2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
توسل و استغاثه علمای اهل سنت به رسول خدا صلی الله علیه و اله
کد مطلب: ١١٩٢٧ تاریخ انتشار: ٠٥ ارديبهشت ١٣٩٧ - ١٨:٢٤ تعداد بازدید: 3050
خارج کلام مقارن » عمومی
توسل و استغاثه علمای اهل سنت به رسول خدا صلی الله علیه و اله

جلسه هشتاد و دوم 97/02/04

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه هشتاد و دوم 97/02/04

آشنایی با فرَق کلامی اهل سنت (48) - « توسل و استغاثه علمای اهل سنت به رسول خدا صلی الله علیه و اله»


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی أعدائهم أعداء الله الی یوم لقاء الله

بحث ما در رابطه با شبهات بن جبرین بود ایشان به چهار دلیل می‌گفت شیعیان کافر هستند! ما سه دلیل ایشان را جواب دادیم. در مورد جواب چهارم که بحث توسل بود، در موضوع توسل هم ما گفتیم دو سه تا بحث است که باید این‌ها تفکیک بشود.

یکی بحث سماع موتی است که آیا با مرگ انسان نابود می‌شود و یا روحش از یک منطقه‌ای به منطقه‌ای دیگر منتقل می‌شود آن منطقه‌ی دوم هم احاطه‌اش از این منطقه‌ی اول خیلی بالاتر است، این را هم بحث کردم.

در این مورد حرف زیاد است ولی بیش‌ از این نمی‌شود روی آن بحث کرد، مسئله دوم بحث استغاثه است. عزیزان در این مورد دقت داشته باشند که اصل استغاثه از دیدگاه اهل‌سنت چیست؟ و نتیجه‌هایی که در این زمینه گرفته‌اند چیست؟

آقای ابن تیمیه به صراحت می‌گوید:

«فإن المسلمين متفقون على ما علموه بالإضطرار من دين الإسلام أن العبد لا يجوز له أن يعبد ولا يدعو ولا يستغيث ولا يتوكل إلا على الله »

مسلمانان اتفاق نظر دارند، همه هم می‌دانند که از ضروریات دین اسلام است که بنده نباید غیر خدا را عبادت کند.

كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية ، ج 3، ص 272، اسم المؤلف: أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728 ، دار النشر : مكتبة ابن تيمية ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي

در آن شکی نیست!

«ولا يدعو»

نباید غیر خدا را صدا بزند. حالا غیر خدا را صدا نزند؛ آیا ایشان که بچه‌اش را صدا می‌کند می‌گوید یا احمد برایم آب بیاور؛ یا مریم! برای من غذا بیاور؛ آیا این ندای غیر الله است یا ندای غیر الله نیست؟!

«ولا يستغيث»

و نباید به غیر خدا استغاثه کند، یعنی اگر دارد غرق هم می‌شود، غرق بشود نگوید فلانی دست من را بگیر، من غرق نشوم! یا اگر به زمین افتاده و نمی‌تواند بشود نباید بگوید آی بچه! آی فلانی! دست من را بگیر، من بلند بشوم.

«ولا يتوكل إلا على الله»

و توکل نکند مگر بر خدای عالم

پرسش:

مرده و زنده ندارد؟

پاسخ:

نه دیگر ببینید:

«عبدا ملكا مقربا»

ملائکه که مرده و زنده ندارند، برای‌شان فرق نمی‌کند، توکل بر غیر خدا نکند، آیا این آقایان در دعاوی خودشان در دادگاه‌ها وکیل می‌گیرند یا نمی‌گیرند؟ آیا این کسی را که به عنوان وکیل می‌‌گیرند به این می‌شود گفت:

«توکلت علیه»

او را وکیل قرار دادم؟ یا اصلا وکالت را باطل می‌دانند؟! آیا وکالت می‌دهد برود یک کسی خانه، منزل و یا ماشینش را بفروشد یانه؟ این‌ها یک سری حرف‌هایی می‌زنند که اصلا در الفبای زندگی با مشکل مواجه می‌شوند.

«وأن من عبد ملكا مقربا أو نبيا مرسلا »

ملک مقرب یا نبی مرسلی را عبادت کند

«أو دعاه»

یا ملکی را صدا کند

«أو استغاث به فهو مشرك فلا يجوز عند أحد من المسلمين أن يقول القائل يا جبرائيل أو يا ميكائيل»

مجموع فتاوی ، ج3 ، ص 272

دیگر جبرئیل و میکائیل زنده و مرده ندارند، که شما بیایید بگویید بحث مرده است

«أو يا إبراهيم أو يا موسى أو يا رسول الله»

بحث ابراهیم و یا رسول الله این‌ها بحث دیگری است، ولی این‌ها برای‌شان مرده و زنده هیچ فرقی ندارد می‌گویند استغاثه از غیر الله اشکال دارد و آن آیه‌ی شریفه‌ای که در رابطه با حضرت موسی است:

(فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ)

سوره قصص (28): 15

آیا این فاستغاثه، این‌که از حضرت موسی استغاثه کرد، چرا حضرت موسی به او نگفت تو کافر و مشرک شدی؟ چرا از من استغاثه می‌کنی؟ از خدا استغاثه کن خدا بیاید به دادت برسد.

پرسش:

استاد! تا این‌جا که اشکال نبود می‌گوید اغفرلی آن که نمی‌گوید استغفرلی، در مورد اغفرلی که حرفش درست است.

پاسخ:

فرقی نمی‌کند! ارحمنی، و ارزقنی و انصرنی، کمکم کن و اغثنی اجرنی من عدوی. درباره اغفرلی هم داریم:

«یا ولی الله إن بینی و بین الله عز وجل ذنوبا لا یأتی علیها إلا رضاکم»

در هر صورت... ببینید این‌ها همه چیز را باهم قاطی می‌کنند، فرضا هم اگر بیاید اغفرلی بگوید من را ببخش؛ درباره وارحمنی چه می‌گوید؟ یا رسول الله ارحمنی، ببینید حداقل همین کلمه:

«یا رسول الله ارحمنی»

را در کتب اهل‌سنت سرچ بزنید ببینید چندین مورد صحابه خدمت پیامبر می‌آیند می‌گویند:

«یا رسول الله ارحمنی»

یا آن آیه شریفه دارد که خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم می‌آیند و می‌‌گویند:

(لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا)

سوره بقره (2): آیه 104

این دیگر منطق قرآن است، قرآن می‌گوید بگویید پیغمبر! ما را مورد نظر و مرحمت قرار بده. این (حرف وهابی ها) کاملاً خلاف قرآن است.

«یا رسول الله انظرنا»

نظر مرحمت بکن، عنایت به ما بکن، از سر تقصیرات ما بگذر هر چه شما در ذیل کلمه انظرنا بیاورید کاملاً‌ آن‌جا است ولی این‌ها متأسفانه قبول ندارند.

از آن طرف شفاء السقام سبکی که اولاً سبکی از علمای بزرگ‌ اهل‌سنت است خود ذهبی درباره‌اش دارد العلامةُ الفقیه المحدث الحافظ فخر العلماء یعنی شخصیت کوچکی نیست!

«وکان صادقا متثبتا خیرا دینا متواضعا حسن السمت من أوعیة العلم »

المعجم المختص بالمحدثین، اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله، دار النشر: مکتبة الصدیق - الطائف - 1408، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. محمد الحبیب الهیلة، ج 1، ص 166، ح 204

دریایی از علم است!

این آقا از زمان حضرت آدم تا زمان خودش ادعای اجماع امت‌ها را بیان می‌کند

«يجوز ويحسن التوسل والاستغاثة والتشفع بالنبي (صلى الله عليه وسلم) إلى ربه سبحانه وتعالى، وجواز ذلك وحسنه من الأمور المعلومة لكل ذي دين»

هرکسی که دین دارد این قضیه برایش روشن است می‌گوید امثال ابن تیمیه دین ندارند.

«المعروفة من فعل الأنبياء والمرسلين»

مخصوص ما هم نیست این مربوط به افعال انبیاء و مرسلین است، از حضرت آدم توسل و استغاثه بوده تا عصر حاضر!

«وسير السلف الصالحين والعلماء والعوام من المسلمین»

آیا دیگر ایشان چیزی باقی گذاشت؟

«ولم ینکر احدٌ ذلک من اهل الادیان»

نه تنها اسلام!

« من اهل الاديان و لا سمع به فی زمن من الأزمان، حتی جاء ابن تیمیة، فتکلم فی ذلک بکلام یلبس فیه علی الضعفاء الأغمار»

شفاء السقام فی زیارة خیر الانام ، سبکی شافعی، ص357

ابن تیمیه مثل شیطان تلبیس می‌کند، مسئله را برای مردم مشتبه می‌کند ذهن مردم را مشوّش می‌کند.

سمهودی هم از بزرگان اهل‌سنت است در شذرات الذهب درباره او تعبیری دارد که ساکن مدینه بود:

«عالمها مفتی‌ها مدرس‌ها مورخها الامام القدوة الحجة المفنن»

امام و پیشوا است حجت برای مردم است و در تمام فنون علم هم تسلط دارد که این آقا هم، همین تعبیر را دارد.

ایشان در کتاب می‌گوید:

«اعلم أن الاستغاثة والتشفع بالنبی صلی الله علیه وسلم وبجاهه وبرکته إلی ربه تعالی من فعل الأنبیاء والمرسلین »

وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، المؤلف: علی بن عبد الله بن أحمد الحسنی الشافعی، نور الدین أبو الحسن السمهودی (المتوفی: 911 هـ)، الناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، الطبعة: الأولی – 1419، ج 4، ص 193، الفصل الثالث فی توسّل الزائر

استغاثه و شفاعت جستن از فعل پیامبران و مرسلین است

«وسیر السلف الصالحین»

سیره سلف صالح است

«واقعٌ فی کل حال قبل خلقه بعد خلقه فی حیاته الدنیویة ومدة البرزخ و عرصات القیامة»

آیا چیزی باقی ماند که طرفداران بی‌عقل و بی هوش ابن تیمیه امروز دارند به این بهانه کفر مسلمان‌ها را اثبات می‌کنند؟ یعنی اگر وهابی‌ها در زمان انبیاء گذشته بودند اول کسانی که فتوا به قتل و کفر وهابی‌ها می‌دادند انبیاء بودند.

دو تا عالم بزرگ می‌گویند من فعل الانبیاء والمرسلین از دیدگاه ابن تیمیه تمام انبیاء و مرسلین کلهم مشرکون هستند.

آیا از این بهتر، روشن‌تر، واضح‌تر می‌شود حرف زد؟ از علمای زیادی روایت داریم ابن حجر در الجوهر المنظم تعبیر زیبایی دارد می‌گوید:

« والمستغاث به فی الحقیقة هو الله »

ما می‌گوییم یا رسول الله اغثنی در واقع می‌گوییم:

«یا الله اغثنی والنبی واسطة بینه و بین المستغیث»

چون پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله هر آن‌چه دارد خدا به او داده است.

می‌گوییم:

«یا رسول الله اغثنی»

یعنی:

«اغثنی بقدرة الله التی اعطاک الله»

اغثنی بقدرة الله وبإذن الله، چون پیغمبر صلی الله علیه وآله من دون اذن خدا و من دون قدرت خدا چیزی ندارد.

«فهو سبحانه مستغاثٌ بِه»

آن که مستغاثٌ بِه است خدای تبارک و تعالی است، علامه سِندی که از علمای بزرگی است و خیلی برای او احترام قائل هستند می‌گوید:

«قول القائل اغثنی یا رسول الله ما اراه مستنکرا»

این کار اصلاً استنکار ندارد.

«ولا مستقبحاً»

اصلا کار قبیحی نیست!

بعد ایشان همین بحث ما را مطرح می‌کند و می‌گوید:

«إما أن ینکر وجود شعور للمیت وسماعه لما یسمع»

این آقایانی که استغاثه را حرام و باطل می‌دانند یا به خاطر این است که میت شعور ندارد و نمی‌شنود ؛ می‌گوید:

«ثبت فی الاحادیث الصحیحة القویة ما یقتضی أن للمیت شعورا بعد موته وسماعا لما نسمع منها»

تمام را از بخاری و غیره می‌آورد بعد بحث‌های دیگر را مطرح می‌کند این‌ها نمونه‌هایی است.

یا مثلاً ملا علی قاری از اعلام احناف است و همه مذاهب برای او احترام قائل هستند. ایشان در کتاب مرقاة المفاتیح شرح مشکاة المصابیح، بحث زیارت قبور و غیره را مطرح می‌کند می‌گوید:

«ولذا قيل إذا تحيرتم في الأمور فاستعينوا بأهل القبور»

مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح ، ج 4 ص 221 اسم المؤلف: علي بن سلطان محمد القاري الوفاة: 1014هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - لبنان/ بيروت - 1422هـ - 2001م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : جمال عيتاني

از دیدگاه آقایان تمام این‌ها مشرک هستند این یک نوع تحجر و برداشت غلط از کتاب و سنت است و بلکه یک ضدیت با کتاب و سنت است.

همچنین برخی از علمای داخل کشور توسط بعضی از این جوجه وهابی‌ها در زاهدان و کردستان و غیره جذب وهابی‌ها شدند و مرتب در فضای مجازی، اینترنت و در شبکه‌ها‌ی‌شان تبلیغ می‌کنند.

ملا محمد عمر سربازی که استاد تقریبا هفتاد درصد علمای طراز اول اهل‌سنت کشور ما هست، هفت هشت سال قبل از دنیا رفت و برادرش عبدالرحمن سربازی که امام جمعه چابهار است شاگردان زیادی دارند. (شناسنامه کتاب) کتاب گنجینه دعا و اوراد، علامه محقق مولانا محمدعمر سربازی می‌گوید هر کس مشکلی دارد، صد بار بگوید:

«یا رسول الله إنی استجیر بک من ظلم فلان ابن فلانة فخذ لی حقی منه»

این انگار از استغاثه هم یک مقداری بالاتر رفته است در حقیقت یک نوع استجاره، پناه بردن است و از حضرت هم می‌خواهد فخُذ لی حقّی مِنْه نمی‌گوید فسئل الله أن یأخذ حقی منه نمی‌گوید بک استجیر بالله، بلکه استجیرُ بکَ می‌گوید.

همچنین در توسل و دعای غیر الله می‌گوید در صورتی این شرک است که ما به این‌ها مستقلاً عقیده داشته باشیم و در غیر این صورت نداء لغیر الله شرک نیست مثل این‌که عقیده دارد که او خود صدا و ندا را می‌شنود اما خداوند کریم به او اطلاع می‌دهد یا به اذن الله برای او صدایی منکشف می‌شود یا به اذنه تعالی فرشته به او می‌رساند.

این همان عقیده‌ای است که شیعه دارد که ائمه علیهم السلام باذن الله تبارک وتعالی وبقدرة الله تبارک وتعالی حوائج مردم را یا مستقیم می‌دهند یا از خدا می‌خواهند کِلاهما مشروعان این بحث‌ها را مفصل از آقایان داریم.

بحث دیگری که مطرح است و من مطرح می‌کنم تا این بحث را تمام بکنیم علامه قسطلانی صاحب کتاب شرح صحیح بخاری کتابی به نام المواهب اللدنیّه بالمنح المحمدیه صلی الله علیه وآله وسلم، دارد ایشان در جلد4 آن کتاب می‌گوید:

«ینبغی للزائر»

زائر قبر پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم

« أن یکثر من الدعا والتضرع والاستغاثة»

بعد می‌گوید:

«الاستغاثة هی طلب الغوث، فالمستغیث یطلب من المستغاث به أن یحصل له الغوث منه، فلا فرق بین أن یعبّر بلفظ الاستغاثة أو التوسّل أو التشفّع...»

در مدتی قبل از خلقش، بعد از خلقش، در دنیا، در برزخ، در قیامت پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله قابل استغاثه است بعد استغاثه حضرت آدم را می‌آورد توسل در عالم برزخ را می‌آورد.

بعد می‌گوید:

«ولقد کان حصل لی»

قسطلانی دیگر در حقیقت از اعیان و ارکان اهل‌سنت است، ایشان می‌گوید من یک بیماری داشتم

« اعيا دواؤه الاطباء »

اطباء از مداوای آن عاجز شدند

« واقمت به سنين فاستغثت به»

در مدینه چند سالی که بودم به پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله استغاثه کردم نمی‌گوید توسل کردم!

«فاستغثت به ليلة الثامن والعشرين من جمادي الاولي ومنّ عليّ بالعود في عافية بلا محنة فبینا أنا نائم إذ جاء رجل معه قرطاس»

المواهب اللدنیة بالمنح المحمدیة،ج4،ص595 ط المکتب الاسلامی

به پیغمبر متوسل شدم و پیغمبر من را شفاء داد در خواب دیدم کسی آمد که کاغذی در دستش است در کاغذ این مطلب نوشته بود

«هذا دواء لداء أحمد بن القسطلانى من الحضرة الشریفة بعد الإذن الشریف النبوى ثم استیقظت »

به اذن پیغمبر صلی الله علیه وآله از روضه مطهره فرمان شفای قسطلانی آمد می‌گوید از خواب بیدار شدم

«فلم أجد بى- والله- شیئا مما کنت أجده »

به خدا قسم، آثاری از بیماری در خودم احساس نکردم.

«وحصل الشفاء ببرکة النبى- صلى الله علیه وسلم».

بعد ایشان می‌گوید دو سال بعد هم در راه مکه که به طرف مصر می‌رفتیم خادمه‌ای به نام غزال داشتیم که اهل حبشه بود این خادمه دچار صرع شد بدنش می‌لرزید و می‌افتاد و غش می‌کرد.

«واستمر بها أیاما فاستشفعت به- صلى الله علیه وسلم- فى ذلک، فأتانى آت فى منامى »

المواهب اللدنیة بالمنح المحمدیة،ج4،ص595 ط المکتب الاسلامی

مدتی این شخص دچار صرع شده بود باز به پیغمبر صلی الله علیه وآله متوسل شدم کسی در خوابم آمد

«ومعه الجنى الصارع لها فقال: لقد أرسله لک النبى- صلى الله علیه وسلم فعاتبته وحلفته أن لا یعود إلیها، ثم استیقظت ولیس بها قلبة کأنما نشطت من عقال»

یکی از اجنه آمد می‌خواست او را دچار صرع کند، او را به پیغمبر قسم دادم که این شخص را اذیت نکند از خواب که بیدار شدم دیدم این کنیز حبشی اثری از بیماری و صرع ندارد.

شما می‌گویید استغاثه شرک است این عالم شما می‌گوید من استغاثه کردم و شفا پیدا کردم.

پرسش:

ابن تیمیه می‌گوید شیاطین او را شفا داده اند.

پاسخ:

شیاطینی که می‌گوید از قبر پیغمبر بیرون آمد این است! این را هم بگوییم شیاطین این کار را کردند؟!

تاریخ مدینه دمشق از فردی به نام منکدر ابن محمد نقل می‌کند مردی از اهل یمن برای جهاد می‌رفت 80 دینار به من داد مدتی گذشت و دیدم نیامد تمام این 80 دینار را خرج کردم!

می‌گوید بعد از مدتی برگشت و گفت پول من را بده من من چیزی هم نداشتم آمدم در مسجد خوابیدم

«متلوذا بقبر رسول الله (ص)»

یعنی به قبر و منبر پیغمبر پناه برد دید که یک فردی در همان تاریکی آمد گفت:

«دونکها یا محمد قال فمد یده، فإذا صرة فیها ثمانون دینارا»

دیدم یک صُره یعنی کیسه‌ای در همان تاریکی که متلوذ به قبر پیغمبر بودم کیسه را باز کردم دیدم در داخل کیسه دقیق 80 دینار است. آیا اینجا هم اجنه می‌آیند 80 دینار می‌دهند؟! مشابه این ما فراوان داریم.

این را هم عرض کنم ابن جوزی بزرگ که از علمای بزرگ‌شان است نه سبط جوزی ایشان از ابو زرعه طبری می‌گوید:

در سفر به سمت مکه بودیم در راه به مشکلی برخوردیم غذاهای‌مان تمام شد خدمت پیغمبر اکرم رسیدیم و آن‌جا ماندیم گفتیم:

«یا رسول الله أنا ضیفک اللیة»

امشب ما مهمان شما هستیم یک ساعتی گریه می‌کردیم دیدم که

«رأیت رسول الله فوضع فی یدی دراهما»

خوابم برد دیدم رسول اکرم صلی الله علیه وآله آمد یک درهمی در دست من گذاشت.

«وفتح یدهُ فاذا فیها دراهم»

از خواب بیدار شدم دیدم این درهم‌ها در دستم است، رفتم غذا گرفتم و خوردم.

از این‌طور موارد که بزرگان اهل‌سنت، اعیان اهل‌سنت استغاثه به قبر پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله کردند و نتیجه دیده‌اند الی ماشاء الله در کتب اهل‌سنت آن هم کتاب‌های معتبرشان وجود دارد.

هم آیه قرآن، هم حدیث نبوی، هم اقوال علمای اهل‌سنت و هم سیره عملی بزرگان اهل‌سنت در استغاثه و نتیجه گرفتن از استغاثه به پیغمبر صلی الله علیه وآله فراوان است.

والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها