2024 October 8 - سه شنبه 17 مهر 1403
جواب قاطع به ادعاهای «الصرخی» در انکار شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
کد مطلب: ١٤٨٥٤ تاریخ انتشار: ٢٣ دي ١٤٠٠ - ١٧:٥٢ تعداد بازدید: 2860
حبل المتین » شبکه جهانی حضرت ولی عصر عج
جواب قاطع به ادعاهای «الصرخی» در انکار شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)

حبل المتین 1400/10/23



لينک دانلود

23/10/1400

موضوع: جواب قاطع به ادعاهای «الصرخی» در انکار شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)

برنامه حبل المتین

فهرست مطالب این برنامه:

گروههای شش گانه منکر مصائب حضرت زهرا (سلام الله علیها)

جواب قاطع به ادعاهای «الصرخی» در انکار شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)

اخبار غیبی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)

تماس‌های بینندگان برنامه

استعمال واژه «وفات» یا «شهادت»!؟ کدامیک صحیح است!؟

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عیناً حتی تسکنه عرضک طوعا و تمتعه فی‌ها طویلا

بینندگان عزیز سلام، شب همگی شما بخیر. خیلی خوشحالم که در قالب برنامه «حبل المتین» بازهم مهمان شما عزیزان هستیم. خیلی ممنونم از همگی شما که برنامه را تماشا می‌کنید.

قبل از اینکه برنامه را آغاز کنیم، خدمت شما عرض می‌کنم که دوستان عزیزم راه‌های ارتباطی ما در فضای مجازی را زیرنویس می‌کنند و در خدمت شما هستیم.

مثل همیشه در خدمت آیت الله حسینی قزوینی هستیم. استاد خدمت شما سلام عرض می‌کنم، شب شما بخیر و در خدمت شما هستیم؛

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه السلام علیک یا میثاق الله الذی أخذه و وکده السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی که در هرکجای این کره خاکی بیننده این برنامه هستند یا تکرار برنامه را می‌بینند و ما را مهمان کانون گرم و باصفای خانواده خودشان قرار دادند، خالصانه‌ترین سلامم را همراه با آرزوی موفقیت تقدیم می‌کنم و موفقیت همه عزیزان را از خداوند منّان خواهانم.

مبنای برنامه ما بر این بوده است که جلسه را با یادی از حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) آغاز کنیم، باشد که دین و دنیا و آخرت ما بیمه حضرت فاطمه زهرا باشد.

این روزها، روزهای سختی برای حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) و امام حسن و امام حسین و حضرت زینب و حضرت أم کلثوم است.

من علی‌ام که خدا قبله نما ساخت مرا

جز خداوند و نبی فاطمه نشناخت مرا

من که یکباره در قلعه خیبر کندم

غم زهرا به خدا از کمر انداخت مرا

اگر بگوییم مصیبت حضرت صدیقه طاهره کمر امیرالمؤمنین را شکست، سخن مبالغه‌ای نگفته‌ایم.

گل نورسته ما را چیدند

سفره زندگی‌ام برچیدند

شب که تاریک شود منزل من

عوض شمع بسوزد دل من

یابن الحسن! آجرک الله بر قلب نازنینت چه گذشت. حضرت فاطمه زهرا چه مصیبت‌ها از امت کشید و با قلبی سوخته و سینه‌ای داغدار از این دنیا به نزد رسول اکرم رفتند.

طرفدار علی بودم که بین آن همه دشمن

نشد جز شعله آتش در آنجا کس طرفدارم

گهی در خانه گه بین در و دیوار و گه کوچه

خدا داند چه آمد بر سرم کشتند صد بارم

دلم بهر علی می‌سوخت چون قنفذ مرا می‌زد

نگاه غربت او بیشتر می‌داد آزارم

نگفتم راز خود با هیچکس اما خدا داند

نمی‌آید به هم از درد یک شب چشم بیمارم

صلی الله علیک یا مولاتی یا فاطمة الزهراء

مجری:

حضرت استاد بسیار ممنون و متشکرم که مثل همیشه با ذکر مصیبت حضرت فاطمه زهرا برنامه را متبرک کردید و در خدمت شما هستیم.

حضرت استاد اگر موافق باشید برنامه را با این سؤال آغاز کنیم که متأسفانه در این اواخر عده‌ای از جاهلان و مغرضان و کسانی که مصلحت جو هستند و به نوعی ورشکسته سیاسی هستند به ویژه «صرخی»، منکر شهادت حضرت صدیقه طاهره شدند.

اگر امکان دارد می‌خواهیم در این زمینه برنامه را آغاز کنیم و با این سؤال شروع کنیم که این تفکرات از کجا نشأت می‌گیرد و ریشه این انحرافات کجاست؟!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله أفوض أمری إلی الله إن الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر

ما قبلاً هم گفتیم که یکی از بزرگان می‌گفت وقتی کسی از شما سؤال می‌پرسد، تصور کنید یا یقین کنید که این سؤال توسط حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) از شما پرسیده می‌شود و پاسخی که می‌دهید هم توسط حضرت شنیده می‌شود.

طوری پاسخ دهید که یقین کنید حضرت ولی عصر از جواب و پاسخ شما خوشنود و راضی است. امیدواریم ان شاءالله با توکل بر خداوند عالم و استعانت از ساحت مقدس حضرت ولی عصر بتوانیم پاسخ‌هایی را امشب ارائه دهیم که مرضی حضرت صاحب الزمان باشد.

گروههای شش گانه منکر مصائب حضرت زهرا (سلام الله علیها)

در رابطه با منکرین مصائب حضرت صدیقه طاهره اعم از شهادت، شکستن پهلو، سقط حضرت محسن و دیگر مسائل باید بگوییم که منکرین چند دسته هستند. باید این افراد را دسته بندی کنیم و با همدیگر جمع نبندیم.

دسته اول کسانی هستند که جاهل به تاریخ هستند، از تاریخ هیچ خبری ندارند و از مصادر شیعه و سنی بی اطلاع هستند.

این افراد همینطور از روی هوا حرف می‌زنند و وقتی از آنها پرسیده می‌شود این مطالب را از کجا می گویید معطل می‌مانند.

زمانی که این افراد به بن بست می‌رسند، همانند امام جمعه محترم اهل سنت یکی از شهرستان‌ها می‌گوید که به تو مربوط نیست! این فرد جوابی برای گفتن ندارد و تاریخ را هم نخوانده است.

دسته دوم افراد منحرف و فتنه انگیز هستند که به فکر ایجاد اختلاف و فتنه میان شیعه و اهل سنت هستند، به همین خاطر مسائلی همانند "افسانه شهادت" و امثال این قضایا را مطرح می‌کنند.

شبکه‌های وهابی مصداق بارز این دسته هستند که به دنبال فتنه گری هستند. آن‌ها کاری ندارند که حضرت فاطمه زهرا شهید شده است یا خیر بلکه هدف فتنه گری دارند.

دسته سوم همانطور که حضرتعالی در فرمایشاتتان بیان کردید، افراد منحرف و ورشکسته سیاسی امثال «کدیور» و «سروش» و دیگر افراد هستند. آن‌ها از هر فرصتی استفاده می‌کنند تا جمله‌ای بیان کنند، زیرا موقعیتشان در میان شیعیان به خطر افتاده است.

ابن افراد تصور می‌کنند که اگر در رابطه با انکار مظلومیت حضرت فاطمه زهرا حرف زدند می‌توانند رضایت اهل سنت یا وهابیت را به دست بیاورند و ریال یا دلاری هم از طرف عربستان سعودی نصیبشان شود.

دسته چهارم افراد مصلحت جو هستند که به خاطر رضایت اهل سنت منکر حقایق تاریخی می‌شوند.

امثال این افراد «سید محمد فضل الله» است. بیش از بیست تن از مراجع عظام تقلید نظیر آیات عظام فاضل لنکرانی، وحید خرسانی، شیخ جواد تبریزی، مکارم شیرازی و صافی گلپایگانی به ایشان پاسخ دادند و به ضلالت و انحراف ایشان فتوا دادند.

این افراد هم قصد دیگری نداشتند، جز اینکه مریدانی هم از اهل سنت به مریدانشان بیفزایند.

دسته پنجم بعضی از افرادی هستند که اطلاع کامل از تاریخ و منابع ندارند، اما عمده تحت تأثیر سخنان شبکه‌های وهابی یا بعضی از سخنان اهل سنت قرار می‌گیرند و دچار لغزش می‌شوند.

این افراد انسان‌های منحرفی نیستند. امثال این دسته یکی از عزیزانمان در کشور ترکیه است که ما شخصاً به ایشان علاقه مند هستیم.

خدمات ایشان به شیعه غیر قابل انکار است، اما تحت تأثیر بعضی از علمای اهل سنت یا از روی جوگیری حرف‌هایی می‌زند و در ادامه هرچه می‌خواهد حرف خود را جبران کند قضیه بدتر می‌شود به خاطر اینکه عده‌ای از شیعیان دلگیر و ناراحت می‌شوند.

ما این توقع را از این عزیزانمان نداریم. این افراد حسابشان از چهار دسته قبل کاملاً جداست. اگر بنشینیم با همدیگر دوستانه صحبت کنیم، مصادر بررسی شود، روایات گفته شود و سند روایات بررسی شود قطعاً این افراد از این موضعشان عقب نشینی می‌کنند.

دسته ششم کسانی هستند که برای صحابه مقام فوق عصمت قائل هستند. یکی از بزرگان یمن می‌گوید: ما به شیعیان ایراد می‌کنیم که شما معتقد به عصمت چهارده نفر هستید، اما بی خبر از اینکه ما معتقد به عصمت صد و بیست و چهار هزار صحابی هستیم!!

این افراد با توجه به حدیثی که در کتاب «صحیح بخاری» حدیث 2845 آمده است، ملاک قرار می‌دهند که پیغمبر اکرم به اهل بدر فرمود:

«اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ فَقَدْ غَفَرْتُ لَکمْ»

هرکاری می‌خواهید انجام دهید، من از قبل تمام گناهانتان را بخشیدم.

الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 3، ص 1095، ح 2845

این افراد نسبت به صحابه حسن ظن خاصی دارند. وقتی قضیه حضرت فاطمه زهرا، هجوم به خانه حضرت صدیقه طاهره و آتش زدن خانه حضرت و شکستن پهلوی مبارک حضرت و شهادت حضرت محسن مطرح می‌شود، موضع می‌گیرند.

حال ما از روی رعایت احترام آنها بسیاری از مسائل را مطرح نمی‌کنیم. بنده از طرف مراجع عظام تقلید در «شبکه المستقله» مناظره داشتم.

مراجع عظام تقلید فرمودند: شما شهادت حضرت فاطمه زهرا را مطرح کنید، اما نامی از عامل شهادت نبرید و بگذارید خودشان بروند و بررسی کنند. ما احتراماً این کار را داریم، اما آن‌ها می‌دانند که قضیه چیست و در صحبت‌هایشان هم هست.

این افراد می‌بینند که قضیه ظلم‌هایی که به حضرت صدیقه طاهره می‌شود متوجه صحابه است و در رأس صحابه خلفا هستند.

آن‌ها با توجه به سابقه ذهنی که از صحابه دارند که ظلم به دختر رسول الله از آنها بعید است، ادعا می‌کنند که تمامی این قضایا دروغ است.

طبق آنچه بنده به ذهنم می‌رسد، شش دسته‌ای که ما عرض کردیم هرکدام پاسخ‌های مناسب خود را می‌طلبد. ما نمی‌توانیم به تمامی این افراد یک جواب بدهیم.

قطعاً کسانی که به تمامی این افراد یک جواب می‌دهند اشتباه می‌کنند، زیرا بعضی افراد هستند که می‌توان با جواب‌هایی درست و معقول و مستدل کاری کرد که آنها از نظرشان عقب نشینی کنند. بعضی افراد هم با این جواب‌ها عنادشان بیشتر می‌شود.

جواب قاطع به ادعاهای «الصرخی» در انکار شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)

آقای «صرخی» تربیت یافته آمریکاست و زیر نظر سازمان سیا تربیت شده است. ایشان یک روز عمامه سفید می‌بندد، یک روز عمامه سیاه می‌بندد، یک روز به مراجع توهین می‌کند و فتوا به قتل مراجع می‌دهد، یک روز از داعش دفاع می‌کند و یک روز نسبت به نظام جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب اسلامی توهین می‌کند. او هر روز با توجه به آنچه هوایش می‌کشد حرفی می زند.

اخیراً کلیپی منتشر شده که این افراد در اربیل عراق مراسم عزاداری و سینه زنی با لباس قرمز گرفته‌اند. البته لباس قرمز نشانه شادی است و این حماقت این افراد را می‌رساند.

او در این مراسم ادعا می‌کرد که قضیه شهادت حضرت فاطمه زهرا و سقط حضرت محسن همگی دروغ است و همه آنها را هم به «شیخ مفید» (رضوان الله تعالی علیه) منتسب می‌کنند.

اگر دوستان می‌توانند قسمت‌هایی از این کلیپ را منتشر کنند. گرچه قبلاً هم عزیز دل و نور چشم و میوه دلم «دکتر ابوالقاسمی» این کلیپ را منتشر کردند و پاسخ‌های خوبی هم دادند.

با تمام این احوالات هرکسی از یک زاویه‌ای پاسخ می‌دهد و ما هم از زاویه دیگری که شاید غیر از زاویه‌ای بود که ایشان پاسخ دادند، پاسخ می‌دهیم. زمانی که ما جواب می‌دهیم بعضی از قسمت‌ها تفاوت دارد. ترجمه این کلیپ چنین است:

"ای شیعه گول نخور! کسی فاطمه را نکشته؛ هیچ کس به فاطمه ضربه نزده است؛ گفتهٔ «شیخ مفید» را بشنو؛ هیچ کس به فاطمه ضربه نزده است؛ محسن اصلاً وجود نداشته است و شیخ مفید روایتی که درباره اوست را نفی می‌کند. برای که اشک می‌ریزید؟ نه محسنی وجود داشته و نه شکستن پهلوی فاطمه رخ داده است."

مجری:

بینندگان عزیز کلیپ را مشاهده کردند. استاد این لباس قرمزی که فرمودید خود نشانگر عداوت این افراد با حضرت فاطمه زهراست.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

اصلاً هم لباس قرمز و هم سینه زنی با همدیگر در تضاد است. اگر واقعاً حضرت فاطمه زهرا شهید نشده است، سینه زنی معنا ندارد!! در این صورت شما کف بزنید و شادی کنید. این سینه زدن و عزاداری معنا ندارد. به قول منتسب به امام سجاد (علیه السلام) که فرمود:

«اَلحَمدُلِله الَّذی جَعَلَ اَعدائَنا مِنَ الحُمَقاءِ وَ الجُهَلاءِ»

بنده می‌خواهم در رابطه با «صرخی» و هم مسلکانش حدود ده جواب عرض کنم و از عزیزان تقاضا می‌کنم به این جواب‌ها خوب دقت کنند.

این افراد ادعا می‌کنند قضیه شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و کتک خوردن حضرت و شهادت حضرت محسن واقعیت ندارد، زیرا «شیخ مفید» گفته است. این افراد عکسی هم از کتاب «شیخ مفید» آورده‌اند.

ما اولاً سؤال می‌کنیم که «شیخ مفید» در کجا نوشته است که قضیه کتک خوردن حضرت فاطمه زهرا و شهادت حضرت محسن دروغ است؟! اگر مدرکی به ما نشان بدهید، ما تسلیم مدرک هستیم.

جواب اول ما این است که قبل از «شیخ مفید» (رضوان الله تعالی علیه) امام کاظم که در سال 148 هجری امامت را قبول کردند و در سال 183 هجری به شهادت رسیدند، طبق نقل «مرحوم کلینی» در کتاب «کافی» جلد اول صفحه 458 می‌فرماید:

«إِنَّ فَاطِمَةَ ع صِدِّیقَةٌ شَهِیدَة»

همانا حضرت فاطمه زهرا صدیقه و شهیده هستند.

الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 1، ص 458، ح 2

سخن امام کاظم (علیه السلام) برای ما ملاک است یا سخن «شیخ مفید»؟! برفرض «شیخ مفید» هم انکار کرده باشد، یک انسان عاقل حرف امام کاظم را قبول می‌کند یا حرف «شیخ مفید» را قبول می‌کند؟!

دو تن از مراجع عظام تقلید نظیر آیت الله خوئی و آیت الله شیخ جواد تبریزی در کتاب «صراط النجاة» جلد سوم همین روایت را آورده‌اند و فرموده‌اند:

«بسند معتبر عن الکاظم (ع) قال: إن فاطمة (ع) صدیقة شهیدة، وهو ظاهر فی مظلومیتها وشهادتها»

صراط النجاة (تعلیق المیرزا التبریزی (، نویسنده: السید الخوئی، ج 3، ص 441، س 1264

این دو مرجع هم روایت را معتبر دانستند و هم از این روایت شهادت حضرت فاطمه زهرا را استفاده کردند.

جواب دوم این است «کلینی» که متوفای 329 هجری است و در حقیقت نزدیک به صد سال قبل از «شیخ مفید» از دنیا رفته است، مطلبی در این زمینه آورده است. «شیخ مفید» متوفای 413 هجری است و «کلینی» متوفای 329 هجری است.

«کلینی» در کتاب «کافی» این روایت را نقل کرده و روایات متعدد دیگری در رابطه با شهادت حضرت فاطمه زهرا، هجوم به خانه حضرت فاطمه زهرا و شکستن پهلوی حضرت مطرح کرده است.

آیا باید حرف «شیخ مفید» برای ما حجت باشد یا کسی که قبل از «شیخ مفید» از دنیا رفته ‌است و یکی از کتب اربعه ما شیعیان کتاب ایشان است؟!

جواب سوم این است که «شیخ مفید» خود در کتاب «مزار» صفحه 179 وقتی زیارتنامه حضرت فاطمه زهرا را نقل می‌کند، می‌نویسد:

«یا سَیدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ أَیتُهَا الْبَتُولُ الشَّهِیدَةُ الطَّاهِرَة»

کتاب المزار- مناسک المزار، نویسنده: مفید، محمد بن محمد، محقق / مصحح: ابطحی، محمد باقر، ص 179، باب 8 مختصر زیارة أخری لها ع

شما می گویید که «شیخ مفید» منکر شهادت است، اما این مطلب واضح و روشن است. چرا به «شیخ مفید» افترا می‌زنید؟! خداوند عالم در سوره مبارکه نحل آیه 105 می‌فرماید:

(إِنَّما یفْتَرِی الْکذِبَ الَّذِینَ لا یؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ أُولئِک هُمُ الْکاذِبُون)

تنها کسانی دروغ می‌گویند که ایمان به آیات خدا ندارند، و دروغگویان واقعی آنها هستند!

سوره نحل (16): آیه 105

مصداق اتم این آیه شریفه این افراد است. این عبارت «شیخ مفید» است. حال این شخص نزدیک به بیست دقیقه نوحه سرایی و سینه زنی کرده است و ادعا می‌کند که «شیخ مفید» چنین گفته است!! این مطلب در رابطه با شهادت حضرت است.

جواب چهارم این است که «شیخ مفید» در کتاب «أمالی» مجلس ششم صفحه 49 می‌نویسد زمانی که مردم با خلیفه اول بیعت کردند، فلانی آمد و گفت:

«أَضْرِمُوا عَلَیهِمُ الْبَیتَ نَارا»

خانه حضرت فاطمه زهرا را به آتش بکشید.

الأمالی، نویسنده: مفید، محمد بن محمد، محقق / مصحح: استاد ولی، حسین وغفاری علی اکبر، ص 49، ح 9

این فرمایش «شیخ مفید» است. شما ادعا می‌کنید که «شیخ مفید» منکر این قضایا است، اما ایشان به صراحت با سند معتبر آورده است که دستور دادند خانه حضرت فاطمه زهرا را به آتش بکشند.

جواب پنجم این است که «شیخ مفید» در کتاب «الإختصاص» مطلبی در این زمینه آورده است. به نظر ما قطعاً این کتاب مربوط به «شیخ مفید» است، گرچه بعضی افراد در این کتاب شبهه می‌کنند.

در این کتاب صفحه 185 آمده است که وقتی پیغمبر اکرم از دنیا رفت، خلیفه اول وکلای فاطمه را از فدک بیرون کرد. ایشان در ادامه می‌نویسد:

«فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ وَ کانَتْ حَامِلَةً بِابْنٍ اسْمُهُ الْمُحَسِّنُ»

شخصی با پایش محکم به شکم حضرت فاطمه زهرا بود، در حالی که حضرت به فرزندی به نام محسن حامله بود.

«فَأَسْقَطَتِ الْمُحَسِّنَ مِنْ بَطْنِهَا»

محسن در شکم حضرت سقط شد.

الإختصاص، نویسنده: مفید، محمد بن محمد، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر و محرمی زرندی، محمود، ص 185، باب حدیث فدک

«شیخ مفید» شهادت حضرت فاطمه زهرا، آتش زدن خانه حضرت فاطمه زهرا و شهادت حضرت محسن را مطرح می‌کند. چرا به «شیخ مفید» بهتان می‌زنید؟! «شیخ مفید» چکار کند؟!

جواب ششم این است که در کتاب «أمالی» صفحه 40 نقل شده است که حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) بعد از ماجرای فدک نزد قبر رسول الله رفت، خود را روی قبر انداخت و گریه کرد طوری که تربت قبر رسول الله با اشک‌های حضرت زهرا گِل شد.

حضرت صدیقه طاهره بر قبر مطهر رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) شعر مفصلی را خواند تا جایی که فرمود:

«سَیعْلَمُ الْمُتَوَلِّی ظُلْمَ حَامَّتِنَا

کسانی که در حق ما ظلم کردند.

یَومَ الْقِیامَةِ أَنَّی سَوْفَ ینْقَلِبُ

فردای قیامت چکار می‌خواهند کنند؟!

تَجَهَّمَتْنَا رِجَالٌ وَ اسْتُخِفَّ بِنَا

بعد از رسول اکرم به ما هجوم آوردند و مقام و جایگاه ما را سبک شمردند.

بَعدَ النَّبِی وَ کلُّ الْخَیرِ مُغْتَصَب»

و تمام خیرات را از ما غصب کردند.

الأمالی، نویسنده: مفید، محمد بن محمد، محقق / مصحح: استاد ولی، حسین وغفاری علی اکبر، ص 41، ح 8

جواب هفتم این است که «مرحوم شیخ مفید» در کتاب «أمالی» می‌نویسد که وقتی زمان از دنیا رفتن حضرت صدیقه طاهره فرارسید، به امیرالمؤمنین وصیت کرد که او را شبانه دفن کند و قبرش را مخفی کند.

حضرت فاطمه زهرا نمی‌خواست کسانی که در حق حضرت ظلم کرده بودند، در مراسم غسل و تشییع و دفن حضرت فاطمه زهرا حضور پیدا کنند.

این چند مورد از «شیخ مفید» است. این‌ها یک مورد و دو مورد نیست، بلکه ما پنج یا شش مورد از «شیخ مفید» آوردیم. این مطالب واضح و روشن است. چرا دروغ می گویید که «شیخ مفید» منکر شهادت حضرت فاطمه زهراست؟!!

مجری:

حضرت استاد ببخشید سؤالی که پیش می‌آید این است که شما نزدیک به هفت مورد دلیل را فرمودید، اما این افراد منبعی در این رابطه ندارند؟!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

هیچ منبعی برای ما ارائه ندادند که «شیخ مفید» در یک جا گفته باشد شهادت حضرت فاطمه زهرا دروغ است، شهادت حضرت محسن دروغ است، ضرب حضرت فاطمه زهرا دروغ است یا آتش زدن خانه حضرت دروغ است!

این افراد بگویند که «شیخ مفید» در کجا چنین حرفی را زده است. اگر «شیخ مفید» در جایی جمله‌ای دو پهلو زده است و گفته است که بعضی از شیعیان چنین عقیده‌ای دارند و نقل قول کرده و گذشته است، نمی‌توانید این حرف را ملاک قرار بدهید.

جواب هشتم این است که علمای شیعه منحصر به «شیخ مفید» نیست. اگر شما واقعاً انسان سالمی هستید و مصداق بارز آیه شریفه:

(فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضا)

در دل‌های آن‌ها یک نوع بیماری است، خداوند بر بیماری آنها می‌افزاید.

سوره بقره (2): آیه 10

نیستید، چرا حرف دیگر علمای شیعه که در این زمینه سخن گفتند را ملاک قرار نمی‌دهید؟! بنده نظر تک تک علمای شیعه را در این زمینه می‌آورم.

«مرحوم نعمانی» متوفای 360 هجری است و 53 سال قبل از «شیخ مفید» از دنیا رفته است. ایشان در کتاب «الغیبة» مصائبی که بر حضرت فاطمه زهرا وارد شده است را مطرح می‌کند و می‌نویسد:

«مضت غضبی علی أمة أبیها»

از دنیا رفت در حالی که بر امت رسول الله غضبناک بود.

«و دعاها ما فعل بها إلی الوصیة بأن لا یصلی علیها أحد منهم»

و وصیت کرد که کسی از آنها بر جنازه حضرت نماز نخواند.

الغیبة للنعمانی، نویسنده: ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 48، ح 2

«مرحوم شیخ صدوق» که جلوتر از «شیخ مفید» است و متوفای 381 هجری است، مطلبی در این زمینه آورده است. ایشان در حقیقت 32 سال زودتر از «شیخ مفید» از دنیا رفته است.

ایشان در کتاب «من لا یحضره الفقیه» که کتاب معتبر شیعه و از صحاح سته شیعه است در جلد دوم وقتی زیارتنامه حضرت فاطمه زهرا را نقل می‌کند، می‌نویسد:

«السَّلَامُ عَلَیک أَیتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَة»

من لا یحضره الفقیه، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 573، باب زِیارَةُ فَاطِمَةَ بِنْتِ النَّبِی صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهَا وَ عَلَی أَبِیهَا وَ بَعْلِهَا وَ بَنِیهَا

اگر شما مریض نیستید چرا نظر علما و بزرگانی مثل «مرحوم نعمانی»، «شیخ صدوق» و دیگران که قضیه شهادت حضرت فاطمه زهرا را مطرح کردند را مطرح نمی‌کنید؟!

همچنین «مرحوم سید مرتضی» شاگرد «شیخ مفید» متوفای 436 هجری که بیست و اندی سال بعد از «شیخ مفید» از دنیا رفته است، در کتاب «الشافی فی الإمامة» جلد سوم تمام قضایای تهدید به آتش زدن را مطرح می‌کند و می‌نویسد:

«وأی اختیار لمن یحرق علیه بابه حتی یبایع؟»

وقتی خانه علی بن أبی طالب را به آتش می‌کشند، چاره دیگری هم جز بیعت کردن دارد؟

الشافی فی الامامة، نویسنده: الشریف المرتضی، ج 3، ص 241، فصل فی اعتراض کلامه فی إمامة أبی بکر

«شیخ طوسی» شاگرد «سید مرتضی» و متوفای 460 هجری است. ایشان در کتاب «تلخیص الشافی» همین تعبیر را دارد و می‌نویسد:

«و المشهور الذي لا خلاف فيه بين الشيعة: أن عمر ضرب على بطنها حتى اسقطت، فسمي السقط (محسنا). و الرواية بذلك مشهورة عندهم‏»

شهرتی که هیچ اختلافی میان شیعه در آن نیست، این است که عمر ضربه‌ای به شکم حضرت فاطمه زهرا زد طوری که محسن سقط شد و ما روایات مشهور در این زمینه داریم.

تلخيص الشافي‏؛ نويسنده: شيخ طوسى‏، ناشر: انتشارات المحبين‏، قم‏، 1382 ش‏؛ ج3، ص 156

ایشان در خصوص این مطلب ادعای اجماع می‌کند. چطور تمامی این مطالب را رها کردید و قول «شیخ مفید» را گرفتید؟!

«ابو الصلاح حلبی» متوفای 447 هجری یکی از فقهای بزرگ شیعه هستند. ایشان در کتاب «تقریب المعارف» صفحه 232 می‌گوید:

«وإحضار الحطب لتحریق منزله»

هیزم جمع کردند تا خانه حضرت را آتش بزنند.

«والهجوم علیه بالرجال من غیر إذنه»

مردانی بدون اجازه به خانه حضرت هجوم بردند.

«والإتیان به ملببا واضطرارهم بذلک زوجته وبناته ونساؤه وحامته من بنات هاشم وغیرهم إلی الخروج عن بیوتهم»

تقریب المعارف، نویسنده: أبو الصلاح الحلبی، ص 232، باب ما یقدح فی عدالة القوم

این افراد از فقهای بزرگ شیعه هستند. «قاضی ابن براج» متوفای 481 هجری یکی از فقهای بزرگ شیعه هستند. ایشان در کتاب «المهذب» جلد اول صفحه 277 می‌نویسد:

«السلام علی البتول الشهیدة بنت نبی الرحمة، وزوج الوصی الحجة، وأم السادة الأئمة»

ایشان در ادامه می‌نویسد:

«السلام علیک أیتها الممتحنة، السلام علیک أیتها المظلومة الصابرة»

المهذب، نویسنده: القاضی ابن البراج، ج 1، ص 277، باب باب زیارة مولاتنا السیدة فاطمة صلوات الله علیها

«ابن شهرآشوب» یکی از علمای بزرگ شیعه است و اهل سنت هم ایشان را قبول دارند. ایشان در کتاب «مناقب آل أبی طالب» می‌نویسد:

«الْکرِیمَةُ الْمَظْلُومَةُ الشَّهِیدَة»

مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، نویسنده: ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، ج 3، ص 358، فصل فی حلیتها و تواریخها ع

«سید بن طاووس» یکی از اعاظم فقهای شیعه و متوفای 664 هجری است. ایشان به قدری خدمت حضرت ولی عصر مشرف شده بود که می‌گفت: من با تُن صدای حضرت ولی عصر آشنا هستم.

ایشان را شیعه و اهل سنت قبول دارند، زیرا شخصیتی زاهد و عارف بود و در تقوا الگو بوده است. «سید بن طاووس» در کتاب «الطرائف» صفحه 252 می‌نویسد:

«و علماء أهل البیت ع لا یحصی عددهم و عدد شیعتهم إلا الله تعالی و ما رأیت و لا سمعت عنهم أنهم یختلفون فی أن أبا بکر و عمر ظلما أمهم فاطمة ع ظلما عظیما»

در خصوص علمای شیعه که عددشان قابل شمارش نیستند نشنیدم و ندیدم نسبت به ظلم‌هایی که ابوبکر و عمر در حق حضرت فاطمه زهرا کرده‌اند اختلاف نظر داشته باشند.

الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، نویسنده: ابن طاووس، علی بن موسی، محقق / مصحح: عاشور، علی، ج 1، ص 252، ح 351

ایشان در جای دیگر می‌نویسد:

«وأخذوا من الزهراء نحلتها، وعصروها خلف الباب، وضربوها على وجهها حتّى انتثر قرطها ، وأسقطوا جنينها ، وأحرقوا بيتها الّذي هو بيت النبي»

تمام آنچه پیغمبر اکرم به او داده بودند را از او گرفتند و پشت در او را فشار دادند و سیلی بر صورتش زدند تا گوشواره حضرت تکه تکه شد و بر زمین افتاد و جنینش سقط شد و خانه او را آتش زدند.

طرف من الأنباء والمناقب؛ المؤلف: السيّد رضي الدين أبو القاسم علي بن موسى بن جعفر بن طاووس الحسني الحلّي (السيّد بن طاووس)، المحقق: الشيخ قيس العطّار، الناشر: انتشارات تاسوعاء، المطبعة: مطبعة الهادي؛ ج1، ص 390

آیا از این واضح‌تر بیان کنیم؟!

«خواجه نصیرالدین طوسی» یکی از فقهای بزرگی است که اهل سنت هم به ایشان ارادت دارند. ایشان در کتاب «کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد» می‌نویسد:

«فأضرم فیه النار وفیه فاطمة والحسن والحسین وجماعة من بنی هاشم»

آتش به خانه حضرت زدند و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین و جماعتی از بنی هاشم در خانه بودند.

کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، نویسنده: العلامة الحلی، ص 511، المسألة السادسة فی الأدلة الدالة علی عدم إمامة غیر علی علیه السلام

«علامه حلی» در کتاب «کشف المراد شرح تجرید الاعتقاد» می‌نویسد:

«وضربت فاطمة علیها السلام فألقت جنینا اسمه محسن»

فاطمه زهرا را مورد ضرب و شتم قرار دادند و محسن به شهادت رسید.

کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، نویسنده: العلامة الحلی، ص 403، باب کشف المراد - م 26

«علامه حلی» متوفای 726 هجری است. «فاضل مقداد» یکی از فقهای بزرگ ما در کتاب «اللوامع الإلهیة» صفحه 159 این مطلب را آورده است.

«مرحوم بیاضی نباطی» متوفای 877 هجری در کتاب «الصراط المستقیم» جلد سوم صفحه 12 می‌نویسد:

«و اشتهر فی الشیعة أنه حصر فاطمة فی الباب حتی أسقطت محسنا»

در بین شیعه مشهور است که افرادی نسبت به خانه حضرت فاطمه زهرا بی احترامی کردند و حضرت محسن به شهادت رسید.

الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، نویسنده: عاملی نباطی، علی من محمد بن علی بن محمد بن یونس، محقق / مصحح: رمضان، میخائیل، ج 3، ص 12، باب و منها ما رواه البلاذری و اشتهر فی الشیعة أنه حصر فاطمة فی الباب

«مرحوم محقق کرکی» یکی از فقهای بنام شیعه است. ما شاید چند فقیهی همانند «محقق کرکی» (رضوان الله تعالی علیه) نداریم. ایشان که متوفای 940 هجری است، در کتاب «نفحات اللاهوت» صفحه 130 بحث تهدید به آتش زدن و جمع کردن هیزم در خانه حضرت فاطمه زهرا و شهادت حضرت محسن را مفصل آورده است.

«مرحوم مجلسی اول» متوفای 1070 هجری در کتاب «روضة المتقین» جلد پنجم صفحه 142 مفصل این مطالب را آورده است.

«ملأ صالح مازندرانی» متوفای 1081 هجری قضیه شهادت حضرت فاطمه زهرا و شهادت حضرت محسن را آورده است.

«مرحوم فیض کاشانی» در کتاب «علم الیقین فی اصول الدین» جلد دوم صفحه 824 مطالبی در این خصوص آورده است.

«علامه مجلسی (رضوان الله تعالی علیه)» در کتاب «مرآة العقول» تعبیری دارد که گمان می‌کنم ایشان مسئله را تمام کرده است. ایشان در جلد پنجم صفحه 318 می‌نویسد:

«ثم إن هذا الخبر یدل علی أن فاطمة صلوات الله علیها کانت شهیدة و هو من المتواترات»

این خبر دلالت می‌کند اینکه حضرت فاطمه زهرا شهید شده است از متواترات است.

مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 5، ص 318، ح 2

و «ابن تیمیه» هم می‌گوید:

«وَمَنْ أَنْکرَ الْمُتَوَاتِرَ فَقَدْ کفَرَ»

الفتاوی الهندیة فی مذهب الإمام الأعظم أبی حنیفة النعمان، اسم المؤلف: الشیخ نظام وجماعة من علماء الهند، دار النشر: دار الفکر - 1411 هـ - 1991 م، ج 2، ص 265، باب مُوجِبَاتُ الْکفْرِ أَنْوَاعٌ منها ما یتَعَلَّقُ بِالْإِیمَانِ وَالْإِسْلَامِ

«صاحب حدائق» که یکی از فقهای بنام شیعه است، در کتاب «حدائق الناضرة» جلد پنجم صفحه 180 می‌نویسد:

«وضرب الزهراء (علیها السلام) حتی أسقطها جنین‌ها ولطمها حتی خرت لوجهها»

حضرت فاطمه زهرا را زدند به طوری که با صورت به زمین افتاد و حضرت محسن سقط شد.

الحدائق الناضرة، نویسنده: المحقق البحرانی، ج 5، ص 180، باب فرع

«مرحوم شهید صدر» که از معاصرین ما هستند، قضیه را چنین نقل می‌کند:

«هجم علی آل محمد صلی الله علیه وآله وسلم فی دارهم وأشعل النار فیها أو کاد»

فدک فی التاریخ، نویسنده: السید محمد باقر الصدر، ص 28، باب مستمسکات الثورة

ایشان از اینجا تا صفحه 92 قضایای آتش زدن خانه حضرت فاطمه زهرا را مفصل آورده است.

بیست و یک تن از فقها و علمای بزرگ شیعه شهادت حضرت فاطمه زهرا، شکستن پهلوی حضرت فاطمه زهرا، آتش زدن خانه حضرت فاطمه زهرا و شهادت حضرت محسن را آورده‌اند.

چطور شما از میان این بیست و یک تن از فقهای بنام به سراغ «شیخ مفید» رفتید و به قول معروف از میان پیامبران جرجیس پیغمبر را انتخاب کردید؟!!

علاوه بر این گفتیم تمامی قضایایی که به «شیخ مفید» نسبت می‌دهید، همگی دروغ است و هیچ شک و شبهه‌ای در آن نیست.

این مطالب افترا به شیخ مفید است و علاوه بر این در میان علمای ما تنها «شیخ مفید» از علمای ما نیستند. ما علما و فقهای نامدار دیگری هم داریم که آنها به صراحت قضیه شهادت حضرت فاطمه زهرا را مطرح کردند.

مجری:

استاد همینطور است. همانطور که فرمودید از میان این بیست و یک موردی که بنده هم اسامی آنها را یادداشت کردم، پنج یا شش تن از علمای ما تاریخ وفاتشان قبل از «شیخ مفید» است. آن‌ها نسبت به «شیخ مفید» بیشتر قابل استناد هستند.

حضرت استاد در خدمت شما هستیم. فکر می‌کنم ادله‌ای که حضرت استاد فرمودند حجت را بر بسیاری از کسانی که این ادعا را دارند تمام کند و همان واژه جاهل و مصلحت جو و منحرف بسیار برای این افراد مناسب و مفید باشد.

حضرت استاد اگر اجازه بفرمایید ما یک میان برنامه داشته باشیم و در ادامه بحث در خدمت شما هستیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در خدمت شما هستیم.

مجری:

بینندگان عزیز مجدداً به برنامه «حبل المتین» خوش آمدید. در خدمت حضرت استاد هستیم. سؤالی که من مطرح کردم در رابطه با عده‌ای انسان جاهل و مغرض همانند «صرخی» است که واقعاً عنوان "ورشکسته سیاسی" بسیار برایشان برازنده است.

این شخص واقعاً بدون دلیل محکم و موثق این مسئله را در کلیپی که دیدیم مطرح کرد. گفته‌های این شخص به معنای واقعی کلمه بسیار سخیف بود.

حضرت استاد پاسخ درخور را دادند و ادله محکم و بسیار خوبی را از علمای بزرگ شیعه بیان کردند. حضرت استاد اگر در انتهای این بحث مسئله‌ای هست بفرمایید تا من سؤال بعدی را مطرح کنم.

اخبار غیبی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

نکته مهم‌تری که در اینجا هست را برای عزیزانی بیان می‌کنم که تحت تأثیر بعضی از اهل سنت قرار می‌گیرند.

این افراد انسان‌های سالمی هستند و نیات پاکی دارند، اما تصور می‌کنند برای حفظ وحدت باید قضایای حضرت فاطمه زهرا را انکار کنند و می گویند که ما دلیل و مدرکی بر شهادت حضرت فاطمه زهرا نداریم.

بنده برای این افراد هم نکته‌ای را فراتر از علمایی نظیر «کلینی» و «شیخ مفید» و «شیخ صدوق» و «صاحب حدائق» عرض کنم. ما روایات متعددی از زبان رسول اکرم در رابطه با شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) داریم.

بنده تمامی این روایات که شاید بیش از پنجاه مورد است را جمع کرده‌ام. این روایات از زبان رسول گرامی اسلام، امیرالمؤمنین، حضرت فاطمه زهرا، امام حسن مجتبی، امام باقر، امام صادق و امام کاظم نقل شده است.

ما روایتی از کتاب «کامل الزیارات» می‌آوریم و از کتاب «سلیم» هم نمی‌آوریم که ملأ لغتی‌ها سند روایت را زیر سؤال ببرند. گرچه «سلیم» هم خود ثقه است و هم کتابش مورد اعتماد است.

«مرحوم نعمانی» می‌گوید کتاب «سلیم» کتاب صحیح است. «علامه مجلسی اول» و «علامه مجلسی دوم» و بزرگانی نظیر «تستری» که قهرمان علم رجال است شهادت بر صحت کتاب «سلیم بن قیس» می‌دهند.

کتاب «کامل الزیارات» اثر «ابن قولویه» است. ایشان متوفای 368 هجری هست و در حقیقت حدود چهل سال قبل از «شیخ مفید» از دنیا رفته است.

آیت الله العظمی خوئی هم بر این عقیده هستند که روات کتاب «کامل الزیارات» همگی ثقه هستند. ایشان ابتدای کتاب خود نوشته است که من از غیر ثقه در این کتاب روایتی نقل نمی‌کنم.

حتی اگر یک راوی مجهولی هم باشد که علمای رجال درباره او مطلبی نگفته باشند و اگر این شخص در کتاب «کامل الزیارات» روایت داشته باشد، آقایان حکم به وثاقت راوی دارند.

در کتاب «کامل الزیارات» اثر «ابن قولویه قمی» صفحه 332 حدیث 11 روایتی از رسول گرامی اسلام نقل شده است. حضرت در این روایت می‌فرمایند زمانی که به معراج رفته بودم، یکی از مطالبی که خداوند عالم با من در میان گذاشت، این بود:

«وَ أَمَّا ابْنَتُک فَتُظْلَمُ وَ تُحْرَمُ»

اما دختر تو مورد ظلم قرار می‌گیرد و از حقش محروم می‌شود.

«وَ یؤْخَذُ حقّها غَصْباً الَّذِی تَجْعَلُهُ لَهَا»

و حق مسلم او را به غصب می‌گیرند، حق مسلمی که تو به او دادی.

ما در خصوص آیه شریفه:

(وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّه)

و حق نزدیکان را بپرداز.

سوره إسراء (17): آیه 26

حدود چهل روایت از کتب اهل سنت داریم که بعد از این آیه رسول اکرم فدک را به حضرت صدیقه طاهره بخشید.

«وَ تُضْرَبُ وَ هِی حَامِلٌ»

و مورد ضرب قرار می‌گیرد در حالی که حامله است.

«وَ تَطْرَحُ مَا فِی بَطْنِهَا مِنَ الضَّرْبِ وَ تَمُوتُ مِنْ ذَلِک الضَّرْب»

کامل الزیارات، نویسنده: ابن قولویه، جعفر بن محمد، محقق / مصحح: امینی، عبد الحسین، ص 332، ح 11

این روایت از رسول گرامی اسلام است زمانی که حضرت در معراج بودند. این روایت از «ابن قولویه» نقل شده است و شما نمی‌توانید حرف «ابن قولویه» را مورد مناقشه قرار بدهید.

«مرحوم شیخ صدوق» در کتاب «أمالی» روایت مفصلی را از رسول گرامی اسلام نقل می‌کند.

ایشان می‌نویسد که وقتی حضرت فاطمه زهرا وارد اتاق شدند، رسول گرامی اسلام گریه کردند. راوی می‌گوید که عرض کردیم: یا رسول الله! چرا گریه می‌کنید؟! حضرت فرمود:

«وَ لَطْمِ فَاطِمَةَ خَدَّهَا»

از اینکه به صورت فاطمه سیلی می‌زنند.

الأمالی، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، ص 134، ح 2

از این واضح‌تر و روشن‌تر؟! این علمای همگی قبل از «شیخ مفید» هستند. بازهم در کتاب «أمالی» اثر «شیخ صدوق» صفحه 113 مجلس بیست و چهارم روایتی از قول «ابن عباس» نقل شده است.

ایشان نقل می‌کند که ما نشسته بودیم در حالی که امیرالمؤمنین، حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین وارد شدند. هرکدام از این بزرگواران آمدند پیغمبر اکرم گریه کرد.

ما عرض کردیم: یا رسول الله! چرا گریه می‌کنید؟! حضرت فرمود: وقتی دخترم آمد، به یاد آوردم مصائبی که بعد از من بر سر او می‌آید.

«کأَنِّی بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ بیت‌ها وَ انْتُهِکتْ حرمت‌ها وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ إِرْثَهَا وَ کسِرَ جَنْبُهَا [وَ کسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَ أَسْقَطَتْ جنین‌ها»

می‌بینم که بعد از من ذلت وارد خانه او شده است و حرمت فاطمه را می‌شکنند، حق مسلم او را غصب می‌کنند، از ارث مسلم او جلوگیری می‌کنند، پهلوی او را می‌شکنند و جنین او را سقط می‌کنند.

«وَ هِی تُنَادِی یا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابُ»

او فریاد می زند «یا محمداه» اما هیچکس به دادش نمی‌رسد.

«وَ تَسْتَغِیثُ فَلَا تُغَاثُ»

او فریادرسی می‌کند، اما کسی به فریاد او نمی‌رسد.

حضرت در ادامه می‌فرماید:

«أَوَّلَ مَنْ یلْحَقُنِی مِنْ أَهْلِ بَیتِی فَتَقْدَمُ عَلَی مَحْزُونَةً مَکرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة»

اولین کسی که از اهلبیتم بر من وارد می‌شود فاطمه است، در حالی که محزون و پریشان و اندوهناک و حقی غصب شده و به شهادت رسیده است

الأمالی، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، ص 113، ح 2

این فرمایش پیغمبر اکرم است که قبل از «شیخ مفید» نقل شده است. در کتاب «سلیم بن قیس» هم مطالب مفصلی در این زمینه آمده است و شاید بیش از پنجاه روایت مصائب حضرت فاطمه زهرا را نقل کرده است.

یکی از این موارد در صفحه 907 آمده است که رسول گرامی اسلام به حضرت صدیقه طاهره فرمودند: بعد از من ظلم‌ها و فشارهایی را می‌بینی.

«وَ سَتَرَینَ بَعْدِی ظُلْماً وَ غَیظاً حَتَّی تُضْرَبِی وَ یکسَرَ ضِلْعٌ مِنْ أَضْلَاعِک»

می‌بینم که بعد از من ظلم‌ها در حق تو می‌شود، به طوری که تو را سیلی می‌زنند و یکی از پهلوهای تو را بین در و دیوار می‌شکنند.

کتاب سلیم بن قیس الهلالی، نویسنده: هلالی، سلیم بن قیس، محقق / مصحح: انصاری زنجانی خوئینی، محمد، ج 2، ص 907، باب الحدیث الحادی و الستون

این مطالب بسیار واضح و روشن است و ما نمی‌توانیم آنها را انکار کنیم. «جوینی» یکی از علمای بزرگ اهل سنت هم در کتاب «فرائد السمطین» جلد دوم صفحه 34 تعبیری که «مرحوم شیخ صدوق» در کتاب «أمالی» آورده بود را نقل کرده است.

این روایات همگی نشانگر این است که این قضایا اتفاق افتاده است. جالب اینجاست که «مرحوم علامه مجلسی» عبارتی را از «دیلمی» و «سید بن طاووس» از زبان حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) آورده است.

بنده در سخنرانی که روز شهادت حضرت فاطمه زهرا در اصفهان داشتم، این روایت را مفصل نقل کردم.

ایشان در کتاب «بحارالانوار» جلد 30 عبارتی را از کتاب «إرشاد القلوب» نقل می‌کند. البته «مرحوم سید بن طاووس» در کتاب «طرف الانباء» دارند. ایشان در صفحه 347 از قول حضرت فاطمه زهرا می‌نویسد:

«فَجَمَعُوا الْحَطَبَ الْجَزْلَ عَلَی بَابِنَا وَ أَتَوْا بِالنَّارِ لِیحْرِقُوهُ وَ یحْرِقُونَا»

هیزم‌های زیادی در خانه ما جمع کردند و آتش آوردند تا ما را به آتش بکشند.

«فَوَقَفْتُ بِعَضَادَةِ الْبَابِ وَ نَاشَدْتُهُمْ بِاللَّهِ وَ بِأَبِی أَنْ یکفُّوا عَنَّا وَ ینْصُرُونَا»

پشت در آمدم دستگیره در را گرفتم و آنها را به خدا و به حق پدرم سوگند دادم دست از سر ما بردارند.

«فَأَخَذَ عُمَرُ السَّوْطَ منید قُنْفُذٍ- مَوْلَی أَبِی بَکرٍ- فَضَرَبَ بِهِ عَضُدِی فَالْتَوَی السَّوْطُ عَلَی عَضُدِی حَتَّی صَارَ کالدُّمْلُج»

عمر بن خطاب شلاق را از دست قنفذ گرفت و آنچنان بر بازوی من زد که شلاق پیچید و بازوی من ورم کرد و به صورت یک بازوبند سیاه درآمد.

«وَ رَکلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ فَرَدَّهُ عَلَی وَ أَنَا حَامِلٌ فَسَقَطْتُ لِوَجْهِی»

و محکم در را زد با اینکه من حامله بودم با صورت به زمین افتادم.

«وَ النَّارُ تُسْعَرُ وَ تَسْفَعُ وَجْهِی»

و آتش شعله می‌زد و شعله‌های آتش صورتم را قرمز کرد.

«فَضَرَبَنِی بِیدِهِ حَتَّی انْتَثَرَ قُرْطِی مِنْ أُذُنِی»

آنچنان سیلی به صورتم زد که گوشواره‌هایم بر زمین ریخت.

«وَ جَاءَنِی الْمَخَاضُ فَأَسْقَطْتُ مُحَسِّناً قَتِیلًا بِغَیرِ جُرْمٍ»

و درد زایمان مرا فراگرفت و محسنم بدون هیچ گناهی به شهادت رسید.

بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 30، ص 348، ح 164

این تعبیری از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است. این‌ها یک روایت و دو روایت نیست. ما بیش از هفتاد یا هشتاد روایت داریم به طوری که اگر تک تک روایات هم ضعیف باشد به درجه مستفیض می‌رسد.

وقتی روایات از سه مورد بیشتر باشد مستفیض است و آقایان طبق روایت مستفیض فتوا صادر می‌کنند. این مسائل چیزی نیست که ما بخواهیم از کنار آن به سادگی عبور کنیم.

ما روایات علما را در این زمینه بیان کردیم و این هم روایاتی از قول رسول گرامی اسلام است. حال فرصتی نیست که ما روایات دیگر ائمه اطهار را بیان کنیم، اما این روایات از باب نمونه است.

آیا با این همه روایات از علمایی نظیر «شیخ صدوق»، «ابن قولویه» و دیگر علما می‌شود این قضیه را انکار کرد؟! اصلاً راهی دارد که ما این قضیه را انکار کنیم؟! اگر این قضیه را انکار کنیم شب اول قبر چه جوابی داریم؟!

امثال «صرخی» و «سروش» و «کدیور» اصلاً عددی نیستند. آن‌ها از هر طرف هوا می‌وزد به آن طرف رو می‌کنند. این افراد ورشکستگان سیاسی هستند. آن‌ها مجبورند حرف‌هایی را بزنند تا محل درآمدی برایشان باشد و اصلاً ارزش جواب دادن ندارند.

اولاً طیف «صرخی» که چنین قضایایی را مطرح کردند، این قضیه در فضای مجازی منتشر شده است. بنده گمان می‌کنم کسی در ایران نباشد که این کلیپ را ندیده باشد.

بنابراین با وجود اینکه عزیز و نور دیده‌ام «حاج ابوالقاسمی» هم به این کلیپ پاسخ داده بودند، بنده تشخیص دادم که شاید تکلیف باشد تا قدری جواب مفصل باشد.

دوستان اگر بتوانند کلیپی از این مطالب دربیاورند یا اگر بتوانیم در جلسه بعد تلخیص چند دقیقه‌ای داشته باشیم خوب است. این مطالب باید در اختیار عموم مردم قرار بگیرد تا خدای ناکرده اعتقادات مردم متزلزل نشود.

حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) ملاک حقانیت شیعه و معیار تشخیص حق از باطل است.

با وجود اینکه حضرت امام خمینی آن همه نسبت به مسئله وحدت تأکید داشتند و مقام معظم رهبری و مراجع عظام تقلید نسبت به مسئله وحدت تأکید دارند، اما با تمام فشارهایی که در رابطه با شهادت حضرت فاطمه زهرا آمده است عقب نشینی نکردند.

مقام معظم رهبری و مراجع عظام تقلید هرسال مراسم شهادت حضرت فاطمه زهرا را با گستردگی بیشتر از سال گذشته اجرا کردند. بنابراین ما نمی‌توانیم در قضیه حضرت فاطمه زهرا کوتاه بیاییم.

ما در قضیه غدیر خم کوتاه آمدیم. در نتیجه آقایان ادعا کردند که یا غدیری در کار نبوده یا اصلاً علی بن أبی طالب در غدیر خم نبوده است!!

یکی از شبهاتی که وهابیت مطرح می‌کنند این است که اصلاً امیرالمؤمنین در غدیر نبوده است. دشمنان واقعه غدیر خم را از بیخ منکر هستند.

ما غدیر را آسان گرفتیم و اهمیت ندادیم آن را انکار کردند. اگر بخواهیم قضیه حضرت فاطمه زهرا را هم آسان بگیریم، می‌ترسیم فردا این قضیه را هم انکار کنند و در اذهان جوانان ما اثرات منفی بگذارد همانطور که الآن هم این قضیه را انکار می‌کنند.

مجری:

حضرت استاد بسیار از توضیحاتتان ممنونم. من فکر می‌کنم که جای تعجب اینجاست که برخی از کسانی که علاقه مند به اهلبیت هستند و دوستدار اهلبیت هستند، آب به آسیاب دشمن می‌ریزند.

بنده فکر می‌کنم این مسئله با عدم تدبر اتفاق می افتد و فکر می‌کنم اندیشه‌ای که باید به واقعه داشته باشند را ندارند. وقتی این شبهات ایجاد می‌شود و در بعضی مواقع دشمنان شاد می‌شوند.

تماس‌های بینندگان برنامه:

حضرت استاد اگر اجازه بدهید یکی دو تماس تلفنی داریم. تماس اول آقای رمضانی از مشهد هستند. آقای رمضانی اگر صدای مرا می‌شنوید سلام عرض می‌کنم و به شما شب بخیر می گویم:

بیننده (آقای رمضانی از مشهد – اهل سنت):

سلام قربان، خسته نباشید.

مجری:

سلام به شما، خیلی خوش آمدید.

بیننده:

من سؤالی از جناب استاد قزوینی داشتم. بنده می‌خواستم ببینم از نظر علمای اهل سنت و مراجع تقلید مرگ خلیفه دوم و خلیفه سوم شهادت اعلام شده است یا قتل؟!

اگر قتل است، چطور مرگ امیرالمؤمنین شهادت اعلام شده است همانطوری که از خوارج به شهادت رسیده است در مقابل مرگ خلیفه دوم و خلیفه سوم قتل محسوب می‌شود؟! بنده می‌خواستم همین پاسخ را بشنوم.

مجری:

آقای رمضانی از شما متشکرم. حضرت استاد اگر سؤالی از آقای رمضانی دارید بفرمایید.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بنده به این سؤال پاسخ می‌دهم. یکی از شبهاتی که امروزه مطرح می‌کنند و امام جمعه اهل سنت در یکی از شهرها دو هفته قبل در ایام فاطمیه گفته بود که اصلاً قضیه شهادت حضرت فاطمه زهرا دروغ است.

او ادعا می‌کرد که این افراد قبلاً در تقویم‌ها "وفات" می‌نوشتند، اما حدود بیست و هشت سال است که در تقویم‌ها کلمه "شهادت" را به کار می‌برند.

البته قبلاً هم این قضیه را در سایت وهابی‌ها به نام «سنی نیوز» مطرح کردند. البته این سایت "فتنه نیوز" است، «سنی نیوز» نیست. در این سایت نوشته شده بود:

"در سال 1371 عده‌ای از کارشناسان و محققان جمهوری اسلامی مستقر در مجلس شورای اسلامی که جزو نمایندگان بودند پس از هزار و چهارصد سال تحقیق و بررسی ناگهان به راز مهمی پی بردند و آن اینکه حضرت فاطمه زهرا دختر رسول خدا فوت ننموده است بلکه شهید شده است. اینجا بود که آن نمایندگان مجلس که خداوند از آنان نگذرد، اعلام کردند از این پس در تقویم‌ها به جای "وفات" بنویسند "شهادت"!"

این مطالب جواب زیاد دارد. یکی از عزیزان ما حتی تقویم‌های زمان شاه را که در آن کلمه "شهادت" نوشته بود را در برنامه مطرح کردند. بنده تنها به بعضی از قضایا که مربوط به قبل از سال 1371 هست، اشاره می‌کنم.

ملاحظه کنید اول خرداد 1356 کلمه "شهادت حضرت فاطمه زهرا" در تقویم نوشته شده است. آیا این مطلب بعد از سال 1371 در تقویم‌ها آمده است؟! این مطلب مربوط به سال 1356 است.

در تقویم بعد سال 1360 عبارت "شهادت حضرت فاطمه زهرا" درج شده است. در تقویم سال‌های 1366 و 1367 و 1368 این قضایا را آورده است و عبارت "شهادت حضرت فاطمه زهرا" درج شده است.

بنده جواب مختصری به این عزیزمان عرض کنم. حرف ایشان این بود که بحث "وفات" را مطرح می‌کنند و این واقعاً چه صورتی دارد.

مجری:

حضرت استاد اگر اجازه بدهید یک تلفن دیگر را هم وصل کنیم، سپس پاسخ هردو سؤال را از حضرتعالی دریافت کنیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

ایرادی ندارد.

مجری:

آقای حمید از بیرجند پشت خط برنامه هستند. آقای حمید به شما سلام می‌کنم، شب شما بخیر:

بیننده (آقا حمید از بیرجند – شیعه):

سلام علیکم و رحمة الله خدمت شما مجری محترم و حضرت استاد قزوینی بزرگوار.

مجری:

متشکرم، در خدمت شما هستیم، بفرمایید.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله.

بیننده:

خواستم از شما تشکر کنم بابت برنامه‌های بسیار بسیار قوی و خوبی که پخش می‌کنید. ان شاءالله خداوند متعال به شما جزای خیر عنایت کند.

من حقیقتاً برنامه‌ها را از طریق سایت می‌بینم و دانلود می‌کنم و الحمدلله برنامه‌ها را نگاه می‌کنیم. بسیار برنامه‌های فوق العاده ای هستند، مخصوصاً برنامه «راز تقویم» که چند شب پیش دیدم یا برنامه‌ای که از «استاد شریفی» بزرگوار بود.

برنامه حضرتعالی هم فوق العاده است. خداوند ان شاءالله به شما خیر عنایت کند. برنامه‌هایی هستند که جذابیت دارند، چالش دارند و یک طرفه سخنرانی نیست که هم مخاطب خسته شود و اصلاً چیزی از برنامه‌ها نفهمد.

بابت این قضیه که رقم زدید خداوند به شما خیر بدهد. همچنین از اساتید دیگر باب برنامه‌های خوبشان تشکر می‌کنم.

حضرت استاد خواستم پیشنهادی به شما بدهم که فکر می‌کنم بیان آن به صورت مبسوط باید خدمت حضرتعالی از طریق ارتباط‌های دیگر خدمت شما به صورت شخصی بفرستند.

بنده گوشه‌ای را به صورت پیشنهاد خدمت شما عرض می‌کنم و ان شاءالله روی این پیشنهاد قدری بحث شود و اگر عملی بود ان شاءالله در شبکه ببینیم.

آن هم استفاده از مطالب برنامه‌های طرح ولایت است که «علامه مصباح (رحمة الله علیه)» برای جوانان دانشجو راه انداختند. این برنامه و این طرح الحمدلله در فضای دانشگاه‌ها بسیار بسیار داغ هست.

در این طرح بحث عمیق اعتقادی از صفر تا صد و مبانی اندیشه اسلامی بیان می‌شود. برنامه‌های یک ساعته و حتی ضبطی دارد که می‌شود آنها را از شبکه پخش کرد، اما آنها را نمی‌بینیم.

حضرت استاد اگر در برنامه‌های نقد الحاد هم ورود پیدا کنید، واقعاً در فضای دانشگاه‌ها مورد نیاز هست. در بعضی دانشگاه‌ها بعضی اساتید فیزیک خودشان در این زمینه شبهه افکنی می‌کنند.

الحمدلله اساتید «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» توان بسیار خوبی در این زمینه دارند و می‌توانند از این ظرفیت مؤسسه حضرت امام استفاده کنند. باید از تیم تحقیقاتی آنها در مباحث نقد الحاد استفاده شود.

بنده عذرخواهی می‌کنم که وقت شما بزرگواران را می‌گیرم، اما یکی از شاگردان بنام «علامه مصباح» به نام «دکتر محمد سربخشی» یکی از اساتیدی هستند که میدانی وارد شبهات الحاد شدند و مباحث فیزیکی را مطرح می‌کنند و پاسخ می‌دهند.

می‌توان از ظرفیت‌هایی که در قم در دسترس هستند استفاده کرد و با بیان اساتید بزرگواری که مباحث درون دینی را مطرح می‌کنند هم ارتباطی صورت بگیرد و ان شاءالله بیان شود.

مجری:

آقا حمید عزیز بسیار از شما ممنونم. ما خیلی فرصت نداریم. متشکرم از نقطه نظری که فرمودید و از حسن توجهی که به «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» دارید.

حضرت استاد هستند و ان شاءالله در این رابطه هم صحبت خواهند کرد. متشکرم از تماسی که با برنامه داشتید.

حضرت استاد در خدمت شما هستیم. اگر اجازه بدهید سؤال اولی که دوستمان آقای رمضانی از مشهد مطرح کردند را پاسخ بدهیم.

استعمال واژه «وفات» یا «شهادت»!؟ کدامیک صحیح است!؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

این افراد می گویند به دلیل اینکه قبلاً "وفات" می‌نوشتند، کلمه "شهادت" را نمایندگان مجلس کشف کردند!!

ایشان به نکته زیبایی اشاره کردند و گفتند: آیا نسبت به خلیفه دوم و خلیفه سوم هم کلمه "وفات" به کار برده شده است یا خیر. در کتاب «أنساب الاشراف» اثر «بلاذری» متوفای 279 هجری جلد دوم صفحه 257 آمده است:

«وخطب فاطمة بنت عمر الخطاب رضی الله تعالی عنه، بعد وفاة عمر»

أنساب الأشراف، اسم المؤلف: أحمد بن یحیی بن جابر البلاذری (المتوفی: 279 هـ)، ج 2، ص 257، الجزء السادس خبر عبید الله بن زیاد بعد موت یزید بن معاویة ومقتل مسعود بن عمر

در اینجا عبارت «بعد وفاة عمر» آمده است، در حالی که شما معتقدید عمر بن خطاب شهید شده است. چرا در اینجا کلمه «وفاة» به کار بردید؟! آقای «بلاذری» متوفای 279 هجری است. همچنین «طبری» در کتاب «تاریخ» خود جلد دوم می‌نویسد:

«کان فتح الری قبل وفاة عمر بسنتین»

تاریخ الطبری، اسم المؤلف: لأبی جعفر محمد بن جریر الطبری، دار النشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، ج 2، ص 536، باب ثم دخلت سنة اثنتین وعشرین

در اینجا هم کلمه «وفاة» آمد، در حالی که شما معتقدید عمر بن خطاب شهید شده است. چرا در اینجا عبارت «وفاة» آوردید؟!!

«ابن کثیر دمشقی» متوفای 774 هجری شاگرد «ابن تیمیه» در کتاب «البدایة و النهایة» جلد هفتم صفحه 130 می‌نویسد:

«ثم دخلت سنة ثلاث وعشرین وفی‌ها وفاة عمر بن الخطاب»

البدایة والنهایة، اسم المؤلف: إسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی أبو الفداء، دار النشر: مکتبة المعارف – بیروت، ج 7، ص 130، باب ثم دخلت سنة ثلاث وعشرین وفی‌ها وفاة عمر بن الخطاب

این روایت را چکار می‌کنید؟! شما یک شعری نگویید که در قافیه آن به بن بست بخورید و هیچ راه گریزی هم نداشته باشید.

ما موارد زیادی از این قبیل داریم و یکی دو مورد نیست. بنده این موارد را تنها به صورت نمونه بیان کردم. همچنین در رابطه با عثمان در کتاب «الثبات عند الممات» اثر «ابوالفرج بزرگ» متوفای 597 هجری مطلبی در این زمینه آمده است. ایشان می‌نویسد:

«ذکر وفاة عثمان بن عفان رضی الله عنه 47 ق ه 35 ه»

الثبات عند الممات، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن علی بن محمد بن الجوزی أبو الفرج، دار النشر: مؤسسة الکتب الثقافیة - بیروت - 1406، الطبعة: الأولی، تحقیق: عبد الله اللیثی الأنصاری، ج 1، ص 101، باب ذکر وفاة عثمان بن عفان رضی الله عنه 47 ق ه 35 ه

حال شما چرا می گویید که عثمان شهید شده است؟! این که یکی از علمای بزرگ شماست. حال اگر یک جا گفتند "وفات حضرت فاطمة الزهراء" شما باید در آنجا بگویید به دلیل اینکه "وفات" آورده‌اند شهادت نیست.

مشاهده کنید امیرالمؤمنین خلیفه چهارم شماست، ما و شما هردو معتقدیم که حضرت به شهادت رسیده است و کسی شبهه‌ای در شهادت حضرت ندارد. با این حال در کتاب «فضائل الصحابة» اثر «احمد بن حنبل» آمده است:

«خطبنا الحسن بن علی بعد وفاة علی»

امام حسن مجتبی بعد از وفات علی بن أبی طالب خطبه خواند.

فضائل الصحابة، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. وصی الله محمد عباس، ج 2، ص 600، ح 1026

این که یکی از کتاب‌های شماست که «احمد بن حنبل» آن را نوشته است که متوفای 241 هجری است. «ابن ابی شیبه» که متوفای 235 هجری و استاد «بخاری» است، در کتاب «مصنف» جلد 6 صفحه 371 می‌نویسد:

«خطبنا الحسن بن علی بعد وفاة علی»

الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبة الکوفی، دار النشر: مکتبة الرشد - الریاض - 1409، الطبعة: الأولی، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ج 6، ص 371، ح 32110

ما با این روایات چکار کنیم؟! آیا این روایات به این معناست که چون «وفاة» آورده‌اند یعنی شهید نشده است؟!

ما اصلاً از این مطالب می‌گذریم. در کتب خود ما در رابطه با امام حسین همین مطلب آمده است. شیعه، سنی، زمین، زمان، کافر، مسلمان، یهودی، مسیحی و تمام اشجار و نباتات و حیوانات معتقدند که امام حسین به شهادت رسیده است.

حال مشاهده کنید در کتاب «کامل الزیارات» اثر «ابن قولویه» صفحه 68 از قول پیغمبر اکرم نقل شده است:

«إِنَّ أُمَّتِی سَتَقْتُلُهُ فَمَنْ زَارَهُ بَعْدَ وَفَاتِهِ کتَبَ اللَّهُ لَهُ حِجَّةً مِنْ حِجَجِی»

امت من امام حسین را می‌کشند. هرکسی بعد از وفاتش او را زیارت کند، خداوند یک حج از حج‌های من در پرونده اعمال او می‌نویسد.

کامل الزیارات، نویسنده: ابن قولویه، جعفر بن محمد، محقق / مصحح: امینی، عبد الحسین، ص 68، ح 1

حال درست که چون کلمه «وفاة» درباره امام حسین به کار رفته است، سروصدا به راه بیندازیم که چرا به امام حسین "شهید" می گویید در حالی که درباره او کلمه «وفاة» ذکر شده است!! در کتاب «سمط النجوم العوالی» در رابطه با حمزه سیدالشهداء آمده است:

«منها بعد وفاة حمزة بن عبد المطلب»

سمط النجوم العوالی فی أنباء الأوائل والتوالی، اسم المؤلف: عبد الملک بن حسین بن عبد الملک الشافعی العاصمی المکی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1419 هـ- 1998 م، تحقیق: عادل أحمد عبد الموجود- علی محمد معوض، ج 1، ص 472، الباب الرابع من المقصد الثانی فی ذکر ازواجه الطاهرات أمهات المؤمنین وسراریه

بنده گمان نمی‌کنم حتی وهابی‌ها در شهادت حمزه سیدالشهداء شک کرده باشند. همچنین در شهید شدن جعفر بن أبوطالب معروف به «جعفر طیار» کسی شکی ندارد.

ما در روایات داریم به خاطر اینکه دست‌های این بزرگوار را بریدند، خداوند عالم در بهشت به او دو بال خواهد داد و «جعفر طیار» پرواز خواهد کرد. در مقابل «ابن ابی شیبه» استاد «بخاری» در کتاب «المصنف» جلد سوم صفحه 62 می‌نویسد:

«عن عَائِشَةَ قالت لَمَّا أَتَتْ وَفَاةُ جَعْفَرٍ»

از عایشه نقل شده است که خبر وفات جعفر بن أبوطالب آمد.

الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبة الکوفی، دار النشر: مکتبة الرشد - الریاض - 1409، الطبعة: الأولی، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ج 3، ص 62، ح 12119

حال به خاطر اینکه کلمه «وَفَاةُ» آمده است، ما بگوییم که شهادت آن بزرگوار نفی شده است؟!!

بزرگوار شما خطیب نماز جمعه و امام جمعه هستید. حرفی بزنید که اگر یک دانشجو از شما سؤال کرد بتوانید به او جواب بدهید. شما نمی‌توانید جواب یک دانشجویی که حوزه را هم ندیده بدهید و در نهایت می گویید: "به تو مربوط نیست!"

این حرف شما توهین به خودتان است. اگر جایگاه نماز جمعه و جایگاه نظام را حفظ نمی‌کنید، حداقل جایگاه خود را حفظ کنید که به عنوان یک عالم سنی وقتی سخنرانی می‌کنید و از تو سؤال می‌کنند بتوانید جواب بدهید. قضیه وفات عمر و عثمان چیست!!

ایشان ابتدا ادعا می‌کند "من شماره تلفن می‌دهم و با آنجا تماس بگیرید"، "من وقت گفتن این مطالب را ندارم"، "این مطالب نیازی به تحقیق دارد"، "من فعلاً اطلاعی ندارم"، "فعلاً وقت ندارم". ایشان در نهایت وقتی از هر جهت در بن بست قرار می‌گیرد، می‌گوید: "به شما مربوط نیست!!"

مجری:

نهایت پاسخ این است که به شما مربوط نیست!! حضرت استاد بسیار ممنونم. اگر اجازه بدهید یک تماس دیگر را هم وصل کنیم. آقای ناصری از بروجرد خدمت شما و شب بخیر می گویم.

بیننده (آقای ناصری از بروجرد – شیعه):

بسم الله الرحمن الرحیم. با عرض سلام و ادب خدمت دست اندرکاران «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» همچنین سلام و ادب خدمت مجری محترم و حضرت آیت الله قزوینی.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله.

بیننده:

بنده مطمئن هستم حضرت آیت الله قزوینی «علامه امینی» هستند. در خوابی که «علامه امینی» یا فرزندشان دیده بودند، شاهنشاه ولایت امیرالمؤمنین به ایشان فرمودند: خداوند روی تو را سفید کند که در دنیا روی ما را سفید کردی.

حضرت آیت الله قزوینی هم تمام عمرشان در روشنگری و اثبات حقانیت اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) که همان شیعه اثنی عشری است بسیار بسیار زحمت کشیده که واقعاً جای تقدیر و تشکر دارد.

مطلبی که من می‌خواستم خدمت حضرت آیت الله قزوینی عرض کنم، در مورد بحث اولشان بود که چند دسته بندی راجع به منکرین شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) انجام دادند.

بنده می‌خواستم بگویم دسته آخری هم مربوط به خودمان می‌شود. منبری‌ها، وعاظ، نویسندگان و کسانی که به نحوی تأثیرگذار هستند اما کم کاری می‌کنند. این افراد نمی‌آیند واقعیت‌ها را با زبان خوش و با احترام به مذاهب دیگر عنوان کنند.

اگر ده شبکه همانند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» باشد، کسانی که واقعاً دلشان مریض نیست به مکتب فاطمیه برمی گردند.

سؤالی که از حضرت آیت الله قزوینی داشتم در خصوص کودتای خزنده‌ای است که جدیداً شروع شده است.

دشمنان اسلام در هر راهی که وارد می‌شوند به بن بست رسیدند و در اتاق‌های فکرشان به این نتیجه رسیدند که مذهب علیه مذهب را شروع کنند، زیرا به قول خودشان آهن است که آهن را می‌برد.

به عنوان مثال شنیدم در مشهد به مناسبت شهادت «سردار شهید قاسم سلیمانی» تعدادی از بچه‌های مذهبی عکس «سردار قاسم سلیمانی» را پخش می‌کردند، اما عده دیگری از مذهبی‌ها گفتند که چرا این کار را می‌کنید ما ایشان را قبول نداریم.

همچنین در صدا و سیما شخصی به اسم «مجتبی احمدی» راجع به «سردار سلیمانی» صحبت کرده است. خواهشا در خصوص کودتای خزنده قدری روشنگری کنید. ممنون و متشکرم.

مجری:

از توجه شما متشکرم و به شما شب بخیر می گویم. حضرت استاد زمان ما تمام شده است و فکر می‌کنم باید خداحافظی می‌کنم. بنده اصلاً نرسیدم که سؤال دوم را هم مطرح کنم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بنده از این دو بزرگواری که پیشنهاد داشتند، آقای حمید از بیرجند و آقای ناصری از بروجرد تشکر می‌کنم. قطعاً ما در رابطه با نقد الحاد از دوستان و شاگردان حضرت آیت الله مصباح یزدی استفاده خواهیم کرد. ما شخصاً به ایشان ارادت داریم.

در رابطه با مذهب علیه مذهب هم ما خودمان در جریان هستیم و مفصل داریم روی این زمینه کار می‌کنیم. سال گذشته بنده یک مناظره شش ساعته در اصفهان داشتم با یکی از کسانی که به ظاهر عمامه به سر دارد، اما حرف وهابیت را مطرح می‌کند.

ما در جریان کار هستیم و ان شاءالله در آینده هم اگر لازم باشد بعضی از مطالب را از «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» مطرح کنیم.

مجری:

حضرت استاد بسیار ممنونم از فرمایشات شما که مثل همیشه مبسوط و دقیق و درست بود. همچنین از بینندگان عزیز که تا این وقت با ما همراه بودند هم تشکر می‌کنم.

زیباترین نامی که جاری بر زبان است

نام شریف مهدی صاحب زمان است

تا برنامه دیگری که در خدمت شما باشیم همه شما عزیزان را به خداوند بزرگ می‌سپاریم. خدانگهدار



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب