه» و برادرش آن شتر را می کشید یکی می راند رسول خدا فرمود:

«اللَّهُمَّ الْعَنِ الْقَائِدَ وَ السَّائِقَ وَ الرَّاكِبَ»

خدایا این شتر سوار و این شتر کش و این شتران را لعنت کن!

وقعة صفين؛ نویسنده: نصر بن مزاحم، محقق / مصحح: هارون، عبد السلام محمد، ناشر: مكتبة آية الله المرعشي النجفي ص220

سوالم این است در مورد خاندان بنی امیه چه ماده ای آقایان به این خاندان زدند که جزء گروه باغیه به گفته رسول خدا هستند؟ قتل امام حسن، امام حسین و اهل بیت رسول خدا توسط این خاندان ملعونه بنی امیه انجام گرفته است و باز وهابی ها به این ها «رضی الله عنه» می گویند پس چه موقع «لعنت الله علیه» می شوند؟

به هر حال بگوییم در اسلام یکی حق و یکی ناحق؛ حق و ناحق را برای ما معلوم کنید کشتن اهل بیت پیغمبر عنوانش چیست؟ چرا حاضر نیستند به قاتل، قاتل بگویند چرا 1400 سال است کودتای «بنی امیه» بر علیه خاندان «بنی هاشم»‌ صورت گرفته است و خاندان پیامبر (صلی الله علیه وآله) را قتل عام کردند ولی حکم قاتل پیدا نکردند؟ حکم خاندان نحس «بنی امیه» چیست؟ آقایان «وهابی» یک جمله به ما بگویند حداقل ما قانع بشویم «والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته»

مجری:

طیب الله. تشکر می کنیم جناب اقای «بهادری» عزیز که از «کرج» همراه ما بودند. حضرت استاد آقای «حسینی» از «مازندران» سوال اولشان این بود چه چیزی در «ابو موسی اشعری» بود هم امیرالمؤمنین اشاره فرمودند به این که به سمت و سوی این فرد نروید و هم «مالک» مخالفت کرد؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

«ابو موسی اشعری» کلاً هوای اموی داشت و خیلی زیاد با حضرت امیر (سلام الله علیه) میانه خوبی نداشت. دست نشانده خلفای قبل بویژه عثمان بود، وقتی حضرت به «جمل» می خواهند تشریف ببرند «عمار» را به «کوفه» می فرستند که شما آن جا مردم را برای آمدن به «بصره» بسیج کنید.

 می بینیم «ابو موسی اشعری» بالای منبر می رود می گوید من هر دو طرف را باطل می دانم، از طرف ام المؤمنین و از طرف علی ابن ابی طالب مانع می شود.

«مالک» می رود مانع می شود تا امام مجتبی آنجا می رود یک سخنرانی غراء علوی می کند مردم بسیج می شوند به بصره می آیند.

در قضیه حکمیت مشخص شد بزرگ ترین خیانت را کرد، امروز اگر ما در دنیای اسلام گرفتار این تفرقه هستیم یک بخشی از آن مربوط به خیانت «ابو موسی اشعری» است که «عمرو عاص» سرش کلاه گذاشت خودش هم نفهمید چیست.

مجری:

راجع به حج عمره و تمتع بحث، بحث فقهی است اگر صلاح می دانید گفتند تفاوت حج عمره با حج تمتع و حج افراد چه است؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

حج تمتع از روز هشتم شروع می شود به قبلش هم مربوط نیست که احرام می بندند به تمتع می روند عرفات، منا و قربانی دوباره بر می گردند طواف، طواف نساء و این حج تمتع می شود.

حج عمره که می آیند از یکی از میقات ها احرام می بندند طواف می کنند سعی بین صفا و مروه تقصیر می کند بیرون می آید نه عرفه دارد نه منا دارد نه قربانی دارد نه چیزهای دیگری دارد.

حج افراد هم مال آن کسانی است که در نزدیک مکه هستند اینها مربوط به حج قِران است حج افراط بحث های مفصل فقهی دارد.

خیلی واضح و روشن است ان شاءالله عزیزمان حج عمره و حج تمتع مشرف بشوند. و اضافه خیلی از آنهایی که ایام حج از احرام بیرون می آیند بعضی ها ده، بیست روز مانده به مراسم حج آن جا می روند از «مسجد تمیم» دوباره احرام می بندند یک حج عمره ای انجام می دهند.

بعضی عزیزان هر روز این کار را انجام می دهند یعنی از «مسجد تمیم» یکی از میقاتها است احرام می بند طواف می کند سعی بین صفا و مروه می کند تقصیر می کند دیگر حجش تمام شد یک حج عمره برایش نوشته شد.

مجری:

یک سوال دیگر ایشان ماند و سوال آقای «غلامی» از «بوشهر» که حضرتعالی بارها اشاره فرموده بودید نسبت به جریان «قُداس الحسین» مثل این که در کتاب «کامل الزیارات» آمده بود.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

البته آقای «غلامی»‌ تقاضا می کنم سوره مریم آیه 85 و 86 را هم مطالعه کنند در آن جا دارد که:

(يوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمَنِ وَفْدًا * وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْدًا)

در آن روز که پرهيزگاران را دسته جمعی به سوی خداوند رحمان (و پاداشهای او) محشور می ‌کنيم... و مجرمان را (همچون شتران تشنه‌ کامی که به سوی آبگاه می ‌روند) به جهنم می ‌رانيم...

سوره مریم (19): آیات 85 و 86

نسبت به مجرمین (نَسُوقُ) آمده است نسبت به متقین (نَحْشُرُ) آمده است. ولی این جا مجرمین (إِلَى جَهَنَّمَ) است ولی متقین (إِلَى الرَّحْمَنِ) است خیلی فرق می کند مقداری تفاوت دارد.

از روایت «کامل الزیارات» هم خواندیم که متقین عاشق امام حسین هستند تماشای جمال سید الشهداء حاضر نیستند بروند حوری ها و ملائکه می آیند می گویند ما جمال امام حسین را با بهشت عوض نمی کنیم بهشت ما حسین است.

تا این که اینها را کشان کشان به طرف بهشت می برند ولذا کلمه (نَسُوقُ) نسبت به متقین این است همچنین روایتی در «کامل الزیارات» قریب به این عبارت داریم.

مجری:

حضرت استاد از محضرتان تشکر می کنیم، خیلی استفاده کردیم و همچنین تشکر می کنم از همه شما بینندگان عزیز و ارجمند که تا انتهای برنامه امشب همراه ما بودید. ان شاءالله موفق و مؤید و منصور باشید تا دیدار آینده خدا نگهدار!