2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
آيا واقعيت دارد كه بخاري، از ابوطفيل صحابي به خاطر شيعه بودنش روايت نقل نكرده است؟
کد مطلب: ٥٠٧٥ تاریخ انتشار: ٠٢ اسفند ١٣٩٠ تعداد بازدید: 7695
پرسش و پاسخ » صحابه
آيا واقعيت دارد كه بخاري، از ابوطفيل صحابي به خاطر شيعه بودنش روايت نقل نكرده است؟

پاسخ:

طبق اعتقاد اهل سنت، تمام صحابه عادل و از اولياء الهي هستند، و تمام مطالبي كه آن ها از رسول خدا صلي الله عليه وآله نقل كنند، به عنوان سنت قطعي واجب الإتباع است.

اما از ديدگاه محمد بن اسماعيل بخاري ، اين مسأله عموميت ندارد و تنها شامل كساني مي شود كه با اميرمؤمنان عليه السلام دشمني داشته اند؛ اما اگر كسي از اصحاب، از شيعيان و دوست داران اميرمؤمنان عليه السلام به حساب بيايد، نبايد از او روايت نقل كرد.

ابن عساكر دمشقي و خطيب بغدادي دو تن از بزرگان تاريخ اهل سنت مي نويسند:

كتب إلي أبو نصر بن القشيري أنا أبو بكر البيهقي أنا أبو عبد الله الحافظ قال سمعت أبا عبد الله يعني محمد بن يعقوب الأخرم يقول:

وَسُئِلَ: لِمَ تَرَكَ الْبُخَارِيُّ حَدِيثَ أَبِي الطُّفَيْلِ عَامِرِ بْنِ وَاثِلَةَ، قَالَ: " لأَنَّهُ كَانَ يُفْرِطُ فِي التَّشَيُّعِ "

از ابو عبد الله محمد بن يعقوب اخرم پرسيدند: چرا امام بخاري از ابوطفيل عامر بن واثله روايت نقل نمي كند؟

او در پاسخ گفت: زيرا ابوطفيل در تشيع افراط مي كرد.

ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله (متوفاي571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج 26 ص 128،تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1995.

البغدادي، ابوبكر أحمد بن علي بن ثابت الخطيب (متوفاي463هـ)، الكفاية في علم الرواية، ج 1 ص 131، تحقيق: ابوعبدالله السورقي، إبراهيم حمدي المدني، ناشر:المكتبة العلمية - المدينة المنورة.

بررسي سند روايت:

ابو نصر القشيري:

شمس الدين ذهبي در باره او مي نويسد:

ابن القشيري

الشيخ الإمام المفسر العلامة أبو نصر عبدالرحيم بن الإمام شيخ الصوفية أبي القاسم عبدالكريم بن هوازن القشيري النيسابوري النحوي المتكلم وهو الولد الرابع من أولاد الشيخ...

ذكره عبدالغافر في سياقه فقال هو زين الإسلام أبو نصر عبدالرحيم إمام الأئمة وحبر الأمة وبحر العلوم وصدر القروم.

الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاي 748 هـ)، سير أعلام النبلاء، ج 19 ص 424 ، تحقيق : شعيب الأرناؤوط , محمد نعيم العرقسوسي ، ناشر : مؤسسة الرسالة - بيروت ، الطبعة : التاسعة ، 1413هـ .

ابوبكر البيهقي:

1014 البيهقي الإمام الحافظ العلامة شيخ خراسان أبو بكر أحمد بن الحسين بن علي بن موسي الخسروجردي البيهقي صاحب التصانيف...

وبورك له في علمه لحسن قصده وقوة فهمه وحفظه وعمل كتبا لم يسبق إلي تحريرها...

الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاي 748 هـ)، تذكرة الحفاظ، ج 3 ص 1132، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولي.

محمد بن عبد الله بن حمدويه بن نعيم بن الحكم:

الحاكم محمد بن عبد الله بن محمد بن حمدويه بن نعيم بن الحكم الإمام الحافظ الناقد العلامة شيخ المحدثين أبو عبد الله بن البيع الضبي الطهماني النيسابوري الشافعي صاحب التصانيف...

سير أعلام النبلاء ج 17 ص 162

محمد بن يعقوب الأخرم :

ابن الأخرم

الإمام الحافظ المتقن الحجة أبو عبد الله محمد بن يعقوب بن يوسف الشيباني النيسابوري بن الأخرم ويعرف قديما بابن الكرماني

قال الحاكم كان صدر أهل الحديث ببلدنا بعد ابن الشرقي يحفظ ويفهم وصنف كتاب المستخرج علي الصحيحين .

سير أعلام النبلاء ج 15 ص 466

بنابراين، سند اين روايت نيز اشكالي ندارد و همه روات آن از بزرگان اهل سنت هستند.

اين روايت از يك طرف ثابت مي كند كه در ميان اصحاب و ياران رسول خدا صلي الله عليه وآله كساني بوده اند كه شيعه اميرمؤمنان عليه السلام به شمار آمده و حتي در تشيعه خود افراط مي كرده اند.

از طرف ديگر، كينه و دشمني امام بخاري را را با اميرمؤمنان عليه السلام به تصوير مي كشد.

اين در حالي است در همين صحيح بخاري، صدها روايت از خوارج نقل شده است، همان كساني كه رسول خدا صلي الله عليه وآله آن ها را سگان اهل جهنم ناميده اند. افرادي مثل عكرمه غلام ابن عباس كه صدها روايت در صحيح بخاري دارد؛ اما تمام بزرگان اهل سنت او را از خوارج و بلكه از ناشران و مبلغان خوارج در كشورهاي مختلف دانسته اند.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
1 | جعفر سهرابي | | ١٨:٠٠ - ٠٢ اسفند ١٣٩٠ |
با سلام : جاي تغجب نيست كسي كه بغض اميرالمومنين علي عليه السلام را در دل دارد از شيعيان انحضرت نيز كينه داشته و از انها نقل روايت نكند.
2 | العبيد | | ٠٩:٥٢ - ٠٣ اسفند ١٣٩٠ |
سلام عليكم باز از مطالب زيباي سايت شما بهره مند شديم الحمدالله الذي جعل اعدائنا من الحمقا فقط يك چيز مقاله شما ناقص است و آن اينكه صحابي بودن ابوطفيل را اثبات ننموده ايد/ موفق باشيد

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

تقريبا تمامي كساني كه در مورد ابوالطفيل سخن گفته‌اند صحابي بودن او را نيز مطرح كرده‌اند :

أبو الطفيل عامر بن واثلة بن عبد الله بن عمرو الليثي الكناني صحابي وهو آخر من رأى النبي ( ص ) وفاة بالإجماعالبداية والنهاية ج9 ص190 ، اسم المؤلف: إسماعيل بن عمر بن كثير القرشي أبو الفداء ، دار النشر : مكتبة المعارف - بيروت

عامر بن واثلة أبو الطفيل المكى أدرك ثمان سنين من حياة رسول الله صلى الله عليه وسلم ومات بمكة سنة سبع ومائة وهو آخر من مات من أصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم بمكة وهو من بنى كنانة
الثقات ج3 ص291 ش 940 ، اسم المؤلف: محمد بن حبان بن أحمد أبو حاتم التميمي البستي ، دار النشر : دار الفكر - 1395 - 1975 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : السيد شرف الدين أحمد

أبو الطفيل عامر بن واثلة بن عبد الله بن عمرو بن جحش ... رأى النبي صلى الله عليه وسلم وهو شاب وحفظ عنه أحاديث قال بن عدي له صحبة

... وقال بن السكن جاءت عنه روايات ثابتة أنه رأى النبي صلى الله عليه وسلم ... قال أبو عمر كان يعترف بفضل أبي بكر وعمر لكنه يقدم عليا
الإصابة ج7 ص230 ش10160 ، اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي ، دار النشر : دار الجيل - بيروت - 1412 - 1992 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : علي محمد البجاوي

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

3 | منتقد | | ١٥:٢٥ - ٠٣ اسفند ١٣٩٠ |
درباره ابوطفيل بيشتر بدانيد.(به نقل از سايت:alaam.tahoor.com) ابوطفيل عامر، از شيعيان و ياران خاص علي بن ابيطالب (ع) و امامان معصوم عليهم السلام و از امرا و شوراي نامدار قريش در صدر اسلام. پدرش: واثلة بن عبدالله بن ... ليث کناني مکي که سال سوم قمري در زمان جنگ احد (به نقلي روز دوشنبه 15 شوال روز جنگ احد) بدنيا آمد و هشت سال آخر حيات پيامبر اکرم (ص) را درک نمود. ابوطفيل مردي شاعر، فاضل، خطيب، سخنور و فصيح بود. اشعارش بيشتر چون اشعار عهد جاهلي، منسجم و حماسي و غالبا در مفاخره و مدح و هجاء و رثاء مي سرود. در مدت کوتاهي که رسول اکرم (ص) زنده بودند، از اصحاب آنحضرت و احاديث معدودي از ايشان نقل کرده است. حدود سال 36 ه. ق (ظاهرا در زمان حذيفه بن يمان، فرماندار مدائن) به مدائن و سپس به کوفه رفت. و در مصاحبت امام علي (ع) کسب علم کرده و از ياران وفادار و خاص آنحضرت که او را بر ديگران فضيلت مي داد و در زمان خلافتش، در جنگهاي جمل، صفين، و نهروان شرکت نمود و در جنگ صفين، فرمانده قبيله «کنانه» بود که در شکست سپاه دشمن (معاويه) تاثير بسياري داشت. بعد از شهادت آن امام (ع) به مکه رفت و همانجا مقيم شد و تا آخر عمرش آنجا بود. (در برخي منابع گفته شده که در کوفه سکونت داشته و تا آخر عمر، در همانجا از دنيا رفت.) پس از شهادت علي بن ابيطالب (ع) که معاويه بن ابوسفيان، خلافت را گرفت و در شام حکومت داشت، بسيار مشتاق بود تا او به پيروانش بپيوندد و از اين رو، تقاضاي زيادي کرده و او را به شام دعوت نمود، اما او دست از محبت خاندان رسالت برنداشت. نصر بن مزاحم در کتاب «الصفين» به نقل از «اعيان الشيعه» چنين گويد: وقتي کار خلافت بر معاويه قرار گرفت، هيچ چيز را مثل ديدار «عامر بن واثله» دوست نداشت آنقدر نامه و پيغام براي او فرستاد تا او به سفر شام راضي شد و نزد معاويه رفت، وقتي به دستور او وارد دربار شد، معاويه خوش آمد گفت و به «عمرو عاص» و يارانش رو کرد و اظهار داشت: آيا اين مرد را مي شناسيد؟ او قهرمان جنگ و شاعر روز صفين و دوست وفادار ابوالحسن (امام علي عليه السلام) است و از او پرسيد: اي ابوالطفيل. علي را چه اندازه دوست داري؟ گفت به اندازه اي که مادر موسي، موسي را دوست مي داشت. گفت: حزن تو در مرگ او چگونه است؟ گفت: آنطور که پيرزالي که همه اميد خود را از دست داده در سوگ عزيزش زاري مي کند. (برخي منابع نقل کره اند که گفت: چون سوگ مادر موسي بر موسي! و بعد گفت: نزد خدايتعالي شرمنده ام و عذر تقصير در خدمت علي (ع) را به درگاهش عرضه مي کنم. معاويه گفت: اما اگر از پيروان من درباره ام سوال کني، اين چنين که تو درباره علي گفتي، نخواهند گفت. ابوالطفيل گفت: به خدا قسم بيهوده حرف نمي زنم. و چون معاويه از او در مود قتل عثمان سئوال کرد گفت: در واقعه قتل او حاضر بودم ولي شرکت نداشتم. ابوطفيل، سال 65 ه.ق که محمد بن حنفيه از بيعت با «عبدالله بن زبير» خودداري کرد، همراه محمد و عده اي ديگر از يارانش به دستور عبدالله بن زبير، در شعب بني هاشم زنداني شد و تا زمان قيام مختار ثقفي، در حبس بود. در زمان قيام مختار به خونخواهي شهداي کربلا و امام حسين (ع) شرکت کرد و فرمانده سپاه او بود. برخي او را به سبب شرکتش در اين قيام «کيساني» مي دانند، هرچند که اين شرکت، دليلي بر کيساني بودن او نمي تواند باشد. محرم سال 82 ه.ق که «محمد بن اشعث بن قيس کندي» عليه بني اميه و حجاج ثقفي، قيام کرد، وي به همراه پسرش «طفيل» از سران لشگر بود و در همين جنگ، پسرش کشته شد و او شعري در رثاء او سرود. گويند که بعد از پسرش، در کناري نشست، و تا آخر عمرش منزوي شد، عمري طولاني کرد و تا زمان «عمر بن عبدالعزيز» و شايد بعد از او نيز زنده بود و ظاهرا آخرين صحابه رسول خدا بود که از دنيا رفت. او راوي حديث بود و از رسول اکرم تعداد کمي حديث روايت کرده و از امامان شيعه چون: امام علي (ع)، امام حسن مجتبي و امام سجاد و به نقل از: اصول کافي از امام باقر (ع) روايت کرده است. همچنين به موجب نقلي که در «علل الشرايع» قيد شده، از حضرت صادق عليه السلام، نقل حديث کرده، بديهي است روايت او از امام صادق، قبل از امامت آنحضرت و در دوران امام باقر (ع) بوده است. پژوهشگران زندگي ابوطفيل نمونه هايي از اسفار او به طور پراکنده در منابع ادبي آمده که ظاهرا يک ديوان کوچک او، بدست يک محقق آلماني همراه با ديوان طرماح به چاپ رسيده و بعدا «کرنکو» آنها را، به انگليسي ترجمه کرده است. کتابي بنام «اخبار ابي الطفيل» درباره سرگذشت او، توسط «عبدالعزيز بن يحيي جلودي» رئيس شيعيان بصره تاليف شده که «طيب عشاش» تونسي، اين کتاب و اشعار او را در 37 صفحه در حوليات «جامعه التونسيه» در سال 1973 ميلادي چاپ کرده است. (الذريعه، اعلام زرکلي) منابع: 1- دائره المعارف بزرگ اسلامي به نقل از: کامل ابن اثير، بدايه ابن کثير، اعيان الشيعه و دهها منبع ديگر. 2- دائره المعارف تشيع 3- معارف و معاريف 4- علي بن ابيطالب (احمد رحماني همداني)
4 | م ص | | ١٠:٣٩ - ٠٨ مرداد ١٣٩١ |
همين حديث نکته ظريف ديگري راهم آشکار ميکند و آن هم چيزي نيست جز اعتراف خودشان بر قدمت تشيع که از زمان صحابه وجود داشته اند!! آقايوني که شيعه را بي ريشه معرفي مي کنند تحويل بگيرند!!! و به ما جواب دهند زماني که ما شيعه و پيرو مولا اميرالمومنين علي عليه السلام بوديم آنها کجا بودند و مذهبشان چه بوده؟! اساسا ارتباطشان با پيامبر چگونه متصل بوده؟!!!! و الله يهدي من يشاء الي صراط مستقيم.
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها