2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
مصیبت ام البنین(س) مادر حضرت عباس(س)
کد مطلب: ٦٠٣٤ تاریخ انتشار: ١٥ دي ١٤٠٠ - ١٧:٠٠ تعداد بازدید: 18117
يادداشت » عمومي
مصیبت ام البنین(س) مادر حضرت عباس(س)

 


امام صادق علیه السلام فرمود:«
رحم الله عمی العباس لقد اثر و ابلی بلاء حسنا... » (1) خدارحمت کند عموی ما عباس را،عجب نیکو امتحان داد،ایثار کرد و حداکثر آزمایش را انجام داد.برای عموی ما عباس مقامی در نزد خداوند است که تمام شهیدان غبطه مقام او را می برند.)اینقدر جوانمردی،اینقدر خلوص نیت،اینقدر فداکاری! ما تنها از ناحیه پیکر عمل نگاه می کنیم،به روح عمل نگاه نمی کنیم تا ببینیم چقدر اهمیت دارد.

شب عاشوراست.عباس در خدمت ابا عبد الله علیه السلام نشسته است.در همان وقت یکی از سران دشمن می آید،فریاد می زند:عباس بن علی و برادرانش را بگویید بیایند. عباس می شنود ولی مثل اینکه ابدا نشنیده است،اعتنا نمی کند.آنچنان در حضور حسین بن علی مؤدب است که آقا به او فرمود:جوابش را بده هر چند فاسق است.می آید می بیند شمر بن ذی الجوشن است.شمر روی یک علاقه خویشاوندی دور که از طرف مادر عباس دارد و هر دو از یک قبیله اند،وقتی که از کوفه آمده است به خیال خودش امان نامه ای برای ابا الفضل و برادران مادری او آورده است.به خیال خودش خدمتی کرده است.تا حرف خودش را گفت،عباس علیه السلام پرخاش مردانه ای به او کرد،فرمود:خدا تو را و آن کسی که این امان نامه را به دست تو داده است لعنت کند.تو مرا چه شناخته ای؟ درباره من چه فکر کرده ای؟تو خیال کرده ای من آدمی هستم که برای حفظ جان خودم، امامم،برادرم حسین بن علی علیه السلام را اینجا بگذارم و بیایم دنبال تو؟آن دامنی که ما در آن بزرگ شده ایم و آن پستانی که از آن شیر خورده ایم،این طور ما را تربیت نکرده است.

جناب ام البنین،همسر علی علیه السلام،چهار پسر از علی دارد.مورخین نوشته اند علی علیه السلام مخصوصا به برادرش عقیل توصیه می کند که زنی برای من انتخاب کن که «ولدتها الفحولة »از شجاعان زاده شده باشد،از شجاعان ارث برده باشد«لتلد لی ولدا شجاعا»می خواهم از او فرزند شجاع به دنیا بیاید.(البته در متن تاریخ ندارد که علی علیه السلام گفته باشد هدف و منظور من چیست،اما آنها که به روشن بینی علی معترف و مؤمن اند می گویند علی آن آخر کار را پیش بینی می کرد.) عقیل،ام البنین را انتخاب می کند.به آقا عرض می کند که این زن از نوع همان زنی است که تو می خواهی.چهار پسر که ارشدشان وجود مقدس ابا الفضل العباس است،از این زن به دنیا می آیند،هر چهار پسر در کربلا در رکاب ابا عبد الله حرکت می کنند و شهید می شوند.وقتی که نوبت بنی هاشم رسید،ابا الفضل که برادر ارشد بود به برادرانش گفت:برادرانم!من دلم می خواهد شما قبل از من به میدان بروید،چون می خواهم اجر شهادت برادر را ادراک کرده باشم.گفتند:هر چه تو امر کنی.هر سه نفر شهید شدند،بعد ابا الفضل قیام کرد.این زن بزرگوار(ام البنین)که تا آن وقت زنده بود ولی در کربلا نبود،شهادت چهار پسر رشید خود را درک کرد و در سوگ آنها نشست.در مدینه برایش خبر آمد که چهار پسر تو در خدمت حسین بن علی علیه السلام شهید شدند.برای این پسرها ندبه و گریه می کرد.گاهی سر راه عراق و گاهی در بقیع می نشست و ندبه های جانسوزی می کرد.زنها هم دور او جمع می شدند.مروان حکم که حاکم مدینه بود،با آنهمه دشمنی و قساوت گاهی به آنجا می آمد و می ایستاد و می گریست.از جمله ندبه هایش این است:

لا تدعونی ویک ام البنین

تذکرینی بلیوث العرین

کانت بنون لی ادعی بهم

و الیوم اصبحت و لا من بنین

ای زنان!من از شما یک تقاضا دارم و آن این است که بعد از این مرا با لقب ام البنین نخوانید(چون ام البنین یعنی مادر پسران،مادر شیر پسران)،دیگر مرا به این اسم نخوانید.وقتی شما مرا به این اسم می خوانید،به یاد فرزندان شجاعم می افتم و دلم آتش می گیرد.زمانی من ام البنین بودم ولی اکنون ام البنین و مادر پسران نیستم.

مرثیه ای دارد راجع به خصوص ابا الفضل العباس:

یا من رای العباس کر علی جماهیر النقد

و وراه من ابناء حیدر کل لیث ذی لبد

انبئت ان ابنی اصیب براسه مقطوع ید

ویلی علی شبلی امال براسه ضرب العمد

لو کان سیفک فی یدیک لما دنی منه احد

می گوید:ای چشمی که در کربلا بودی و آن منظره ای که عباس من،شیر بچه من،حمله می کرد می دیدی و دیده ای!ای مردمی که آنجا حاضر بوده اید!برای من داستانی نقل کرده اند، نمی دانم این داستان راست است یا نه.یک خبر خیلی جانگداز به من داده اند، نمی دانم راست است یا نه.به من گفته اند که اولا دستهای پسرت بریده شد،بعد در حالی که فرزند تو دست در بدن نداشت یک مرد لعین ناکس آمد و عمودی آهنین بر فرق او زد. وای بر من که می گویند بر سر شیر بچه ام عمود آهنین فرود آمد.بعد می گوید:عباس جانم!فرزند عزیزم!من خودم می دانم که اگر دست در بدن داشتی هیچ کس جرات نزدیک شدن به تو را نمی کرد.

لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.

پی نوشت:

1) ابصار العین،ص 26.

 

 



Share
1 | دوستدارصحابه رضي الله عنهم احمعين | Iraq - Sulaymaniyah | ٢٢:٢١ - ١٠ خرداد ١٣٨٩ |
اللهم اغفرلعباس. درود الله تعالي بر ابوالفضل العباس رحمه الله كه با جان نثاري در دشت كربلا شجاعت را معنا بخشيد.درود الله تعالي بر شهيدان كربلا.

اللهم اغفرلهم وارحمهم وعافهم وعفه عنهم واكرم نزلهم وسع مدخلهم.

الصلاة و السلام علي نبينا محمد صلي الله عليه و سلم و علي ازواجه و اصحابه
2 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | ١٠:٤٧ - ١١ خرداد ١٣٨٩ |
سلام جناب دوستدار صحابه برادر گرامي سئوالي از شما برادر محترم داشتم: قاتلين حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام و برادرش حضرت اباالفضل العباس عليه السلام و فزرندان امام حسين و ياران باوفايش در کربلا شيعه بودند يا سني؟؟؟!!!! از شما بسيار متشکرم برادر يا حق
3 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٥:٣٢ - ١١ خرداد ١٣٨٩ |
سلام
جناب دوستدارصحابه رضي الله عنهم احمعين .
اجمعين = مومنين + مسلمين + منافقين + مرتدين
ان خدايي كه رضي اجمعين باشه الله نيست بلكه خدايي ساخت اذهان پوك بعضي ها .
الله سبحان در قران كريم ميفرمايد :

لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا . الفتح / 18 .

به راستى خدا هنگامى كه مؤمنان ، زير آن درخت با تو بيعت مى‏كردند از آنان خشنود شد ، و آنچه در دل هايشان بود بازشناخت و بر آنان آرامش فرو فرستاد و پيروزى نزديكى به آن ها پاداش داد .
لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ .
رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ
عَنِ الْمُؤْمِنِينَ
الْمُؤْمِنِينَ
اخوي ===> الْمُؤْمِنِينَ
اختي ===> الْمُؤْمِنِينَ
عالم ===> الْمُؤْمِنِينَ
جاهل ===> الْمُؤْمِنِينَ

يعني اجمعين - مسلمان - منافق-مرتد = مومنين .

ان شاء الله خوب فهميده باشي

يا علي
4 | دوستدارصحابه رضي الله عنهم احمعين | Iraq - Sulaymaniyah | ١٢:٠٦ - ١٢ خرداد ١٣٨٩ |
جناب سعيد حسيني عليك السلام والرحمه الله والبركاته
اما درباره قاتلين حسين رضي الله تعالي عنه و شهيدان كربلا كه سوال كرديد شيعه بودند يا سني. من در آن زمان نبودم ولي شاهدي كه ماجراي كربلا را بهتر از ما ميداند و در آنجا حضور داشته ميفرمايد:

امام سجاد رضي الله تعالي عنه:إِنَّ هَؤُلَاءِ يَبْكُونَ عَلَيْنَا فَمَنْ قَتَلَنَا غَيْرَهُم؟اينها بر ما ميگريند.پس چه كسي مارا كشت؟

براستي آنچه نوشت اند درباره اهل كوفه و شيعياني كه از امام حسين رضي الله تعالي عنه درخواست بسيار و مكاتبات بسيار ميكردند و بالاخره غدار از آب درآمدند..............................
5 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | ١٨:٢٣ - ١٣ خرداد ١٣٨٩ |
سلام جناب دوستدار صحابه بنده در پي صداقت شما مبني بر محبت دو دوستي اهل بيت عليهم السلام بودم که الحمدلله با سخناتان ميزان صداقت شما نيز برملا گرديد!! تا مرد سخن نگفته باشد عيب هنرش نهفته باشد به هر حال بهتر است ابتدا تکليف خود را روشن کنيد و بجاي اينکه دست و پاي خود را گم کرده و هزيان بگوئيد ، به ما بگوئيد ما بالاخره کدام حرف شما اهل سنت را بپذيريم؟ اهل سنت ادعا ميکنند شيعه از زمان صفويه و توسط شاه اسماعيل صفوي بوجود آمده است ! برخي ديگر از علماي شما ميگويند شيعه از زمان امام صادق عليه السلام بوجود آمده است ! حال شما شيعه را به دوران بني اميه نسبت ميدهيد! واقعا که صداقت از اصول مسلماني و هر کس آنرا نداشته باشد به نظر من مسلمان نيست و هر چه ميگويد دروغ است و در جهت کفر. جالب است که قلمرو حکومت معاويه و يزيد را شيعه ميدانيد!! لابد قاتلان را هم از شيعيان ميدانيد!!!! جناب دوستدار صحابه تمامي اهل بيت عليهم السلام بدست اهل سنت به شهادت رسيده اند اين يک مسئله مهم تاريخي و انکار ناپذير است. لعنت بر قاتلين اهل بيت عليهم السلام و لعنت بر تابعين آن قاتلين يا حق
6 | معين علوي | United States - Brooklyn | ٢٣:٥٦ - ١٤ خرداد ١٣٨٩ |
دوستدارصحابه سلام اگه بااستدلال به حديث امام سجادعليه السلام ميخواهيد بگيدقاتلين امام حسين عليه السلام شيعه بودند آنهم بجهت گريه!!!!پس عمربن سعد هم شيعه بوده چون درلحظه شهادت ارباب سيد الشهدا درحال گريه بوده چنانکه در منابع شيعه و سني آمده اگه هم ميخواهيد بگيد قاتلين حضرت اهل کوفه بودند و شيعه !!!!؟؟؟ اولا اکثر قاتلين کربلا اهل شام بودند وازطرفداران معاويه ملعون ثانيا:آن مقدارازاهل کوفه همان هايي بودند که کفرونفاق خويش رامقابل اميرالمومنين و امام حسن نشان دادند-پس نه تنها شيعه نبودند بلکه ازمنافقين ودشمنان سرسخت شيعه بودند ثالثا:يه سري به مقاتل بزنيد و پيام دسته جمعي سپاه عمربن سعدرامرور کنيد::::: بغضا لابيک يعني:تورابه سبب بغض با پدرت ميکشيم رابعا:به کلام امام حسين درلحظه آخرنيز توجه کنيد:...ابوبکروعمر مراکشتند(مناقب خوارزمي)
7 | عليرضا رنجبر | Iran - Isfahan | ١٣:٢٠ - ٢٨ تير ١٣٨٩ |
سلام برسردار غريب كربلا سلام بر شهيد بي كفن سلام بر برادر تشنه لبش و لعنت بر اول ضالم به حق آل محمد كه سگ صفتي مثل يزيدبن معاويه رضي الله عنه (مثلا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟)وكليه هوادارانشان الي يوم القيامت
8 | محمدرضا عفتي | Iran - Rasht | ١٠:٥٠ - ٣٠ آذر ١٣٩٠ |
اجرتان با سيدالشهدا
بيشتر مطالب بنويسيد


يا علي
9 | سيدمحمد | United States - San Jose | ٠٧:٢٩ - ٢٤ فروردين ١٣٩١ |
دوست عزيز اهل تسنن دوستدار صحابه. از اينکه براي اجداد بنده و عموي بزرگوارمان ابالفضل العباس روحي فداه احترام قائل هستيد از شما سپاسگزارم.
إن شاالله خداوند ما را با هرآنچه و هرآنکس دوست داريم محشور بفرمايد.
التماس دعا
10 | سيف المهدي- الحسيني | Iran - Tehran | ١٧:٣٠ - ٢٨ فروردين ١٣٩١ |
السلام عليك يااهل البيت النبوت--در ماجراي كربلا مهم اين بود.صف ارايي مقابل حضرت امام حسين (ع)نتيجه شوم غضب مقام امامت حضرت امام علي(ع) است.كه توسط اعوان وانصار شيطان ابوبكر-عمر-عثمان غضب شده وبس-وسني هاي كه بعنوان دوستداران اهل بيت وصحابه پيام ميدهند.فقط فريبي جهت اغوا شيعيان ساده لوح ميباشد- - .ودر نص صريح زيارت نامه عاشورا درانجا كه كه ميخوانيم.لعن اول-دوم-سوم و - - - - - روشن است.واهل البيت نيازي به اظهار مودت ودوستي جماعت سني-وهابي ندارد.وتا ظهور امام غايب حضرت اباصالح المهدي(ع) كه تكليف اين جماعت يهودي مسلك را به حول قوه الهي وضربات رعداساي ذوالفقار يكسره خواهيم كرد-پس تا ان روز كه فقط خدا ميداند.خوشا بحال انانيكه در ظهورش غايب نيستند.اللهم اجعلني من انصاره واعوانه-ولعن علي عدو اهل البيت
11 | سيد علي حسيني | Iran - Bandar Abbas | ١٠:٥١ - ١٤ شهریور ١٣٩١ |
سلام براي همه تون متاسفم .براي شمايي که هنوز اندر خم يک کوچه ايد . و اجازه مي دهيد کافران به ريش هر چه مسلمان بخندند .به نظر بنده در اين زمان هر کس به هر نحو به اختلافات مذهبي دامن بزند از شمر و يزيد و معاويه بدتر و پليد تر است زيرا او ريسمان الهي را رها کرده و به دامان شيطان تفرقه پيوسته برادران عزيز شيعه و سني اين اختلافات فقط براي اين است که من و شما از اصل اسلام دور شويم و وحدت و يکپارچگي را که بسيار بيشتر از اختلافاتمان است فراموش کنيم . داوري اين اختلافات را به خدا بسپاريد و بياييد براي ياري اسلام به هم کمک کنيم نه براي نابودي آن زيرا اين اختلاف است که مايه ي ذلت ما در کل دنيا شده و وجه ي ما مسلمانان را خراب کرده طالباني فکر نکنيم . من الله التوفيق
12 | سيد نجم | Iran - Amol | ١٩:٣٠ - ٠٣ ارديبهشت ١٣٩٢ |
برادر عزيز سيد علي حسيني آنچه موجب تضعيف اسلام در جهان شده وجود منافقيني هست که خود را نماينده اسلام مي دانند.واين مباحثه ها نقاب رو از چهره اونها بر ميداره.در ضمن مباحثه اگر با استدلال و منطق باشه نه فقط به اختلافات دامن نميزنه بلکه اختلاف رو بر ميچينه.البته منکر اين نيستم که بعضي ها بجاي مباحثه عقلي و منطقي ، سعي مي کنن عقايد خود را به زور به ديگران تحميل کنند.البته از اين نوع اشخاص بين دوستاني که نظر نوشته اند نديدم.ضمنا اين مسئله مرتبط با عقايد و احکام شرعي و نظام سياسي اسلام ميشه و ما مکلفيم به حقيقت آن پي ببريم نه اينکه داوري را به خدا بسپاريم.در اين که خدا حق و باطل را از هم مي شناسد شکي نيست اما مهم اينه که ما حق رو از باطل بشناسيم.
13 | seyed abbas | Iran - Tajrīsh | ٢٢:٥٢ - ٠٣ ارديبهشت ١٣٩٢ |
ali bod
14 | abbas | Iran - Karaj | ٢٣:٠٢ - ٠٣ ارديبهشت ١٣٩٢ |
آقا جان مهدي جان زود تر بيا که دنيايمان خيلي آلوده شده
15 | یا صاحب الزمان ادرکنا | Iran - Tehran | ٢١:١٩ - ٠٥ فروردين ١٣٩٦ |
به صلواتی که دوستدار صحابه در آخر کمالش نوشت دقت کنین تا برایتان روشن گردد که اینها هرگیز حاضر نیستند امر اسلام را قبول بکنند بلکه بدعتها خود و معاویه را بهتر از امر اسلام می دانند!
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها