2024 March 19 - سه شنبه 29 اسفند 1402
أسني المطالب في نجاة أبي طالب
کد مطلب: ٧٣٤٠ تاریخ انتشار: ٢٣ فروردين ١٣٩٧ - ٢٠:٤٨ تعداد بازدید: 7814
کتابخانه » عمومي
أسني المطالب في نجاة أبي طالب

مؤلف : احمد زيني دحلان مفتي شافعي مکه مکرمه

نام کتاب : أسني المطالب في نجاة أبي طالب

مؤلف : احمد زيني دحلان مفتي شافعي مکه مکرمه

مختصري از زندگی نامه مولف :

احمد بن زيني دحلان در سال۱۲۳۱هـ ق در مکه مکرمه به دنيا آمد و در سال ۱۳۰۴هـ ق در مدينه منوره از دنيا رفت و در همانجا مدفون شد.

آنچه سبب شده تا از وي به عنوان يک چهره ضد وهابي نام برده شود، تاليف دو کتاب در رد وهابيت است. يک کتاب او به نام فتنة الوهابية مي باشد که بيشتر به سير تاريخي جنايات وهابيت و گوشه هايي از مباني ايشان پرداخته است و کتاب ديگر او الدرر السنيه في الرد علي الوهابية نام دارد که در آن به اثبات جواز توسل و تبرک و زيارت پرداخته است و در پايان پيشگويي پيامبر مکرم اسلام صلي الله عليه و آله را درباره وهابيت ذکر مي کند.

چنانچه از تاريخ ولادت و وفات وي معلوم است، حيات او مصادف با دور دوم به قدرت رسيدن وهابيت (از سال ۱۲۳۶ه تا ۱۳۰۹ه) توسط (ترکي بن عبد الله) بوده است لذا وي از نزديک در جريان امور قرار داشته است .

محقق کتاب در مقدمه اين کتاب از وي به تجليل نام برده و وي را شيخ الاسلام مکه مکرمه و اساتيد مبرز آن زمان بر مي شمارد .

يکي از کتبي که به قلم وي به رشته تحرير در آمده است، کتاب أسني المطالب في نجاة أبي طالب عليه السلام مي باشد.

معرفي اجمالي کتاب :

ابوطالب که نام اصلي ايشان عمران مي باشد، پدر بزرگوار حضرت علي عليه السلام بوده و داراي مقامي بالا و بزرگي بود. ايشان از حاميان اصلي پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در دوران خفقان مکه ومدينه بوده و دفاع ايشان از وجود مقدس حضرت رسول صلوات الله عليه و آله نقش مهم ايشان و محبت ابوطالب عليه السلام به پيامبر را بيان مي کند . متاسفانه از سوي برخي معاندين و کساني که دشمني ديرينه با خاندان پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و اميرمؤمنان عليه السلام دارند، نسبت به وجود مقدس حضرت ابوطالب عليه السلام شبهاتي را مطرح کردند که بدون دليل بر وجود ايشان هجمه کرده و مطالبي بي اساس را بر عليه ايشان وارد مي کند . هر چند از جانب علماي شيعه پاسخ اين شبهات به کرات داده شده است، اما بعضي از اهل سنت نيز در مقابل اين شبهات فاسد ايستاده و در مقام دفاع از آن حضرت بر آمده اند . يکي از اين کتب، کتاب حاضر بوده که نوشته يکي از علماي اهل سنت و مفتي شافعي مکه مکرمه در دفاع از وجود مقدس حضرت ابوطالب سلام الله عليه نوشته است که در اين نوشته به معرفي اين کتاب مي پردازيم :

معرفي تفصيلي کتاب :

اين کتاب که با توضيح و تحقيق حسن سقاف شافعي از علماي بزرگ و محققين اهل سنت معاصر به رشته تحرير در آمده است، در چندين باب تدوين شده است که بدين شرح است :

فصل اول : ابوطالب حامي و ياور پيامبر صلي الله عليه و آله :

او در اين باب در چند نقطه اصلي بحث خود را مطرح مي کند . محقق قائل است حتي کساني که قائل به عدم ايمان حضرت ابوطالب عليه السلام هستند، آنان خود معترف اند که از حاميان و ياوران اصلي پيامبر، حضرت ابوطالب عليه السلام است .

سقاف دومين نقطه مهمي که در اين فصل مورد بحث و بررسي قرار مي دهد، اشعار ابوطالب پيرامون نبي مکرم اسلام صلي الله عليه و آله است که دال بر ايمان ايشان است. وي از ابن کثير دمشقي نقل مي کند که شعر معروف ابوطالب عليه السلام در مورد پيامبر، اولا بلاغت بسيار بالايي دارد و ثانيا کسي اين شعر ار مي تواند بسرايد که هم نسب با آن حضرت صلي الله عليه و آله باشد .

در واقع وي با نقل کلام ابن کثير تلويحا تصريح مي کند که ابوطالب عليه السلام از منتسبين به پيامبر بوده و ايمان ايشان امري مسلم و قطعي است .

وي همچنين نقطه سومي را که مورد بحث قرار مي دهد، يکي ديگر از اشعار حضرت ابوطالب عليه السلام است که دال بر ايمان ايشان است . وي همچنين کلامي از ابن کثير را بدين صورت نقل مي کند:

و اخباري که از حفظ و دفاع از پيامبر صلي الله عليه و آله وارد شده است بسيار مشهور و معروف است از جمله آن شعر زير است...

سقاف شافعي چهارمين دليل بر ايمان حضرت ابوطالب عليه السلام را، سال حزن مي داند . وي مي نويسد : زماني که در يک سال هم حضرت ابوطالب عليه السلام و هم حضرت خديجه از دنيا رفتند، آن سال را پيامبر به عام الحزن يعني سال حزن و اندوه نام نهادند که خود حاکي از از دنيا رفتن دو فرد مومن بود . هم چنين در اين فصل مطالبي پيرامون ايمان و حمايت حضرت را از کتب اهل سنت ذکر مي کند .

فصل دوم : بعضي آياتي که معاندين گمان مي کنند در شان ابوطالب عليه السلام نازل شده است :

در اين باب محقق بعضي از آياتي که معاندين گمان مي برند که در شان حضرت ابوطالب عليه السلام نازل شده است را نقل و بعضا نظرات علماي اهل سنت پيرامون رد اين گمان هاي باطل را نيز نقل مي کند . وي همچنين شان نزول هايي که علماي اهل سنت در کتب خود ذکر کرده و گمان کرده اند که در مورد فلان شخص نازل شده و يا پيرامون فلان حادثه نازل شده در حالي که اين چنين نبوده را نيز اشاره مي کند .

او احاديثي که طعن در مورد حضرت ابوطالب عليه السلام بوده و قصد دارد تا رحلت آن حضرت را بدون ايمان جلوه دهد را نقل کرده و صراحتا آنان را رد مي کند . وي حتي بعضي از احاديثي که مخالفين به آن احتجاج مي کند را ذکر مي کند و تصريح مي کند که اين حديث با آيات قرآن مخالف بوده و به شدت نقد و رد مي کند .

فصل سوم : نظرات علماء پيرامون ايمان حضرت ابوطالب عليه السلام:

در اين باب به ذکر مواردي از نظرات و کتب علماي اهل سنت مي پردازد که پيرامون ايمان حضرت ابوطالب عليه السلام کتبي مستقل نوشته اند که محقق 8 کتاب را ذکر مي کند و سپس متن اصلي کتاب آغاز مي شود .

متن کتاب اسني المطالب في ايمان أبي طالب عليه السلام :

زيني دحلان در مقدمه کتاب خود هدف از تاليف کتابش را چنين مي نويسد :

کتابي ديدم که علامه برزنجي پيرامون نجات پدر و مادر پيامبر صلي الله عليه و آله نوشته و در آخر کتاب خود پيرامون حضرت ابوطالب و نجات ايشان نوشته بود و دلايل او بر اساس کتاب و سنت و اقوال علماء بود و اگر کسي در ادله مخالفين و معاندين نگاهي بياندازيد با يقين در مي يابد که آن حضرت نجات يافته است و حتي نصوص وارده تصريح در نجات آن حضرت دارد .... مطالبي را از ديگر کتب مخصوصا دو کتاب المواهب اللدنية و السيرة الحلبيه به نحو مختصر ولي در عين حال نافع انتخاب کردم و نام آن را أسني المطالب في نجاة أبي طالب گذاشتم .

مولف ضمن بيان مقدمه اي علمي،در صدد است تا بحث ايمان و نجات حضرت ابوطالب عليه السلام را نقل و به ذکر ادله بپردازد .

وي همچنين مي نويسد :

علامه برزنجي ابتدا با دلايل و براهيني ايمان ابوطالب را به اثبات رسانده و سپس به اثبات نجات او پرداخته و از ارجح اقوال علماء و محققين استفاده کرده است.

وي سپس ابتدا ايمان را تعريف کرده و سپس به تعريف اسلام مي پردازد . وي سپس به اين نکته اشاره مي کند که آيا اقرار و بر زبان جاري کردن شهادتين شرط است يا خير و سپس به ذکر اختلاف علماي اهل سنت پيرامون اين قضيه مي پردازد و از مجموع سخناني که نقل مي کند، و همچنين رواياتي را که ذکر مي کند تصريح مي کند که اقرار به زبان در مورد شهادتين شرط نيست .

وي همچنين مي نويسد که برزنجي بابي مستقل را در کتاب خود تدوين کرده که اگر کسي ذره اي ايمان در دلش باشد در آتش جهنم ابدي نخوهد بود. وي بعد از نقل کلام علما باز هم نتيجه اي گرفته و مي نويسد : اگر کسي از روي عناد نباشد و با عذري شهادتين را ترک کند و قبلش به ايمان مطمئن باشد، اين شخص کافر نبوده و اگر در اين حالت کلمه اي کفر آميز نيز بگوئيد ضرري به او نمي رسد و باز هم مومن است .

يکي ديگر از استدلالات مولف براي تثبيت ايمان ابوطالب عليه السلام، رواياتي است که از پيامبر نقل کرده که خود دال بر ايمان ايشان و مملو بودن قلبش از توحيد مي باشد . وي نقل مي کند که روزي ابوطالب عليه السلام مريض شد و از پيامبر درخواست دعا کرد . پيامبر در حق عموي خود دعا کرده و شفا يافت . آيا مي توان بگوئيم که نستجير بالله پيامبر براي يک شخص غير مومن دعا کرده است و خدوند دعايش را پذيرفته است؟!

وي همچنين نقل مي کند که ابوطالب عليه السلام فرزند خود جعفر را به نماز خواندن همراه پيامبر صلي الله عليه و آله امر مي کرد و مي نويسد : آيا ممکن است کسي فرزندانش را به نماز خواندن پشت سر پيامبر تشويق و ترغيب کند در حالي که خودش غير مومن باشد؟! همه اينها دليل بر اين است که قلب ابوطالب لبريز از ايمان به پيامبر صلي الله عليه و آله بوده است .

مولف چنانچه سقاف نيز اشاره کرد، متذکر مي شود در سالي که حضرت ابوطالب و حضرت خديجه عليهماالسلام از دنيبا رفتند پيامبر آن سال را عام الحزن ناميدند .

زيني دحلان همچنين اشعاري که دال بر ايمان آن حضرت بوده است را نيز متذکر مي شود و تصريح مي کند اين اشعار از کسي سروده نمي شود مگر کسي که با ايمان باشد .

وي روايتي از پيامبر را در کتاب خود به نقل المناقب ذکر مي کند که پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمودند : روز قيامت از پدر و مادر و عمويم شفاعت مي کنم . زيني دحلان همچنين مي نويسد : حضرت علي عليه السلام زماني که خبر رحلت ابوطالب را به پيامبر رساند، آن حضرت گريه کرد و به حضرت علي عليه السلام فرمودند : برو و پدرت را غسل بده و کفن کن و به خاک بسپار که خداوند او را آمرزيده است .

مولف تصريح مي کند زماني که ابوطالب عليه السلام از دنيا رفت، آزار و اذيت قريش بر پيامبر زياد شد چرا که ابوطالب از حاميان اصلي پيامبر صلي الله عليه و آله بود و مشرکين و کينه توزان کينه هر دو را در دل داشتند و پيامبر در فراق عموي خود در مقابل اين آزار و اذيت مشرکين فرمودند : اي عمو! چقدر زود فراق تو را دريافتم .

وي همچنين به طور مفتصل تر از قبل؛ آياتي که دستاويز معاندين شده و آنان براي خدشه دار کردن ايمان حضرت ابوطالب عليه السلام به کار مي برند را ذکر و ضمن بيان نقد هاي علامه برزنجي، خودش نيز کلمات مخالفين را نقد و ضمن بررسي، رد مي کند .

وي مي نويسد : علامه بزرنجي در اول رساله خود که در مورد نجات پدران و مادران نوشته است، مي نويسد : آباء و اجداد همگي بر توحيد از دنيا رفته اند .

مولف بابي جديد را ذکر مي کند و آن اينکه عبدالمطلب، جد پيامبر بر دين توحيد بوده است و موحد بوده و از طرفي چون ابوطالب فرزند آن حضرت بوده و همچنين رفت و آمد پيامبر نزد آن بزرگواران، با استناد به رواياتي بر اساس کتب اهل سنت، به موحد بودن عبدالمطلب و ابوطالب مي پردازد.

مولف از قول علامه بزرنجي با استناد به روايتي از پامبر اکرم صلي الله عليه و آله مي نويسد که پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمودند : کسي که مويي از موهاي من را آزار دهد مرا آزار داده است وداشتن بغض ابوطالب و صحبت کردن در مورد ايشان، موجب آزار و اذيت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و آزار و اذيت فرزندان آن حضرت در همه زمان ها مي شود .

وي براي کلام خود مويد آورده و مي نويسد : آنچه بر نجات ابوطالب نيز اشاره دارد، کلام بسياري از علما همچون قرطبي و شعراني و سبکي و بسياري ديگر است . وي همچنين مي نويسد : کسي که اسلام و ايمان به خداوند متعال داشته باشد، با ذکر اين همه ادله و براهين که علامه برزنجي ذکر کرد، در ميابد که ابوطالب از نجات يافتگان بوده است .

وي همچنين در اين باب رواياتي را متذکر مي شود که شفاعت پيامبر در حق هيچ مشرکي نبوده و فقط آن حضرت در حق غير مشرک شفاعت مي کردند و از طرفي با روايت صحيح ثابت شد که پيامبر ابوطالب را شفاعت کرده است . پس نتيجه گرفته مي شود که ابوطالب مشرک نبوده چرا که شفاعت پيامبر شامل حال او شده است .

زني دحلان تا به اينجا سخنان کلامه بزرنجي را نقل مي کند و سپس در تکمله اي که خودش نوشته است، پيرامون شخصيت نويسنده سخن مي گويد .

وي ابتدا زندگي نامه اي نسبتا مفصل از مولف اصلي رساله نجاة الابوين يعني علامه برزنجي نقل کرده و سپس خاندان، فرزندان و تاليفات و همچنين مقام علمي او را متذکر مي شود .

همچنين در پايان کتاب خلاصه اي زندگاني مولف کتاب اسني المطالب، يعني جناب احمد زيني دحلان و کتبي که وي به رشته تحرير در آورده است مذکور است .

براي دانلود کتاب برروي لينک زير کليک کنيد :

دانلود کتاب با فرمت PDF



Share
1 | اسدالله | Afghanistan - Kabul | ٠٨:٤٥ - ٠٣ خرداد ١٣٩٤ |
یکی از اهل سنت از من در مورد امام زمان معلومات به انگلسی خواسته است لطف نموده آن را برایم همین حالا ارسال بدارید تشکر

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
در اين خصوص از موسسه تخصصي مهدويت سوال کنيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
2 | محمد زمانی | Iran - Shiraz | ١٧:٠٨ - ٠٤ خرداد ١٣٩٤ |
سلام برشما - در مورد شخصیت عبدالفتاح عبدالمقصود توضیح بفرمایید ممنون

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
وي از دانشمندان و محققين مشهور مصر و استاد دانشگاه اسکندريه است و مولف كتاب الامام علی بن ابیطالب،کتاب السقيفة والخلافة و الزهراء أم ابيها مي باشد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
3 | سلام | Iran - Mashhad | ١٥:٥١ - ٠٩ خرداد ١٣٩٤ |
سلام علیکم در رابطه با ایه توبه 43 این ایه مخالف با علم غیب و عصمت پیامبر نیست؟ ( لطفا نگویید من باب ایاک اعنی میباشد چون من قانع نمی شوم و لطفا از تفاسیر شیعه و سنی هم نیاورید که هیچکدام از انها من را قانع نکرده است)
با تشکر

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
مراد از عفا الله عنک در اين آيه، بخشش از گناه نيست بلکه مراد از عفو در آيه عدم الزام و عدم وجوب است يعني لازم نيست در خصوص اذن چيزي را براي تو ملزم نکرده است
همچنانکه در روايات اهل سنت و شيعه آمده است: عَفَوْتُ لَكُمْ عن صَدَقَةِ الْخَيْلِ .
مسند أحمد بن حنبل ج 1 ص 121
در بحار نيز نقل شده است:
عفوت‏ لكم‏ عن‏ صدقة الخيل و الرقي
بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏93 ؛ ص32
اگر در اين روايت دقت کنيد ماده عفو بکار رفته اما به معني بخشش از گناه نيست بلکه به اين معنا است که در اسب زکات نيست يعني لازم نيست زکات اسب پرداخت شود و وجوبي نيز ندارد
در آيه مورد بحث نيز چنين است
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها