2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
بررسی روایات نهی از قیام قبل از ظهور امام عصر ارواحنا فداه (2)
کد مطلب: ١٥١٠٣ تاریخ انتشار: ٢٢ اسفند ١٤٠٠ - ١٧:٣٣ تعداد بازدید: 1454
خارج فقه الحکومه » فقه
بررسی روایات نهی از قیام قبل از ظهور امام عصر ارواحنا فداه (2)

جلسه هفتادم 22 12 1400

 بسم الله الرحمن الرحیم

(جلسه هفتادم  22 12 1400)

موضوع:  بررسی روایات نهی از قیام قبل از ظهور امام عصر ارواحنا فداه (2)

اللهم صل علی محمدٍ وآل محمد وعجل فرجهم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله والصلاة علی رسول الله وعلی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه‏، وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصیر

پرسش:

نحوه تعامل خواجه نظام الملک با شیعیان چگونه بوده است؟

پاسخ:

خواجه نظام الملک از مشهورترین وزرای سلجوقیان است و سه دهه وزارت سلجوقیان را در ایران به عهده داشت. آن چه مسلم است ایشان شافعی مذهب وخیلی متعصب بوده و با شیعیان میانه خوشی نداشته است.

پرسش:

در بین علمای اهل سنت که در مورد قیاس، موافق با شیعه باشد کسی است؟

پاسخ:

ما مخالف کل قیاس نیستیم، قیاس منصوص العله را قبول داریم.

«لا تشرب الخمر لانه مسکر»

این جا وقتی که علت تامه حرمت خمر اسکار است ما این را در همه جا می آوریم در نبیذ ، کشمش و خرمای جوشیده. هر جا که اسکار باشد، حرمت هم هست ولی در جایی که منصوص العله نیست آن ها هم قبول دارند اما علاوه برآن، قیاس(تمثیل منطقی)را نیز قبول دارندکه ما آن را قبول نداریم.

آنها یک حکمی را در نظر می گیرند و مشابه سازی می کنند بر مبنای آن مثلا در رابطه با قضیه نبیذ اگر کسی آب در آن بریزد اسکارش از بین می رود. پس چون اسکارش از بین رفته پاک است.

  جناب خلیفه دوم هم تا اخر عمرش همین نبیذ را که حرام و نجس است میل می فرمودند و حتی آن موقع که شکمش مورد هجمه ابولولو قرار گرفت گفت برای من نبیذ بیاورید خورد و ظاهرا قسمتی از روده هایش پاره شده بود بیرون آمد، این مسائل است.

آغاز بحث...

بحث ما در رابطه با روایات نهی از قیام قبل از ظهور امام عصر ارواحنا فداه بود 

«کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت‏»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج8، ص295.

این کتابی که ملاحظه می فرمایید کتاب غیبت نعمانی است روایت از امام باقر (سلام الله علیه) از اعین جهنی است. حضرت فرمود:

«کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَایَةِ الْقَائِمِ (علیه السلام) صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ»

هر پرچمی که قبل پرچم حضرت مهدی (ارواحنا فداه) بر افراشته شود صاحبش طاغوت است.

الغیبة( للنعمانی)؛ ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، محقق- مصحح: غفارى، على اکبر، ناشر: نشر صدوق، ص114، باب 5 دما روی فیمن ادعى الإمامة و من زعم أنه إمام و لیس بإمام و أن کل رایة ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت‏، ح9

همچنین در صفحه 115 کتاب همین تعبیر را دارد:

«کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ (علیه السلام) صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ»

الغیبة( للنعمانی)؛ ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، محقق- مصحح: غفارى، على اکبر، ناشر: نشر صدوق، ص115، باب 5 دما روی فیمن ادعى الإمامة و من زعم أنه إمام و لیس بإمام و أن کل رایة ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت‏، ح11

در روایت قبلی «قبل رایة القائم» بود این جا «قبل قیام القائم » است. باز در این جا روایت دیگری هست که می فرماید:

«کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ أَوْ قَالَ تَخْرُجُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ (علیه السلام) صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ»

هر پرچمی بر افراشته شود یا هر پرچمی خروج کند قبل از قیام قائم صاحب آن طاغوت است.

الغیبة( للنعمانی)؛ ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، محقق- مصحح: غفارى، على اکبر، ناشر: نشر صدوق، ص115، باب 5 دما روی فیمن ادعى الإمامة و من زعم أنه إمام و لیس بإمام و أن کل رایة ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت‏، ح12

ما این ها را مفصل دیروز مطرح کردیم و از جمله روایات کافی در جلد 8 صفحه 264 که امام سجاد (سلام الله علیه) است فرمود:

«وَ اللَّهِ لَا یَخْرُجُ وَاحِدٌ مِنَّا قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ (علیه السلام) إِلَّا کَانَ مَثَلُهُ مَثَلَ فَرْخٍ طَارَ مِنْ وَکْرِهِ قَبْلَ أَنْ یَسْتَویَ جَنَاحَاهُ فَأَخَذَهُ الصِّبْیَانُ فَعَبِثُوا بِهِ»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج8، ص264

قسم به خدا هیچ کدام از ما خروج نمی کند قبل از خروج حضرت مهدی (ارواحنا فداه) الا مثل فرخ (یعنی) بچه گنجشک «طَارَ مِنْ وَکْرِهِ قَبْلَ أَنْ یَسْتَویَ جَنَاحَاهُ»؛ از لانه اش می پرد قبل از این که پرهایش قوی شده باشد قبل از این که قدرت پرواز داشته باشد بلند پروازی می کند.

 این که می گویند فلانی بلند پرواز است شاید از همین جا گرفته شده باشد. بلند پروازی می کند ولی نمی تواند بپرد لذا می افتد «فَأَخَذَهُ الصِّبْیَانُ فَعَبِثُوا بِهِ» بچه ها می گیرند و اسباب بازی بچه ها قرار می گیرد.

این ها روایات متعددی بود که ما دیروز به آن اشاره کردیم. این را بعضی از بزرگواران اشکال می کنند که از نظر سندی مشکل دارد، روایت مستفیض است، روایت مستفیض وقتی از سه تا بیشتر شد نیازی به بررسی سندی نداریم.

 اقایان کاملا در جریان هستند آقای خویی (رضوان الله تعالی علیه) در جای جای کتاب های فقهی شان وقتی به روایات مستفیض می رسند می فرماید:

«روایات الباب مستفیضة تغنینیا عن البحث فی السند»

یا بعضی از اعاظم و بزرگواران با همه احترام دست شان را هم ما می بوسیم می فرمایند کلمه «کُل» در این جا دلیل بر استغراق نیست و حال آن که از نظر وضع و از نظر استعمال هر کجا کلمه کُل می آید مادامی که قرینه بر تخصیص نداشته باشد عام است و تمام افراد زیر پوشش را شامل می شود.

  ما باید عمدتاً از نظر دلالی این روایات را بررسی کنیم و ادله دلالی ما هم کم نیست من جمله همان روایت کافی هست که دیروز آخر وقت اشاره ای کردیم.

مرحوم مجلسی در مرآة العقول می گوید روایت موثقه است ظاهراً‌ به خاطر حسین ابن مختار باید باشد، چون در سند غیر از حسین ابن مختار نداریم که هیچ کدام غیر شیعه 12 امامی باشد.

 محمد ابن یحیی که شیعه است احمد ابن محمد ابن عیسی رئیس قمیین است، حسین ابن سعید اهوازی از اوثق روات است. حمّاد ابن عیسی از اصحاب اجماع است. ابو بصیر هم هر کدام باشد مورد وثوق هست.

 از امام صادق (سلام الله علیه) نقل می کند:

«کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ (علیه السلام) فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ»

که این چنین صفت دارد:

 «یُعْبَدُ مَنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.»

الکافی (ط - الإسلامیة)، نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج8، ص295

قدر متیقن روایات همین است کلمه «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ»‌ همه الفاظ « قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ، قَبْلَ خُروجَ الْقَائِمِ» و ... همه این ها تمام قیام های قبل از ظهور حضرت را شامل می شود در آن هیچ شک و شبهه نیست. از نظر سندی درست نیست ورود پیدا بکنیم.

 این جا: «فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مَنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.»؛ این را عزیزان دقت کنند خواندن روایت خیلی مهم نیست. آن چه که برای ما مهم هست تحلیل و پیام روایت است.

 «یُعْبَدُ مَنْ دُونِ اللَّهِ»‌ هدف شان این است که یک حکومت غیر اسلامی و لائیکی در جامعه می خواهند پیاده بکنند؛ یعنی هر پرچمی که قبل از قیام حضرت مهدی بر افراشته بشود و نتیجه این قیام این باشد که یک حکومت غیر اسلامی در جامعه پیاده بشود این یک تحلیل است که یک مقدار مستبعد است.

از لسان روایات این فهمیده می شود:

«کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ (علیه السلام) فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ»؛ یعنی قیامی که می خواهد مثل حضرت مهدی علیه السلام، حکومت جهانی تشکیل بدهد دفاع از اسلام است.

 ولی « یُعْبَدُ مَنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ صفت برای صاحب ها بگیریم معنایش این می شود کسی حکومتی تشکیل می دهد و هدفش مطرح کردن خودش است نه مطرح کردن اسلام، نه مطرح کردن اسلام و نه مطرح کردن حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء)، به همان دلیلی که در قضیه زید ابن علی ابن الحسین ما می خوانیم که امام صادق (سلام الله علیه) فرمود:

«والله مات زید شهیدا»

مثل شهدای در رکاب رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) و هدفش این بود که اگر حکومت را به دست بگیرد به اهلش بسپارد و اگر حکومت را به دست می گرفت به اهلش می سپرد.

 در این جا: «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ (علیه السلام) فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مَنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.»؛ یعنی صاحب این پرچم می خواهد خودش مطرح بشود نه حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) نه اهل بیت (علیهم السلام) این می خواهد خودش حاکم باشد و خودش حکومت کند کاری به حضرت مهدی (ارواحنا فداه) ندارد یا خودش ادعای امامت و خلافت بکند ظاهر قضیه این است که این روایت، این را می خواهد برساند یعنی یک حکومتی باشد که فرد خودش را مطرح کند نه اینکه بخواهد اهل بیت علیهم السلام را مطرح بکند.

مثل خلفای بنی العباس، خلفای بنی امیه خودشان را مطرح بکند. این روایت را در مرآة العقول مرحوم علامه مجلسی، حدیث 452 می آورد می گوید:

 «موثقٌ»

مرحوم صاحب وسائل هم در کتاب وسائل این روایت را آورده بحار علامه مجلسی هم این روایت را دارد. روایت دیگری در کافی هست عزیزان این روایت را دقت کنند در جلد 8 است.

«حُمَیْدُ بْنُ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْکِنْدِیِّ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ مِنْ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْأَحْوَلِ وَ الْفُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ عَنْ زَکَرِیَّا النَّقَّاضِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ النَّاسُ صَارُوا بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) بِمَنْزِلَةِ مَنِ اتَّبَعَ هَارُونَ (علیه السلام)»

مردم بعد از رسول اکرم به منزله کسانی هستند که تابع حضرت هارون برادر حضرت موسی بودند

«وَ مَنِ اتَّبَعَ الْعِجْلَ»

مردم دو دسته شدند یک دسته تابع حضرت هارون یک دسته هم گوساله پرست!

«وَ إِنَّ أَبَا بَکْرٍ دَعَا فَأَبَى عَلِیٌّ (علیه السلام) إِلَّا الْقُرْآن وَ إِنَّ عُمَرَ دَعَا فَأَبَى عَلِیٌّ (علیه السلام) إِلَّا الْقُرْآنَ وَ إِنَّ عُثْمَانَ دَعَا فَأَبَى عَلِیٌّ (علیه السلام) إِلَّا الْقُرْآنَ»

کاری با اینها نداریم

«وَ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَحَدٍ یَدْعُو إِلَى أَنْ یَخْرُجَ الدَّجَّالُ إِلَّا سَیَجِدُ مَنْ یُبَایِعُهُ»

هیچ کسی قبل از دجال خروج نمی کند مگر این که دنبال این است که مردم با او بیعت کنند و با او بیعت کنند.

 یعنی خودش را مطرح کند و خودش حاکم بشود

«وَ مَنْ رَفَعَ رَایَةَ ضَلَالَةٍ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ‏»

و هر کسی پرچم گمراهی را بلند کند صاحبش طاغوت است.

الکافی (ط - الإسلامیة)، نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج8، ص297

یعنی «رَفَعَ رَایَةَ ضَلَالَةٍ» خودش را مطرح کند مثل بنی امیه، بنی العباس و دیگران که این ها کاری با بحث خلافت نبوی و خلیفه منصوب رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) ندارند.

 تمام 10 تا روایتی که ما خواندیم همه را مقید می کند آن جا دارد:

«کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت‏»

«کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ أَوْ قَالَ تَخْرُجُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ (علیه السلام) صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ»

با تمام عبارت هایی که داشت قدر متیقن هم بخواهیم بگیریم این می شود هر کسی بخواهد حکومتی تشکیل بدهد و بخواهد خودش را مطرح کند قطعا طاغوت خواهد بود.

 یا حکومت اسلامی آمده حکومتی تشکیل داده است ولی حکومتی که به نیابت از حضرت مهدی (ارواحنا فداه) است. ولی فقیهی که منهای حضرت مهدی هیچ است ولی به اضافه حضرت مهدی:

«جعلتهُ حاکما»

«مَنْ کَان‏ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِینِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوه‏»

تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة؛ شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البیت علیهم السلام،  محقق/ مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج27، ص131

و عبارت های متعدد دیگری که ما در رابطه با مشروعیت ولی فقیه داریم اضافه بر این که عموماتی ما داریم که اقامه عدل از واجبات است رفع ظلم از واجبات است و اقامه حدود و امثال این ها یک کسی بیاید آن امر به معروف و نهی از منکری که ائمه مطرح کردند و و مورد نظر حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) است آن حدود و دیاتی که مورد نظر حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) است اگر این ها را مطرح بکند این دیگر «صَاحِبُهَا طَاغُوت» نمی شود. «صَاحِبُهَا رَایَةَ ضَلَالَةٍ» نمی شود.

پس این روایت، تمام آن روایات دیگر را قید می زند. روایت غیبت نعمانی با این برداشتی که ما از این دو روایت داشتیم این ها را به خوبی توضیح داده می گوید:

«ما روی فیمن ادعى الإمامة و من زعم أنه إمام و لیس بإمام و أن کل رایة ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت‏»

در این جا روایات متعددی می آورد

«مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ إِمَامٌ وَ لَیْسَ بِإِمَامٍ یوْمَ الْقِیامَةِ تَرَى الَّذِینَ کَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَ لَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَکَبِّرِینَ‏.»

«ثَلَاثَةٌ لا یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ إِمَامٌ وَ لَیْسَ بِإِمَام‏»

الغیبة( للنعمانی)؛ ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، محقق- مصحح: غفارى، على اکبر، ناشر: نشر صدوق، ص111، باب 5 دما روی فیمن ادعى الإمامة و من زعم أنه إمام و لیس بإمام و أن کل رایة ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت‏، ح1 و 2

در کتاب غیبت نعمانی می خوانیم امام صادق فرمود:

«مَنِ ادَّعَى مَقَامَنَا یَعْنِی الْإِمَامَةَ فَهُوَ کَافِرٌ أَوْ قَالَ مُشْرِکٌ.»

الغیبة( للنعمانی)؛ ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، محقق- مصحح: غفارى، على اکبر، ناشر: نشر صدوق، ص115، باب 5 دما روی فیمن ادعى الإمامة و من زعم أنه إمام و لیس بإمام و أن کل رایة ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت‏، ح11

نیز روایت دیگری در غیبت نعمانی داریم عزیزان دقت بکنند در صفحه 116

«مَنْ خَرَجَ یَدْعُو النَّاسَ وَ فِیهِمْ مَنْ هُوَ أَفْضَلُ مِنْهُ فَهُوَ ضَالٌّ مُبْتَدِع‏»

کسی که مردم را دعوت می کند و حال آن که بهتر از خودش و افضل تر از خودش در جامعه هست او گمراه و مبتدع است.

الغیبة( للنعمانی)؛ ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، محقق- مصحح: غفارى، على اکبر، ناشر: نشر صدوق، ص115 - 116، باب 5 دما روی فیمن ادعى الإمامة و من زعم أنه إمام و لیس بإمام و أن کل رایة ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت‏، ح11 و 13

در روایات اهل سنت هم داریم کسی مقامی را ادعا کند و بداند که افضل از او در جامعه هست (به خدا و رسول و همه مومنین خیانت کرده است)

«وَمَنْ تَوَلَّى من أُمَرَاءِ الْمُسْلِمِینَ شیئا فَاسْتَعْمَلَ علیهم رَجُلا وهو یَعْلَمُ أَنَّ فِیهِمْ من هو أَوْلَى بِذَلِکَ وَأَعْلَمُ منه بِکِتَابِ اللَّهِ وَسُنَّةِ رَسُولِهِ فَقَدْ خَانَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَجَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ»

المعجم الکبیر؛ اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی الوفاة: 360، دار النشر: مکتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج11، ص114

ذیل روایت هم چنین است:

«وَ مَنِ ادَّعَى الْإِمَامَةَ مِنَ اللَّهِ وَ لَیْسَ بِإِمَامٍ فَهُوَ کَافِرٌ»

الغیبة( للنعمانی)؛ ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، محقق- مصحح: غفارى، على اکبر، ناشر: نشر صدوق، ص116، باب 5 دما روی فیمن ادعى الإمامة و من زعم أنه إمام و لیس بإمام و أن کل رایة ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت‏، ح 13

کاملاً روایات «فَصَاحِبُهَا طَاغُوت» را توضیح می دهد که مراد از طاغوت این هست که کسی ادعای امامت بکند «مَنِ ادَّعَى الْإِمَامَةَ مِنَ اللَّهِ وَ لَیْسَ بِإِمَامٍ »

«کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت‏» یعنی «ترفع» به عنوان امام «ترفع» به عنوان خلیفه نه به عنوان نیابت از حضرت ولی عصر نه به عنوان تأسیس حکومت اسلامی، برای اقامه عدل و رفع ظلم با مبنای اهل بیت این ها را قطعاً شامل نمی شود.

 این ها در حقیقت یک سری روایاتی است که شاید بگردیم روایات دیگری هم پیدا کنیم ولی همین اندازه ای که می آید در این جا تخصیص می زند:

 «یُعْبَدُ مَنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.»

«صَاحِبُهَا رَایَةَ ضَلَالَةٍ»

و دوست دارد خودش مطرح بشود و به عنوان امام مطرح بشود کاملاً واضح و روشن هست که این قضیه این طوری نیست که «کُلُّ رَایَةٍ» تخصیص خورده و مقیّد می شود. نه اینکه بگوییم: «کُل» از ادات شامل استغراق نیست! بلکه این «کُل»‌ به روایاتی که ما در برابر این روایات داریم تخصیص خورده است.

این یک دسته از روایاتی است که ما داریم و همین دسته از روایات کفایت می کند تا کمر آن روایات شکسته بشود آن آقایانی که می آیند به این روایات استدلال می کنند برای عدم مشروعیت تأسیس حکومت در زمان غیبت حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) صد در صد این ها، در اشتباه هستند.

در آن جا ما روایات صحیح السند شاید نتوانیم پیدا کنیم این جا صحیح السند هم دارد آن جا اگر مستفیض باشد این جا باز مستفیض است روایات متعدد در این زمینه است و اضافه یک روایت صحیح داشتیم همین روایت صحیح کافی است که تمام آن روایات را قید بزند. 50 تا روایت مطلق هم باشد یک روایت خاص 50 تا روایت مطلق را مقیّد می کند.

50 تا روایت عام هم داشته باشیم یک روایت می تواند تمام عمومات را تخصیص بزند. این قاعده کلی است که در آن هیچ شک و شبهه ای نیست و این قاعده هم در تمام ابواب فقه جاری است شیعه و سنی همه به این عقیده دارند در باب اصول هم خواندیم در کلیات، تمسک به عام قبل از فحص از خاص، تمسک به مطلق قبل از فحص از مقید خلاف و نادرست است.

این آقایان چطور بدون این که از خاص، تفحص بکنند از مقیّد تفحص بکنند این ها را استدلال می کنند؟ یا مغرض هستند می دانند ولی با توجه به این که می دانند باز به آن روایات استدلال و استناد می کنند و یا نه این آقایان سواد ندارند یعنی مراجعه نمی کنند و تمام روایات باب را هم نتوانستند ببینند ولذا این قضیه کاملاً واضح و روشن است.

نکته دیگر اینکه اگر روایت: «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت‏» را مقیّد نکنیم، قیام امام حسین علیه السلام زیر سوال می رود. قیام زید زیر سوال می رود. قیام شهید فخ زیر سوال می رود و تمام قیام های دیگری که مورد تأیید اهل بیت (علیهم السلام) هستند زیر سوال می رود.

 در این جا در رابطه با زید یک روایتی داریم که خیلی مسئله را روشن می کند خیلی واضح است یعنی در این جا حضرت موسی بن جعفر (سلام الله علیه) قضیه را خیلی واضح و روشن مطرح می کند که برادری دارد آن هم به نام زید هست روایت مربوط به حضرت رضا (سلام الله علیه) است.

خلاصه داستان را می گویم توضیحش را جلسه بعدی عرض می کنم وقتی که زید ابن موسی ابن جعفر، زید پسر امام کاظم علیه السلام قیام کرد از آن طرف مأمون نیرویی فرستاد قیام آن ها را سرکوب کرد و همه را کشتند بعد در دیداری که مأمون خدمت امام رضا (سلام الله علیه) بوده بر امام رضا علیه السلام منت می گذارد که یا امام هشتم ما برادرت با تمام سپاهیانش را سرکوب کردیم ولی خودش را به قتل نرساندیم به خاطر احترام شما بوده است.

بعد قضیه زید ابن علی ابن الحسین را مطرح می کند امام هشتم (سلام الله علیه) می فرمایند:

«لَا تَقِسْ أَخِی زَیْداً إِلَى زَیْدِ بْنِ عَلِیٍّ فَإِنَّهُ کَانَ مِنْ عُلَمَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ»

 مأمون! زید برادر من را با زید، عموی من مقایسه نکن زید ابن علی از علمای آل محمد بود:

« غَضِبَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَجَاهَدَ أَعْدَاءَه‏»

با دشمنان پیغمبر جهاد کرد

«حَتَّى قُتِلَ فِی سَبِیلِه‏... رَحِمَ اللَّهُ عَمِّی زَیْداً إِنَّهُ دَعَا إِلَى الرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَوْ ظَفِرَ لَوَفَى بِمَا دَعَا إِلَیْه‏»

اگر عمویم زید موفق می شد حکومت را به دست می گرفت حکومت را به اهلش می سپرد. بر خلاف برادر من که به خودش دعوت می کرد.

عیون أخبار الرضا (علیه السلام)؛ نویسنده: ابن بابویه، محمد بن على، مصحح: لا جوردی، مهدی، ناشر: نشر جهان، ج1، ص249

این روایت خیلی مفصل است موفق و مؤید باشید خدا بر توفیقات تان بیافزاید.

 والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته

 



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها