2024 April 19 - جمعه 31 فروردين 1403
نقد و بررسی ریشه های انفجار و تخریب قبر پیامبر اسلام، انبیاء و اولیای الهی (3)
کد مطلب: ٩٧٥٣ تاریخ انتشار: ٢٤ تير ١٣٩٥ - ١٤:٠٠ تعداد بازدید: 4479
حبل المتین » وهابیت
نقد و بررسی ریشه های انفجار و تخریب قبر پیامبر اسلام، انبیاء و اولیای الهی (3)

فتاوای وهابیت در تخریب مسجد الحرام و قبور ائمه ، معاویه و دیدگاه صحابه و تابعین نسبت به او
حبل المتین 95/04/24

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 95/04/24

خلاصه آنچه در این برنامه خواهید دید...

فتاوای وهابیت پلید در رابطه با تخریب قبور ائمه طاهرین (علیهم السلام): «ألبانی» در کتاب «تحذیر الساجد من اتخاذ القبور المساجد» صفحه 68 به صراحت فتوا داده است: « فعجبت حینئذ کیف ضلت هذه الظاهرة الوثنیة قائمة فی عهد دولة التوحید» من تعجب می‌کنم که این بدعت بت پرستی در عهد دولت توحید هنوز باقی مانده است. تحذیر الساجد من اتخاذ القبور مساجد، المؤلف: محمد ناصر الدین الألبانی، الناشر: المکتب الإسلامی – بیروت، الطبعة: الرابعة، ج 1، ص 68، الفصل الرابع.

ما فتوای لجنه دائمی عربستان سعودی را بیان کردیم؛ فتوای آنان به این مضمون بود: «وأن ینبش من دفن فی المسجد بعد بنائه، ویخرج جثته من المسجد حتی عظامه ورفاته لاعتدائهم بالدفن فیه» و تمام افرادی که در مسجد دفن شدند را باید نبش کنند و این جنازه‌ها را ببرند و اگر جثه و بدنشان سالم است را از قبر دربیاورند و اگر استخوانشان است و اگر گردی از بدنش مانده است را از قبر بیرون بیاورند. فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة والإفتاء، المؤلف: أحمد بن عبد الرزاق الدویش، الناشر: الرئاسة العامة للبحوث العلمیة والإفتاء، ج 6، ص 414، س 4150

«عبدالمنعم ابراهیم» فتوا داد که حجره پیغمبر اکرم باید آتش زده شود و نابود شود. همچنین «مقبل بن هادی» از وهابیان سرشان می‌گوید: اگر روزی ما مشاهده کنیم که بیل‌ها و کلنگ‌ها بر تمام ضریح‌ها و گنبدها برافراشته شده است و این‌ها را با خاک یکسان کرده‌اند.

«بن جبرین» که از سرکردگان تکفیر است تا جایی که از او پرسیدند: آیا می‌شود به شیعیان زکات بدهیم؟ او گفته است: خیر! زیرا شیعه به چهار دلیل کافر است. ایشان فتوا داده است که حرم‌های پیامبران و ائمه و صالحین مظاهر شرک است:« يجب هدم تلك القباب» خراب کردن این بناها و حرم‌ها واجب است حاجة البشر إلى الأمر بالمعروف والنّهي عن المنكر؛ لسَمَاحَةِ الشَّيْخِ العَلَّامَةِ عَبْدِ اللَّهِ بنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بنِ جِبْرِيْنٍ ؛ ص 125

یک بام و دو هوای وهابی ها در صدور فتوای تخریب قبور! این افراد این فتاوی را دادند اما قلعه «کعب الأشراف» یهودی در عربستان سعودی فعلاً محل زیارتگاه افرادی است که از کشورهای مختلف می‌آیند، «قلعه خیبر» را به عنوان آثار باستانی اعلام کردند و هرگونه تخریب آن حرام است. کلیسای بزرگ جده با اینکه خراب شده است کنار دریاچه به عنوان آثار باستانی نگه داشته شده است.

قبر و حرم «ابوحنیفه» با چه تشکیلاتی در دویست متری قبر مطهر امام کاظم (علیه السلام) است. همچنین محل دفن «احمد بن حنبل» در بغداد است که آقایان نمی‌توانند نسبت به این مکان اعتراض کنند.

قبر «امام شافعی» رهبر شافعی‌ها با گنبد و مزار در مصر قرار دارد که مورد زیارت خاص و عام است. تمام مسلمانان در مزار «امام شافعی» عبادت می‌کنند و یک نفر هم تاکنون فتوا نداده است که نماز خواندن در کنار ضریح «امام شافعی» باطل است.

قبر «ابو ایوب انصاری» در استانبول محل عبادت است. قبر «ابو عبیده جراح» طراح سقیفه بنی ساعده است که در اردن قرار دارد. قبر «ابو لبابه» از اصحاب پیغمبر اکرم است که در تونس قرار دارد. مقام «ابوذر غفاری» در قسمت شرقی مدینه قرار دارد. قبر «أنس بن مالک» خادم رسول الله در اردن قرار دارد که از آن به ابو الجلیل و خادم رسول الله تعبیر شده است.

اتفاقی عجیب در قبر معاویه!!: یکی از علمای بزرگوار برای من نقل می‌کردند و می‌گفتند: ما از هرکسی سؤال می‌کردیم قبر معاویه در شام کجاست به ما نشان نمی‌داند و با زحمتی بود آنجا را پیدا کردیم. زمانی که آنجا رفتیم مقداری به خادم پول دادیم در را باز کرد و داخل رفتیم. او می‌گفت ما از خادم سؤال کردیم: شما در مدتی که اینجا هستید معجزه‌ای از قبر معاویه دیدید؟! ایشان قسم می‌خورد و می‌گفت: من مرتب می‌آیم قبر معاویه را جارو می‌کنم نمی‌دانم این سگ از کجا می‌آید بلافاصله آنجا فضله می‌گذارد!! او می‌گفت: من دائماً قبر را تمیز می‌کنم و او از پشت بام، آسمان یا زمین می‌آید و یک روز نشده است که این قبر را آلوده نبینم.

دیدگاه شخصیتهای بزرگ اسلام، پیرامون «معاویة بن ابی سفیان»!

دیدگاه «سبط ابن جوزی»: « أن معاوية كان يقال أنه من ثلاثة من قريش » گفته شده است که معاویه سه پدر داشته است. « عمارة بن الوليد بن المغيرة المخزومي ومسافر بن أبي عمرو وأبي سفيان » ذكرة الخواص؛ المؤلف: سبط ابن الجوزي (654 هـ)؛ المحقق: الدكتور عامر النجار، الناشر: مكتبة الثقافة الدينية الطبعة: الأولى 1429 هـ - 2008 م ؛ ص 473

دیدگاه «زمخشری»: «وکان معاویة یعزی إلی أربعة» معاویه را به چهار پدر نسبت می‌دادند «إلی مسافر بن أبی عمرو، وإلی عمارة بن الولید، وإلی العباس بن عبد المطلب، وإلی الصباح مغن أسود کان لعمارة» مسافر بن ابی عمرو، عمارة بن ولید، عباس بن عبدالمطلب و صباح مغن اسود «کان أبو سفیان دمیماً قصیراً، وکان للصباح عسیفاً لأبی سفیان شاباً وسیماً، فدعته هند إلی نفسها» ابوسفیان در میان این چهار نفر نبود، او پول زیادی داشت و مقداری به هند داد تا او را پدر معاویه معرفی کند. ربيع الأبرار ونصوص الأخيار؛ المؤلف: جار الله الزمخشري توفي 583 هـ؛ الناشر: مؤسسة الأعلمي، بيروت، الطبعة: الأولى، 1412ه، ج4، ص 275 و 276

دیدگاه امیرالمؤمنین(سلام الله علیه): «فَوَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا أَسْلَمُوا» قسم به خدایی که حبه را شکافت و انسان را آفرید معاویه و دار و دسته‌اش مسلمان نیستند. «وَ لَکنِ اسْتَسْلَمُوا وَ أَسَرُّوا الْکفْرَ » ولیکن تظاهر به اسلام کرده است و کفرش را مخفی کرده است. «فَلَمَّا وَجَدُوا أَعْوَاناً عَلَیهِ أَظْهَرُوه» امروز می‌بیند برای کفرش یار و یاوری دارد آن را اظهار کرده است. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص 374

دیدگاه «عمار بن یاسر»: «قال عمار بن یاسر یوم صفین وذکر أمرهم وأمر الصلح فقال» عمار بن یاسر در جنگ صفین سخنرانی کرد و مردم را به صلح دعوت کرد و گفت «والله ما أسلموا ولکن استسلموا وأسروا الکفر فلما رأو علیه أعوانا أظهروه» به خدا سوگند معاویه و پیروانش مسلمان نشدند بلکه تظاهر به اسلام کردند و کفر خودشان را مخفی کردند تا زمانی که پیروان خود را جمع کردند کفرشان را ظاهر کردند. مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی - القاهرة, بیروت – 1407، ج 1، ص 113

دیدگاه «قیس بن سعد»: «فأجابه قیس: یا وثن بن الوثن، دخلتم فی الإسلام کارهین، وخرجتم منه طائعین» قیس جواب داد: ای بت بچه بت، به زور وارد اسلام شدید و با میل خودتان از اسلام بیرون رفتید. أنساب الأشراف؛ المؤلف: أحمد بن يحيى بن جابر بن داود البَلَاذُري (المتوفى: 279هـ)، تحقيق: سهيل زكار ورياض الزركلي، الناشر: دار الفكر – بيروت، الطبعة: الأولى، 1417 هـ - 1996 م؛ ج2، ص 391

دیدگاه «ابن عباس»: «کنت مع بن عَبَّاسٍ عِنْدَ مُعَاوِیةَ نَتَحَدَّثُ حتی ذَهَبَ هَزِیعٌ من اللَّیلِ فَقَامَ مُعَاوِیةُ فَرَکعَ رَکعَةً وَاحِدَةً» با ابن عباس نزد معاویه بودیم. با هم صحبت کردیم تا پاسی از شب گذشت. در این هنگام معاویه بلند شد و یک رکعت نماز خواند. فقال بن عَبَّاسٍ من أَینَ تُرَی أَخَذَهَا الْحِمَارُ » ابن عباس گفت: این الاغ از کجا این حکم را گرفته است! شرح معانی الآثار، اسم المؤلف: أحمد بن محمد بن سلامة بن عبدالملک بن سلمة أبو جعفر الطحاوی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1399، الطبعة: الأولی، تحقیق: محمد زهری النجار، ج 1، ص 289، باب الوتر.

دیدگاه «عبدالرزاق صنعانی»: «فذکر رجل معاویه فقال لا تقذر مجلسنا بذکر ولد أبی سفیان» و یک نفر اسم معاویه را آورد سپس عبدالرزاق گفت: مجلس ما را با نام پسر ابوسفیان نجس نکن. سیر أعلام النبلاء، اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقیق: شعیب الأرناؤوط, محمد نعیم العرقسوسی، ج 9، ص 570، باب 220 – عبدالرزاق بن همام.

امیرالمؤمنین(سلام الله علیه): معاویه شیطان است! «وأراد معاویة أن یخدعه باستلحاقه» معاویه که تو را به فرزندی خودش قبول کرد خواست تا تو را فریب دهد. «وقد عرفت أن معاویة یستزل لبک ویستغل غربک فاحذره» بدان که معاویه عقل تو را لغزش داده است و فکر تو را منحرف کرده است «فإنما هو الشیطان» معاویه شیطان است. ربیع الأبرار، اسم المؤلف: أبو القاسم محمود بن عمرو بن أحمد، الزمخشری جار الله (المتوفی: 538 هـ)، ج 1، ص 365، باب القرابات والأنساب، وذکر حقوق الآباء والأمهات.

امیرالمؤمنین(سلام الله علیه): معاویه، باقی مانده احزاب است! «عن الأعمش قال قیل لقیس بن أبی حازم لأی شیء أبغضت علیا» اعمش می‌گوید: به قیس بن ابی حازم گفتم چرا علی را دشمن می‌داری؟ «قال لأنی سمعته یقول انفروا معی إلی بقیة الأحزاب» گفت: چون من از علی شنیدم در جنگ صفین گفت: با من به جنگ معاویه حرکت کنید که باقی مانده احزاب است. السنة، اسم المؤلف: عبد الله بن أحمد بن حنبل الشیبانی، دار النشر: دار ابن القیم - الدمام - 1406، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. محمد سعید سالم القحطانی، ج 2، ص 565، ح 1322.

بررسی استدلال وهابیون برای تخریب قبور اولیاء به روایت «ابوالهیاج»!: در کتاب «صحیح مسلم» حدیث 969 روایتی از «ابوالهیاج اسدی» نقل شده است که می‌گوید: «قال لی عَلِی بن أبی طَالِبٍ ألا أَبْعَثُک علی ما بَعَثَنِی علیه رسول اللَّهِ» علی بن أبی طالب به من گفت: مأموریتی به تو ندهم همان مأموریتی که پیغمبر اکرم به من داد؟! «أَنْ لَا تَدَعَ تِمْثَالًا إلا طَمَسْتَهُ» هرچه مجسمه دیدی بشکن «ولا قَبْرًا مُشْرِفًا إلا سَوَّیتَهُ» و هرچه قبر بلند هم دیدی آن‌ها را تسویه کن

من به این روایت، اشکال سندی دارم:

شرح حال راوی اول: «وکیع بن جراح»: «وَقَال عَبد الله بن أحمد بن حنبل عَن أبیه: أخطأ وکیع فی خمس مئة حدیث» عبدالله پسر احمد بن حنبل از پدرش نقل کرده است: وکیع بن جراح در پانصد روایت به خطا رفته است. تهذیب الکمال، اسم المؤلف: یوسف بن الزکی عبدالرحمن أبو الحجاج المزی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1400 - 1980، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. بشار عواد معروف، ج 23، ص 208، باب من اسمه افضل.

وقتی کسی در پانصد روایت اشتباه کرده است می‌توان به او اعتماد کرد؟! در کتاب «میزان الاعتدال» اثر آقای «ذهبی» جلد هفتم صفحه 127 وارد شده است: «کان وکیع یلحن ولو حدثت بألفاظه لکانت عجبا» روایاتی که وکیع نقل می‌کرد سروته نداشت و اشکال داشت و اگر من الفاظ او را بگویم تعجب‌آور است. میزان الاعتدال فی نقد الرجال، اسم المؤلف: شمس الدین محمد بن أحمد الذهبی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1995، الطبعة: الأولی، تحقیق: الشیخ علی محمد معوض والشیخ عادل أحمد عبدالموجود، ج 7، ص 127، ح 9364.

شرح حال راوی دوم: «سفیان بن ابی عیینه»: «صح سفیان بن سعید (ع) الحجة الثبت متفق علیه مع أنه یدلس عن الضعفاء» میزان الاعتدال فی نقد الرجال، اسم المؤلف: شمس الدین محمد بن أحمد الذهبی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1995، الطبعة: الأولی، تحقیق: الشیخ علی محمد معوض والشیخ عادل أحمد عبدالموجود، ج 3، ص 245، ح 3325.

در کتاب «تهذیب التهذیب» روایتی وارد شده است: «حدث سفیان بحدیث فجئته وهو یدلسه فلما رآنی أستحیی» سفیان روایتی را تدلیس می‌کرد و زمانی که من را دید حیا کرد «وقال نرویه عنک» و گفت ما از تو روایت می‌کنیم تهذیب التهذیب، اسم المؤلف: أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1404 - 1984، الطبعة: الأولی، ج 4، ص 101، باب من اسمه سفیان.

در کتاب «الجرح و التعدیل» جلد چهارم در روایتی وارد شده است: «یحیی بن معین یقول لم یکن أحد اعلم بحدیث أبی إسحاق من الثوری وکان یدلس» الجرح والتعدیل، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن أبی حاتم محمد بن إدریس أبو محمد الرازی التمیمی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت - 1271 - 1952، الطبعة: الأولی، ج 4، ص 224، الجزء 4.

«شعبة بن حجاج» می‌گوید: «قال شعبة بن الحجاج التدلیس أخو الکذب» شعبه بن حجاج می‌گوید: تدلیس برادر دروغ است.

شرح حال روای سوم: «حبیب بن ثابت»: «وقال بن حبان فی الثقات کان مدلسا» ابن حبان گفته است که حبیب بن ثابت اهل تدلیس بوده است.

شرح حال راوی چهارم: «ابی وائل»: «قال: کان أبو وائل عثمانیاً» شرح نهج البلاغة، اسم المؤلف: أبو حامد عز الدین بن هبة الله بن محمد بن محمد بن أبی الحدید المدائنی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت / لبنان - 1418 هـ - 1998 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: محمد عبد الکریم النمری، ج 4، ص 59، فصل فی ذکر المنحرفین عن علی علیه السلام.

در کتاب «تذکرة الحفاظ» در جلد اول به صراحت می‌گوید: «وروی عاصم بن بهدلة عن شقیق قال عثمان أحب إلی من علی» تذکرة الحفاظ، اسم المؤلف: أبو عبد الله شمس الدین محمد الذهبی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولی، ج 1، ص 60، ح 46

تماس بینندگان برنامه:

بیننده (آقای علوی از سنندج – اهل سنت): خدمت شما برادران اهل تشیع سلام عرض می‌کنم و امیدوارم خسته نباشید. بحث آقای قزوینی در رابطه با معاویه بود که می‌خواستم در این مورد شعری بخوانم.

از کتاب تاریخ «روضة الصفا» است که می‌گوید: دوستدار پسر هند مگر آگه نیست؛ که از روح و صفت او به پیغمبر چه رسید؛ پدر او لب و دندان پیغمبر بشکست؛ مادر او جگر عم پیغمبر بمکید؛ خود او حق داماد پیغمبر بگرفت؛ پسر او سر اولاد پیغمبر ببرید؛ بر چنین شخصی لعن و نفرین نکنیم؛ لعنت الله بر یزید و آل یزید!

صحنه‌ای که مربوط به قبر معاویه بود را پخش کردید که زیر آن نوشته بود «رضی الله عنه» من خیلی ناراحت شدم؛ زیرا همه افراد بنی امیه به اسلام خیانت کردند

بیننده (آقای خرازی از تهران – شیعه): سلام علیکم خسته نباشید؛ ممنون از برنامه خوبتان. من چند مدت است که هم کانال شما را و هم کانال‌های دیگر را نگاه می‌کنم. امروز کلیپ‌هایی دوستان پخش کردند که تقاضا دارم برنامه‌ای تهیه کنید و این کلیپ‌ها را جمع کنید و نسبت به این مسائل پاسخگو باشید.

بعضی از دوستان گفتند: خدا و ائمه طاهرین و تمام مخلوقات از فاطمه زهرا (سلام الله علیها) تقلید می‌کنند و مقلد ایشان هستند؛ کلیپ‌های این بحث ایشان موجود است و من این کلیپ‌ها را جمع کردم. تقاضا دارم شما که در جریان هستید این کلیپ‌ها را جمع کنید و واقعاً به این‌ها پاسخ بدهید. برای مخاطبی شبیه به من که اینجا نشسته است و دارد این مطالب را گوش می‌دهد؛ دچار یک سری مسائل شدم.

تفصیل مطالب این برنامه

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم

من شیفته روی علی بوده و هستم

من مرغ سر کوی علی بوده و هستم

چون هست علی دست خداوند توانا

من ریزه‌خور خوان علی بوده و هستم

السلام علیک یا أمین الله فی أرضه و حجته علی عباده السلام علیک یا أمیرالمؤمنین.

سلام و درود و ارادت خدمت شما بینندگان عزیز و گرامی، همراهان خوب و دوست داشتنی برنامه زنده حبل المتین. برای شما بینندگان بزرگواری که «شبکه جهانی ولایت» را برای دیدن انتخاب کردید بهترین‌ها را آرزومندم.

هرکجا که هستید ان‌شاءالله زیر سایه مرتضی علی (علیه السلام) زندگی‌تان پر از نور و معنویت باشد. بزرگواران، خواهران یا برادران ایمانی خودم که در جای جای ایران اسلامی همراه هستند و هرجای این کره خاکی «شبکه جهانی ولایت» را برای دیدن انتخاب کردند ان‌شاءالله عاقبت به خیر شوید.

باز هم خوشحال هستیم که خداوند توفیق داد تا یک شب دیگر هم به خانه‌هایتان آمدیم و برنامه زنده «حبل المتین» را تقدیم حضور شما کنیم. آقا کیا زحمت می‌کشند راه‌های ارتباطی را برای شما زیرنویس می‌کنند.

سامانه پیام کوتاه خیلی روشن و واضح است؛ «30001203» شماره‌ای است که برای شما زیرنویس شده است. همچنین شماره‌ای که می‌توانید در گوشی تلفن همراه خودتان ذخیره کنید و از طریق واتس آپ، وایبر و تلگرام برای ما پیام بفرستید.

پیام‌ها می‌تواند به شکل‌های مختلف باشد و شما می‌توانید پیام‌های صوتی، تصویری و متنی برای ما بفرستید. راه ارتباط میان ما و شما خیلی آسان شده است؛ ان‌شاءالله که پیام‌هایتان را برای ما بفرستید.

مناسبتی که پشت سر گذاشتیم سالگرد تخریب قبور ائمه غریب و مظلوم بقیع بود که در هشتم شوال المکرم اتفاق افتاده بود؛ هم به این مناسبت و هم اگر از عشق و ارادت و محبتتان به ساحت آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) هم می‌خواهید بگویید باز هم این راه‌های ارتباطی در اختیار شما قرار دارد.

ان‌شاءالله بخشی از برنامه هم به صدای شما اختصاص پیدا خواهد کرد و این به معنای آن است که شما می‌توانید تماس بگیرید و در خدمت شما خواهیم بود. امشب هم توفیق داریم در محضر استاد بزرگوارمان حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی باشیم.

استاد سلام علیکم و رحمة الله:

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته. بنده هم خدمت همه بینندگان عزیز، گرامی و دوست داشتنی که در هرکجای این گیتی پهناور بیننده این برنامه هستند و ما را مهمان کانون گرم خانواده خودشان قرار دادند خالصانه‌ترین سلامم را تقدیم می‌کنم.

سالروز تخریب حرم مطهر ائمه بقیع امام مجتبی (علیه السلام)، امام سجاد (علیه السلام)، امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) توسط وهابیت پلید و رذل و فرزندان شیطان و زادگان بنی امیه شجره ملعونه در قرآن را تسلیت عرض می‌کنم.

خدا را به آبروی محمد و آل محمد سوگند می‌دهم فرج مولای ما بقیة الله الأعظم (ارواحنا له الفداه) را نزدیک نموده و ریشه دشمنان دین، دشمنان اسلام، دشمنان قرآن، دشمنان اهلبیت و در رأس آن‌ها وهابیت رذل و پلید را از صفحه گیتی براندازد.

ان‌شاءالله خداوند تبارک و تعالی همه ما و شما را حاجت‌روا نموده، دغدغه‌های فکری ما را برطرف سازد و دعای همه ما را به اجابت مقرون کند ان‌شاءالله.

مجری:

واقعیت این جنایت هیچوقت از صفحه تاریخ محو نخواهد شد و ویران کردن گلستان بقیع که البته برای ما همیشه گلستان است از ذهن عاشقان و شیفتگان و دلباختگان اهلبیت عصمت و طهارت پاک نخواهد شد.

این حرم در دل‌ها و وجود ما گلستان هست؛ چه قبورشان خاکی باشد، چه راه باز باشد یا بسته باشد همیشه به یادشان هستیم و ان‌شاءالله در همه مراحل زندگی‌مان نام و یاد ائمه (علیهم السلام) به ویژه ائمه غریب و مظلوم و مدفون در بقیع را زنده نگاه داریم.

اگر دوستان خوب بیننده ما یادشان باشد ما در جلسه گذشته یعنی یکشنبه شب در برنامه زنده «حبل المتین» در خصوص فتوای وهابیون در زمینه تخریب قبور صالحان و بزرگان و شخصیت‌های دیگر که در طول تاریخ وجود دارد و مطالبی که در این زمینه بود صحبت کردیم.

استاد فتوای تخریب حرم رسول گرامی اسلام و ائمه طاهرین (علیهم السلام) را در هفته گذشته نقل کردید که بعضی از سران وهابیت فتوا دادند که این مکان‌ها باید تخریب شود.

ممکن است بعضی از عزیزان بیننده برنامه هفته گذشته را ندیده باشند؛ خلاصه‌ای از برنامه هفته گذشته بفرمایید، اشاره‌ای به این فتواها داشته باشید تا سؤال جدید را عرض کنم.

فتاوای وهابیت پلید در رابطه با تخریب قبور ائمه طاهرین (علیهم السلام)

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمد الله و الصلوة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله الی یوم لقاء الله افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر.

ما در جلسه گذشته در رابطه با فتاوی وهابیت پلید در رابطه با تخریب قبور ائمه طاهرین (علیهم السلام) از کتاب «منهاج السنة» اثر «ابن تیمیه» جلد دو صفحه 437 نقل کردیم که می‌گوید: قبور انبیاء و قبر مطهر نبی مکرم اسلام بدعت است.

«ابن قیم» شاگرد ایشان در روایتی می‌گوید: «اتخذت أوثانا» او از قبور مطهر ائمه و مخصوصاً قبر مطهر نبی مکرم اسلام به مرکز بت‌پرستی تعبیر کرده است.

«ألبانی» در کتاب «تحذیر الساجد من اتخاذ القبور المساجد» صفحه 68 به صراحت فتوا داده است:

« فعجبت حینئذ کیف ضلت هذه الظاهرة الوثنیة قائمة فی عهد دولة التوحید»

من تعجب می‌کنم که این بدعت بت پرستی در عهد دولت توحید هنوز باقی مانده است.

تحذیر الساجد من اتخاذ القبور مساجد، المؤلف: محمد ناصر الدین الألبانی، الناشر: المکتب الإسلامی – بیروت، الطبعة: الرابعة، ج 1، ص 68، الفصل الرابع.

او در این روایت با اشاره به قبر مطهر نبی مکرم اسلام و ضریح مطهر و گنبد سبزین و خضرای آن حضرت آن مکان مقدس را به مظاهر بت پرستی تعبیر می‌کند و از دولت شرک آل سعود به دولت توحید تعبیر می‌کند.

ما فتوای لجنه دائمی عربستان سعودی را بیان کردیم؛ فتوای آنان به این مضمون بود: واجب است تمام قبوری که در مساجد است بشکافند، نبش قبر کنند

«وأن ینبش من دفن فی المسجد بعد بنائه، ویخرج جثته من المسجد حتی عظامه ورفاته لاعتدائهم بالدفن فیه»

و تمام افرادی که در مسجد دفن شدند را باید نبش کنند و این جنازه‌ها را ببرند و اگر جثه و بدنشان سالم است را از قبر دربیاورند و اگر استخوانشان است و اگر گردی از بدنش مانده است را از قبر بیرون بیاورند.

فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة والإفتاء، المؤلف: أحمد بن عبد الرزاق الدویش، الناشر: الرئاسة العامة للبحوث العلمیة والإفتاء، ج 6، ص 414، س 4150

از جمله مساجدی که این افراد معتقد به ویران کردن قبور مطهر آن هستند مسجدالنبی است که قبر مطهر رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) همچنین قبر ابوبکر و عمر در آنجاست.

«عبدالمنعم ابراهیم» فتوا داد که حجره پیغمبر اکرم باید آتش زده شود و نابود شود. همچنین «مقبل بن هادی» از وهابیان سرشان می‌گوید: اگر روزی ما مشاهده کنیم که بیل‌ها و کلنگ‌ها بر تمام ضریح‌ها و گنبدها برافراشته شده است و این‌ها را با خاک یکسان کرده‌اند.

«بن جبرین» که از سرکردگان تکفیر است تا جایی که از او پرسیدند: آیا می‌شود به شیعیان زکات بدهیم؟ او گفته است: خیر! زیرا شیعه به چهار دلیل کافر است. ما هیچ شکی نداریم که الان قطعاً دارد در آتش جهنم می‌سوزد.

فردای قیامت شیعیان از این شخص شکایت می‌کنند و به جهت فتواهایی که داده است شدیدترین عذاب گرفتار خواهد شد:

(وَ مَنْ لَمْ یحْکمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِک هُمُ الْکافِرُونَ)

هر کس به آنچه خدا نازل کرده حکم نکند او و همفکرانش کافرانند

سوره مائده (5): آیه 44.

ان‌شاءالله این شخص در زمره کافران و منافقین در درک اسفل جهنم جای خواهد گرفت. ایشان فتوا داده است که حرم‌های پیامبران و ائمه و صالحین مظاهر شرک است:

« يجب هدم تلك القباب»

خراب کردن این بناها و حرم‌ها واجب است

حاجة البشر إلى الأمر بالمعروف والنّهي عن المنكر؛ لسَمَاحَةِ الشَّيْخِ العَلَّامَةِ عَبْدِ اللَّهِ بنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بنِ جِبْرِيْنٍ ؛ ص 125

«براک» هم به همین شکل تعبیر دارد: افرادی که حرم ساختند تمام این حرم‌ها مظهر شرک و کفر هست و این افراد دشمن خدا و دشمن پیغمبر هستند. من نمی‌دانم ایشان نسبت به حرم نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) قطعاً این نظر را دارد یانه!

یک بام و دو هوای وهابی ها در صدور فتوای تخریب قبور!

این افراد این فتاوی را دادند اما قلعه «کعب الأشراف» یهودی در عربستان سعودی فعلاً محل زیارتگاه افرادی است که از کشورهای مختلف می‌آیند، «قلعه خیبر» را به عنوان آثار باستانی اعلام کردند و هرگونه تخریب آن حرام است. کلیسای بزرگ جده با اینکه خراب شده است کنار دریاچه به عنوان آثار باستانی نگه داشته شده است.

این آقا نسبت به قبور ائمه (علیهم السلام) این فتاوی را صادر کردند و فعلاً جرئت نمی‌کنند نسبت به قبور ائمه اهل سنت همچین برنامه‌ای داشته باشند؛ عزیزان می‌بینند قبر و حرم «ابوحنیفه» با چه تشکیلاتی در دویست متری قبر مطهر امام کاظم (علیه السلام) است.

وهابیون جرئت ندارند نسبت به این قبور کوچک‌ترین اعتراضی داشته باشند؛ همچنین محل دفن «احمد بن حنبل» در بغداد است که آقایان نمی‌توانند نسبت به این مکان اعتراض کنند.

قبر «امام شافعی» رهبر شافعی‌ها با گنبد و مزار در مصر قرار دارد که مورد زیارت خاص و عام است. تمام مسلمانان در مزار «امام شافعی» عبادت می‌کنند و یک نفر هم تاکنون فتوا نداده است که نماز خواندن در کنار ضریح «امام شافعی» باطل است.

ما در رابطه با حرم آقای «بخاری» که از ائمه بزرگ اهل سنت و مورد عنایت خود وهابیت است که این افراد تا به حال نسبت به این مکان هیچگونه تعرضی نداشتند و آن را مظهر شرک و بت پرستی نخوانده‌اند و این مطلب را تنها در مورد قبور ائمه (علیهم السلام) بیان می‌کنند.

قبر «ابو ایوب انصاری» در استانبول محل عبادت است؛ به مجرد اینکه وارد حرم می‌شوند محل زیارت و عبادت است. قبر «ابو عبیده جراح» طراح سقیفه بنی ساعده است که در اردن قرار دارد. قبر «ابو لبابه» از اصحاب پیغمبر اکرم است که در تونس قرار دارد.

مقام «ابوذر غفاری» در قسمت شرقی مدینه قرار دارد. افرادی که در میان مکه و مدینه می‌روند این مقام را در آنجا می‌بینند. قبر «أنس بن مالک» خادم رسول الله در اردن قرار دارد که از آن به ابو الجلیل و خادم رسول الله تعبیر شده است.

این موارد در حقیقت نشانگر این مطلب است که این آقایان تنها نسبت امام حسن مجتبی (علیه السلام)، امام سجاد (علیه السلام) و دیگر ائمه مظلوم بقیع این جنایت را انجام دادند.

این افراد نقشه تخریب حرم امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، امام حسین (علیه السلام) و حضرت زینب (سلام الله علیها) را طراحی کرده بودند و بنا به نقلی نزدیک 38 نفر از بزرگان آل سعود در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی فتوایی با این مضمون صادر کرده بودند:

بر جوانان وهابی واجب است که به جهاد بروند و این قبور را ویران کنند!

قبر «معاویه بن ابی سفیان» در سوریه قرار دارد که تاکنون هیچکس فتوای تخریب آن را صادر نکرده است. دوستان کلیپی را آماده کرده‌اند؛ افرادی برای تمسخر به قبر «معاویه بن ابو سفیان» رفته‌اند که روی آن نوشته است: "من زار قبری وجبت شفاعتی!".

اتفاقی عجیب در قبر معاویه!!

یکی از علمای بزرگوار برای من نقل می‌کردند و می‌گفتند: ما از هرکسی سؤال می‌کردیم قبر معاویه در شام کجاست به ما نشان نمی‌داند و با زحمتی بود آنجا را پیدا کردیم. زمانی که آنجا رفتیم مقداری به خادم پول دادیم در را باز کرد و داخل رفتیم.

او می‌گفت ما از خادم سؤال کردیم: شما در مدتی که اینجا هستید معجزه‌ای از قبر معاویه دیدید؟! ایشان قسم می‌خورد و می‌گفت: من مرتب می‌آیم قبر معاویه را جارو می‌کنم نمی‌دانم این سگ از کجا می‌آید بلافاصله آنجا فضله می‌گذارد!!

او می‌گفت: من دائماً قبر را تمیز می‌کنم و او از پشت بام، آسمان یا زمین می‌آید و یک روز نشده است که این قبر را آلوده نبینم.

ببینید این وضعی است که آقایان نسبت به امام حسین (علیه السلام) دارند؛ آن‌ها می‌گویند: اصلاً معلوم نیست که قبر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در این مکان باشد. آن‌ها دارند از غصه خودشان را می‌کشند و واقعاً منفجر می‌شوند زمانی که می‌بینند میلیون‌ها انسان زائر حرم مطهر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) هستند.

سال گذشته حدود 23 میلیون جمعیت از اقصی نقاط جهان به نجف اشرف زیارت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) رفتند؛ از آنجا هم افرادی از قبیل شیعه، سنی، یهودی، مسیحی از خاورمیانه، اروپا، آمریکا بیش از 90 کیلومتر راه تا کربلا پیاده روی کردند.

آن‌ها نمی‌توانند این عشق و علاقه زائرین امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را تحمل کنند! آن‌ها نمی‌توانند علاقه مردم به اهلبیت (علیهم السلام) را تحمل کنند و دارند از غصه منفجر می‌شوند.

این افراد مجبورند روایت جعل کنند، نسبت به فضایل امامان معصوم خیانت کنند، توسل به آن بزرگان را کفر بدانند و محل قبر مطهرشان را مرکز بت معرفی کنند. این افراد کور خواندند؛ هرچه این افراد بیشتر نسبت به ائمه (علیهم السلام) هتاکی کنند عشق مردم شیعه و اهل سنت برای زیارت بیشتر خواهد شد.

در سال گذشته از علمای اهل سنت که شیعه شده بودند و می‌خواستند برای راهپیمایی بروند و یک سری مشکلات ویزا و هزینه رفت و برگشت داشتند. یکی از دوستان بانی شد و همه هزینه‌ها را متقبل شد.

شما حساب کنید شخصی 20 یا 30 سال روحانی اهل سنت بوده است و بعد از اینکه تحقیق کرده و شیعه شده است؛ در میان این افراد طلبه 25 ساله و روحانی 65 ساله هم وجود داشت که این 90 کیلومتر را این آقایان پیاده رفتند.

ما پارسال از این آقایان فیلمبرداری کردیم که ان‌شاءالله امسال به حول قوه الهی در ایام اربعین آقا امام حسین (علیه السلام) پخش خواهیم کرد. هر چه بادا باد!

ان‌شاءالله اگر دوستان ما به ما اجازه پخش بدهند ما این مراسم را پخش کنیم الا اینکه خود بزرگواران و عزیزان به دلیل عدم امنیت از دست وهابیت داخل کشور به ما اجازه پخش ندهند.

هرکسی از علما و بزرگان وهابیت شیعه شد یا او را از خانه و زندگی آواره کردند و به زور وادار کردند تا همسرش را طلاق دهد یا همانند آن عزیزمان در گلستان که جلوی زن و فرزندش او را با قمه و چاقو قطعه قطعه کردند.

قبر معاویه دارای گنبد، ضریح و حرم است؛ تا به حال یک بار نشده است این وهابیت به آنجا بروند حداقل یک کلنگ به آنجا بزنند و حداقل بگویند که اینجا بت‌خانه و مرکز شرک است یا حداقل عبارتی بر دیوار بچسبانند که این مکان حرام است.

شیعیان به آنجا می‌روند و می‌گویند:

«هذا قبر کلب بن کلب»

این قبر سگ پسر سگ است.

تا به حال اتفاق نیفتاده است که یک نفر جلوی آن‌ها را بگیرد و مشخص است محافظ ندارد. وهابیت می‌توانند به آنجا بروند و بگویند: این مکان شرک است!؟

دیدگاه شخصیتهای بزرگ اسلام، پیرامون «معاویة بن ابی سفیان»!

من به حول قوه الهی درباره معاویه مفصلاً بحث خواهم کرد؛ این افراد نسبت به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) این همه جسارت می‌کنند اما زمانی که نام معاویه می‌آید آن را «امیر معاویه» یا «معاویه رضی الله عنه» خطاب می‌کنند!

دیدگاه «سبط ابن جوزی»:

در کتاب «تذکرة الخواص» نوشته «سبط بن جوزی» از علمای بزرگ اهل سنت است تا جایی که «ذهبی» و دیگران مدح او را گفتند و این کتاب در عراق چاپ شده است. این شخص زمانی که به نسب معاویه می‌رسد می‌گوید:

« أن معاوية كان يقال أنه من ثلاثة من قريش »

گفته شده است که معاویه سه پدر داشته است.

« عمارة بن الوليد بن المغيرة المخزومي ومسافر بن أبي عمرو وأبي سفيان »

ذكرة الخواص؛ المؤلف: سبط ابن الجوزي (654 هـ)؛ المحقق: الدكتور عامر النجار، الناشر: مكتبة الثقافة الدينية الطبعة: الأولى 1429 هـ - 2008 م ؛ ص 473

این کتاب شیعیان نیست و شیعیان این مطالب را نگفته‌اند؛ بیایند این روایت را جواب بدهند.

دیدگاه «زمخشری»:

«زمخشری» در کتاب «ربیع الابرار» جلد چهارم چاپ مطبوعات اعلمی بیروت با تحقیق «عبد الامیر مهنا» می‌گوید:

«وکان معاویة یعزی إلی أربعة»

معاویه را به چهار پدر نسبت می‌دادند

«إلی مسافر بن أبی عمرو، وإلی عمارة بن الولید، وإلی العباس بن عبد المطلب، وإلی الصباح مغن أسود کان لعمارة»

مسافر بن ابی عمرو، عمارة بن ولید، عباس بن عبدالمطلب و صباح مغن اسود

«کان أبو سفیان دمیماً قصیراً، وکان للصباح عسیفاً لأبی سفیان شاباً وسیماً، فدعته هند إلی نفسها»

ابوسفیان در میان این چهار نفر نبود، او پول زیادی داشت و مقداری به هند داد تا او را پدر معاویه معرفی کند.

ربيع الأبرار ونصوص الأخيار؛ المؤلف: جار الله الزمخشري توفي 583 هـ؛ الناشر: مؤسسة الأعلمي، بيروت، الطبعة: الأولى، 1412ه، ج4، ص 275 و 276

این هند، همان زنی است که جگر حمزه سیدالشهدا را از سینه بیرون درآورد و به دندان کشید.

همچنین در کتاب «مثالب العرب و العجم» نوشته «ابوالمنذر هشام بن محمد کلبی» از بزرگان اهل سنت است که متوفای 204 هجری است؛ ایشان هم همین تعبیر را با تفصیل بسیار دارد.

دیدگاه امیرالمؤمنین(سلام الله علیه):

امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در کتاب «نهج البلاغه» خطبه 16 را در رابطه با معاویه در جنگ صفین خوانده است. ایشان در این خطبه می‌فرماید:

«فَوَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا أَسْلَمُوا»

قسم به خدایی که حبه را شکافت و انسان را آفرید معاویه و دار و دسته‌اش مسلمان نیستند.

امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) معاویه را نه تنها صحابه نمی‌داند، بلکه او را اصلاً مسلمان نمی‌داند. سپس در ادامه می‌فرمایند:

«وَ لَکنِ اسْتَسْلَمُوا وَ أَسَرُّوا الْکفْرَ »

ولیکن تظاهر به اسلام کرده است و کفرش را مخفی کرده است.

«فَلَمَّا وَجَدُوا أَعْوَاناً عَلَیهِ أَظْهَرُوه»

امروز می‌بیند برای کفرش یار و یاوری دارد آن را اظهار کرده است.

نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص 374

«محمد عبدوه» در کتاب «شرح نهج البلاغه» جلد دوم صفحه 10 امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) همین روایت را دارند که فرمودند: معاویه و دار و دسته‌اش مسلمان نما هستند.

دیدگاه «عمار بن یاسر»:

در کتاب «مجمع الزوائد» جلد اول از قول عمار نقل کرده است که:

«قال عمار بن یاسر یوم صفین وذکر أمرهم وأمر الصلح فقال»

عمار بن یاسر در جنگ صفین سخنرانی کرد و مردم را به صلح دعوت کرد و گفت

«والله ما أسلموا ولکن استسلموا وأسروا الکفر فلما رأو علیه أعوانا أظهروه»

به خدا سوگند معاویه و پیروانش مسلمان نشدند بلکه تظاهر به اسلام کردند و کفر خودشان را مخفی کردند تا زمانی که پیروان خود را جمع کردند کفرشان را ظاهر کردند.

مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی - القاهرة, بیروت – 1407، ج 1، ص 113

دیدگاه «قیس بن سعد»:

در کتاب «أنساب الأشراف» اثر آقای «بلاذری» متوفای 279 است که در جلد سوم از قول «قیس بن سعد» می‌گوید:

«فأجابه قیس: یا وثن بن الوثن، دخلتم فی الإسلام کارهین، وخرجتم منه طائعین»

قیس جواب داد: ای بت بچه بت، به زور وارد اسلام شدید و با میل خودتان از اسلام بیرون رفتید.

أنساب الأشراف؛ المؤلف: أحمد بن يحيى بن جابر بن داود البَلَاذُري (المتوفى: 279هـ)، تحقيق: سهيل زكار ورياض الزركلي، الناشر: دار الفكر – بيروت، الطبعة: الأولى، 1417 هـ - 1996 م؛ ج2، ص 391

این کتب، هیچکدام کتاب شیعیان نیست.

دیدگاه «ابن عباس»:

همچنین در کتاب «شرح معانی الآثار» اثر «ابو جعفر طحاوی» از علمای بزرگ اهل سنت است، من گمان نمی‌کنم عزیزی از اهل سنت وجود داشته باشد که اسم «طحاوی» را نشنیده باشد.

در این کتاب که چاپ بیروت است، روایتی در مورد قضیه نماز مستحبی و اینکه معاویه نماز یک رکعتی خواند وارد شده است و زمانی که اسم معاویه می‌آید از قول «ابن عباس» می‌گوید:

«کنت مع بن عَبَّاسٍ عِنْدَ مُعَاوِیةَ نَتَحَدَّثُ حتی ذَهَبَ هَزِیعٌ من اللَّیلِ فَقَامَ مُعَاوِیةُ فَرَکعَ رَکعَةً وَاحِدَةً»

با ابن عباس نزد معاویه بودیم. با هم صحبت کردیم تا پاسی از شب گذشت. در این هنگام معاویه بلند شد و یک رکعت نماز خواند.

فقال بن عَبَّاسٍ من أَینَ تُرَی أَخَذَهَا الْحِمَارُ »

ابن عباس گفت: این الاغ از کجا این حکم را گرفته است!

شرح معانی الآثار، اسم المؤلف: أحمد بن محمد بن سلامة بن عبدالملک بن سلمة أبو جعفر الطحاوی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1399، الطبعة: الأولی، تحقیق: محمد زهری النجار، ج 1، ص 289، باب الوتر.

این تعبیر ما نیست؛ بلکه تعبیر بزرگان اهل سنت است که این مطالب را نقل می‌کنند.

دیدگاه «بدرالدین عینی»:

همچنین در کتاب «نخب الأفکار فی تنقیح مبانی الأخبار فی شرح معانی الآثار» به تألیف «بدرالدین عینی» است که در جلد پنجم می‌گوید:

«کنت مع ابن عباس عند معاویة نتحدث حتی ذهب هَزِیعٌ من اللیل، فقام معاویة فرکع رکعةً واحدةً»

با ابن عباس پیش معاویه بودیم که معاویه بلند شد و تنها یک رکعت نماز شب خواند

«فقال ابن عباس: من أین تُرَی أخذها الحمارٌ؟!»

سپس ابن عباس گفت: این الاغ از کجا این حکم را گرفته است

سپس می‌گوید:

«أخرج ذلک من طریقین صحیحین علی شرط مسلم»

این روایت دو طریق دارد که هردو هم شرایط صحیح مسلم را دارد.

نخب الأفکار فی تنقیح مبانی الأخبار فی شرح معانی الآثار، المؤلف: أبو محمد محمود بن أحمد بن موسی بن أحمد بن حسین الغیتابی الحنفی بدر الدین العینی (المتوفی: 855 هـ)، المحقق: أبو تمیم یاسر بن إبراهیم، الناشر: وزارة الأوقاف، والشؤون الإسلامیة – قطر، الطبعة: الأولی، 1429 هـ - 2008 م، ج 5، ص 80، باب الوتر.

اجازه بدهید روایت دیگری بخوانیم و در ادامه سؤالات بعدی را پاسخ بدهیم.

دیدگاه «عبدالرزاق صنعانی»:

در کتاب «سیر أعلام النبلاء» جلد نهم از «عبدالرزاق صنعانی» روایتی نقل شده است، او در مجلسی نشسته بود:

«فذکر رجل معاویه فقال لا تقذر مجلسنا بذکر ولد أبی سفیان»

و یک نفر اسم معاویه را آورد سپس عبدالرزاق گفت: مجلس ما را با نام پسر ابوسفیان نجس نکن.

سیر أعلام النبلاء، اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقیق: شعیب الأرناؤوط, محمد نعیم العرقسوسی، ج 9، ص 570، باب 220 – عبدالرزاق بن همام.

آقای «عبدالرزاق صنعانی» کسی است که در کتاب «سیر أعلام النبلاء» جلد نهم از «یحیی بن معین» نقل شده است:

«یا أبا صالح لو ارتد عبد الرزاق عن الإسلام ما ترکنا حدیثه»

اگر عبدالرزاق از اسلام هم مرتد بشود ما روایاتش را می‌پذیریم.

سیر أعلام النبلاء، اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقیق: شعیب الأرناؤوط, محمد نعیم العرقسوسی، ج 9، ص 573، باب 220 – عبدالرزاق بن همام.

همچین شخصی در مورد معاویه می‌گوید: مجلس ما را با ذکر فرزند ابوسفیان نجس نکن! ببینید کسی هم نگفته است که این روایت ضعیف است یا ایشان اشتباه کرده است. از طرف دیگر «یحیی بن معین» می‌گوید: عبدالرزاق اگر از اسلام هم مرتد بشود ما روایاتش را ترک نمی‌کنیم.

من در خدمت شما هستم؛ اگرچه این مقدمه طولانی شد اما به نظرم در همچین زمانی که وهابی‌ها در این شبکه‌های شیطانی از فرارسیدن سالروز تخریب قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) اظهار شادمانی می‌کنند این مطالب هدیه‌ای برای شبکه‌های شیطانی بود.

معلوم نیست کارشناسان شبکه‌های شیطانی از نسل بنی امیه هستند یا از نسل شیطان که این‌طور برای فرارسیدن سالروز تخریب قبور ائمه بقیع (سلام الله علیهم اجمعین) اظهار شادمانی می‌کنند.

مجری:

از معاویه هم بسیار زیاد دم می‌زنند؛ نکته‌ای که در پایان فرمودید هم شاید نکته خوبی بود که دوستان به اصل و نسب این شخص و مطالبی که در مورد این شخصیت گفته شده است هم پی ببرند.

امیرالمؤمنین(سلام الله علیه): معاویه شیطان است!

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

حالا که این مطالب را گفتید اجازه بدهید یک جمله بگویم؛ در کتاب «ربیع الابرار» اثر «آقای زمخشری» است که در جلد اول عبارتی را از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل می‌کند.

در این روایت وارد شده است که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نامه‌ای به «زیاد بن أبیه» نوشت و فرمود:

«وأراد معاویة أن یخدعه باستلحاقه»

معاویه که تو را به فرزندی خودش قبول کرد خواست تا تو را فریب دهد.

«وقد عرفت أن معاویة یستزل لبک ویستغل غربک فاحذره»

بدان که معاویه عقل تو را لغزش داده است و فکر تو را منحرف کرده است

«فإنما هو الشیطان»

معاویه شیطان است.

ربیع الأبرار، اسم المؤلف: أبو القاسم محمود بن عمرو بن أحمد، الزمخشری جار الله (المتوفی: 538 هـ)، ج 1، ص 365، باب القرابات والأنساب، وذکر حقوق الآباء والأمهات.

این تعبیر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است و ما از نزد خود چیزی نمی‌گوییم! افرادی که از معاویه دفاع می‌کنند بفرمایند جواب بدهند. این مطالب شاید یک هزارم مدارکی است که ما از اهل سنت در رابطه با معاویه داریم.

امیرالمؤمنین(سلام الله علیه): معاویه، باقی مانده احزاب است!

«عبدالله» پسر «احمد بن حنبل» که امام اهل سنت است کتابی به نام «السنة» دارد. «احمد بن حنبل» متوفای 241 هجری است و «عبدالله» پسر او که متوفای 290 هجری است در کتاب خود روایتی با این مضمون دارد:

«عن الأعمش قال قیل لقیس بن أبی حازم لأی شیء أبغضت علیا»

اعمش می‌گوید: به قیس بن ابی حازم گفتم چرا علی را دشمن می‌داری؟

«قال لأنی سمعته یقول انفروا معی إلی بقیة الأحزاب»

گفت: چون من از علی شنیدم در جنگ صفین گفت: با من به جنگ معاویه حرکت کنید که باقی مانده احزاب است.

مراد امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) از کلمه «احزاب» باقی مانده کفر و شرک است که برای نابودی اسلام جمع شدند. تا جایی که علی (علیه السلام) فرمود:

«إلی من یقول کذب الله ورسوله ونحن نقول صدق الله ورسوله»

با من به سوی معاویه و پیروانش حرکت کنید که می‌گویند: خدا و پیغمبر دروغ گفته است. در حالی ما می گوئیم خدا و رسولش راست گفته اند.

السنة، اسم المؤلف: عبد الله بن أحمد بن حنبل الشیبانی، دار النشر: دار ابن القیم - الدمام - 1406، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. محمد سعید سالم القحطانی، ج 2، ص 565، ح 1322.

این سخن امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است! در کتاب «کافی»، «تهذیب»، «وسائل الشیعه» و «بحارالانوار» هم نیست بلکه کتاب «السنة» آقای «عبدالله بن احمد بن حنبل» است.

حضرت می‌فرمایند: معاویه و پیروانش می‌گوید خدا و دار پیغمبر دروغ گفته است؛ اما ما می‌گوییم: خدا و پیغمبر اکرم راست گفته است. همچنین حدیث «1323» و «1324» بیانگر این مطلب است؛ این روایات به خوبی بیانگر این مطلب است که نظر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) درباره معاویه چیست. البته در پاورقی گفته است:

«محمد بن حمید رازی: حافظ ضعیف»

محمد بن حمید رازی صد هزار حدیث حفظ بوده است ولی ضعیف است.

در مورد وثاقت آقای «محمد بن حمید رازی» تنها یک مدرک در کتاب «تهذیب التهذیب» اثر «ابن حجر عسقلانی» دیدم؛ در مورد او روایتی دارد که می‌گوید:

«لا یزال بالری علم ما دام محمد بن حمید حیا»

مادامی که محمد بن حمید در ری بود علوم اسلامی در آنجا ماندگار و باقی بود.

سپس می‌گوید:

«أما حدیثه عن بن المبارک وجریر فصحیح»

این حدیث از بن مبارک و جریر است و صحیح است

سپس می‌گوید:

«وقال بن أبی خیثمة سئل بن معین فقال ثقة»

ابن ابی خیثمه گفته است که از ابن معین در مورد بن حمید رازی سؤال کردند، او گفت: ثقه است.

تهذیب التهذیب، اسم المؤلف: أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1404 - 1984، الطبعة: الأولی، ج 9، ص 112، شماره 181

آقای «هامش» فردای قیامت باید جواب بدهید؛ زمانی که می‌گویید: «حافظ ضعیف» در حالی که «ابن معین» به صراحت وثاقت او را تأیید می‌کند. خود شما می‌گویید: اگر راوی را ابن معین توثیق کرد و دیگران تضعیف کنند، تضعیف دیگران در برابر توثیقات «ابن معین» مقاومت نمی‌کند!!

مجری:

بسیار خوب؛ این هم نکته پایانی بود و هرآنچه که در مورد معاویه باید گفته می‌شد تکمیل شد. اگر قرار باشد در مورد معاویه مطالبی گفته شود شاید خیلی چیزهای بدتر از این هم وجود دارد اما طبق ملاحظاتی که در رسانه وجود دارد به همین مقدار اکتفا می‌کنیم.

بررسی استدلال وهابیون برای تخریب قبور اولیاء به روایت «ابوالهیاج»!

استاد! وهابیون برای تخریب قبور اولیاء به روایت «ابو الهیاج» استدلال می‌کنند؛ می‌خواهیم قدری این مسئله را تحلیل کنید و جوابی که باید داده بشود را بفرمایید.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

یکی از مسائلی که کارشناسان شبکه‌های وهابی مرتب در رسانه‌ها آن را مطرح می‌کنند همین مسئله است. زمانی که ما روایات «صحیح مسلم» را نقد کردیم، نقد روایاتی که در کتب شیعیان وجود دارد خود به خود صورت گرفته است.

از همه بینندگان خصوصاً اهل سنت که پای گیرنده هستند تقاضا دارم منصفانه به این مطالب گوش دهند. من یک مورد مدرک از کتب شیعه نمی‌دهم بلکه می‌خواهم این مطلب را از نظر سند و دلالت بررسی کنم.

در کتاب «صحیح مسلم» حدیث 969 روایتی از «ابوالهیاج اسدی» نقل شده است که می‌گوید:

«قال لی عَلِی بن أبی طَالِبٍ ألا أَبْعَثُک علی ما بَعَثَنِی علیه رسول اللَّهِ»

علی بن أبی طالب به من گفت: مأموریتی به تو ندهم همان مأموریتی که پیغمبر اکرم به من داد؟!

«أَنْ لَا تَدَعَ تِمْثَالًا إلا طَمَسْتَهُ»

هرچه مجسمه دیدی بشکن

«ولا قَبْرًا مُشْرِفًا إلا سَوَّیتَهُ»

و هرچه قبر بلند هم دیدی آن‌ها را تسویه کن

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دارالنشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 2، ص 666، ح 969.

حالا ما بیان می‌کنیم کلمه «سَوَّیتَهُ» به چه معناست؛ اولاً در اینجا وارد نشده است که حرم را خراب کن و ضریح را نابود کن بلکه می‌فرماید: قبری که مشرف است و برآمدگی دارد را صاف و یکدست کن. این روایتی است که آقایان مرتب در این رسانه‌ها مطرح می‌کنند!

در کتاب «منهاج السنة» اثر «ابن تیمیه» هم این مطلب در چندین روایت ذکر شده است و به غیر از او در «مجموع الفتای» خود هم این مطلب را آورده است. «بن باز» هم این مطلب را در کتب خود نقل کرده است.

در کتاب «مجموعه فتاوی» متعلق به «دارالافتاء» این مطلب در چندین روایت نقل شده است؛ این مورد یکی از اساسی‌ترین روایتی است که این آقایان دارند.

من به این روایت، اشکال سندی دارم؛ عزیزان دوباره این روایت را ملاحظه کنید!

«یحیی بن یحیی وأبو بَکرِ بن أبی شَیبَةَ وَزُهَیرُ بن حَرْبٍ قال یحیی أخبرنا وقال الْآخَرَانِ حدثنا وَکیعٌ عن سُفْیانَ عن حَبِیبِ بن أبی ثَابِتٍ عن أبی وَائِلٍ عن أبی الْهَیاجِ الْأَسَدِی»

این روایت را «وکیع» از «سفیان بن اعینه» و او از «حبیب بن ابی ثابت» و او از «ابی الهیاج» نقل کرده است. ما هم نسبت به «وکیع»، هم نسبت به «سفیان بن ابی عیینه»، هم نسبت به «حبیب بن ابی ثابت» و هم نسبت به «ابی وائل» حرف داریم و آن را از منابع اهل سنت نقل می‌کنیم نه منابع شیعیان!

شرح حال راوی اول: «وکیع بن جراح»:

در کتاب «تهذیب الکمال» جلد بیست و سوم در رابطه با «وکیع» روایتی وارد شده است:

«وَقَال عَبد الله بن أحمد بن حنبل عَن أبیه: أخطأ وکیع فی خمس مئة حدیث»

عبدالله پسر احمد بن حنبل از پدرش نقل کرده است: وکیع بن جراح در پانصد روایت به خطا رفته است.

تهذیب الکمال، اسم المؤلف: یوسف بن الزکی عبدالرحمن أبو الحجاج المزی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1400 - 1980، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. بشار عواد معروف، ج 23، ص 208، باب من اسمه افضل.

وقتی کسی در پانصد روایت اشتباه کرده است می‌توان به او اعتماد کرد؟! من نمی‌دانم این روایت «ابوالهیاج» جزو پانصد روایت اشتباه است یا خارج از پانصد روایت است؟! آقایان در منطق قاعده کلی دارد و می‌گویند: نتیجه تابع اخص مقدمات است! اخص مقدمات این است که این روایت هم جزو پانصد روایتی است که این آقا در آن خطا کرده است!

همچنین در کتاب «سیر أعلام النبلاء» جلد نهم که می‌گوید:

«عبد الله بن أحمد بن حنبل سمعت أبی یقول أخطأ وکیع فی خمس مئة حدیث»

عبدالله بن احمد بن حنبل می‌گوید از پدرم شنیدم که گفت: وکیع بن جراح در پانصد حدیث اشتباه کرده است.

سیر أعلام النبلاء، اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقیق: شعیب الأرناؤوط, محمد نعیم العرقسوسی، ج 9، ص 154، باب 48 – وکیع (ع) ابن الجراح.

در کتاب «میزان الاعتدال» اثر آقای «ذهبی» جلد هفتم صفحه 127 وارد شده است:

«کان وکیع یلحن ولو حدثت بألفاظه لکانت عجبا»

روایاتی که وکیع نقل می‌کرد سروته نداشت و اشکال داشت و اگر من الفاظ او را بگویم تعجب‌آور است.

میزان الاعتدال فی نقد الرجال، اسم المؤلف: شمس الدین محمد بن أحمد الذهبی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1995، الطبعة: الأولی، تحقیق: الشیخ علی محمد معوض والشیخ عادل أحمد عبدالموجود، ج 7، ص 127، ح 9364.

آقایانی که دم از خلفا و صحابه می‌زنند دقت کنند در کتاب «سیر أعلام النبلاء» وارد شده است:

«وقد سئل أحمد بن حنبل إذا اختلف وکیع وعبد الرحمن بقول من نأخذ»

از احمد بن حنبل سؤال کردند: اگر وکیع بن جراح با عبدالرحمن با همدیگر دو روایت متعارض داشتند حرف کدام یک را بگیریم؟

«فقال نوافق عبد الرحمن أکثر»

حرف عبدالرحمن را بیشتر قبول می‌کنیم

«وعبد الرحمن یسلم منه السلف»

عبدالرحمن نسبت به صحابه دشنام و ناسزا نمی‌گفت

«ویجتنب شرب المسکر»

و شراب نمی‌خورد

سیر أعلام النبلاء، اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقیق: شعیب الأرناؤوط, محمد نعیم العرقسوسی، ج 9، ص 154، باب 48 – وکیع (ع) ابن الجراح.

نظر او این است که ما روایات عبدالرحمن را قبول می‌کنیم زیرا او نسبت به صحابه دشنام نمی‌داد و اهل شراب نبود؛ این مطلب به معنای آن است که وکیع بن جراح به صحابه دشنام می‌داد و شراب می‌خورد.

او بیان نکرده است «کان حافظا»، «کان أحفظ منه»، «کان أوثق منه» بلکه می‌گوید: به دلیل این دو ویژگی که او ندارد ما حرف «عبدالرحمن» را قبول می‌کنیم.

در همین کتاب «سیر أعلام النبلاء» در روایت دیگری می‌گوید:

«وعن سفیان بن وکیع قال کان أبی یجلس لأصحاب الحدیث من بکرة إلی ارتفاع النهار»

سفیان بن وکیع می‌گوید: پدرم از اول صبح تا ظهر برای راویان حدیث حرف می‌زد

تا جایی که راوی می‌گوید: وکیع پیش ما آمد

«ثم تقدم إلیه قرابة فی‌ها نحو من عشرة أرطال من نبیذ»

زمانی که وکیع آمد حدود ده مشک بزرگ یا ده ظرف سفالی برای او نبیذ آوردند

«فیشرب منها ما طاب له علی طعامه ثم یجعلها بین یدیه»

تا می‌توانست از نبیذ می‌خورد سپس بلند می‌شد نماز می‌خواند

«ثم یقوم فیصلی ورده من اللیل کلما صلی شیئا شرب منها حتی ینفدها ثم ینام»

شب هم که می‌خواست نماز بخواند دو رکعت نماز می‌خواند یک لیوان نبیذ می‌خورد سپس می‌خوابید

سپس راوی می‌گوید:

«قدم علینا وکیع فنزل فی مسجد الفرات وسمعت منه فطلب منی نبیذا فجئته به وأقبلت أقرأ علیه الحدیث وهو یشرب فلما نفد ما جئته به أطفأ السراج قلت ما هذا قال لو زدتنا زدناک»

وکیع پیش ما آمد و از ما نبیذ خواست و برای او آوردم، زمانی که نبیذ را خورد چراغ را خاموش کرد. گفتم: این چیست؟ گفت: اگر بیشتر به ما شراب بدهی ما هم حدیث بیشتری نقل می‌کنیم.

اینجا جالب است که می‌گوید:

«وقال نعیم بن حماد تعشینا عند وکیع أو قال تغدینا فقال أی شیء تریدون أجیئکم منه نبیذ الشیوخ أو نبیذ الفتیان»

نعیم بن حماد می‌گوید: یک شب پیش وکیع بودیم. با هم غذا خوردیم و بعد از آن به من گفت: نبیذ شیوخ می‌خواهی یا نبیذ فتیان؟!

یعنی شرابی که پیرمردها را سرحال می‌آورد یا شرابی که جوانان را سرحال می‌آورد می‌خواهی؟!

«فقلت تتکلم بهذا»

گفتم: تو داری این‌طور حرف می‌زنی؟!

«قال هو عندی أحل من ماء الفرات»

گفت: نبیذ در نزد من از آب فرات هم حلال‌تر است

«قلت له ماء الفرات لم یختلف فی حله وقد اختلف فی هذا»

گفتم: کسی نگفته است که آب فرات حرام است اما عده‌ای گفتند شراب نجس است

جالب است که «ذهبی» می‌گوید:

«الرجل سامحه الله لو لم یعتقد إباحته لما قال هذا»

خدا با او مسامحه کند! اگر معتقد به مباح بودن نبیذ نمی‌کرد همچین حرفی نمی‌زد.

سیر أعلام النبلاء، اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقیق: شعیب الأرناؤوط, محمد نعیم العرقسوسی، ج 9، ص 149، باب 48 – وکیع (ع) ابن الجراح.

خود آقای «نووی» در «المجموع» جلد دوم صفحه 563 می‌گوید:

«وأما النبیذ فهو نجس لأنه شراب فیه شدة مطربة فکان نجسا کالخمر»

نبیذ نجس است و انسان را بیش از شراب عادی مست می‌کند پس نجس است.

المجموع؛ المؤلف: أبو زکریا محیی الدین یحیی بن شرف النووی (المتوفی: 676 هـ)، الناشر: دار الفکر، ج 2، ص 563، باب إزالة النجاسة.

آقای «نووی» که فقیه الأمة است این حرف را می‌زند؛ ایشان متوفای 671 است. تصویر کتاب ایشان را هم اگر لازم شد در جلسه بعد نشان می‌دهیم.

شرح حال راوی دوم: «سفیان بن ابی عیینه»:

راوی بعدی «سفیان بن ابی عیینه» است که آقای «ذهبی» در کتاب «میزان الاعتدال» جلد سوم درباره این شخص می‌گوید:

«صح سفیان بن سعید (ع) الحجة الثبت متفق علیه مع أنه یدلس عن الضعفاء»

میزان الاعتدال فی نقد الرجال، اسم المؤلف: شمس الدین محمد بن أحمد الذهبی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1995، الطبعة: الأولی، تحقیق: الشیخ علی محمد معوض والشیخ عادل أحمد عبدالموجود، ج 3، ص 245، ح 3325.

در کتاب «تهذیب التهذیب» روایتی وارد شده است:

«حدث سفیان بحدیث فجئته وهو یدلسه فلما رآنی أستحیی»

سفیان روایتی را تدلیس می‌کرد و زمانی که من را دید حیا کرد

«وقال نرویه عنک»

و گفت ما از تو روایت می‌کنیم

تهذیب التهذیب، اسم المؤلف: أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1404 - 1984، الطبعة: الأولی، ج 4، ص 101، باب من اسمه سفیان.

در کتاب «الجرح و التعدیل» جلد چهارم در روایتی وارد شده است:

«یحیی بن معین یقول لم یکن أحد اعلم بحدیث أبی إسحاق من الثوری وکان یدلس»

الجرح والتعدیل، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن أبی حاتم محمد بن إدریس أبو محمد الرازی التمیمی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت - 1271 - 1952، الطبعة: الأولی، ج 4، ص 224، الجزء 4.

«تدلیس» به چه معناست؟! آقای «خطیب بغدادی» متوفای 463 در کتاب «الکفایة فی علم الروایة» در روایتی می‌گوید:

«التدلیس للحدیث مکروه عند أکثر أهل العلم وقد عظم بعضهم الشأن فی ذمه وتبجح بعضهم بالبراءة منه فمما حفظنا عمن کان یکرهه ویذمه»

تدلیس حدیث، نزد بسیاری از علماء امر ناپسندی است. برخی در ذم تدلیس بسیار گفته اند.

تا جایی که از قول «شعبة بن حجاج» می‌گوید:

«قال شعبة بن الحجاج التدلیس أخو الکذب»

شعبه بن حجاج می‌گوید: تدلیس برادر دروغ است.

سپس می‌گوید:

«سمعت شعبة یقول التدلیس فی الحدیث أشد من الزنا ولأن أسقط من السماء أحب الی منان ادلس»

شنیدم که شعبه می‌گفت: تدلیس در حدیث از زنا بدتر است و اگر من زنا کنم بهتر از این است که در روایت تدلیس کنم.

الکفایة فی علم الروایة، المؤلف: أحمد بن علی بن ثابت أبو بکر الخطیب البغدادی، الناشر: المکتبة العلمیة - المدینة المنورة، تحقیق: أبو عبدالله السورقی, إبراهیم حمدی المدنی، ج 1، ص 355

این هم روایاتی در مورد «سفیان» که تدلیس می‌کرده است و حکم تدلیس هم این است که آقایان آوردند.

شرح حال روای سوم: «حبیب بن ثابت»:

راوی بعدی «حبیب بن ثابت» است که با این روایات پنبه ایشان هم زده شد؛ در جزء دوم کتاب «تهذیب التهذیب» در مورد «حبیب بن أبی ثابت» می‌گوید:

«وقال بن حبان فی الثقات کان مدلسا»

ابن حبان گفته است که حبیب بن ثابت اهل تدلیس بوده است.

همچنین «ابن خذیمه» در مورد او می‌گوید:

«وقال بن خزیمة فی صحیحه کان مدلسا»

تهذیب التهذیب، اسم المؤلف: أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1404 - 1984، الطبعة: الأولی، ج 2، ص 156، ح 323

شرح حال راوی چهارم: «ابی وائل»:

راوی بعدی «ابی وائل» است که «ابن ابی الحدید» در مورد او دارد:

«قال: کان أبو وائل عثمانیاً»

شرح نهج البلاغة، اسم المؤلف: أبو حامد عز الدین بن هبة الله بن محمد بن محمد بن أبی الحدید المدائنی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت / لبنان - 1418 هـ - 1998 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: محمد عبد الکریم النمری، ج 4، ص 59، فصل فی ذکر المنحرفین عن علی علیه السلام.

در کتاب «تذکرة الحفاظ» در جلد اول به صراحت می‌گوید:

«وروی عاصم بن بهدلة عن شقیق قال عثمان أحب إلی من علی»

تذکرة الحفاظ، اسم المؤلف: أبو عبد الله شمس الدین محمد الذهبی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولی، ج 1، ص 60، ح 46

امیرالمؤمنین (علیه السلام) که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) در مورد او می‌گوید:

«عَلِی مَعَ الْقُرْآنِ وَالْقُرْآنُ مَعَ عَلِی لَنْ یتَفَرَّقَا حَتَّی یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ»

المستدرک علی الصحیحین، المؤلف: أبو عبد الله الحاکم محمد بن عبد الله (المتوفی: 405 هـ)، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، الناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، الطبعة: الأولی، 1411، ج 3، ص 134، ح 4628.

جالب است که «ابن قتیبه دینوری» در کتاب «المعارف» می‌گوید:

«ویلبسون المعصفر لا یرون بذلک بأسا»

آنان لباس رنگی زرد می‌پوشیدند

المعارف، اسم المؤلف: ابن قتیبة أبو محمد عبد الله بن مسلم، دار النشر: دار المعارف- القاهرة، تحقیق: دکتور ثروت عکاشة، ج 1، ص 449، الباب الشعبی.

حال آنکه در «صحیح مسلم» وارد شده است:

«نَهَانِی رسول اللَّهِ عن التَّخَتُّمِ بِالذَّهَبِ وَعَنْ لِبَاسِ الْقَسِّی»

پیغمبر اکرم نهی کرد از اینکه انگشت طلا به دست کنیم و لباس زرد بپوشیم.

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 3، ص 1648، 4 بَاب النَّهْی عن لُبْسِ الرَّجُلِ الثَّوْبَ الْمُعَصْفَرَ، ح 2078.

در این کتاب روایت دیگری وارد شده است:

«أَنَّ عَبْدَ اللَّهِ بن عَمْرِو بن الْعَاصِ أخبره قال رَأَی رسول اللَّهِ عَلَی ثَوْبَینِ مُعَصْفَرَینِ فقال إِنَّ هذه من ثِیابِ الْکفَّارِ فلا تَلْبَسْهَا»

عبدالله بن عمروعاص می‌گوید: پیغمبر اکرم دید من لباس زرد پوشیدم فرمودند: این لباس کفار است مبادا دیگر این لباس را بپوشید.

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 3، ص 1647، 4 بَاب النَّهْی عن لُبْسِ الرَّجُلِ الثَّوْبَ الْمُعَصْفَرَ، ح 2077.

ببینید این آقایی که این روایت «ابو الهیاج» را نقل کرده است این فرد است؛ ما چه بگوییم؟! از آن‌طرف هم آقای «سیوطی» می‌گوید: این روایت از مفردات «ابوالهیاج» و او در تمام کتب ما یک روایت دارد و آن هم همین یک روایت است.

این روایت را از نظر سند بررسی کردیم و برای بررسی دلالتی سند چند سؤال از شبکه‌های شیطانی وهابی دارم: آیا روایت «ابو الهیاج» را قبول دارید؟! امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در این روایت فرموده است:

من مأموریتی به تو می‌دهم همانند مأموریتی که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) به من داده است. پیغمبر اکرم به من مأموریت داده است که قبرها را یکسان کنم.

قطعاً امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در زمان خلفا مبسوط الید نبوده است و تنها در زمان خلافت خودشان مبسوط الید بوده‌اند؛ برای ما سؤالی مطرح شده است و آن این است که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) تصمیم دارند «ابو الهیاج» را به کجا بفرستند؟!

آیا آن حضرت می‌خواهند او را به مناطقی که در زمان خلفا فتح شده است بفرستند یا به مناطقی که در زمان خودشان فتح شده است می‌خواهند بفرستند؟! آقایان همه معتقدند: ما در زمان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فتوحات نداشتیم و فتنه از اول شروع شده است.

از آغاز خلافت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فتنه جمل، فتنه صفین و فتنه خوارج شروع شد و فرصتی به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) ندادند تا فتوحاتی کسب کنند.

اگر این روایت ثابت بشود بنابراین امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) دارد «ابو الهیاج» را به منطقه‌ای می‌فرستد که در زمان ابوبکر، عمر و عثمان فتح شده است. آیا خلفا از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) نشنیده بودند که فرموده بودند: "قبرها را با خاک یکسان کنید؟!"

چرا خلیفه اول و دوم و سوم دستور ندادند که به فرموده پیغمبر اکرم قبرها را با خاک یکسان کنند و تنها در زمان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می‌خواهند این کار را انجام دهند؟! بنابراین خلفا در اینجا کوتاه آمدند!

اگر این روایت صحیح است آقای «ابوالهیاج» می‌خواهد به منطقه‌ای برود که زمان خلفا فتح شده است، قبرها هم بلند بوده است و خلفا دستور ندادند و صحابه‌ای که فتح کردند این قبرها را ویران نکردند. بنابراین معلوم است آنان کوتاه آمدند و خلاف دستور پیغمبر اکرم عمل کردند و معصیت پیغمبر اکرم را انجام دادند که طبق فرموده قرآن کریم:

(وَ مَنْ یعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یتَعَدَّ حُدُودَهُ یدْخِلْهُ ناراً خالِداً فی‌ها وَ لَهُ عَذابٌ مُهین)

و هر که نافرمانی خدا و رسول کند و از حدود الهی تجاوز نماید، او را به آتشی در افکند که همیشه در آن معذب است و همواره در عذاب خواری و ذلت خواهد بود.

سوره نساء (4): آیه 14.

بنابراین این سؤال اول ماست که اگر حضرت علی (علیه السلام) «ابو الهیاج» را به مناطقی که زمان خلفا فتح شده فرستاده است؛ خلفا چرا این کار را انجام ندادند و تا زمان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) باقی مانده است؟!

مجری:

خلفا قبل از او کاری شرک‌آمیز انجام می‌دادند؟!

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

بله؛ تا 25 سال مردم بت‌پرستی می‌کردند و کار شرک انجام می‌دادند. نکته دوم این است که بر فرض در زمان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) مناطقی فتح شده است و حضرت «ابو الهیاج» را می‌فرستد تا قبرها را ویران کند؛ می‌خواهند قبر مسلمانان را ویران کنند یا قبر کفار را ویران کنند؟!

زمانی که آن مناطق فتح شد، بعد از فتح آنجا قبور کفار بوده است و امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) «ابو الهیاج» را فرستادند تا قبر کفار را ویران کند نه قبر مسلمانان!

مراد از «سَوَّیتَهُ» در دستور امیرالمؤمنین چیست؟

ثانیاً مراد از «ولا قَبْرًا مُشْرِفًا إلا سَوَّیتَهُ» چیست؟! اصلاً معنای «سَوَّیتَهُ» چیست؟! این آقایان اصلاً بی‌سوادند. کلمه «سَوَّی» یک بار با حرف جر و یک بار هم بدون حرف جر متعدی می‌شود. به این آیات توجه کنید:

(فَکبْکبُوا فی‌ها هُمْ وَ الْغاوُون وَ جُنُودُ إِبْلِیسَ أَجْمَعُونَ قالُوا وَ هُمْ فی‌ها یخْتَصِمُونَ تَاللَّهِ إِنْ کنَّا لَفِی ضَلالٍ مُبِین)

گمراهان و گمراه شدگان به رو در جهنم انداخته شوند و سپاهیان ابلیس عموماً در آنجا با یکدیگر مخاصمه کنند و گویند قسم به خدا که در ضلالتی آشکار بودیم.

نمی‌دانم آقایانی که می‌گویند این قبور تبدیل به مکان بت‌پرستی شده است جواب این آیه را هم دارند یا ندارند؟! قرآن کریم به صراحت می‌گوید: تمام بت‌هایی که مورد پرستش قرار می‌گیرند وارد آتش جهنم می‌شوند.

این‌ها می‌گفتند:

(إِذْ نُسَوِّیکمْ بِرَبِّ الْعالَمِین)

که شما را با پروردگار جهانیان برابر می‌گرفتیم.

سوره شعراء (26): آیه 94 تا 98.

در اینجا کلمه «سَوَّی» به معنی برابری آمده است؛ در این عبارت «ولا قَبْرًا مُشْرِفًا إلا سَوَّیتَهُ» می‌خواهند قبر را با چه برابر کنند؟! «سَوَّی» در اینجا دو رکن دارد؛ یک رکن این‌طرف و یک رکن آن‌طرف دارد تا این‌ها را باهم مقایسه کنند؛ همان‌طور که در این آیه آمده است که بت‌ها را با خدا برابر می‌کردند.

قطعاً در این حدیث قطعاً «سَوَّی» به معنای برابری نیست؛ یک بار این مطلب مورد توجه قرار می‌گیرد که «سَوَّی» به خودی خود متعدی می‌شود یعنی مفعولٌ به می‌گیرد نه مفعولٌ به واسطه!

آنجا دیگر مقایسه کردن با جای دیگر نیست همانند آیه شریفه:

(الَّذی خَلَقَ فَسَوَّی)

پروردگاری که اجزای عالم را از عدم به وجود آورد و هر یک را در جایی قرار داد که باید قرار می‌داد.

سوره أعلی (87): آیه 2.

(بَلی قادِرِینَ عَلی أَنْ نُسَوِّی بَنانَه)

آری قادریم که (حتی خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتب کنیم.

سوره قیامت (75): آیه 4.

این دو معنا از این استنباط می‌شود؛ در اینجا اگر بخواهیم بگوییم: «ولا قَبْرًا مُشْرِفًا إلا سَوَّیتَهُ» اینجا قطعاً برابری با دیگری نیست بلکه هم سطح قرار دادن است! معنای هم سطح قرار دادن چیست؟!

آنچه آقایان آوردند ما یک تسطیح قبر داریم و یک تسلیم قبر داریم:

در مورد تسلیم قبر باید بگویم که در زمان جاهلیت قبر را همانند کوهان شتر درست می‌کردند و بالا می‌آوردند و یک حالت بیضی شکل قرار می‌دادند؛ رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) می‌فرمود: این قبرها را بیضی شکل قرار ندهید بلکه یکسان قرار دهید. صاف بودن قبر چه ارتباطی به خراب کردن قبر دارد؟!

در کتاب «تفسیر قرطبی» جلد دهم می‌گوید:

«قال علماؤنا: ظاهره منع تسنیم القبور»

علما گفته اند که منظور پیغمبر این است که قبرها را همانند کوهان شتر قرار ندهید.

«وذهب الجمهور إلی أن هذا الارتفاع المأمور بإزالته هو ما زاد علی التسنیم»

اکثر علمای ما معتقدند که ارتفاع قبر بعد از اینکه مسطح کردند قبرها را بالا ببرند

«ویبقی للقبر ما یعرف به ویحترم وذلک صفة قبر نبینا محمد وقبر صاحبیه رضی الله عنهما علی ما ذکر مالک فی الموطأ»

همان‌طوری که قبر پیغمبر اکرم و ابوبکر و عمر از زمین بالا و مسطح است و به‌صورت کوهان شتر نیست.

از کارشناسان شبکه‌های شیطانی وهابی تقاضا دارم برای یک بار هم که شده پنبه را از گوششان بیرون بیاورند و دقت کنند که در ادامه می‌گوید:

«والتسنیم فی القبر: ارتفاعه قدر شبر مأخوذ من سنام البعیر»

تسنیم در قبر به این معناست که اندازه یک وجب از زمین بالا بیاورند و آن را مسطح کنند.

الجامع لأحکام القرآن، اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أحمد الأنصاری القرطبی، دار النشر: دار الشعب - القاهرة، ج 10، ص 380 و 381، باب (21) وکذلک أعثرنا علیهم.

الان هم قبر مسلمانان به این صورت است و قبر را به حالت کوهان شتر درست نمی‌کنند. این موارد کاملاً نشانگر این مطلب است که تفسیر آقایان از این روایات نادرست است و نباید به این صورت تفسیر کنند.

تفسیر نادرست کارشناسان وهابیت دلیل بر ضعف سواد این افراد است و به روایتی استناد می‌کنند که چندین اشکال اساسی دارد.

مجری:

خیلی متشکرم؛ استاد من سؤالات دیگری هم یادداشت کرده بودم که مطرح کنم منتها دقایقی که از برنامه باقی مانده است را می‌خواهیم به تلفن‌های عزیزان بیننده که با برنامه زنده «حبل المتین» همراه هستند اختصاص بدهیم.

استاد اگر صلاح بدانید بحث را در برنامه بعدی هم ادامه بدهیم زیرا برخی از مباحث ما باقی مانده است که بسیار اهمیت دارد. امروز وهابیت از این مطالب و روایات سوءاستفاده می‌کنند و می‌گویند: هر قبری باید خراب شود و گنبد و بارگاه نداشته باشد.

ان‌شاءالله این مطالب باعث باعث آگاهی دوستان بیننده به ویژه عزیزان اهل سنت ما بشود که حتماً این اتفاق خواهد افتاد. برنامه زنده «حبل المتین» را از «شبکه جهانی ولایت» پخش می‌کنیم.

می‌خواهیم با نام و یاد مولا و آقایمان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) حضرت حیدر کرار دل و جانمان را مصفا کنیم و میان برنامه‌ای را ببینیم و با یک یا علی مدد برنامه را تقدیم کنیم!

میان برنامه بسیار زیبا و دلنشین و دلربا را شنیدیم و استفاده کردیم و حال و هوای دلمان هم عوض شد.

تماس بینندگان برنامه:

در این چند دقیقه‌ای که از برنامه باقی مانده است می‌خواهیم تلفن‌های دوستان بیننده را جواب دهیم. عزیزانی که ارتباطشان برقرار می‌شود لطف بفرمایند مختصر و مفید مطالب خودشان را مطرح کنند تا بتوانیم تلفن‌های بیشتری را جواب دهیم.

بخش امشب ما بحث مهمی بود و نخواستم بحث را قطع کنم و استاد هم مباحث را تکمیل کردند تا عزیزان بیننده استفاده کنند. آقای علوی از سنندج از برادران اهل سنت ما هستند؛ آقای علوی سلام علیکم:

بیننده (آقای علوی از سنندج – اهل سنت):

خدمت شما برادران اهل تشیع سلام عرض می‌کنم و امیدوارم خسته نباشید. بحث آقای قزوینی در رابطه با معاویه بود که می‌خواستم در این مورد شعری بخوانم.

از کتاب تاریخ «روضة الصفا» است که می‌گوید:

دوستدار پسر هند مگر آگه نیست

که از روح و صفت او به پیغمبر چه رسید

پدر او لب و دندان پیغمبر بشکست

مادر او جگر عم پیغمبر بمکید

خود او حق داماد پیغمبر بگرفت

پسر او سر اولاد پیغمبر ببرید

بر چنین شخصی لعن و نفرین نکنیم

لعنت الله بر یزید و آل یزید!

صحنه‌ای که مربوط به قبر معاویه بود را پخش کردید که زیر آن نوشته بود «رضی الله عنه» من خیلی ناراحت شدم؛ زیرا همه افراد بنی امیه به اسلام خیانت کردند و تنها شخصی که خیانت نکرد خلیفه سوم «حضرت عثمان» و دیگری هم «عمر بن عبدالعزیز» بود.

این دو نفر از بنی امیه بودند که به اسلام خیانت نکردند اما تمام بنی امیه به اسلام خیانت کردند. فقط می‌خواستم همین مطالب را بگویم.

مجری:

ممنونم آقای علوی، خیلی بزرگواری کردند و خداوند ان‌شاءالله به شما جزای خیر بدهد. خدانگهدار شما

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

اگر مطلب آخری را بیان نمی‌کردند بعضی افراد می‌گفتند: شیعه است و آمده این حرف‌ها را می‌زند. ما از عزیزانی که واقعاً منصف هستند تشکر می‌کنیم؛ ضمن تکیه بر اعتقاداتشان واقعیت را بیان می‌کنند.

مجری:

بله این افراد منصف هستند و متعصب نیستند؛ آقای علوی از شما خیلی ممنونیم. بیننده بعدی ما آقای علیزاده از عزیزان شیعه هستند؛ آقای علیزاده سلام علیکم:

بیننده (آقای علیزاده از آبادان – شیعه):

سلام عرض می‌کنم خدمت شما و جناب دکتر قزوینی؛ می‌خواستم روایتی را بیان کنم تا دکتر قزوینی کامل آن را بخوانند و همه شیعیان علی بن أبی طالب (علیه السلام) فیض ببرند. که اولش دارد که: «أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیا...»

از شما ممنونم، دعای برای ظهور آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یادتان نرود، یا علی مدد، خدانگهدار

مجری:

آدرس این روایت را خودتان در ذهن ندارید؟!

بیننده:

آدرس این روایت را ندارم و خودم از «شیخ انصاریان» شنیدم.

مجری:

چشم حتماً؛ خدانگهدار. آقای خرازیان از پایتخت ایران اسلامی تهران پشت خط هستند؛ آقای خرازیان سلام علیکم:

بیننده (آقای خرازی از تهران – شیعه):

سلام علیکم خسته نباشید؛ ممنون از برنامه خوبتان. من چند مدت است که هم کانال شما را و هم کانال‌های دیگر را نگاه می‌کنم. امروز کلیپ‌هایی دوستان پخش کردند که تقاضا دارم برنامه‌ای تهیه کنید و این کلیپ‌ها را جمع کنید و نسبت به این مسائل پاسخگو باشید.

دوستانی در آن طرف هستند دارند سؤالات ما را با قرآن جواب می‌دهند؛ این مطلب در ذهن من سؤالی به وجود آورده است که چطور بحث‌هایی که ما در اینجا انجام می‌دهیم آن‌ها با قرآن به ما جواب می‌دهند؟! این مطلب برای من خیلی مهم است.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

آقای خرازی یک مورد از این مطالب را هم بفرمایید.

بیننده:

بعضی از دوستان گفتند: خدا و ائمه طاهرین و تمام مخلوقات از فاطمه زهرا (سلام الله علیها) تقلید می‌کنند و مقلد ایشان هستند؛ کلیپ‌های این بحث ایشان موجود است و من این کلیپ‌ها را جمع کردم.

تقاضا دارم شما که در جریان هستید این کلیپ‌ها را جمع کنید و واقعاً به این‌ها پاسخ بدهید. برای مخاطبی شبیه به من که اینجا نشسته است و دارد این مطالب را گوش می‌دهد؛ دچار یک سری مسائل شدم.

می‌خواستم ببینم این افراد به چه عنوانی حق دارند که چنین سؤالاتی را مطرح کنند و آن‌ها دارند جواب ما را با قرآن می‌دهند نه با حدیث! این مطلب برای من خیلی مهم شده است و تقاضا دارم اگر ممکن است این کلیپ‌ها را جمع کنید.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

مثلاً با قرآن چه جوابی برای این حدیث می‌دهند؟!

بیننده:

ببینید فرضاً الان کلیپی موجود است که می‌گوید: خداوند عالم و تمام عالمیان باید مقلد فاطمه زهرا (سلام الله علیها) باشد.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

خدا مقلد فاطمه زهرا باشد؟!

بیننده:

بله کلیپش موجود است.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

آقای خرازی اگر کسی همچین حرفی بزند نه احتیاج به قرآن است، نه احتیاج به روایت است و این مطلب کفر محض است! اگر کسی معتقد به چنین مطلبی باشد حکم شرعی‌اش این است و از هر مجتهدی سؤال کنند فتوا می‌دهند که این شخص مرتد است.

شخصی که مرتد شد همسرش بر او حرام است و احتیاج به طلاق نیست؛ اموالش را هم وراث قبل از مرگش بین خودشان تقسیم می‌کنند، زمانی هم که بمیرد نه نمازی برای او می‌خوانند و نه در قبرستان مسلمانان دفن می‌کنند.

زمانی است که شخصی می‌گوید: من علی اللهی هستم، زهرا اللهی هستم، از این طرف این مطالب را می‌گوید و از طرف دیگر بلند می‌شود نماز می‌خواند یا اگر او معتقد است که خدا مقلد فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است این کفر است!

اما اگر به این صورت بگوید:

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ لِفَاطِمَةَ: «إِنَّ اللَّهَ یغْضَبُ لِغَضَبِک وَیرْضَی لِرَضَاک» هَذَا حَدِیثٌ صَحِیحُ الْإِسْنَادِ، وَلَمْ یخَرِّجَاهُ "»

المستدرك على الصحيحين ، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا؛ ج 3، ص 167، ح 4730

اگر مراد این است که این مطلب عین توحید است.

بیننده:

من معذرت می‌خواهم که صحبت شما را قطع می‌کنم؛ یک عده دارند آنجا صحبت می‌کنند و از شیعیان آنجا زنگ می‌زنند که حالا یا دانش مسئله را دارند یا دانش مسئله را ندارند. آن‌ها از شیعیان سؤالاتی می‌پرسند که شیعیان نمی‌توانند جواب آن‌ها را بدهند.

آن شخص داشت از این مسائل سوءاستفاده می‌کرد و داشت یک سری مسائل را تندتند به یک سری مسائل دیگر ربط می‌داد. من از بزرگواران شیعه خواهش می‌کنم که اگر به این شبکه‌ها زنگ می‌زنند با اطلاعات کامل زنگ بزنند.

آن‌ها افرادی هستند که دارند مسائل را از چند زاویه بررسی می‌کنند؛ امروز چند سؤال از یک شیعه پرسید اما او جواب‌هایی داد که اصلاً ربطی به مسئله نداشت.

مجری:

آقای خرازی فرصت ما الان خیلی زیاد نیست؛ ما بارها از بیننده‌ها خواستیم عزیزانی که اهل علم نیستند، اطلاعات ندارند یا اطلاعاتشان ضعیف است با این شبکه‌ها ارتباط برقرار نکنند. کارشناسان وهابی با حقه‌بازی و نفاق و دروغ‌گویی خیلی از مطالب را نشان نمی‌دهند و با دسیسه‌هایی که به کار می‌برند چهره حق به جانب می‌گیرند.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

جناب آقای خرازی اصلاً این مطلب حرف ما نیست؛ شما اگر کتاب «بحارالانوار» دارید به جلد 2 صفحه 125 مراجعه کنید. در این روایت امام حسن عسکری (علیه السلام) می‌فرماید: آن دسته از شیعیان ما که با مخالفین بحث می‌کنند و توانایی علمی ندارند

«فَذَلِک حَرَامٌ عَلَی شِیعَتِنَا أَنْ یصِیرُوا فِتْنَةً عَلَی ضُعَفَاءِ إِخْوَانِهِمْ وَ عَلَی الْمُبْطِلِین»

شیعیان ما کار خلاف شرع انجام می‌دهند و این باعث می‌شود یک دسته از جوانان شیعه که اطلاعات بالایی ندارند دچار فتنه شوند.

بحار الأنوار؛ مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، ج 2، ص 125، ح 2.

بیننده:

حاج آقا من دوستانی دارم که اهل سنت هستند؛ زمانی که این مطالب را گوش می‌دهند ما نمی‌توانیم از این افراد دفاع کنیم و پاسخی برای این مسائل نداریم.

مجری:

آقای خرازیان خیلی از شما متشکرم، فرصت ما تمام شده است. عنایت داشته باشید که این افراد با ترفندهایی تلفن بینندگان را قطع می‌کنند و نمی‌گذارند آن‌ها جواب دهند.

بیننده:

اگر اجازه بدهید من مطلب کوتاهی بگویم؛ این کلیپ‌ها را جمع کنید و پاسخگو باشید تا افرادی که نشستند بیشتر مسئله را درک کنند. من از شما ممنونم.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

جناب آقای خرازی چالشی که ما الان داریم این است که کلیپ‌ها را پخش می‌کنیم و جواب می‌دهیم یا در برنامه‌های دیگری که دوستان ما دارند آن را پخش می‌کنیم اما از اینکه این کلیپ‌ها را در این برنامه پخش کنیم معذوریم و عددی نیستند که بخواهیم به این‌ها بپردازیم.

در فضای مجازی و کانال و گروه «شبکه جهانی ولایت» در تلگرام، تیوتر، یوتوب و واتس آپ مرتب کلیپ‌ها گذاشته می‌شود و جواب آن‌ها هم منتشر می‌شود و این‌طور نیست که ما ساکت باشیم.

یکی از رسالت‌های ما در «شبکه جهانی ولایت» کوبیدن مشت محکم بر دهان یاوه‌سرایان هم عصرمان است؛ همان‌طوری که امام عسکری (علیه السلام) در جواب شخصی که شبهات قرآنی مطرح می‌کرد خطاب به شیعیان فرمود:

«أَ مَا فِیکمْ رَجُلٌ رَشِید»

یک جوانمرد در میان شما نیست جواب این مرد را بدهد؟!

بحار الأنوار؛ مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، ج 10، ص 392، ح 1.

الحمدلله خدا را شاکریم که «شبکه جهانی ولایت» تنها شبکه‌ای است و امیدواریم که در آینده شبکه‌هایی مشابه این شبکه تأسیس شود و بتوانند در این عرصه پاسخگویی به شبهات یاوه‌سرایان وهابی به نحو احسن وارد میدان شوند.

مجری:

از آقای خرازیان ممنونیم؛ استاد وقت ما تمام شد. آقای علیزاده از آبادان به روایت «أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِیا» اشاره کردند؛ الان در سیستم دارید؟!

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

این روایت در کتب شیعه به‌صورت فراوان وجود دارد؛ در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» اثر «حاکم نیشابوری» جلد سوم دارد:

«قال سمعت رسول الله یقول من أحب علیا فقد أحبنی ومن أبغض علیا فقد أبغضنی هذا حدیث صحیح علی شرط الشیخین ولم یخرجاه»

شنیدم که رسول خدا فرمود: هرکسی علی را دوست داشته باشد من را دوست داشته است و هرکسی علی را دشمن بدارد من را دشمن داشته است.

المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 141، ح 4648.

«طبرانی» در کتاب «معجم کبیر» جلد 1 صفحه 319 دارد:

«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی اللَّهُ علیه وسلم قال لِعَلِی من أَحَبَّهُ فَقَدْ أَحَبَّنِی وَمَنْ احبنی فَقَدْ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَمَنْ أَبْغَضَهُ فَقَدْ أَبْغَضَنِی وَمَنْ أَبْغَضَنِی فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ»

المعجم الکبیر، اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی، دار النشر: مکتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج 1، ص 319، ح 947.

بنازم به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و فدای خاک زیر نعلین این مرد بزرگ شوم که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد ایشان فرمود: "هرکسی علی را دوست داشته باشد من را دوست داشته باشد و هرکسی من را دوست داشته باشد خدا را دوست داشته است!"

"هرکسی بغض علی را در دل داشته باشد بغض من را در دل دارد و هرکسی بغض من را در دل داشته باشد بغض خدا را در دل داررد!"

آقای «هیثمی» هم در کتاب «مجمع الزوائد» آورده است:

« فأما من أحبك وصدق عليك فهم جيرانك في دارك ورفقاؤك في جنتك »

یا علی! خوشا به حال افرادی که تو را دوست دارند، آن‌ها در فردای قیامت در بهشت همسایگان تو هستند.

مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، المؤلف: أبو الحسن نور الدین علی بن أبی بکر بن سلیمان الهیثمی (المتوفی: 807 هـ)، المحقق: حسام الدین القدسی، الناشر: مکتبة القدسی، القاهرة، عام النشر: 1414 هـ، 1994 م، ج 9، ص 132، ح 14756.

این مطلب را به این جهت گفتیم که آقای اسماعیلی و دوستانشان جگرشان خنک شود.

مجری:

قطعاً همین‌طور است؛ همسایه امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بودن خیلی لذت‌بخش است آن هم به واسطه این عشق و ارادت و محبتی که در دل‌های ما وجود دارد.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

آن روز یکی از این عزیزان ما که پزشک است تهران آمده بود و می‌گفت: مدتی است پارازیت ایجاد شده است و من «شبکه جهانی ولایت» را ندارم، دلم برای جمله آقای اسماعیلی تنگ شده است که می‌گوید: جگرم حال می‌آید!

مجری:

خیلی متشکرم؛ واقعاً آن چیزی هم که می‌گوییم از درون و وجودمان است به وجود این عشق و محبت و ارادتی که به وجود نازنین امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) داریم و می‌دانم همه دوستان بیننده هم همین‌طور هستند.

شنیدن مدح امیرالمؤمنین ارزش زیادی دارد زیرا امیرالمؤمنین مورد محبت خداوند است! ان‌شاءالله دل‌هایتان پر از محبت علی (علیه السلام) باشد و فرزندانتان و نسل در نسلتان هم همه وجود نازنین امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) باشند. استاد دعا بفرمایید.

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

خدایا به حق محمد و آل محمد فرج امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نزدیک بگردان، همه دوستداران امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را از یاران و سربازان مخلص و فداکار امام زمان (ارواحنا فداه) قرار بده.

خدایا به حق امام زمان رفع گرفتاری از گرفتاران بنما، حوائج حاجت مندان روا فرما، به آبروی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و فرزندانش و به آبروی حضرت زهرا (سلام الله علیها) و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دعاهای ما و دعاهای تمام عزیزانی که آمین می‌گویند به اجابت برسان.

حوائج ما و حوائج دست اندرکاران «شبکه جهانی ولایت» و حوائج بینندگان عزیز مخصوصاً ولایت یاوران عزیز به آبروی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) برآورده نما.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

مجری:

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

به امید روزی که مولا و آقایمان امام زمان (ارواحنا و ارواح العالمین له الفداه) ظهور کنند و ان‌شاءالله با نابودی آل سعود و آل یهود حرمی در بقیع بسازیم و چهار گنبد طلایی بر روی این حرم‌های نازنین درست کنیم.

یا علی مدد، خدانگهدار



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب