2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
فلسفه عزاداري براي امام حسين عليه السلام چيست ؟
کد مطلب: ٥٠٣٩ تاریخ انتشار: ٣٠ مرداد ١٣٩٩ - ٠٨:٣٠ تعداد بازدید: 52204
پرسش و پاسخ » عقائد شيعه
فلسفه عزاداري براي امام حسين عليه السلام چيست ؟

سؤال كننده : فاطمي نسب

پاسخ

عزاداري بر حضرت فلسفه هاي سازنده و تربيتي متعددي دارد، از جمله:

1 - حفظ مكتب و شريعت :

زنده داشتن ياد و تاريخ پرشكوه نهضت حسيني، كه الهام بخش روح انقلابي و ستم ستيزي است.

يعني احيا و زنده داشتن نهضت عاشورا موجب زنده نگه داشتن و ترويج دائمي مكتب قيام و انقلاب در برابر طاغوت ها و تربيت كننده و پرورش دهنده روح حماسه و ايثار است.

يعني: عزاداري براي اهل بيت: موجب احياي ياد و نام آنها و در كنار آن فرهنگ و مكتب و هدف آنان است. به عبارت ديگر در شكل يك پيوند روحي راه آنان به جامعه الهام گشته و پيوستگي پايداري بين پيروان مكتب و رهبران آن برقرار مي سازد و ديگر گذشت قرون و اعصار نمي تواند بين آنان جدايي افكند. همين مسأله موجب نفوذ ناپذيري امت از تأثيرات و انحرافات دشمنان مي گردد و مكتب را هم چنان سالم نگه مي دارد و يا تحريفات و اعوجاجات را به حداقل مي رساند. از همين روست كه استعمارگران براي نابودي ملل اسلامي مي كوشند رابطه آنان را با تاريخ پر افتخار صدر اسلامي قطع نمايند تا با ايجاد اين خلاء زمينه القاي فرهنگ خود را فراهم آورند. اينها از آثار اجتماعي عزاداري است و آثار رواني و تربيتي ديگري نيز دارد.

امام خميني قدس سره مي فرمايد: روضه سيّد الشهداء عليه السلام براي حفظ مكتب سيّد الشهداء عليه السلام است، حرف سيّد الشهداء عليه السلام حرف روز است، هميشه حرف روز است، اصلاً حرف روز را سيّد الشهداء عليه السلام آورده است و سيّد الشهداء عليه السلام را اين گريه حفظ كرده است، مكتبش را اين مصيبت ها و داد و قال ها حفظ كرده است .

صحيفه نور ج 8 ص 69.

و در جاي ديگر مي فرمايد: شايد غرب زده ها به ما مي گويند كه ملت گريه! وشايد خودي ها نمي توانند تحمل كنند كه يك قطره اشك مقابل چقدر ثواب است، اين گريه است كه يك ملت را بسيج مي كند براي يك مقصد اسلامي، مجلس عزا نه براي اين است كه گريه بكنند براي سيّد الشهداء عليه السلام و اَجر ببرند - البته كه هست - وديگران را از اجر فردي نصيب كند؛ بلكه مهم آن قضيّه سياسي است كه ائمه ما در صدر اسلام نقشه اش كشيده اند كه تا آخر باشد .

صحيفه نور ج 13 ص 156.

2 - پيوند عميق عاطفي بين امت و الگوهاي راستين :

عزاداري نوعي پيوند محكم عاطفي با مظلوم انقلابگر و اعتراض به ستمگر است و به تعبير استاد مطهري: «گريه بر شهيد شركت در حماسه اوست.

يعني اين تحول روحاني كه در جلسات عزاداري ايجاد مي شود، زمينه را براي تحولات اجتماعي فراهم ساخته. و در واقع زمينه را براي حفظ آرمان هاي آن حضرت و پياده كردن آن فراهم مي سازد؛ چنان كه امام راحل مي فرمود: ما هر چه داريم از محرم و عاشورا داريم. انقلاب اسلامي ايران و هشت سال دفاع سر فرازانه و پيروزمند ارتباط مستقيمي با مجالس سوگواري و عزاداري دارد. و در طول تاريخ نيز شيعيان با همين مجالس عزاداري، توانسته اند هويت جمعي خود را حفظ و در برابر ظالمان و فاسدان ايستادگي كنند.

3 - اقامه مجالس ديني در سطح وسيع و آشنا شدن توده ها با معارف ديني :

4 - پالايش روح و تزكيه نفس :

گريه بر امام حسين عليه السلام و حزن و اندوه، بر مصائب آن حضرت موجب تحول دروني گشته و به دنبال آن عامل رشد روحاني انسان مي گردد و پس از آن مقدمات تقوا و نزديكي آدمي را به خدا فراهم مي سازد.

5 - اعلام وفاداري نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم :

در مجالس عزاداري با توجه به شعار حماسه آفرين امام حسين عليه السلام در روز عاشورا كه فرمود :

فإنّي لا أري الموت إلا سعادة ولا الحياة مع الظالمين إلا برماً

تحف العقول ص 245، شرح الأخبار للقاضي النعمان المغربي ج 3 ص 150، مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 224، بحار الأنوار ج 44 ص 192.

مردم از طرفي با انعقاد پيمان ناگسستني با مظلومي كه مرگ در راه عقيده را سعادت و سازش با ستمگر را مايه ننگ مي داند وفاداري خود را در عدم سازش با ظالمان و مبارزه بي امان با هرگونه مظاهر استبداد اعلام مي كنند.

و همين وفاداري ها است كه ملت ها را در برابر طمع استعمار گران بيمه مي كند و راه نفوذ استثماري را براي هميشه مسدود مي سازد.

و از طرف ديگر نفرت خود را با سياست اسلام زدايي دودمان ننگين بني اميه كه با نسبت دروغ به پيامبر گرامي احاديثي را در راستاي سركوبي نهضتها و قيام مردم در برابر حكومت ستمگران، جعل و در ميان مردم منتشر ساخته اند، ابراز مي دارند.

و حديثي را كه از قول خليفه دوم نقل مي كنند كه گفته است :

فأطع الإمام وإن كان عبداً حبشيّاً ، إن ضربك فاصبر ، وإن أمرك بأمر فاصبر ، وإن حرَمَك فاصبر ، وإن ظلمك فاصبر ، وإن أمرك بأمر ينقص دينك فقل: سمع وطاعة ، دمي دون ديني .

سنن البيهقي: 159/8، المصنف لابن أبي شيبة: 737/7، كنز العمال: 778/5، الدر المنثور: 177/2.

در برابر رهبر جامعه اگر چه اجنبي هم باشد، فرمانبردار باش، اگر در حق شما ستم روا داشت صبر كنيد، اگر دستور ناروا صادر كرد، تحمل نماييد، و اگر شما را از حق مسلم خود محروم ساخت بردباري كنيد، و اگر فرمان ضد ديني داد بدون چون و چرا اجرا نماييد، و دين خود را فداي جان خويش گردانيد.

و از همه مهم تر اين كه در روايتي به دروغ و افتراء، از قول رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم نقل كرده اند كه فرموده است:

يكون بعدي أئمة لا يهتدون بهداي ولا يستنون بسنتي ، وسيقوم فيهم رجال قلوبهم قلوب الشياطين في جُثمان أنس . قلت : كيف أصنع يا رسول الله ! إن أدركت ذلك ؟ قال : تسمع وتطيع للأمير وإن ضرب ظهرك وأخذ مالك فاسمع وأطع .

صحيح مسلم: 20/6 ، كتاب الأمارة باب الأمر بلزوم الجماعة ح 51.

پيشواياني بعد از من خواهند آمد كه نه از هدايت هاي من بهره اي برده اند و نه به سنت من عمل مي كنند، و قلوب آنان همانا قلوب شياطيني است كه در درون جسم آدمي قرار گرفته باشد.

راوي مي پرسد: اگر چنين عصري را درك نموديم وظيفه ما چيست؟

حضرت فرمود: تكليف شما پيروي از اين چنين حاكمان جور است، اگر شما را مورد ضرب و شتم قرار دهند، و اموال شما را غارت نمايند، وظيفه شما اطاعت و فرمان بردن است.

و با توجه به اين چنين روايات ساختگي است كه فقهاء اهل سنت هرگونه قيام در برابر حاكم جائر را محكوم نموده و جايز نمي شمارند.

نووي عالم بلند آوازه اهل سنت مي گويد:

وأمّا الخروج عليهم وقتالهم فحرام بإجماع المسلمين وإن كانوا فسقة ظالمين ، وقد تظاهرت الأحاديث بمعني ما ذكرته ، وأجمع أهل السنة أنه لا ينعزل السلطان بالفسق .

شرح مسلم للنووي: 229/12.

قيام و مبارزه با حاكمان - اگر چه اين حاكمان فاسق و ستمگر باشند - به اجماع مسلمين (البته مسلمين فريب خورده دستگاه جور) حرام است. و حاكم جامعه با ارتكاب ستم از منصب خويش عزل نخواهد شد.

وهكذا عن التفتازاني في شرح المقاصد والقاضي الإيجي في المواقف .

شرح المقاصد ج 2 ، ص71 ؛ المواقف: 349/8.

همين سخن را تفتازاني و ايجي از بنيان گذاران مكتب كلامي اهل سنت گفته اند.

چقدر فرق است ميان پيشواي يك ملتي كه مي گويد :

فأطع الإمام... إن ضربك فاصبر ، وإن أمرك بأمر فاصبر ، وإن حرَمَك فاصبر ، وإن ظلمك فاصبر ، وإن أمرك بأمر ينقص دينك فقل : سمع وطاعة ، دمي دون ديني.

و ميان رهبر جامعه اي كه فرياد مي كند :

من رأي سلطانا جائرا... يعمل في عباد الله بالاثم والعدوان ثمّ لم يغيّر بقول ولا فعل ، كان حقيقاً علي الله أن يدخله مدخله.

تاريخ الطبري ج4 ، ص 304 ، باب : ذكر اسماء من قتل من بني هاشم مع الحسين عليه السلام و عدد من قتل من كل قبيلة من القبائل التي قاتلته ؛ الكامل في التاريخ - ابن أثير جزري - ج 4، ص 48، باب : مقتل الحسين رضي الله عنه ، بحار الأنوار ج 44 ، ص 382 ، باب : ما جري عليه بعد بيعة الناس ليزيد إلي شهادته .

هر كس سلطان ستمگري را ديد ... در ميان مسلمين با گناه و دشمني و مخالفت با حق حكمراني مي كند و به هيچ شيوه اي ( اعم از گفتار و عمل ) قابل تغيير و اصلاح نيست ، بر خداوند سزاوار است كه او را در جايگاه واقعيش ( جهنم ) وارد كند .

و لذا امروز مي بينيم كه دشمنان اسلام بويژه امريكا با تمام توان و امكانات به مبارزه با اين فرهنگ شورش و قيام در برابر استبداد در آمده ولي سياستهاي اسلام كشورهاي ديگر را كه روحيه سازش با استبداد را از رهبران خويش به ارث برده اند، تأييد مي كند.

6 - وحدت هماهنگي ميان امت اسلامي:

يكي از بركات پربار عزاداري و گريه براي حضرت سيّد الشهداء عليه السلام ، وحدت و هماهنگي ميان اقشار مختلف اسلامي است كه در سايه گردهم آيي مردم در ايام سوگواري حضرت در مساجد و تكايا و در سينه زني هاي خيابان ها است.

و اين گردهم آيي ها، ناله ها و سينه زني هاي هماهنگ، قلبهاي مردم را با يكديگر نزديك نموده و كدورت ها را مرتفع ساخته و باعث يكپارچگي ملت اسلامي مي شود و از جمعيت پراكنده قدرت بزرگ مي سازد و ملت اسلامي را در برابر نفوذ دشمنان بيمه مي كند.

امام خميني قدس سره مي فرمايد: ما ملّتِ گريه سياسي هستيم كه با همين اشك، سيل جريان مي دهيم و خرد مي كنيم سدهايي كه در مقابل اسلام ايستاده است .

صحيفه نور ج 13 ص 156

همين گريه است كه كارها را پيش برده است، همين اجتماعات است كه مردم را بيدار مي كنند.

صحيفه نور ج 13 ص 157.

همه روضه بخوانند، همه گريه بكنند، از اين هماهنگ تر چه؟ شما در كجا سراغ داريد كه يك ملّتي اين طور هماهنگ بشود؟ كِي اين ها را هماهنگ كرده؟ اين ها را سيّد الشهداء عليه السلام هماهنگ كرده است... در كجاي عالم سراغ داريد مردم اين طور هماهنگ باشند... اين هماهنگي را از دست ندهيد .

صحيفه نور ج 10 ص 217.

براي اطلاع بيشتر به كتاب فلسفه عزاداري نوشته محمدي نيا ص 56 به بعد مراجعه شود.


موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
1 | رضا مقيمي | | ١٢:٠٠ - ١٥ فروردين ١٣٨٧ |
السلام عليك يا ابا عبدالله الحسين و علي الارواح التي حلت به فنايك عيلك مني سلام الله عيله وعلي ابائه
2 | ستار شعباني | | ١٢:٠٠ - ٠١ ارديبهشت ١٣٨٧ |
فلسفه براي گرفتن دست آنهايي است که در راه هستند براي تمام بچه هاي اهل حال:
اين صداي تپش قلبم نيست
در نهان خانه ي دل سينه زني است
3 | حميد | Iran - Yazd | ١٢:٠٠ - ٢٥ آذر ١٣٨٨ |
دستتون درد نكنه اجرتون با امام حسين
اما چه فايده كه :
الله لا يهدي القوم الظالمين
4 | سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | ١٢:٠٠ - ٢٦ آذر ١٣٨٨ |
با سلام

عزاداري براي امام حسين ع و اهل البيت ع يک امر الهي است

بنا به عقيده شيعه زيارت عاشورا از طرف خداوند تبارک و تعالي است و اين خود بهترين فلسفه براي عزاداري سيد و سالار شهيدان حضرت حسين بن علي ع مي باشد.

هر سال ماه محرم همه ي شيعيان در مساجد ، تکايا، حسينيه ها و هيئتها گردم هم جمع آمده و به عزاداري براي آنحضرت مي پردازند
و اين عزاداريها قلوب شيعيان را به هم نزديکتر کرده و سطح معارف شيعيان را در خصوص اهل البيت ع بالا مي برد.

تنها تجمعي که هر ساله بطور خودکار (اتوماتيک) ايجاد ميشود همين مراسمهاست
و يکي از دلايل انسجام شيعيان اين است که خود را مکلف به شرکت در اين مجالس ميکنند و دليل ترس و وحشت مخالفان شيعه هم همين است

بنابر اين دليل ساختن داستانهائي شبيه ( مقاله ابن قتيبه دينوري ) از طرف مخالفان مشخص ميشود.
در ثاني عزاداري براي آن امام شهيد جزو شعائر ماست

و ما هيچگاه نسبت به شعائر مان کوتاهي نخواهيم کرد انشاءالله

اللهم اجعل محياي محيا محمد و آل محمد و مماتي ممات محمد و آل محمد
5 | فرامرز | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٠ دي ١٣٨٨ |
ايا براي پيكر مطهر قطعه قطعه شده عباس نبايد گريه كرد؟
6 | مالك اشتر | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٩ دي ١٣٨٨ |
بسم الله المنتقم.!!!

نامومنان و نا مسلمانان بخوانند.

شما که ديگر فرق را غير خود مشرک و کافر ميدانيد بدانيد.

همين هايي که ميفرماييد کافرند 10000000 بار بيشتر نسبت به شما احترام به ساحت مقدس اهل بيت ميگذارند.

جا دارد که بگويم : گر مشرک و جهود يا حسين گويند!!!!!!!!!!!!!!

خاک پاي مشرک و نوکر جهودم من.!!!!!


هر کس به اندازه ي سعه ي وجوديش مولا اباعبد الله را درک ميکند اما شما....؟؟؟؟؟؟


يا ثار الله
7 | محمود | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٢٧ دي ١٣٨٨ |
مي خواستم بگم اين دلايلي كه آورديد از كتاب هاي اهل سنت و شيعه و روايات بود و من به اونها استناد نميكنم.چرا كه اهل تسنن ده ها حديث در رابطه با عزاداري نكردن دارند و تشيع هم احاديث زيادي در رابطه با فضايل عزاداري دارند . با فلسفه هم جواب ندهيد و دلايل خود را در رابطه با اصل موضوع عزاداري و فضايل آن از قران بيان كنيد. از قران ميشه چند آيه را بياريد كه بگه به ما در مقابل از دست دادن بزرگي بايد عزاداري كرد و به سر و سينه و پشت خود زد.و در مقابل اين كارها به ما ثواب خواهد رسيد. در قران آيات فراواني وجود دارد كه خداوند به ما امر كرده كه در برابر آزمايشهاي خداوندي از قبيل مصيبت هاي دنيا از قبيل مرگ و روزي و .... صبر كنيد و پاداش شما با خداوند است و خداوند به صابران بشارت داده .

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
1- در ابتدا بايد روش بحث علمي ، مشخص شود .
در بحث‌هاي كلامي بين شيعه و سني ، چندين روش براي استدلال وجود دارد :
ا. استدلال به قران به ضميمه تفاسير علماي طرف مقابل (يعني اگر شيعه براي اهل سنت استدلال مي‌كند ، تفاسير اهل سنت را مطرح كند و اگر سني براي شيعه استدلال مي‌كند ، به تفاسير شيعه استدلال كند) زيرا ممكن است طرف مقابل ادعا كند اين معني از قرآن فهميده نمي‌شود .
ب. استناد به روايات صحيحه طرف مقابل ؛ زيرا طبق نظر شيعه و سني ، به خاطر آيه شريفه «ما آتاكم الرسول فخذوه وما نهاكم عنه فانتهوا» روايات رسول خدا (ص)‌ حجت است . اما سني مي‌گويد ما فقط روايات اهل سنت را قبول داريم و شيعه مي‌گويد ما روايات شيعه را قبول داريم ؛ پس هر طرف براي اثبات مقصود خويش بايد به روايات طرف مقابل استدلال كند .
ج. ممكن است طرف مقابل بعد از اين مرحله ادعا كند ما روايات ديگري نيز داريم ! كه خلاف اين استدلال است .
در اين صورت اين گروه بايد با يكي از طرق ذيل پاسخگوي تعارض بين روايات خويش باشند :
* اثبات ضعف سند روايتي كه طرف مقابل به آن استناد كرده است
* اثبات اشتباه در فهم معناي روايتي كه طرف مقابل به آن استناد كرده است .
در غير اينصورت ، نتيجه وجود دو دسته روايات متعارض غير قابل حل در بحث كلامي ، وجود تناقض در عقيده آن طرف و دليلي براي بطلان آنها است.
2- در بحث فعلي ، ما به روايات اهل سنت در مورد جواز عزاداري استدلال كرده‌ايم ؛ حال اهل سنت بايد خود پاسخگوي اين تناقض باشند ! و نه اينكه فقط ادعا كنند در كتب ما رواياتي در حرمت عزاداري نيز آمده است !
اين جواب آنها در واقع اثبات تناقض در عقيده آنها است و بس !
3- همانطور كه قبلا گفته شد ، آيات قرآن بايد با ضميمه دليلي صحيح براي تفسير ارائه شود ؛ يكي از اين ادله در نظر اهل سنت و شيعه ، سيره عملي رسول خدا و سخنان آن حضرت است ؛ آيا رسول خدا (ص) كه خود قرآن را براي ما آورده‌اند ، نمي‌دانستند كه بايد در مصائب صبر كرد ؟ و نمي‌دانستند كه گريه و عزاداري با صبر تنافي دارد ؟ كه بر حمزه عزاداري و گريه كرده‌اند ؟ براي بسياري از شهدا از جمله جعفر طيار خود روضه خوانده‌اند ؟
يا مي‌دانستند كه بايد صبر كرد ، اما عزاداري را منافي با صبر نمي‌دانسته‌اند ؟
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
8 | عشقي | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٣ بهمن ١٣٨٨ |
هر انسان آزاده و پاك سيرتي به امام حسين (ع) عشق ميورزد نه تنها براي راه او ارزش قائل هست بلكه جان، مال ، پدر و مادر خود را در راه هدف او که همان سير الي الله است فدا ميکند.
9 | علي 110 | Iran - Qom | ١٢:٠٠ - ١٦ فروردين ١٣٨٩ |
بسمه تعالي با عرض سلام. 1.در جواب آقاي محمود شما گفته ايد:اگر دو روايت متناقض بود بايد خود اهل سمنت پاسخ بدهند نه ما ولي مگر قاعده فقهي نيست که اگر دو روايت هر دو با سند صحيح بودند ولي با هم تناقض داشتند ساقط مي شوند؟؟؟يعني ديگر نبايد به آن توجهي کرد مثل نوروز که بعضي روايات آن را تاييد وبعضي آن را عيد مجوسيان مي داند. 2.آيا در روايات اهل بيت عليهم السلام آورده شده که عزاداري براي امام حسين عليه السلام بايد فقط در محرم باشد ود رديگر روزهاي سال نمي شود عزاداري کرد؟چند نمونه حديث بياوريد(زيرا در برخي هيئت ها اگر نه ايام شادي باشد نه غم باز روضه عزاداري مي خوانند ئحتي بعضي ها روز شادي هم روضه مي خوانند. 3.آيا روايت کل يوم عاشورا کل ارض کربلا صحت دارد؟چون من شنيده ام سند ندارد وباروايت لا يوم کيومک يا ابا عبدالله در تناقض است 4.آيا عزاداري و فرح براي اهل بيت واجب است يا مستحب؟ اگر مستحب است مگر تولي جز فروع دين نيست؟ 5.آيا مطلبي در مورد زيارت قبور اهل بيت عليه السلام وتوسل به آن ذوات مقدس از منابع اهل سنت داريد؟ 6.شما در يک مطلب نوشته بوديد که ام کلثوم دختر ابوبکر بود که با عمر ازدواج کرد ولي رواياتي از در فروع کافي است که دال بر به زور گرفتن حضرت ام کلثوم از حضرت علي دارد . ياعلي

پاسخ:

با سلام
دوست گرامي
1- مطلبي كه شما مطرح كرديد ، در استدلالات فقهي هر مذهب ، براي اتباع خويش و داشتن حجت بين خود و خداست (و تساقط نيز در همه جا نيست ، در صورتي كه تعارض به هيچ وجه قابل حل نباشد)؛ اما در استدلال‌هاي كلامي ، روش علمي تعريف شده اين است كه به ادله طرف مقابل (كه قطعا داراي تناقض در اعتقاد است) استدلال كرده و به او بفهمانيد كه اعقتادات او داراي تناقض است ! همانطور كه در مقابل مسيحيت چنين مي‌كنيم !
به عبارت ديگر تعارض در جايي است كه شخص مي‌خواهد عملي انجام دهد ، حال اگر اين دو دليل تعارض كردند ، به اصول عمليه و... (مانند استصحاب و...) مراجعه مي‌كند و دچار مشكل نمي‌شود !
اما در بحث‌هاي كلامي ، بايد يكي از دو طرف را قبول كرد و راهي از انتخاب يكي از دو طرف نيست !
وقتي عقيده شخصي دچار تعارض باشد ، اگر هر دو را به خاطر تساقط كنار بگذارد ، چه بايد بكند ؟
2.در هيچ روايت عزاداري اهل بيت عليهم السلام و سيد الشهدا محصور به ايام خاصي نشده است و بالعكس ، رواياتي كه گريه‌ها و عزاداري‌هاي اهل بيت عليهم السلام در شام و مدينه را ثابت مي‌كند نشان مي‌دهد كه در هر زماني مي‌توان براي آنان عزاداري كرد . البته متناسب اين است كه در ايام شادي اهل بيت نيز ، مراسم سرور و جشن برگزار كرد .
3. اين جمله ، در مدارك معتبر روايي وجود ندارد !
4. عزاداري و فرح براي اهل بيت ، يكي از مصاديق تولي است و نه همه مصاديق آن تا واجب باشد ! (هر كاري كه مصداق تولي باشد ، واجب خواهد بود ، اما واجب تخييري)
5- در مورد توسل مي‌توانيد به آدرس ذيل مراجعه كنيد :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=87
6. در مورد ام كلثوم نيز به صورت مفصل در آدرس ذيل پاسخ داده شده است :
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=83
موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

10 | محسن | Iran - Tehran | ١٣:٣٠ - ٢٣ مهر ١٣٩٠ |
درباره فلسفه عزاداري براي امام حسين همين بس كه امام خميني فرمودند:

اين محرم وصفر است كه اسلام رازنده نگه داشته است.
اگر عزاداري براي امام حسين بدعت محسوب ميشود پس چرا عربستان يهودي كه مقام اول توليد بدعت را در جهان دارد اجازه برگزاري عزاداري
را به شيعيان اين كشور نميدهد؟
11 | حسين بيرجندي | Norway - Oslo | ٢١:٣٧ - ٠٥ آذر ١٣٩٠ |
سلام وبا تشکر فراوان
من قبلا در مورد محرم وفلسفه عزاراري زياد نميدونستم يا بهتر بگم ميونستم اما بهش ايمان نداشتم
تا چند روز قبل که کامل الزيارات رو يه ورق زدم يه سري از احاديث رو ديديم که هنوز تو فکر هضمش هستم ااماامروز که اولين شب محرم 90هست رفتم علمبندون شهرمون وزماني که اشکهاي يه نوجوون اون هم با موهاي فشن رو ديديم که چه عاشقانه در عزاي ارباب اشک ميريزه يه کم به فلسفه عزاداري امام حسين عليه السلام پي بردم اللهم ارزقني شفاعه الحسين يوم الورود انشا الله تعالي
12 | نويد نظري | Iran - Kermanshah | ١٦:٣١ - ٠٦ آذر ١٣٩٠ |
سلام. عشق حسين بين الملليه. نه فقط مال شيعه. يه روز يکي از علماي کردستان(ماموستا) در رواق دار الهدايه حرم امام رضا (ع) ميکروفون رو گرفت نزديک بيست دقيقه سرپا روضه امام حسين خوند، اشک ريخت و بقيه رو هم گريوند. و در ضمن عنايت حضرت رو نسبت به يکي از اقطاب خودشون (که از خودش شنيده بود) نقل کرد.
خدا غرق رحمت کنه آباء و اجداد ما رو که ما رو بر سفره علي و اولادش نشوندن. الحمدلله بر اين نعمت عظمي
13 | بخت النصر | Iran - Khorramshahr | ١٩:١٢ - ٠٩ آذر ١٣٩٠ |
جناب انگاره
بنده هم روزي از کوچه‌اي رد مي‌شدم و کاخهاي ولي امر و اولي الامر دروغين شما نظر من را جلب کرد.
ياد اين سخن خداوند متعال افتادم که فرموده بود:
«الم تر الي الذين اوتوا نصيبا من الكتاب يومنون بالجبت والطاغوت»
براستي حيف نيست شما به جاي الله متعال در برابر عمر بن خطاب سجده مي‌کنيد و او را مي‌پرستيد؟
14 | انگاره | Iran - Tehran | ٢٤:١٣ - ٠٩ آذر ١٣٩٠ |
ديشب از کوچه اي در اين شهر پر هياهو مي گذشتم که علم - کتل - بيرق - شتر و اسب جلوي در يک تکيه نظرم رو جلب کرد به بهانه اي چند لحظه ايستادم به ادم هايي که اطراف آنجا بودند نگاه کردم باور کنيد همه چيز رو مي شد ديد جز عزاداري براي حسين )راستي فلسفه اي اين همه شعائر چيست(واقعا رسالت امام حسين از حسين بودنش براي ايراني ها همين شعائر هجويي که اين سالها باب شده يا اين هم سياسي کاري سياستمداران براي سرگرم کردم مردم به قشري گري که بشود گفت شور حسيني براي مردم ايران . يادم افتاد به نوشته زيباي استاد دکتر علي شريعتي گاهي مي انديشم اگر کوفيان حسين را يک بار به رسم ناجوانمردي و جهل سربريدند دوستدارانش به رسم معرفت او را هزار بار سربريدند و نامش را اداي دِين به عزاي حسين گذاشتن خدا رو شکر که غرب زده ايم و جو زده نيستيم هر چند که من ايرانيم و سرزمينم را با فرهنگ و تمدن هزار ساله اش پاس ميدارم و اردات به خداند نبوت مي بايست در اخلاق بشريت ظهور کند نه در علم و کتل و ... و مگر نه دين احيا کننده اخلاق و درستکاريست
15 | معصومه سليم | Pakistan - Peshawar | ١٥:٢٠ - ١١ آذر ١٣٩٠ |
با سلام فلسفه عزاداري حسين چيزي نسيت که به اسوني همه متوجه بشند . خلاصه مي شه نجات دين خدا .من يه شيعه هستم وعلاقه مند به تحقيق اديان به درست بودن شيعه شکي نداشتم ولي اين بين وقتي بعضي دلايل اهل تسنن در باره توسل ديدم نا خواسته گاهي وقتها که توسل ميکردم به نظرم اشتباه مي امد يا همون شرکي که مي گن تا اين که خلقت امامان و پيامبر و بنت رسول الله و شنيدم از اون به بعد از شک خبري نبود مخوام بگم اونايي که عزاداري و اشتباه مي دونند دلايلي مانند صير کردن و گريه نکردن پيامبر و مي اورند .ولي اولا اوليا خودشان گريه مي کردند مثال حضرت يعقوب ايا پسرشون تشنه کشته شده بود يا اتفاقي که براي مولايم حسين افتاده افتاده بود نه فقط از يوسفش جدا شده بود ولي چون انسان بود در فراق جگر گوشه اش گريه کرد ايا او در بريبر خدا ناراضي بود هرگز .واما اولين فردي که براي امام گريه کرد خود رسول بود نه ما .و اين گريه بي صبري نيست اينجا صبر معني نداره که بي صبري بياريد . و بدانند که تنها دليل باقي ماندن ذکر خدا ذکر حسين خدا با نورش اينان را خلق کرده واين کار ما نه تنها بدعت نيست بلکه سنت رسول من نمي دونم اهل تسنن ايراني در کجايند اگه بيايي اينجا پاکستان با اين اوضاع خفقان به وجود امده اهل تسنن هم به واقعيت عزاداري پي بردند و در تمام رسانه ها از ان ياد مي شود وحتي در محافل خود عزا مي گيرند .و تنها علتش هم اينه که ما از طريق سنت به اين براداران دليل عزاداري و داريم
16 | محسن | Iran - Tehran | ٢٠:٠٨ - ١١ آذر ١٣٩٠ |
عزاداري کاري عبث است
17 | محسن | Iran - Tehran | ٢٠:١١ - ١١ آذر ١٣٩٠ |
جناب بخت النصر
از منطق کم آوردي سخن به ياوه گشودي
خداوند شما را عقل بدهد
18 | محسن | Iran - Tehran | ٢٠:١٦ - ١١ آذر ١٣٩٠ |
اين محرم وصفر است كه اسلام رازنده نگه داشته است. اين حرف چقدر بي معني و خندار است اسلام زنده است به قرآن و مجاهدت نيکوکاران گر چه حسين نيز نيکوکار بود ولي زنده ماندن اسلام تنها با شهادت او نبود بلکه مجاهدت تمام علما و تمام انسانهاي نيکوکار در تمام زمانها و تمام مکانها است که اسلام را زنده نگه داشته نه عربده کشيدن در وسط شب خرافات شما شايد به خاطر اين دو ماه زنده باشد ولي اسلام نه

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

علماي اهل سنت كه روايت دارند دين هر صد سال توسل يك شخص زنده مي‌شود ، نبايد اتباعي مثل شما داشته باشند كه زنده شدن دين توسط امام حسين عليه السلام را به خاطر اينكه يك نفر است منكر شوند !

اگر يك عالم بتواند دين را با اعمال و رفتار خود يك قرن زنده نگه دارد ، امام حسين عليه السلام كه سرور جوانان اهل بهشت است مي‌تواند با شهادت خود دين را براي كل تاريخ زنده نگه دارد !

اما اگر شما عزاداري را عربده كشي مي‌دانيد ، بهتر است نگاهي به آدرس ذيل داشته باشيد :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=4087

گروه پاسخ به شبهات

19 | بخت النصر | Iran - Khorramshahr | ١١:٠٤ - ١٢ آذر ١٣٩٠ |
جناب محسن
آيه نوراني قرآن کريم «الم تر الي الذين اوتوا نصيبا من الكتاب يومنون بالجبت والطاغوت» در نظر شما ياوه است؟
چرا؟
مگر اين حب عمر با عقول شما چه کرده است که آيات قرآن کريم براي شما ياوه است؟
20 | بخت النصر | Iran - Khorramshahr | ١٦:٤٤ - ١٢ آذر ١٣٩٠ |
هر فرياد ياحسيني که در اين ايام بلند مي‌شود، هر علمي که به پرچم ياحسين مزين مي‌شود، هر تکيه و هر هيئتي که ما‌ذن ياحسين مي‌شود،
شمشيري است بر سر ،نيزه‌اي است در شکم و مشتي است در دهان قوم فاسقي که يزيد را اميرالمومنين و خليفه مي‌دانند.

همان قوم فاسقي که بي‌سوادي چون ابوبکر را خليفه خدا و جاعل خليفه خدا مي‌دانند.
همان قوم فاسقي که عمر بن خطاب جاهل به قرآن را خليفه رسول خدا مي‌دانند.
همان قوم فاسقي که قصابي چون معاويه را اميرالمومنين مي‌دانند.

امثال اين انگاره و نامحسن روي ديگر سکه‌ استخبارات نجد اشغالي هستند.
در حالي که ديگر نوکران آل يهود سعود مشغول کشتار زوار حسين (عليه السلام) هستند اين عوامل پست استخبارات نجد اشغالي به شبه افکني هاي جاهلانه و يزيدي خود در باب اقامه عزاداري سالار شهيدان مشغول مي‌شوند.

آخر اي نوکر استخبارات حجاز!!!
مگر قتل و بمب و آدمکشي تو توانست مانع عزاداري امام حسين (عليه السلام) شود که فحاشي ها و عربده‌کشي هاي تو بتواند خللي در آن وارد کند؟
21 | محسن | Iran - Tehran | ٢٠:٠٩ - ١٢ آذر ١٣٩٠ |
چرا شما فکر مي کنيد هر کس با عزاداري مخالف باشد طرفدار يزيد است. سعي کنيد اگر منطق نداريد توهين نکنيد.
به نظر شما من مسلمان نيستم و شما که اينقدر تهمت مي زني مسلماني....؟؟ بدان که تهمت ار گناهان کبيره است

من خوشحال خواهم گشت اگر سخن حقي از شما بشنوم من دنبال حقيقتم نه طرفدار اشخاص. آنها (امامان و پيامبران) هر چه کردند براي خود کردند بنده خدا تقوا الهي پيشه کن که هر کس بار خودش را بر دوش مي کشد.

مهمترين دليل براي رد عزاداري اين است که پيامبر بزرگوار اسلام اين عمل را حتي يک بار نيز انجام نداند اصلا شما فکر کن يکي از اصحاب (مثلا حضرت علي) دم گرفته و بقيه دارند براي حضرت حمزه و يا يکي از پيامبران پيشين سينه مي زنند خداييش خنده ات نمي گيره
تصور صحنه عذاداري پيامبر هم خنده دار است اگر عذاداري ارزش مي داشت پيامبر براي حمزه عمويش که بدنش قطعه قطعه شد عذاداري مي کرد
در ضمن اشک بر حسين ريختن هيچ ارزشي ندارد فقط اشکي که در خوف الله پاک ريخته شود ارزش دارد


و در نهايت دوستان عزيز اين که شما بخواهي از روي خشم و نفرت جواب دهي نشان دهنده اين است که دنبال حقيقت نيستي و بدان عزاداري چيزي جز عربده کشي و آزار بدن نيست و اين بدعت وارد شده در دين هم باعث خسران آخرت و هم باعث خسران دنياي شما خواهد شد
اي دور افتادگان از سنت پيامبر و امامان برگرديد و دست از اين اعمال عبث برداريد
22 | مجيد م علي | Iran - Tehran | ٢٤:١٦ - ١٢ آذر ١٣٩٠ |
با سلام

جناب محسن شما برويد بمانند عباد يزيد ابن معلون ابن هند ملعونه ال شجره ملعونه روزه بگيريد شرب خمر بكنيد با ميمون و سگ و ..........
مبارك باد برشما حشر با يزيد ملعون و ال ملعونش .

اينكه شك داري كه " اين محرم وصفر است كه اسلام رازنده نگه داشته است " اين از نفهمي خودت و علماي فاسقتون ميباشد كه معني اين جمله زيبا را نمي فهميد " . حقيقتاً براي ادم ابله و بي شعور و ديوانه = منافق شرح اين مسئله واقعاً دشوار است .
البنه امثال شما از روي مكر و حيله خود را مسلمان ميدانند حتي خود را محسن مينامند پس ميشود اياتي از قران را كه درمورد امثال شما امده است ذكر كرد :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ ﴿۶﴾
در حقيقت كسانى كه كفر ورزيدند چه بيمشان دهى چه بيمشان ندهى بر ايشان يكسان است [آنها] نخواهند گرويد
خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِيمٌ ﴿۷﴾
خداوند بر دلهاى آنان و بر شنوايى ايشان مهر نهاده و بر ديدگانشان پرده‏اى است و آنان را عذابى دردناك است
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ ﴿۸﴾
و برخى از مردم مى‏گويند ما به خدا و روز بازپسين ايمان آورده‏ايم ولى گروندگان [راستين] نيستند
البقره

در ضمن عربده كش اون ولي نعمت فاسق و مشروب خوار شماست كه بعد از خوردن مشروب با اون فاسق سك و عبد يهوديان بوش ملحد برايش هم رقصيد هم عربده كشيد .

لبيك يا علي
23 | محب الزهرا | Iran - Yazd | ٠٩:٥٩ - ١٣ آذر ١٣٩٠ |
فلسفه وجودي عزاداري براي امام حسين ع فراتر از گريه وزاري و سينه زني و... است اگرچه داراي اجرثواب مي باشد اما امام حسين ع بما اموخته است كه من مظهر ازادگي . ايمان .صبر . شجاعت . شهادت .شهامت .رشادت . فراست .كياست .تقوي .علم وعمل ومظلوميت و.... ميباشم پس اي ياران من اگر چه همه را نمي توانيد در خويش داشته باشيد لا اقل هر كس به اندازه ظرفيتش از اين خوشه پر فيض توشهاي بردارد امام حسين ع درياي بيكران فضائل است .گرچه اب دريا را همه نتوان كشيد . هم بقدر تشنگي بايد چشيد . اري ما علم امام ومقتداي خويش را برافراشته نگاه خواهيم داشت تا دست بدست ان را به منتقم ال محمد .ص .صاحب و ولي نعمت خويش اقا حجت بن الحسن العسكري عج .بدهيم بي جهت نيست كه اسلام بيمه شد با خون امام حسين ع وياران با وفايش مخصوصا اقا علي اصغر طفل شش ماه عليه السلام . چگونه دست از عزاي حسين ع برداريم . حسيني كه انچه داشت در راه خدا قرباني نمود وهمه را فداي اسلام ودين جدش ص نمود تا اساس اسلام پا برجاي بماند و سنت جدش را كه بدست حاكمان فاسق وفاجر دست خوش تغير وتبديل قرا گرفته بود به جايگاه خويش برگرداند . مي خواهند ما نيز سر تسليم به پاي حاكمان جور وستم فرود اوريم اما نمي دانند كه ما فرزندان عاشورايم . هيهات من ذله . اما چرا بعضي سخن حق را نمي شنوند ويا اگر ميشنوند اثري برايشان ندارد دو پاسخ بيشتر ندارد . انشا الله ما جز اين دومخاطبان نباشيم . خداي علي اعلي ميفرمايد/ و جعلنا علي قلوبهم اكنه ان يفقهوه وفي اذانهم وقرا / وامام حسين ع در روز عاشورا وقتي خطبه هاي متعددي خواندند چون در دل ان ظالمان اثري نگذاشت حضرت فرمود ميدانيد چرا كلام حق در شما تاثيري ندارد چون شكمهايتان از حرام پر گشته است . اللهم العن الصابه التي جاهدت الحسين و شايعت و بايعت وتابعت علي قتله .اللهم العنهم جميعا. تشنه دلب كربلا بر تو سلام عليك .سيد خونين كفن بر تو سلام عليك . بر تو سلام عليك

24 | «مسلم بن عوسجه بن سعد اسدي» | Iran - Gorgan | ١٠:٤٧ - ١٤ آذر ١٣٩٠ |
................بسم الله الضار..................

لا حول ولا قوه الا بالله العلي العظيم.

اي نگارنده ي شماره هاي 16 17 18 22 با نام محسن.!

شما فرموديد: چرا شما فکر مي کنيد هر کس با عزاداري مخالف باشد طرفدار يزيد است.

در جواب به شما زنديق گرامي عرض ميکنيم که نه نه نه نه نه.!!!! ما هيچگاه فکر نميکنيم که شما طرفدار يزيد هستي.!

اين کار اشتباه است که ما فکر کنيم شما طرفدار يزيد هستي.!

نه خير. شما نه تنها طرفدار يزيد نيستي . بلکه ما يقين داريم که شما خود يزيد يا حتي پست تر و نجس تر از ايشان باشي.!!!!!! و حدس نميزنيم و فکر بيهوده نيز نميکنيم.!

نه نه زنديق گرامي . ما هيچگاه گمان و فکر و حدس نميزينيم که شما اينچنين باشي. زيرا اين ( نسبت به کلام نجس شما) از بديهييات است که شما زنديق و حتي پست تر از يزيد( لعنت الله عليه) و اعوان و انصار ولد الزناءش هستيد.!

شما فرموديد:


من خوشحال خواهم گشت اگر سخن حقي از شما بشنوم من دنبال حقيقتم نه طرفدار اشخاص. آنها (امامان و پيامبران) هر چه کردند براي خود کردند بنده خدا تقوا الهي پيشه کن که هر کس بار خودش را بر دوش مي کشد.

اي خاک بر آن دهان که چنين اکاذيب و بي مهري هايي را نسبت به ائمه ي معصومين( صلوات الله عليهم اجمعين) و انبياء ( عليهم أفضل الصلاة والسلام ) ميکند.!

يعين با اين تفاسير شما ابي عبد الله(صلوات الله عليه) و ديگر ائمه و انبياء براي خودشان کار کردند و مردند و شهيد شدند؟ بله؟

با توجه به کلمات توهين آمير و کفر آميز شما بايد به خدمتتان عارض شوم که شما مستحق لعن هستيد. يعني دوري از رحمت الله سبحانه و تعالي.!

لعنت الله جل جلاله و تمامي خوبان عالم بر شما و آن دستي که لقمه در دهان شما نهاد تا چنين موجودي تربيت شود و بر آن نطفه باد.!

و نصر الله من نصر محمد و آل محمد.!
25 | محسن | Iran - Tehran | ١٤:٠٨ - ١٧ آذر ١٣٩٠ |
الله اکبر

الله اکبر

الله اکبر

توي اين سايت همه مدلش رو داشتيم : يزيد - معاويه- شمر- عمروعاص- معاويه حيدري- سيد ابوبکر حسيني ....
حتي شخصيت هاي کارتوني مثل سوباسا و بامزي ولي خدا وکيلي محسن سني ديگه واقعا" نوبره
آقاي محسن سني حالا که افتخار خنداندن شما نصيب بنده شده اجازه بديد يک جمله طنز ديگه هم براي جنابعالي بنويسم :
ترمذي ميگويد: حضرت عمر رضي الله عنه لياقت پيامبري داشت چنانچه پيامبر {ص} ميفرمايند : اگر من خاتم الانبيا نبودم و بعد ازمن پيامبر ديگري مبعوث ميشد آن پيامبر قطعا" عمر بن خطاب بود.
26 | محسن | Iran - Tehran | ٢٠:٣٧ - ١٧ آذر ١٣٩٠ |
با سلام مجدد به دوستان گرامي و محترم سپاس خداي را به عدد قطرات باران و ريگ بيابان که زره زره ي جانم در دست او است. مي ستايم او را و بر خود مي بالم که من را بنده اي خود ساخت دوستان گرامي متاسفانه شما در در اشخاص گم شديد بعيد به نظر مي رسد کسي که چنين از روي نفرت به توهين و لعن افراد مي پردازد بويي از اسلام برده باشد امام غزالي که رحمت خدا بر او باد ميفرمايد: وقتي مطئن نيستي کسي را لعن نکن. چرا که روز قيامت از تو نمي پرسند چرا لعن نکردي؟ بلکه اگر لعن کردي ممکن است بپرسند چرا لعن کردي؟ پس زبان به ذکر خدا مشغول کن اينکه شما بعد از هزار سال بيايي و در ذهن خودت تصوراتي را بسازي و نسبت به بعضي افراد حب بسيار( در حد پرستش) و نسبت به بعضي لعن و نفرين کني کار عبثي است. آري برادر باز هم مي گويم بار هر کس را خود آن شخص بر دوش خواهد کشيد. و شما که اينقدر طرفدار امام حسيني ذره اي اخلاق ايشان را داشته باش و امام حسين را دستاويزي براي ارضاي شهوت خودت(شهوت خشم و نفرت براي توهين به افراد) قرار مده امام بزرگوار ما علي (ع) نسبت به فردي که بر صورت او آب دهن انداخته بود خشم گرفت و خشم خود را فرو برد تا جهاد او براي خدا باشد نه براي نفس نفس نفس نفس مواظبش باش مهم اين است که بر هواي نفس خود غلبه کني چرا که اگر فرماندار تو هوس تو باشد به تزکيه نفس نمي رسي و اگر به تزکيه نفس نرسي درک صحيحي از دين و الله پاک نمي يابي در ضمن اين دوستي هم که من باعث خنده ايشان شدم من به ايشان سلام مي کنم چرا که پاسخ جاهلان سلام است مطمنا از مکتبي که عربده کشي و آزار بدن را عبادت مي داند چيزي جز اين انتظار نخواهد رفت که چنين افرادي تربيت کند.

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

1. آيا لعن از سنت‌هاي رسول خدا (ص) و ساير انبيا و نيز صحابه نيست ؟ اگر بگوييد نيست دروغ گفته‌ايد ،و اگر بگوييد هست ، روز قيامت به شما مي‌گويند چرا سنت رسول خدا (ص) را ترك كرده‌ايد .

2. بسياري از صحابه همديگر را لعنت كرده اند ، آيا آنها جهنمي هستند ؟

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=154

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

27 | محسن | Iran - Tehran | ١٤:٠٦ - ١٨ آذر ١٣٩٠ |
با سلام مجدد بلي امام حسين و ديگر ائمه و انبياء براي خودشان کار کردند و مردند و شهيد شدند. آنها براي خودشان كار كردند نه براي ما. ولي نه اين مفهوم كه ما به آنها بي توجه باشيم بلكه بايد توجه كرد ولي اين توجه نبايد جنبه شخصي و شخصيت پُرستي بيابد بلكه اين توجه بايد متوجه كلام و رفتار آنها باشد مثل شما مثل افراد سطحي نگري است كه به نوك انگشت شخصي نگاه مي كردند كه ماه را نشان مي داد. براي اينكه متوجه شوي مثال مي زنم مثل پيامبر مثل شخصي است كه وارد يك شهر شده و خدا را معرفي كرده و مي گويد اي مردم خدا را پرستيد و مي رود (مي ميرد) حال مردم سطحي نگري چون شما بر پشت دست خود مي زنند و گريه زاري مي كنند اي واي اي واي اي واي اي واي چه پيامبر خوبي بود و و هميشه در زمان رحلت آن پيامبر مي گريند و به گمان خود ثواب مي برند دوست جاهل من بدان هدف پيامبر خدا بود نه خودش و تو همچنان بگري و عربده بكش و غافل از هدف پيامبر كه معرفي خدا بود و هي بگو چه پيامبر خوبي بود چه پيامبر خوبي بود آخر اي جاهل جان هدف او معرفي خدا بود اميدوارم فهم كرده باشي گرچه و بر ما وظيفه اي جز بيان نبود.

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

پيغمبر (ص) خود در عزاي سيد الشهدا عليه السلام (حتي قبل از شهادت آن حضرت) گريسته‌اند ! حال ايا مي‌توان گفت «چه پيامبر سطحي نگري كه خوبي هاي حسين را نديد ، شهادت و به فيض رسيدن او را نديد و فقط براي مردن او گريه كرد !!!»

بهتر است به جاي اينكه مقام رسول خدا (ص) و بزرگان خود را پايين بياوريد ، كمي در حقيقت تامل كنيد .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

28 | عليرضا ن | Iran - Tehran | ٠٩:٤٧ - ٢٠ آذر ١٣٩٠ |
با سلام اما واقعيتي از قرآن: (و (به خاطر بياوريد) هنگامى را كه خداوند، از پيامبران، پيمان موكد گرفت ، كه هر گاه كتاب و دانش به شما دادم ، سپس پيامبرى به سوى شما آمد كه آنچه را با شماست تصديق مى كند، به او ايمان بياوريد و او را يارى كنيد! سپس (خداوند) به آنها گفت : آيا به اين موضوع ، اقرار داريد؟ و بر آن ، پيمان موكد بستيد؟ گفتند: (آرى ) اقرار داريم ! (خداوند به آنها) گفت : پس گواه باشيد! و من نيز با شما از گواهانم) .(آيه81سوره آل عمران). در اين آيه شريفه صحبت از ميثاق و عهدي است که از جميع انبيا گرفته شده تا نسبت به رسولاني که بعد مي آيند و تصديق کننده رسالت انها مي باشند، دو وظيفه را پاس دارند: به ايشان ايمان بياورند-- ايشان را ياري کنند. در اين ايه خداوند باصراحت به پيامبرش مي گويد که رسالت او از تمام پيامبران ، پيمان موکد گرفته شده است و پيامبر از تعداد انبيا مطلع بوده است، و چيزي که جاي سوال است چرا پيامبر فرمود که اگر من خاتم الانبيا نبودم و بعد ازمن پيامبر ديگري مبعوث ميشد آن پيامبر قطعا" عمر بن خطاب بود. درباره پيامبر خداوند ، مي فرمايد که: اهل کتاب، پيامبر را همانند فرزندان خود مي شناسند، با توجه به اين ايه چرا پيامبر مي فرمايد:اگر من خاتم الانبيا نبودم و بعد ازمن پيامبر ديگري مبعوث ميشد آن پيامبر قطعا" عمر بن خطاب بود. در حالي که عمر بن خطاب ، عمري را در بت پرستي و شرک گذرانده است، در حالي که هيچ يک از انبياي الهي به شرک و بت پرستي آلوده نبودند، به عنوان مثال خداوند در علت گزينش حضرت ابراهيم مي فرمايد: (وَ إِنَّ مِن شِيعَتِهِ لابْرَهِيمَ‏-- إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سلِيمٍ‏=و از پيروان او ( نوح ) ابراهيم بود--به خاطر بياور هنگامى را كه با قلب سليم به پيشگاه پروردگارش آمد. آيات83و84سوره صافات). در اين ايات خداوند براي ابراهيم(ع) دو ويژگي شمرده است:1) شيعه و پيرو نوح بودن در آن زمان 2) و هنگامي که با قلب آگاه و سليم به پيشگاه خداوند آمد. با توجه به مردم زمان حضرت ابراهيم که بت پرست بودند ، حضرت ابراهيم ، پيرو شريعت قبل از خود و داراي قلب سليم بوده است و همين ويژگي ها او را شايسته نبوت کرده است. با توجه به اين مطلب ، حالا اگر قرار بود که عمر پيامبر شود با توجه به چه ويژگي پيامبر خواهد شد؟ آيا با ويژگي بت پرستي؟ پناه بر خدا که چنين سخني را به پيامبر اسلام ربط مي دهتد.
29 | محسن | Iran - Tehran | ١٤:٠٢ - ٢٠ آذر ١٣٩٠ |
گروه باسخ به شبهات محترم بايد به شما عرض کنم که من نگفتم که هر کسي که کس ديگر را لعن کند جهنمي است که شما مي خواهيد استدلال کنيد که چون صحابه همديگر را لعن کردن جهنمي هستند. اتفاقا در مکتب شما است که بعضي افراد را حتما جهنمي مي دانند. عزير دلم نه من و نه شما و نه هيچ کس ديگر (غير از پيامبر و آن هم به کمک الله پاک) نمي تواند در مورد بهشتي بودن و يا جهنمي بودن افراد نظر دهد. بنده مي گويم لعن کردن کار عبثي است و احتمالا منجر به گناه هم بشود.(ولي مطمئنا منجر به ثواب نخواهد شد). در ضمن عزيز دلم اگر شما بخواهي بگويي که لعن کردن سنت پيامبر است متاسفانه سخت در اشتباهي چرا که اين عمل مخالف آيات صريح قران است و با عقل سليم نيز جور در نمي آيد(غير از لعن شيطان) و اما در پاسخ به جواب بعدي شما که گفتيد """پيغمبر (ص) خود در عزاي سيد الشهدا عليه السلام (حتي قبل از شهادت آن حضرت) گريسته‌اند ! حال ايا مي‌توان گفت «چه پيامبر سطحي نگري كه خوبي هاي حسين را نديد ، شهادت و به فيض رسيدن او را نديد و فقط براي مردن او گريه كرد !!!»"" اين جواب شما غلط اندر غلط است واقعا متاسفم اولا پيامبر داراي علم غيب نيست که بداند در آينده نوه اش در چه شرايطي شهيد مي شود که بخواهد بگريد. دوما بالفرض بداند اينکه گريه کرده است يا نه معلوم نيست اگر منظورت احاديثي با سنديت ضعيف و احتمالا جعلي است بايد به خدمتت عرض کنم که وقتي قران به طور صريح درباره مصيبت فرموده وقتي مصيبتي به شما رسيد بگوييد ما از خداييم و به سوي خدا بر مي گرديم و صبر پيشه کنيد پس اين حديث ضعيف را بايد به ديوار زد. سوما شما خودتان داريد مي گوييد گريه کرد نمي گوييد عزاداري کرد و الم و کتل برداشت و داخل کوچه هاي مدينه خود را کتک زد (واقعا براي شما متاسفم) چهارما و از همه مهم تر امام حسين نوه آن حضرت بود شما هم اگر يکي از اقوامتان خداي ناکرده فوت کرد گريه کن نه اينکه براي فردي در هزار پانصد سال پيش گريه کني گروه محترم بهتر است با اين دلايل پوچ و توخالي مکتب پوچالين خود را توجيه نکنيد. به سوي خدا برگرديد و تقواي الهي پيشه کند و دست از اين اعمال عبث برداريد در ضمن اميدوارم اين پيام من را حتما نشان دهيد

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

1. آيا شما نبوديد که نوشتيد «بعيد به نظر مي رسد کسي که چنين از روي نفرت به توهين و لعن افراد مي پردازد بويي از اسلام برده باشد» ! آيا کسي که بويي از اسلام نبرده است بهشتي است ؟ البته براي اينکه اشکالي به ما نداشته باشيم عبارت خود را تصحيح مي کنيم و مي گوييم : بسياري از صحابه همديگر را لعنت کرده اند و اين لعنت قطعا از روي مهر و محبت و عطوفت نبوده است ! بنا بر اين بعيد است که اين گروه از صحابه (طبق متن شما) بويي از اسلام برده باشند !

2. فرموده ايد هيچ کس جز الله نمي تواند در مورد بهشتي بودن يا جهنمي بودن نظر دهد ؛ اين درست است ؛ و خداوند خود گروهي را جهنمي معرفي کرده است : ان المنافقين في الدرک الاسفل من النار !!! و علامت هاي منافقين نيز در روايات اهل سنت آمده است «اذا حدث کذب واذا اوئتمن خان» و حضرت علي عليه السلام اين علامت ها را طبق روايت صحيح مسلم در ابوبکر و عمر ميديده است «فرايتماني کاذبا آثما غادرا خائنا»!

3. فرموده ايد «بنده مي گويم لعن کردن کار عبثي است و احتمالا منجر به گناه هم بشود.(ولي مطمئنا منجر به ثواب نخواهد شد).» پس به نظر شما حضرت عيسي و داود که لعنت کرده اند کار عبث و بيهوده کرده اند ! و شايد منجر به گناه اين دو پيامبر شده است (لعن الذين کفروا من بني اسرائيل علي لسان داود عيسي بن مريم)

يا رسول خدا که مباهله کرده است و لعنت کار عبثي کرده و شايد منجر به گناه شده باشد ! (ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علي الکاذبين)!!!

بهتر است قبل از اينکه بگوييد «اين عمل مخالف آيات صريح قرآن است و با عقل سليم نيز جور در نمي آيد» سري به قرآن کريم مي زديد و همچنين لينکي که براي شما فرستاديم ملاحظه مي نموديد ! تا سخن شما نتيجه اش شک در عقل سليم شما نشود !

4. آيا شما نبوديد که گفتيد پيامبر مي تواند از جانب الله بداند که چه کسي بهشتي است يا جهنمي ؟ همان پيامبر از جانب الله مي تواند بداند که عاقبت کار فرزندش چه مي شود (و اين مي شود علم غيب با واسطه که اهل سنت نيز آن را قبول دارند و وهابيون منکر مي شوند)

5. سند روايات ذکر شده ، در مورد عزاداري رسول خدا (ص) براي امام حسين عليه السلام به تاييد علمايي همچون ذهبي و ابن حجر و ... رسيده است !

6. آيا از دست دادن يوسف مصيبت يعقوب نبود ؟ پس لابد گريه کردن يعقوب پيامبر صبر پيشه کردن نبوده است و خداوند به اشتباه فرموده است «فصبر جميل»

7. شما همين گريه در عزاي سيد الشهدا را که پيامبر (ص) انجام داده اند قبول کنيد ؛ لازم نيست به علم و کتل اشکال بگيريد !

8. هر آنچه رسول خدا (ص) را محزون کند بايد مسلمانان را محزون کند زيرا «النبي اولي بالمومنين من انفسهم» و اگر به خاطر حزن پيامبر محزون نمي شويد در ايمان خود شک کنيد !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

30 | مجيد م علي | Iran - Tehran | ١٩:٥٥ - ٢٠ آذر ١٣٩٠ |
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ ( 6 )
حقيقت كسانى كه كفر ورزيدند چه بيمشان دهى چه بيمشان ندهى بر ايشان يكسان است [آنها] نخواهند گرويد

خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِيمٌ ( 7 )
خداوند بر دلهاى آنان و بر شنوايى ايشان مهر نهاده و بر ديدگانشان پرده‏اى است و آنان را عذابى دردناك است

وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ ( 8 )

و برخى از مردم مى‏گويند ما به خدا و روز بازپسين ايمان آورده‏ايم ولى گروندگان [راستين] نيستند

يُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا يَشْعُرُونَ ( 9 )
با خدا و مؤمنان نيرنگ مى‏بازند ولى جز بر خويشتن نيرنگ نمى‏زنند و نمى‏فهمند

فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضًا وَلَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ ( 10 )
در دلهايشان مرضى است و خدا بر مرضشان افزود و به [سزاى] آنچه به دروغ مى گفتند عذابى دردناك [در پيش] خواهند داشت


با سلام
جناب مهصن ( 29 ) خدا را شكر كه يك سني پيدا شد كه علماي اهل سنت قبول ندارد .
شما با اين حرفتان بر اين صحابه و علماي اهل سنت اشكال كرديد :
چرا كه گفتيد ( يك بار مقاله خودت را بخوان )

ناقلين احاديث از امام ما و خليفه شما و امهات المومنين و صحابه رسول اكرم :
1 ) امير المومنين عليه السلام .
2 ) ام سلمه ( ( ام المومنين )
3 ) عبد الله بن عباس
3 ) ام سلمه
4 )ام الفضل بنت الحارث
5 ) انس بن الحارث
6 زينب بنت جحش ( ام المومنين )
7 ) عايشه بنت عتيق ابي قحافه ( ام المومنين )
8 ) أبى أمامة

علماي شما :
1 ) شمس الدين ذهبي نويسنده كتاب تاريخ الإسلام
2 ) احمد ابن حنبل : كتاب مسند احمد
3 ) حاکم نيشابوري : کتاب المستدرک علي الصحيحين
4 ) ابن عساكر : كتاب تاريخ مدينة دمشق ،و ترجمة الإمام الحسين (ع)
5 ) ابن كثير : كتاب البداية والنهاية ،
6 ) طبراني : كتاب معجم کبير
7 ) هيثمي : كتاب مجمع الزوائد
8 ) متقي هندي : كتاب کنز العمال
9 ) مزّي كتاب : تهذيب الکمال
10 ابن حجر عسقلاني : كتاب تهذيب التهذيب


باز هم بيا بگو قبول نيست . حتماُ در قلبت مرضي هست كه نمي داني و درمان هم ندارد .

لبيك يا علي
31 | بخت النصر | Germany - Frankfurt am Main | ٢١:٢٠ - ٢٠ آذر ١٣٩٠ |
جناب محسن
مولوي عبدالحميد و ديگر مولوي‌هاي شما دقيقا از اسرائيل چقدر پول مي‌گيرند که چنين احاديث صحيحي را از شما مخفي مي‌کنند؟
32 | بخت النصر | Germany - Frankfurt am Main | ٢١:٣٢ - ٢٠ آذر ١٣٩٠ |
استاد گرامي آقاي مجيد م علي
اين جماعت تا آنجا که حماقت مردم جاهل کشش داشته باشد به جعل فضيلت براي اصنام خود مي‌پردازند.
وقتي که ديگر دستگاه جعل حديث آنها کارايي نداشته باشد به انکار وجود «فضائل» مشغول مي‌شوند!!!
مثل آنها مثل کوتوله‌اي است که چون نتواند خود را بلند قامت نشان دهد روي به انکار «بلند قامتي» مي‌آورد!!
مثلا چون نتوانستند فضيلت و شرافت «عصمت» را براي ابوبکر و عمر بتراشند به کل منکر وجود «عصمت» مي‌شوند!!
****
حال چون بعد از سالها احدي در هلاکت عثمان و ابوبکر و عمر و عائشه اشک نمي‌ريزد و ابراز ناراحتي نمي‌کنند اينها اشک ريختن و عزاداري براي سبط پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) را به کل «عبث» مي‌نامند!!!
اصلا به کل منکر عزاداري مي‌شوند!!!
****
البته پايه‌گذار اين حماقت کسي نبود جز عمر بن خطاب.
بعد از آنکه عمر بن خطاب به خاطر برگذاري مراسم عزاداري براي کفار کشته شده بدر، توبيخ شد ديگر با خود عهد بست که با مراسم عزاداري مبارزه کند.
چون به او اجازه گريستن براي کفار بدر را ندادند او و پيروانش با هر گريستني براي شهدا مبارزه مي‌کنند.
اين است عقل و شعور و دين عمر بن خطاب و پيروان او!!
33 | محسن | Iran - Tehran | ٢٢:٠٧ - ٢٠ آذر ١٣٩٠ |
در ابتدا از اينکه پاسخ بنده را نشان داديد بسيار قدردانم و اميدوارم خداوند به شما جزاي خير دهد. اميدوارم اين پاسخ را نيز نشان دهيد. گروه پاسخ به شبهات محترم 1- بايد به جنابعالي بگويم احتمالا شما از خداوند داناتر با حال صحابه هستي که در آيه آخر سوره فتح صحابه را افرادي خوانده که بين آنها الفت برقرار است(رحما بينهم). 2-اينکه شما بگويي طبق روايت مسلم علي (ع) گفته ابوبکر و عمر جهنمي هستند نه براي من ارزش دارد و نه براي شما. فقط اين جمله نشان مي دهد که شما از خدا دور افتاديد و در اشخاص گم شديد. دوست عزيز وقت خودت را صرف اين موارد نکن عمر بيشتر از انها ارزش دارد 3-عزيز دلم با آياتي که شما در باب لعنت آورديد سخن بنده را ثابت کرديد چرا که عيسي و دادود کافران را لعنت کردند و پيامبر بزرگوار نيز کاذبان را (همانطور که بنده گفتم). آنها شخص خاصي را مد نظر قرار نمي دانند. دوست عزير شما هم لعنت کن اما کلي: مثلا شيطان يا کاذبان يا کافران ولي حق نداري شخص خاصي را لعنت کني مگر اينگه خود را جاي خدا بگذاري و در ذهن بچه گانه خودت فکر کني با لعن افراد ثواب مي بري. دست از افکار کودکانه برداريد يک مومن بايد بزرگمنش باشد. 4-علم غيب با واسطه ديگر چه صيغه اي است. علم غيب از آن خداوند است. ولي اخبار غيب به خواست خداوند با پيامبر مي رسد(قابل توجه شما که معني علم و اخبار را نمي داني و نمي تواني اين دو را از هم تشخيص دهي) 5- در مورد عزاداري قبلا گفتم به موارد بالا رجوع کنيد( لطفا اسناد ضعيف را دست مايه خود قرار ندهيد) 6-دوست عزيز اينکه کسي گريه کند به اين معني نيست که صبر پيشه نکرده که شما مي گويي چون يعقوب گريه کرده صبر پيشه نکرده. ايشان هم صبر کردند و اتفاقا صبري بسيار و در عين حال گريه هم مي کردند. عزيز دلم صبر را فقط در گريه خلاصه نکن. 7-و 8- اين که لازم است يا لازم نيست اشکال بگيريم يا نه به خود من مربوط است زيرا خدا من را آزاد آفريده و شما نمي خواهد من را در بند کني. در ضمن اينکه شما مي گويد پيامبر براي امام حسين قبل از شهادتش و حتي در دوران کودکي گريه مي کرده بيشتر شبيه يک جک است. اينقدر با احاديث ضعيف خود را گيج نکنيد به قران برگرديد و در اشخاص گم نشويد. در ضمن مثل اينکه شما پاسخ قبلي من را متوجه نشديد چرا که گفتم گريه پيامبر هم براي شما جواز عزاداري نيست شما هم در فوت اقوامت گريه کن. اين دوست عزيزمان به نام''مجيد م علي'' که چند تا آيه و چند تا اسم رديف کرده من اصلا منظور ايشان را نفهميدم و اما دوست عزيز، من نه سني مي شناسم و نه شيعه. من نمي دانم از کدام سني و شيعه صحبت مي کني. من فقط اسلام و مسلمان مي شناسم چرا که پيامبر نه شيعه معرفي کرد و نه سني. روز قيامت از شما نمي پرسند شيعه هستي يا سني پس برو بهشت يا برو جهنم. بلکه اعمالتان را حسابرسي مي کنند. پس لطفا اينقدر اين عناوين را بر زبان نياوريد. و در نهايت بايد به اين گروه پاسخ به شبهات بگويم بهتر است دست از ترويج اين افکار توخالي که دور از آيان قران و عقل سليم است برداريد و به اسلام واقعي که همانا عمل به قران است برگرديد آمين. مطمئن باشيد توبه شما پذيرفته خواهد شد. اگر چنين کنيد خداوند نيز درهاي رحمتش را باز خواهد کرد و به شما فهم عميقي از دين خواهد داد.

پاسخ:

با سلام
دوست گرامي
1. در مورد مطلب شما در مورد آيه آخر سوره فتح :
ا. آيا در اين آيه عبارت «صحابه» آمده است ، يا عبارت «والذين معه»؟
ب. آيا مقصود از والذين معه ، كساني است كه در ظاهر با حضرت بودند يا در عقيده ؟ و در باطن ؟
اگر بگوييد مقصود حضور ظاهري است ، شامل منافقين نيز مي‌شود ؛ چون منافقين نيز در بسيار از اوقات همراه رسول خدا (ص) بودند ؛ و اگر بگوييد عقيده باطني است ، معني چنين مي‌شود ؛ كساني كه در عقيده با حضرت يكي هستند اين خصوصيات را دارند «رحماء بينهم و...» پس اگر كسي اين خصوصيات را نداشت در عقيده با رسول خدا (ص) نيست ! پس كساني كه همديگر را لعنت كرده‌اند ، در عقيده با حضرت يكي نيستند ! آيا اين است جايگاهي كه شما براي صحابه در نظر داشتيد ؟!
ج. فرض بگيريم كه اين آيه خصوصيات صحابه را نشان دهد ؛ پس بايد كتبي كه در مورد روايات اهل سنت نوشته شده ، است از جمله بخاري و مسلم را به دور بريزد چون در آنها فحش دادن و لعنت صحابه توسط صحابه آمده است ؛ به عنوان مثال در بخاري آمده است كه ابوبكر به پسرش فحش داد ؛ و در بخاري و مسلم امده است كه عائشه به زينب همسر ديگر رسول خدا دشنام داد و زينب به او و...
2. فرموده‌ايد «اينکه شما بگويي طبق روايت مسلم علي (ع) گفته ابوبکر و عمر جهنمي هستند نه براي من ارزش دارد و نه براي شما. فقط اين جمله نشان مي دهد که شما از خدا دور افتاديد و در اشخاص گم شديد.»
دوست عزيز ، اگر شما مسلمان هستيد بايد چيزي به اسم سنت رسول خدا (ص) داشته باشيد ؛ اين سنت را از چه كسي مي خواهيد بگيريد ؟ ابوبكر و عمري كه طبق روايت مسلم به نظر حضرت علي عليه السلام علامات منافق در آنها بوده است ، يا از حضرت علي عليه السلام و ذريه ايشان
شما مي‌توانيد عمر خود را صرف اين مسائل نكنيد و سنتي جديد براي خود درست كنيد (البته شايد علم غيب داريد كه پيامبر چه كار مي‌كرده است)
3. آيا فرعون و قارون وهامان نيز افراد خاصي نيستند ؟
آيا در قران لعنت آنها نيامده است ؟ «وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَلْ لِي صَرْحًا لَعَلِّي أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ * وَاسْتَكْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنَا لَا يُرْجَعُونَ * فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ * وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنْصَرُونَ * وَأَتْبَعْنَاهُمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ هُمْ مِنَ الْمَقْبُوحِينَ» سوره قصص آيات 38 تا 42
آيا نفرين در كلام عرب ، لعنت به حساب نمي‌ايد ؟ «تبت يدا ابي لهب وتب» نيز لابد جزو آيات قران نيست !
ظاهرا اين آيات قران به نظر شما با بزرگ منشي تعارض دارد ؛ و كسي كه اين آيات را آورده افكار كودكانه داشته است ! البته شايد به نظر شما خواندن اين آيات قرآن (كه در انها لعن آمده است) ثواب هم ندارد وشايد گناه به حساب آيد !
4. فرموده‌ايد «علم غيب با واسطه ديگر چه صيغه اي است. علم غيب از آن خداوند است. ولي اخبار غيب به خواست خداوند با پيامبر مي رسد(قابل توجه شما که معني علم و اخبار را نمي داني و نمي تواني اين دو را از هم تشخيص دهي) »
علم غيب ، با واسطه همان است كه در آيه ذيل امده است
عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا *إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا

سوره جن ايات26 و 27
5. در مورد ضعف سند روايات مربوط به گريه رسول خدا (ص) بهتر است نگاهي به كتاب تاريخ الاسلام ذهبي داشته باشيد :
وقال الإمام أحمد في مسنده ثنا محمد بن عبيد ثنا شرحبيل بن مدرك عن عبد الله بن نجي عن أبيه أنه سار مع علي وكان صاحب مطهرته فلما حاذى نينوى وهو سائر إلى صفين فنادى اصبر أبا عبد الله بشط الفرات قلت وما ذاك قال دخلت على النبي صلى الله عليه وسلم وعيناه تفيضان فقال قام من عندي جبريل فحدثني أن الحسين يقتل بشط الفرات وقال هل لك أن أشمك من تربته قلت نعم فقبض قبضة من تراب فأعطانيها فلم أملك عيني أن فاضتا وروى نحوه ابن سعد عن المدائني عن يحيى بن زكريا عن رجل عن الشعبي أن علياً قال وهو بشط الفرات صبراً أبا عبد الله وذكر الحديث
وقال عمارة بن زاذان ثنا ثابت عن أنس قال استأذن ملك القطر على النبي صلى الله عليه وسلم في يوم أم سلمة فقال يا أم سلمة احفظي علينا الباب لا يدخل علينا أحد فبينا هي على الباب إذ جاء الحسين فاقتحم الباب ودخل فجعل يتوثب على ظهر النبي صلى الله عليه وسلم فجعل النبي صلى الله عليه وسلم يلثمه فقال الملك أتحبه قال نعم قال فإن أمتك ستقتله إن شئت أريتك المكان الذي يقتل فيه قال نعم فجاءه بسهلة أو تراب أحمرقال ثابت فكنا نقول إنها كربلاء
عمارة صالح الحديث رواه الناس عن شيبان عنه
وقال علي بن الحسين بن واقد حدثني أبي ثنا أبو غالب عن أبي أمامة قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم لنسائه لا تبكوا هذا الصبي يعني حسيناً فكان يوم أم سلمة فنزل جبريل فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم لأم سلمة لا تدعي أحداً يدخل فجاء حسين فبكى فخلته أم سلمة يدخل فدخل حتى جلس في حجر رسول الله صلى الله عليه وسلم فقال جبريل إن أمتك ستقتله قال يقتلونه وهم مؤمنون قال نعم وأراه تربته رواه الطبراني
وقال إبراهيم بن طهمان عن عباد بن إسحاق وقال خالد بن مخلد واللفظ له ثنا موسى بن يعقوب الزمعي كلاهما عن هاشم بن هاشم الزهري عن عبد الله بن زمعة قال أخبرتني أم سلمة أن رسول الله صلى الله عليه وسلم اضطجع ذات يوم فاستيقظ وهو خاثر ثم اضطجع ثم استيقظ وهو خاثر دون المرة الأولى ثم رقد ثم استيقظ وفي يده تربة حمراء وهو يقبلها فقلت ما هذه التربة قال أخبرني جبريل أن الحسين يقتل بأرض العراق وهذه تربتها
وقال وكيع ثنا عبد الله بن سعيد عن أبيه عن عائشة أو أم سلمة شك عبد الله أن النبي صلى الله عليه وسلم قال لها دخل علي البيت ملك لم يدخل علي قبلها فقال لي إن ابنك هذا حسيناً مقتول وإن شئت أريتك من تربة الأرض التي يقتل بها
رواه عبد الرزاق عن عبد الله بن سعيد بن أبي هند مثله إلا أنه قال أم سلمة ولم يشك
وإسناده صحيح رواه أحمد والناس
وروي عن شهر بن حوشب وأبي وائل كلاهما عن أم سلمة نحوه

تاريخ الإسلام ذهبي ج5/ص102

6. گفته‌ايد «دوست عزيز اينکه کسي گريه کند به اين معني نيست که صبر پيشه نکرده که شما مي گويي چون يعقوب گريه کرده صبر پيشه نکرده» آيا شما نبوديد كه در بيان تعارض روايات گريه پيامبر (ص) با قران گفتيد «وما بالفرض بداند اينکه گريه کرده است يا نه معلوم نيست اگر منظورت احاديثي با سنديت ضعيف و احتمالا جعلي است بايد به خدمتت عرض کنم که وقتي قران به طور صريح درباره مصيبت فرموده وقتي مصيبتي به شما رسيد بگوييد ما از خداييم و به سوي خدا بر مي گرديم و صبر پيشه کنيد پس اين حديث ضعيف را بايد به ديوار زد.»
بهتر است قبل از پاسخ دادن نظرات قبلي خود را نيز بخوانيد تا تعارضي به اين وضوح نداشته باشيد (البته شما كه در يك نظر خود چند تناقض داشتيد)
7-8 گفته‌ايد « اينکه شما مي گويد پيامبر براي امام حسين قبل از شهادتش و حتي در دوران کودکي گريه مي کرده بيشتر شبيه يک جک است»
يعني كتب علماي اهل سنت پر است از اين جك‌ها با سند صحيح ؟!
در پايان با تشكر از آرزوي هدايت براي ما ، به شما مي‌گوييم هدايت ، بستگي به اراده شخص دارد ؛ و تا زماني كه شما اراده هدايت نداشته باشيد ، حتي آيات واضح قران را نيز قبول نخواهيد كرد !
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

34 | محسن | Iran - Tehran | ٢٢:٤٧ - ٢٠ آذر ١٣٩٠ |
باز هم از اينکه نوشته هاي من را نشان داديم سپاسگذارم. در ضمن اگر بعد از اين خواستيد سخن بگوييد لطفا فقط از قران استفاده کنيد(البته آن هم با نشاني). گر چه اين سايت مجال اين را نخواهد داشت ولي من با اينکه دانشجويي ساده هستم اعلام مي کنم (البته اگر وقت کنم) که حاضرم با استفاده از قران پوچ بودن تمام خرافاتي چون عزاداري، زيارت قبور، امامت را ثابت کنم حتي اگر شما تمام مراجع و شيوخ خود را نيز جمع کنيد. دلايل شما در اثبات ادعاهايتان اينقدر کودکانه و خند دار است که به راحتي دستتان را رو خواهد کرد. در ضمن از دوستان محترم مي خواهم از توهين به يکديگر و آوردن نام اشخاص (علي، حسن، حسين ابوبکر و عمر و ....) دست بردارند و به يکديگر برچسب شيعه و سني وهابي .و ... نزنند. با اين کار اگر چه نفس شما رضايت پيدا مي کند اما اولا براي شما گناه نوشته خواهد شد و دوما حس حقيقت جويي شما کور خواهد شد. با تشکر

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

مي‌دانيم كه چون توان پاسخگويي به روايات را نداريد ، اين ادعا را مطرح كرديد كه فقط از قرآن (البته بهتر است به جاي اهل سنت ، نام خود را اهل كتاب بگذاريد ؛ چون ترس بسيار از سنت خود داريد)؛ اما مي دانيم كه حتي توان پاسخگويي با قرآن را نيز نداريد !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

35 | محسن | Iran - Tehran | ١١:٠١ - ٢١ آذر ١٣٩٠ |
سلام
لطفا نوشته هاي بنده را قابل مشاهده نماييد. مردانگي نيست اگر چنين نکنيد
با تشکر
36 | بخت النصر | Germany - Frankfurt am Main | ١٣:٢٧ - ٢١ آذر ١٣٩٠ |
جناب محسن
مگر اين علاقه شما به سگبازي و شرب ويسکي چقدر است که حاضريد به خاطر آنها ولايت يزيد زنيم را به ولايت حضرت امام حسين (عليه السلام) ترجيح دهيد؟
چرا شما يک سگباز به نام يزيد زنيم را خليفه رسول الله (صلي الله عليه و آله) مي‌دانيد؟
37 | مجيد م علي | United States - Torrance | ١٤:٠٣ - ٢١ آذر ١٣٩٠ |
با سلام

جناب مهصن : حتماً گروه پاسخ به شبهات اين كار را ميكنند وليكن شما :
1 ) نوشته هايتان را در قسمت نظرات وارد كنيد ؟
2 ) اسمي كه پدرتان برايتان گدارده درج كنيد عيبي ندارد بخدا قسم اگر اسمت يزيد ملعون و فاسق هم باشه فرقي نمي كندمطلبت را درج ميكنند.
3 ) هر ايميلي كه دلت خواست وارد كن حتي اگر سرورت يهودي يا سعودي باشه فرقي نميكنه .
4 ) احتياج نداريد براي پاچه خواري تشكرهاي ظاهري و دروغين بكنيد بخدا در اين سايت نظرات احمقانه نر از تو را هم درج ميكنند ( ميگي نه به نظرات اون 1 حصان الوي مراجعه كن كه اراجيفي كه خود وهابيت ساخته اند را تحويل ما ميدهد اگر ازش بپرسيم مدرك مثل خر توي گل گير ميكنه ).
5 ) از مردانگي سخن بميان نياور ياد او ا و 2 و 3 تون مي افتم كه از معركه احد گريختند . البته بايد براي تو اون فاسق منافق عمر ابن عاص را مثل بزنم كه در حين فرار براي نجات خودش از اونجاش كمك ميگيرد .

6 ) ميدانم كه صبر در قاموست و اهل فرقه ات نيست ولي صبر كن

لبيك يا علي
38 | مجيد م علي | United States - Torrance | ١٤:٥٠ - ٢١ آذر ١٣٩٠ |
با سلام

جناب مهصن فرموديد از قران كريم :

در سوره مريم ايه ( 5 و 6 و 7 ) اين چنيين نيامده :


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِن وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا ( 5 )
و من پس از خويشتن از بستگانم بيمناكم و زنم نازاست پس از جانب خود ولى [و جانشينى] به من ببخش

يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا ( 6 )

كه از من ارث برد و از خاندان يعقوب [نيز] ارث برد و او را اى پروردگار من پسنديده گردان

يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِيًّا ( 7 )

اى زكريا ما تو را به پسرى كه نامش يحيى است مژده مى‏دهيم كه قبلا همنامى براى او قرار نداده‏ايم .


======================================================================

سوال 1 ) : چرا حضرت ذكريا از بستگان احتمالاً هم نصبي و هم سببي بيمناك است ايا انبيا بايد از بستگان خود در بيم باشند ؟؟؟؟.
سوال 2 ) چرا حضرت زكريا از الله سبحان تعالي طلب بچه اي ميكند كه از او ارث ببرد مگر نه اينكه انبيا ارث بر جا نمي گذارند .
سوال 3 ) چرا الله سبحان تعالي كه ( نعوذ بالله ) كلام اون اولي شما را بر حضرت محمد صلي الله عليه و اله ترجيح داد به حضرت يحيي عليه السلام نگفت كه انبيا ارث برجا نمي گذارند و بجاي اين حرف حتي اسم يحيي را بر اين نوزاد متولد نشده گذارد .

سعي كن از قران كريم جواب منو بدي و نه ..........

لبيك يا علي
39 | محسن | Iran - Tehran | ١٥:٥٠ - ٢١ آذر ١٣٩٠ |
با سلام گروه پاسخ به شبهات 1- در آيه همانطور که مي دانيد والذين معه آمده و مطمئنا منظور همراهي هم ظاهري و هم باطني با پيامبر بوده. منظور بنده اين است که ياران پيامبر در حالت کلي با يکديگر مهربان بودند. بنابراين اينکه در فلان کتاب چه کتب حديثي و چه کتب تاريخي بگويد فلان فرد به فلان فرد توهين کرد و يا فحش داد. اولا زياد قابل اعتماد نيست چرا که خودتان مي دانيد که بسياري از روايات در کتب تاريخي و حديثي سنديتي ضعيف دارند و اولويت در اينجا با قرآن است. ثانيا دانستن اين توهين و يا عدم توهين تاثيري به حال ما ندارد. مهم اين است که ما در حالت کلي تاکيد مي کنم در حالت کلي به ياران پيامبر احترم بگزاريم و حالا اگر بين آنها اختلافي بوده بهتر است خودشان در روز قيامت پاسخ گو باشند. بسيار دور از عقل است که من که بعد از هزار و پانصد در دنيا آمدم بيايم بخواهم و در ذهن خودم دادگاهي درست کنم و سپس مثل کودکان که کتاب داستان مي خوانند يا اين فيلمهاي سينمايي گروهي را خوب و گروهي را بد بدانم و به بعضي محبت بيش از حد و اندازه و به بعضي توهين بيش از اندازه داشته باشم. بنده نمي خواهم در اينجا وارد جزئيات تاريخي شوم. به نظر من عقل سيلم همان کاري را خواهد کرد که من گفتم. 2- اولا سنت را از پيامبر مي گيرند نه از علي و نه از عمر. دوما اگر منظورتان افعال ريز ديني است که در قرآن نيامده و بايد بر طبق اين افعال عمل کرد بايد خدمت جنابعالي و تمام دست اندکارانتان بگويم که مسلمانان خوشبختانه در مسائل ريزي چون نماز و روزه و .. اختلاف چنداني ندارند که به خاطر اين مجبور باشند دنبال رو عمر يا علي و ... باشند. منظور بنده اين است که سنت عملي پيامبر براي همه مسلمانان يکي است غير از بعضي مسائل چون خمس و صيغه و .... که در اين حالت فرد خودش بايد نه دنبال علي باشد و نه عمر بلکه بايد از قران استفاده کند. من واقعا برايتان متاسفم که به خاطر بعضي مسائل کوچک اصول اسلام را زير پا مي گذاريد و مانند کودکان گروهي را در ذهنتان خوب و گروهي را بد انتخاب مي کنيد. و با اين وسيله در توده مسلمانان اختلاف مي اندازيد. 3- آخه عزيزم اينها که مي گويي آيات قرآن است کلام خداوند است شما خودت را جاي خدا مي گذاري واقعا که خداوند به نهان انسانها آگاه است و مي تواند لعنت بفرستد ولي شما چه؟ نکند شما هم از نهان انسانهايي که 1500 سال پيش زيست مي کردند آگاهي؟ من از شما بسيار تعجب مي کنم شما يا مي فهميد و خود را به نفهمي مي زند يا و ..... نمي دانم بسيار متاجبم 4-متن اين آيات مي گويد که علم غيب با اراده خداوند به پيامبر انش نيز مي رسد. اينجا کلام شما صحيح است. 5- اولا اين روايات سنديت چنداني ندارد وقت اين را ندارم که رواياتي براي شما بگويم که در کتب حديث است و خنده دار است مسلمان عاقل دين خود را در اين گونه موراد از قران مي گيرد. من قبلا به شما گفتم که فقط از قرآن دليل بياوريد که عزاداري کار ثوابي است. گريه پيامبر را ملاک قرار ندهيد آن هم در يک روايت ضعيف وقتي که قران راه را نشان داده. 6-متاسفانه چون شما مفاهيم را درک نمي کنيد و يا نمي خواهيد درک کنيد تصور مي کنيد بين گفته ها تناقض است. بنده آيه ي "" رفتار به هنگام رسيدن معصيت"" را دليلي بر گريه نکردن پيامبر قرار ندادم. بلکه ممکن است پيامبر گريه کرده باشد. بنده گفتم اين آيه ناقض عربده کشي و خود زني شما در هنگام مصيبت است که در جلسات عزاداري يتان داريد. لطفا سعي کنيد کمي با ديد باز متنها را بخوانيد. در ضمن اگر بين پاسخهاي بنده تناقضي است بگويد تا ما هم بدانيم و ادعاي بيجا نکنيم. 7-8- دوست عزيز من تا وقتي جوابم را از قران مي گيرم نه به کتاب شما احتياج دارم و نه به کتاب اهل سنت. ولي اگر بنا به جک باشد تا جايي که بنده اطلاع دارم کتب معتبر شما در مقابل کتب معتبر اهل سنت مثل تفاوت آهن قراضه با طلا است. باز هم براي شما طلب هدايت مي کنم. درست است که براي هدايت اراده لازم است اما گروه محترم تعصبات بي جا اراده ها را نيز منحرف خواهد کرد. سعي کن تعصب را کنار بگذاري. چرا که شما متاسفانه با عينک تعصب خودتان قران را تفسير مي کند. اهل کتاب چه جالب واقعا جالب است چقدر شما دنبال بر چسب زدن هستيد و بنده نظرم را در مورد برچسب زدن گفتم. اهل کتاب اهل سنت و اهل تشيع بماند براي شما همانطور که قبلا گفتم من خودم را مسلمان مي نامم اين نامها باشد براي شما. در ضمن اينکه من توان پاسخگويي داشتم يا نه اولا بهتر قضاوت را با خواننده عاقل اين سايت واگذار کنيد. دوما مگر ما داشتيم زور آزمايي مي کرديم؟ ما دنبال هدايت خود و ديگران هستيم برادر جان نه دنبال توان پاسگويي.. تمام توانها از آن الله پاک است. ثالثا اگر من در پاسخگويي ضعيف هستم پس به نفع شما خواهد شد پس باز هم مي توانييم ادامه دهيم مگر اينکه شما بترسي و فرار کني باز هم اعلام مي کنم. حاضرم با استفاده از قران پوچ بودن تمام خرافاتي چون عزاداري، زيارت قبور، امامت را ثابت کنم حتي اگر شما تمام مراجع و شيوخ خود را نيز جمع کنيد. دلايل شما در اثبات ادعاهايتان اينقدر کودکانه و خنده دار است که به راحتي دستتان را رو خواهد کرد.

پاسخ:

با سلام
دوست گرامي
1. «بنابراين اينکه در فلان کتاب چه کتب حديثي و چه کتب تاريخي بگويد فلان فرد به فلان فرد توهين کرد و يا فحش داد. اولا زياد قابل اعتماد نيست»!!!
ا. سخن از فلان كتاب نيست ؛ سخن از صحيح بخاري و صحيح مسلم است ! اگر اهل سنت هستيد ، اجماع اهل سنت بر صحيح بودن تمام روايات اين دو كتاب است ؛ جداي از اينكه در خود قرآن لعن شخص به صورت مشخص در ميان مسلمانان نيز آمده است !
ب. فرموده‌ايد «مهم اين است که ما در حالت کلي تاکيد مي کنم در حالت کلي به ياران پيامبر احترم بگزاريم»
آيا از قران مدركي داريد براي اينكه بايد به هركسي (طبق اصطلاح اهل سنت) صحابي بود ، احترام بگذاريم ؟ با اينكه گروهي از انها به نص صريح قرآن ايمان نداشتند و تنها اسلام ظاهري بود ،گروهي همسر پيامبر را متهم به فحشا كردند و...
ج. فرموده‌ايد «بنده نمي خواهم در اينجا وارد جزئيات تاريخي شوم. به نظر من عقل سيلم همان کاري را خواهد کرد که من گفتم» شما نمي‌توانيد ، نه اينكه نخواهيد ! چون وارد شدن به جزئيات تاريخي ، مسلم است به اعتراف به حقانيت نظر شيعه (همانطور كه در شماره 4 به سرعت مجبور به اعتراف شديد)
2- فرموده‌ايد «اولا سنت را از پيامبر مي گيرند نه از علي و نه از عمر»!!!
آيا شما خود پيامبر (ص) را ديده‌ايد كه سنت هاي ايشان را انجام دهيد ؟ يا سنت‌هاي رسول خدا(ص) از طريق ديگران (يا اهل بيت يا صحابه) براي شما نقل شده است ؟!
اگر بگوييد خود ديده ايد دروغ گفته ايد ؛ اگر بگوييد علم غيب داريد ، دروغ گفته ايد ؛ و اگر بگوييد از طريق ديگران به شما رسيده‌است ، اين ديگران كيست ؟ ابوبكر ؟ عمر ؟ ابوهريره ؟ عائشه ؟ معاويه ؟ يا اهل بيت ؟
3- در مورد لعن شدن افراد به صورت مشخص در قران گفته‌ايد «آخه عزيزم اينها که مي گويي آيات قرآن است کلام خداوند است شما خودت را جاي خدا مي گذاري واقعا که خداوند به نهان انسانها آگاه است و مي تواند لعنت بفرستد ولي شما چه؟» آيا خداوند متعال نفرموده است «لعنة الله والملائكة والناس اجمعين» آيا عيسي و داود خود را به جاي خدا گذاشته و گروهي را لعنت كرده اند ؟! و...
ما نه خود را به نفهمي‌ مي زنيم و نه ... ! ما تنها به آيات قران استدلال مي‌كنيم ؛ مشكل شما اين است كه لينكي كه براي شما فرستاديم ، نمي‌بينيد : (لعنت مسلمان به صورت مشخص:) «وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ» سوره نور آيه 7
لعنت كفار نيز به صورت مشخص در قرآن امده است (لعنت فرعون و هامان و...)
آيا لعنت فرعون و هاماني كه صدها سال قبل از پيامبر (ص) بودند ، امري مطابق عقل شما است ؟ پس چرا در قرآن آمد ؟
4- به حقانيت نظر ما (و بطلان نظر وهابيت) در اين مساله اعتراف كرده‌ايد ؛ اميد است در ساير مطالب نيز چنين شود
5- فرموده‌ايد «من قبلا به شما گفتم که فقط از قرآن دليل بياوريد که عزاداري کار ثوابي است. گريه پيامبر را ملاک قرار ندهيد آن هم در يک روايت ضعيف وقتي که قران راه را نشان داده»!!!
شما بگوييد تنها از قرآن ! آيا چون شما گفته‌ايد ما بايد روش درست بحث را خراب كنيم ؟ شايد شما بگوييد فقط از كتاب سلمان رشدي استدلال كنيد ! آيا هر شرطي شما براي مناظره بگذاريد بايد قبول شود ؟
اگر شما سنت را قبول نداريد ، مسلمان نيستيد ؛ چون آيات قرآن را منكر شده‌ايد «لتبين للناس ما نزل اليهم ؛ ما اتاكم الرسول فخذوه»و... و اگر سنت را قبول داريد ؛ اين سنت تنها منحصر در يكي از دو طريق است ، يا شيعه و يا اهل سنت ؛ و شما مجبوريد يكي از دو راه را قبول داشته باشيد ؛ اگر شيعه باشيد ، روايات عزاداري براي شما متواتر است ؛ و اگر اهل سنت باشيد ، علماي اهل سنت ، به صراحت روايات مربوط به عزاداري رسولخدا (ص) در عزاي سيدالشهدا را صحيح دانسته اند ! حال شما قبول نكنيد ؛ اين ضرري به صحت استدلال ما نمي‌زند بلكه بطلان منطق شما را ثابت مي‌كند .
6- فرموده‌ايد «بنده گفتم اين آيه ناقض عربده کشي و خود زني شما در هنگام مصيبت است که در جلسات عزاداري يتان داريد»!البته شما غير از اين نيز گفته‌ايد و نظرات قبلي شما به خوبي گواه است ؛ شما سعي كنيد قبل از نوشتن هر متني متن هاي قبلي خود را بخوانيد چون ما هميشه چنين مي‌كنيم ! ولي آيا آنقدر گريه كردن شخص كه موجب نابيناشدن يا كم‌بينا شدن شخص شود ، به نظر شما امري صحيح است ؟ با خودزني و عربده كشي (طبق اصطلاح شما) فرقي دارد ؟ اتفاقا خود زني و عربده كشي كه شما ادعا مي‌كنيد امري موقتي است و ضرر آنچناني ندارد ، اما نابينا شدن ضررش بسيار بيشتر است ! چطور وقتي پيامبري در مصيبت آنقدر گريه كند كه چنين مساله‌اي براي او پيش آيد «صبر جميل» است ؛ اما چند روز عزاداري كه به كوري هم منجر نمي‌شود ، با صبر در مصيبت تنافي دارد ؟!!!
7-8- در پاسخ‌هاي قبل گفتيم ، شما يا بايد سنت شيعه را قبول كنيد يا سنت اهل سنت را و در غير اينصورت اصلا قرآن را قبول نداريد و طبق مباني ديني مسلمان نيستيد ! زيرا سنت منحصر در روايات يكي از اين دو گروه است .
9- گفته‌ايد «حاضرم با استفاده از قران پوچ بودن تمام خرافاتي چون عزاداري، زيارت قبور، امامت را ثابت کنم حتي اگر شما تمام مراجع و شيوخ خود را نيز جمع کنيد. دلايل شما در اثبات ادعاهايتان اينقدر کودکانه و خنده دار است که به راحتي دستتان را رو خواهد کرد.» تا اينجا كه در بحث علم غيب ، شما اقرار كرديد كه ادعاي شيعه مطابق قران و ادعاي شما مخالف قرآن است ! ساير موارد نيز چنين است !
البته خواهش مي‌كنيم زين پس قبل از فرستادن نظر ، به صورت كامل فكر كنيد و جواب هاي قبلي و آيات ارائه شده را به خوبي بخوانيد .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

40 | مجيد م علي | United States - Torrance | ١٨:١٣ - ٢١ آذر ١٣٩٠ |
با سلام
جناب مهصن فقط يك جواب كوتاه اونهم به يك قسمت از اراجيف ميدهم :
گفتي : ... اولا سنت را از پيامبر مي گيرند نه از علي و نه از عمر. ..
مسلماً سنت را از حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم ميگيريم اما.....
اخه نفهم ما ميگوييم كه سنت حضرت علي عليه السلام كلاً از حضرت محمد صلي الله عليه و اله است . ايا شما در مورد عمر حطاب چي ميگوييد او سنت را از كعب الاحبار نيز فراگرفت اينه فرق بين ما و شما .
پيغمبر اكرم در مورد نسبت خودش به حضرت علي عليه السلام فرمودند : أنا مَدِينَةُ الْعِلْمِ، وَعَلِيٌّ بَابُهَا، فَمَنْ أَرَادَ الْعِلْمَ فَلْيَأْتِ بَابَ الْمَدِينَةِ".

شما در مورد عمر چي داريد كه نقل كنيد حتي از كعب الاحبار يهودي بگوييد


لبيك يا علي
  بعدی [1] [2]  
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها