2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
آيا منظور از آيه 122 سوره انعام، ولايت و امامت ائمه عليهم السلام است؟
کد مطلب: ٨٤٢٠ تاریخ انتشار: ١٤ دي ١٣٩٤ - ١٨:٢٨ تعداد بازدید: 9776
پرسش و پاسخ » امامت و خلافت
آيا منظور از آيه 122 سوره انعام، ولايت و امامت ائمه عليهم السلام است؟

پاسخ:

خداوند در قرآن چنين مي‌فرمايد:

«اوَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشي‏ بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ».

«آيا كسى كه مرده بود، سپس او را زنده كرديم، و نورى برايش قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود، همانند كسى است كه در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد؟! اين گونه براى كافران، اعمال (زشتى) كه انجام مى‏دادند، تزيين شده (و زيبا جلوه كرده) است».

سوره انعام، آيه 122.

در روايات معتبر و فراوان از ائمه عليهم السلام در ذيل آيه فوق نقل شده است که مقصود از زنده شدن مرده در اين آيه، زنده شدن افراد گمراه و جاهل، توسط نور ولايت ائمه عليهم السلام است و مراد از ماندن در تاريکي، انکار و قبول نکردن ولايت و امامت آنها مي‌باشد.

در اين خصوص روايات فراواني وجود دارد همچنانکه علامه مجلسي در اين‌باره مي‌گويد:

قد مر تأويل النور بالإمام و الولاية في أخبار كثيرة.

در قبل گفتيم که در روايات زيادي، نور به امام و ولايت [ايشان بر خلق] تأويل شده است.

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ، ج‏84 ؛ ص315 دار إحياء التراث العربي - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

در ادامه به ذکر روايات در اين باب مي‌پردازيم:

روايت اول

کليني روايت معتبري را در اين خصوص از امام باقر عليه السلام نقل کرده است:

محمد بن يحيى عن أحمد بن محمد عن محمد بن إسماعيل عن منصور بن يونس عن بريد قال سمعت أبا جعفر ع يقول‏ في قول الله تبارك و تعالى- أو من كان ميتا فأحييناه‏ و جعلنا له نورا يمشي‏ به‏ في‏ الناس‏ » فقال ميت لا يعرف شيئا و نورا يمشي‏ به‏ في‏ الناس‏ إماما يؤتم به- كمن مثله‏ في الظلمات ليس بخارج منها قال الذي لا يعرف الإمام.

بريد گويد از امام محمد باقر عليه السلام شنيدم که در تفسير قول خداى تبارك و تعالى‏ : «آيا آن كس كه مرده بود، پس زنده كرديم او را و قرار داديم براي او را نور و روشنى كه در بين مردم با آن نور مى‏رود به آن نور در ميان مردمان» فرمود: مرده در اين آيه، كسى است كه چيزى را نمى‏شناسد. و نورى كه به آن در ميان مردمان مى‏رود، «امامى است كه به او اقتدا مى‏شود» چون كسى است كه داستانش يا خودش در تاريكى‏ها مانده كه نتواند از آن بيرون بيايد پس حضرت فرمود كه «كمن مثله في الظلمات‏ ليس‏ بخارج‏ منها» ، كسى است كه امام را نمى‏شناسد

كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية ،ج‏1 ؛ ص185، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.

علامه مجلسي گويد:

الحديث الثالث عشر: موثق.

مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏2 ؛ ص321

بررسي سند

محمد بن يحيي

نجاشي از علماي بزرگ رجال شيعه، درباره ايشان مي‌نويسد:

محمد بن يحيى أبو جعفر العطار القمي ، شيخ أصحابنا في زمانه ، ثقة ، عين ، كثير الحديث.

محمد بن يحيي ، ابو جعفر عطار اهل قم، بزرگ شيعه در زمان خودش،‌ شخص مورد اعتماد، داراي جايگاه ويژه مي‌باشد و روايت‌هاي فراواني نقل کرده است.

النجاشي الأسدي الكوفي، ابوالعباس أحمد بن علي بن أحمد بن العباس (متوفاى450هـ)، فهرست أسماء مصنفي الشيعة المشتهر ب‍ رجال النجاشي، تحقيق: السيد موسي الشبيري الزنجاني، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامي ـ قم، الطبعة: الخامسة، 1416هـ.

علامه حلي نيز اين مطلب را ذکر کرده است:

شيخ من أصحابنا في زمانه ثقة عين

الخلاصة للحلي /ص‏157

أحمد بن محمد بن عيسى

نجاشي در باره ايشان مي‌فرمايد:

أحمد بن محمد بن عيسى بن عبد الله بن سعد بن مالك بن الأحوص بن السائب بن مالك بن عامر الأشعري . من بني ذخران بن عوف بن الجماهر بن الأشعر يكنى أبا جعفر ، وأول من سكن قم من آبائه سعد بن مالك بن الأحوص ...

وأبو جعفر رحمه الله شيخ القميين ، ووجههم ، وفقيههم ،

احمد بن محمد بن عيسي ... بزرگ علماي قم، سرشناس­ترين و فقيه آنها است.

رجال النجاشي - النجاشي - ص 82

شيخ طوسي نيز بعد از معرفي ايشان به اسم و نسب مي‌فرمايد:

وأبو جعفر هذا شيخ قم ووجهها وفقيهها.

الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاى460هـ)، الفهرست، ص 68، تحقيق: الشيخ جواد القيومي،‌ ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة،‌ چاپخانه: مؤسسة النشر الإسلامي، الطبعة الأولى1417

شيخ طوسي در كتاب ديگرش مي‌فرمايد:

أحمد بن محمد بن عيسى الأشعري القمي ، ثقة ، له كتب .

الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاى460هـ)، رجال الطوسي، ص351، تحقيق: جواد القيومي الأصفهاني، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامي ـ قم، الطبعة: الأولى، 1415هـ.

محمد بن اسماعيل بن بزيع

نجاشي درباره او گويد:

كان من صالحي هذه الطائفة و ثقاتهم كثير العمل

او از صالحان شيعه و از افراد مورد اعتماد شيعه مي‌باشد که از علماي اهل عمل نيز بود

رجال ‏النجاشي ، ص‏331

شيخ طوسي نيز مي‌گويد او مورد اطمينان و داراي مذهب صحيح [شيعه] بود:

ثقة صحيح

رجال‏ الطوسي، ص‏364

منصور بن يونس

مذهب وي واقفي بود اما از نظر عالم بزرگ علم رجال شيعه يعني مرحوم نجاشي او فرد مورد اطميناني مي‌باشد:

نجاشي مي‌گويد:

ثقة

رجال ‏النجاشي ، ص‏412

بريد بن معاويه

نجاشي مي‌گويد:

وجه من وجوه أصحابنا، وفقيه أيضا، له محل عند الأئمة.

يکي از چهره‌هاي شناخته شده در ميان شيعيان و همچنين فقيه است و نزد امامان جايگاهي ويژه داشت.

رجال النجاشي، ص112؛ معجم رجال الحديث، ج4، ص194 ـ 195، رقم: 1681.

كشى در كتاب رجال خود، ايشان را از اصحاب اجماع مي‌داند و تصريح مي‌کند که او يکي از افرادى است كه تمام شيعيان بر تصديق رواياتي که سندش به صورت صحيح به آن‌ها برسد، اجماع دارند:

اجتمعت العصابة على تصديق هؤلاء الأولين من أصحاب أبي جعفر ع

رجال ‏الكشي، ص‏238

بنابراين روايت معتبر است

اين روايت در حقيقت بيانگر آن است که هر کس امام خود را نشناسد مانند مردگان مي‌باشد علامه مجلسي در اين خصوص گويد:

و من كان عالما حيا لا يعرف الإمام فهو في الظلمات كالأموات لا يتخلص منها و لا ينتفع بعلمه.

انسان زنده‌اي که علم داشته باشد اما امام خود را نشناسد، او همانند مردگان در تاريکي است و از آن رهايي ندارد و از علم خود نيز بهره‌اي نمي‌برد.

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏2 ؛ ص322، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ: دوم، 1404 ق.

روايت دوم

در تفسير قمي نيز روايتي از امام صادق عليه السلام اين چنين نقل شده است:

و حدثني أبي عن حميد بن شعيب عن الحسن بن راشد قال قال أبو عبد الله ع‏ ....

أو من كان ميتا فأحييناه‏ قال جاهلا عن الحق و الولاية فهديناه إليها و جعلنا له نورا يمشي به في الناس‏ قال النور الولاية كمن مثله في الظلمات‏ ليس‏ بخارج‏ منها يعني في ولاية غيرالأئمة ع‏

امام صادق عليه السلام فرمود: او من کان ميتا...يعني کسي که به حق و ولايت ما علم نداشته باشد ما او را به ولايت هدايت مي‌کنيم «و جعلنا له نورا...» مقصود از نور، ولايت است و «کمن مثله في الظلمات...» يعني کساني که در ولايت غير ائمه عليهم السلام مي‌باشد.

قمى، على بن ابراهيم، تفسير القمي، ج‏1، ص215 دار الكتاب - قم، چاپ: سوم، 1404ق.

روايت سوم

روايت ديگري را عياشي چنين نقل کرده است:

و في رواية أخرى عن بريد العجلي قال‏ سألت أبا جعفر ع عن قول الله «أو من كان ميتا فأحييناه- و جعلنا له نورا يمشي به في الناس‏» قال: الميت الذي لا يعرف هذا الشأن، يعني هذا الأمر «و جعلنا له نورا» إماما يأتم به يعني علي بن أبي طالب، قلت: فقوله: «كمن مثله في الظلمات‏ ليس‏ بخارج‏ منها» فقال بيده هكذا هذا الخلق الذي لا يعرفون شيئا

بريد مي‌گويد: امام صادق عليه السلام در خصوص آيه فرمود: مقصود از «ميت» در آيه، کسي است که اين شأن يعني همان امر امامت اهل بيت عليهم السلام را نشناسد ، «وجعلنا له نورا» امامي براي او قرار مي‌دهيم که به آن اقتدا کند يعني علي عليه اسلام. بريد مي‌گويد از امام پرسيدم پس معناي گفتار خداوند که فرمود: «کمن مثله...» با دستش اشاره و فرمود همين گونه که اين خلق [غير شيعيان] امر امامت را نمي‌شناسند.

عياشى، محمد بن مسعود، تفسير العياشي، ج‏1 ، ص376 المطبعة العلمية، تهران، چاپ: اول، 1380 ق.

روايت چهارم

ابن شهرآشوب روايت ديگري را از امام صادق عليه السلام نقل مي‌کند که در آن آمده است:

قال الصادق ع‏ أو من كان ميتا عنا فأحييناه‏ بنا

امام صادق عليه السلام فرمود: كسي که مرده بود يعني جدا از ما بود، خداوند آن شخص را بواسطه ما اهل بيت عليهم السلام زنده‏اش كرد.

ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏3 ، ص270 قم، چاپ: اول، 1379 ق.

بنابراين مردم با ولايت ائمه عليهم السلام از جهل و تاريکي و گمراهي خارج مي‌شوند. همچنانکه پيامبر صلي الله عليه و آله در حديث شريف سفينه نجات از گمراهي را در سايه اطاعت از اهل بيت عليهم السلام ترسيم نموده است.

در حديث سفينه پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند:

3312 أخبرنا ميمون بن إسحاق الهاشمي حدثنا أحمد بن عبد الجبار حدثنا يونس بن بكير حدثنا المفضل بن صالح عن أبي إسحاق عن حنش الكناني قال سمعت أبا ذر يقول وهو آخذ بباب الكعبة أيها الناس من عرفني فأنا من عرفتم ومن أنكرني فأنا أبو ذر سمعت رسول الله e يقول مثل أهل بيتي مثل سفينة نوح من ركبها نجا ومن تخلف عنها غرق

ابوذر مي‌گويد از پيامبر صلي الله عليه و آله شنيدم که مي‌فرمود مثل اهل بيت من مانند کشتي نوح است که هر کس بر آن سوار شود، نجات پيدا مي‌کند، و هر کس تخلف کند، غرق مي‌شود

حاکم بعد از نقل حديث مي‌گويد:

هذا حديث صحيح على شرط مسلم ولم يخرجاه

ذهبي نيز بعد از نقل روايت مي‌نويسد:

«م» يعني اين روايت شرطهاي مسلم بن حجاج نيشابوري را دارست

الحاكم النيسابوري ، محمد بن عبدالله أبو عبدالله الوفاة: 405 هـ ، المستدرك على الصحيحين ج 2 ، ص 373، دار المعرفة - بيروت - ، تحقيق : يوسف عبد الرحمان المرعشلي. عبارت ذهبي «م» که نشان از اعتبار روايت دارد، در چاپ دار الكتب العلمية حذف شده است

ابن حجر هيثمي وجه تشبيه اهل بيت به کشتي نوح را چنين توصيف مي‌کند:

ووجه تشبيههم بالسفينة فيما مر أن من أحبهم وعظمهم شكرا لنعمة مشرفهم وأخذ بهدي علمائهم نجا من ظلمة المخالفات ومن تخلف عن ذلك غرق في بحر كفر النعم وهلك في مفاوز الطغيان

وجه تشبيه اهل بيت عليهم السلام به کشتي همانطور که گذشت به اين جهت است: هر کس آنها را دوست بدارد و بزرگ شمرد بخاطر شکر نعمت پيامبر صلي الله عليه و آله يعني کسي که به آنها شرافت بخشيده و به دستوارت و راهنمايي علماي اهل بيت عليهم السلام عمل کند، از ظلمت مخالفت با دين نجات مي‌يابد و هر کس از دستورات آنها تخلف نمايد، در درياي کفر نعمت غرق مي شود و در گرداب طغيان هلاک مي‌شود.

الهيثمي، ابوالعباس أحمد بن محمد بن علي ابن حجر (متوفاى973هـ)، الصواعق المحرقة علي أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 2 ، ص 446 - 447، تحقيق عبد الرحمن بن عبد الله التركي - كامل محمد الخراط، ناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان، الطبعة: الأولى، 1417هـ - 1997م.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر عجل الله فرجه



Share
1 | حق علی | | ٠٨:٣٤ - ١٥ دي ١٣٩٤ |
سلام علیکم
ایا در روایات شیعه واهل سنت مخصوصا روایتی یا مطلب تاریخی داریم مبنی بر این که عمر بن سعد حرام زاده وولد الزنا بوده است؟
اگر زودتر جواب بدهید ممنون میشم

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
كسانى كه به نوعى در قتل امام حسين عليه السلام شريك بوده اند ولد الزنا بوده اند . حضرت امام صادق‌عليه السلام مى‌فرمايند
و عنه عن محمد بن الحسين عن علي بن أسباط عن إسماعيل بن أبي زياد عن بعض رجاله عن أبي عبد الله ع‏ في قول فرعون‏ ذروني‏ أقتل‏ موسى‏ فقيل له من كان يمنعه قال كان لرشده لأن الأنبياء و الحجج لا يقتلها إلا أولاد زنا و البغايا- و حدثني أبي رحمه الله و جماعة مشايخي عن سعد بن عبد الله بن أبي خلف عن محمد بن الحسين بهذا الحديث [بهذه الأحاديث‏].
كامل الزيارات ؛ النص ؛ ص78
همچنين آمده است:
و عنه عن محمد بن الحسين عن صفوان بن يحيى عن داود بن فرقد عن أبي عبد الله ع قال: كان الذي قتل الحسين بن علي ع ولد زنا و الذي قتل يحيى بن زكريا ولد زنا.
كامل الزيارات ؛ النص ؛ ص78
از جمله يزيد، عبيد الله، ده نفري که بر بدن امام حسين عليه السلام اسب تاختند و شمر که از فرزندان زنا بودند اما در خصوص عمر بن سعد روايت شده است كه روزى على عليه‌السلام به هنگام ايراد خطبه ، فرمود : « سلونى قبل ان تفقدونى » بپرسيد از من پيش از آن كه مرا نيابيد . سعد بن ابى‌وقّاص سؤال كرد : يا على ! به من خبر ده كه تعداد موهاى سر و ريش من چقدر است ؟ امام پاسخ داد : سؤالى كردى كه خليل من رسول خدا خبر داده بود كه تو از من مى‌پرسى و نيست در سر و ريش تو مويى مگر اين كه در ريشه آن ، شيطان نشسته است و در خانه تو بزغاله‌اى است كه فرزند من حسين را مى‌كشد در آن روز عمر (يعنى عمر بن سعد) مقابل پدرش راه مى‏رفت.
حدثني أبي رحمه الله عن سعد بن عبد الله عن محمد بن عبد الجبار عن عبد الرحمن بن أبي نجران عن جعفر بن محمد بن حكيم عن عبد السمين يرفعه إلى أمير المؤمنين ع قال: كان أمير المؤمنين ع يخطب الناس و هو يقول سلوني قبل‏ أن‏ تفقدوني‏ فو الله ما تسألوني عن شي‏ء مضى و لا شي‏ء يكون- إلا نبأتكم به قال فقام إليه سعد بن أبي وقاص و قال يا أمير المؤمنين أخبرني كم في رأسي و لحيتي من شعرة فقال له و الله لقد سألتني عن مسألة حدثني خليلي رسول الله ص أنك ستسألني عنها و ما في رأسك و لحيتك من شعرة إلا و في أصلها شيطان جالس و أن في بيتك لسخلا يقتل الحسين ابني و عمر يومئذ يدرج بين يدي أبيه.
كامل الزيارات ؛ النص ؛ ص74
بنابراين يک قاعده کلي اينکه قاتلين ائمه عليهم السلام ناپاک هستند لذا شامل هر کس که امام حسين عليه السلام را به شهادت رساند ، مي شود هر چند در خصوص برخي مانند عمر بن سعد مطلب خاصي بر زنا زاده بودن او پيدا نکرديم
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
2 | ایرانی | | ١٨:٥٣ - ١٥ دي ١٣٩٤ |
سلام
شبکه خبری روسیا الیوم سوالی مطرح کرده که ما از شما می خواهیم با ورود به سایت انها و شرکت در جواب ،از ایران و ایرانیان دفاع کنید.
سوال:پیرو اتفاقات اخیر با ایران .... ایا سعودی در مورد اعدام شیخ نمر النمر اشتباه و خطا کرد؟
پاسخ : لطفا همگی (نعم) را انتخاب کنید.
تا کنون عربستانی ها با انتخاب کلمه لا از ما جلوتر هستند.
ایرانی غیرت ملی خود را هم اکنون به رخ وهابیت سعودی بکشید.
این یک فراخوان عمومی هست.
انتشار این پیام برای دفاع از ایران اسلامی واجب است.
ℹ️لینک سایت :
https://arabic.rt.com/votings/806230-إعدام-نمر-النمر/
3 | مجید رضا | | ٢٢:١٠ - ١٥ دي ١٣٩٤ |
سلام.سوالی داشتم.اگر ممکن است سوالم ررا جواب دهید.برخی ها به سند حدیث اما الحوادث الواقعة... که توقیعی است از جانب مولایما حضرت ولی عصر عج ایراد گرفتند. میگویند دو شخص مجهول در سلسله روات ان وجود دارد.ایا این سخن صحیح است. اگر ممکن است در مورد وثاقت روات ا توضیح دهید.

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
اولا:ما يک قاعده در رجال داريم که اگر روايتي ضعيف بود ولي وقتي علماء به مضمون آن عمل کردند، اين عمل موجب جبران ضعف آن روايت مي شود در اين روايت نيز علماء چون به آن عمل کرده اند لذا روايت معتبر مي شود . صاحب جواهر در اين باره مي گويد: بر مضمون اين روايت بين علماء اجماع قولي وموجب فعلي وجود دارد. نجفي، محمد حسن،جواهر الکلام، ج11، ص 90،دار احياء الثراث العربي، بيروت،بي تا.
در کتابهاي زيادي از فقهاء، بدون آن که به سند حديث اشکال وارد کنند، از آن در مباحث خود استفاده کرده اند. از جمله اينها صاحب جواهر، شيخ اعظم مرتضي انصاري، انصاري، مرتضي، القضاء والشهادات،ص 70، کنگره جهاني شيخ انصاري،قم، 1415.آقا رضا همداني همداني، آقا رضا، مصباح الفقيه،ج14، ص 289، موسسه الجعفريه، قم ،1416.آيت الله ميرزا محمد حسين نائيني نائيني، ميرزا محمد حسين، المکاسب و البيع، ج2، ص 337، دفتر انتشارات اسلامي، قم ، 1413، آيت الله سيد محمد هادي ميلاني ميلاني، سيد محمد هادي ، محاضرات في فقه الاماميه،ج 4، ص 277،... است.
ثانيا: اشکالي سندي که به اين وارد بکار مي گيرند به دو راوي به نام محمد بن محمد و اسحاق بن يعقوب است که مجهول هستند اما با دقت در قواعد رجالي اين دو شخص نيز توثيق پيدا مي کنند. در خصوص محمد بن محمد بن عصام بايد بگوييم که دو تن از بزرگترين محدثين شيعه (کليني و شيخ صدوق) که استاد شيخ کليني و شاگرد صدوق بود. وي با توجه به دو قاعده رجالي ثقه بودن مشايخ اجازات و کثرت نقل ثقات از شخصي دلالت بر ثقه بودن او دارد ، مي توان جزء ثقات دانست.سبحاني ، جعفر، کليات في علم الرجال ، ص 333 و 353، موسسه نشر اسلامي، قم 1421.
اسحاق بن يعقوب نيز از مشايخ کليني است. وي در امر صدور توقيعات از امام زمان (عج) که بسيار مهمتر از يک روايت عادي است و در آن زمان بسيار مهم بوده است، به خبر او اعتماد کرده است. علاوه بر اين که خود حضرت در اين توقيع براي او دعاي خير کرده است، در آخر توقيعي که در کتاب کمال الدين آمده است امام زمان (عج)مي فرمايد: السلام عليک يا اسحاق بن يعقوب و علي من اتبع الهدي، علاوه بر اين که اين روايت مورد قبول فقهاء شيعه واقع شده است.با وجود اين قرائن وئشواهد وثاقت اين نفر ثابت مي شود
بنابراين اين حديث مورد قبول و اتفاق علماء شيعه است.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
4 | مجیدرضا | | ١٠:١٠ - ١٦ دي ١٣٩٤ |
سلام.اکثر کتابهایی که شما معرقی کردید به زبان عربی است و همچنین وقتی به سایت کتابخانه شیعی نیز میروم اکثر کتابها به زبان عربی است.خیلی مایلم کتابهای علمای مذهبم را مطالعه کنم اما متاسفانه از زبان عربی سر در نمی اورم.ایا کتابی هست که زبان عربی را اموزش دهد؟ یا نرم افزاری هست که متون عربی را ترجمه کند؟لطفا بنده را راهنمایی کنید.

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
اکثر کتب ديني عربي هستند هر چند برخي از اين کتابها به ويژه کتب حديثي ترجمه نيز دارند در اين خصوص نرم افزار جامع الاحاديث 3 را که توسط مرکز تحقيقات کامپوتري علوم اسلام ساخته شده است را تهيه کنيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
5 | حق علی | | ٠٩:٤٩ - ١٩ دي ١٣٩٤ |
سلام لطفا PDFکتاب معارج نهج البلاغه بیهقی را متوانید برای من قرار بدهید؟ ممنون

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
در اين خصوص به اين آدرس رجوع کنيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
6 | حق علی | | ٠٩:٤٨ - ٢٠ دي ١٣٩٤ |
سلام علیکم
یکی از ایاتی که دلالت بر رجعت است ویوم نحشر من کل امة فوجا که از هر امتی گروهی را حشر میکنیم و از ان طرف وحشرناهم فلم نغدر پس این ایه مربوط رجعت است حالا سوال اینجاست که به چه دلیلی نمیاوانیم فوجا را حشر گروه گروه بگیریم؟

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
در آيه اولي که ذکر کرديد از ظاهر آيه برمى‏ آيد كه حشر در آن، حشر در غير روز قيامت است، زيرا حشر در روز قيامت اختصاص به يك فوج از هر امت ندارد ( بويژه اينکه «من» تبعيضيه آمده است که حشر برخي را مي رساند)، بلكه تمامى امت‏ها در آن محشور مى شوند و حتى به حكم آيه «وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً» ، يك نفر هم از قلم نمى‏ افتد و اما در اين آيه مى‏ فرمايد: از هر امتى فوجى را محشور مى‏كنيم پس معلوم شد كه آيه شريفه نمى ‏تواند مربوط به وقايع قيامت باشد، بلكه از حشرى خبر مى ‏دهد كه قبل از روز قيامت واقع مى ‏شود،
الميزان في تفسير القرآن، ج‏15، ص: 39
اما در خصوص معني فوج بايد بگوييم در آيات ديگر نيز اين لفظ آمده است و در آنها نيز به معني گروه آمده است . حتي در برخي از آيات اشاره کرده است که اينها گروه خاصي مثلا سران کفر هستند
تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّما أُلْقِيَ فيها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَذيرٌ
نزديك است (دوزخ) از شدّت غضب پاره پاره شود هر زمان كه گروهى در آن افكنده مى‏شوند، نگهبانان دوزخ از آنها مى‏پرسند: «مگر بيم‏دهنده الهى به سراغ شما نيامد؟ ملک8
در آيه ديگر نيز آمده است
هذا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ لا مَرْحَباً بِهِمْ إِنَّهُمْ صالُوا النَّارِ
(به آنان گفته مى‏شود:) اين گروهى است كه همراه شما وارد دوزخ مى‏شوند (اينها همان سران گمراهيند) خوشامد بر آنها مباد، همگى در آتش خواهند سوخت! (59
(59ص
در اين دو آيه فوج به معني گروه آمده است لذا اينطور نيست که هميشه فوج به معني گروه گروه باشد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
7 | علمدار کرب و بلا | | ١٤:٤١ - ٠٣ بهمن ١٣٩٤ |
باسلام
مسئله عصمت ائمه (ع) از چ زمانی هست؟
از زمان بدر تولد یا از زمان شروع امامت ؟؟
و همچنین یک روایت هم از کتب شیعه درمورد اینکه پیامبر اکرم (ص) قبل از نبوتش هم عصمت داشته رو ذکر کنید.. ممنون

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
ائمه قبل از امامت نيز معصوم هستند همچنانکه آيه تطهير قبل از تولد خيلي از ائمه، عصمت آنها را بيان کرده است
عصمت انبياء قبل از نبوت نيز از اعتقادات شيعه مي باشد
علامه حلي در اين خصوص ديدگاه اجماع اماميه را چنين نقل مي کند:
ذهبت الإمامية كافة إلى أن الأنبياء معصومون عن الصغائر و الكبائر و منزهون عن المعاصي قبل النبوة و بعدها على سبيل العمد و النسيان و عن كل رذيلة و منقصة
همه اماميه بر آنند كه پيامبران از گناهان بزرگ و كوچك و آنچه سبب خوارى است قبل و بعد از پيامبرى، به عمد يا سهو، پيراسته ‏اند
علامه حلى، نهج الحق و كشف الصدق ؛ ص142
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
8 | کرب و بلا | | ١٥:١٩ - ٠٣ بهمن ١٣٩٤ |
آیا اعتقاد به "سهو النبی" از طرف شیخ صدوق (ره) درست است ؟؟؟
و آیا شیخ بهایی در جواب این گفته شیخ صدوق میگه خداوند به او توفیق نوشتن کتاب رو نداد
و یا سید مرتضی هم میفرماید :
إن الصدوق کذوب فی هذه المسأله
لطفا به این شبهه پاسخ بدید

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
در اين خصوص به اين آدرس رجوع کنيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
9 | کرب و بلا | | ٠٣:٥٧ - ٠٤ بهمن ١٣٩٤ |
تعریف رجس از امام صادق ع :
1 - حدثنا أبي ، ومحمد بن الحسن بن أحمد بن الوليد - رضي الله عنهما - قالا : حدثنا عبد الله بن جعفر الحميري ، عن محمد بن الحسين بن أبي الخطاب ، قال : حدثنا النضر بن شعيب ، عن عبد الغفار الجازي ، عن أبي عبد الله عليه السلام في قول الله عز وجل : " إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا ( 1 ) " قال : الرجس هو الشك .
لطفا توضیح یفرماید..

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
کار ائمه در خصوص قرآن بيان مصاديق بود در اين مورد نيز امام صادق عليه السلام يکي از مصاديق رجس را شرک دانسته اند لذا اين به معني انحصار رجس در شرک نيست
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
10 | کرب و بلا | | ١٤:٥٠ - ٠٤ بهمن ١٣٩٤ |
شبهه وهابیون :
امام صادق ع مخالفت دستور خداوند درختان رو در منا قطع میکرد و این روایت عدم عصمت آنها رو ثابت میکنه :
رواه الشیخ فی الصحیح، عن جمیل بن دراج، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: رآنی علی بن الحسین علیهما السلام و أنا أقلع الحشیش منحول الفساطیط بمنى فقال: یا بنی إن هذا لا یقلع
و جوزنا الجهل علیهم فی الصغر.
مجلسی میگوید نعوذبالله آنها در کودکی جاهل بودند !!!
روضه المتقین ج 4 ص 166 .

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
پاسخ اين شبهه در قست نظرات مقاله «آيا در واقعه عاشورا سرهاي همه 72 تن را بريدند يا نه؟» داده شده است
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
11 | شمس الدین جلیلیان | | ٢٣:٥٥ - ٠٩ بهمن ١٣٩٤ |
در پاسخ سوالی که در باب حرامزاده بودن یا نبودن عمرسعد مطرح شده ، بنده علم تفسیر ندارم اما به نظر حقیر چون حضرت امیر علیه السلام در خطبه نفرموده اند که بزغاله ای فرزندت است و فرمود در خانه ات است مهم ترین دلیل بر زنازادگی این ملعون است البته قاتل و موثر در قتل امیرالمومنین بدتر از ولدالزناست .این ولدالزنا به طمع حکومت و مال و منال دنیا از خون پدرش که به دست عوامل معاویه مسموم شد گذشت و با سکوت خود و انکار موضوع ، مهر تاییدی بر حرامزادگی خود زد .
12 | کرب و بلا | | ٠٢:٢٢ - ١٣ بهمن ١٣٩٤ |
یکی از نواصب گفتن مقام معظم رهبری در کتابش ( اصول اربعة الرجال ) نجاشی رو رد کرده .. آیا این صحت داره ؟؟

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
از آنجا که اين کتاب در حقيقت مطالب درس خارج ايشان است لذا يکي از مقررين درس ايشان اين مباحث را به صورت عربي ترجمه کرده است در خصوص نجاشي که آورده است کتاب او داراي اشتباهات و يا تحريف بوده است، به صورت اشتباه ترجمه شده است والا اگر در سخنراني هاي رهبر معظم انقلاب و اوئل اين کتاب دقت کنيد از کتب رجالي نجاشي تمجيد کرده است همچنين در تماسي که از دفتر ايشان به عمل آمده است، مطلب در خصوص رجال نجاشي، انکار شده است
لذا اين کار مترجم بوده است که مطلب را از فارسي به اشتباه به عربي ترجمه کرده است
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
13 | کرب و بلا | | ٢٣:٥٦ - ١٣ بهمن ١٣٩٤ |
ببخشید کتاب صحیفه سجادیه سند معتبر داره ؟؟؟
مثلا برای این دو روایت :
إنا نتوسل إليك بمحمد صلواتك عليه وآله رسولك ، وبعلي وصيه ، وفاطمة ابنته ، وبالحسن والحسين ، وعلي ومحمد وجعفر وموسى وعلي ومحمد وعلي والحسن والحجة عليهم السلام أهل بيت الرحمة .
یا این : فإني بمحمد وعلي وأوصيائهما إليك أتوسل ، وعليك أتوكل ...


پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
صحيفه سجاديه نزد شيعه متواتر و مشهور است
علامه مجلسي گويد صحيفه مشهور است
يان : أقول : الدعاء مروية برواية الحسني أيضا في الصحيفة الشريفة
الكاملة المشهورة
بحار الأنوار،ج 54 ص218
در جاي ديگر مي نويسد:
و الحاصل أنه لا شك‏ في‏ أن‏ الصحيفة الكاملة عن مولانا سيد الساجدين بذاتها و فصاحتها و بلاغتها و اشتمالها على العلوم الإلهية التي لا يمكن لغير المعصوم الإتيان بها و الحمد لله رب العالمين على هذه النعمة الجليلة العظيمة التي اختصت بنا معشر الشيعة و الصلاة على مدينة العلوم الربانية سيد المرسلين و عترته أبواب العلوم و الحكم القدوسية و السلام عليهم و رحمة الله و بركاته.
بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏107 ؛ ص66
سيد علي خان نيز در شرح خود بر صحيفه مي نويسد:
نسبة الصحيفة الشريفة إلى صاحبها ( عليه السّلام ) ثابتة بالاستفاضة - الَّتي كادت تبلغ حدّ التواتر - لم يقدح في صحّتها الجهل بأحوال بعض رجال أسانيدها
رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين ( ع )، السيد علي خان المدني الشيرازي ص 56
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
14 | کرب و بلا | | ١٢:١٨ - ١٩ بهمن ١٣٩٤ |
این سند صحیح است ؟؟
[قال: حدثنا. ب] [فرات بن إبراهيم الكوفي. أ، ب. ر: فرات] [قال: حدثنا الحسن بن محمد. ر] معنعنا:
عن أبي الطفيل [رضي الله عنه. ر] قال: سمعت [أمير المؤمنين. ر] علي بن أبي طالب عليه السلام يقول: [لقد. أ، ب] علم المستحفظون من أصحاب محمد صلى الله عليه وآله وسلم وعائشة بنت أبي بكر ان أصحاب الجمل وأصحاب النهروان ملعونون على لسان النبي صلى الله عليه وآله وسلم ولا يدخلون الجنة حتى يلج الجمل في سم الخياط.
تفسير فرات الكوفي نویسنده : فرات بن إبراهيم الكوفي جلد : 1 صفحه : 141 ..

پاسخ:

با سلام
دوست گرامي
روايت در خصوص لعن اهل جمل و نهروان توسط پيامبر صلي الله عليه و آله، در منابع اهل سنت و شيعه نقل شده است
شيخ صدوق نقل کرده است:
و روى سعد بن طريف‏ عن الأصبغ بن نباتة قال قال أمير المؤمنين ع في بعض خطبه‏ أيها الناس اسمعوا قولي و اعقلوه عني فإن الفراق قريب أ
من لا يحضره الفقيه ؛ ج‏4 ؛ ص419
در زوضه المتقين نيز آمده است که اين روايت حسن و در اين خصوص متواتر است:
«و روى سعد بن طريف» في الحسن‏ «و لقد علم المستحفظون» بالكسر أي الذين كان سعيهم في حفظ العلوم بالعمل أو بالفتح من وفقه الله تعالى لحفظ العلوم بالعلم بها و جميع هذا الخبر منقول متواترا في كتب العامة و الخاصة فمن أراد التفصيل فعليه بجامع يحيى بن البطريق فإنه روى من كتبهم المعتمدة عندهم كالستة و غيرها ما يؤيدها.
روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه (ط - القديمة) ؛ ج‏13 ؛ ص275
طبراني نيز اين روايت را نقل کرده است:
71 حدثنا أحمد بن علي بن إسماعيل الرازي قال حدثنا علي بن سعيد الكندي قال حدثنا أبو بكر بن عياش عن حبيب بن حسان عن سلمة بن كهيل عن حجر بن عدي الكندي عن علي قال لقد علمت عائشة بنت أبي بكر أن أهل النهروان ملعونون على لسان محمد لم يرو هذا الحديث عن حبيب بن حسان إلا أبو بكر بن عياش
المعجم الأوسط ج 2 ص 214
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
15 | کرب و بلا | | ٢٠:٣٣ - ٢٣ بهمن ١٣٩٤ |
نظرات علما در مورد کتاب سليم بن قيس :
ابن غضائري مي‏گويد والكتاب موضوع لا مرية فيه اين كتاب مجعول است
مرحوم شيخ مفيد در كتاب تصحيح الاعتقاد مي‏گويد ان هذا الكتاب غير موثوق به اين كتاب مورد اعتماد ما نيست، وقد حصل فيه تخليط وتدليس در آن تخليط و تدليس وجود دارد.
مرحوم شيخ مفيددر ادامه مي‏گويد: فينبغي للمتدين ان يجتنب العمل بكل ما فيه و لا يعول علي جملته آدم متدين نبايد به همه آنچه كه در اين كتاب آمده است, عمل و اعتماد كند والتقليد لرواته نبايد هر حديثي كه در اين كتاب آمده است را نقل كند واليفزع الي العلماء فيما تضمنه من الاحاديث و شخص بايد پناه ببرد به علماء نسبت به احاديثي كه اين كتاب وجود دارد ليوقفوه علي الصحيح منها والفاسد تا اينكه آنها آگاهش كنندكه كدام حديث صحيح و كدام فاسد است.

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
اولا:در انتساب کتاب رجال به غضائري ترديد وجود دارد آیت الله خویی نیز در معجم رجالی خود، انتساب این کتاب را به ابن غضائری به طور جزم و قطع، رد کرده است.
وأن نسبة الكتاب إليه لم تثبت معجم رجال الحديث - السيد الخوئي - ج 9 ص 270
أنّ الكتاب المنسوب، إلى ابن الغضائري لم يثبت، بل جزم بعضهم بأنّه موضوع. معجم رجال الحديث: 1/102 - 103
ثانيا: در مقابل اين نظريه در خصوص کتاب سليم برخي آن را معتبر دانسته اند
محقق مامقاني متوفّاى 1351 مي‌نويسد: «إنّ الرجل مشكور وإنّ الكتاب صحيح.» (تنقيح المقال، ج 2 ، ص 52 رقم 5157
مرحوم نعماني در كتاب الغيبة مي‌گويد: ان كتاب سليم بن قيس هلالي اصل من اكبر كتب الاصول التي رواها اهل العلم حملة حديث اهل البيت)ع) واقدمها وأن جميع ما اشتمل عليه هذا الاصل انما هو عن رسول الله(ص) واميرالمؤمنين(ع) والمقداد والسلمان واباذر ومن جري مجراهم فمن شهد رسول الله واميرالمؤمنين وسمع منهما وهو من اصول التي ترجع الي الشيعه و تعول اليها . الغيبة ص 61
علّامة مجلسي متوفّاى 1111هق مي‌نويسد: «الحق أنّ كتاب سليم من الأصول المعتبرة.» بحار الأنوار، ج 1 ص 32
شيخ حرّ عاملي متوفّاى 1101هق مي‌نويسد: «والذي وصل إلينا من نسخة سليم، ليس فيه شي‏ء فاسد» وسائل الشيعة، ج3 ، ص 386
صاحب وسائل الشيعه در خاتمه كتاب وسائل در فائده چهارم, راجع به كتاب سليم بن قيس مي‏گويد اين کتاب مورد اعتماد است و استنادش به سليم صحيح است: من الكتب المعتمدة التي قامت القرائن علي ثبوتها وتواترت عن مؤلفيها او علمت صحت نسبتها اليه بحيث لم يبق فيه شك
وسائل الشيعة ؛ ج‏30 ؛ ص153
اما نکته اي در اينجا احتمال مي رود اين است که نسخه موجود در دست ابن غضائري با نسخه‌اي كه نزد صاحب وسائل مثلا بوده، فرق داشته است. همچنين آن نسخه كه دست شيخ مفيد بوده با نسخه‌اي كه دست نعماني بوده, فرق داشته است؛ و اين احتمال تقويت مي شود که در بعضي از نسخ كتاب سليم تدليس ‏هايي شده است؛ بويژه اينکه در آن زمان دشمنان شيعه زياد بودند و دنبال اين بودند كه يكي از كتب شيعه را پيدا كنند و چيزهايي در آن داخل كنند و آن را از اعتبار ساقط كنند لذا در برخي از نسخه ها دست بردند و اين نسخه پخش شد لذا اين نسخه در نزد برخي از علماء افتاد لذا آنها از اين باب مي گفتند که تمام اين کتاب مورد اعتماد نيست و آنهايي که اصل نسخه در دست آنها بوده است به صحت آن اعتراف مي کردند
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
16 | کرب و بلا | | ١١:٠٥ - ٢٥ بهمن ١٣٩٤ |
باسلام ؛ لطفا این دو راوی رو بررسی کنید ..
القاسم بن يحيى عن جده الحسن بن راشد

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
در خصوص قاسم بن يحيي بايد بگوييم او را ابتدا فقط ابن غضائري تضعيف کرده است و ديگران نيز با اعتماد به حرف غضائري او را ضعيف ( تضعيف او نيز بخاطر مسائل سياسي بوده است) دانسته اند و حتي حسن بن راشد را نيز او تضعيف کرده است در حالي که در اين کتاب به غضائري ترديد وجود دارد و علماء به تضعيفات او اعتناء نمي کنند
در اين خصوص محقق بهبهاني تضعيف غضائري را رد کرده و قاسم بن يحيي را ثقه مي داند وي گويد:
قوله في القسم بن يحيى ضعيف ( اه ) : هذا من كلام غض فلا وثوق به ورواية الأجلّة سيما مثل احمد بن محمد بن عيسى عنه تشير إلى الاعتماد عليه بل والوثاقة وكثرة رواياته والافتاء بمضمونها تؤيده
اين تضعيف از غضائري مورد اعتماد نيست و روايت اجلايي مانند احمد بن محمد بن عيسي که از قاسم نقل روايت کرده است، دليل بر اعتماد بلکه بر وثاقت او مي باشد و کثرت روايات او و اينکه به مضمون روايت او فتوا داده شده است، او را تاييد مي کند
تعليقة على منهج المقال ص 284
شيخ صدوق نيز زيارتي را نقل مي کند که رواي آن قاسم بن يحيي و حسن بن راشد مي باشد بعد آن زيارت را صحيحترين زيارات مي داند
وقد أخرجت في كتاب الزيارات ، وفي كتاب مقتل الحسين عليه السلام أنواعاً من الزيارات ، واخترت هذه لهذا الكتاب لأنها أصح الزيارات عندي من طريق الرواية ، وفيها بلاغ وكفاية
من لايحضره الفقيه ج2 ص598
علامه خويي در معجم قاسم بن يحيي را توثيق کرده و به مطلب بالا نيز اشاره کرده و گويد:
بقي هنا أمران : الأول : أنه لا يبعد القول بوثاقة القاسم بن يحيى لحكم الصدوق بصحة ما رواه في زيارة الحسين عليه السلام ، عن الحسن بن راشد ، وفي طريقه إليه : القاسم بن يحيى ، بل ذكر أن هذه الزيارة أصح الزيارات عنده رواية . الفقيه : في زيارة قبر أبي عبد الله عليه السلام ، الحديث ( 1614 و 1615 ) ، حيث إن في جملة الروايات الواردة في الزيارات ما تكون معتبرة سندا ، ومقتضى حكمه مطلقا بأن هذه أصح رواية يشمل كونها أصح من جهة السند أيضا ، ولا يعارضه تضعيف ابن الغضائري لما عرفت من عدم ثبوت نسبة الكتاب إليه
معجم رجال الحديث - السيد الخوئي - ج 15 ص 68
البته حسن بن راشد از جمله کساني است که ابن ابي عمير که از اصحاب اجماع و از کساني است از غير ثقه نقل نمي کند، از او نقل روايت کرده است
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْحَائِضُ تَقْضِي الصَّلَاةَ قَالَ لَا قُلْتُ تَقْضِي الصَّوْمَ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ مِنْ أَيْنَ جَاءَ هَذَا قَالَ إِنَّ أَوَّلَ مَنْ قَاسَ إِبْلِيسُ الكافي ج : 3 ص : 104
در خصوص نقل ابن ابي عمير شيخ طوسي گويد:
ولأجل ذلك سوت الطائفة بين ما يرويه محمد بن أبي عمير وصفوان بن يحيى ، وأحمد بن محمد بن أبي نصر وغيرهم من الثقات الذين عرفوا بأنهم لا يروون ولا يرسلون إلا عمن يوثق به
الشيخ الطوسي ، العدة في أصول الفقه ( عدة الأصول ) ج 1 ص 154 ، تحقيق : محمد رضا الأنصاري ، قم چاپ : الأولى، سال چاپ : ذوالحجة 1417 - 1376 ش
محدث نوري نيز درباره روايت ابن عمير مي‌نويسد:
ابن أبي عمير الذي لا يروي‏ إلا عن‏ ثقة
ابن ابي عمير روايت نمي‌کند مگر از فرد مورد اطمينان
نورى، حسين بن محمد تقى، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏4، ص11،مؤسسة آل البيت عليهم السلام - قم، چاپ: اول، 1408ق.
محدث نوري در خاتمه مستدرک، تضعيف ابن غضائري را رد کرده و از کثرت روايت ابن ابي عمير ، وثاقت حسن بن راشد را ثابت مي کند
ابن الغضائري مولى المنصور وفي رجال البرقي: كان وزيرا للمهدي، وهذا هو الجد، ذكره الشبخ في أصحاب الباقر (عليه السلام) ولم يضعفه، وفي رجال ابن داود عن ابن الغضائري: ضعيف جدا وفيه مضافا ضعف تضعيفاته، كثرة رواية ابن أبي عمير عنه، عن الصادق (عليه السلام). وفي الاحتجاج للطبرسي: بإسناده إلى محمد بن عبد الله بن جعفر الحميري،
خاتمة المستدرك 4/ 239
با اين بيان طبق اين مبنا هر دو راوي توثيق مي شوند همچنين به تضعيفات ابن غضائري نميشود اعتماد کرد اصلا در نسبت کتاب غضائري به او اختلاف است
آیت الله خویی در معجم رجالی خود، انتساب این کتاب را به ابن غضائری به طور جزم و قطع، رد کرده است.
وأن نسبة الكتاب إليه لم تثبت
.معجم رجال الحديث - السيد الخوئي - ج 9 ص 270
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
17 | کرب و بلا | | ٢٢:٥١ - ٢٦ بهمن ١٣٩٤ |
علي ‏بن‏ عبدالله ‏الوراق و أحمد بن محمد بن يحيى العطار رضي الله عنه‏ چه کسانی هستند؟؟
شیخ صدوق (ره) در کمال الدین به نقل از ایشون روایت میکنه .. من براشون توثیق پیدا نکردم..

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
هر دو راوي از مشايخ صدوق هستند و داراي روايات کثير مي باشند
غير از اين در خصوص احمد بن محمد آمده است:
جلالته - بل وثاقته -: ما كتبه أبو العباس أحمد بن علي بن نوح السيرافي الى النجاشي في جواب كتابه الذي سأله فيه تعريف الطرق إلى ابني سعيد - الاهوازيين - فقال: أما ما عليه أصحابنا
الفوائد الرجالية - السيد بحر العلوم ج 2/ 19
حر عاملي نيز گويد:
فقد بان بحمد الله تعالى أن أحمد معدود من‏ أجلة المشايخ‏ الثقات‏، و
مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ؛ الخاتمةج‏4 ص397
البته قرائن ديگر نيز موجود است که از ذکر آن صرف نظر مي کنيم
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
18 | کرب و بلا | | ٠١:٤٣ - ٢٧ بهمن ١٣٩٤ |
لطفا این دو راوی شیخ صدوق رو هم بررسی کنید ..
محمد بن علي ماجيلويه و محمد بن موسى بن المتوكل رضي الله عنهما

پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
هر چند محمد بن علی ماجیلویه مورد اختلاف است اما او دارای کثرت روایت و از مشایخ صدوق می باشد لذا برخی او را توثیق می دانند اما در خصوص محمد بن موسی نیز باید بگوییم او توثیق دارد ثقة الخلاصةللحلي /ص‏149 و از مشایخ صدوق نیز می باشد
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
19 | امين | | ١١:٣٦ - ١٧ فروردين ١٣٩٥ |
سلام عليكم
آيا مرحوم آقاي قمي، در كتاب خودشون تفسير قمي هست اعتقاد به تحريف قرآن داشتن و اگر داشتند، چرا مرحوم آقاي خوئي و شيخ حر عاملي تمام روايات اين كتاب رو صحيح دونستند؟ والا اين براي من يك پارادوكسي شده نمي دونم چطور حلش كنم؟ ممنون از سايت فوقالعادتون...

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
اولا: نسبت اعتقاد داشتن قمي به تحريف قرآن صحيح نيست اگر مطلبي نيز در کتاب او آمده است مراد تحريف معنوي است نه لفظي خود قمي در تفسير خود رواياتي را در خصوص عدم تحريف قرآن ذکر کرده است مانند اين روايت:
قال‏ إن رسول الله ص قال لعلي: يا علي القرآن خلف فراشي‏ في‏ الصحف‏- و الحرير و القراطيس فخذوه و اجمعوه- و لا تضيعوه كما ضيعت اليهود التوراة
قمى، على بن ابراهيم، تفسير القمي، 2جلد، دار الكتاب - قم، چاپ: سوم، 1404ق.
ثانيا:در صحت انتساب تمام روايات اين تفسير به علی بن ابراهیم قمی تردید وجود دارد چون قرائني در اين کتاب وجود دارد که نشان مي دهد مقداري از اين کتاب از ابوالجاورد نقل شده است که ربطي به قمي ندارد زيرا در خود همين کتاب از تفسير قمي آدرس داده مي شود که نشان از اين دارد که بخشي از کتاب مال قمي بوده است نه همه آن
«رجع إلي تفسير علي بن إبراهيم»، أو: «رجع إلي رواية علي بن إبراهيم»، أو: «رجع الحديث إلي علي بن إبراهيم راجع تفسير القمّي: 1/271، 272، 289، 299، 313، 389 و... .»الذريعة: 4/304
ثالثا: هر چند برخي از علماء با استناد به سخن خود قمي در خصوص ثقه بودن راويانش، استشهاد کرده اند
و قد شهد علي بن إبراهيم أيضا بثبوت أحاديث تفسيره، و أنها مروية عن‏ الثقات‏ عن‏ الأئمة عليهم السلام‏
وسائل الشيعة ؛ ج‏30 ؛ ص202
اما برخي از علما نيز به اين نکته اشاره کرده اند که شهادت به وثقات فقط در خصوص آن رواياتي به درد مي خود که خودش به نفسه نقل مي کند نه آن چيزي که شاگردانش از مشايخ او نقل مي کنند لذا اعتماد کردن به اين روايات مشکل است
آيت الله سبحاني در اين خصوص گويد:
فإن شهادة القمي يكون حجة في ما يرويه نفسه ، لا ما يرويه تلميذه من مشايخه . ثم إن الاعتماد على هذا التفسير بعد هذا الاختلاط مشكل جدا ، خصوصا مع ما فيه من الشذوذ في المتون .كليات في علم الرجال - الشيخ السبحاني - ص 316
در خصوص کلام آيت الله خويي نيز بايد بگوييم وي نگفته است تمام روايت تفسير قمي صحيح است و يا تمام روات او ثقه هستند!!! بلکه مراد وي است که از مقدمه تفسير قمي اين استفاده مي شود که علي بن ابراهيم قمي به روايتش اعتماد داشته است
والا اگر آيت الله خويي اعتقاد داشت که تمام روايات اين کتاب معتبر و روات ثقه هستند در اين صورت نبايد برخي از روات اين کتاب را در معجم رجال خود تضعيف مي کرد!!
به عنوان نمونه به چند مورد اشاره مي کنيم
محمد بن أحمد السياري را آيت الله خويي ضعيف دانسته است
معجم رجال ج3 ص71
إسماعيل بن سهل الدهقان نيز ضعيف است
معجم رجال الحديث، ج4، ص55
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات


20 | مهدی عاشق خدا | | ٠٧:٣٦ - ٣٠ خرداد ١٣٩٦ |
بابا آیه رو درست تفسیر کنید خواهشا، آخه چه ربطی به امامان داشت که بعضیا سعی میکنن همه آیه ها رو ربط بدن به امامان.
امامان ع که الان در بین ما نیستن، شما فکر هم نمیکنید؟!

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
اگر دقت کنید ما روایت از خود ائمه علیهم السلام نقل کردیم که مفسر واقعی قرآن هستند، مصداق این آیه را ائمه می دانند
در ضمن باید در خصوص آیات قرآن توجه داشت که ائمه مصداق اتم را در خصوص این آیه که ولایت ائمه علیهم السلام ( که تا روز قیامت وجود دارند) را ذکر کرده اند
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها