(جلسه سی و ششم 23/ 09/ 1400)
موضوع: اسنادی از هجوم به خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها
اللهم صل علی محمدٍ وآل محمد وعجل فرجهم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله والصلاة علی رسول الله وعلی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله، وَ أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيل نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصير
پرسش:
ظاهرا مولوی گرگیج از حرفش عقب نشینی کرد و اقای مولوی عبدالحمید هم محکوم کرده.
پاسخ:
نه، این چیز مسخرهای است. هم او و هم عبدالحمید هردو مسخره کردهاند، عذر بدتر از گناه است.
علمای اهلسنت خوب جلو آمدند، البته از شرق کشور کسی را ندیدم نه از استان سیستان و بلوچستان نه از استان هرمزگان ولی استان گلستان و استان کردستان علمای اهلسنت خیلی خوب جلو آمدند.
پرسش:
شافعیها؟
پاسخ:
هم شافعیها و هم حنفیها؛ حتی اقای رهبر که تقریبا آخوند درجه اول استان گلستان است یک تعبیر خیلی قشنگی داشت بود " مشهور شدن با توهین کردن به مقدسات صورت نمیگیرد" یعنی بعضی از بزرگان به قدری پیامهایشان عالی بود که من الحق والانصاف خیلی خوشحال شدم.
پرسش:
(..)
پاسخ:
خودش گفته من از روی قصد گفتم، من دیدم در ایام فاطمیه بنرهایی در دَرْ و دیوار شهر میزنند من هم عصبانی شدم این را گفتم!
به حق حضرت زهرا از غصه بمیر!!
ماموستا محمدی امام جمعه ی دهگلان کردستان نوشته: "مردم اهلسنت ارادت خاصی به اهلبیت دارند و هرگونه توهین به جایگاه ائمه محکوم است."
آقای عبدالرزاق رهبر: عزت دست خدا است راه کسب شهرت توهین به مقدسات نیست.
امام جمعه ی بیجار: جایگاه اهلبیت در نزد اهلسنت رفیع است بر همه واجب است رعایت کنند.
ماموستا دکتر لقمان محمدیان برای بیجار ضمن محکوم کردن دارد "در حال حاضر در کشورهای اروپایی، صهیونستی، آمریکا کسانی هستند دوست ندارند جهان اسلام و مسلمانان در کنارهم باشند نباید با حرفها و قلمهای تفرقه افکن شعلههای این آتش را افزون کنیم"
عبدالجلیل فرهمند مدرس علوم شرق استان گلستان همچنین عبدالحی میرزاعلی: نماز جمعه کانون وحدت و همدلی است نباید مباحث سلیقهای و اختلافی بیان شود.
این اقایان آمدند محکوم کردند این خودش خیلی عالی بود.
سخنان عبدالحمید هم این است: اگر در صحبتهای اخیر ایشان در مراسم نماز جمعه تعبیری به کار رفته قطعا قصد اهانت و توهین نداشته چون این بر خلاف عقیده خودشان است بیانیه ای که پس از این سخنان صادر کردند کاملا واضح و روشن است. شائبه قصد اهانت را به صراحت رد کرده است. اهلبیت نبی جزء مشترکات بالاتفاق بین اهلسنت است.
امام جمعه ی سنندج: توهین به اهلبیت حرام شرعی است، کسانی که به مقدسات توهین میکنند عامل بیگانگان هستند.
داود نوری امام جمعه ی آق قلا: راه کسب شهرت اهانت به مقدسات نیست، مقصر خودمانیم که به چنین افرادی بهاء میدهیم، قطعا این افراد خارج از کشور خط میگیرند.
این تعابیر، تعابیر بسیار قشنگی بود؛ یعنی یک بسیج همگانی شد و ای کاش این قضیه قبلا صورت میگرفت که کار به این جا کشیده نمیشد.
همان مداح، آقای شایان مصلح اسم هم که نبرد بنده خدا را له کردند این که گرگیج بیاید وقیحانه و با کمال بی شرمی چنین حرفی را بزند باید برخورد بشود.
اگر اینطور بشود فردا جلوی جوانهای شیعه را ما نمیتوانیم بگیریم. دیشب و پریشب در شبکه ولی عصر تلفنهای متعدد داشتیم اقا شما که در رابطه با نسب ائمه حرف میزنید نسب عمر را بروید درست کنید. وقتی اینطور حرف میزنند و عمل میکنند جمعیت از این طرف هم جری میشوند.
پرسش:
استاد! اگر پیگیری نشود پیامد بدی دارد.
پاسخ:
بله، ایشان قبلا هم یک همچنین حرف هایی زده از کنارش راحت رد شدند. اگر همان زمانی که ایشان گفت هرکس عید غدیر را تبریک بگوید منافق است. همان زمان ایشان را حسابی ادب میکردند همه چیز درست میشد.
پرسش:
پاسخ اهانت گرگیج چه هست؟
پاسخ:
دیروز هم عرض کردم مرحوم اقای مطهری کلا منکر است و میگوید اصلا همچنین چیزی واقعیت ندارد. سید جعفر شهیدی میگوید واقعیت ندارد این ساخته و موهوم است.
آنها که گفته اند اسارت شهربانو زمان عمر سال دوم خلافتش بوده که اصلا این امکان پذیر نیست؛ حتی خود اهلسنت دارند یکی از این دخترها را به محمد ابن ابی بکر دادند و یکی را هم به امام حسین (علیه السلام) دادند.
امام حسین یازده سالش است، محمد ابن ابی بکر سال حجة الوداع به دنیا آمده است؛ یعنی سال 11 هجری که سه ساله یا حد اکثر چهار ساله بوده است و این خیلی مسخره است. میگوید بدترین مطلب، مطلبی است که واقعهای تاریخی آن را تکذیب کند.
اضافه بر اینکه حکومت ایران در زمان عمر متلاشی نشد، زمان ابوبکر شروع شد، در زمان عمر بود و ادامه داشت در سال 30 هجری در زمان عثمان ایران متلاشی شد، شاه ایران فرار کرد و زن و بچهاش اسیر شدند.
اگر هم بنا باشد این قضیه باشد مربوط به اواخر حکومت عثمان است و این را هم هیچ دلیلی نداریم که زمان عثمان زن و بچه ی یزدگرد را به مدینه بردند.
روایاتی داریم البته باید تقویت بشود یک مقدار احتیاج به بررسی دارد. وقتی شاه ایران فرار کرد زن و بچهاش سرگردان در خانه این و آن و آشنایان بودند، حاکم امیر المؤمنین در شرق ایران زن و بچه ی یزدگرد شاه ایران را دستگیر کرد و به مدینه خدمت امیر المؤمنین (سلام الله علیه) فرستاد.
امیر المؤمنین دختران یزدگرد شاه را به عقد و ازدواج امام حسن و امام حسین در آورد. یک چیزی که اینقدر مطلب اختلافی در آن است این آقا آمده در موردش این طور حرف میزند.
در هر صورت...
الان ایام فاطمیه است، اینکه ما در ایام فاطمیه بیاییم به بعضی از مقدسات اهلسنت فحاشی کنیم، توهین کنیم این قطعا خلاف شرع و حرام است. عرض کردم حتی اگر قرآن نگفته باشد ما اصلا:
(وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيرِ عِلْمٍ)
(به معبود) کساني که غير خدا را ميخوانند دشنام ندهيد، مبادا آنها (نيز) از روي (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند!
سوره انعام (6): آیه 108
نداشته باشیم.
(وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا)
به مردم نيک بگوييد.
سوره بقره (2): آیه83
هم نباشد. فرمایش ائمه (علیهم السلام) هم نباشد ما باشیم و عقل خودمان، نفع شیعه را در نظر بگیریم نه نفع اهلسنت را. نفع شیعه را در سطح بین الملل در نظر بگیریم شیعه فقط تهران قم و کاشان و اصفهان و... نیست.
همین دیروز دو سه بار شیعیان از کشور تانزانیا با من تماس داشتند، امروزه آنها از دست وهابیها در ستوه و تنگنا هستند، دولتها میآیند از وهابیها حمایت میکنند.
در کشور تاجیکستان تمام مساجد شیعه را بستند، حسینههایشان را ویران کردند، شیعیان را در تاجیکستان در تنگنا قرار دادند کسی جرأت نمیکند بگوید من شیعه هستم! هفت – هشت سال است که شیعیان در ایام محرم و دیگر ایام عزاداری ندارند.
در افغانستان ما میبینیم هر روز یک مسجد شیعه را دارند منفجر میکنند، وقتی من در ایران بیایم چهارتا حرف بی ربط و بی اساس در رابطه با اهلسنت بزنم درست است که زورش به من نمیرسد ولی به شیعهای که در آن کشور است زورش میرسد آنجا میرود عقده اش را خالی میکند.
تعبیر آیت الله العظمی بهجت (رضوان الله تعالی علیه) است اگر شما در قم و کاشان و اصفهان تحت عنوان عید الزهرا به مقدسات اهلسنت توهین کنید در آن طرف دنیا خون از دماغ یک شیعه بیرون بیاید، یک شیعه هتک حرمت بشود شما در گناهش سهیم هستید.
ایشان یک فقیه و مرجع است، سیاسی هم نیست که ما بگوییم بحث سیاسی و وحدت و از این طور حرفها است ایشان خیلی در این فازها هم نبود.
آغاز بحث...
در جلسه امروز با توجه به اینکه از فردا ایام فاطمیه شروع میشود، من چند نکتهای را در رابطه با صدیقه طاهره (سلام الله علیها) عرض کنم.
شبهات به بد گونه ای در میان شیعیان مطرح میشود چند تا نکته است که اینها قابل توجه است متذکر بشوم.
اما در مورد حضرت زهرا (سلام الله علیها) عزیزانی که میخواهند کار کنند من فقط روش کار را خدمت تان عرض کنم. یکی قضیه ی تهدید به آتش زدن است این با سندهای صحیح و معتبر در کتب اهلسنت آمده است هیچ راهی برای انکار ندارد.
من حدود ده دوازده سال قبل که در شبکه المستقله مناظره داشتم سه نفر از وهابیها یک طرف بودند دکتر ابو شوارب از دانشگاه اسکندریه مصر بود، حسن حسینی از وهابیهای هتاک بحرین بود و همچنین هاشمی بود.
در آن جا من گفتم: تهدید صورت گرفته و خلیفه دوم هم به خدا قسم خورده اگر برای بیعت نیایید آتش میزنم. بیعت هم صورت نگرفته و معلوم هم نیست که ایشان واقعا کفاره قسم را داده یا نه؛ پس ثابت می شود که آتش گرفته اگر آتش نگرفته بود میگفتند جناب خلیفه قسم خورده بود و حنث قسم کرد و کفاره قسم داد.
این قضیه در «تاریخ طبری» با سند صحیح آمده، در «انساب الاشراف» با سند صحیح آمده، در کتاب «مصنف ابن ابی شیبه» با سند صحیح آمده. خود ابن تیمیه در کتاب «منهاج السنة» جلد 4 صفحه 443 به صراحت دارد:
«و کبس البیت»
به زور وارد خانه شدند
ولی این خبیث میگوید میخواستند بروند ببینند آیا حضرت علی و حضرت زهرا از بیت المال چیزی دزدی کرده اند و در گوشه ی منزلشان نگه داشته اند که اینها را بیاورند برای مسلمانها توزیع کنند!! اگر ما میبینیم امروز بعضی از این نواصب دارند حرف میزنند در همان زمان هم این قضایا بوده است.
اما آنچه که در شیعه است الان مشکل ما، شیعیان است ما با وهابیها مشکل نداریم اینکه آنها قبول کنند و یا قبول نکنند خیلی مهم نیست. الان ما میبینیم بعضی از اقایانی که ادعای علم در داخل و خارج کشور دارند، دارند قضیه فاطمیه را زیر سوال میبرند. حتی بعضیها دنبال این هستند که فاطمیه را تعطیل کنند.
من یک دفعه عرض کردم یک روز من خدمت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی بودم خدا روح ایشان را شاد کند، ایشان خیلی به من محبت داشت هر وقت من را میدید با حالت گریه میگفت اقای قزوینی خوشا به حالت، خوشا به سعادتت چه شغل خوبی انتخاب کردی، دفاع از علی، دفاع از حضرت زهرا. چه شغل خوبی! این را میگفت و گریه میکرد.
آخرین دورهای که ایشان کفایه تدریس کرد سال 54 بود دیگر بعد از آن درس خارج تدریس کرد ما کفایه را خدمت ایشان خواندیم و بعد از آن هم یک سال و اندی در درس خارج ایشان بودیم و واقعا خیلی آدم ولایی تمام عیار بود.
من که خدمت ایشان رسیدم گفت من شنیدم که اقای تسخیری نامهای به مقام معظم رهبری نوشته که ما وقتی کشورهای خارج میرویم اینها در رابطه با قضیه فاطمیه خیلی ما را اذیت میکنند، خیلی شبهه وارد میکنند میگویند آقا شما که داعیه ی وحدت دارید فاطمیه منافات با وحدت دارد شما کاری کنید که فاطمیه یا تعطیل بشود یا مثلا کمرنگ بشود. قریب به این مضمون و عین عبارتش یادم نیست.
آیت الله العظمی فاضل گفت من شنیدم همچنین نامهای نوشته ولی ما هرچه گشتیم این نامه را ندیدیم. گفتم حاج آقا! من نامه را دارم. گفت میشود بیاورید من همانجا سریع منزل آمدم یک فتوکپی گرفتم و خدمت ایشان بردم.
البته یکی دو ماه بعد که خدمت ایشان رسیدم در رابطه با دو تا موضوع بود، آقا جواد پسرش را خدمت آقا فرستاده بود و قضایا را گفته بود و یک جملهای از مقام معظم رهبری داشت و چون از شبکه هم دارد پخش میشود من معذورم نمیتوانم عرض کنم.
در هر صورت...
نظر مقام معظم رهبری این است که ما به هیچ وجهی و به هیچ قیمتی حاضر نیستیم از فاطمیه دست برداریم، فاطمیه ناموس شیعه است، کسی از ناموسش دست بر نمیدارد.
امروز هم دارند در میان شیعهها یک مسائلی را مطرح میکنند البته از آن طرف هم بعضی از ولاییهای داغ دارند قضیه را یک مقداری لوث میکنند. یعنی با اهانت و جسارت، سب و لعن و اینها به نظر من یک نوع خیانت به حضرت صدیقه طاهره میکنند؛ چون وقتی ما بیاییم به نام صدیقه طاهره به مقدسات آنها توهین کنیم آنها دسترسی به من ندارند ولی دسترسی به چهار تا شیعه در عراق، پاکستان، افغانستان و جاهای دیگر دارند میروند آنها را مورد اذیت و آزار یا کشت و کشتار قرار میدهند.
قطعا حضرت صدیقه طاهره به این راضی نیست، ما 1400 سال دندان روی جگر گذاشتیم، چند سال دیگر هم دندان به جگر بگذاریم ان شاء الله حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) که تشریف میآورند خودشان کار را درست میکنند. خودش وقتی تشریف میآورند همه چیز بر ملا میشود دیگر هرکس هم حرف مفت بزند کله اش به هوا میرود.
حضرت ولی عصر رو در بایستی با هیچ کس ندارد و کسی هم نمیتواند حرف بزند
من بارها خدمت تان عرض کردم یک سال درس خصوصی حضرت آیت الله العظمی بهجت بودیم ایشان چندین بار و خیلی تکیه داشت که برای فرج امام زمان دعا میکنید برای فرج خودتان هم دعا کنید معلوم نیست وقتی حضرت بیاید ما در کدام جبهه هستیم!
از این بابت آیت الله بهجت خیلی احساس نگرانی داشت. اینها یک سری مسائل را میبینند حتی شنیدم وقتی مقام معظم رهبری خدمت ایشان میآمد، ایشان میپرسید از مملکت چه خبر؟ اقای خامنهای میگفت مملکت میگذرد از حضرت ولی عصر چه خبر از آقا برای ما بگویید. اینها به یک جاهایی رسیده بودند که حتی تصورش هم برای ماها یک مقدار سخت است.
دوستان ببینید چند تا موضوع است یکی قضیه احراق بیت یا احراق الباب است ما ببینیم در منابع ما روایت صحیح یا مستفیض آمده یا نیامده است. دوم قضیه سقط حضرت محسن است. سوم شهادت حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) است.
روی اینها خوب باید کار بشود، ما تلاش کردیم آنچه که امکان پذیر است از منابع معتبر اینها را بیاوریم مثلا کتاب سلیم تعبیرش این است:
«دَعَا عُمَرُ بِالنَّارِ فَأَضْرَمَهَا فِي الْبَابِ فَأَحْرَقَ الْبَابَ ثُمَّ دَفَعَهُ عُمَرُ فَاسْتَقْبَلَتْهُ فَاطِمَةُ ع وَ صَاحَتْ يَا أَبَتَاهْ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَرَفَعَ السَّيْفَ وَ هُوَ فِي غِمْدِهِ فَوَجَأَ بِهِ جَنْبَهَا فَصَرَخَتْ فَرَفَعَ السَّوْطَ فَضَرَبَ بِهِ ذِرَاعَهَا فَصَاحَتْ يَا أَبَتَاه»
كتاب سليم بن قيس الهلالي، محقق / مصحح: انصارى زنجانى خوئينى، محمد؛ ناشر: الهادى؛ ج2، ص 864
در رابطه با اعتبار کتاب سلیم که بعضی از شیعیان در فضای مجازی اشکال می کنند مرحوم نعمانی متوفای 380 یعنی یک سال قبل از شیخ صدوق است. ایشان میگوید:
«وليس بين جميع الشيعة ممن حمل العلم و رواه عن الأئمة (علیهم السلام) خلاف»
یعنی لیس خلاف
«في أن كتاب سليم بن قيس الهلالي أصل من أكبر كتب الأصول التي رواها أهل العلم من حملة حديث أهل البيت (علیهم السلام) و أقدمها ...و هو من الأصول التي ترجع الشيعة إليها و يعول عليها»
الغيبة( للنعماني)؛ ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، محقق- مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: نشر صدوق، ص102
این کتاب غیبة نعمانی بود. وقتی ایشان میآید شهادت میدهد آن هم در قرن سوم و چهارم، اینها زمانشان نزدیک به زمان صدور روایات است و به خیلی از مسائلی که ما دسترسی نداریم آنها دسترسی داشتند.
کتاب هایی که آتش گرفته، کتابخانه ی شیخ مفید را آتش زدند، کتابخانه ی شیخ صدوق را آتش زدند، کتابخانه ی شیخ طوسی که میگویند یازده هزار و یا هفده هزار جلد کتاب بود را در بغداد آتش زدند.
خیلی از مصادر به خاکستر مبدل شد؛ شیخ مفید متوفای 413 است، شیخ طوسی متوفای 460 است، سید مرتضی متوفای 435 یا 436 است یعنی هرچه بوده قبل از آن بزرگان نقل میکنند یک اعتبار ویژه دارد.
اقای خویی هم در کتاب رجالش خیلی روی این تأکید دارد قدما مطلبی که نقل میکنند این قابل دقت است؛ چون آنها یک سری مصادری در اختیارشان بوده که این مصادر به دست ما نرسیده است.
سید ابن طاوس (رضوان الله تعالی علیه) متوفای 673 است و کسی است که با حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) تقریبا همدم بوده و رفیق بودند؛ حتی یک روزی در یک مجلسی از ایشان سوال میکند آقا:
«من ادعی الرؤیة فکذّبوه»
چه است؟ میگوید بله روایت صحیح است. میگوید من بغل سید نشسته بودم گفت من به قدری خدمت حضرت رسیدهام و با تن صدای حضرت آشنا هستم از پشت دیوار هم صدایش را بشنوم میفهمم که این صدا، صدای حضرت ولی عصر است.
اینها معمولا حرف هایی که میزنند خیلی حساب شده است. مرحوم مقدس اردبیلی سر درس وقتی درس خارج تدریس میکرد حکمی را بیان میکرد میگفت دلیل این فلان روایت شیخ طوسی است، روایت شیخ صدوق، یا روایت کلینی است.
بعضی وقت هم یک حکمی بیان میکرد میگفت حکم شرعی این است بروید شما برایش دلیل پیدا کنید خواص میفهمیدند که این را از حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) گرفته است.
حتما آقایان شنیدهاند خود حاج آقای خزعلی سه چهار بار برای من نقل کرد گفت امام بیانیه داد که 22 بهمن تمام مردم عموما به خیابان بریزند یک نفر در خانهها نماند.
گفت ما آنجا بودیم، آقای امامی کاشانی بود، آقای مهدوی کنی بود، آقای طالقانی بود خلاصه فحول بودند. همه در مدرسه علوی بودیم همه به اتفاق نظر قاطع بودیم که این اعلامیه اشتباه است؛ چون دولت بختیار دستور داده بود هرکس در تظاهرات آمد همه را قتل عام بکنند.
گفتم اگر اطلاعیه صادر بشود حداقل ما صدها هزار باید کشته بدهیم؛ ولی هیچکدام جرأت نمیکردیم با امام صحبت کنیم. آقای طالقانی در میان ما یک مقداری رویش باز بود گفتیم شما با امام صحبت کنید ببینید قضیه چه میشود.
ایشان گفت من خودم نشسته بودم، امام در طبقه بالا بود ما در طبقه همکف بودیم، گوشی را برداشت نزدیک نیم ساعت با امام صحبت کرد که اقا این صلاح نیست، دولت بختیار چنین و چنان میکند اینها تصمیم دارند همه را بزنند.
میگفت یک دفعه دیدییم تلفن از دست آقای طالقانی افتاد و شروع به گریه کردن کرد. ایشان گفت ما تصور کردیم که امام جملهای تند گفت اقای طالقانی متأثر شد. بعد که یک مقدار حالشان طبیعی شد گفتیم جریان چیست؟ آقا حرفی تندی زد؟ گفت نه.
گفت من که اصرار میکردم امام قبول نمیکرد، امام گفت اقای طالقانی اگر نظر خود حضرت ولی عصر هم همین باشد باز شما اصرار میکنی؟ میگفت من فهمیدم ما امام را نشناختیم، این قضایا از جای دیگر رهبری میشود.
بعدا تعدادی از اینها را که نظام محاکمه کرد مثل هویدا گفتند: ما تصمیم جدی داشتیم روز 22 بهمن اول مدرسه علوی را بمباران کنیم امام و یارانش را از بین ببریم. بعد هم تصمیم داشتیم هرکس در خیابان آمد همه را دستور قطعی داده بودیم به رگبار ببندند.
صبح ما بلند شدیم دیدیم کل مردم به خیابان آمدند، دیگر کسی در خانه نیست میگفت بیانیه امام تمام رشتههای ما را پنبه کرد.
در هر صورت...
مرحوم سید ابن طاووس یک کسی است که ارتباط تنگاتنگی با حضرت ولی عصر دارد و صحبتهایش بویی خاصی دارد. ایشان میگوید:
«تضمّن الكتاب ما يشهد بشكره و صحّة كتابه».
كتاب: التحرير الطاووسي؛ نويسنده: حسن بن زين الدين العاملي (وفات : 1011)، تحقيق: فاضل الجواهري، ناشر: مكتبة آية الله العظمى المرعشي النجفي - قم المقدسة 1411، ص253
كتاب سليم بن قيس الهلالي، محقق / مصحح: انصارى زنجانى خوئينى، محمد؛ ناشر: الهادى؛ ج1، ص 109، نصوص كلمات العلماء حول الكتاب.
مرحوم مامقانی همینطور، علامه مجلسی دارد:
«و الحقّ أنّه من الأصول المعتبرة»
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج1، ص23
شیخ حر عاملی همینطور. میر حامد حسین همینطور. مرحوم مامقانی دارد:
«انّ الکتاب صحیح»
كتاب سليم بن قيس الهلالي، محقق / مصحح: انصارى زنجانى خوئينى، محمد؛ ناشر: الهادى؛ ج1، ص 163، نصوص كلمات العلماء حول الكتاب.
محقق تستری دارد:
«ثم الحق في كتابه ان أصله كان صحيحا، وقد نقل عنه الأجلة المشايخ الثلاثة والنعماني والصفار وغيرهم »
قاموس الرجال؛ العلامة المحقق آية الله العظمى الشيخ محمد تقي التستري ( قدس سره)، تحقيق: مؤسسة النشر الاسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة؛ ج 5، ص 239
آقای خویی (رضوان الله تعالی علیه) دارد:
«وأن جميع ما فيه صحيح قد صدر من المعصوم (عليه السلام) أو ممن لابد من تصديقه وقبول روايته»
معجم رجال الحديث وتفصيل طبقات الرواة؛ الموسوي الخوئي، السيد أبو القاسم _المتوفى1411ق_، بينا، ج9، ص230
با توجه به این پشتوانه روایتی که در سلیم ابن قیس میآید دیگر انسان میتواند قسم حضرت عباس بخورد که این روایت اصل و ریشه دارد و صدرت عن المعصوم.
آقای خویی (رضوان الله تعالی علیه) در ده - دوازده صفحه در جلد 9 معجم رجال صفحه 230 و 231 به بعد تمام شبهاتی که در رابطه با کتاب سلیم است تمامی اینها را یکی یکی جواب داده است. کتاب سلیم این است.
علامه مجلسی دارد:
«وَ ضَرْبَ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ وَ إِشْعَالَ النَّارِ عَلَى بَابِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِين»
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج53، ص14
خصیبی عبارتی از امام صادق (سلام الله علیه) دارد:
«وَ لَا كَيَوْمِ مِحْنَتِنَا بِكَرْبَلا»
ما محنت و مصیبتی بزرگتر از کربلا نداریم.
«وَ إِنْ كَانَ كَيَوْمِ السَّقِيفَةِ وَ إِحْرَاقِ الْبَابِ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ زَيْنَبَ وَ أُمِّ كُلْثُومٍ وَ فِضَّةَ وَ قَتْلِ مُحَسِّنٍ بِالرَّفْسَةِ لَأَعْظَمُ وَ أَمَرُّ»
قضیه هجوم به خانه حضرت زهرا و احراق باب و قتل محسن بزرگتر و تلختر از روز عاشورا و شهادت امام حسین است.
«لِأَنَّهُ أَصْلُ يَوْمِ الْفِرَاشِ»
تمام این مصیبتها از یوم البیعه آغاز شد.
نام كتاب: الهداية الكبرى؛ نويسنده: خصيبى، حسين بن حمدان، (تاريخ وفات مؤلف: 334 ق)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: البلاغ، مكان چاپ: بيروت1419 ق، ص 417
اگر آنجا این کار را نکرده بودند قطعا کربلا به وجود نمیآمد. در زیارت عاشورا داریم:
«لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةَ أسَّسَ أَسَاسَ ذَلِك وَ بَنَا عَلَيْه بُنْیانَهْ»
قضیه کربلا مال یک روز و دو روز نبود. همچنین مرحوم مجلسی در کتاب «بحار الانوار» دارد:
«وَ جَمْعِهِمُ الْجَزْلَ وَ الْحَطَبَ عَلَى الْبَابِ لِإِحْرَاقِ بَيْتِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ زَيْنَبَ وَ أُمِّ كُلْثُومٍ وَ فِضَّةوَ إِضْرَامِهِمُ النَّارَ عَلَى الْبَابِ»
همچنین مرحوم مجلسی در کتاب بحار الانوار دارد:
«وَ أَخَذَتِ النَّارُ فِي خَشَبِ الْبَاب»
یعنی خانه آتش گرفت.
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج53، ص18
ما در این زمینه روایت الی ما شاء الله روایت زیاد داریم.
همچنین اقوال علماء:
سید مرتضی متوفای 436 دارد:
«فقد بيّنا أنّ خبر الإحراق قد رواه غير الشيعة ممّن لا يتّهم على القوم»
باز در کتاب شافی دارد:
«وَ اللَّهِ مَا بَايَعَ عَلِيٌّ حَتَّى رَأَى الدُّخَانَ قَدْ دَخَلَ بَيْتَه»
تا دود از خانه علی بلند نشد امیر المؤمنین حاضر به بیعت اجباری نشد.
شیخ مفید دارد:
«فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ أَضْرِمُوا عَلَيْهِمُ الْبَيْتَ نَارا»
الأمالي (للمفيد)؛ مفيد، محمد بن محمد، محقق / مصحح: استاد ولى، حسين وغفارى على اكبر، ناشر: كنگره شيخ مفيد، ص49
مقاتل ابن عطیه دارد:
«واحرق باب الدار»
سید ابن طاووس:
«إنّ إحراق باب بيت فاطمة (عليها السّلام) ممّا ثبت و أطبقت عليه الإماميّة خلفا عن سلف»
نام كتاب: طرف من الأنباء و المناقب؛ نويسنده: ابن طاووس، على بن موسى (تاريخ وفات مؤلف: 664 ق)؛ محقق / مصحح: عطار، قيس، ناشر: تاسوعا، مشهد: 1420 ق، ص390
دیگر از این واضحتر و روشنتر!
مسعودی که حالا معلوم نیست شیعه است یا سنی نقل می کند:
«فهجموا عليه، و أحرقوا بابه»
نام کتاب: اثبات الوصیة، اسم المؤلف: أبو الحسن على بن الحسين بن على المسعودي (تاريخ وفات مؤلف: 346 ق)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: انصاريان، ايران – قم 1426 / 1384، ص146
البته آیت الله العظمی شبیری زنجانی میگوید برای ما ثابت شده که ایشان شیعه هست. شیخ طوسی دارد:
«وأي اختيار لمن يحرق عليه بابه»
ببینید تمام بزرگان ما این مطالب را دارند. دیلمی، فیض کاشانی، مرحوم شهید صدر (رضوان الله تعالی علیه) اینها همه قضیه ی آتش زدن خانه حضرت زهرا را به عنوان یک امر مسلم بیان کردهاند.
ان شاء الله قسمت دوم و سوم قضیه سقط حضرت محسن و شهادت حضرت را بعدا خدمت تان عرض خواهم کرد. قضیه احراق باب که قطعا صورت گرفته هم روایات و هم اقوال قطعی بزرگان ما این را ثابت میکند.
والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته