بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: پاسخهای اساسی، به یاوه گوئی های «عابدینی»!
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله.
ما در این چند روز بعضی از شبهاتی كه جدیدا مطرح شده بود را جواب دادیم. یكی از موضوعاتی كه مخصوصا در ماه رمضان اوج گرفت و سر و صدا هم ایجاد كرد، شبهه پیرامون دعای «الهی عظم البلاء» و توسل به اهلبیت (علیهم السلام) بود.
ما اینها را به صورت مقالهای نوشتیم كه امیدواریم ان شاء الله امروز و فردا روی سایت قرار بگیرد. من شبهات را مطرح میكنم و عرض می کنم که در مواجهه این شبهات، ما چطوری جواب بدهیم و جوابها چطور دسته بندی بشود؛ این خیلی مهم است.
شاید به ذهن بزرگواران، بعضی از جوابها بیاید؛ ولی مهم این است كه این جوابها یك مقداری دسته بندی بشود و ببینیم به چه كیفتی است.
آقای «عابدینی» مرتب میگوید: "در دعای «الهی عظم البلاء» و یا در عبارت «یا محمد یا علی» یا عبارت «یا مولانا یا صاحب الزمان» شرك وجود دارد!!"
در یك جا میگوید: "عبارت «انت المستعان» با بقیه دعا ناسازگار است." این مطلب را در خاطرات حج، قسمت ده میگوید.
ایشان در خاطرات حج قسمت 30 مینویسد: "در این دعا كلمات شرك آلود قرار داده شده است" این نهایت وقاحت آقای «عابدینی» است كه «یا محمد و یا علی» را شرك تلقی میكند.
حالا آیا ایشان «السلام علیك ایها النبی ورحمة الله» را در نماز میگوید یا نمیگوید؟ «السلام علیك ایها النبی» معنای «ایها» یعنی چه؟ سلام بر تو یا رسول الله! آیا این رسول الله گفتن شرك است؟ یا نه، طلب رحمت كردن از آنها شرك است؟
بعد میگوید: "توسط برخی جاهلان در آن جعل شده و با قبل و بعد همین دعا كه توحیدی است نمیسازد" در ادامه میگوید: "با عقاید شیعه نمیسازد؛ ولی با جهالت چه میشود كرد! جاهلان همین قسمت را بلند و با هم متحدا میخوانند." این از خاطرات حج قسمت دهم این آقا است.
در آن استفتاء كه از مراجع كرده بودند و حدود ده پانزده مورد از حرفهای كفر آمیز ایشان را نوشته بودند، ایشان میگفت: "به من بهتان زدند" و من برای اینكه نگوید بهتان زدند، عینا تصویر كانالش را آوردم.
كانالش این است : «احمد عابدینی باز اندیشی دینی» البته اگر تخریب دینی بگوییم بهتر است تا باز اندیشی دینی بگوییم! باز تخریب دینی، خاطرات حج قسمت 30 كه دارد "با عقاید شیعه نمیسازد"، "كلمات شرك آلود قرار داده شده."
جالب این است كه ایشان میگوید: "«الهی عظم البلاء» سندش ضعیف است احتمال میدهیم اصلش درست بوده."
یعنی ایشان از الفبای رجال هم خبر ندارد، "اصلش درست بوده"، یعنی سند داشته. مگر میشود یك روایتی را بگوییم اصلش درست است و سندش ضعیف است!؟
این هم خاطرات حج قسمت چهل و سه و این هم خاطرات حج ایشان، قسمت شصت و سه. من اینها را دسته بندی كردم.
دارد كه: "«یا محمد یا علی» با بقیه دعا ناسازگار است، «یا محمد و یا علی» كلمات شرك آلود است. «یا محمد و یا علی» با عقاید شیعه نمیسازد. جاهلان همین قسمت را بلند و با هم متحدا میخوانند. با جهالت چه میشود كرد!"
یا می گوید: "در طواف شعار امام زمانی میدهند، «یا علی» میگویند كه براحتی همه مسلمانها ما را مشرك بدانند."
ایشان غافل است از اینکه شما در آنجا اصلا بگویید و یا نگویید، آنها صدها، بلكه هزاران فتوا بر شرك شیعیان دادهاند.
باز نوشته است که "حدیث كساء بر جهالت مردم میافزاید." "زیارت عاشورا در غیر روز عاشورا نباید خوانده شود" و "«الهی عظم البلاء» سندش ضعیف است. غالیان عبارت «یا محمد و یا علی» را در آن افزودهاند."
ایشان در این ماه رمضان یك حرفهایی آورد كه واقعا آدم خجالت میكشد اصلا مطرح كند. من بخشی از اینها را جواب دادم؛ ایشان در «آداب دعا قسمت هیجدهم» و در «آداب دعا قسمت بیست و یكم» حرفهایی دارد، من اینها را دسته بندی كردم و فقط دسته بندیها را میخوانم.
"درخواست لیوان آب از مرده عاقلانه نیست." حالا من نمیدانم چه كسی بوده كنار قبر رفته و تشنه بوده از یك مرده درخواست كرده و گفته یك لیوان آب به من بده بخورم.
"شهیدان زندهاند، مراد این نیست كه در خیابانها راه میروند، یا در سنگرها نگهبانی میكنند"، "بچهها و خانواده امام حسین از بدن تكه تكه حضرت عباس (علیه السلام) آب نمیخواستند." ببینید این مسخره كردن عقاید شیعه است!!
"كسی از حضرت عباس بعد از شهادت آب نمیخواهد، جایز نیست كه از او بخواهد با طی الارض به شام برود و یزید را خفه كند، خانواده امام حسین بعد از شهادت از او نخواستند آن لشكر را با غضبی از بین برود، یا با طی الارض به شام برود و كاخ یزید را ویران كند، ائمه قبل از شهادت قدرتی نداشتند، آیا بعد از چندین سال با ساختن گنبد و بارگاه و زائر قدرت پیدا میكنند!؟"
"شخصی از دنیا رفته چه شهید و چه غیر شهید هیچ توان جسمی و روحی بالاتر از توان دوران زندگیشان را ندارند" یعنی اصلا این عبارات ایشان در حقیقت انكار دهها آیات قرآن است.
" از نظر عقلی و عقلائی جواب تمام اینها منفی است، عوام مرادشان از بردن نام امام، همان خدا است"؛ یعنی اگر كسی میگوید یا حسین مرادش یا الله است. حالا من نمیدانم ایشان در دوران عوامی خودش اینطور بوده یا خدای نكرده پدر و مادرشان اینطوری بودند و ایشان بقیه را هم قیاس كرده!؟ ما تا به حال نشنیدیم هیچ عوامی بگوید من كه یا امام رضا و یا امام حسین میگویم مرادم خدا است.
یا نوشته است که "وجاهلانه خدا و امام را یكی میدانند، عوام، خدا را مانند شاه میدانند، امام، مانند وزیر دربار است. چون شاه وقت ندارد به همه كارها رسیدگی كند، وزیر آنها را دسته بندی میكند و به سمع نظر شاه میرساند."
این حرفها در حقیقت استهزاء عقاید شیعه است و واقعا بوی ارتداد و كفر از این عبارت میآید. ایشان می نویسد: "عوام امام را واسطهای میداند كه كلام آنان را به خدا برساند" بابا این آیه قرآن است که می گوید:
(وَابْتَغُوا إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ)
و وسيلهاي براي تقرب به او بجوئيد!
سوره مائده (5) آیه 35
می گوید: "برخی شفاعت و توسل را به همین معنا میدانند" بعد دارد: "مگر محمد و علی كافی نبودند، یاری كننده نبودند كه امام زمان را هم صدا میكنند." در دعای «الهی عظم البلاء» میگوییم «يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ، اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَايَانْ»، بعد میگوییم: «يَا مَوْلَايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَان ادركنا»! ایشان این را می گوید.
ایشان آمده میگوید: مگر محمد و علی مثلا كفایت نكردند، كه از امام زمان هم کمک میخواهیم. شما در دعای جوشن كبیر، هزار نام خدا را میخوانید، پس باید بگوئیم نام اول كافی نیست كه نامهای بعدی را میخوانید.
این را دوستان دقت كنند، من نمیدانم «حوزه علمیه اصفهان» و «نجف آباد» خواب هستند و یا خودشان را به خواب زدند، از اینها خبر دارند یا خبر ندارند. به قول شاعر كه میگوید:
فإن كنت تدري فتلك مصيبة/ و إن كنت لا تدري فالمصيبة أعظم
ایشان میگوید "چگونه امام زمان به فریاد دیگران برسد در حالیكه خودش برای حفظ جانش غایب شده است." مثل اینكه ما بگوییم حضرت عیسی (علی نبینا واله و علیه السلام) چگونه مرده زنده میكرده ولی وقتی كه یهود آمدند او را بكشند خدا او را به آسمانها برد!!
"یا بیاییم بگوییم مثلا اگر امام زمان ظاهر شود او را میكشند؛ پس او به فریاد خودش نمیتواند برسد چگونه به فریاد دیگران برسد." مثلا بگوئیم حضرت عیسی مرده زنده میكند، بگوییم اگر مرده زنده میكند چرا مادرش را كه از دنیا رفت، زنده نكرد یا افراد دیگری از منسوبینش را، خالهاش را، دائی اش را و... را زنده نكرد!؟
"پیامبر در طایف در حمله بچهها با سنگ نتوانست خودش را كفایت كند؛ پس از رحلتش چگونه سنگ خوردنهای ما را كفایت میكند؟ پیامبر در جنگ احد زخمی شد و دندانش شكست، او چگونه پس از رفتن از دنیا، قدرتش زیاد شده است!؟"
اینها نمونههایی از یاوه سراییهای این آدم خبیث و پست و رذل است؛ ما آن آیه شریفهای كه خدا در سوره جمعه در رابطه با علمای یهود میگوید، ما میترسیم به علمای یهود توهین بشود كه درباره ایشان به كار ببریم. فرمود:
(مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ)
کساني که مکلف به تورات شدند ولي حق آن را ادا نکردند، مانند درازگوشي هستند که کتابهايي حمل ميکند، (آن را بر دوش ميکشد اما چيزي از آن نميفهمد)! گروهي که آيات خدا را انکار کردند مثال بدي دارند، و خداوند قوم ستمگر را هدايت نميکند!
سوره جمعة (62): آیه5
یا آیهای كه درباره «بلعم باعورا» است تصور میكنیم اگر او را بگوییم به «بلعم باعورا» توهین بشود، كه آن هزار برابر نسبت به ایشان شرافت دارد. فرمود:
(َ إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبيلا)
آنان فقط همچون چهارپايانند، بلکه گمراهترند!
سوره فرقان (25): 44
من نوشتم: آقای «عابدینی»! «حضرت امام خمینی» (قدس الله نفسه) كه به خاطر یك گوینده صدا و سیما كه گفته بود الگوی ما باید امروز خانم «اوشین» باشد، گوینده و مسؤلین صدا و سیما را آنچنان گوشمالی كرد كه تا ابد در تاریخ رسانه ثبت شد.
حضرت امام با یك فتوا، «سلمان رشدی» را به خاطر مطالب یاوهاش برای همیشه بیچاره كرد و هرگونه آسایش و آرامش را از او سلب كرد.
نسبت به «آیت الله قدیري» كه خودِ امام، شهادت بر اجتهادش داده بود، به خاطر برداشت نادرست ایشان، امام طی نامهای نوشتند: "از برداشت جنابعالی از اخبار و احكام الهی اظهار تأسف میكنم، از جنابعالی توقع نبود كه اینگونه برداشت كرده و آن را به اسلام نسبت دهید، شما را نصیحت پدرانه میكنم كه سعی كنید تنها خدا را در نظر بگیرید و تحت تأثیر مقدسنماها و آخوندهای بیسواد واقع نشوید."
آقای «عابدینی»! اگر «حضرت امام» زنده بودند و این برداشت نادرست و سخنان باطل شما را كه از بیسوادی و وهابیگری شما سرچشمه گرفته را میدیدند چه میفرمودند و چه عكس العملی داشتند؟
آیا احتمال نمیدهید اگر «امام خمینی» در قید حیات بود، شاید حكم خلع لباس شما را صادر میكردند و در ازاء هریك از حرفهای باطل شما، شما را محكوم به تعزیر و شاید و شاید هم شبیه فتوای «سلمان رشدی» علیه شما صادر میكردند!؟
بعد نوشتم: آقای «عابدینی»! من شما را نصیحت دوستانه نه، برادرانه میكنم دست از این سخنان بی اساس ضد قرآن و سنت بردارید و به دامن قرآن و اهلبیت برگردید و بدون تحقیق و بررسی دقیق سخن نگویید.
پیشنهاد میكنم قبل از آنكه رسوایی شما جهانگیر شود و تمام راههای جبران مسدود شود كانال خود را تعطیل و حذف كنید كه ادامه كار، جز نشر افكار باطل، ضد قران و ضد فرهنگ اهلبیت ندارد.
این را هم بدانید تحمل مسؤلین نظام مقدس جمهوری اسلامی هم حدی دارد كه اگر به این سخنان باطل كه مصداق اهانت به مقدسات شیعه و تشویش اذهان است ادامه دهید، شاید شبیه حكم فوق در حق شما صادر شود.
تا اینجا نقل قول و یك سری جوابهای احساسی بود، حالا ما میخواهیم جواب اساسی و علمی بدهیم. ما شش تا پاسخ به ایشان دادیم. ببینیم امروز به چند تا از آن پاسخها میرسیم.
پاسخ اول: همخوانی تفكرات شما با وهابیت.
شما از این كه كسی به شما «وهابی» بگوید خیلی ناراحت میشوید؛ حتی در مناظره وقتی من گفتم «ابن تیمیه» هم قائل به شأن نزول آیات است، شما ناراحت شدید و داستان خیلی زشت و وقیح حمام و ... را كه با جایگاه علمی شما و حضور اساتید در جلسه منافات داشت را ذكر كردید.
چه فرقی است میان این عقیده باطل شما كه «یا محمد و یا علی ادركنا» را شرك میدانید با عقیده وهابیت كه میگویند یا علی و یا حسین گفتن شرك است.
من آمدم «لجنه افتای عربستان سعودی» را آوردم. اجازه بدهید مطالبی از آن بخوانم. جلد دوم «فتاوی اللجنة الدائمه للبحوث العلمیه» فتوای رقم 1661 سوال كردند كه در قسمت مراكز «عراق» و... جماعتی بر مذهب جعفریه هستند و اینها:
«يدعون عليًا، والحسن، والحسين، وسائر ساداتهم في الشدة والرخاء؟»
یا علی و یا حسن و یا حسین در گرفتاریها و در غیر گرفتاریها میگویند جواب چیست؟
جواب: «إذا كان الأمر كما ذكر السائل من أن الجماعة الذين لديه من الجعفرية يدعون عليا والحسن والحسين وسادتهم فهم مشركون مرتدون عن الإسلام»
اینها همه مشرك هستند و مرتد از اسلام هستند.
فتاوى اللجنة الدائمة - المؤلف: اللجنة الدائمة للبحوث العلمية والإفتاء، جمع وترتيب: أحمد بن عبد الرزاق الدويش المجموعة الأولى، ج 2 ، ص 372 فتوى رقم 1661
ایشان آمده میگوید یا علی و یا حسین گفتن شرك است، جناب آقای «عابدینی» را هم كه دیدیم میگوید در دعای «الهی عظم البلاء» مطالب شرك وارد شده است. چه فرقی است؟
شما میگویی یا محمد و یا علی ادركنی شرك است؛ این آقا هم كه میگوید «یدعون علیا والحسن والحسین» شرك است.
بعد این جمله بعدی را هنوز رویتان نشده كه بفرمایید كه "اینها مرتد از اسلام هستند" اینكه نوبت به این عبارت، كی میرسد خدا میداند. البته لازم نیست، وقتی كه آمد گفت كلمات شرك آلود در این دعا هست و خواننده را مشرك میداند، حكم مشرك و حكم شرك در اسلام كاملا واضح و روشن است.
جالب این است که وهابیها برای تأیید حرف خودشان از آیهی:
(إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ)
آنهايي را که غير از خدا ميخوانيد (و پرستش ميکنيد)، بندگاني همچون خود شما هستند؛ آنها را بخوانيد، و اگر راست ميگوييد بايد به شما پاسخ دهند (و تقاضايتان را برآورند)!
سوره عراف (7): آیه194
استفاده می کنند و ایشان هم به همین شكل، هیچ تفاوتی ندارد. شما ببینید این «آداب دعا قسمت شانزده» از كانال ایشان هم ما گرفتیم و تصویرش هم موجود است. «باز تخریبی دینی» نوشته است: "این همه تأكید برای خواندن خدا و اینكه در قرآن هیچ نبی و رسول و ولی، غیر خدا را نخوانده است."
این خودش یك افتراء بر قرآن است و انكار قرآن است كه خودش ارتداد آور است. می گوید: "هیچ نبی و ولی، غیر خدا را نخوانده است" پس آیه:
(قَالُوا يا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ)
گفتند: «پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، که ما خطاکار بوديم!»
سوره يوسف (12): آیه97
چیست؟ یا آن كسی كه میآید از حضرت موسی طلب استغاثه میكند:
(فَوَجَدَ فيها رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شيعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغاثَهُ الَّذي مِنْ شيعَتِهِ عَلَى الَّذي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسى فَقَضى عَلَيْه)
سوره قصص (28): آیه 15
این چیست؟ یا آیه شریفهی:
(وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا)
و اگر اين مخالفان، هنگامي که به خود ستم ميکردند (و فرمانهاي خدا را زير پا ميگذاردند)، به نزد تو ميآمدند؛ و از خدا طلب آمرزش ميکردند؛ و پيامبر هم براي آنها استغفار ميکرد؛ خدا را توبه پذير و مهربان مييافتند.
سوره نساء (4): آیه 64
(وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَيتَهُمْ يصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ)
هنگامي که به آنان گفته شود: «بياييد تا رسول خدا براي شما استغفار کند!»، سرهاي خود را (از روي استهزا و کبر و غرور) تکان ميدهند؛ و آنها را ميبيني که از سخنان تو اعراض کرده و تکبر ميورزند!
سوره منافقون (63) آیه5
اینها چیست؟ حداقل شما قرآن را درست بخوان، یك مرتبه قرآن را هم تا آخر مطالعه كن! بعد ایشان میگوید در قرآن با صراحت آمده:
(إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ)
آنهايي را که غير از خدا ميخوانيد (و پرستش ميکنيد)، بندگاني همچون خود شما هستند؛ آنها را بخوانيد، و اگر راست ميگوييد بايد به شما پاسخ دهند (و تقاضايتان را برآورند)!
سوره عراف (7): آیه194
كسانی كه غیر خدا را میخوانند، اینها هم بندگانی مثل خودشان هستند، مثلا یا علی و یا حسین اینها هم مثل خود شما هستند، فرقی با شماها ندارند. برای اینكه به ما بفهماند غیر خدا را نخوانیم!
شما این را ببینید بعد ملاحظه كنید این جلد دوم «فتاوى اللجنة الدائمة» است. اینجا میآید میگوید جماعتی از این مداحها میگویند:
«مدد يا سيدنا الحسين، مدد يا سيدة زينب... فإنه شرك أكبر يخرج قائله من ملة الإسلام»
فتاوى اللجنة الدائمة - المؤلف: اللجنة الدائمة للبحوث العلمية والإفتاء، جمع وترتيب: أحمد بن عبد الرزاق الدويش المجموعة الأولى، ج 2، ص 280، فتوى رقم 3560
دلیل بر شرک شیعه چیست؟ این آیه است:
(إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ)
آنهايي را که غير از خدا ميخوانيد (و پرستش ميکنيد)، بندگاني همچون خود شما هستند؛ آنها را بخوانيد، و اگر راست ميگوييد بايد به شما پاسخ دهند (و تقاضايتان را برآورند)!
سوره عراف (7): آیه194
فرقش چیست، چه تفاوتی كرد؟ این آقا آمده در لباس روحانی، چهار تا اجازه اجتهاد هم از بزرگان گرفته، نمیدانم چه فریبی داده و چه كارهایی كرده و چه كسانی رفتند شهادت دادند، عیناً همان حرفی را می زند که وهابی ها می زنند.
من نوشتم: ولله اگر این آقایان، یكی از مقالات شما را خوانده بودند، اینقدر دین داشتند كه بیایند به شما اجازه اجتهاد ندهند. شما اصلا اجتهاد را نفهمیدید چیست؟ ایشان آمده عین عبارت وهابیت كه میگوید:
(إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ)
عین این عبارت را این آقا در كانال خودش آورده است. ببینید هیچ تفاوتی با وهابیت ندارد، دیگر نمیدانم چه كار باید كرد؟
ما در آنجا گفتیم حاضریم مناظره برویم در هرجا باشد در «اصفهان» باشد در «نجف آباد» باشد، «قم» باشد یا «قزوین» باشد.
آقای «عابدینی» در یك مقالهای نوشته كه ایشان ما را به «قزوین» دعوت كرده؛ چون «قزوین» جای بد نامی است ایشان قصد بدی با ما داشته!! حالا نمیدانم قضیهاش چیست؟
ایشان ذهنش خراب است، هركس را به «قزوین» دعوت كردند؛ یعنی نیت بدی دارند!؟ من نمیدانم! حالا ما در آن عالم «زر» یك گناهی كرده بودیم كه در «قزوین» به دنیا آمدیم، ما بارها گفتیم ما اصالتا آبا و اجدادی، اهل «سبزوار مشهد» هستیم.
ما همشهری آقا امام رضا (سلام الله علیه) هستیم، حالا جد ما در «قزوین» برای تبلیغ آمده و در آنجا ازدواج كرده و ماندگار شده و اراده الهی هم تعلق گرفته كه ما در «قزوین» به دنیا آمده باشیم.
در هر صورت...
ایشان اشكال دیگری نتوانسته برای ما بگیرد، و گفته آقای «قزوینی» ما را برای مناظره به «قزوین» دعوت كرده و قصد سوء به ما داشته است. نمیدانم چه بگویم!؟
من نوشتهام: ببینید چه فرقی است میان این حرف بی اساس و ضد قرآن شما، با حرف وهابیت؟
همچنین شما ببینید ایشان میگوید "میان ائمه قبل از مرگشان و بعد از مرگشان، هیچ تفاوتی ندارند" حال ببینید در «فتاوى اللجنة الدائمة» جلد سوم، وهابیت میگوید:
«من استغاث بالأولياء بعد موتهم أو في حال غيبتهم عنه فهو مشرك»
فتاوى اللجنة الدائمة - المؤلف: اللجنة الدائمة للبحوث العلمية والإفتاء، جمع وترتيب: أحمد بن عبد الرزاق الدويش المجموعة الأولى، ج 1، ص 152، السؤال السادس من الفتوى رقم 7267
« بل دعاؤهم والاستغاثة بهم شرك أكبر يخرج عن ملة الإسلام»
خواستن از ایشان، و استغاثه به ایشان شرک بزرگی است و انسان را از ملت اسلام خارج می کند.
فتاوى اللجنة الدائمة - المؤلف: اللجنة الدائمة للبحوث العلمية والإفتاء، جمع وترتيب: أحمد بن عبد الرزاق الدويش المجموعة الأولى، ج 1، ص 426، ذیل فتوى رقم ( 6154)
ببینید تمام حرفهایی كه ایشان دارد میزند، كپی از حرف وهابیت است. این یك جواب.
عزیزان دقت كنند من تلاش میكنم اگر حالم مساعد باشد، امروز این مقاله را تكمیل كنم و در سایت بگذارم و دوستان از سایت بردارند و منتشر كنند.
مخصوصاً از دوستان عزیزی كه مربوط به «اصفهان» و «نجف آباد» هستند. به نظر من اگر همین را بردارند در آنجا چاپ كنند و منتشر كنند بسیار خوب است. هزینه چاپش را هم بنده تقدیم میكنم.
پاسخ دوم: مخالفت تفكر شما با نظرات مراجع عظام
من نوشتم: آقای «عابدینی» شما مینویسید" یا محمد و یا علی با بقیه دعا ناسازگار است، یا محمد و یا علی، شرك آلود است، از سوی نادان و یا مغرضان جعل شده، با عقاید شیعه نمیسازد"
ولی مراجع بزرگواری همانند آیات عظام: «خوئی»، «شیخ جواد تبریزی»، «سیستانی» و دیگران، یا محمد و یا علی را از باب توسل به اهلبیت و آنان را وسیلهای به سوی خداوند متعال میدانند و به آیه شریفه 64 نساء و 35 سوره مائده هم استناد میکنند.
اجازه بدهید من عین کتاب آیت الله العظمی «آشیخ جواد تبریزی» را در «فی المسائل العقائدیه / الشیخ جواد التبریزی» برایتان بخوانم.
«ما هو رأيكم الشريف بدعاء الفرج المبارك الذي فيه العبارة القائلة: «يا محمد يا علي يا علي يا محمد اكفياني فإنكما كافيان . . » ؟
ایشان جواب داده:
«لا بأس بذلك لأنّه من باب التوسل بأهل البيت ( عليهم السّلام ) وهم الوسيلة إلى الله تعالى، والله العالم»
الأنوار الإلهية في المسائل العقائدية؛ نويسنده: الميرزا جواد التبريزي، المتوفی 1427، الناشر: دار الصديقة الشهيدة عليها السلام، ص 99
شما داری میگویی شرک است؛ ایشان میگوید «من باب توسل باهلبیت» است. از آن طرف «آیتالله العظمی خوئی» و همچنین آیتالله العظمی آشیخ «جواد تبریزی» در کتاب «صراط النجاة» که آقای «خوئی» نوشته و آشیخ «جواد تبریزی» هم به آن تعلیقه زده است؛ می نویسد:
«ما حكم قول: أدركنا يا علي، و يا أبا الغيث أغثنا و غير ذلك؟ الخوئي: قول القائل: أدركنا يا علي لا مانع منه وهو يقصد التوسل به إلی الله»
وقتی میگوید «ادرکنی یا علی» یا علی به دادم برس، این توسل به خدا دارد؛
«وهل هناك مانع من قول الغريق أو الحريق ومن إليهما حين يستغيث بمن ينقذه فيقول: يا فلان أنقذني؟!»
کسی در حال غرق شدن است میگوید فلانی من را نجات بده آیا شرک است؟
بعد ایشان میگوید:
«وهناك آية في القرآن الكريم تؤيد ذلك»
این مهم است در آیه قرآن است که این را تأیید میکند:
(وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا)
و اگر اين مخالفان، هنگامي که به خود ستم ميکردند (و فرمانهاي خدا را زير پا ميگذاردند)، به نزد تو ميآمدند؛ و از خدا طلب آمرزش ميکردند؛ و پيامبر هم براي آنها استغفار ميکرد؛ خدا را توبه پذير و مهربان مييافتند.
سوره نساء (4): آیه 64
این فرمایش آقای «خوئی» است آقای «تبریزی» هم اضافه کرده:
«يضاف إلى جوابه ( قدس سره ) ويزاد على ذلك قوله تعالى: (وَابْتَغُوا إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ)
صراط النجاة ( تعليق الميرزا التبريزي ) - السيد الخوئي - ج 3 ص 318
باز از آقای «خوئی» (رضوان الله تعالی علیه) سوال کردند:
«هل يجوز طلب الولد أو الرزق أو الحفظ والأمان إلخ . . . من المعصومين عليهم السلام مباشرة»
یعنی اینکه من بگویم یا علی، به من فرزند بده، یا علی روزیام را زیاد کن، یا امام زمان من را حفظ کن، یا امام حسین به من امان بده. مباشرتاً بخواهیم و نگویم از خدا بخواه، آیا این شرک است!؟
عزیزان خوب دقت کنند. نیت طرف هم این است که اینها «خالق» یا «رازق» نیستند اینها وسیلهای به خدا هستند. هر کس میآید اهلبیت را صدا میکند اینها را مظهر اتم اسماء و صفات خدا میداند. آقای «خوئی» جواب داده:
«لا بأس بذلك القصد»
هیچ اشکالی ندارد.
صراط النجاة ( تعليق الميرزا التبريزي ) - السيد الخوئي - ج 1 ص 466، سؤال 1306
آقای «تبریزی» هم اولش دارد: اگر من در یک جا حاشیه نزدم، نظر من هم عین نظر استاد آیتالله العظمی «خوئی» است و ایشان به دو تا آیه استدلال کرده:
(وَابْتَغُوا إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ)
و وسيلهاي براي تقرب به او بجوئيد!
سوره مائده (5) آیه 35
و:
(يبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ)
خودشان وسيلهاي (براي تقرب) به پروردگارشان ميجويند
سوره اسراء (17): آیه 57
این نظر مراجع ما است و این هم نظر این آقای عابدینی است! باز در ادامه آقای «خوئی» و آشیخ «جواد تبریزی» دنباله همان دارند که:
«لا بأس بتوسيطهم والاستشفاع بهم إلى الله تعالى كوسيلة في قضائه هو حوائج المتوسلين»
هیچ اشکالی ندارد ما ائمه را واسطه قرار بدهیم و از اینها طلب کنیم که پیش خدا برای ما شفاعت کنند. مثل وسیلهای در قضای حوائج دیگران.
صراط النجاة ( تعليق الميرزا التبريزي ) - السيد الخوئي - ج 1 ص 468، سؤال 1313
این آقا میگوید عوام، خدا را یک شاهی میدانند، ائمه (علیهم السلام) را کارگزارانش که حوائج مردم را دستهبندی میکنند و به خدا عرضه میکنند!! و این فرمایش آقای «خوئی» است كه میگوید هیچ اشکالی ندارد که ما اینها را واسطه قرار بدهیم و از اینها طلب شفاعت کنیم و خدای عالم هم جوابشان می دهد زیرا:
«لأنه تعالى رغب في التوسل بقوله تعالى وَابْتَغُوا إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ»
مردم را برای توسل به اهلبیت تشویق کرده
صراط النجاة ( تعليق الميرزا التبريزي ) - السيد الخوئي - ج 1 ص 468، سؤال 1313
البته نظرم رفت که اصل سؤال را بخوانم، من عذر میخواهم. عزیزان دقت بکنند سوال کردند:
«المتعارف حال النهوض أو القيام أو حال أي عمل الاستنجاد بالنبي صلى الله عليه وآله وسلم أو الإمام علي أو أحد الأئمة عليهم السلام »
بعضی از مردم میخواهند بلند بشوند یا علی میگویند، میخواهند راه بروند یا علی میگویند، میخواهند کاری انجام بدهند یا علی میگویند، این اشکالی دارد؟
ایشان در اینجا جواب دادند بر اینکه:
«لا بأس بتوسيطهم والاستشفاع بهم إلى الله تعالى كوسيلة في قضائه هو حوائج المتوسلين»
صراط النجاة ( تعليق الميرزا التبريزي ) - السيد الخوئي - ج 1 ص 468، سؤال 1313
به قول معرف میگویند یک دزدی به خانه یک مداحی رفته بود، تمام هست و نیست خانه مداح را جمع کرده بود و بسته بود، سنگین بود مدام یا علی میگفت و نمیتوانست بلند کند.
مداح بدبخت و بیچاره هم از ترسش جرأت نمیکرد با دزد درگیر بشود برگشت گفت: بابا من یک عمری یا حسین گفتم اینها را جمع کردم، شما میخواهی با یک یا علی گفتن اینها را ببری!؟ شما میبینید كه دزدهای ما هم اینطوری هستند!!
این هم که مراجع ما هستند. ما دنبال چه کسی هستیم؟ اینكه اسم سایتشان را «باز اندیشی» میگذارند این باز اندیشی نیست بلكه تخریب اندیشی عقائد شیعه است!
آیا شما بهتر میفهمید یا مراجع ما بهتر میفهمند؟ ما نرفتیم از «شیخ صدوق» و «شیخ طوسی» و «سید مرتضی» و ... بیاوریم، بلکه از مراجعی که همه مردم آنها را میّشناسند و الان هم میلیونها مقلد در سراسر جهان دارند، آوردیم.
آن از فرمایشات آقای «خوئی» و آشیخ «جواد تبریزی» بود. اینجا هم از آقای «سیستانی» سوال کردند:
« فأسأل عن جواز طلب الرزق أو الولد أو الحفظ أو الشفاء من المعصومين مباشرة »
کسی بیاید مباشرتاً از ائمه و معصومین روزی طلب کند و بگوید: یا امام حسین به من روزی بده! یا امام حسین به من خانه بده، امام حسین به من بچه بده! امام حسین من را حفظ کن امام زمان به من شفا بده، آیا این اشکالی دارد یا اشکالی ندارد؟ ایشان برگشت گفت:
«کلا بل لأنهم الوسيلة إلى الله سبحانه وتعالى»
هرگز اشکالی ندارد. اینها وسیله و واسطه بین ما و بین خدای عالم هستند.
« لأنهم لا يفعلون شيئا إلا بإذنه جل وعلا»
بعد ایشان در اینجا میگوید:
« هذا جائز قال سبحانه وتعالى: ( وابتغوا إليه الوسيلة ) »
الفتاوى الميسرة - السيد السيستاني - ص 421
دیگر ما چه بگوییم؟ این نمونهای بود از بیانات مراجع معظم تقلید و یک مسئلهای هم، مرحوم آقا «سید محسن امین» دارد که اجازه بدهید فقط از کتابش بخوانم و دیگر آن مطلب را نیاورم. کتاب «كشف الارتياب في اتباع محمد بن عبد الوهاب».
تقریباً میشود گفت جزو اولین کتابهای ضد وهابی بود که توسط مرحوم «سید محسن امین» صاحب کتاب «اعیان الشیعه» نوشته شده است.
ایشان در اینجا جواب میدهد. این جوابها را دقت کنید. در برابر حرفهای که «محمد ابن عبدالوهاب» زده که میگوید یا علی و یا حسین گفتن شرک است. ایشان میگوید:
«والجواب: إن الدعاء والاستغاثة بغير الله يكون على وجوه ثلاثة»
«استغاثه بغیر الله» کسی استغاثه به غیر خدا کند، پیغمبر که (نستجیر بالله) خدا نیست قطعاً غیر خدا است، امیرالمؤمنین و امام حسین غیر الله هستند، خدا که نیستند.
« يكون على وجوه ثلاثة»
آنهایی که از ائمه حاجت میخواهند سه دسته هستند.
«الأول: أن يهتف باسمه مجردا مثل أن يقول يا محمد يا علي يا عبد القادر يا أولياء الله يا أهل البيت ونحو ذلك.»
کاری ندارد فقط یا محمد بگوید و یا علی بگوید، این یک دسته.
«الثاني: أن يقول يا فلان كن شفيعي إلى الله في قضاء حاجتي أو ادع الله أن يقضيها أو ما شابه ذلك. »
دوم میگوید: یا رسول الله، یا علی، یا امام حسین شفیع من باش در نزد خدا حاجتم برآورده شود یا از خدا بخواه حاجتم را برآورده کند.
الثالث: أن يقول اقض ديني أو اشف مريضي أو انصرني على عدوي وغير ذلك.»
سوم بگوید: یا رسول الله، یا علی قرضم را ادا کن، مریضم را شفا بده، من را در برابر دشمن پیروز گردان و غیر اینها...
بعد میگوید:
«وليس في شئ من هذه الوجوه الثلاثة مانع ولا محذور»
شما میدانید كه مرحوم «سید محسن امین» از فقهای بزرگ و از مبارزین خط مقدم مبارزه با وهابیت است، ایشان هم حرفشان این است. بعد میگوید:
«ولو فرض أننا جهلنا قصده لوجب حمله على ذلك»
که آقای «عابدینی» میگوید اینهای که یا علی و یا حسین میگویند هدفشان خدا است، ظاهراً ایشان علم غیب دارد، یا شیاطین بر او وحی میکنند.
آقای «سید محسن امین» میگوید ما قصد اینها را نمیدانیم چیست، واجب است کلمات اینها را حمل کنیم بر این سه صورتی که گفتیم اشکالی ندارد، نه بیاییم بگوییم وقتی یا علی میگوید مرادش خدا است. یا حسین میگوید مراد از امام حسین، خدا است.
«سواء صدر من عارف أو عامي»
چرا ما باید حمل صحت کنیم؟
«لوجوب حمل أفعال المسلمين وأقوالهم على الصحة مهما أمكن»
مادامی که امکانپذیر است باید افعال مسلمین را حمل بر صحت کنیم!
«حتى يعلم الفساد»
بله یک دفعه یک کسی، مثل بعضی از افراد زمان ائمه (علیهم السلام) نسبت به ائمه ادعای الوهیت و نبوت میکردند، آنها مرتد، کافر و واجب القتل هستند در آن هیچ شک و شبههای نیست.
«وعدم جواز تكفير المقر بالشهادتين»
و ما نمیتوانیم کسی که «مقرِّ بالشهادتین» است تکفیر کنیم.
كشف الارتياب في أتباع محمد بن عبد الوهاب - السيد محسن الأمين - ص 234
این در حقیقت دو تا جوابی بود که ما به این آقا دادیم و گفتیم آقایان بیایند عبارتهای این آقا را دوباره مرور بکنند و اشکالهای قسمت آداب دعا، قسمت دوم را ببینید که این آقا چه حرفهای دارد.
بعد میآورد می گوید: مشکل این است که ما «ایرانیان»، «عربی» بلد نیستیم. آقای «عابدینی» شما بزرگواری کنید به جای اینکه کانالی درست کنید عقائد شیعه را اینطور تار و مار کنید و افتراء شرک و کفر به مسلمانها ببندید، یک کلاس «عربی» راه بیاندازید، ثبت نام کنید که مردم «ایران» بیایند و در محضر شما «عربی» یاد بگیرند.
حالا فرض بفرمایید چهار تا عوام «عربی» بلد نیستند، آیا آقای «سیستانی» هم «عربی» بلد نیست؟ آشیخ «جواد تبریزی» «عربی» بلد نیست؟ «سید محسن امین» که اصالتاً عرب است «عربی» بلد نیست؟ مراجع ما «عربی» بلد نیستند؟
ما نمیدانیم ایشان چطوری است؟ شاید پولهای کلانی از ناحیه وهابیت و ناحیه بعضی از مغرضین و کسانی که فساد سیاسی و ... دارند میخواهند ایشان را در برابر دیگران عَلَم کنند پولهای کلانی در اختیار ایشان قرار دادند، ما نمیدانیم و نمیگوییم.
یا اینکه ایشان رفیقهای نابابی دارد و آنها دارند ایشان را تحریک میکنند، یا بعضی از اساتید نابابی داشته که افکار باطل را در ذهن ایشان آورده؛ ما نمیدانیم قضیه چه است؟
یا شاید لقمههای حرامی خورده و نتیجه لقمههای حرام، این چنین حرفهای نادرست نسبت به شیعه است. یا یک گناهی کرده، نتیجه همان آیه شریفهای که حضرت زینب در برابر «یزید» خواند:
(ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يسْتَهْزِئُونَ)
سپس سرانجام کساني که اعمال بد مرتکب شدند به جايي رسيد که آيات خدا را تکذيب کردند و آن را به مسخره گرفتند!
سوره روم (30): آیه 10
یا اینکه خدای نکرده، خدای نکرده، (نستجیر بالله) لقمه حرامی است که پدرش در اختیارش قرار داده، یا شیر ناپاکی است که خورده؛ ما اینها را نمیگوییم؛ ولی بعضیها دارند نسبت به ایشان در فضای مجازی اینها را میگویند. وقتی شما اینطور حرفها را مطرح میکنید دیگران هم حرفهای نسبت به شما میگویند.
از شش تا پاسخ دو تا را ما امروز عرض کردیم چهار تا پاسخ دیگری هم است که ان شاء الله اینها را در جلسه بعد مطرح میکنیم.
پرسش:
نظرتان درباره مفاتیح نوین چیست؟
پاسخ:
غیر از «مفاتیح الجنان آشیخ عباس قمی» دیگر مفاتیحها به من حال نمیدهد، شاید مشکل مال من است.
من با پسر ایشان آقای «مصباحزاده» در یک سفر حج باهم، هم اتاق بودیم که ایشان چند سال قبل مرحوم شدند و آخرین فرزند صاحب مفاتیح بود.
از ایشان سوال کردم این همه کتاب دعا نوشته شده، «شیخ طوسی» «مصباح المتهجد» را نوشت، «کفعمی» کتاب «بلد الأمین» را نوشت و دیگران و دیگران ولی هیچ کتاب دعائی مثل «مفاتیح الجنان» جهانگیر نشده است. ما حتی خارج هم میرویم در بعضی از خانهها قرآن نیست ولی «مفاتیح» است.
گفت پدرم از همان اولین کلمهای که برای مفاتیح شروع کرد ثواب کسانی که مفاتیح میخوانند به روح پاک حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) هدیه کرد. شاید علت فراگیر شدن مفاتیح این باشد.
بزرگواران و مراجع دیگر هم کتاب دعا نوشتند ولی این کتابها یک دفعه چاپ خورده و به چاپ دوم و سوم نرسیده؛ اضافه برآن حدیث «من بلغ»، به تعبیر حضرت «امام» از احادیث قطعیه متواتره است.
تسامح در ادله سنن را ما همه جا قبول کردیم. این را ائمه فرموده باشند یا نفرموده باشند، فرمود اگر کسی دعایی را بخواند به این نیت که ما گفتهایم خدای عالم آن ثوابی که در آنجا نوشته شده به او میدهد؛ «وان لم اقلهُ» اگر چه منِ پیغمبر نگفته باشم.
پرسش:
اگر قرار باشد یا محمد، یا علی و هر نوع توسل به ائمه معصومین شرک باشد، باید گفت تمام بشر مشرک هستند؛ چون همه از همدیگر کمک میگیرند.
پاسخ:
این همان عبارتی است که آقای «ابن حجر مکی» در رد وهابیت آورده است. ایشان دو تا کتاب در رد وهابیت دارد. اگر حافظهام یاری کند یکی «فتنة الوهابیه» است. یکی هم کتاب «الجوهر المنظم» یک کتاب خیلی خوبی است. تقریباً مطالب فقهی خیلی خوبی هم دارد، این کتاب تألیف «ابن حجر هیثمی» است.
کتاب «فتنة الوهابیه» ایشان كه خیلی در این کتاب غوغا کرده و به زیبایی مطرح کرده كتاب كوچكی هم است.
ایشان دو تا کتاب علیه وهابیت نوشته و در این دو تا کتابش نوشته که اگر چنانچه عقیده وهابیت صحیح باشد تمام مسلمانها مشرک هستند، تمام مردم روی زمین مشرک هستند؛ چون از همدیگر کمک میخواهند، حتی همین وهابیها به خانمش بگوید به من آب بده، آیا این «من غیر الله استعین» است یا نه؟ به فرزندش میگوید خودکار را به من بده، آیا این استعانت از غیر الله است یا نه؟
جناب آقای «ابن حجر هیتمی» یا «مکی» متوفای 974 در کتابهای مختلفش دارد. من دو تا گفتم، ایشان سه چهار تا کتاب علیه وهابیت دارد. ایشان در آنجا کاملاً این بحث را مطرح کردند. ایشان آدم ملائی است البته از نظر قدرت علمی به «ابن حجر عسقلانی» نمیرسد.
من در ماه رمضان یک پیامی برای آقای عابدینی فرستادم و گفتم به کوری چشم کسانی که «الهی عظم البلاء» را شرک میدانند، الحمدلله تمام رسانههای ما و کانالهای تلویزیون یك، دو، سه، چهار و پنج... همه كانالها بعد از افطار دعای «الهی عظم البلاء» را میخوانند و تمام مؤمنین، مؤمنات، مسلمانها، علماء، مراجع هم، هم صدا با صدا و سیما، دعای «الهی عظم البلاء» را میخوانند.
پرسش:
آیا خواندن «الهی عظم البلاء» در نماز، از نماز محسوب میشود؟
پاسخ:
در سر درس، بعضی از آقایان بزرگواران اشکال کردند و گفتند که در قنوت نماز و ... «یا محمدُ یا علی» در نماز نگویید. بنده عرض کردم نظر بنده مخالف است.
دلیل هم برای این دارم. «السلامُ علیکَ ایها النبی»؛ یعنی السلام علیکَ یا رسول الله. اگر خطاب به غیر خدا در نماز مبطل باشد، «السلامُ علیکَ یا رسول الله» باید مبطل باشد. در سجده سهو میخوانیم:
«بسم الله وبالله السلام علیک ایها النبی ورحمة الله وبرکاته»
هر کس مقلد هر مرجعی است نظر آن مرجع برایشان محترم است. اتفاقاً من آخرین جوابی که دادم، جواب ظاهرا ششم باشد، آمدم تمام مصادر «الهی عظم البلاء» را آوردم. از مرحوم «سید ابن طاوس»، «شیخ مفید»، «شیخ طوسی» و دیگر بزرگان که اینها میگویند در قنوت نماز وِتْر، «یا محمدُ یا علی، یا علیُ یا محمد» بگویید.
در قنوت نماز وُتیرَه برای نافله نماز عشاء، «یا محمدُ یا علی» بگویید، در نماز حاجت «یا محمدُ یا علی» بگویید. بعد از نماز حضرت ولیعصر، توسل به حضرت ولیعصر «یا محمدُ یا علی» بگویید.
من چندین روایت ان شاء الله برای شما میخوانم. حداقلش این روایات مستفیض است که صدا کردن ائمه در قنوت نماز اشکالی ندارد.
ولی عرض کردم نظر مراجع بزرگوار برای ما محترم است، روی چشم ما جا دارد و هر کس مقلد هر مرجعی است باید طبق فتوای مرجع خودشان عمل کند.
پرسش:
از آیتالله «شبیری» سوال کردند، فرمودند اشکالی ندارد.
پاسخ:
البته بنده ندیدم. اگر دوستان بزرگواری کنند فرمایشات «آیتالله شبیری» را برای ما ارسال بکنند از ایشان ممنون میشویم، خود آقای «شبیری» هم فرمودند اشکال ندارد. البته بنده خودم معتقد هستم و خیلی رک بگویم «آیتالله شبیری» را از بسیاری از مراجع اعلم میدانم.
من 14 سال پای درس ایشان بودم و درس دیگر مراجع را هم من دیدم، نظر من برای خود من محترم است و من دیگران را کار ندارم. ولی حداقل این است که این مراجع با همدیگر هم سطح هستند.
طبق فتوای همه مراجع، اگر مراجع یک زمان هم سطح بودند آدم میتواند قسمتی از احکام را به فتوای این مرجع، قسمتی به فتوای آن مرجع عمل كند.
یک روزی ما در خدمت حاج آقای «شبیری» در ماشین بودیم و به طرف منزل ایشان میرفتیم و خود من راننده بودم، ایشان گفت آن مجتهدی اعلم است كه شهریه زیاد بدهد و نماز خواندن و ... را خیلی آسان بگیرد. اگر یک مجتهدی بگوید نماز واجب نیست، دیگر اعلم العلماء است و هیچ شک و شبههی در آن نیست.
ولی الان، آقایان یک مقداری راحت طلب هستند. میتوانند فرض بفرمایند ده تا مسئله به فتوای آیتالله العظمی «سیستانی» عمل کنند، ده تا مسئله به فتوای آیتالله العظمی «وحید خراسانی» عمل کنند، ده تا فتوا به فتوای آیتالله العظمی «صافی» عمل كنند و همینطور ده تا مسئله را به فتوای آیتالله العظمی «شبیری زنجانی» عمل کنند میتواند به این شکل باشد.
البته اگر نظر آقایان هم این باشد که این مراجع بزرگوار از نظر علم در یک سطح هستند؛ ولی اگر برای کسی ثابت بشود که یک مرجع، اعلم است نمیتواند به فتوای غیر اعلم عمل کند، الا اینکه یک کسی اهل احتیاط باشد آن دیگر «یا محمدا یا رسول الله» است باید سختترین اعمال را انجام بدهد.
ما دفعه اولی که به «مکه» مشرف میشدیم، رفتیم از آیتالله «شبیری زنجانی» خداحافظی کنیم، ایشان به من امر کردند فلانی دارید به «مکه» میروید، نگویید نظر من یا فلان مرجع این است؛ «احوط الاقوال» را در «مکه» شما انجام بدهید.
ما هم گفتیم سمعاً وطاعتاً. ما از بای بسم الله که احرام بستیم، احوط الأقوال تمام مراجع زنده را تا آخرین روزی که از «مکه» بیرون آمدیم عمل کردیم الحمد لله. حالا قبول کردنش مانده به خدای عالم دیگر ما نمیدانیم.
با توجه به اینكه دوستان غالبا اظهار كردند كه فردا هم تشریف دارند، ما ان شاء الله فردا به حول و قوه الهی در خدمت عزیزان هستیم و الباقی بحثی را كه امروز شروع كرده بودیم دو تا جواب را امروز گفتیم، چهار تا جواب دیگر را هم فردا عرض میكنیم.
گرچه ممكن است یك روزه تمام نشود، اصلا خود روایاتی كه ما جمع كردیم به گمانم بالای چهل روایت هست که من جمع کردم از علمای بزرگ در رابطه با «الهی عظم البلاء»، «یا محمدُ یا علی»، «یا محمدُ یا جبرئیل» از کتاب «کافی»، «تهذیب شیخ طوسی»، «من لایحضر الفقیه»، «وسائل»، «مستدرک»؛ کتابهای «سید مرتضی» و ... همه اینها را من ماه رمضان که فرصتی بود جمع کردم.
درست است كه کرونا یک بلای بزرگی بود ولی نعمت بزرگی هم بود. در روایت ما داریم:
«یا من أخفی نعمه في بلائه»
بعضی از نعمتها را خدای عالم در درون بلاهایش مخفی کرده، اینکه ما خانه نشین شدیم یک سری کارهای اینطوری ما در ماه رمضان کردیم که ان شاء الله در خدمت عزیزان هستیم.
«والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته»
اقای قزوینی فرمودند"""ما اینها را به صورت مقالهای نوشتیم كه امیدواریم ان شاء الله امروز و فردا روی سایت قرار بگیرد. من شبهات را مطرح میكنم و عرض می کنم که در مواجهه این شبهات، ما چطوری جواب بدهیم و جوابها چطور دسته بندی بشود؛ این خیلی مهم است."""""""
منظور ایشان کدام مقاله هست؟ لطفا ادرس این مقاله؛ اگر هست ذکر بفرمایید
ممنون
پاسخ: