2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
بررسی شبهاتی پیرامون شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) (2)
کد مطلب: ١٠٧٥٣ تاریخ انتشار: ١٦ بهمن ١٣٩٥ - ١٠:٣٢ تعداد بازدید: 3503
خارج کلام مقارن » شبهات شهادت حضرت زهرا (س)
بررسی شبهاتی پیرامون شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) (2)

جلسه پنجاه و پنجم 95/11/12

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه پنجاه و پنجم 95/11/12

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی أعدائهم أعداء الله الی یوم لقاء الله

ما در رابطه با شبهاتی که وهابیت نسبت به حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) مطرح کردند، مطالبی را بیان کردیم و عرض کردیم بحث تهدید از مباحث قطعیه است و در کتب اهل سنت هم با سندهای صحیح و معتبر آمده است و راهی برای انکار آن نیست.

همچنین در مورد قضیه پشیمانی خلیفه اول از حمله به منزل حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) مطالبی را بیان کردیم. «بلاذری» در کتاب «أنساب الأشراف» مطالبی در این رابطه بیان کرده است. در کتاب «تاریخ طبری» وارد شده است که ابوبکر می گوید:

«فوددت أنی لم أکشف بیت فاطمة عن شیء»

تاریخ الطبری، اسم المؤلف: لأبی جعفر محمد بن جریر الطبری، دار النشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، ج 2، ص 353، باب ذکر أسماء قضاته وکتابه وعماله علی الصدقات

همچنین آقای «طبرانی» در کتاب «معجم الکبیر» جلد یک صفحه 62 این روایت را آورده و می‌گوید:

«فَوَدِدْتُ أَنِّی لم أَکنْ کشَفْتُ بَیتَ فَاطِمَةَ وَتَرَکتُهُ وَأَنْ أَغْلِقَ عَلَی الْحَرْبَ»

اگرچه به عنوان سنگر جنگی هم بود، ای کاش من به خانه حضرت فاطمه بی‌احترامی نمی‌کردم.

المعجم الکبیر، اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی، دار النشر: مکتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج 1، ص 62، ح 43

همچنین آقای «ذهبی» در کتاب «تاریخ الإسلام» جلد 3 صفحه 117 می‌گوید:

«وددت أنی لم أکن کشفت بیت فاطمة وأن أغلق علی الحرب»

تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، اسم المؤلف: شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان الذهبی، دار النشر: دار الکتاب العربی - لبنان/ بیروت - 1407 هـ - 1987 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. عمر عبد السلام تدمری، ج 3، ص 117

این روایت با سندهای صحیح بیان شده است. «ضیاءالدین مقدسی» در کتاب «الأحادیث المختارة» جلد 1 صفحه 89 می‌گوید: روایت حسن است. همچنین آقای «سیوطی» در کتاب «مسند فاطمة» می‌گوید:

«إنه حدیث حسن»

اگر این روایت حدیث حسن هم نباشد، به قدری روایات زیاد است که دیگر شکی در صحت روایت نیست. شاید بیشتر از 12 سند ماجرای پشیمانی ابوبکر از حمله به منزل حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) با تعبیر:

«لم أَکنْ کشَفْتُ بَیتَ فَاطِمَةَ وَتَرَکتُهُ وَأَنْ أَغْلِقَ عَلَی الْحَرْبَ»

را بیان کرده است. بحث تهدید نیست، بلکه بحث ورود به منزل حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) مطرح شده است. «ابن تیمیه» هم در کتاب «منهاج السنة» جلد 8 صفحه 291 می‌گوید:

«وَغَایةُ مَا یقَالُ: إِنَّهُ کبَسَ الْبَیتَ»

منهاج السنة النبویة، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ج 8، ص 291

«کبَسَ» به معنای به زور وارد خانه شدن است. این عبارت به معنای تهدید تنها نیست، بلکه عمل هم بوده است. حال اینکه در وسط چه اتفاقاتی افتاده است، آقایان مطرح نمی‌کنند.

این موارد قطعی است و شکی هم در آن نیست. آنچه مطرح است که آقایان امروزه مطرح می‌کنند، این است که ابوبکر و عمر تهدید کرد و تهدید در سنت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) هم آمده است.

در کتاب «صحیح بخاری» جلد اول صفحه 231 حدیث 618 وارد شده است که پیغمبر اکرم فرمودند:

«وَالَّذِی نَفْسِی بیده لقد هَمَمْتُ أَنْ آمُرَ بِحَطَبٍ فَیحْطَبَ»

قسم به خدایی که جان من در دست اوست من می‌خواستم تصمیم بگیرم که آتشی روشن کنم.

«ثُمَّ آمُرَ بِالصَّلَاةِ فَیؤَذَّنَ لها»

سپس دستور بدهم برای نماز اذان بگویند.

«ثُمَّ آمُرَ رَجُلًا فَیؤُمَّ الناس ثُمَّ أُخَالِفَ إلی رِجَالٍ»

سپس بگویم یکی از صحابه جلو بیفتد برای نماز جماعت و بروم خانه‌های بعضی افراد را سرکشی کنم.

«فَأُحَرِّقَ علیهم بُیوتَهُمْ»

خانه‌های آن‌ها را آتش بزنم.

«وَالَّذِی نَفْسِی بیده لو یعْلَمُ أَحَدُهُمْ أَنَّهُ یجِدُ عَرْقًا سَمِینًا أو مِرْمَاتَینِ حَسَنَتَینِ لَشَهِدَ الْعِشَاءَ»

اگر این‌هایی که به نماز جماعت نمی‌آیند اینجا یک استخوان گوشت‌داری پیدا می‌شد یا تیر آموزشی در اینجا تقسیم می‌کردند، آن‌ها برای نماز جماعت دست و پا می‌شکستند و می‌آمدند.

الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 1، ص 231، ح 618

در این روایت وارد شده است که به دلیل اینکه نه اینجا استخوان گوشت داری هست و نه تیرهای آموزشی تقسیم می‌شود، کسی برای نماز نمی‌آید.

حال اینکه این روایت با روحیه رسول گرامی اسلام سازگار هست یا نیست و اصلاً این ادبیات، ادبیاتی است که مناسب پیغمبر اکرم هست یا نه؛ کاری به او نداریم. ولی این مطلب صحیح است که در اینجا تهدید نسبت به کسانی که در نماز جماعت حاضر نمی‌شوند، وارد شده است.

پرسش:

این مطالب با آیات قرآن کریم سازگار نیست.

پاسخ:

حالا اینکه با آیات قرآن کریم سازگار هست یا نه بعداً مطالبی را بیان می‌کنیم. قرآن کریم می‌فرماید:

(فَمَنْ شاءَ فَلْیؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیکفُر)

هر که خواهد ایمان بیاورد و هر که خواهد منکر شود.

سوره کهف (18): آیه 29

پرسش:

آیه سوره مبارکه جمعه است که مردم در وسط نماز متفرق شدند.

پاسخ:

بله این آیه هم هست و پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) هم هیچ عکس العملی نشان ندادند. نه تنها نیامده بودند، بلکه آمده بودند و وسط نماز جماعت، آن هم نمازجمعه به هنگام خواندن خطبه‌ای که به جای نماز است پراکنده شدند! در حقیقت وسط نماز جماعت همگی بلند شدند و بیرون رفتند.

و یا در کتاب «صحیح مسلم» وارد شده است:

«وَإِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِی أَنْ أُحَرِّقَ قُرَیشًا»

خداوند به من دستور داده است که قریش را بسوزانم.

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 2197، ح 2865

این روایات، روایاتی است که آقایان اهل سنت آوردند. البته در کتب شیعه هم بعضی روایات در این زمینه وارد شده است. در مورد اینکه این روایات با روح قرآن کریم سازگار نیست، ده دوازده جواب بیان کردیم که ان‌شاءالله عرض خواهم کرد.

مبحثی که امروز می‌خواهم به آن بپردازم، این است که آنچه در کتب شیعه آمده است این است که رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) دستور داد کسانی که در نماز جماعت نمی‌آیند را آتش بزنند. بنابراین تهدید و دستور عمر با روایات شیعیان منافات ندارد. الآن این مسئله مطرح هست!

بنده جواب این ادعا را به طور جداگانه عرض خواهم کرد، اما در کتاب «وسائل الشیعه» جلد پنجم صفحه 194 روایتی وارد شده است که می‌گوید امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید:

«إِنَّ أُنَاساً کانُوا عَلَی عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص- أَبْطَئُوا عَنِ الصَّلَاةِ فِی الْمَسْجِدِ»

افرادی در زمان پیغمبر سهل انگار بودند و برایشان سنگین بود که به مسجد بیایند و در نماز جماعت شرکت کنند.

«فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَیوشِک قَوْمٌ یدَعُونَ الصَّلَاةَ فِی الْمَسْجِدِ»

قومی که نماز را در مسجد ترک می‌کنند.

«أَنْ نَأْمُرَ بِحَطَبٍ فَیوضَعَ عَلَی أَبْوَابِهِمْ فَتُوقَدَ عَلَیهِمْ نَارٌ فَتُحْرَقَ عَلَیهِمْ بُیوتُهُمْ»

کسانی که نماز جماعت را رها کرده‌اند خیلی دور نیست که دستور بدهم هیزمی در خانه آن‌ها جمع کنند و خانه‌های آن‌ها را آتش بزنم.

وسائل الشیعة، نویسنده: شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج 5، ص 194، ح 6311

سند روایت صحیح است و ما از نظر سند مشکلی نداریم. راویان این روایت «الْحُسَینِ بْنِ سَعِیدٍ» هست که در وثاقت او شکی نداریم و همچنین «النَّضْرِ» که همان «نضر بن سوید» است که در وثاقت او شکی نیست.

همچنین راوی دیگر «ابْنِ سِنَانٍ» که همان «عبدالله بن سنان» است؛ نه «محمد بن سنان» که مختلفٌ فیه است. این دو با هم برادر نیستند؛ «عبدالله» از اصحاب امام صادق (علیه السلام) است و در زمان امام صادق از دنیا رفته است. و «محمد بن سنان» از اصحاب امام کاظم (علیه السلام) هست. آنچه حافظه‌ام یاری می‌کند، این است که این شخص در زمان امام جواد (علیه السلام) هم در قید حیات بوده است.

البته ما خودمان روایات «محمد بن سنان» را هم حجت می‌دانیم؛ روایاتی که در مذمت او هست، در حدی نیست که روایت او را از اعتبار ساقط کند. در هر صورت «محمد بن سنان» مختلفٌ فیه است، اما وثاقت «عبدالله بن سنان» متفقٌ فیه است؛ لذا روایت از نظر سند هیچ مشکلی ندارد.

دو صفحه بعد روایت دیگری وارد شده است که می‌گوید:

«أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع بَلَغَهُ أَنَّ قَوْماً لَا یحْضُرُونَ الصَّلَاةَ فِی الْمَسْجِدِ فَخَطَبَ فَقَالَ إِنَّ قَوْماً لَا یحْضُرُونَ الصَّلَاةَ مَعَنَا فِی مَسَاجِدِنَا فَلَا یؤَاکلُونَا وَ لَا یشَارِبُونَا وَ لَا یشَاوِرُونَا وَ لَا ینَاکحُونَا وَ لَا یأْخُذُوا مِنْ فَیئِنَا شَیئاً أَوْ یحْضُرُوا مَعَنَا صَلَاتَنَا جَمَاعَةً»

آدم‌هایی هستند که نه با ما نماز می‌خوانند، نه مسجد ما می‌آیند، نه با ما هم غذا می‌شوند، نه آب‌هایی که به آن‌ها می‌دهیم می‌خورند، نه با ما مشورت نمی‌کنند، نه با ما ازدواج می‌کنند، از بیت المال ما نمی‌گیرند و در نماز جماعت ما هم شرکت نمی‌کنند.

«وَ إِنِّی لَأُوشِک أَنْ آمُرَ لَهُمْ بِنَارٍ تُشْعَلُ فِی دُورِهِمْ فَأُحْرِقَهَا عَلَیهِمْ أَوْ ینْتَهُونَ»

بعید نیست که من دستور بدهم خانه‌های آن‌ها را آتش بزنند تا دست از این کارشان بردارند.

وسائل الشیعة، نویسنده: شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج 5، ص 196، ح 6318

سند روایت هم باز از نظر رجالی کاملاً صحیح است. باز روایت دیگری داریم که البته مرسل و ضعیف است که می‌گوید:

«وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِقَوْمٍ لَتَحْضُرُنَّ الْمَسْجِدَ أَوْ لَأُحْرِقَنَّ عَلَیکمْ مَنَازِلَکمْ»

وسائل الشیعة، نویسنده: شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج 8، ص 291، ح 10697

روایت دیگر در همین کتاب است که می گوید:

«صَلَّی رَسُولُ اللَّهِ ص الْفَجْرَ فَأَقْبَلُ بِوَجْهِهِ عَلَی أَصْحَابِهِ فَسَأَلَ عَنْ أُنَاسٍ یسَمِّیهِمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَقَالَ هَلْ حَضَرُوا الصَّلَاةَ فَقَالُوا لَا یا رَسُولَ اللَّهِ-»

سپس دارد که:

«فَقَالَ أَ غُیبٌ هُمْ»

آیا این افراد به مسافرت رفتند که نمی‌آیند؟!

«قَالُوا لَا فَقَالَ أَمَا إِنَّهُ لَیسَ مِنْ صَلَاةٍ أَشَدَّ عَلَی الْمُنَافِقِینَ مِنْ هَذِهِ الصَّلَاةِ وَ الْعِشَاءِ وَ لَوْ عَلِمُوا أَی فَضْلٍ فِیهِمَا لَأَتَوْهُمَا وَ لَوْ حَبْواً»

وسائل الشیعة، نویسنده: شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج 8، ص 294، ح 10706

رسول گرامی اسلام فرمودند: اگر این افراد می‌دانستند که نماز جماعت چه فضیلتی دارد، ولو بر روی برف سینه‌خیز راه می‌رفتند و به نماز می‌آمدند. سند «شیخ صدوق» و همچنین «محاسن» اثر «برقی» همگی صحیح است.

این روایات، تمام روایاتی است که در مصادر شیعه مبنی بر دستور حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) و رسول گرامی اسلام بر احراق خانه کسانی که به نماز جماعت حاضر نمی‌شوند، وارد شده است.

اینها می گویند که نماز جماعت به اندازه بیعت برای خلیفه مسلمین اهمیت ندارد. بیعت بر خلیفه مسلمین از اوجب واجبات است و شما حتی آن را از اصول دین می‌دانید، اما نماز جماعت مستحب است. زمانی که در مستحب دستور بر آتش زدن باشد، قطعاً در بالاتر از مستحب هم به طریق اولی لازم است. در این زمینه جواب‌هایی دادیم؛

جواب اول: مرحوم «شیخ آقا رضا همدانی» در کتاب «مصباح الفقیه» می‌گوید: روایاتی که ما از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) داریم، این است که پیغمبر اکرم با تمام همسایگان مسجد شرط کرده بود و عهد و پیمان بسته بودند که به نماز جماعت شرکت کنند. همان‌طور که در روایت وارد شده است:

«لَا صَلَاةَ لِجَارِ الْمَسْجِدِ إِلَّا فِی الْمَسْجِد»

وسائل الشیعة، نویسنده: شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج 5، ص 194، ح 6310

همچنین در روایت بعدی وارد شده است که می‌گوید:

«اشْتَرَطَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَی جِیرَانِ الْمَسْجِدِ شُهُودَ الصَّلَاةِ»

پیغمبر اکرم شرط کرده بود که مردم موقع نماز جماعت به مسجد بیایند.

سپس حضرت فرمودند:

«وَ قَالَ لَینْتَهِینَّ أَقْوَامٌ لَا یشْهَدُونَ الصَّلَاةَ أَوْ لآَمُرَنَّ مُؤَذِّناً یؤَذِّنُ ثُمَّ یقِیمُ ثُمَّ لآَمُرَنَّ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَیتِی وَ هُوَ عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ فَلَیحْرِقَنَّ عَلَی أَقْوَامٍ بُیوتَهُمْ بِحُزَمِ الْحَطَبِ لِأَنَّهُمْ لَا یأْتُونَ الصَّلَاةَ»

وسائل الشیعة، نویسنده: شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج 5، ص 195، ح 6315

بنابراین این مسئله تخصصا از قضیه بحث ما خارج شده است. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) با این افراد معاهده‌ای بسته است که به مسجد بیایند و برخلاف شرط عمل کردند؛ حال آنکه در بحث خلافت چنین چیزی وجود ندارد.

سند روایت هم کاملاً صحیح است و همچنین در کتاب «أمالی» اثر «شیخ صدوق» و هم در «محاسن» اثر «برقی» آمده است.

پرسش:

تخلف از شرط لزوماً اشکال دارد؟

پاسخ:

شاید پیغمبر اکرم شرط کرده باشند که اگر نیامدند خانه‌هایشان را آتش می‌زنند، آن‌ها قبول نکردند.

پرسش:

روایتی وجود دارد که پیغمبر اکرم احراق را انجام داده باشند؟!

پاسخ:

نه، ما روایتی در این خصوص نداریم. این جواب، یکی از جواب‌هاست.

جواب دوم: این است کسانی که به مسجد نمی‌آمدند، جمله‌ای از منافقین بودند که با نیامدن به مسجد روحیه مسلمانان را تضعیف می‌کردند و باعث می‌شدند مسلمانان هم در مسجد نیایند.

این مسئله باعث می‌شد مسلمانان با نیامدن به مسجد از احکام و شرایع و قضایا بی‌خبر بمانند و در مسجد هم رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) با موعظه مردم را برای جنگ آماده می‌کردند و یا اینکه از توطئه‌های دشمن باخبر می‌کردند.

در حقیقت منافقین کارشکنی اساسی در مدینه به راه انداخته بودند. تنها مسئله عدم حضور در جماعت نبود؛ به دلیل اینکه این افراد فتنه و توطئه می‌کردند رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) چنین فرمایشی فرمودند که آن هم در حد تهدید است.

رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) تنها تهدید کردند که اگر آن‌ها نیایند، من چنین و چنان می‌کنم. ما یک مورد هم سراغ نداریم که رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) این مسئله را عملی کرده باشند!

این مسئله همانند مسئله مسجد ضرار است که جمعیت را به آنجا می‌بردند و پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) دستور دادند تا مسجد را ویران کردند؛ اما رسول گرامی اسلام نسبت به آتش زدن خانه منافقین اقدامی نکردند.

در کتاب «المصنف» اثر «ابن ابی شیبه» در رابطه با صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) روایاتی وارد شده است که می‌گوید: زمانی که خلیفه دوم در خانه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) آمد، گفت:

«وأیم الله ما ذاک بمانعی ان اجتمع هؤلاء النفر عندک إن أمرتهم أن یحرق علیهم البیت»

به خدا قسم هیچ چیزی مانع من نیست اگر افرادی که آنجا آمدند در خانه علی بن أبی طالب برای بیعت نیایند، خانه را بر آن‌ها به آتش می‌کشم.

صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمودند:

«قال فلما خرج عمر جاؤوها فقالت تعلمون أن عمر قد جاءنی وقد حلف بالله لئن عدتم لیحرقن علیکم البیت وأیم الله لیمضین لما حلف علیه»

به خدا قسم عمر به قسمی که خورده است، عمل خواهد کرد.

الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبة الکوفی، دار النشر: مکتبة الرشد - الریاض - 1409، الطبعة: الأولی، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ج 7، ص 432، ح 37045

تفاوت تهدید عمر با رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) این است که رسول گرامی اسلام تنها تهدید کردند تا منافقین دست از توطئه بردارند، اما در مورد تهدید خلیفه دوم صدیقه طاهره (سلام الله علیها) قسم می‌خورد که «عمربن خطاب» قسم خود را عملی خواهد کرد.

پرسش:

استاد تهدید به احراق در آن زمان مرسوم بوده است؟!

پاسخ:

ببینید کاری با مرسوم بودن یا نبودن نداریم، ما تنها یک سؤال از اهل سنت داریم. اگر چنانچه عدم حضور در بیعت ایراد دارد و هجوم به خانه و تهدید را به دنبال دارد؛ غیر از حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) صدها نفر دیگر هم بیعت نکردند. «عباس» عموی پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) بیعت نکرد، «سعد بن عباده» تا آخر عمر هم بیعت نکردند. ما اسامی حدود 70 نفر از صحابه را داریم که با ابوبکر بیعت نکردند.

سؤال ما اینجاست که چطور شد در میان افرادی که بیعت نکردند، تنها خانه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) مورد تهدید قرار گرفت؛ نه خانه دیگران!؟

پرسش:

دیگران مدعی خلافت نبودند.

پاسخ:

دیگران هم مدعی بودند؛ «سعد بن عباده» که مدعی خلافت بود. «سعد بن عباده» مدعی بود و تا آخر عمر هم بیعت نکرد و گفت: اگر من نیرو داشته باشم در برابر ابوبکر قیام می‌کنم و با آن‌ها می‌جنگم.

بنابراین روایتی پشیمانی که از ابوبکر خواندیم، نشانگر این است که خلیفه دوم آمده و به تهدید خود هم عمل کرده است و وارد منزل حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) شده است و با افرادی هم که در آنجا بودند درگیر شدند. در این میان «زبیر» شمشیر کشید و «خالد» شمشیر او را گرفت و بر زمین زد و شمشیر او شکسته است.

بنابراین تفاوت تهدید رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) و حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) این است که تهدید آن بزرگواران تنها تهدید بود، اما ماجرای ابوبکر و عمر عمل به تهدید بوده است؛ این مسائل قابل مقایسه با یکدیگر نیستند.

قضیه دیگری که در اینجا وجود دارد، این است که در روایتی پیغمبر فرمودند:

«لَوْلا ما فی الْبُیوتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالذُّرِّیةِ لأقمت صَلاَةَ الْعِشَاءِ وَأَمَرْتُ فتیانی یحَرِّقُونَ ما فی الْبُیوتِ بِالنَّارِ»

اگر در خانه منافقین زن و بچه وجود نداشت، من نماز عشاء را شروع می‌کردم و به بنی هاشم دستور می‌دادم منزل هرکسی که نیامده است را به آتش بکشند.

مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 2، ص 367، ح 8782

این روایت همچنین در کتاب «تفسیر ابن کثیر» جلد یک صفحه 581 وارد شده است. همچنین خلیفه دوم می‌گوید:

«والذی نفس عمر بیده لتخرجن أو لأحرقنها علی من فی‌ها فقیل له یا أبا حفص إن فیها فاطمة فقال وإن»

الإمامة والسیاسة، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتیبة الدینوری، سنة الولادة / سنة الوفاة 276 هـ.، تحقیق خلیل المنصور، الناشر دار الکتب العلمیة، سنة النشر 1418 هـ - 1997 م.، مکان النشر بیروت، ج 1، ص 16، باب کیف کانت بیعة علی بن أبی طالب کرم الله وجهه

مشاهده کنید که تفاوت راه از کجا تا کجا هست. آقای «عمر رضا کحاله» در کتاب «أعلام النساء» جلد 4 صفحه 114 این را آورده است. همچنین آقای «شهرستانی» در کتاب «الملل و النحل» این روایت را بیان کرده است. او می‌نویسد:

«وکان یصیح احرقوا دارها بمن فی‌ها وما کان فی الدار غیر علی وفاطمة والحسن والحسین»

الملل والنحل، اسم المؤلف: محمد بن عبد الکریم بن أبی بکر أحمد الشهرستانی، دار النشر: دار المعرفة - بیروت - 1404، تحقیق: محمد سید کیلانی، ج 1، ص 57، باب التاسعة قوله فی اعجاز القرآن انه من حیث الاخبار عن الامور الماضیة

این تفاوت این دو تهدید است؛ رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) می‌فرماید: اگر زن و بچه در خانه‌های منافقین نبود، دستور می‌دادم اما او می‌گوید غیر از اهلبیت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) کسی در آن خانه نبود.

البته جواب‌های زیادی از این قضایا داریم که ان‌شاءالله تلاش می‌کنم فایل آن را در اختیار دوستان قرار بدهم. قرار بود دوستان گروهی در تلگرام تشکیل بدهند که اگر بشود فایل‌ها در تلگرام قرار بگیرد.

البته تصاویر کتب را نمی‌توان در تلگرام گذاشت، زیرا سنگین است و باید صفحه به صفحه گذاشت و دانلود کردن آن مشکل است. ولی اصل این فایل مخصوصاً فایل ورد آن را می‌توان به راحتی در تلگرام گذاشت.

اگر دوستان بزرگواری کنند و چنین گروه و کانالی را در تلگرام تشکیل بدهند کار مفیدی است. کانال برای کارهای اساسی و ثابت باشد و گروه هم به همین منظور ترتیب بدهید.

بنده تلاش می‌کنم گاهی اوقات به این گروه سر بزنم تا اگر دوستان سؤالی در رابطه با بحث داشته باشند بتوانیم پاسخ بدهیم؛ بعضی از دوستان سؤالاتی دارند که فرصت نیست در اینجا مطرح کنیم. در تلگرام اگر سؤالاتی باشد، ما در خدمت عزیزان هستیم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها