نسخه موبایل
www.valiasr-aj .com
فهرست نظرات

از تاريخ: تا تاریخ: عبارت موردنظر: محل جستجو:

« شماره صفحه از 2844  »
21
کد مطلب: 4954 - عنوان: آيا علماي اهل سنّت كلمه «مولي» در حديث غدير را به معناي امام و خليفه معني كرده اند؟
نام و نام خانوادگی: آرش شاهدی - تاریخ انتشار: ١٤:٠٩ - ١٠ ارديبهشت ١٣٩٩
پاسخ به نظر شماره 20251
ابن ابى الحدید مى گوید: از ابن عباس نقل شده که گفت: عمر بن خطاب از من پرسید: آیا پسرعمویت على بن ابى طالب باز هم به خلافت مى اندیشد؟ گفتم: بله. اى عمر بن خطاب! از پدرم درباره ادعاى پسرعمویم على پرسیدم. پدرم گفت: على در ادعاى خود صادق است. عمر بن خطاب گفت: البته از پیامبر خدا همیشه در مورد خلافت او، تکّه کلامى صادر مى شد که چیزى را به عنوان حجت ثابت نمى کرد و قاطع عذر نبود و پیامبر سعى داشت درباره خلافت على بن ابى طالب از هر فرصتى استفاده کند و حتى در حال بیمارى خواست به اسم او تصریح کند که من مانع شدم، زیرا دلم به حال اسلام سوخت. به خداى این خانه قسم، قریش دور او جمع نمى شوند و اگر او خلافت را به دست بگیرد از هر سو بر او مى شورند...(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ۱۲، ص ۲۱، چاپ بیروت، داراحیاءالتراث العربى، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم).
ابن ابى الحدید از علماى بزرگ اهل سنّت است و در شرح نهج البلاغه او، بسیارى از حقایق تاریخ صدر اسلام آمده است.
از آن چه گذشت معلوم شد که انسان گاهى با این که حق را مى داند، ولى هواهاى نفسانى و دشمنى هاى دیرینه مانع قبول حق مى گردد و چنین نیست که اگر کسى حق را دانست عمل بکند.
22
کد مطلب: 13272 - عنوان: چرا بر روی مزار اهل بیت علیهم السلام گنبد و بارگاه ساخته می‌شود؟
نام و نام خانوادگی: شیعه اهل بیت - تاریخ انتشار: ١٨:٥٢ - ٠٩ ارديبهشت ١٣٩٩
سلام خسته نباشید. اهل سنت به احادیثی استناد می کنند در خصوص اینکه پیامبر دست بسته نماز میخوانده. برخی موارد را بیان میکنم اگر نقدی دارد بگید.

1- إنا معشر الانبیاء أمرنا بتعجیل فطرنا وتأخیر سحورنا، ووضع أیماننا علی شمائلنا فی الصلاة. این حدیث در کتاب معجم کبیر طبرانی . با تحقیق حمدی بن عبدالمجید. مکتبه قاهره چاپ 1994 میلادی. جلد 11 صفحه 199 نقل شده است.


2- رأیت النبی صلی الله علیه وسلم وضع یمینه علی شماله فی الصلاة. این حدیث در مسند احمد حنبل با تحقیق شعیب و عادل مرشد چاپ 2001 میلادی. جلد 36 صفحه 300 نقل شده است


پاسخ:
با سلام
نووی در رابطه با حدیث اول می گوید:
وأماالحديث المروى عن النبي صلى الله عليه وسلم انا معاشر الأنبياء أمرنا ان نعجل افطارنا ونؤخر سحورنا ونضع ايماننا على شمائلنا في الصلاة فضعيف رواه البيهقي هكذا من رواية ابن عباس ومن رواية ابن عمر ومن رواية أبي هريرة وقال كلها ضعيفة
المجموع - النووي - ج 6 ص 362
بیهقی می گوید:
هذا حديث يعرف بطلحة بن عمرو المكي وهو ضعيف
السنن الكبرى - أحمد بن الحسين البيهقي - ج 4 ص 238
در رابطه با روایت دوم عبارت وضع یمینه علی شماله فی الصلاة در مسند احمد وجود ندارد.
در رابطه با مسئله دست بسته نماز خواندن و تعارضات در فتاوا و روایات اهل سنت به لینک زیر مراجعه کنید:
https://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=5191
موفق و مؤید باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

23
کد مطلب: 4978 - عنوان: اعتراف علمای اهل سنت به تولد حضرت مهدی (عج) + تصاویر کتاب ها
نام و نام خانوادگی: آرش - تاریخ انتشار: ٠٨:٢١ - ٠٩ ارديبهشت ١٣٩٩
یکی از اشکالاتی که به حدیث 12 خلیفه وارد میکنند اینه که امامان شما که به خلافت نرسیده اند؟ پاسخ دهید.
پاسخ:
با سلام
این اشکال به خاطر این است که معنی خلافت را نمی دانند.
خلیفه به معنی جانشین است؛ یعنی سد مسد آن طرف است.
یکی از شؤون پیامبر صلی الله علیه و آله است، پیامبر صلی الله علیه و آله شوؤن دیگری هم دارند؛ مثل امامت و هدایت مردم و....
پیامبر صلی الله علیه و آله زمانی که در مکه بودند حکومت نداشتند، آیا پیامبری ایشان زیر سؤال می رود؟
ائمه علیهم السلام جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله در همه شؤون هستند، شأن حکومت به خاطر غصب خلافت توسط منافقین برای اهل بیت علیهم السلام محقق نشد؛ کما این که پیامبر صلی الله علیه و اله در مکه حکومت نداشتند، این دلیل نمی شود که جانشینی ائمه علیهم السلام زیر سؤال برود.
موفق و مؤید باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

24
کد مطلب: 4954 - عنوان: آيا علماي اهل سنّت كلمه «مولي» در حديث غدير را به معناي امام و خليفه معني كرده اند؟
نام و نام خانوادگی: آرش شاهدی - تاریخ انتشار: ١٩:٥٣ - ٠٨ ارديبهشت ١٣٩٩
پاسخ به نظر شماره 71018
ما به آقایانی که می‌گویند: "چرا در منا و عرفات بحث غدیر مطرح نشد؟!" می‌گوییم پیغمبر اکرم در عرفات فرمودند: ایها الناس! جانشینان من دوازده نفر هستند.

صحابه نگذاشتند سخن پیغمبر اکرم تمام شود و اجازه ندادند کلام رسول الله به پایان برسد. در کتاب «مسند أحمد بن حنبل» جلد 5 وارد شده است:

«لاَ یزَالُ هذا الأَمْرُ عَزِیزاً مَنِیعاً ینْصَرُونَ علی من ناواهم علیه إلی اثنا عَشَرَ خَلِیفَةً»

راوی سپس می‌گوید:

«کلِمَةً أَصَمَّنِیهَا الناس»

مردم به قدری سروصدا کردند که گوشم کر شد.

مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 5، ص 98، ح 20964

راوی به صراحت می‌گوید: مردم نگذاشتند سخن پیغمبر اکرم را بشنوم. این روایت صحیح است. همچنین در جلد 5 صفحه 98 وارد شده است:

«لاَ یزَالُ هذا الأَمْرُ عَزِیزاً إلی اثنا عَشَرَ خَلِیفَةً فَکبَّرَ الناس وَضَجُّوا»

مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 5، ص 98، ح 20965

مردم به هنگام سخن گفتن رسول الله شروع به تکبیر گفتن، ضجه زدن و فریاد برآوردن کردند و نگذاشتند سخن پیغمبر اکرم به گوش مردم برسد. این کار روی چه اصلی و برای چه منظوری بود؟! همچنین در کتاب «مسند أحمد بن حنبل» صفحه 99 وارد شده است:

«لَنْ یزَالَ هذا الأَمْرُ عَزِیزاً ظَاهِراً حتی یمْلِک اثْنَا عَشَرَ کلهم ثُمَّ لَغَطَ الْقَوْمُ»

مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 5، ص 99، ح 20974

گفتنی است «لَغَطَ» به معنای جیغ و داد کشیدن و فریاد بی‌هدف برآوردن است. اطرافیان نگذاشتند سخن پیغمبر اکرم به گوش مردم برسد.

کلمه «لَغَطَ» را در نظر داشته باشید که به معنای جیغ و داد کشیدن، فریاد برآوردن و بیهوده صدای بلند کردن است. در روایت دیگر بازهم وارد شده است:

«لاَ یزَالُ هذا الدِّینُ عَزِیزاً مَنِیعاً ینْصَرُونَ علی من ناواهم علیه إلی اثنا عَشَرَ خَلِیفَةً»

راوی می‌گوید:

«فَجَعَلَ الناس یقُومُونَ وَیقْعُدُونَ»

مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 5، ص 99، ح 20976

مردم دائماً می‌نشستند و بلند می‌شدند و اصلاً نمی‌گذاشتند دیگران پیغمبر اکرم را ببینند، چه رسد به اینکه صدای آن بزرگوار را بشنوند. پیغمبر اکرم می‌خواستند چه بگویند؟! حضرت می‌خواستند بفرمایند که خلفای من دوازده نفر هستند.

آیا این احتمال وجود ندارد که حضرت می‌خواستند در همانجا نام امیرالمؤمنین و یازده امام دیگر را معین بفرمایند؟! چرا این افراد سروصدا به راه انداختند؟! چرا داد و بیداد کردند؟! چرا تکبیر و ضجه کردند؟! چرا نگذاشتند صدای پیغمبر اکرم به گوش صحابه برسد؟!

علمای اهل سنت ادعا می‌کنند که چرا رسول اکرم در مکه علی بن أبی طالب را به خلافت انتخاب نکردند، در حالی که این روایات گویای حقیقت است. جالب است که بنده وقتی این مباحث را بیان می‌کنم، حدیث قرطاس برایم تداعی می‌شود.

کلمه «لَغَطَ» در دو مورد آمده است؛ یک بار در قضیه خلفایی اثناعشر در عرفات و منا آمده است و بار دیگر در آخرین لحظه‌ای که پیغمبر اکرم از دنیا می‌رود درخواست می‌کنند تا کاغذ و قلم بیاورند تا چیزی بنویسند که قوم بعد از آن بزرگوار گمراه نشوند.

در کتاب «صحیح بخاری» روایتی وارد شده است که می‌نویسد:

«هَلُمَّ أَکتُبْ لَکمْ کتَابًا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ»

در این موقعیت باید مسلمانان به جای کاغذ برای پیغمبر اکرم جان می‌آوردند و می‌گفتند: یا رسول الله! ما حاضریم قلب خود را بشکافیم تا این مطالب را بر روی قلب ما بنویسید. این برخوردها چه معنایی داشت؟!

«وَاخْتَلَفَ أَهْلُ الْبَیتِ اختصموا فَمِنْهُمْ»

صحابه با یکدیگر درگیر شدند و شروع به مخالفت و مخاصمت کردند.

«أَکثَرُوا اللَّغَطَ وَالِاخْتِلَافَ»

صحابه شروع به گفتن حرف‌های لغو و بیهوده کردند.

الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 6، ص 2680، ح 6932

آن‌ها به پیغمبر اکرم نسبت هذیان دادند، همو که قرآن کریم در شأن آن بزرگوار می‌فرماید:

(وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْی یوحی)

و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید. آنچه آورده چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است.

سوره نجم (53): آیات 3 و 4

همچنین در کتاب «صحیح بخاری» در حدیث دیگری وارد شده است:

«قال عُمَرُ إِنَّ النبی غَلَبَهُ الْوَجَعُ وَعِنْدَنَا کتَابُ اللَّهِ حَسْبُنَا فَاخْتَلَفُوا وَکثُرَ اللَّغَطُ»

در این روایت هم کلمه «لغَطُ» به معنای جیغ و داد بیهوده و فریاد بی‌هدف است. پیغمبر اکرم که مفتخر به:

(وَ إِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظِیم)

و تو اخلاق عظیم و برجسته‌ای داری.

سوره قلم (68): آیه 4

است، فرمود:

«قُومُوا عَنِّی»

از خانه من بیرون بروید.

«فَخَرَجَ بن عَبَّاسٍ یقول إِنَّ الرَّزِیةَ کلَّ الرَّزِیةِ ما حَالَ بین رسول اللَّهِ وَبَینَ کتَابِهِ»

ابن عباس خارج شد در حالی که می‌گفت: مصیبت از زمانی شروع شد که مانع نوشتن نامه پیغمبر اکرم شدند.

الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 1، ص 54، ح 114

پیغمبر اکرم می‌خواستند چه مطالبی بنویسند؟! دوستان عزیز مشاهده کنید آقای «بدرالدین عینی» یکی از استوانه‌های علمی اهل سنت و یکی از شارحین منصف «صحیح بخاری» است.

ایشان همانند «ابن حجر» یا «قسطلانی» متعصب نیست و در «شرح صحیح بخاری» توضیحاتی می‌دهد که کاملاً روایات را شرح می‌دهد به طوری که انسان متوجه مضمون کلمات می‌شود.

«ابن حجر عسقلانی» و «قسطلانی» روایات را گزینشی توضیح داده‌اند، اما «عینی» کلمه به کلمه و حرف به حرف کتاب «صحیح بخاری» را توضیح داده است. ایشان در جلد دوم صفحه 171 می‌نویسد: پیغمبر اکرم چه چیزی می‌خواست بنویسد تا مردم گمراه نشوند؟!

شما حرف ایشان را با عمل صحابه که در مقابل فرمایشات پیغمبر اکرم جیغ و داد کشیدند، قرینه قرار دهید. ایشان می‌نویسد:

«أنه أراد أن ینص علی الإمامة بعده»

پیغمبر اکرم می‌خواست امامت بعد از خود را در این نامه بنویسد.

«وقال سفیان بن عیینة: أراد أن ینص علی أسامی الخلفاء بعده حتی لا یقع منهم الاختلاف»

سفیان بن عیینه می‌گوید: پیغمبر اکرم در آخرین لحظه می‌خواست نام خلفا را بنویسد

عمدة القاری شرح صحیح البخاری، اسم المؤلف: بدر الدین محمود بن أحمد العینی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج 2، ص 171، ح 114

پیغمبر اکرم می‌خواست اسامی خلفای دوازده‌گانه‌ای که در مکه نگذاشتند بنویسند را در آخرین لحظه بنویسند تا دیگر «ابن کثیر»، «ابن حجر»، «ابن جوزی» و دیگران افرادی مانند یزید و معاویه و دیگران را جزء خلفاء اثنا عشر معرفی نکنند. «شهد شاهدٌ من أهلها»!!

«ابن حجر» هم همین عبارت را در کتاب «شرح صحیح بخاری» جلد اول صفحه 209 نقل می‌کند و می‌نویسد:

«أراد أن ینص علی أسامی الخلفاء بعده حتی لا یقع بینهم الاختلاف»

فتح الباری شرح صحیح البخاری، اسم المؤلف: أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی، دار النشر: دار المعرفة - بیروت، تحقیق: محب الدین الخطیب، ج 1، ص 209، ح 114

«قسطلانی» هم این عبارت را در کتاب خود نقل می‌کند. «أحمد امین مصری» که یکی از دانشمندان معاصر مصری است، در کتاب «یوم الإسلام» این عبارت را نقل می‌کند و می‌نویسد:

«قد أراد الرسول فی مرضه الذی مات فیه أن یعین من یلی الأمر من بعده»

پیغمبر اکرم در آخرین لحظه زندگی می‌خواست اسامی کسانی که خلافت و امامت بعد از خود را متولی می‌شوند، بنویسد.

یوم الاسلام ، احمد امین مصری، ص 41

متأسفانه نگذاشتند پیغمبر اکرم سخن حق را مکتوب کند.
25
کد مطلب: 13272 - عنوان: چرا بر روی مزار اهل بیت علیهم السلام گنبد و بارگاه ساخته می‌شود؟
نام و نام خانوادگی: سید مرتضی - تاریخ انتشار: ١٥:٤٩ - ٠٨ ارديبهشت ١٣٩٩
تا کور شود چشم دشمنان اهل بیت علیهم السلام
ان شاء الله یک حرم و گنبد و بارگاه زیبا برای ائمه بقیع علیهم السلام خواهیم ساخت ان شاء الله
26
کد مطلب: 5927 - عنوان: 40 حديث ماه مبارك رمضان؛ ثواب روزه و آداب روزه دار
نام و نام خانوادگی: ستاره - تاریخ انتشار: ٠١:٣٦ - ٠٨ ارديبهشت ١٣٩٩
من راضی بودم.
ایشالله خدای بی شریک ازمون راضی باشه.
27
کد مطلب: 12582 - عنوان: در آمدي بر ماه مبارک رمضان و روزه داري در کلام اهل بيت عليهم السلام و انديشمندان خارجی
نام و نام خانوادگی: محمد محسن - تاریخ انتشار: ١٧:٥٠ - ٠٧ ارديبهشت ١٣٩٩
خیلی مقاله خوب و جامع و کاملی بود
28
کد مطلب: 5256 - عنوان: آيا پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله وسلم بي سواد بودند ؟
نام و نام خانوادگی: آرش - تاریخ انتشار: ١٩:٣٦ - ٠٣ ارديبهشت ١٣٩٩
پاسخ به نظر شماره 38829
بنابر روایتی از اهل سنت؛ اگر پیامبر اسلام(ص)، به نبوت مبعوث نمی‌شد؛ عمر بن خطاب مبعوث می‌گشت.
این نقل، علاوه بر اشکال سندی؛ اشکالات متعدد محتوایی نیز دارد؛ چگونه فردی که سال‌ها مشرک بوده و بت می‌پرستیده، می‌تواند شایسته نبوت باشد؟! چگونه فردی را که با اقرار به اشتباهاتش اعلام می‌کند که «لولا علی لهلک عمر» و «لولا معاذ لهلک عمر»، پس از پیامبر برتر از همگان است؟!
روایتی در برخی منابع اهل سنت در وصف خلیفه دوم به پیامبر اسلام(ص) نسبت شده است:
«لو لم أبعث فیکم لبعث عمر بن الخطاب»؛[1] اگر من در میان شما به پیامبری مبعوث نمی‌شدم؛‌ همانا عمر بن خطاب به عنوان پیامبر مبعوث می‌شد. همچنین نقل شده است: «لو کان بعدى نبىّ لکان عمر»؛[2] اگر بعد از من پیامبری وجود داشت؛ همانا عمر بود».
بررسی روایت
این روایت، دارای اشکالات سندی و معارض‌های بسیاری است که ‌جای هیچ تردیدی در جعلی بودن آن باقی نمی‌گذارد. حتی اگر این روایت را با معیارهای روایی اهل سنت نیز بسنجیم، قابل پذیرش نخواهد بود؛ چرا که افرادی دروغ‌گو در جمع راویان آن وجود دارند.[3]
علاوه بر سند، محتوای روایت نیز اشکالاتی دارد که در ذیل بدان‌ها می‌پردازیم:
1. یکی از شرایط پیامبران این است که قبل و بعد از نبوّت، به خداوند شرک نورزیده باشند و این شرط در میان همه انبیای الهی وجود داشت.[4] حال اگر این روایت درست باشد؛ چگونه عمر بن خطاب شایسته پیامبری است، در حالی‌که در سال ششم بعثت اسلام آورد و تا قبل از آن بت می‌پرستید.[5] خود خلیفه، شخصی را مخاطب قرار داده و از دوران بت‌پرستی‌اش می‌گوید: «من و تو در زمان جاهلیت به کارى بدتر از کهانت آلوده بودیم، بت‌ها را می‌پرستیدیم و با آنها مأنوس بودیم تا این‌که خداوند ما را به‌وسیله رسول خدا(ص) و اسلام، کرامت بخشید».[6]
2. این روایت دلالت دارد که در صورت عدم خاتمیت پیامبر اسلام(ص)، خلیفه دوم، پیامبر می‌شد. پس او باید بعد از پیامبر(ص) برترین افراد باشد که چنین اعتقادی حتی با مبانی اهل سنت سازگار نیست؛ زیرا در منابع آنان به دفعات نقل شده است؛ پس از پیامبر(ص)، ابوبکر برترین بوده: «بهترین امت، پس از پیامبر اسلام(ص) ابوبکر و سپس عمر بوده است».[7]
علاوه بر این؛ چگونه عمر را می‌توان برتر از همگان دانست، در حالی‌که خود او بارها گفته بود، اگر علی(ع) نبود، عمر هلاک می‌شد.[8] و اگر معاذ نبود؛ عمر هلاک می‌شد. [9]
3. یکی از این روایات، خلاف نص قرآن است؛ خداوند در توصیف پیامبرش می‌فرماید: «و ما أَرْسَلْناکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ»‏؛[10] ما تو را جز براى رحمت جهانیان نفرستادیم. اما طبق این روایت، باید پیامبر اسلام(ص) را نقمت و مانع پیشرفت عمر بدانیم؛ زیرا در روایت آمده است: «اگر من پیامبر به عنوان پیامبر مبعوث نمی‌شدم؛ عمر به این مقام مبعوث می‌گشت!» طبیعتاً مقام عمر بن خطاب در صورت نبوت بسیار بالاتر و بهتر می‌گشت و تنها وجود پیامبر اسلام سبب می‌شد که ایشان از این مقام دور بمانند. بنابراین، براساس این روایت، پیامبر اسلام برای خلیفه دوم نه تنها رحمتی نبوده، بلکه نقمت محض می‌باشد و این مخالف صریح آیه قرآن است.[11]
4. منابع اهل سنت از جمله صحاح آنان بارها نقل کرده‌اند که‌ پیامبر خدا(ص) در شأن امام علی(ع) فرمود: «تو برای من به منزله هارون(ع) برای موسی(ع) هستی، مگر این‌که پس از من پیامبری نخواهد بود».[12] به نظر می‌رسد برخی از جاعلان، روایات مورد بحث را در ازای این روایت، وضع کرده باشند تا نکند فضیلتی برای امام علی(ع) نقل شود و معادل آن برای خلفا نقل نشده باشد.
در هر صورت، روایت موجود در پرسش با حدیث منزلت - که دلالت بر برتری امام علی(ع) بر همگان می‌کند - تعارض دارد و از این جهت نیز قابل پذیرش نیست. [13]
گروه پاسخ به شبهات تایید کنید. استدلال رو حال کردید؟!
پاسخ:
با سلام
ممنون از مطلب شما
موفق و مؤید باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

29
کد مطلب: 13253 - عنوان: شجره نامه امام زمان عج
نام و نام خانوادگی: اسماعیل - تاریخ انتشار: ٠٤:٥٨ - ٠٢ ارديبهشت ١٣٩٩
سلام
1-سخن رسول خدا در مورد مهدی(ع) : نهمین فرزند از نسل حسین همنام من است لقبش مهدی است و....
2-شیخ عبدالوهاب شعرانی در کتاب «الیواقیت و الجواهر» بابی راآورده که به خروج حضرت مهدی علیه السلام اشاره کرده است. ان گاه عباراتی از شیخ محیی الدین در باب 366 از فتوحات نقل می کند که این چنین است: «و بدانید که خروج مهدی حتمی است، ولی او خروج نمی کند تا زمین از ظلم و جور پر شود، او از عترت رسول خداصلی الله علیه واله از فرزندان فاطمه است، جدش حسین بن علی بن ابی طالب و پدرش حسن عسکری، فرزند امام علی النقی، فرزند امام علی الرضا، فرزند امام موسی الکاظم، فرزند امام جعفر صادق، فرزند امام محمّد باقر، فرزند امام زین العابدین علی، فرزند امام حسین، فرزند امام علی بن ابی طالب است. اسم او هم نام رسول خدا است.
30
کد مطلب: 13234 - عنوان: مفتضح شدن بالاترین شخصیت جهان وهابیت آل الشیخ ناصبی و پیرو یزید توسط بیننده شیعه
نام و نام خانوادگی: اسماعیل - تاریخ انتشار: ٠٤:٤٧ - ٠٢ ارديبهشت ١٣٩٩
این بشر پیرو سر شاخه های شجره‌ای که در قرآن لعن شده،هستند و این‌ها کسانی هستند که خدا از رحمت خود دورشان ساخته و این خباعث قابل هدایت نیستند چون آگاهانه خطا می کنند این جماعت بر خلاف آیه ی اشداء علی الکفار و رحماء بینهم عمل می کنند یعنی مطیع و سر سپرده و گاو شیرده آمریکا و اسراییل ولی دشمن مردم مظلوم یمن وایران
31
کد مطلب: 12811 - عنوان: دلیل غیبت امام زمان صلوات الله علیه چیست؟
نام و نام خانوادگی: اسماعیل - تاریخ انتشار: ٠٤:٠٨ - ٠٢ ارديبهشت ١٣٩٩
سلام
غیبت امام زمان به عقیده ی من به چند دلیل است:
1-اگر در جامعه دشمنان او بدانند که او مهدی است ممکن است به سرنوشت پدران و اجداد خود دچار شود وشهیدش کنند
2-امام لنگرگاه آسمان و زمین است و طبق جدیث کساء خدا مخلوقاتش را منوط به وجود امام خلق کرده است
3-امام حجت خدا در زمین است و دنیا نباید از حجت تهی باشد(از اول خلقت تا ظهور امام پیامبران و امامان حجت های خدا در زمین بوده اند یعنی هر فرستاده ای در زمان خودش)
4-هر امتی برای اعمال خودش نیاز به شاهد دارد» امام زمان:(تمام اعمال شیعیانم بر من پوشیده نیست)
5-در آخرت هر امتی با امامش محشور می شود(گذشته-حال -آینده)
6-برای هدایت جامعه از تنگناها و دشواری ها
7-مردم هر عصر و دوره ای از وجود امام بهره می برند همانطور که از نور خورشید پس ابر بهره می برند
8- امام نور الله است , یدالله است ,خلیفه الله است؛حامل اسم اعظم خدا است و با مشورت و اجماع مردم تعیین نمی شود و خدا بهتر می داند چه کسی را امام و پیشوای مردم قرار دهد
در پایان خدایا مارا با امیر المومنین و امام الزمان محشور گردان
پاسخ:
با سلام
به نظر می رسد موارد مذکور فواید امام در عصر غائب است تا علت غیبت.
موفق و مؤید باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

32
کد مطلب: 5007 - عنوان: چرا با وجود حضرت علي(علیه السلام)، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) پشت در رفت؟
نام و نام خانوادگی: امین - تاریخ انتشار: ٠١:٣٨ - ٠٢ ارديبهشت ١٣٩٩
با سلام
شما نوشته اید که با این مدارک و مستندات باز کردن درب توسط صدیقه کبری(س) هیچ گونه اشکالی ندارد و آیا توجه کرده اید که طبق مقاله خودتان اگر پیامبر (ص) به عائشه یا همسران دیگرشان برای باز کردن درب صحبتب کردن کسی که دق الباب کرده که بوده با چه حالتی ورفتاری درب را زده یعنی اگر درب راباز کردن مولا علی ژشت درب بوده و برای جنگ وجدال نبوده که باعث وحشت بشود وگرنه در صورت تهاجم و حمله مسلما خود نبی درب را باز میکردند؛ اینها برای بیعت گرفتن و خراب کاری بهطرف خانه مولا حرکت کرده بودند پس این استدلال شما برای این مورد بجا و درست نیست.
پاسخ:
با سلام
شما هجوم وحشیانه را کنار گذاشته اید و اشکال تان این است که چرا حضرت پشت در رفتند؟
حضرت برای حمایت از شوهرشان پشت در رفتند.
حضرت پشت در رفتند تا عمر به احترام ایشان که دختر پیامبر صلی الله علیه و آله است از کار خود دست بردارد؛ اما انقدر قدرت طلبی چشم او را کور کرده بود که دیگر قرابت پیامبر صلی الله علیه و اله را فراموش کرد و به زور وارد خانه شد.
موفق و مؤید باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

33
کد مطلب: 5095 - عنوان: آيا فاطمه (سلام الله عليها) از شيخين راضي شد؟
نام و نام خانوادگی: آرش - تاریخ انتشار: ١٨:٤٦ - ٠١ ارديبهشت ١٣٩٩
اگر صراحتا در صحیح ترین کتاب اهل سنت چهار بار این مسئله امده چرا علمای اهل سنت قبول نمی کنند؟ بالاخره باید توجیهی داشته باشند. لطفا توضیح بدهید.
پاسخ:
با سلام
مگر عمر با امیرالمؤمنین علیه السلام در غدیر بیعت نکرد؟
چرا بعدا زیر این بیعت خود می زند؟
در این زمینه می توانید به لینک زیر مراجعه کنید:
https://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=4955
علمای اهل سنت هم به همین دلیل زیر بار حق نمی روند.
موفق و مؤید باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

34
کد مطلب: 7052 - عنوان: آیا سند روایت نفرین حضرت زهرا سلام الله علیها بر شیخین صحیح است؟ (ویرایش جدید)
نام و نام خانوادگی: آرش شاهدی - تاریخ انتشار: ١٨:١٩ - ٠١ ارديبهشت ١٣٩٩
پاسخ به نظر شماره 74853
بله اهل سنت برای فرار از واقعیات وقتی می بینند جوابی برای ارائه ندارناز طرفی غرورشان قبول نمی کنندکه سال هاست خودشان و پدرانشان دارند راه رااشتباه می روند مگن تاریخ اسلام را نخونید مباد جنایات خلفا،صحابه،عایشه و... اشکار شود!
35
کد مطلب: 13080 - عنوان: الهی بودن امامت ائمه (عليهم السلام) و بررسی روایات و نصوص امامت
نام و نام خانوادگی: اسماعیل - تاریخ انتشار: ٠٤:٠٣ - ٠١ ارديبهشت ١٣٩٩
پاسخ به نظر شماره 75820
سلام
دوست عزیز حکومت در زمان امامان امر الهی بوده (قران و پیامبر)و مردم فقط در امر دنیوی حق تعیین بر سرنوشت خود دارند طبق: (آیه شوری )و بعد از غیبت امام زمان حاکم اسلامی باید در جوامع اسلامی مسلمان و فقیه جامع الشرایط باشد
36
کد مطلب: 1719 - عنوان: فوايد نوشيدن ادرار شتر در كتب وهابيت!
نام و نام خانوادگی: یه دکتر - تاریخ انتشار: ٠٠:٥٢ - ٠١ ارديبهشت ١٣٩٩
شاش منم جاودانتون میکنه هرکی خواست اطلاع بده
37
کد مطلب: 13080 - عنوان: الهی بودن امامت ائمه (عليهم السلام) و بررسی روایات و نصوص امامت
نام و نام خانوادگی: صفایی - تاریخ انتشار: ١١:٢٦ - ٣١ فروردين ١٣٩٩

از اول تا اخر سخنان عابدینی که به دقت بررسی کنی تمام حرفش بر حکومت است.تمام تلاشش بر این است که حکومت را از امامان جدا کند.و می خواهد ثابت کند که اگر حکومت خدادادی هم باشد باز این مردم هستند که به ان مشروعیت می بخشند.همان طور که مردم در مدینه به پیامبر ص حکومت دادند و از او تبعیت کردند.تمام این بالا پایین رفتن ها برای یک چیز است؛مشروعیت حکومت خلفا:می خواهد بگوید حکومت ابوبکر و عمر از طرف خداوند بوده همان طور که به نمرود داده است به انان هم داده است و این مردم هستند که به حکومت مشرعیت می دهند و چون حکومت ابوبکر و عمر مورد پذیرش مردم قرار گرفته؛پس باید مهر تایید بر ان زده شود و همه ان را بپذیرند.
من غیر از این برداشتی ندارم؛الله اعلم.
38
کد مطلب: 12737 - عنوان: آیا می‌توان امام زمان را فقط از قرآن اثبات کرد؟
نام و نام خانوادگی: اسماعیل - تاریخ انتشار: ٠١:١٠ - ٣١ فروردين ١٣٩٩
سلام
شیخ عبدالوهاب شعرانی در کتاب «الیواقیت و الجواهر» بابی را منعقد کرده ان جمله به خروج حضرت مهدی علیه السلام اشاره کرده است. ان گاه عباراتی از شیخ محیی الدین در باب 366 از فتوحات نقل می کند که این چنین است: «و بدانید که خروج مهدی حتمی است، ولی او خروج نمی کند تا زمین از ظلم و جور پر شود، ان گاه پر از قسط و عدل می نماید. و اگر از دنیا تنها یک روز باقی بماند خداوند ان را طولانی می گرداند تا ان خلیفه، والی زمین شود. او از عترت رسول خداصلی الله علیه واله از فرزندان فاطمه است، جدش حسین بن علی بن ابی طالب و پدرش حسن عسکری، فرزند امام علی النقی، فرزند امام علی الرضا، فرزند امام موسی الکاظم، فرزند امام جعفر صادق، فرزند امام محمّد باقر، فرزند امام زین العابدین علی، فرزند امام حسین، فرزند امام علی بن ابی طالب است. اسم او هم نام رسول خدا است. مسلمانان با او در بین رکن و مقام بیعت می کنند. او شبیه رسول خداصلی الله علیه واله در اخلاق است...
39
کد مطلب: 13246 - عنوان: مناظره آقای شریفی با کارشناس شبکه وهابی کلمه آقای عقیل هاشمی
نام و نام خانوادگی: اسماعیل - تاریخ انتشار: ٠٠:٥٧ - ٣١ فروردين ١٣٩٩
سلام
یکی از برادران اهل سنت نقل میکرد:
حادثه ای که مطلب را نهایی کرده و مرا به ولایت اهل بیت علیهم السلام رهنمون ساخت، این بود که: روزی در پیاده رو، رو به روی مغازه یکی از اقوامم نشسته بودم، مغازه ای کوچک بود. شنیدم که ان شخص به یک نفر از نوه های خود امر می کند که به جای او در مغازه بنشیند، تا نماز عصر را به جای آورد. من به فکر فرو رفتم، که چگونه یک نفر مغازه خود را رها نمی کند تا به نماز بایستد، مگر ان که کسی را به جای خود قرار دهد که بتواند

حافظ اموالش باشد، حال چگونه ممکن است که پیامبر اکرم صلی الله علیه واله یک امّتی را بدون امام و جانشین رها کند!! به خدا سوگند که هرگز چنین نخواهد بود... .
برادران اهل سنت برای عاقبت بخیری خود به این قضیه فکر کنید و از خدا کمک بگیرید بدون تعصب
40
کد مطلب: 5249 - عنوان: آيا روايت : « قد حلي أبوبكر الصديق سيفه » از قول امام باقر عليه السلام صحت دارد ؟
نام و نام خانوادگی: مجید - تاریخ انتشار: ٠٢:٣٠ - ٢٩ فروردين ١٣٩٩
لقب صدیق برای ابابکر در الکنی والاقاب قمی

(الفيروز آبادى)قاضي القضاة أبو طاهر مجد الدين محمد بن يعقوب بن محمد الصديقي، الشيرازي الشافعي. قال صاحب الشقائق النعمانية وغيره في ترجمة، كان ينتسب إلى الشيخ، ابى اسحاق الشيرازي صاحب التنبيه، وربما رفع نسبه إلى ابى بكر الصديق،

الکنی والألقاب-الشیخ عباس القمی-ج3ص36-37

پاسخ:
با سلام
به صراحت در عبارت آمده است که ایشان این مطلب را نقل قول می کند و این از امانت داری مرحوم شیخ عباس قمی است که عین مطلب را آورده است و سعی کرده است که در عبارت دخل و تصرف نکند.
شاید شما به امانت داری در نقل عبارات اعتقاد ندارید و اگر مطلبی از کسی بخواهید نقل کنید هر طور که خودتان دوست داشته باشید آن را نقل می کنید.
موفق و مؤید باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)