2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
آيا حديث «لولا فاطمه لما خلقتكما» دلالت مي كند كه مقام حضرت فاطمه از مقام حضرت رسول و حضرت علي عليهما السلام بالاتر بوده است؟
کد مطلب: ٥٠٠٢ تاریخ انتشار: ٠١ بهمن ١٣٩٤ تعداد بازدید: 23046
پرسش و پاسخ » عقائد شيعه
آيا حديث «لولا فاطمه لما خلقتكما» دلالت مي كند كه مقام حضرت فاطمه از مقام حضرت رسول و حضرت علي عليهما السلام بالاتر بوده است؟

سؤال كننده : حسين اسوري

پاسخ :

مرسل بودن روايت:

اين روايت مرسل بوده و از جهت سندي اعتبار كافي را ندارد ؛ ما تمامي مدارك آن را در تحقيق مفصلي در سايت در آدرس ذيل قرار داده ايم :

حديث قدسي «لولاك لما خلقت الأفلاك» در كدام يك از مصادر شيعه و سني آ مده است؟

موافق بودن مضمون روايت با آيات قرآن و عقيده شيعه:

اما با اين وجود به خاطر مضمون آن نمي توان حكم به بطلان آن نمود ؛ زيرا لازم نيست كه فاطمه زهرا (س) از رسول خدا (ص) و امير مومنان (ع) برتر باشد؛ زيرا مقصود چنين است كه شما سه تن - و به گفته سائر روايات ، تمامي چهارده معصوم عليهم السلام - مكمل يكديگرند ، اگر چه در بين ايشان بعضي بر ديگري برتري دارند و ايشان با هم هدف اصلي آفرينش را به انجام مي رسانني و اگر كسي از شما نبود و اين هدف كامل نمي شد ، خداوند هيچ چيز را نمي آفريد ؛ حال در اين مجموعه رسول خدا (ص) از سائرين برتر بوده و سپس امير مومنان و سپس فاطمه زهرا (س)

خداوند متعال در قرآن مي فرمايد :

يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ

سوره مائدة آيه 67

اي پيامبر ما ؛ آنچه را كه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده است، ابلاغ گردان؛ و اگر آن را ابلاغ نكني پس رسالت او را ابلاغ نكرده اي.

در اين آيه خداوند با وجود تمامي تلاش هاي رسول خدا (ص) در ابلاغ دين ، به ايشان چنين مي گويد كه اگر ولايت امير مومنان را به مردم نرساني ، چون استمرار رسالتت در خطر مي افتد ، چنين است كه رسالت او را انجام نداده اي !!! آيا اين با اعتقاد همه مسلمانان - چه شيعه و چه سني - در برتري رسول خدا (ص) از امير مومنان منافات دارد؟

خير؛ زيرا اين آيه تنها اشاره به آن دارد كه دين ، زماني كامل است كه ضامني براي بقا داشته باشد ؛ و آن ضامن ولايت ائمه عليهم السلام است. پس دين بدون ولايت معنا نداشته و باقي نمي ماند و اين دو مكمل يكديگرند؛ اما در اين مجموعه رسول خدا (ص) اصل بوده و امامان در مقام بعد از ايشان مي باشند.

در مورد عبارتي كه در شان فاطمه زهرا (س) آمده است نيز همين معني قصد شده است ؛ يعني فاطمه زهرا سلام الله عليها سبب استمرار ولايت و امامت و ام الائمة بوده و تلاش هاي ايشان بوده است كه سبب گشت حقانيت امير مومنان (ع) بعد از 15 قرن هنوز مانند خورشيد بوده و هيچ شبهه اي نتواند با آن مقابله كند.

عده زيادي از علما و بزرگان اهل سنت تنها بخاطر همين موضع گيري فاطمه زهرا (س) در مقابل خلفا و در دفاع از امير مومنان بوده است كه به مذهب تشيع گرويده و ولايت امير مومنان را اختيار كرده اند .

اگر روايت لولا علي و لولا فاطمه از معصوم صادر شده باشد ، همين معنا را بايد براي آن در نظر گرفت ؛ زيرا اين معنا نه تنها مخالفتي با آيات قرآن و عقيده شيعه نداشته و بلكه موافق با آن نيز مي باشد .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

موسسه تحقيقاتي وليعصر عج الله تعالي فرجه الشريف



Share
1 | حسين اسيري | Iran - Khorramshahr | ١٢:٠٠ - ١٧ مهر ١٣٨٧ |
به معناي مبسوط تر : اگر حضرت امير المؤمنين (ع) نبود رسالت بيامبر (ص) ادامه نميافت و اگر حضرت زهراء (س) نبود سلاله ائمه عصمت وطهارت (ع) براي حفظ دين نبود .
2 | العبد | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٢٣ مهر ١٣٨٧ |
حضرت آيت الله العظمي آقاي حاج شيخ علي صافي گلپايگاني(مدظله العالي) شعر زيبايي در اين رابطه دارند:
گرپيمبر دختري چون حضرت زهرا نداشت بهرابقاء ديانت مايه ي ابقا نداشت
گر نبد در خاندان او علي با فاطمه اهل ايمان بعد احمد عروة الوثقي نداشت
گرنه اسباب شفاعت بودزهرارابه دست هيچ عاصي ره به سوي جنت الماوي نداشت
ودر ابيات بعدي مظلوميت حضرت زهرا را به تصوير مي كشندوبعد ازچند بيت اين است
گرنبد زهراي اطهرني حسن بدني حسين رهگشاي صلح وجنگ وعامل احيانداشت
كيد پور هند راكي جز حسن تضليل كرد كس چوشاه كربلا آن همت والا نداشت
تارساند آن رسالت را ز كوفه تابه شام ام كلثومي نبود و زينب كبري نداشت
پيشواياني كه هريك در مقام خويشتن نور حق را منتشر سازند در دنيا نداشت
حضرت حجت كه داردعالم او را انتظار تااساس عدل در عالم كندبرپا نداشت
هركه طوق حب اوراچون(علي)برگردن است بيم از اندوه دنيانغمت عقبي نداشت
پس بود رمز بقاء دين وجود فاطمه تا قيامت هست بود دين زبود فاطمه
براي سلامتي كليه مراجع بالاخص اين مرجع بزرگ كه ازاخلاص بالايي برخوردارند صلواتي بفرستيد.
3 | عبدالعزيز كعبيانپور | United States - Newark | ١٢:٠٠ - ٠٣ آبان ١٣٨٧ |
نبوت و امامت مكمل يكديگرند
بحق كه خلقت انها زيك گوهرند
قسم كه امامت حق علي و اولادش است و بس
حق منكران اتش است و بس
4 | محسن | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٣٠ بهمن ١٣٨٧ |
اين مسئله از باب طي طريق است كه به ولايت امير نميتوان رسيد مگر از سبيل فاطمه زهرا (س) و به ولايت پيامبر نميتوان رسيد مگر از راه امير المومنين

5 | مرغ حق | Syria - Damascus | ١٢:٠٠ - ٠٤ اسفند ١٣٨٧ |
آقايان تو را به خدا اين عقايد خرافي و سراپا شرك و كفر را كه از عهد شاه اسماعيل صفوي (لعنت خدا بر او) در اين مملكت و به ضرب شمشير و كشتار هزاران مسلمان انجام شد را دور بريزيد. خود پيامبر هم مي فرموده كه بنده اي از بندگان حق است و حتي غيب نمي داند. آخر مگر خداوند سلطاني قهار و بي كار است كه همه آفرينش را براي خاطر پيامبر يا علي يا هركس ديگر آفريده باشد؟ ضمنا من يك نظري هم درباره شفاعت داده بودم كه با آنكه سخن حق بود و به دور از بي ادبي آنرا درج نكرديد. تو را به خدا آقاي قزويني و ساير دوستاني كه آنجا مشغوليد كمي به خود بياييد و دست از اين افكار سراسر باطل و خرافي برداريد. شما اگر تاريخ اين مملكت را بنگريد و خوب مطالعه كنيد متوجه خواهيد شد كه در هر برهه از تاريخ كساني بخاطر منافع خود افسانه اي به افسانه هاي شما شيعيان افزوده اند. من نه شيعه هستم و نه سني. نه درود به كسي مي گويم نه فحش به كسي مي دهم. بياييد خداپرست حقيقي باشيم. نه اينكه مرده پرست. خدايي كه از رگ گردن به ما نزديكتر است. اگر خواستيد و كمي لازم ديديد كه شايد بهتر است عقايد خود را كمي عوض كنيد همين جا بنويسيد تا منابع خود را معرفي كنم.

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
1- بهتر است بي جهت ما را متهم به درج نكردن نظرتان نكنيد ، تنها يك نظر شما و آنهم به علت به كار بردن عبارات ركيك در ان ذيل بحث «استفتايي از مراجع پيرامون زيارت عاشورا» درج نشده است ؛ و ساير نظرات شما بر روي سايت موجود است .
2- در مورد علم غيب ندانستن پيامبر (ص) ، آيا اين آيه قرآن را نديده ايد كه :
عالم الغيب فلا يظهر على غيبه أحدا * الامن ارتضى من رسول (سوره جن آيات 26 و 27)
خداوند مي فرمايد كه علم غيب خويش را به بعضي از فرستادگان خويش عطا مي كند و شما ادعا مي كنيد چنين نيست !!! جداي از روايات بسيار كه در آنها پيامبر گرامي اسلام پيشگويي هاي بسيار كرده اند و ممكن نيست مگر از طريق علم غيب .
و آيات و رواياتي كه منكر علم غيب شده اند بايد با توجه به اين آيات و روايات ذكر شده ترجمه شود ، كه معني آن انكار علم غيب استقلالي و اثبات علم غيب با واسطه فيض الهي است .
3- اگر شما زيارت قبور و توسل به بزرگان دين را مرده پرستي مي دانيد ، بهتر است بدانيد كه خود رسول خدا (ص)‌دستور به زيارت قبور داده اند وتوسل نيز ريشه اي قرآني دارد كه دو نمونه آن دستور خداوند به طلب استغفار توسط پيامبر (ص) (سوره نساء آيه 64) و طلب استغفار فرزندان يعقوب از پدرشان(سوره يوسف آيه 97) بوده است . و اگر مرده بودن امامان و انبيا را بهانه كنيد در پاسخ مي گوييم به اجماع علماي اسلام (غير از وهابيون)‌ انبيا مانند شهدا زنده هستند و طبق نظر شيعه تمامي ائمه ما شهيد شده اند و آيه قرآن شهدا را زنده معرفي مي كند .
بنا بر اين توسل به ائمه نه تنها مرده پرستي نيست ، بلكه دستوري ديني است و منكرين آن ، با هدف دور كردن مردم از بزرگان دين و محروم كردن آنها از اين فيض كثير چنين ادعايي كرده اند .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
1 |علی|Germany - Frankfurt am Main |٢١:٥١ - ١٠ تير ١٣٩٧ |
1
 
1
خرافه پرست تو و امثال کافرایی چون تو هستند چرا که وقتی به معرفت این بزرگواران اعتقاد نداری مثل اینه که به خدا اعتقاد نداری . بعدشم وقتی علم چیزی رو نداری پس بهتره دهن گشادتو ببندی و حرف مفت نزنی ادم بی شعور . تو لیاقت نداری دهن نجست رو باز کنی و نام این بزرگوارها رو بیاری چه برسه بخوای اظهار نظر کنی مرتجع .
6 | امجد | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٤ اسفند ١٣٨٧ |
منكر شفاعت كافر ونجس است.

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
منكر شفاعت (بالكل)‌در ميان مسلمانان وجود ندارد ؛ زيرا در قران شفاعت اثبات شده است ؛ و منكر آن ، منكر صريح قرآن و كفر است ؛ و به همين جهت وهابيون علت تكفير شيعه را اعتقاد به شفاعت نمي دانند !!! بلكه مي گويند :طلب شفاعت از مردگان حرام است !!!
7 | امجد | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٦ اسفند ١٣٨٧ |
خودم مطلعم.
8 | سيد عليرضا | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٨ فروردين ١٣٨٨ |
بسم الله الرحمن الرحيم. لعنت الله علي قوم الظالمين. يک سوال داشتم ميخواستم ببينم شما که فرموديد اهل بيت 5 تن هستند پس ديگر ائمه جز اهل بيت نيستند و معصوم نيستندويا چرا ما تمام ائمه را با عنوان اهل بيت مي خوانيم؟ و ديگر آنکه فقط 14 معصوم در عالم بودند و خواهند بود يعني ديگر پيامبران معصوم نبودند؟ با تشکر از زحمات فراوان شما.

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
بحث در مورد مقصود از اهل بيت در ماجراي كساء است . و گرنه اهل بيت استعمالات زيادي دارد كه يكي از آن ها بر همه ائمه عليهم السلام اطلاق مي شود .
اما در مورد معصومين ، خير تمامي انبيا به نظر شيعه و تعدادي از علماي اهل سنت معصوم بوده اند .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
9 | سيد عليرضا | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٩ فروردين ١٣٨٨ |
با سلام پس چرا حضرت يوسف خطاهايي را مرتکب شدند؟

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
هيچ كدام از انبيا عملي منافي با عصمت انجام نداده اند ؛ و عموم مواردي كه مخالف اين مطلب باشد ،‌در روايات اهل بيت عصمت عليهم السلام پاسخ داده شده است ؛ اما در مورد آنچه در سريال حضرت يوسف عليه السلام نشان داده شده است ،‌ به علت مخالفت با روايات صحيحه در برخي موارد ، قابل استشهاد نيست .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
10 | سيد عليرضا | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١١ فروردين ١٣٨٨ |
با سلام.اگر ميشود سوال من را دراين قسمت جواب دهيد؟چرا به خواست خدا از فرزندان يوسف(ع)پيامبري نبود؟آيا اينکه از کسي ديگري درخواست کردند تا اورا از زندان نجات دهد گناه نيست؟اگر نيست چرا خدا مدت زندان ايشان را افزايش داد؟اگر ميشود رواياتي را که فرموديد ذکر کنيد؟باتشکر

پاسخ:
با سلام
در ذيل اين آيه تفاسير و روايات بسيار ذكر شده است ، از جمله رواياتي كه مي گويد يوسف عليه السلام به خاطر اينكه از غير خداوند حاجتي خواست ،‌ مورد عتاب قرار گرفته و مجبور شد چند سال ديگر در زندان بماند ؛ در ذيل اين آيه مرحوم علامه طباطبايي مي فرمايند :
واما ارجاع الضميرين إلى يوسف حتى يفيد ان الشيطان انسى يوسف ذكر الله سبحانه فتعلق بذيل غيره في نجاته من السجن فعوقب على ذلك فلبث في السجن بضع سنين كما ذكره بعضهم وربما نسب إلى الرواية . فمما يخالف نص الكتاب فان الله سبحانه نص على كونه ( ع ) من المخلصين ونص على أن المخلصين لا سبيل للشيطان إليهم مضافا إلى ما اثنى الله عليه في هذه السورة . والاخلاص لله لا يستوجب ترك التوسل بالأسباب فان ذلك من أعظم الجهل بل انما يوجب ترك الثقة بها والاعتماد عليها وليس في قوله : " اذكرني عند ربك " ما يشعر بذلك البتة .
تفسير الميزان - السيد الطباطبائي - ج 11 ص 181
باز گرداندن ضمير به يوسف تا معني چنين شود كه شيطان يوسف را از ياد خدا باز داشت !!! و به همين سبب دست به دامان غير خدا زده تا از زندان آزاد شود و به همين سبب مورد عقاب قرار گرفت و در زندان چند سال ماند ، همانطور كه عده اي اين را ذكر كرده و به رواياتي نسبت داده شده است ، از چيزهايي است كه مخالف نص كتاب است ؛‌ خداوند در قرآن به صراحت او را از مخلصين دانسته است ، و صريحا گفته است كه شيطان هيچ راهي به سوي مخلصين ندارد ؛ علاوه بر اينكه خداوند اينهمه ثنا براي يوسف در اين سوره گفته است ؛ اخلاص براي خدا سبب نمي شود كه استفاده از اسباب را ترك كنيم ، و چنين اعتقادي از بزرگترين جهالات است ؛ بلكه اخلاص تنها سبب اين مي شود كه انسان اعتماد به اسباب نداشته و اطمينان به آنها نبندد (بلكه اطمينانش به اثر گذاري اين سبب به دستور خدا باشد) ؛ و آيه اذكرني عند ربك نيز به هيچ وجه دلالت بر اين مطلب (كه يوسف خدا را فراموش كرده) نمي كند .
به همين سبب نمي توان و نبايد ادعا كرد كه يوسف عليه السلام از ياد خدا غافل شده و به همين سبب در زندان گرفتار آمده است ، زيرا مخالف صريح آيات قرآن است ؛ بلكه اين مطلب سبب امتحان بيشتر (در مورد صبر) و يا ترفيع درجه جناب يوسف صديق عليه السلام بوده است .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
11 | مرتضي ثاني | United States - San Jose | ١٢:٠٠ - ١٧ فروردين ١٣٨٨ |
باسلام و عرض خسته نباشيد در جواب کاربري که خودشان را مرغ حق معرفي مينمايند . معروض ميدارم که خط اول نظريات شما معلوم کننده فقرتان نسبت به تاريخ است (عوامانه شاه اسماعيل صفوي را لعن کردن) و ادامه نظراتتان فقرعلمي شما نسبت به فلسفه آفرينش و براهين مربوط به آن ( برهان لطف) . اما درخصوص چاپ نشدن نظرات قبليتان که بحمدالله دوستان مستند به آن پاسخ دادند و فقط لازم است مزيد اطلاع شما عنوان کنم که مرحمت نموده سري به وب سايتهاي هم کيشان خويش بزنيد و ببينيد که در بخش هاي نظرات کاربران جايي به نظر مخالف (هرچند مستدل و منطقي وعلمي) اختصاص نداده اند و مجالي براي بيان عقايد مخالف وجود ندارد . در خاتمه دوستانه خدمت شما عارضم که نام کاربري خود را (مرغ حق) تغيير دهيد تا در دنيا و عقبا متهم به نام بي مسما نشويد . ومن الله التوفيق و عليه التکلان
12 | محمد حسين فروتن | Iran - Isfahan | ١٢:٠٠ - ٢٦ تير ١٣٨٨ |
سلام به همه بچه ها من يک تحقيقي داشتم که آمدم. اميدوارم راه خوبي داشته باشيد.
13 | علي روضه سزا | Iran - Rasht | ١٢:٠٠ - ٠٨ ارديبهشت ١٣٨٩ |
بنا به نظر بنده (( به اقتباس از نظرات استاد رضا ابوالقاسمي )) اين روايت (( لولاک )) دلالتي بر برتري زهرا مرضيه بر رسول و علي (( علهم آلاف تحيه و السلام )) ندارد بلکه علت اينکه اگر فاطمه (ص) نبودهيچيک از مخلوقات خلق نميشدند اين استکه در صورت نبود فاطمه چه کسي غمهاي علي و رسول را مرحم مينهاد ، چه کسي پشتيبان واقعي و هميشگي آنها بود و نيز حجج خداي متعال از چه کسي متولد ميشدند ؟ حجت هايي که اگر نباشند افلاک نخواهند بود.(( اين نظرات با مضامين ادعيه و غمنامه علي در فراق فاطمه در نهج البلاغه کاملا مشخص است )) با تشگر از زحمات شما
14 | وحيد علي نژاد | Iran - Tehran | ١١:٠٦ - ٠٧ مهر ١٣٨٩ |
خوب است
15 | وحيد علي نژاد | Iran - Tehran | ١١:٠٩ - ٠٧ مهر ١٣٨٩ |
برترين مخلوق آيا پيامبر اعظم است؟
16 | مجيدم علي | United Arab Emirates - Dubai | ٢٢:٢٢ - ٠٧ مهر ١٣٨٩ |
با سلام برادر عزيز جناب وحيد علي نژاد , بدون شك . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ (﴿۱۰۷﴾ الانبياء ) و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم . مهم نتيجه رسالت حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم است كه تا كنون محقق نشده تا وقت ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ بَقِيَّةُ اللّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ....﴿۸۶﴾ هود باقيمانده خدا براى شما بهتر است , اگر مؤمن باشيد ...... يا علي
17 | محمد دليريان خشكرودي | Iran - Arak | ١٦:٣٣ - ٠٩ ارديبهشت ١٣٩٠ |
موفق و مويد باشيد
18 | ج راضي | Iran - Tehran | ١٧:٠٤ - ٢٦ خرداد ١٣٩٠ |
السلام عليكم
ذكرتم أن الرواية مرسلة
والصحيح أنها مسندة ذكر ذلك السيد محمد حسن الميرجهاني في كتابه جُنة العاصمة ص364 نقلاً عن كتاب كشف اللآلي لابن العرندس
وبحسب مؤلف الكتاب فإن الرواية سنداً في غاية الاتقان
وشكراً لكم
19 | رضا حقيقت جو | Germany - Nuremberg | ٢٢:٠١ - ٢٧ ارديبهشت ١٣٩١ |
باسلام خسته نباشيد من رضا حقيقت جو ناشنوا هستم ما فعاليت آموزش ناشنوايان هستيم كمكم كن همگاري من شود خوشحال ميشم براي اردو و مگان خوب به ما بده يا كمكهاي غيره ونقدي شود اگر خواستيد شماره من 09179108066 مسيج برام بفرست؟ من اهل شيراز هستم
20 | سرباز كوي عترت | Iran - Khorramshahr | ٠٧:٢٩ - ٠٣ فروردين ١٣٩٣ |
سلام مي خواستم بدونم چند حديث صحيح السند در کتب شيعه وجود دارد که پيامبر 12 امام را نام برده باشند
يعني تک تک اسم همگي را آ وررده باشند

پاسخ:
با سلام

دوست گرامي

در اين خصوص به اين آدرس رجوع کنيد


موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات
21 | esi | Japan - Osaka | ١٧:٢٢ - ٢٣ فروردين ١٣٩٣ |
به نام خدا
با سلام
من يک گلايه از شما دارم.چرا به جاي تفسير روايي ،از تفسير الميزان استفاده کرديد.؟
آيا تفسيري بغير از تفسير اهل بيت عليه السلام ،تفسير به راي نميشود؟
سوال دومي هم دارم که من در مورد ولايت فقيه سوال داشتم نميدانستم کجا بپرسم اينجا نوشتم /ببخشيد.
آيا بجز حديث امام عصر عليه السلام که راويان حديث جهت ارجاع مومنين در مورد مسايل ديني معرفي نمودند حديث ديگري هم هست که در ساير امور مانند سياسي و اجتماعي و اقتصادي هم به فقيه رجوع شود که ولايت همه جانبه باشد. خواهشمند است فقط بر اساس روايات دليل آورده شود.
با تشکر فراوران

پاسخ:
با سلام

دوست گرامي

اولا: همان معصومي که ما را از تفسير به راي بر حذر داشته است همان معصوم تفسير قرآن به را قرآن را نيز جايز دانسته است.

ابن اذينه گويد از امام صادق عليه السلام درباره آيه «ما يكون من نجوى ثلاثة الا هورابعهم» (مجادله: 7) سؤال نمودم، حضرت فرمودند: او يكتا و ذاتاً يگانه است از خلق خود جدا و او "به هر چيزى احاطه دارد" (فصلت: 54) به اشراف و احاطه و قدرت "هيچ ذره اى و نه كم تر و بيش تر از آن در آسمان ها و زمين از او مخفى نيست" (سبأ: 3) اين به احاطه و علم اوست نه به ذات; زيرا مكان ها داراى جهت هاى چهارگانه اند و اگر او به ذات حاضر باشد لازمه اش جهت دار بودن اوست9 [ـ كه درباره خداوند محال است.]

در اين جا امام عليه السلام آيه 7 مجادله را با دو آيه ديگر توضيح و تفسير نموده و چگونگى حضور خداوند تعالى را در همه جا بيان كرده اند.

مگر تفسير الميزان غير از اين است که تفسير قرآن به قرآن است؟!

ثانيا:تفسير به رأى يعني پيش‏ داورى مفسر ويا پيروى از معناى ابتدايى يك آيه بدون ملاحظه ديگر آيات. احاديثي نقل شده كه مردم را از تفسير به رأي برحذر داشته است. و قائل به اين است که اگر شخصي از يك لفظي قطع به معنايي پيدا کند و بدون دليل شرعي و تنها به رأي و نظر شخصي و استحسان خودش تكيه كند؛ تفسير به رأي است

مگر صاحب الميزان با تکيه بر نظرات شخصي آيات را تفسير کرده است که او را متهم به تفسير به راي مي کنيد؟!

اما در خصوص ادله روايي ولايت فقيه يکي از رواياتي که علماء براي ولايت فقيه ذکر مي کنند اين روايت است: و أما الحوادث الواقعة فارجعوا فيها إلي رواة حديثنا فإنهم حجتي عليكم و أنا حجة الله عليهم .و اما در پيشامدها و مسايل جديد به راويان حديث ما مراجعه كنيد ، زيرا كه آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان هستم . بحار الأنوار ، ج 53 ، ص 181

اين رويات مطلق گفته است در حوادثي که براي شما پيش مي آيد چه حوادث اقتصادي، قضايي، سياسي، علمي و غيره به علما رجوع کنيد که حجت ائمه هستند رجوع کنيد

همچنين در حديث مقبوله عمر بن حنظله نيز آمده است: محمد بن يعقوب عن محمد بن يحيي ... عن صفوان بن يحيي عن داود الحصين عن عمر بن حنظله قال: سألت اباعبدالله عن رجلين من اصحابنا بينها منازعه في دين او ميراث فتحاکما الي ارکان اوالي القضاۀ أيحلّ ذلک: من تحاکم اليهم في حق او باطل فانما تحاکم الي الطاغوت و ما يحکم له فانما يأخذ سحت وان کان حقا ثابتا له، لانه اخذه بحکم الطاغوت قد امر الله ان يکفر به، قال الله تعالي «يريدون ان يتحاکموا الي الطاغوت و قد أمروا أن يکفروا به» قلت فکيف يصنعان؟ قال ينظران الي من کان منکم ممن قد روي حديثنا و نظر في حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا ... فليرضوا به حکما، فاني قد جعلته عليکم حاکما، فاذا حکم بحکمنا فلم يقبله منه فانما استخف بحکم الله و علينا رد و الراد علينا الراد علي الله و هو علي حدّ الشرک بالله

صدوق، محمد بن علي بن بابويه، عيون اخبار الرضا، دارالکتب الاسلاميه، تهران، 1377 هـ

در اين روايت از مراجعه به سلطان و قضات جور منع شده است و آن را به عنوان تحاکم بر طاغوت محکوم کرده است.که مفهوم آن اين است بايد به امام عادل، عالم به احکام و دين­شناس مراجعه کرد و تخلف از حاکم عادل را تخلف از حکم خدا دانسته است

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات
22 | مهدي شكيبايي | Iran - Khorramshahr | ٢٣:٥٥ - ٢٩ فروردين ١٣٩٣ |
يوسف (ع)در دفعه دومي که پادشاه خوب ديده بودند و از وي تاويلش را خواستند .خوب دقت بفرماييد .بدون حرفي سريعا پاسخ تاويل خواب را مي دهد . يوسف گناه نکرد . اما در شانش نبود که سفارش بدهد در مرحله اول.
ايا اگر يوسف نمي گفت که نزد ربت يادم کن ان چند سال اضافه در زندان مي ماند؟
ببين استفاده از اسبابمتفاوت از سفارش دادن هست .
بنده که حقيقتا حقير و نادانم .به لطف خدا با قران انسي دارم که بحدود ده سال هست که به صورت ويژه اي راهنماييهايم را از قران مي گيرم .
به کرات برايم ان موقع مشکل پيش مي امد .وقتي مي رفتم دنبال کسي که سفارش بدهم نتيجه نمي گرفتم .قران را باز مي کردم معمولا اياتي مي امد که در مورد يدعون من دون الله بود .
اما همينکه مي گفتم خدايا بيست تومان (200ريال )نذر حضرت ابوالفضل (ص)مي نمايم سريع مشکل حل مي شد .
کم کم به اين نتيجه رسيدم (بر اثر تکرر و ديدن ايات)که تا جايي که ممکن است انسان بايد سفارش به کسي ندهد .
مثالي مي زنم .
مثلا پسر شما مي خواهد در پستي در اداره اي قبول شود . شما مي رويد به رييسش سفارش مي دهيد که پسرتان را سر کار بگذارد .اين کار به تجربه برايم ثابت شده که خلاف است و يدعون من دون الله است .يدعون من دون الله است .
و بعدش مي بيني که براي پسر شما مشکلي پيش مي ايد و قبول نمي شود .
قران را باز مي کني مي ايد ان الذين يدعون من دون الله . الي اخر.
اما همين حالت براي شما پيش مي ايد .فاميلت مي ايد مي گويد من اشنا دارم مي خواهي به رييس اداره سفارش بدهم پسرت را استخدام کند ؟
شما مي گويي نه خير . وحتي تاکيد مي کني که خدايا شاهد باش من راضي نيستم که او به رييس اداره سفارش دهد و از اين کار باز مي داري اورا.
اما در عوض 200ريال (بيست تومان )نذر حضرت ابوالفضل مي نمايي که از طرف حضرت صدقه بدهي (حتي صيغه نذر را هم لازم نيست بخواني )پسر شما قبول مي شود در بهترين حالت ممکن .
ان سفارش اول يدعون من دون الله بود و اين نذر دوم شفاعت وجيه الله .اين مراحل خيلي ظريف هست .بنده گاهي در بين سخنان بعضي نگاه مي کتم اثرات يدعون من دون الله را مي بينم ..اين نتيجه تربيت 10ساله اي است که خدا مستقيما از طريق قران اين حقير (حقيقتا حقير نادان ضعيف ذليل )تربيت کرده است .
خلاصه انکه بنده مخلص هم در تعبير خواب اول ممکن است سفارش دهد (اين گناه نيست ولي در دنيا برايش دردساز هست). اما چند سال تنبيه شود در خواب دوم سريع تاويل کند و هيچ چيزي نخواهد .
يوسف گناه نکرد .مخلص هم بود . اما نبايد مي گفت انچه را گفت .اصلا چه ضرورتي داشت .مگر ان خدايي که قادر هست او را از زندان بيرون اورد نمي توانست در دل ان فرد بيندازد که قضيه را بگو؟
باز تاکيد مي کنم يوسف معصوم بود و گناه نکرد .اما کاري کرد که عواقب دنيوي برايش داشت . و اين با گناه متفاوت است .
اي کاش تواني داشتم روزي خاطرات قراني را که دارم مي نوشتم.
23 | esi | Japan - Osaka | ٠٩:٤٧ - ٠٧ ارديبهشت ١٣٩٣ |
به نام خدا
با سلام
من در ادامه سوال قبلي-نظر 21- متني را براي شما نوشتم منتظر جواب شما بودم .اما ظاهرا" يا به دست شما نرسيده يا قابل بحث نبوده.
در مورد روايت و أما الحوادث الواقعة فارجعوا فيها إلي رواة حديثنا فإنهم حجتي عليكم و أنا حجة الله عليهم .و اما در پيشامدها و مسايل جديد به راويان حديث ما مراجعه كنيد ، زيرا كه آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان هستم . بحار الأنوار ، ج 53 ، ص 181
ميشه بررسي سندي انجام دهيد ؟
در حديث دو نفر مجهول قرار دارند.براي پرسش قبلي هم اگر به دستتان نرسيده مجدد ارسال کنم.?

پاسخ:
با سلام

دوست گرامي

اولا:ما قاعده اي در رجال داريم که اگر روايتي ضعيف بود ولي وقتي علماء به مضمون آن عمل کردند، اين عمل فقهاء موجب جبران ضعف آن روايت مي شود در اين روايت نيز علماء چون به آن عمل کرده اند لذا روايت معتبر مي شود . صاحب جواهر نيز در اين باره مي گويد: "بر مضمون اين روايت بين علماء اجماع قولي وموجب فعلي وجود دارد. نجفي، محمد حسن،جواهر الکلام، ج11، ص 90،دار احياء الثراث العربي، بيروت،بي تا.

در کتابهاي زيادي از فقهاء، بدون آن که به سند حديث اشکال وارد کنند، از آن در مباحث خود استفاده کرده اند. از جمله اينها صاحب جواهر، شيخ اعظم مرتضي انصاري، انصاري، مرتضي، القضاء والشهادات،ص 70، کنگره جهاني شيخ انصاري،قم، 1415.آقا رضا همداني همداني، آقا رضا، مصباح الفقيه،ج14، ص 289، موسسه الجعفريه، قم ،1416.آيت الله ميرزا محمد حسين نائيني نائيني، ميرزا محمد حسين، المکاسب و البيع، ج2، ص 337، دفتر انتشارات اسلامي، قم ، 1413، آيت الله سيد محمد هادي ميلاني ميلاني، سيد محمد هادي ، محاضرات في فقه الاماميه،ج 4، ص 277،... است.

ثانيا: اشکالي سندي که به اين وارد بکار مي گيرند به دو راوي به نام محمد بن محمد و اسحاق بن يعقوب است که مجهول هستند اما با دقت در قواعد رجالي اين دو شخص نيز توثيق پيدا مي کنند. در خصوص محمد بن محمد بن عصام بايد بگوييم که دو تن از بزرگترين محدثين شيعه (کليني و شيخ صدوق) که استاد شيخ کليني و شاگرد صدوق بود. وي با توجه به دو قاعده رجالي " ثقه بودن مشايخ اجازات" و " کثرت نقل ثقات از شخصي دلالت بر ثقه بودن او دارد "، مي توان جزء ثقات دانست.سبحاني ، جعفر، کليات في علم الرجال ، ص 333 و 353، موسسه نشر اسلامي، قم 1421.

اسحاق بن يعقوب نيز از مشايخ کليني است. وي در امر صدور توقيعات از امام زمان (عج) که بسيار مهمتر از يک روايت عادي است و در آن زمان بسيار مهم بوده است، به خبر او اعتماد کرده است. علاوه بر اين که خود حضرت در اين توقيع براي او دعاي خير کرده است، در آخر توقيعي که در کتاب " کمال الدين " آمده است امام زمان (عج)مي فرمايد: السلام عليک يا اسحاق بن يعقوب و علي من اتبع الهدي"، علاوه بر اين که اين روايت مورد قبول فقهاء شيعه واقع شده است.با وجود اين قرائن وئشواهد وثاقت اين نفر ثابت مي شود

بنابراين اين حديث مورد قبول و اتفاق علماء شيعه است.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات
24 | احسان | Iran - Isfahan | ١٠:٠٢ - ١٦ ارديبهشت ١٣٩٣ |
با سلام
لطفاَ حديث <تا قبل از قيام امام عصر حكومت حقي تشكيل نخواهد شد را بررسي سندي نمايي) آيا سند معتبر است؟

پاسخ:
با سلام

دوست گرامي

اولا:اکثر روايات در اين مورد از نظر سند ضعيف هستند

ثانيا: اين روايات، خبر واحد هستند. خبر واحد وقتي حجت است که در برابر اصول قطعي اسلام، و دستورهاي صريح قرآن قرار نگيرد، دين اسلام داراي يک سلسله اصول قطعي هستيم که ناديده گرفتن آن ها، جايز نيست، مانند: امر به معروف و نهي از منکر،جهاد، دفاع از حق، جلوگيري از ظلم و . . . و مشخص است که انجام اين گونه دستورها نياز به قيام، اقدام، داشتن نيروهاي قوي در سايه حکومت الهي دارد بنابراين آيا روا است که ما آن همه اصول و دستورهاي قطعي را به خاطر چند روايت که قطعي الصدور و قطعي الدلاله نيستند رها کنيم؟!

ثالثا: اين روايات با روايات فراواني که دعوت به آمادگي و قيام مي کنند، معارض است، مانند روايات دفاع، جهاد، شهادت طلبي، انتظار فرج و رواياتي که در آن امامان معصوم (ع) بسياري از قيام هاي مردان خدا را تاييد کرده اند : امام صادق (ع) فرمود: «ليعدن لخروج المهدي ولو سهما; هر يک از شما براي قيام قائم (عج) هر چند با تهيه کردن يک تير بايد آماده گردد .» نعماني، غيبة النعماني، ص 172، بحار، ج 52، ص 366.

همچنين فرمود: «المنتظر للثاني عشر کالشاهر سيفه بين يدي رسول الله يذب عنه;کسي که در انتظار امام دوازدهم حضرت مهدي (عج) است، مانند کسي است که شمشيرش را کشيده و در پيشاپيش رسول خدا (ص) با دشمن مي جنگد، و از آن حضرت دفاع مي نمايد .» بحار، ج 52، ص 146 .

اين گونه بيانات نشان از آن دارد که بايد براي آماده سازي ظهور قائم (عج) قيام کرد و تا آخرين توان، اقدام جدي نمود .

رابعا:برخي از کلمات ائمه عليهم السلام در شرايط ويژه و براي اشخاص مخصوص ايراد شده است لذا امام شايد اين سخنان را در جو تقيه اظهار شده و آنان براي حفظ تشيع و شيعيان در شرايط خاص، اين گونه سخن گفته اند

خامسا: مطابق برخي از روايات، ائمه عليهم السلام قيام زيد، قيام مختار، قيام آل حسن (ع) و آنان که براي کسب رضاي آل محمد (ص) پرچم مخالفت با طاغوت هاي زمان خود را برافراشته اند را تاييد نموده اند . البته در برخي از موارد نظر به اين که بعضي از قيام ها، جز با به هدر دادن نيروها به نتيجه نمي رسيد، منجر به شکست مي شد، امام به عنوان دلسوزي، نه به عنوان ناروا بودن قيام، آن را نهي مي کرد .مثلا: محمد بن عبدالله محض - نوه امام حسن مجتبي (ع) - در عصر امام صادق (ع) بر ضد خليفه وقت اموي قيام کرد . در اين هنگام پدرش عبدالله، از امام صادق (ع) خواست تا با محمد بيعت و قيام او را بر ضد خليفه وقت تاييد فرمايد . امام صادق (ع) به او فرمود: اگر مي خواهي به محمد (پسرت) دستور خروج دهي، به خاطر قاطعيت در کار خدا و اجراي امر به معروف و نهي از منکر، سوگند به خدا ما تو را که بزرگ خاندان ما هستي وانگذاريم، و با پسرت براي قيام بيعت مي کنيم .»

لذا اگر آن قيام بر بر اساس کسب رضاي آل محمد (ص) بود، مورد تاييد ائمه (ع) قرار مي گرفت;همچنانکه امام صادق (ع) در مورد تاييد قيام زيد بن امام سجاد (ع) فرمود: «مضي والله عمي شهيدا کشهداء استشهدوا مع رسول الله و علي والحسين، مضي والله شهيدا; سوگند به خدا عمويم (زيد) همانند کساني که در رکاب پيامبر (ص) و علي (ع) و حسين (ع) نبرد کردند و به شهادت رسيدند، شهيد شد، سوگند به خدا او به شهادت رسيد .»عيون أخبار الرضا (ع) - الشيخ الصدوق - ج 2 ص 228

سادسا: اگر در اين روايات دقت شود مشخص مي شود که قيامهايي که اهداف ديني ندارند و مردم را به خود دعوت مي کنند و قيامهايي است که بصورت مستقل بوده و در جلب رضايت ائمه نبودند، قبل از قيام حضرت قائم (عج) نهي شده است مانند قيامهايي که در زمان امام صادق عليهم السلام به نام اهل بيت بود اما آنها به خود دعوت مي کردند لذا نهي از قيام ، مراد اين نوع قيامها بوده است همچنين قيام هايي است که بنام ادعاي مهدويت صورت مي گيرد

بنابراين اگر قيام‌ بعنوان‌ مقابله‌ در مقابل‌ أئمّۀ عليهم‌ السّلام‌ باشد و يا در غير خواسته آنها قرار گيرد. مورد نهي قرار گرفته است .اما اگر قيامي در راستاي اهداف ائمه باشدف اين مورد قبول ائمه مي باشد همچنانکه آيات‌ قرآن‌ و أخبار كثيرۀ مستفيضۀ متواتره‌ دلالت‌ دارد بر اين دارد که إنسان‌ بايد از ظلم‌ جلوگيري‌ كند و حقّ مظلوم‌ را بگيرد و زير بار ولايت‌ كفّار نباشد.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات
25 | احسان | Iran - Isfahan | ١١:٠٤ - ١٨ ارديبهشت ١٣٩٣ |
در ارتباط با سول شماره 24 پس حديث امام صادق چه ميشود ؟سند حديث در صحيفه سجاديه است با اين جواب شما صحيفه سجاديه را از لحاظ سندي مخدوش ميکنيد.شما به تمامي سوالات اين چنيني با ديد سياسي نگاه ميکنيد و تمام جوابيه ارسالي در جهت دفاع از قيام انقلاب ايران بود من اصلاً در اين مورد بحثي نداشتم فقط خواستم با آدرس وسند برايم بنويسيد که ... در هر صورت مرسي.لطفاً نگاهي به ادرس ذيل هم بيندازيد.در پناه امام عصر عليه السلام
[1] صحيفه سجاديه، ص 20، دفتر نشر الهادي، قم، 1376 ش

پاسخ:
با سلام

دوست گرامي

اگر در مضمون روايت دقت کنيد متوجه مي شويد که امام با الفاظ خبري دارد مي گويد:«مَا خَرَجَ وَ لَا يَخْرُجُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ إِلَى قِيَامِ قَائِمِنَا أَحَدٌ لِيَدْفَعَ ظُلْماً أَوْ يَنْعَشَ حَقّاً إلَّا اصْطَلَمَتْهُ الْبَلِيَّةُ» ار آنجا که صدر روايت درباره جناب يحيي بن زيد مي باشد لذا امام مي داند که ايشان در اين قيام شکست مي خورد لذا فرمود کسي از ما خروج نکرد و نمي کند مگر اينکه شکست مي خورد . در حقيقت حضرت خبر غيبي از عدم پيروزي مي دهد نه اينکه بگويد قيام جايز نيست

لذا بزرگان اين روايات را نقل کرده و بررسي نموده و منظور و مقصود اين روايات را روشن کرده اند. آيت الله منتظري در کتاب "دراسات في ولايه الفقيه"اين روايات را نقل کرده و بررسي نموده و جواب داده است.

ايشان بعد از نقل و بررسي همه روايات وارده در اين زمينه، در نتيجه گيري نهايي مي گويد:

جهاد دفاعي براي دفاع از موجويت اسلام و مسلمانان و دفع هجوم دشمنان واجب است و اجازه امام معصوم يا فقيه واجد شرايط را لازم ندارد و براي دفاع، مسلمانان بايد مقدمات لازم از اسلحه و آموزش نظامي و سازماندهي و تعيين امير و فرمانده و... را انجام دهند تا به هرج و مرج منجر نشود. اما رواياتي که ما را به سکوت قبل از قيام حضرت حجت فرامي خواند، بر فرض صحيح بودن سند همه آنها:

يا اخبار از آينده و حاکم شدن دشمنان شيعه (مثل بني اميه و بني عباس) و شکست قيام هاي شيعيان است و در صدد نفي و تحريم قيام براي امر به معروف و نهي از منکر نيست.

يا در صدد اين است که شيعيان را از همراهي با مدعيان امامت باز دارد.

يا در صدد اين است که شيعه را از عجله در قيام قبل از تهيه مقدمات لازم و فراهم شدن شرايط نهي نمايد.

يا در صدد اين است که بفرمايد قيامي که صد در صد موفقيت آميز باشد قبل از قيام قائم، نخواهد بود و قيام هاي شيعه قبل از قائم يا شکست مي خورد يا فقط به مراحلي از موفقيت مي رسد و از رسيدن به موفقيت هايي ناکام است.

خلاصه اينکه اين روايات به هيچ وجه وظيفه امر به معروف و نهي از منکر و قيام عليه ستم و براي تحقق عدل و داد و تشکيل حکومت بر اساس عدل و داد را نفي نمي کند و نامشروع نمي شمارد.

در قبال اين اخبار ، اخبار فراوان ديگري داريم که مسلمانان را به قيام براي امر به معروف و نهي از منکر و براي پياده کردن حکومت اسلامي و اجراي قوانين در حد ممکن، فرامي خواند و اين قيام و جهاد را ارزشمند شمرده و کشته شدن در اين راه را شهادت مي شمارد و....

با توجه به معاني بالا و اخبار دعوت کننده به قيام براي امر به معروف و... ، نبايد به اين توهم بها داد که وظيفه مسلمان در دوران غيبت سکوت و تحمل است.

دراسات في ولاية الفقيه وفقه الدولة الإسلامية - الشيخ المنتظري - ج 1 ص 225

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات
26 | رضا بن سلطان | Iran - Mashhad | ٢١:١٩ - ٢٥ ارديبهشت ١٣٩٣ |
الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم و العَن عَدّوهُم
27 | شاهده | Pakistan - Quetta | ٠٠:٥٤ - ١٨ خرداد ١٣٩٦ |
باعرض سلام آیا مقام حضرت زهرا(س) بیشتره یا حضرت علی(ع)

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
بعد از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله افصل مخلوقات حضرت علی علیه السلام است و بعد از ایشان حضرت زهرا علیها السلام و بعد ائمه علیهم السلام همچنانکه در روایات نیز به این مسئله اشاره شده است
شیخ صدوق روایتی را در این خصوص چنین نقل می کند که ثابت می کند حضرت علی علیه السلام از حضرت زهرا علیهاالسلام مقامش بیشتر است
َ وَ الْآخِرِينَ مَا خَلَا الْأَنْبِيَاءَ وَ الْأَوْصِيَاءَ وَ جَعْفَرُ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ذُو الْجَنَاحَيْنِ الطَّيَّارُ فِي الْجَنَّةِ مَعَ الْمَلَائِكَةِ وَ ابْنَاكِ حَسَنٌ وَ حُسَيْنٌ سِبْطَا أُمَّتِي وَ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ مِنَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً قَالَتْ وَ أَيُّ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ سَمَّيْتَهُمْ أَفْضَلُ قَالَ عَلِيٌّ بَعْدِي أَفْضَلُ أُمَّتِي وَ حَمْزَةُ وَ جَعْفَرٌ أَفْضَلُ أَهْلِ بَيْتِي بَعْدَ عَلِيٍ‏ وَ بَعْدَكِ‏ وَ بَعْدَ ابْنَيَّ وَ سِبْطَيَّ حَسَنٍ وَ حُسَيْنٍ وَ بَعْدَ الْأَوْصِيَاءِ مِنْ وُلْدِ ابْنِي هَذَا وَ أَشَارَ إِلَى الْحُسَيْنِ مِنْهُمُ الْمَهْدِيُّ إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ اخْتَارَ اللَّهُ لَنَا الْآخِرَةَ عَلَى الدُّنْيَا ثُمَّ نَظَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَيْهَا وَ إِلَى بَعْلِهَا وَ إِلَى ابْنَيْهَا فَقَالَ يَا سَلْمَانُ أُشْهِدُ اللَّهَ أَنِّي سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَهُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَهُمْ أَمَا إِنَّهُمْ مَع
حضرت زهرا (ع) به پدرش عرض كرد كداميك اينها كه نام بردى افضلند؟ فرمود على بعد از من افضل امت است و حمزه و جعفر افضل اهل بيت منند بعد از على و بعد از تو و دو پسرم و دو سبطم حسن و حسين و بعد از اوصياء از فرزندان اين پسرم و بحسين اشاره كرد كه مهدى از آنها است، ما خانواده‏اى هستيم كه خدا آخرت را براى ما بر دنيا اختيار كرده است سپس رسول خدا نظرى باو و شوهرش و
كمال الدين و تمام النعمة ؛ ج‏1 ؛ ص264
در روایتی دیگر نیز آمده است
يَا عَلِيُّ، إِنَّ اللَّهَ أَشْرَفَ عَلَى الدُّنْيَا فَاخْتَارَنِي عَلَى رِجَالِ الْعَالَمِينَ، ثُمَّ اطَّلَعَ‏
الثَّانِيَةَ فَاخْتَارَكَ‏ عَلَى‏ رِجَالِ‏ الْعَالَمِينَ‏، ثُمَّ اطَّلَعَ الثَّالِثَةَ فَاخْتَارَ فَاطِمَةَ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ،
ثُمَّ اطَّلَعَ الرَّابِعَةَ فَاخْتَارَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِمَا عَلَى رِجَالِ الْعَالَمِينَ.طوسى، محمد بن الحسن، الأمالي (للطوسي)، 1جلد، دار الثقافة - قم، چاپ: اول، 1414ق.
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
28 | رضا | Iran - Qorveh | ١٩:٠٠ - ١٨ خرداد ١٣٩٧ |

معرفی کتاب:

مقام امامت برای زنان

۷- پس مادران ( زنان ) هم می توانند به امامت برسند و اتفاقاً به لحاظ وجودی استعداد وآمادگی بیشتری نسبت به مردان دارند اگر پرستنده فرزند خود نباشند و فرزند خود را پرستنده خود نخواهند و مادریت و خلاقیت خود را برای خدا تسبیح کنند که این همان کاری بود که فاطمه اطهر نمود پس کاری کبیر است.

۸- زنان بزرگی چون مادر موسی، هاجر و مریم و فاطمه و زینب کاری جز تسبیح مادریت خود نکرده اند در باطن و عمل! و این کل عبودیت زن است. وگرنه هیچ زنی با صد زایمان هم نه تنها به امامت نمی رسد بلکه به مادریت حیوانی هم نمی رسد و چه بسا دیو می گردد دیوی فرزند خوار و مدعی خدا!

استاد علی اکبر خانجانی

کتاب خداشناسی امامیه جلد سوم ص ۵۶۳

29 | مقدس | Germany - Bad Muenstereifel | ٢٠:٢٢ - ٠٤ دي ١٤٠١ |
سلام علیکم : خواهش می کنم ، تقاضامندم : مطالبی که در آن ( نظرات کاربران ) گوچکترین اساء ادب نسبت به حضرات معصومین صلوات الله علیهم أجمعین است را قرار ندهید ؛ آخر چرا باید اینقدر موالیان و ائمه معصومین ما علیهم السلام مظلوم باشند ؛ والله قسم دل ما بدرد می آید ، و ما آزار می بینیم از اینکه کسی به حضرات معصومین ما اهانت کند ، و آزار مومن جایز نیست ، پس باز هم خواهش می کنم ، این نظرات را قرار ندهید و پاک کنید ؛ موفق باشید التماس دعا
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها