نسخه موبایل
www.valiasr-aj .com
آيا رسول خدا صلي الله عليه و‌آله در مجالس رقص و آواز شركت مي‌كردند؟
کد مطلب: 8324 تاریخ انتشار: 24 آذر 1394 - 18:11 تعداد بازدید: 14734
پرسش و پاسخ » نبوت
آيا رسول خدا صلي الله عليه و‌آله در مجالس رقص و آواز شركت مي‌كردند؟

دانلود فایل PDF


مقدمه:

مساجد در اسلام از جايگاه والايي برخوردارند و رسول اکرم صلي الله عليه و آله نيز دستورات فراواني درباره مسجدها صادر کرده­اند که نشان دهنده‌ي احترام و اهميت فوق العاده‌ي اين مکان عبادي در نزد ايشان است. به عنوان نمونه آن حضرت مي­فرمايند:

اطفال و ديوانگان (که نظم و احترام مسجد را به هم مي­زنند) به مسجد راه ندهيد. در مسجد صدايتان را بلند نکنيد، خريد و فروش و جدال نکنيد و... .

ر ك: النوري الطبرسي، ميرزا حسين، مستدرک الوسائل، ج 3، ص 381، تحقيق : مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، 18 جلدي، چاپ اول، بيروت، مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، 1408 هـ، باب كراهة البيع والشراء في المسجد، وتمكين الصبيان والمجانين منه، وانفاذ الاحكام، وإقامة الحدود ورفع الصوت فيه ، واللغو والخوض في الباطل، ح3835 / 1 .

القزويني، أبو عبدالله محمد بن يزيد، سنن ابن ماجة، ج 1، ص 247، ح750، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، کتاب المساجد و الجماعة، بَاب ما يكْرَهُ في الْمَسَاجِدِ.

در اين ميان، مسجد نبوي نه تنها از تمامي مساجد بالاتر است؛ بلکه به عقيده‌ي مسلمانان مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله بعد از مسجد الحرام از نظر شرافت در رتبه‌ي دوم قرار دارد و حتي بنا بر نظر بعضي، از مسجد الحرام نيز افضل است و مسجد الحرام در رتبه‌ي دوم قرار دارد؛ چنانچه جزيري شافعي در کتاب الفقه علي المذاهب الأربعة به اين مطلب اشاره مي کند.

ر ک: الجزيري، عبد الرحمن بن محمد عوض (المتوفى: 1360هـ)، الفقه على المذاهب الأربعة، ج 1، ص 264، دار الكتب العلمية، بيروت - لبنان، الطبعة الثانية، 1424 هـ - 2003 م. متن عبارت: المالكية قالوا: أفضل المساجد المسجد النبوي، ثم المسجد الحرام، ثم المسجد الأقصى وبعد ذلك المساجد كلها سواء. نعم الصلاة في المسجد القريب أفضل لحق الجوار.

از طرفي مشغول شدن به لهو و لعب، از صفاتي است که در قرآن و روايات اسلامي مورد انتقاد قرار گرفته است. تا جايي که خداوند متعال رويگرداني از کارهاي لغو را يکي از صفات مؤمنين شمرده است؛ چنان چه در قرآن کريم مي فرمايد:

وَالَّذينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ. سوره­ي مؤمنون، آيه­ي3

اين در حالي است که در برخي از كتابهاي شش گانه اهل سنت كه نزد آنان از اعتبار بسيار زيادي برخوردارند رواياتي را نقل مي كند که به يقين با شأن وجود مقدس رسول مهرباني سازگاري ندارد و موجب توهين به آن وجود پاك مي­شود. در ضمن رواياتي تصريح شده است که نعوذ بالله رسول خدا صلي الله عليه و آله به اتفاق همسرش در مجالس رقص و آواز حاضر مي شد.

بخاري و مسلم در صحيح خود چنين مي نويسند:

حدثني أبو الطَّاهِرِ أخبرنا بن وَهْبٍ أخبرني يونُسُ عن بن شِهَابٍ عن عُرْوَةَ بن الزُّبَيرِ قال قالت عَائِشَةُ والله لقد رأيت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يقُومُ على بَابِ حُجْرَتِي وَالْحَبَشَةُ يلْعَبُونَ بِحِرَابِهِمْ في مَسْجِدِ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يسْتُرُنِي بِرِدَائِهِ لِكَي أَنْظُرَ إلى لَعِبِهِمْ ثُمَّ يقُومُ من أَجْلِي حتى أَكُونَ أنا التي أَنْصَرِفُ فَاقْدِرُوا قَدْرَ الْجَارِيةِ الْحَدِيثَةِ السِّنِّ حَرِيصَةً على اللَّهْوِ .

عايشه مي­گويد: رسول خدا صلي الله عليه و آله را ديدم در حالي که درب اتاق من ايستاده بود و اهل حبشه در مسجد رسول خدا صلي الله عليه و آله با ابزار جنگي خود (دشنه) مي­رقصيدند، پيامبر صلي الله عليه و آله مرا با عبايش پوشاند تا رقص آنان را تماشا کنم و به خاطر من آن قدر ايستاد تا اينکه من بازگشتم (از تماشاي آنان سير شدم)، پس حال دخترکان کم سن و سالي را که به لهو و لعب اشتياق دارد، رعايت کنيد.

مسلم بن حجاج نيشابوري، صحيح مسلم، ج 2، ص 609، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، کتاب صلاة العيدين، بَاب الرُّخْصَةِ في اللَّعِبِ الذي لَا مَعْصِيةَ فيه في أَيامِ الْعِيدِ

محمد بن اسماعيل البخاري، صحيح البخاري، ج 1، ص 173، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا، کتاب الصلاة، ابواب المساجد، بَاب أَصْحَابِ الْحِرَابِ في الْمَسْجِدِ .

جسارت به ساحت مقدس رسول خدا صلي الله عليه و آله بدين جا ختم نشده و در جايي ديگر از صحيح بخاري و صحيح مسلم آمده است که ابوبکر از وضعيت زنان خواننده به صدا در آمده ولي پيامبر خدا صلي الله عليه و آله نعوذ بالله اعتنايي نمي کرده است و آنان در خانه رسول خدا صلي الله عليه و آله در برابر ايشان به ساز و آواز مي پرداختند،‌ چنانچه مي نويسند:

حدثنا أَحْمَدُ قال حدثنا بن وَهْبٍ قال أخبرنا عَمْرٌو أَنَّ مُحَمَّدَ بن عبد الرحمن الْأَسَدِي حدثه عن عُرْوَةَ عن عَائِشَةَ قالت دخل عَلَي رسول اللَّهِ صلي الله عليه و آله وَعِنْدِي جَارِيتَانِ تُغَنِّيانِ بِغِنَاءِ بُعَاثَ فَاضْطَجَعَ على الْفِرَاشِ وَحَوَّلَ وَجْهَهُ وَدَخَلَ أبو بَكْرٍ فَانْتَهَرَنِي وقال مِزْمَارَةُ الشَّيطَانِ عِنْدَ النبي صلي الله عليه و آله فَأَقْبَلَ عليه رسول اللَّهِ عليه السَّلَام فقال دَعْهُمَا فلما غَفَلَ غَمَزْتُهُمَا فَخَرَجَتَا وكان يوم عِيدٍ يلْعَبُ السُّودَانُ بِالدَّرَقِ وَالْحِرَابِ فَإِمَّا سَأَلْتُ النبي صلي الله عليه و آله وَإِمَّا قال تَشْتَهِينَ تَنْظُرِينَ فقلت نعم فَأَقَامَنِي وَرَاءَهُ خَدِّي على خَدِّهِ وهو يقول دُونَكُمْ يا بَنِي أَرْفِدَةَ حتى إذا مَلِلْتُ قال حَسْبُكِ قلت نعم قال فَاذْهَبِي .

عايشه مي­گويد: پيامبر صلي الله عليه و آله بر من وارد شد، دو کنيز نزد من اشعاري را که در روز جنگ بعاث با غنا خوانده مي­شد به صورت غنا برايم مي­خواندند، رسول خدا صلي الله عليه و آله را ديدم در جاي خود دراز کشيد و صورتش را برگرداند، ابوبکر وارد شد و به من نهيب زد و گفت: نزد پيامبر موسيقي شيطاني مي­نوازيد، رسول خدا صلي الله عليه و آله رو به ابوبکر کرد و فرمود: رهايشان کن؛ زماني که ابوبکر لحظه­اي غافل شد (حواسش پرت شد)، آن دو کنيز را نيشگون گرفتم آنان نيز از اتاق خارج شدند. روز عيدي بود، سوداني­ها با سپر و ابزار آهني جنگي خود (همانند دشنه)­ مي­رقصيدند، از پيامبر صلي الله عليه و آله درخواست کردم مرا به تماشاي آنان ببرد و يا اينکه پيامبر صلي الله عليه و آله به من فرمود دوست داري آنها را تماشا کني؟ گفتم: آري، پس ايشان مرا بر پشت خود گذاشت در حالي که گونه­ام بر گونه­ي او بود و مي­گفت: اي بني ارفده ادامه دهيد و آن حضرت همين­طور ادامه داد تا اينکه من خسته شدم، ايشان فرمود: کافي است، گفتم بله، فرمود: پس برو.

مسلم بن حجاج نيشابوري، صحيح مسلم، ج2، ص609، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، کتاب صلاة العيدين، بَاب الرُّخْصَةِ في اللَّعِبِ الذي لَا مَعْصِيةَ فيه في أَيامِ الْعِيدِ، ح892.

محمد بن اسماعيل البخاري، صحيح البخاري، ج1، ص323، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا، کتاب العيدين، بَاب الْحِرَابِ وَالدَّرَقِ يوم الْعِيدِ، ح907، و ج3، ص1064، کتاب الجهاد و السير، بَاب الدَّرَقِ، ح2750.

ترمذي يکي دیگر از نویسندگان کتابهاي شش گانه اهل تسنن، پا را فراتر گذاشته و اهانت را به اوج خود می­رساند و روایت می­کند که آن حضرت به همراه همسرش به تماشاي رقص زن رقاصه­اي رفت:

حدثنا الْحَسَنُ بن صَبَّاحٍ الْبَزَّارُ حدثنا زَيدُ بن حُبَابٍ عن خَارِجَةَ بن عبد اللَّهِ بن سُلَيمَانَ بن زَيدِ بن ثَابِتٍ أخبرنا يزِيدُ بن رُومَانَ عن عُرْوَةَ عن عَائِشَةَ قالت كان رسول اللَّهِ صلي الله عليه وآله جَالِسًا فَسَمِعْنَا لَغَطًا وَصَوْتَ صِبْيانٍ فَقَامَ رسول اللَّهِ صلي الله عليه و آله فإذا حَبَشِيةٌ تَزْفِنُ وَالصِّبْيانُ حَوْلَهَا فقال يا عَائِشَةُ تَعَالَي فَانْظُرِي فَجِئْتُ فَوَضَعْتُ لَحْيي على مَنْكِبِ رسول اللَّهِ صلي الله عليه و آله فَجَعَلْتُ أَنْظُرُ إِلَيهَا ما بين الْمَنْكِبِ إلى رَأْسِهِ فقال لي أَمَا شَبِعْتِ أَمَا شَبِعْتِ قالت فَجَعَلْتُ أَقُولُ لَا لِأَنْظُرَ مَنْزِلَتِي عِنْدَهُ إِذْ طَلَعَ عُمَرُ قال فَارْفَضَّ الناس عنها قالت فقال رسول اللَّهِ صلي الله عليه وآله إني لَأَنْظُرُ إلى شَياطِينِ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ قد فَرُّوا من عُمَرَ قالت فَرَجَعْتُ.

عايشه مي­گويد: رسول خدا صلي الله عليه و آله نشسته بود ناگهان همهمه و صداي بچه­ ها را شنيديم، پيامبر صلي الله عليه و آله برخاست، ديد زن حبشيه­اي مي­رقصد و بچه­ ها اطراف او را گرفته­ اند، آن حضرت فرمود: اي عايشه بيا نگاه کن، من آمدم و چانه ­ام را بر شانه­ ي پيامبر صلي الله عليه و آله گذاشتم و از حد فاصل بين شانه و سر پيامبر صلي الله عليه و آله نگاه به آن زن رقاصه مي­کردم، رسول خدا صلي الله عليه و آله به من فرمود: آيا (از تماشاي رقص) سير شدي؟ آيا سير شدي؟ و من مي­گفتم نه تا ببينم جايگاهم نزد آن حضرت چقدر است (چقدر به خاطر من صبر مي­کند)، ناگهان عمر آمد، مردم از اطراف آن زن پراکنده شدند، عايشه مي­گويد: پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: شيطانهاي انس و جن را مي­بينم که از عمر فرار مي­کنند، عايشه مي­گويد: من نيز برگشتم.

محمد بن عيسى ابو عيسى الترمذي السلمي، سنن الترمذي، ج5، ص621، ح3691، تحقيق : أحمد محمد شاكر وآخرون، کتاب المناقب عن رسول الله صلي الله عليه و سلم ، بَاب في مَنَاقِبِ عُمَرَ بن الْخَطَّابِ.

نکته‌ي حایز اهميتي که باید مد نظر گرفت، این است که در جايي دیگر از صحيح مسلم روايتي به همين مضمون آمده است که حبشي ها در مسجد مشغول رقاصي بودند چنان چه مسلم مي نويسد:

حدثنا زُهَيرُ بن حَرْبٍ حدثنا جَرِيرٌ عن هِشَامٍ عن أبيه عن عَائِشَةَ قالت جاء حَبَشٌ يزْفِنُونَ في يوْمِ عِيدٍ في الْمَسْجِدِ فَدَعَانِي النبي صلى الله عليه وسلم فَوَضَعْتُ رَأْسِي على مَنْكِبِهِ فَجَعَلْتُ أَنْظُرُ إلى لَعِبِهِمْ حتى كنت أنا التي أَنْصَرِفُ عن النَّظَرِ إِلَيهِمْ .

عايشه مي گويد که حبشي ها به مسجد آمدند و در آنجا به رقص مي پرداختند. پيامبر صلي الله عليه و آله مرا صدا زد و سرم را روي شانه‌ي آن حضرت قرار دادم و به تماشاي رقص آنان پرداختم تا جائي که از تماشاي آنان منصرف شدم.

النيسابوري القشيري، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاى261هـ)، صحيح مسلم، ج 2 ص 609 ، ح892 ، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.

نووي از شارحين صحيح مسلم، در ذیل این حدیث، کلمه یزفنون را چنین ترجمه می کند:

قولها جاء حبش يزفنون في يوم عيد في المسجد هو بفتح الياء واسكان الزاي وكسر الفاء ومعناه يرقصون.

کلام عايشه که گفته حبشي ها روز عيد در مسجد مشغول رقاصي بودند.... معناي يزفنون، رقاصي است.

النووي الشافعي، محيي الدين أبو زكريا يحيى بن شرف بن مر بن جمعة بن حزام (متوفاى676 هـ)، شرح النووي علي صحيح مسلم، ج6، ص186، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، الطبعة الثانية، 1392 هـ.

در پايان بحث چند سوال مطرح مي شود:

1ـ آیا ممکن است برترین پیامبر الهی اجازه دهد جلسه‌ي رقص در مسجدش برگزار گردد و حتي همسر جوانش را به دوش گرفته و با هم براي تماشاي رقص به مسجد بروند؟!

2ـ آیا برگزاري مجلس رقص در مسجد آن هم مسجد نبوي، با تقدس این مکان سازگاري دارد؟!

3ـ آيا مي‌توان گفت پيامبر صلي الله عليه و آله در منزل خود جلسه ساز و آواز شيطاني برگزار مي‌كند و زشتي اين مساله را ابوبكر بيش از ايشان درك مي كند و ايشان بي تفاوت است؟

4ـ آيا ممکن است برترین پیامبر الهی به تماشاي زن رقاصه بنشیند و عمل شیطانی انجام دهد؟! ولی عمر نه تنها اين عمل شیطانی را انجام نمی­دهد؛ بلکه شیطانهای جن و انس از او فرار می­کنند اما از پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله فرار نمی­کنند؟!

5ـ چگونه خداوند ابوبكر را عمر را پيامبر قرار نداد و حضرت محمد صلی الله علیه و آله را پيامبر نمود؟! با اينكه طبق اين روايات آن دو بيش از پيامبر صلي الله عليه و آله به مسائل ديني پايبندند. با اين اوصاف آيا عدالت خداوند زير سؤال نمي رود؟

6ـ آيا نسبت دادن چنین چیزی به رسول خدا صلی الله علیه و آله مخالفت کردن با قرآن نیست و پيامبر صلي الله عليه و آله را در برابر قرآن قرار نمی­دهد؟!

]مَا لَكُمْ كَيفَ تَحْكُمُونَ[. (قلم/36)

*موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف)



Share
1 | مگه داریم | Iran - Hamadan | 01:19 - 25 آذر 1394 |
27
 
 
5
پاسخ نظر
یعنی این چند ملیارد سنی نمی فهمند تو می فهمی
البته الان یاد گالیله و کوپرنیک افتادم که می گفتند زمین گرده و می چرخه همه می خندیدند
1 |ابو محسن میرزائی|Iran - Qom |09:49 - 25 آذر 1394 |
3
 
14
سلام. بله داریم و میشه . شما دیگه اهانت رو به حد اعلای خودش رسوندید. الحمد لله این مطالب از صحاح خودتون بود و هیچ بهانه ای برای رد کردن این مطالب صد در صد صحیح ندارید . خجالت هم چیز خوبی هست . بحث فهمیدن سنی ها نیست، بحث سر این است که در اصح کتبشان و کتبتان این موارد توهین به رسول خدا صلی الله علیه و آله وجود دارد . خوبه کمی فکر کنید و در مطالب بالا دقت و تأمل کنید . تشکر از سایت وزین ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بابت این مقاله مختصر و مفید.
2 |مرتضی|Iran - Tabriz |11:33 - 27 آذر 1394 |
1
 
5
این حرف شما یعنی من جوابی ندارم.
3 |سام|Iran - Tehran |00:05 - 02 دي 1394 |
2
 
6
خوشم میاد از لحاظ علمی به هیچ عنوان نمیتونید این توهین ها رو توجیه کنید و حرفی برای گفتن ندارید .
اللهم عجل لولیک الفرج
4 |ابولولو|Iran - Tehran |19:40 - 27 دي 1394 |
0
 
3
به جای تعصب برو یکمی فهمت رو بالا ببر. نفهم
5 |من منظورت رو فهمیدم|Iran - Bushehr |22:52 - 22 اسفند 1394 |
0
 
0
اون حرف دوستمون کنایه بود و اخر سر هم با مثال گالیله حرف نویسنده رو تایید کردل و این از زیرکی کاربر ..مگه داریم بود..
6 |یک بنده خدا|Iran - Mashhad |15:57 - 01 خرداد 1395 |
0
 
1
دقیقا خودتان می گوییداکثریت میلیاردی (خخخ)میلیونی نمی فهمیدند
پاسخ :
با سلام
دوست گرامي
اگر ملاک حق را اکثريت بدانيم ، در اين صورت مسيحيت که اکثريت را تشکيل مي دهد، پس برحق هستند؟!!!
در ضمن اين حرف بر خلاف منطق قرآن است
أكثرهم للحق كارهون
(سوره مومنون/آيه70)
اكثر مردم، حق را دوست ندارند.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
2 | محمدجواد از فارس | Iran - Tehran | 14:42 - 25 آذر 1394 |
1
 
 
6
پاسخ نظر
سلام. با تشکر از سایت پرمحتوا و ارزشمند ولی عصر(عج)
رضوان خدا بر استاد ابوالقاسمی در شبکه ولایت
3 | مریم | United States - Los Angeles | 00:57 - 27 آذر 1394 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
خب اگر به فرض محال پیامبر ص این کار رو می کردند، مگه وظیفه خلفا و صحابه عزیز اطاعت از رسول و سیره نبوده؟ پس چرا تمرد می کردند؟

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
ما شکي ندراريم که اين روايات از جعليات است و ساحت مقدس پيامبر از چنين چيزهاي که اهل لهو و لعب باشد، بري است آيا کسي قبول مي کند که رهبر و پيامبر امت، اهل لهو باشد اما در مقابل برخي از صحابه از اين کار بدشان بيايد اگر اين روايات را قبول بکنيم بايد بگوييم برخي از صحابه از پيامبر افضل بودند !! اگر اين روايات را قبول کنيم بايد بگوييم پيامبر با شيطان در يک مجلس بودند اما با آمدن عمر مثلا انها دور شدند آيا اين نقص پيامبر را ثابت نمي کند؟!!!
اگر اين روايات را قبول بکنيم بايد بگوييم پيامبر مخالف قرآن عمل مي کرده است
الرزاق عن الثوري عن عبد الكريم البصري عن مجاهد في قوله تعالى ) ومن الناس من يشتري لهو الحديث ( قال هو الغناء وكل لعب لهو
تفسير الصنعاني ج 3 ص 105
وبهذا فسر ) لَهْوَ الْحَدِيثِ ( : المعازف والغناء
تفسير البحر المحيط ج 7 ص 105
اشکال ما نيز با توجه به اين مطالب، اين است که چرا بايد چنين رواياتي که شان پيامبر را پايين مي آورد، به عنوان صحيحترين روايت بايد معرفي شود؟!!!!
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
4 | حمید | Iran - Tehran | 15:53 - 27 آذر 1394 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
با سلام
در منابع اهل سنّت چون صحیح بخاری، چاپ احیاء التراث العربی، جلد 4، صفحه 169و 204 و جلد 6، صفحه 122 و جلد 8، صفحه 148، 149، 150، 151 و جلد 9، صفحه 58، صفحه 59 ( جمعاً 13 روایت ) و مسلم در صحیح خود، چاپ جدید، جلد 1، صفحه 217، شماره حدیث 247 و حدیث 249 و حدیث 400 چنین نقل کرده اند که رسول خدا(ص) فرمود: «خلفایی که پس از من زمام امور مسلمانان را به دست می گیرند رهسپار جهنم خواهند شد».
1.منظور کدام خلفاست؟ چون پیامبر خودشان جانشین برای خود تعیین کرده بودند ولی این جمله جمع است....

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
اين نوع روايات در حقيقت پيشگويي پيامبر صلي الله عليه و آله را مي رساند که خبر از اتفاقات بعد از خودش خبر مي دهد که چه خلفايي بعد از او بر مردم حکومت مي کند و داراي چه صفاتي دارند والا خليفه بعد از پيامبر و اينکه چه کسي بايد جانشين واقعي ايشان باشد توسط خود حضرت بر مردم معرفي شده است
وَخَرَجَ النَّاسُ فِي غَزْوَةِ تَبُوكَ، فَقَالَ عَلِيٌّ: أَخْرُجُ مَعَكَ، قَالَ: «لا»، قَالَ: فَبَكَى، قَالَ: «أَفَلا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى، إِلا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ، وَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي».
ابن عباس از رسول خدا (ص) نقل مى‌كند كه مردم به جنگ تبوك رفتند، على (ع) به رسول خدا (ص) عرض كرد، من هم با شما خارج شوم؟ فرمود: خير . ابن عباس گفت: پس على (ع) گريه كرد. رسول خدا فرمود: آيا راضى نمى‌شوى كه منزلت تو براى من همانند منزلت هارون براى موسى باشد، جز اين كه تو پيامبر نيستى و اين كه تو بعد از من ، جانشين من در ميان همه مؤمنان هستي؟
الشيباني، عمرو بن أبي عاصم الضحاك (متوفاى242هـ)، السنة، ج 2، ص603 ، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الأولى، 1400هـ.
در اين روايت خليفه حقيقي پيامبر صلي الله عليه و آله، حضرت علي عليه السلام معرفي کرده است که پيامبر با تشبيه حضرت علي عليه السلام به هارون در حقيقت بيان کرده است که حضرت علي داراي همان چيزي است که هارون نبي داشت که از جمله آنها عصمت و جانشيني حضرت موسي است لذا با دقت در اين روايت مشخص مي شود که اين خليفه واقعي با خلفاي ديگر که خليفه پيامبر نيستند اما در خارج آنها بعد از پيامبر حکومت مي کنند فرق دارد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
5 | بیژن | Iran - Gorgan | 11:46 - 30 آذر 1394 |
2
 
 
1
پاسخ نظر
پاسخ دادید که اين نوع روايات در حقيقت پيشگويي پيامبر صلي الله عليه و آله را مي رساند
لطفا از این جلات جاهلانه پرهیز کنید و منتسب به رسول الله نکنید !!
زیرا بسیار جاهلانه بنظر میرسد که مقصد به شر و جنایت باشد و انگاه همچنان مسیرت را ادامه داده و در اصلاح و یا تغییر ان نکوشید .

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
از مطالب شما مشخص است که اهل علم و تحقيق نيستيد والا اگر از منابع خودتان خبر داشتيد اين چنين نمي گفتيد که ما اين حرفها از به پيامبر صلي الله عليه و آله نسبت مي دهيم؟!!
حدثني محمد بن سَهْلِ بن عَسْكَرٍ التَّمِيمِيُّ حدثنا يحيى بن حَسَّانَ ح وحدثنا عبد اللَّهِ بن عبد الرحمن الدَّارِمِيُّ أخبرنا يحيى وهو بن حَسَّانَ حدثنا مُعَاوِيَةُ يَعْنِي بن سَلَّامٍ حدثنا زَيْدُ بن سَلَّامٍ عن أبي سَلَّامٍ قال قال حُذَيْفَةُ بن الْيَمَانِ قلت يا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّا كنا بِشَرٍّ فَجَاءَ الله بِخَيْرٍ فَنَحْنُ فيه فَهَلْ من وَرَاءِ هذا الْخَيْرِ شَرٌّ قال نعم قلت هل وَرَاءَ ذلك الشَّرِّ خَيْرٌ قال نعم قلت فَهَلْ وَرَاءَ ذلك الْخَيْرِ شَرٌّ قال نعم قلت كَيْفَ قال يَكُونُ بَعْدِي أَئِمَّةٌ لَا يَهْتَدُونَ بِهُدَايَ ولا يَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِي
صحيح مسلم ج 3 ص 1476
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
6 | محب اهل بیت | Iran - Tehran | 13:13 - 01 دي 1394 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
لطفا روایتی که در کتب اهل سنت آمده است است پشت سر انسان بی وضو و خوب و بد و فاسق و فاجر میشه نماز خواند رو مطرح کنید.. ممنون....

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
روايت در اين خصوص چنين نقل شده است
أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال صلوا خلف كل بر وفاجر وصلوا على كل بر وفاجر
سنن البيهقي الكبرى ج 4 ص 19
فقهاي اهل سنت نيز با اين روايت نماز صحابه و تابعين پشت سر حجاج فاسق را جايز مي دانستند
حديث مكحول أن النبي قال الجهاد مع كل أمير والصلاة خلف كل إمام والصلاة على كل ميت وقال صلوا خلف كل بر وفاجر ولأن الصحابة والتابعين كانوا لا يمتنعون من الاقتداء بالحجاج في صلاة الجمعة وغيرها مع أنه كان أفسق أهل زمانه حتى قال الحسن رحمه الله تعالى لو جاء كل أمة بخبيثاتها ونحن جئنا بأبي محمد لغلبناهم وإنما يكره لأن في تقديمه تقليل الجماعة وقلما يرغب الناس في الاقتداء به
المبسوط للسرخسي ج 1 ص 40
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
7 | محب اهل بیت | Iran - Tehran | 13:53 - 02 دي 1394 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
لطفا نحوه صحیح غسل رو هم از منظر ائمه (ع) یک مورد را نقل کنید.. ممنون

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
روايات فراواني از ائمه عليهم السلام در خصوص کيفت غسل نقل شده است که به چند مورد اشاره مي کنيم:
1-علي بن إبراهيم عن أبيه عن حماد بن عيسى عن حريز عن زرارة قال: قلت‏ كيف يغتسل الجنب‏ فقال إن لم يكن أصاب كفه شي‏ء غمسها في الماء ثم بدأ بفرجه فأنقاه بثلاث غرف ثم صب على رأسه ثلاث أكف ثم صب على منكبه الأيمن مرتين و على منكبه الأيسر مرتين فما جرى عليه الماء فقد أجزأهالكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏3 ؛ ص43
به ابو جعفر باقر (ع) و يا ابو عبد الله صادق (ع) گفتم: كسى كه‏ جنب باشد، چه گونه بايد غسل كند؟ آن سرور گفت: اگر دستش پاك باشد، در ظرف آب فرو مى‏برد و با سه مشت آب، فرج خود را كاملا مى‏شويد تا پاك شود. بعد از آن سه نوبت، دو كف خود را پر آب مى‏كند و بر فرق سر مى‏ريزد. بعد به همين صورت، دو نوبت بر شانه راست و دو نوبت بر شانه چپ آب مى‏ريزد.
همين قدر كه آب را به سطح بدن جارى كند، كفايت خواهد كرد.
علامه مجلسي گويد سند حسن است:
الحديث الثالث‏: حسن.
مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول ؛ ج‏13 ؛ ص132
2-محمد بن الحسن بإسناده عن الحسين بن سعيد عن ابن أبي عمير عن عمر بن أذينة عن زرارة قال: سألت أبا عبد الله ع عن غسل الجنابة فقال تبدأ فتغسل كفيك ثم تفرغ بيمينك على شمالك فتغسل فرجك و مرافقك‏ ثم تمضمض و استنشق ثم تغسل جسدك من لدن قرنك إلى قدميك ليس قبله و لا بعده وضوء و كل شي‏ء أمسسته الماء فقد أنقيته و لو أن رجلا جنبا ارتمس في الماء ارتماسة واحدة أجزأه ذلك و إن لم يدلك جسده.
وسائل الشيعة ؛ ج‏2 ؛ ص230
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
8 | محب اهل بیت | Iran - Khowrmūj | 00:30 - 16 دي 1394 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
لطفا درمورد طلاق دادن عایشه توسط امام حسین علیه السلام یک سند صحیح از کتب شیعه نقل کنید.. ممنون

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
در اين خصوص روايتي وجود دارد که در آن آمده است که پيامبر صلي الله عليه و آله حق طلاق زنان خويش را به اميرالمومنين عليه السلام واگذار کرد که در كمال الدين و تمام النعمة، ج‏2، ص: 459
که روايت ضعيف است
در روايت ديگر که حق اين طلاق را حضرت به جانشينان حضرت علي عليه السلام داده است آن نيز به صورت مرسل در کتاب اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات از کتاب اثبات الوصية نوشته مسعودي (از علماي اهل سنت) نقل شده است
همچنانکه مسعودي مي‌نويسد:
وروى أن الحسين عند ما فعلت عائشة وجه إليها بطلاقها وكان رسول الله جعل طلاق أزواجه بعده إلى أمير المؤمنين وجعله أمير المؤمنين بعده إلى الحسن وجعله الحسن إلى الحسين وقال النبي إن في نسائي من لا تراني يوم القيامة وتلك من يطلقها الأوصياء بعدي
اثبات الوصية : 160
البته مراد از اين کار اين است آنان را اگر شرف ام المومنين بودن را رعايت نکردن از اين مقام عزل کن و از شرافت ام المومين ساقط کن
همچنانکه آمده است قال النبي صلي الله عليه و اله: يا اباالحسن انّ الشرف باق لهنّ (شرف الامّهات) ما دمن لله علي الطاعة فأيّتهنّ عصت الله بعدي بالخروج عليک فأطلق لها في الأزواج و أسقطها من شرف أمومة المومنين. كمال الدين وتمام النعمة - الشيخ الصدوق - ص 459
يعني: پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله به مولا علي عليه السلام فرمودند: اي اباالحسن همانا شرف ام المومنين براي زنان من باقي است تا زمانيکه اطاعت خدا را کنند. پس هرکدام از آنها که خدا را به واسطه خروج بر تو عصيان کرد، او را طلاق بده و از شرافت ام المومنين بودن ساقط کن
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
9 | محب اهل بیت | Iran - Tehran | 11:06 - 16 دي 1394 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
ژس روایت صحیحی در این مورد وجود ندارد که امام حسین علیه السلام حکم طلاق عایشه رو صادر کرده باشه ؟؟

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
روايت معتبري در اين خصوص پيدا نکرديم
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
10 | محب اهل بیت | Iran - Tehran | 14:48 - 17 دي 1394 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
روایتی در کتب اهل سنت هست که عایشه میگه پیامبر نزد زن باکره خود هفت روز و نزد غیر باکره ها سه روز اقامت داشت اند.. و میگه پیامبر ص نزد من سه روز می ماند..
این ثابت میکنه که عایشه قبلا ازدواج کرده بود و باکره نبوده ..
لطفا این روایت رو مطرح کنید

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
روايتي در خصوص اينکه پيامبر صلي الله عليه وآله نزد باکره هفت روز و نيز زن بيوه سه روز چنين نقل شده است
حدثنا عُثْمَانُ بن أبي شَيْبَةَ ثنا هُشَيْمٌ وإسماعيل بن عُلَيَّةَ عن خَالِدٍ الْحَذَّاءِ عن أبي قِلَابَةَ عن أَنَسِ بن مَالِكٍ قال إذا تَزَوَّجَ الْبِكْرَ على الثَّيِّبِ أَقَامَ عِنْدَهَا سَبْعًا وإذا تَزَوَّجَ الثَّيِّبَ أَقَامَ عِنْدَهَا ثَلَاثًا وَلَوْ قلت إنه رَفَعَهُ لَصَدَقْتُ وَلَكِنَّهُ قال السُّنَّةُ كَذَلِكَ
سنن أبي داود ج 2 ص 240
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
11 | اسما | Iran - Mashhad | 15:52 - 01 خرداد 1395 |
0
 
 
1
پاسخ نظر
درکتاب دکتر خسروپناه خواندم پیامبرازکنار خانه عبور می کردندصدای آواز و...می آمدپرسیدند صدای چیست اصحاب جواب دادندمراسم عروسی است گفتند اگر برای مراسم خیر مثل عروسی است ایراد ندارد .سئوال این است آیا برای مراسم عروسی موسقی ورقص چون مراسم شادی است ایراد دارد یاخیر مخصوصا برای خانم ها وایا ترک اینگونه مراسم ها که درتمام فامیل است ترک صله رحم است یاخیر ؟

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
از نظر اسلام، موسیقی و غنا و آواز خوانی، در صورتی که مناسب مجالس لهو و لعب باشد، حرام است، اما نقل های تاریخی درباره آواز خواني در عروسی های زمان پیامبر (ص) سندشان ضعیف و مخالف با بعضی از روایات معتبر است به همین دلیل اکثر مراجع، موسیقی لهوی و طرب انگیز را حرام می دانند و فرقی بين مجالس عروسی و غیر آن قائل نیستند.
در ضمن خويشاوندي مجوز حضور در مجلس لهو و لعب، نمي شود
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
12 | اسما | Iran - Mashhad | 16:30 - 01 خرداد 1395 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
کودکان ونوجوانان مخصوصا دختران بعد از درس های سنگین دوست دارند تفریح داشته باشند نه اهل وقت تلف کردن هستند ونه ..مادر ورزش داریم وقتی که خوب ورزش کنید وگرم کنید انتهای تمرین به سرخوشی وشادابی می رسیدودر پزشکی مشخص شده ماده ای بنام آندروفین دربدن ترشح می شود چطور ورزش در اسلام اهمیت داده شده اما موسیقی طرب انگیز(به غیر از موسقی حماسی )اشکال دارد/
آیااصل موسقی ایراد دارد یا کلام همراه می شود اشکال دارد؟(کلامی که انحراف فکری واعتقادی دارد)
آیه غناکه اهل سنت به حلال بودن گرفته وشیعه رای به حرام بودن آن داده چیست فقط به موسقی مربوط میشود؟

پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
اولا در کجا اسلام به ورزش آنهم ورزشهای سنگین اهمیت داده است؟!!
ثانیا: فقهاي اسلام - اعم از سني و شيعه - غنا را حرام و خواننده و شنونده آن را فاسق دانسته اند، هم چنين به حرمت موسيقي (نوازندگي) و گوش دادن به آن و ساخت و ساز و خريد و فروش آلات آن فتوا داده اند.
اين مطلب در ميان فقهاي اسلامي اجماعي بوده، بلکه يکي از ضروريات اسلام مي باشد. البته در اين مسئله اختلاف هاي جزئي نيز وجود دارد و گروهي از فقهاي اهل سنت در صورتي غنا و موسيقي را حرام مي دانند که با حرام ديگري همراه، يا مقدمه براي حرام ديگر باشد، ولي برخي از فقهاي اهل سنت و همه فقهاي شيعه قائل به حرمت ذاتي غنا و موسيقي هستند.
به عبارت دیگر فتواى فقها و مراجع عظام در مورد موسیقى این است كه: موسیقى هاى مستجهن و مهیج شهوت و مناسب با مجالس لهو و لعب و عیاشى حرام است
البته اهل سنت درباره حکم (غنا )اختلاف بسیاری دارند و کمتر مسئله ای است که به این اندازه مورد اختلاف فتاوای علمای اهل سنت قرار گرفته باشد
جهت اطلاع بیشتر به مقاله که با عنوان «غنا و موسیقی از دیدگاه فقهای اسلام» که در اینترنت نیز موجود است رجوع کنند
اما این نوع روایات که در منابع اهل سنت وجود دارد و رقص و آواز خوانی را در حضور پیامبر (ص) ثابت می کند، این را باید علمای اهل سنت تکلیف آن را روش کنند؟!! چون این نوع روایات از ساحت قدسی پیامبر (ص) را خدشه دار می کند هر چند ما معتقد هستیم این نوع روایات از جعلیات بنی امیه می باشد اما این بزرگان اهل سنت هستند که باید جواب بدهند که این روایات در کتب معتبر آنها که روایات آن را صحیح می دانند، چکار می کند و چه پاسخی دارند بدهند؟!!
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
13 | عبدالله شاکر | Iran - Mashhad | 23:25 - 04 آبان 1395 |
0
 
 
0
پاسخ نظر
بسمه رب الشهدا و الصدیقین

کسانی که روایت های دروغ به چهارده معصوم نسبت دهند از اصحاب آتشند.

لعنت خدا و رسول الله و فرشته و ملائک بر ایشان باد.
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :