بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ: 96/03/07
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر افوض أمری إلی الله انّ الله بصیر بالعباد
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة مولانا امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین (علیهم السلام)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام و درود و ارادت به پیشگاه مهربان و باصفا و دوست داشتنی شما مردم عزیز و همراهان خوب برنامه زنده «حبل المتین». امیدوارم حال و احوالتان خوب باشد و طاعات و عبادات و بندگیهای شما قبول باشد.
لحظات افطار و سحر که برای روزهداران ماه مبارک رمضان لحظات بسیار شیرینی است، گوارای وجودتان باشد.
باید تبریک ویژه خدمت آقا پسرهای عزیزمان و دختر خانمهای نازنینمان بگوییم که امسال به سن تکلیف رسیدند و امسال اولین سال است که جشن روزهداری میگیرند؛ انشاءالله گوارای وجودشان باشد.
پدرها و مادرها قدر این فرزندان را بدانند و فرزندان هم قدر پدرها و مادرها را بدانند. یک تبریک هم به عزیزان بیننده بگوییم که در برخی از این نقاط عالم هستی ساعات روزهداریشان خیلی بیشتر از ما هست و شاید نزدیک 20 ساعت یا کمی بیشتر روزهداری میکنند.
عمل این افراد بسیار بسیار ارزشمند است، زیرا وارد شده است:
«أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ أَحْمَزُهَا»
بافضیلتترین اعمال سختترین آنهاست.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 67، ص 189، ح 2
قطعاً شما در پیشگاه خداوند متعال از اجر ویژهای برخوردار هستید به دلیل اینکه ساعات روزهداری شما بیشتر است و حتماً خداوند متعال برای شما ویژه مینویسد.
خدا را شکر که خداوند به ما توفیق داد روزه ماه مبارک رمضان را بگیریم و جزء مهمانان ماه ضیافت الهی باشیم. چقدر خوب است که قدردان این دقایق و ثانیهها و لحظات باشیم.
ماه مبارک رمضان که نفس کشیدن در آن تسبیح است، خوابیدن در آن عبادت است، یک آیه قرآن خواندن در این ماه با ختم قرآن در ماههای دیگر مطابقت میکند. این موارد همگی از فضائل و برکات ماه مبارک رمضان است که انشاءالله بتوانیم کمال استفاده و بهره را ببریم.
امشب هم همراه با «شبکه جهانی ولایت» و برنامه زنده «حبل المتین» هستید و راههای ارتباطی شما با ما هم برایتان زیرنویس شده است. سامانه پیام کوتاه ما در ذهن شریف شما هست و همچنین میتوانید روی صفحه تلویزیون نگاه کنید و برای ما پیام بدهید.
«30001203» سامانه پیام کوتاه ماست؛ همچنین شماره دیگری در اختیار شما قرار دارد که از طریق فضای مجازی میتوانید با ما مرتبط باشید و پیامهای خودتان را به ما برسانید.
اگر دوست دارید میتوانید از ماه مبارک رمضان برای ما بگویید، اگر دوست دارید در مورد بحثی که تا دقایقی دیگر آغاز خواهیم کرد و یا اگر نکته یا سؤال یا مطلبی دارید با افتخار پذیرای پیامهای شما خواهیم بود.
امشب هم توفیق داریم در محضر استادمان حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی باشیم و قرار هست مباحث هفتههای گذشته را ادامه بدهیم. جناب استاد خدمت شما سلام عرض میکنم، طاعات و عبادات شما قبول باشد، خیلی خوش آمدید:
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ بنده هم خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی و دوست داشتنی که در هرکجای این گیتی پهناور، بیننده این برنامه هستند و ما را مهمان کانون گرم و باصفای خانواده خودشان قرار دادند خالصانهترین سلامم را همراه با آرزوی موفقیت تقدیم میکنم.
خدا را به آبروی محمد و آل محمد قسم میدهم فرج مولای ما بقیة الله الأعظم را نزدیک نموده و همه ما و شما گرامیان را از یاران خالص و باصفا و از سربازان فداکار آن بزرگوار قرار بدهد.
از خداوند متعال میخواهیم رفع گرفتاری از همه گرفتاران بنماید، دغدغههای فکری همه ما و شما را برطرف سازد، حوائج ما و شما را برآورده نماید و دعاهای ما را به اجابت برساند؛ انشاءالله.
مجری:
انشاءالله، الهی آمین. خیلی ممنونم از دعاهایی که حضرت استاد در ابتدا و انتهای برنامه در حق ما میکنند. انشاءالله همه این دعاها به درجه استجابت برسد.
شما عزیزان خوب بینندهای که همراه «شبکه جهانی ولایت» و برنامه زنده «حبل المتین» آمین بگویید، زیرا به واسطه آمین گفتن شما حتماً این دعاها مستجاب خواهد شد.
جناب استاد! ما در چند جلسه قبل وارد این موضوع شدیم که شبکههای وهابی شیطانی صهیونیستی با هدف ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی مرتب از اهانت شیعه به صحابه صحبت میکنند.
این افراد ادعا میکنند که شیعه به صحابه توهین میکند و ناسزا میگوید و مسائلی از این قبیل را ادعا میکنند. ما امشب میخواهیم که حضرتعالی خلاصهای از مطالبی که هفتههای گذشته به آن اشاره فرمودید را بیان کنید تا دوستان خوب بیننده آمادگی ذهنی پیدا کنند.
استاد خلاصهای از اهانتهایی که سران وهابی از جمله «محمد بن عبدالوهاب» و «ابن تیمیه» نسبت به صحابه به ویژه وجود نازنین حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) داشتند را بیان کنید تا سؤالات جدید را عرض کنم.
خلاصه مطالب جلسات گذشته:
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمد الله و الصلوة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله الی یوم لقاء الله افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر رب أدخلنی مدخل صدق و أخرجنی مخرج صدق و أجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا
همانطور که حضرتعالی اشاره فرمودید تأسیس شبکههای شیطانی صهیونیستی با هدف ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی و تحریک کردن این دو گروه بر علیه یکدیگر است. در هر فرصت و مناسبتی تلاش میکنند تا بهرهبرداریهای سوء داشته باشند.
عزیزان بیننده حتماً دیدند وهابیت در آستانه انتخابات، مردم را تحریک میکردند مبنی بر اینکه بریزید چهارراهها را بگیرید، اطراف بیمارستانها را تصرف کنید و اطراف ساختمانهای دولتی را شلوغ کنید تا همانند قضیه سال 1388 ناآرامی ایجاد شود.
این افراد ادعا میکردند که قرار است مردم به خیابانها بریزند، اما شما پیشقدم باشید. الحمدلله رب العالمین شیعه و اهل سنت آگاه هستند، فریب این شیاطین را نخوردند و بعد از این هم نخواهند خورد.
امیدواریم بینندگان عزیز ما مقداری حواسشان جمع باشد. وهابیت حرفهای وقیحانهای نسبت به ائمه طاهرین (علیهم السلام) و مادران آن بزرگواران میگویند که خود و نوامیسشان نسبت به این عبارات شایستهتر هستند.
بنده از عزیزان شیعه تقاضا دارم که در این قضایا ورود پیدا نکنند و از شرکت در این قضایا خودداری کنند، زیرا هدف این افراد این است که شیعه را عصبانی کند و شیعه هم مطالبی در مورد مقدسات این افراد بگوید.
البته این افراد غیر از «ابن تیمیه» و «محمد بن عبدالوهاب» مقدساتی ندارند. مشاهده میکنیم آقای «ابن فیروز» میگوید: «محمد بن عبدالوهاب» از تخم و نسل شیطان است!! کسی که از نسل شیطان است دیگر آبرویی ندارد.
«ابن تیمیه» هم خود میگوید: شیطان به صورت من درمیآید و مردم را گمراه میکند!! بنابراین این افراد هیچ آبرویی ندارند.
این افراد سعی دارند با اهانت کردن به مقدسات شیعه، شیعه را تحریک کنند و کاری کنند تا بچه شیعهها هم به مقدسات اهل سنت توهین کنند. هدف این افراد این است و به دنبال این میگردند.
بنده از تمامی عزیزان شیعه تقاضا و خواهش میکنم در اینطور قضایا مراقب توطئههای دشمنان و این شیاطین باشند تا ناخواسته در موقعیتی قرار نگیرند که نفع آن تنها برای دشمن است.
زمانی که این افراد فحش میدهند و توهین میکنند شیعه و اهل سنت این افراد را میشناسند. دست این افراد از همه جا خالی است و به همین خاطر به فحاشی رو آوردند.
یکی از مطالبی که عزیزان شیعه میتوانند نسبت به این افراد ارائه بدهند توهینهایی است که بزرگان آنها نسبت به صحابه داشتند. عزیزان میتوانند در فضای مجازی یا تماسهایی که با شبکههای وهابی میگیرند آنها را به چالش بکشند.
زمانی که «محمد بن عبدالوهاب» در کتاب «کشف الشبهات» به صراحت میگوید:
«أما سمعت الله کفرهم بکلمة مع کونهم فی زمن رسول الله - صلی الله علیه وسلم - ویجاهدون معه ویصلون ویزکون ویحجون ویوحدون»
آیا نشنیدی خداوند صحابه را تکفیر کرده است با اینکه در زمان پیغمبر اکرم در کنار ایشان بودند و نماز میخواندند، جهاد میکردند، حج میرفتند و موحد بودند.
کشف الشبهات، المؤلف: محمد بن عبد الوهاب (المتوفی: 1206 هـ)، الناشر: وزارة الشؤون الإسلامیة والأوقاف والدعوة والإرشاد - المملکة العربیة السعودیة، الطبعة: الأولی، 1418 هـ، ج 1، ص 42، الفصل الثانی عشر
مشاهده کنید تمام این قضایا بیانگر این است که خداوند، صحابهای که موحد بودند را تکفیر کرده است. آقایان به ما بفرمایید صحابهای که موحد بودند و خداوند عالم آنها را تکفیر کرده چه کسانی بودند!؟
این افراد در برابر ادعای «محمد بن عبدالوهاب» هیچ جوابی برای گفتن ندارند. خداوند متعال در قرآن کریم سوره توبه میفرماید:
(یحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا کلِمَةَ الْکفْرِ وَ کفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ وَ هَمُّوا بِما لَمْ ینالُوا)
به خدا سوگند میخورند که (سخنان زننده در غیاب پیامبر) نگفتهاند، در حالی که قطعاً سخنان کفر آمیز گفتهاند، و پس از اسلام کافر شدهاند، و تصمیم (به کار خطرناکی) گرفتند که به آن نرسیدند.
سوره توبه (9): آیه 74
آنها میگویند: "شما به ما وهابیت نگویید چرا مسلمانان را تکفیر میکنید، علی رغم اینکه این افراد نماز میخوانند و روزه میگیرند. ما هم به تأسی از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و خداوند عالم مسلمانان را تکفیر میکنیم!!"
مشاهده کنید شیطنت این افراد تا کجا ادامه دارد. وهابیت آیاتی که در رابطه با منافقین نازل شده و طبق نظر تمام مفسرین شیعه و اهل سنت در رابطه با منافقین است را آوردند و ادعا میکنند که این آیات در حق موحدین است.
آنها ادعا میکنند این آیات درباره کسانی است که با پیغمبر اکرم نماز میخواندند، روزه میگرفتند، حج میرفتند و موحد بودند!!
دلیل ادعای این افراد این است که کار خود را توجیه کنند و بگویند که ما هم اگر مسلمانان را علی رغم اینکه روزه میگیرند و نماز میخوانند تکفیر میکنیم به استناد این قضایا است.
این افراد مرتباً ادعا میکنند که شیعیان به همسران پیغمبر اکرم مخصوصاً عایشه توهین میکنند. مشاهده کنید در کتاب «منهاج السنة النبویة» اثر «ابن تیمیه» جلد هفتم صفحه 80 وارد شده است:
«و کان قد ارتاب فی أمرها»
پیغمبر اکرم در رابطه با پاکدامنی عایشه دچار تردید شده بود.
آقایان اهل سنت و کسانی که مدعی سلفیت هستید، آیا اگر کسی تعبیر «و کان قد ارتاب فی أمرها» را نسبت به فلان مولوی، ماموستا، مفتی یا همسر یکی از کارشناسان وهابی بگوید، این حرف را توهین و خلافت عفت میدانند یا نمیدانند؟!
اگر این افراد چنین حرفی را توهین میدانند، چرا اجازه میدهند امثال «ابن تیمیه حرانی» که آقای «غماری» در مورد او میگوید: "لعنتهای خداوند بر او باد" چنین توهینی را به همسر پیغمبر و بالأخص نبی گرامی اسلام انجام دهد؟!
حال «ابن تیمیه» که ناموس ندارد و تا آخر عمر خود ازدواج نکرد، اما اگر کسی چنین تعبیری را نسبت به «عبدالعزیز»، «ملک سلمان» و «ملک عبدالله» بگوید این افراد از کوره در میروند یا نه؟!
آیا احترام رسول گرامی اسلام به اندازه «محمد بن عبدالوهاب» و «عبدالعزیز» نیست؟! این تعبیر، تعبیر «ابن تیمیه» است که در ادامه میگوید:
«فقال یا عائشة أن کنت بریئة فسیبرئک الله و أن کنت الممت بذنب فاستغفری الله وتوبی إلیه»
پیغمبر اکرم فرمود: ای عایشه اگر کار بدی نکردی خدا تو را میبخشد، اما اگر کار بدی مرتکب شدی به من بگو تا برای تو استغفار کنم.
منهاج السنة النبویة، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ج 7، ص 80
کسی که یک عمر با همسرش زندگی کرده و او را میشناسد، آیا نسبت به او این تعبیر را به کار میبرد؟! مردم هرچقدر میخواهند حرف بزنند، زیرا نمیتوان دهان مردم را بست.
مردم نسبت به حضرت ابراهیم هم هزاران حرف زدند. نسبت به حضرت ایوب و دیگران هم این تعابیر را به کار بردند. آیا این بزرگواران با حرف مردم نسبت به نوامیس خود دچار تردید شدند؟! این چه حرفی است که این افراد میزنند؟!
این افراد مدعی هستند که شیعه نسبت به نوامیس نبی گرامی اسلام توهین میکنند. دوستان عزیز تعبیر «ابن تیمیه» در مورد عایشه را دیدید، حال تعبیر بزرگان شیعه را هم مشاهده کنید. «شیخ طوسی» میگوید:
«ما زَنَتِ امرأةُ نَبی قَطٌّ»
همسر هیچ یک از پیامبران الهی دچار فحشا نشده است.
التبیان فی تفسیر القرآن، نویسنده: الشیخ الطوسی، ج 5، ص 495
اگر همسر یکی از پیغمبران مرتکب فحشا میشد مردم از پیغمبر متنفر میشدند و این لکه ننگی در دامن نبی الهی بود. هرکسی چنین نسبتی به زوجات پیغمبر اکرم بدهد مرتکب خطای بزرگی شده است.
از طرف دیگر «ألبانی» مینویسد: بعید نیست که همسران پیغمبر اکرم دچار فحشا شده باشند!!!
شما چکار میکنید؟! از یک طرف شیعه را متهم میکنید که آنها نسبت به همسران پیغمبر اکرم جسارت میکنند و از طرف دیگر خود چنین حرفهایی میزنید.
در کتاب «سلسلة الاحادیث الصحیحة» اثر «ناصرالدین البانی» جلد 6 صفحه 27 این قضایا مطرح شده است، سپس مینویسد:
«وإن کان وقوع ذلک ممکنا من الناحیة النظریة لعدم وجود نص باستحالة ذلک منهن»
از نظر علمی و شرعی هیچ اشکالی ندارد که همسران پیغمبر اکرم دچار فحشا شده باشند، زیرا ما آیه یا روایتی نداریم که امهات المؤمنین از ابتلا به فحشا بریء هستند.
سلسلة الأحادیث الصحیحة، المؤلف: أبو عبد الرحمن محمد ناصر الدین الألبانی (المتوفی: 1420 هـ)، الناشر: مکتبة المعارف للنشر والتوزیع، الریاض، الطبعة: الأولی، (لمکتبة المعارف)، ج 6، ص 27، ش 2507
مشاهده کنید چه عبارت وقیح و زشتی به کار میبرد!! این شخص دنبال روایتی در این زمینه میگردد، اما وجود ندارد. این افراد بدترین و شدیدترین اتهام را به همسران پیغمبر اکرم میزنند و بعد از آن شیعه را متهم میکنند.
بحث ما در رابطه با حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بود. مشاهده کنید این شخص آمده در اینجا ابرو درست کند، اما چشم را هم خراب کرده است. او میخواهد اثبات کند که علی بن أبی طالب انسان خوبی نبوده است و ابوبکر از ایشان بهتر بوده است.
«ابن تیمیه» در کتاب «منهاج السنة النبویة» جلد هفتم صفحه 137 میگوید: عموم صحابه و تابعین ابوبکر و عمر را دوست داشتند، اما علی بن أبیطالب را دوست نداشتند؛
«فان کثیرا من الصحابة و التابعین کانوا یبغضونه و یسبونه و یقاتلونه»
بسیاری از صحابه و تابعین بغض علی را در دل داشتند و او را سب میکردند و با او به قتال میپرداختند.
منهاج السنة النبویة، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ج 7، ص 137
صحبت ایشان فتوا است و نقل قول نیست. من نمیدانم شبکههای شیطانی در برابر این حرف «ابن تیمیه» چرا ساکت هستند. و علی رغم اینکه ما چندین مرتبه در این خصوص سؤال پرسیدیم حاضر به پاسخگویی نیستند!!
احتمالاً این افراد در چاه افتادند و در درک الاسفل قرار گرفتند که نمیتوانند پاسخ بدهند. در این عبارت وارد شده است که بسیاری از صحابه و تابعین امیرالمؤمنین را دشمن میدانستند، به آن بزرگوار ناسزا میگفتند و با ایشان میجنگیدند.
شبکههای مدافع «ابن تیمیه» به ما بگویند که اگر «کثیرا من الصحابة و التابعین» بغض امیرالمؤمنین را در دل داشتند و به ایشان ناسزا میگفتند و با ایشان میجنگیدند، صحابهای که بغض امیرالمؤمنین را در دل داشتند و آن بزرگوار را سب میکردند را به ما معرفی کنید.
ما از شبکههای شیطانی تقاضا داریم تنها 10 تن از این صحابهای که با امیرالمؤمنین به قتال میپرداختند را به ما معرفی کنند. شجره معلونه در قرآن صحابه نیستند و امیرالمؤمنین هم به صراحت میفرماید: به خدا سوگند این افراد اسلام نیاوردند، بلکه کفر خود را مخفی کردند.
اگر بنی امیه این شجره ملعونه در قرآن را کنار بگذاریم صحابهای به ما معرفی کنید که بغض امیرالمؤمنین را در دل داشتند و آن بزرگوار را سب میکردند. ما در جلسه گذشته گفتیم «ابن تیمیه» که میگوید:
«کثیرا من الصحابة و التابعین کانوا یبغضونه و یسبونه و یقاتلونه»
آیا ایشان راست میگوید یا دروغ میگوید؟! اگر حرف ایشان دروغ است، ما نظر رسول گرامی اسلام در مورد دروغگویی را گفتیم.
شخصی از پیغمبر اکرم پرسید: آیا مؤمن زنا میکند؟! حضرت میفرماید: شاید مرتکب شود. بازهم میپرسد: آیا مؤمن دزدی میکند؟! حضرت میفرماید: شاید مرتکب شود. بازهم میپرسد: آیا مؤمن دروغ میگوید؟ می فرماید: مؤمن اصلاً دروغ نمیگوید. خداوند متعال میفرماید:
(إِنَّما یفْتَرِی الْکذِبَ الَّذِینَ لا یؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّه)
تنها کسانی دروغ میگویند که ایمان به آیات خدا ندارند.
سوره نحل (16): آیه 105
«ابن تیمیه» که میگوید:
«کثیرا من الصحابة و التابعین کانوا یبغضونه و یسبونه و یقاتلونه»
مشاهده کنید که در منابع متعدد اهل سنت وارد شده است که:
«أَنَّهُ سَألَ النَّبِيَّ، فَقَالَ : يَا نَبِيَّ اللهِ هَلْ يَزْنِي الْمُؤْمِن ؟»
از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) سؤال کردند: یا نبی الله! آیا مؤمن زنا میکند؟!
«قَالَ : قَدْ يَكُونُ ذَلِكَ »
حضرت فرمودند: شاید مرتکب شود.
«قَالَ : هَلْ يَسْرِقُ الْمُؤْمِن ؟»
پرسیدند: آیا مؤمن دزدی میکند؟!
«قَالَ : قَدْ يَكُونُ ذَلِكَ»
حضرت فرمودند: شاید مرتکب شود.
«قَالَ : هَلْ يَكْذِبُ؟»
پرسیدند: آیا مؤمن دروغ میگوید؟!
«قَالَ : لاَ»
حضرت فرمودند: نه، مؤمن دروغ نمیگوید.
جامع الاحاديث (الجامع الصغير وزوائده والجامع الكبير)، اسم المؤلف: الحافظ جلال الدين عبد الرحمن السيوطي؛ ج20، ص 258، ح 16596
رسول گرامی اسلام در ادامه این آیه شریفه را خواندند:
(إِنَّما یفْتَرِی الْکذِبَ الَّذِینَ لا یؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّه)
تنها کسانی دروغ میگویند که ایمان به آیات خدا ندارند.
همچنین این روایت در کتاب «صحیح بخاری» وارد شده است و «ابن تیمیه» در کتب خود «منهاج السنة النبویة» و «مجموع الفتاوی» این روایت را فراوان ذکر کرده است، اما به نفع خود بهرهبرداری کرده است.
در کتاب او وارد شده است که «ابوهریره» از رسول گرامی اسلام پرسید:
«آیةُ الْمُنَافِقِ ثَلَاثٌ إذا حَدَّثَ کذَبَ وإذا وَعَدَ أَخْلَفَ وإذا أؤتمن خَانَ»
نشانه منافق سه چیز است؛ زمانی که سخن میگوید دروغ میگوید، در وعده دادن خلف وعده میکند و در امانت خیانت میکند.
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 1، ص 21، ح 33
اگر «ابن تیمیه» میگوید:
«کثیرا من الصحابة و التابعین کانوا یبغضونه و یسبونه و یقاتلونه»
و دروغ میگوید هیچ شک و شبههای نیست که او منافق است. همچنین در روایت دیگری از همین کتاب وارد شده است که حضرت میفرماید:
«أَرْبَعٌ من کنَّ فیه کان مُنَافِقًا خَالِصًا وَمَنْ کانت فیه خَصْلَةٌ مِنْهُنَّ کانت فیه خَصْلَةٌ من النِّفَاقِ حتی یدَعَهَا إذا أؤتمن خَانَ وإذا حَدَّثَ کذَبَ وإذا عَاهَدَ غَدَرَ وإذا خَاصَمَ فَجَرَ»
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 1، ص 21، ح 34
اگر «ابن تیمیه» به دروغ ادعا میکند که صحابه با امیرالمؤمنین دشمن بودند و بغض ایشان را در دل داشتند منافق است، اما اگر راست میگوید ما دو سؤال دیگر از او میپرسیم: اصلاً نظر «ابن تیمیه» در رابطه با سب خلفا و سب امیرالمؤمنین چیست؟
اگر از «ابن تیمیه» سؤال کنیم: "حکم سب امیرالمؤمنین چیست"، چه جوابی برای گفتن دارد؟! مشاهده کنید در کتاب «الاستغاثة فی الرد علی البکری» اثر «ابن تیمیه» وارد شده است:
«من سب أبا بکر أو عمر أو عثمان أو علیا رضی الله عنهم فهو کافر»
هرکسی به ابوبکر، عمر، عثمان یا علی بن أبی طالب (سلام الله علیه) سب کند کافر است.
الإستغاثة فی الرد علی البکری، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة، دار النشر: دار الوطن - الریاض - 1417، الطبعة: الأولی، تحقیق: عبدالله بن محمد السهلی، ج 2، ص 600
حال طبق فرمایش خود «ابن تیمیه» نتیجه میگیریم: «کثیرٌ من الصحابة کفارٌ». همچنین در کتاب «مجموع الفتاوی» جلد چهارم وارد شده است:
«وَأَمَّا عَلِی فَأَبْغَضَهُ وَسَبَّهُ أَوْ کفَّرَهُ الْخَوَارِجُ وَکثِیرٌ مِنْ بَنِی أُمَیةَ وَشِیعَتِهِمْ الَّذِینَ قَاتَلُوهُ وَسَبُّوهُ»
سپس مینویسد:
«بِخِلَافِ سَبِّ عَلِی فَإِنَّهُ کانَ شَائِعًا فِی أَتْبَاعِ مُعَاوِیةَ؛ وَلِهَذَا کانَ عَلِی وَأَصْحَابُهُ أَوْلَی بِالْحَقِّ وَأَقْرَبَ إلَی الْحَقِّ مِنْ مُعَاوِیةَ»
در آخر مینویسد:
«وَکانَ سَبُّ عَلِی وَلَعْنُهُ مِنْ الْبَغْی»
هرکسی به علی بن ابیطالب ناسزا بگوید یا او را لعن کند جزو طایفه باغیه است.
مجموع الفتاوی، المؤلف: تقی الدین أبو العباس أحمد بن عبد الحلیم (المتوفی: 728 هـ)، المحقق: عبد الرحمن بن محمد، الناشر: مجمع الملک فهد لطباعة المصحف الشریف، المدینة النبویة، المملکة العربیة السعودیة، عام النشر: 1416 هـ/1995 م، ج 4، ص 436
او در ذیل این روایت میگوید: هرکسی به علی بن أبی طالب ناسزا بگوید مردم را به طرف آتش جهنم دعوت میکند، حتی اگر اجتهاد کرده باشد. قرآن کریم در جواب این سؤال که: "چه کسانی مردم را به طرف آتش جهنم دعوت میکنند؟!" میفرماید:
(وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یدْعُونَ إِلَی النَّارِ وَ یوْمَ الْقِیامَةِ لا ینْصَرُون)
و ما آنها را پیشوایانی که دعوت به آتش (دوزخ) میکنند قرار دادیم، و روز رستاخیز یاری نخواهند شد.
سوره قصص (28): آیه 41
بنابراین «ابن تیمیه» خود میگوید: سب امیرالمؤمنین کفر است، جزو فئه باغیه و دعوت کننده به سوی آتش جهنم است. این در حالی است که دعوت کننده به آتش جهنم خود در آتش جهنم است.
بنابراین «ابن تیمیه» خود میگوید: بسیاری از صحابه به امیرالمؤمنین ناسزا میگفتند. ناسزا به علی کفر است و ناسزا گوینده در داخل آتش جهنم است.
مجری:
استاد حال که بحثمان به اینجا رسید بنده یک سؤال دارم. با توجه به توضیحاتی که حضرتعالی دادید قطعاً این مطالب برای دوستان خوب بیننده ما روشن شده است و میتوان از آن نتیجهای گرفت.
حال میخواهیم ببینیم در سنت رسول الله (صلی الله علیه و آله) حکم کسی که به صحابه دروغ بگوید یا افترا ببندد، چیست؟!
حکم افترا به صحابه طبق سنت رسول گرامی اسلام
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
با توجه به توضیحاتی که داده شد پاسخ این سؤال روشن است. خداوند متعال میفرماید:
(إِنَّما یفْتَرِی الْکذِبَ الَّذِینَ لا یؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّه)
به فرمایش قرآن کریم کسی که به صحابه یا غیر صحابه دروغ ببندد همانند کسی است که به آیات الهی کافر شده باشد. ما همچنین عرض کردیم کسی که به صحابه یا غیر صحابه دروغ ببندد جزو منافقین است و جایگاه منافق از دیدگاه قرآن کریم:
(إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْک الْأَسْفَلِ مِنَ النَّار)
منافقان در پائینترین مرحله دوزخ قرار دارند.
سوره نساء (4): آیه 145
انشاءالله ما بعدها مفصل در رابطه با کسانی که نسبت به صحابه افترا و دروغ میبندند تا صحابه را در میان مردم بیارزش کنند صحبت خواهیم کرد. ما در بخشهای بعد که حکم سب، لعن، کذب و افترای به صحابه را مطرح کردیم این مطالب را بیان خواهیم کرد.
مجری:
انشاءالله؛ دوستان خوب بیننده این برنامه زنده «حبل المتین» است که از «شبکه جهانی ولایت» تقدیم حضور شما میشود.
باید خدمت عزیزانی که تازه به جمع ما اضافه شدند عرض کنم ما در مورد توهین به صحابه صحبت میکنیم. شبکههای وهابی شیطانی دائماً تلاش میکنند میان شیعه و اهل سنت اختلاف ایجاد کنند. آنها ادعا میکنند که شیعیان به صحابه سب و جسارت میکنند.
با توجه به اینکه تاکنون خلاصهای از مباحث گفته شد حتماً متوجه شدید که در حال حاضر چه کسی توهین و جسارت میکند و در منابع چه کسی این توهینها و جسارتها به صحابه یا همسران پیامبر گرامی اسلام وارد شده است.
در فاصله کوتاهی که به اتاق فرمان میرویم و میان برنامهای میبینیم بحث ما ادامه دارد و انشاءالله بازهم در خدمت شما هستیم.
اللهم ما بنا من نعمة فمنک لا إله إلا أنت سبحانک انی کنت من الظالمین فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المؤمنین
گفتن این ذکرها و اعتراف به خطاها و گناهها و اشتباهات در ماه مبارک رمضان بسیار انسان را آرام میکند و بسیار ارتباط انسان را با خداوند متعال بیشتر میکند.
از خداوند متعال میخواهیم به حق این سحرها و به حق این شبهای نورانی و ملکوتی که بسیار بافضیلت است لطف و عنایت و مرحمت خود را بیشتر نصیب ما کند.
این برنامه زنده «حبل المتین» است که تقدیم حضور عزیزانی میشود که «شبکه جهانی ولایت» را برای دیدن انتخاب کردند.
از دوستانی که لطف میکنند و برای ما پیام میدهند و همراهی خود را با «شبکه جهانی ولایت» اعلام میکنند، خیلی ممنونم. انشاءالله در فرصتی که دوستان در اختیار من قرار دادند حتماً اشارهای به پیامهای شما خواهم داشت.
ما بحث توهین به صحابه را از هفتههای گذشته آغاز کرده بودیم و امشب هم ادامه دادیم و مطالبی هم بیان شد. ما میخواهیم در خدمت استاد باشیم و سؤالات دیگری که مدنظرم هست را از محضر جناب استاد قزوینی بپرسم.
استاد! «ابن تیمیه» ادعا کرده است که بسیاری از صحابه به امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) ناسزا میگفتند. حال بفرمایید در کتب اهل سنت حکم کسی که به وجود نازنین امیرالمؤمنین ناسزا بگوید چیست؟!
حکم ناسزا به امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) با استناد به کتب اهل سنت
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
نکته زیبایی است؛ امیدوارم عزیزان بیننده به این نکته خوب دقت کنند. پیغمبر اکرم هرکسی که به امیرالمؤمنین ناسزا بگوید خواه بنی امیه، بنی مروان، «سلمان»، «ابوذر» یا هرکسی که باشد فرمایشی دارد که آن به عنوان سنت ثابت رسول گرامی اسلام است.
در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» جلد سوم روایتی وارد شده است که نظر «ذهبی» را هم در پایان آورده است. «أم سلمه» به «ابو عبدالله جدلی» میگوید:
«أیسب رسول الله فیکم»
در میان مردم به پیغمبر اکرم ناسزا میگویند؟!
«فقلت معاذ الله أو سبحان الله أو کلمة نحوها»
«ابو عبدالله جدلی» گفت: معاذ الله! سبحان الله! مگر کسی به پیغمبر اکرم ناسزا میگوید؟!
«فقالت سمعت رسول الله یقول من سب علیا فقد سبنی»
«ام سلمه» میگوید از رسول اکرم شنیدم که فرمودند: هرکسی به علی ناسزا بگوید به من ناسزا گفته است.
ما باید بگوییم خاک بر دهان کسی که ادعا کند این افراد اجتهاد کردند و از روی اجتهاد به آن بزرگوار ناسزا گفتند!! حرف این کسی که اجتهاد میکند و مرتکب زنا و لواط میشود هیچ فرقی ندارد.
به تعبیر آیت الله العظمی مکارم شیرازی اگر قرار باشد ما با اجتهاد کارهای صحابه را توجیه کنیم سنگ روی سنگ بند نمیشود. در این صورت هرکسی مرتکب جنایتی شود ادعا میکند که من اجتهاد کردم. اجتهاد یا باید از قرآن کریم باشد و یا از سنت باشد!!
چندی قبل دوستان کلیپی را از یکی از آقایان بیعقل و بیشعور فرستاده بودند که او میگفت: نستجیر بالله صحابه در جنگها استمناء میکردند.
از این شخص سؤال شد: صحابهای که استمناء میکردند روایتی از پیغمبر اکرم داشتند و با استناد به آن مرتکب این کار میشدند، یا نه؟! این شخص میگویند: صحابه برای اینکه به گناه نیفتند استمناء میکردند!!
این حرف همانند این است که بگوییم کسی میخواست پسر خود را بکشد، اما دختر خود را کشت و خیال کرد که گناه کشتن دختر کمتر از گناه کشتن پسر است!!
همچنین ممکن است کسی در دوران امر میان زنا کردن یا لواط کردن یکی از آنها را با تشخیص اینکه گناه کمتری دارد انتخاب کند!!
گناه، گناه است. این شخص برای اینکه نستجیر بالله زنا نکند، استمناء میکند. این شخص برای اینکه یک گناه مرتکب نشود، مرتکب گناه دیگری میشود.
این چه منطقی است که این افراد نسبت به صحابه دارند؟! با این وجود آنها ادعا میکنند که شیعه به صحابه توهین میکند.
بعد از اینکه از این شخص میپرسند: "آیا صحابه از پیغمبر اکرم روایتی داشتند که استمناء کنند"، او میگوید: نه روایتی نداشتند. بازهم از او سؤال میشود: صحابه روی چه حسابی مرتکب این کار میشدند؟! جواب میدهد: اجتهاد کردند؛ اجتهاد، اجتهاد، اجتهاد!!!
خاک بر سر این افراد با این توهینهایی که نسبت به صحابه میکنند. اجتهاد باید از قرآن کریم یا سنت پیغمبر اکرم باشد و از روی باد هوا که نمیشود اجتهاد کرد.
اگر اجتهاد کردن دل بخواهی باشد کسی که مرتکب زنا، لواط، دزدی یا آدمکشی میشود هم اجتهاد میکند!!! اجتهاد شرایطی دارد و کسی باید برمبنای آن شرایط اجتهاد کند.
«أم سلمه» میگوید:
«سمعت رسول الله e یقول من سب علیا فقد سبنی»
«حاکم نیشابوری» در مورد سند این روایت مینویسد:
«هذا حدیث صحیح الإسناد»
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 130، ح 4615
همچنین «ذهبی» در تلخیص این روایت میگوید: این روایت صحیح است. همچنین در کتاب «مسند احمد بن حنبل» با تحقیق «احمد محمد شاکر» جلد 18 صفحه 314 همین روایت آمده است و محقق در پاورقی میگوید: سند این روایت صحیح است.
«هیثمی» میگوید: تمام راویان این روایت راویان کتاب «صحیح بخاری» هستند. همچنین آقای «شعیب الأرنؤوط» در این کتاب جلد 44 صفحه 328 این روایت را میآورد و میگوید: سند این روایت صحیح است. «حاکم نیشابوری» و «ذهبی» این سند را صحیح میدانند.
آقای «ابن ابی شیبه» استاد «بخاری» در کتاب «مصنف» خود جلد 6 صفحه 371 این روایت:
«قالت لی أم سلمة یا أبا عبد الله أیسب رسول الله فیکم ثم لا تغیرون قال قلت ومن یسب رسول الله قالت یسب علی ومن یحبه وقد کان رسول الله یحبه»
را میآورد و در پاورقی هم میگوید:
«إسناد المصنف صحیح»
الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبة الکوفی، دار النشر: مکتبة الرشد - الریاض - 1409، الطبعة: الأولی، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ج 6، ص 371، ح 32113
او همچنین این روایت را از بزرگان دیگر هم نقل میکند و صحت روایت را تثبیت میکند. خیلی جالب است که «حاکم نیشابوری» در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» جلد سوم صفحه 571 از «قیس بن ابی عاصم» روایتی نقل میکند.
«قیس بن ابی عاصم» میگوید: من در بازار مدینه میگشتم که وارد قسمت زیتون فروشی شدم. در همین حین مشاهده کردم؛
«قوما مجتمعین علی فارس قد رکب دابة وهو یشتم علی بن أبی طالب والناس وقوف حوالیه»
که مردم در مکانی تجمع کردند شخصی سوار بر اسب به امیرالمؤمنین ناسزا میگوید و مردم هم تماشا میکنند.
دوستان ملاحظه کنید کار به کجا رسیده که انسان پست و بی اصل و نسبی در شهر مدینه النبی جلوی مسلمانان به امیرالمؤمنین ناسزا میگوید و مردم هم اطراف او به تماشا میایستند.
«إذ أقبل سعد بن أبی وقاص فوقف علیهم فقال ما هذا»
سعد بن ابی وقاص از راه رسید و پرسید: اینجا چه خبر است؟!
«فقالوا رجل یشتم علی بن أبی طالب»
مردم گفتند: مردی آمده و به امیرالمؤمنین ناسزا میگوید.
«فتقدم سعد فأفرجوا له حتی وقف علیه فقال یا هذا علی ما تشتم علی بن أبی طالب»
سعد بن ابی وقاص جلو رفت و مردم راه را برایش باز کردند تا جایی که ایستاد و پرسید: ای مرد چرا به علی بن أبی طالب ناسزا میگویی؟!
«ألم یکن أول من أسلم ألم یکن أول من صلی مع رسول الله ألم یکن أزهد الناس ألم یکن أعلم الناس»
آیا او اولین مسلمان نبود؟! آیا اولین کسی نبود که با پیغمبر اکرم نماز خواند؟! آیا او زاهدترین مردم نبود؟! آیا او عالمترین مردم نبود؟!
«وذکر حتی قال ألم یکن ختن رسول الله علی ابنته ألم یکن صاحب رایة رسول الله فی غزواته»
آیا علی بن أبی طالب همسر دختر رسول الله نبود؟! آیا او پرچمدار رسول الله در جنگها نبود؟!
«ثم استقبل القبلة ورفع یدیه وقال اللهم إن هذا یشتم ولیا من أولیائک فلا تفرق هذا الجمع حتی تریهم قدرتک»
سعد بن ابی وقاص سپس به طرف قبله ایستاد و دستهای خود را به طرف آسمان بالا برد و گفت: خدایا اگر این مرد علی بن أبی طالب ولی از اولیاء تو را ناسزا میگوید این جمع را متفرق نکن مگر اینکه قدرت نمایی کنی تا جایگاه امیرالمؤمنین نزد تو مشخص شود.
«قال قیس فوالله ما تفرقنا حتی ساخت به دابته فرمته علی هامته فی تلک الأحجار فانفلق دماغه ومات»
قیس میگوید: به خدا سوگند جمعیت پراکنده نشده بود که اسب این شخص رم کرد و این شخص را بلند کرد و بر سنگها کوباند تا اینکه مغزش متلاشی شد و به درک واصل شد.
«هذا حدیث صحیح علی شرط الشیخین ولم یخرجاه»
این حدیث شرایط صحیح بخاری و صحیح مسلم را دارد و شکی در آن نیست.
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 571، ح 6121
آقای «ذهبی» در مورد این روایت میگوید: این روایت شرایط صحیح بخاری و صحیح مسلم را دارد. دوستان عزیز مشاهده کنید کسی که به امیرالمؤمنین ناسزا میگوید چه حکمی دارد.
در مورد «سعد بن ابی وقاص» نقل شده که او مستجاب الدعوه بوده و در موارد دیگری هم نفرین کرده و نفرین او گیرا بوده است.
این روایات جایگاه ناسزا گفتن به امیرالمؤمنین نزد خداوند عالم را نشان میدهد. یک صحابه و مسلمان از خداوند عالم درخواست قدرت نمایی میکند و خداوند متعال در همان جا قدرت خود را نشان میدهد.
حکم سب امیرالمؤمنین در بعضی از روایات چنین وارد شده که رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید:
«من سب علیا فقد سبنی»
این در حالی است که در بعضی از روایات حکم بالاتری برای کسی که به امیرالمؤمنین ناسزا بگوید در نظر گرفته شده است. پیغمبر اکرم میفرماید:
«من سب علیا فقد سبنی ومن سبنی فقد سب الله تعالی»
هرکسی به علی ناسزا بگوید به من ناسزا گفته است و هرکسی به من ناسزا بگوید به خداوند ناسزا گفته است.
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 130، ح 4616
همچنین در کتاب «تاریخ دمشق» جلد 2 صفحه 432 روایتی از امام حسین (علیه السلام) وارد شده است که میفرماید از جدم شنیدم که فرمودند:
«ولا تسبوا علیاً، فإنه من سب علیاً فقد سبنی، ومن سبنی فقد سب الله، ومن سب الله عذبه الله»
مختصر تاریخ دمشق، اسم المؤلف: محمد بن مکرم بن منظور الأفریقی المصری (المتوفی: 711 هـ)، ج 2، ص 432، باب الحسین بن علی بن الحسین
همچنین در کتاب «جامع الاحادیث» جلد هفتم صفحه 39 آورده است. در این روایت آمده است:
«قَالَ النَّبِی: مَنْ سَبَّ عَلِیاً فَقَدْ سَبَّنِی، وَمَنْ سَبَّنِی فَقَدْ سَبَّ اللَّهَ»
جامع الاحادیث (الجامع الصغیر وزوائده والجامع الکبیر)، اسم المؤلف: الحافظ جلال الدین عبد الرحمن السیوطی، ج 7، ص 39، ح 20705
همچنین در کتاب «الشریعه» اثر آقای «آجری» جلد چهارم صفحه 2060 وارد شده است:
«مَنْ سَبَّ عَلِیا فَقَدْ سَبَّنِی, وَمَنْ سَبَّنِی فَقَدْ سَبَّ اللَّهَ, وَمَنْ سَبَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ أَکبَّهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ عَلَی مَنْخِرَیهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ»
هرکسی به علی ناسزا بگوید به من ناسزا گفته است، هرکسی به من ناسزا بگوید به خداوند ناسزا گفته است و هرکسی به خداوند ناسزا بگوید خداوند او را با سر وارد آتش جهنم میکند.
الشریعة، المؤلف: أبو بکر محمد بن الحسین بن عبد الله الآجُرِّی البغدادی (المتوفی: 360 هـ)، المحقق: الدکتور عبد الله بن عمر بن سلیمان الدمیجی، الناشر: دار الوطن - الریاض / السعودیة، الطبعة: الثانیة، 1420 هـ - 1999 م، ج 4، ص 2060، ح 1538
همچنین در کتاب «مناقب علی بن أبی طالب» اثر «ابن مردویه» همین روایت از عمر بن الخطاب وارد شده است که میگوید:
«کنت أجفو علیاً»
من در حق علی بن أبی طالب جفا کردم.
«فلقینی رسول الله (صلی الله علیه وآله) فقال: " إنّک آذیتنی یا عمر! "»
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مرا دیدند و فرمودند: یا عمر! تو مرا اذیت کردی.
«فقلت: أعوذ بالله ممن آذی رسوله!»
من گفتم: پناه میبرم به خداوند از کسی که رسول الله را اذیت کند.
«قال: " إنّک قد آذیت علیاً، ومن آذی علیاً فقد آذانی»
پیغمبر اکرم فرمودند: تو علی را اذیت کردی و هرکسی علی را اذیت کند مرا اذیت کرده است.
مناقب علی بن أبی طالب (ع) وما نزل من القرآن فی علی (ع)، نویسنده: أحمد بن موسی ابن مردویه الأصفهانی، ص 81، ح 66
همچنین روایت دیگری از «ابن عباس» وارد شده است. نقل شده بعد از اینکه او نابینا شده بود از مکانی عبور میکرد که متوجه شد در مجلسی به امیرالمؤمنین ناسزا میگویند. «ابن عباس» به آنها گفت:
«أَیکمُ السَّابُّ لِلَّهِ فَأَنْکرُوا»
آیا به خداوند ناسزا میگفتید؟! آنها انکار کردند.
«قَالَ فَأَیکمُ السَّابُّ لِرَسُولِ اللَّهِ فَأَنْکرُوا»
آیا به رسول خدا ناسزا میگویید؟! آنها انکار کردند.
«قَالَ فَأَیکمْ السَّابُّ عَلِیاً»
آیا به علی ناسزا میگویید؟!
«قَالُوا فَهَذَا نَعَمْ»
آنها گفتند: بله.
«فَقَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یقُولُ مَنْ سَبَّ عَلِیاً فَقَدْ سَبَّنِی وَ مَنْ سَبَّنِی فَقَدْ سَبَّ اللَّهَ وَ مَنْ سَبَّ اللَّهَ فَقَدْ کفَر»
«ابن عباس» گفت شاهد باشید که از رسول خدا شنیدم که میفرمودند: هرکسی به علی ناسزا بگوید به من ناسزا گفته و هرکسی به من ناسزا بگوید به خداوند ناسزا گفته و هرکسی به خداوند ناسزا بگوید کافر است.
در ادامه روایت وارد شده است:
«إن معاویة أمر بلعنه علی المنابر»
معاویه به کارگزارانش امر کرد که علی را بر بالای منابر لعنت کنند.
مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، نویسنده: ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، ج 3، ص 221، باب وَ فِی سَبِّهِ ع
مجری:
استاد از شما خیلی متشکرم. در روایت اولی که فرمودید به این موضوع اشاره کردید که هرکسی به امیرالمؤمنین ناسزا بگوید، به پیامبر ناسزا گفته است. ما میخواهیم ببینیم طبق سنت، حکم کسی که به پیامبر ناسزا بگوید چیست.
حکم ناسزا به رسول گرامی اسلام با استناد به کتب اهل سنت
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
نکته زیبایی است! در کتاب «فتاوی» اثر «علامه تقی الدین سبکی» جلد دوم صفحه 573 وارد شده است:
«أَمَّا سَبُّ النَّبِی - صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ - فَالْإِجْمَاعُ مُنْعَقِدٌ عَلَی أَنَّهُ کفْرٌ»
اجماع امت بر این است که هرکسی به پیغمبر اکرم ناسزا بگوید کافر است.
فتاوی السبکی، اسم المؤلف: الامام أبی الحسن تقی الدین علی بن عبد الکافی السبکی، دار النشر: دار المعرفة - لبنان/ بیروت، ج 2، ص 573، فَصْلٌ سَبُّ النَّبِی
بنابراین «ابن تیمیه» که میگوید:
«فان کثیرا من الصحابة و التابعین کانوا یبغضونه و یسبونه و یقاتلونه»
حکم ناسزا گفتن به امیرالمؤمنین مشخص شد. پیغمبر اکرم میفرماید: هرکسی به علی ناسزا بگوید به من ناسزا گفته است. اجماع اهل سنت بر این است که هرکسی به پیغمبر اکرم ناسزا بگوید کافر است.
بنابراین اگر «ابن تیمیه» راست بگوید، طبق فتوای او بسیاری از صحابه کافر است. و اگر او دروغ بگوید خودش منافق است. مضافاً بر اینکه اگر «ابن تیمیه» راست بگوید، نظر علمای اهل سنت که معتقدند:
«والصحابة کلهم عدول»
صحابه همگی عادل هستند.
المجموع، نویسنده: النووی، ج 1، ص 62، فصل الحدیث المرسل
و:
«الصحابة کلّهم من أهل الجنة قطعاً»
قطعاً تمام صحابه اهل بهشت هستند.
الإصابة فی تمییز الصحابة، المؤلف: أحمد بن علی بن حجر العسقلانی (المتوفی: 852 هـ)، تحقیق: عادل أحمد عبد الموجود وعلی محمد معوض، الناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، الطبعة: الأولی - 1415 هـ، ج 1، ص 163، الفصل الثالث
را زیر سؤال برده است. طبق نظر «ابن تیمیه» بسیاری از صحابه کافر هستند و جای کفار هم در بهشت نیست و عادل نیستند.
همچنین در کتاب «فتح الباری» جلد 12 صفحه 293 روایتی وارد شده است که میگوید: «ابن منذر» گفته است اتفاق امت بر این است که هرکسی به نبی گرامی اسلام ناسزا بگوید قتلش واجب است.
این شخص علاوه بر اینکه کافر است قتلش واجب است و اگر هم توبه کند قتل از او ساقط نمیشود و باید کشته شود. بنابراین طبق فتوای «ابن تیمیه» بسیاری از صحابه واجب التقل هستند.
آقای «ابن حزم» در کتاب «محلی» جلد 11 صفحه 413 میگوید:
«من سَبَّ اللَّهَ تَعَالَی أو اسْتَهْزَأَ بِهِ أو سبب (((سب))) مَلَکا من الْمَلاَئِکةِ أو اسْتَهْزَأَ بِهِ أو سَبَّ نَبِیا من الأَنْبِیاءِ أو اسْتَهْزَأَ بِهِ أو سَبَّ آیةً من آیاتِ اللَّهِ تَعَالَی أو اسْتَهْزَأَ بها»
هرکسی به خدا ناسزا بگوید یا ملکی از ملائکه را سب و مسخره کند یا پیغمبری از پیغمبران را سب و مسخره کند یا به آیهای از آیات الهی ناسزا بگوید و مسخره کند.
«فَهُوَ بِذَلِک کافِرٌ مُرْتَدٌّ له حُکمُ الْمُرْتَدِّ»
این شخص کافر و مرتد است و حکم مرتد هم مشخص است.
المحلی، اسم المؤلف: علی بن أحمد بن سعید بن حزم الظاهری أبو محمد، دار النشر: دار الآفاق الجدیدة - بیروت، تحقیق: لجنة إحیاء التراث العربی، ج 11، ص 413
حکم مرتد این است که قبل از مرگش تمام اموالش را در میان مردم تقسیم میکنند، قتل این شخص واجب است و جنازه او را در قبرستان مسلمین دفن نمیکنند.
«ابن تیمیه» در رابطه با حکم کسی که به پیغمبر اکرم ناسزا بگوید در کتابی به نام «الصارم المسلول علی شاتم الرسول» نوشته است. او در جلد سوم صفحه 567 مینویسد:
«فی روایة عبد الله بأن من سب النبی قد وجب علیه القتل ولا یستتاب»
در روایت عبدالله وارد شده است که هرکسی به پیغمبر اکرم ناسزا بگوید قتلش واجب است و توبه او هم قبول نیست.
الصارم المسلول علی شاتم الرسول، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس، دار النشر: دار ابن حزم - بیروت - 1417، الطبعة: الأولی، تحقیق: محمد عبد الله عمر الحلوانی, محمد کبیر أحمد شودری، ج 3، ص 567، باب المسالة الثالثة
در این کتاب جلد سوم صفحه 572 وارد شده است:
«ومن سب النبی قتل ولم یستتب قال ابن القاسم من سبه أو شتمه أو عابه أو تنقصه فانه یقتل کالزندیق»
سپس مینویسد:
«وقال أبو مصعب وابن أبی اویس سمعنا مالکا یقول من سب رسول الله e أو شتمه أو عابه أو تنقصه قتل مسلماً کان أو کافرا ولا یستتاب»
الصارم المسلول علی شاتم الرسول، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس، دار النشر: دار ابن حزم - بیروت - 1417، الطبعة: الأولی، تحقیق: محمد عبد الله عمر الحلوانی, محمد کبیر أحمد شودری، ج 3، ص 572، باب المسالة الثالثة
او در جای دیگری مینویسد:
«فعلم ان محذور سب الله اغلظ من محذور الکفربه فلایجعل حکمهما واحدا»
حکم کسی که به پیغمبر اکرم ناسزا میگوید از حکم کافر شدیدتر و بالاتر است.
الصارم المسلول علی شاتم الرسول، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس، دار النشر: دار ابن حزم - بیروت - 1417، الطبعة: الأولی، تحقیق: محمد عبد الله عمر الحلوانی, محمد کبیر أحمد شودری، ج 3، ص 1034
کاملاً واضح و روشن است کسی که به رسول گرامی اسلام ناسزا بگوید قتلش واجب است، این شخص در حد کافر و مرتد است و اگر توبه هم کند توبه او پذیرفته نیست.
مجری:
استاد انشاءالله ما میخواهیم تلفنها را هم داشته باشیم، اما برای اینکه بحثمان کامل شود و بحثی که امشب آغاز کردیم جمع شود و تمام مطالب آن را گفته باشیم یک سؤال دیگر هم بپرسم سپس در خدمت دوستان بیننده خواهیم بود و صدایشان را خواهیم شنید.
این برنامه زنده «حبل المتین» هست که از «شبکه جهانی ولایت» تقدیم حضور شما میشود.
استاد شما اشاره فرمودید در روایت اهل سنت آمده کسی که به پیغمبر اکرم ناسزا بگوید مانند کسی است که به خداوند متعال ناسزا گفته است. این مطلب را قدری بیشتر توضیح بفرمایید.
حکم ناسزا به خداوند متعال با استناد به کتب اهل سنت
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
ما گفتیم که رسول گرامی اسلام فرمودند:
«مَنْ سَبَّ عَلِیاً فَقَدْ سَبَّنِی، وَمَنْ سَبَّنِی فَقَدْ سَبَّ اللَّهَ»
و بعد از آن حکم سب به پیغمبر اکرم را عرض کردیم. حال اجازه بدهید حکم کسی که به خداوند متعال ناسزا میگوید را بیان کنیم. در کتاب «محلی» اثر «ابن حزم أندلسی» وارد شده است:
«من سَبَّ اللَّهَ تَعَالَی أو اسْتَهْزَأَ بِهِ أو سبب (((سب))) مَلَکا من الْمَلاَئِکةِ أو اسْتَهْزَأَ بِهِ أو سَبَّ نَبِیا من الأَنْبِیاءِ أو اسْتَهْزَأَ بِهِ أو سَبَّ آیةً من آیاتِ اللَّهِ تَعَالَی أو اسْتَهْزَأَ بها»
سپس میگوید:
«فَهُوَ بِذَلِک کافِرٌ مُرْتَدٌّ له حُکمُ الْمُرْتَدِّ»
همچنین آقای «مناوی» در کتاب «فیض القدیر شرح جامع الصغیر» جلد 6 صفحه 147 ذیل روایت:
«(من سب علیا) بن أبی طالب (فقد سبنی ومن سبنی فقد سب الله)»
مینویسد:
«ومن سب الله فهو أعظم الأشقیاء وفیه إشارة إلی کمال الاتحاد بین المصطفی والمرتضی بحیث أن محبة الواحد توجب محبة الآخر»
هرکسی به خداوند ناسزا بگوید بزرگترین اشقیاء است و این نشانگر اتحاد میان رسول اکرم و امیرالمؤمنین است به طوری که محبت هرکدام از آنها محبت دیگری را واجب میکند.
مراد از حرف ایشان این است کسی که امکان ندارد کسی امیرالمؤمنین را دوست داشته باشد، اما پیغمبر اکرم را دوست نداشته باشد. همچنین امکان ندارد کسی پیغمبر اکرم را دوست داشته باشد، اما امیرالمؤمنین را دوست نداشته باشد.
«وبغضه یوجب بغضه»
هرکسی یکی از آنان را دشمن بدارد دیگری را هم دشمن داشته است.
فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، اسم المؤلف: عبد الرؤوف المناوی، دار النشر: المکتبة التجاریة الکبری - مصر - 1356 هـ، الطبعة: الأولی، ج 6، ص 147، ح 8678
این روایت نشانگر کمال اتحاد میان محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) و علی مرتضی (سلام الله علیه) است. همچنین روایتی از «ابن تیمیه» آوردیم که میگفت: حکم سب خداوند عالم غلیظتر از محذورات است.
من در خدمت شما هستم.
مجری:
استاد از اینکه مختصر و مفید به سؤالاتی که امشب در نظر گرفته بودیم و تقدیم حضور شما کردیم پاسخ فرمودید از شما خیلی متشکرم.
خیلی خوشحالیم که بازهم خداوند به ما توفیق داده تا امشب خدمت شما رسیدیم و برنامه زنده «حبل المتین» را تقدیم شما میکنیم.
ما مجبور هستیم گاهی اوقات نقلهایی را از توهینها و جسارتهایی که به امیرالمؤمنین میشود و کارشناسان شبکههای وهابی بر زبانشان جاری میکنند و در کتب بزرگان آنها وارد شده را برای اثبات جایگاه نورانی و ملکوتی آن بزرگوار را بیان کنیم.
این مطالب شاید گاهی اوقات دلهای ما را برنجاند، اما ما به عنوان شیعه و عاشق و محب حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) و انسانی که راسخ در این مسیر هست بوده و خواهیم بود.
حال به جهت اینکه دلهایمان مقداری جلا پیدا کند و شاد شود و جگرمان در این شبهای ماه مبارک رمضان خنک شود مدح و منقبتی از مولا امیرالمؤمنین بشنویم، سپس برمیگردیم و انشاءالله تلفنهای شما را پاسخ میدهیم.
حتماً با شنیدن این میان برنامه زیبا دل و وجودتان جلا پیدا کرده است. از آنجایی که شنیدن فضایل و مدح و منقبت حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) عبادت است فکر کنم در ماه مبارک رمضان این عبادت طوری دیگر میشود.
با توجه به اینکه ما با شنیدن نام و مدح حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) حال دلمان خوش خیلی میشود، آرزو میکنم همیشه حال دلمان خوش باشد و همیشه با نام و یاد آن بزرگوار زندگیتان پر از نور و معنویت باشد.
تماس بینندگان برنامه:
ما از این لحظه در خدمت دوستان خوب بیننده هستیم. با توجه به اینکه فرصت ما خیلی زیاد نیست، اگر بزرگوارانی که روی خط ارتباطی ما میآیند لطف کنند مختصر و مفید مطالبشان را بیان کنند کمک میکنند که ما به تلفنهای بیشتری پاسخ بدهیم.
آقای روستازاده از اصفهان از شیعیان مولا امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) و اولین بیننده ما هستند. آقای روستازاده سلام به شما، شب شما بخیر، طاعات و عبادات شما قبول باشد:
بیننده (آقای روستازاده از اصفهان – شیعه):
بنده هم سلام میکنم به شما و آقای قزوینی عزیز. میخواستم حاج آقا بفرمایند در کتاب «تاریخ طبری» که بسیار مورد استناد اهل سنت است اشارهای به واقعه غدیر خم شده است یا نه؛ متشکرم.
مجری:
بسیار خوب، آقای روستازاده خیلی متشکرم. خدا نگهدارتان باشد، منتظر باشید تا دقایقی دیگر بتوانیم پاسخ سؤال شما را بدهیم. جناب آقای ناصری از بروجرد خدمت شما سلام عرض میکنم، شب شما بخیر، طاعات و عبادات شما قبول باشد:
بیننده (آقای ناصری از بروجرد – شیعه):
بسم الله الرحمن الرحیم. با عرض سلام و ادب و احترام خدمت حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی و همچنین با سلام خدمت حاج آقا علی اسماعیلی مجری محترم و توانمند «شبکه جهانی ولایت».
فرارسیدن ماه مبارک رمضان را خدمت شما تبریک عرض میکنم و اینکه خیلی خوشحال شدم که با حاج آقا حسینی هم صحبت شدم. بنده قبلاً چند پیامک خدمت ایشان داده بودم، ولی متأسفانه تا الآن جوابی نگرفتم.
مجری:
ما عذرخواهی میکنم.
بیننده:
خواهش میکنم. بنده پیشنهادی داشتم؛ با توجه به اینکه «ابن عباس» اظهار داشته حدود 300 آیه در قرآن کریم در خصوص فضائل حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) آمده با توجه به فرارسیدن ماه مبارک رمضان هرروز یکی از این فضائل را در برنامه اصلی خود قرار دهید.
خوب است این آیات با توجه به روایات و احادیث و سخنان نبی گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) بیان شود. به عنوان مثال زمانی که با چند تن از دوستانم در مورد حدیث:
«أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع قَسِیمُ النَّارِ وَ الْجَنَّةِ»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 7، ص 194، ح 60
صحبت میکردم آنها تعجب کرده بودند و میپرسیدند مگر چنین چیزی امکان دارد؛ بهشت و جهنم در دست خداوند است. بنده در این خصوص ولایت حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) توضیح دادم، اما گفتم حاج آقا در این خصوص توضیح بدهد.
سؤال دیگر من در خصوص موضع گیری جناب «ابن مسعود» بود و بفرمایید که موضع او به چه صورت بوده است!
مجری:
آقای ناصری سؤال شما در مورد «ابن مسعود» حول چه محوری است؟!
بیننده:
میخواستم موضع گیری جناب «ابن مسعود» در زمان بعد از وفات حضرت ختمی مرتب محمد مصطفی عنوان کنید.
بنده ده خط شعر در وصف حضرت امیرالمؤمنین داشتم که اگر اجازه بدهید بخوانم تا جگر شیعیان خنک شود.
مجری:
شعرتان را بفرمایید تا جگرمان خنک شود، بسم الله.
بیننده:
این شعر حدود 11 خط است، من تند میخوانم تا وقت شما هم گرفته نشود.
علی مرد مردان، خوب خوبان
علی پشت و پناه بیپناهان
علی بعد محمد شاه دین است
علی سرور اوصیاء دین است
علی سردار بدر و هم حنین است
علی ابوالحسن ابوالحسین است
علی در دو جهان ساقی کوثر
علی از هرچه خوبان هست برتر
علی اول وصی بعد رسالت
علی راهی که هست راه هدایت
علی راه صراط المستقیم است
علی مولا علی رهبر زعیم است
علی عشق تمام عاشقان است
علی خونین ز کین دشمنان است
علی نامی است که خالق برگزیده
علی را خانه خود آفریده
علی ولایتش راه رهایی است
علی راهی که از شیطان جدایی است
علی راه محمد راه محمود
علی راهی به سر منزل مقصود
علی ای مظهر عشق خدایی
مباد هرگز میان ما جدایی
خدایا در رهش ثابت قدم دار
هرآنکس دوست میدارش دوست دار
مجدداً خدمت آیت الله دکتر حسینی و شما مجری گرامی سلام عرض میکنم. انشاءالله در مورد آن پیامکها تحقیقی بفرمایید، زیرا اگر توانستم دست بوسی به قم بیایم و با شما چند کار واجب داشتم. از شما تشکر میکنم.
مجری:
آقای ناصری از شما بابت شعر زیبایی که خواندید تشکر میکنم، انشاءالله که موفق باشید. به پایتخت ایران اسلامی برویم، آقا رضا از تهران پشت خط ارتباطی ما هستند. آقا رضا سلام و درود به شما، شب شما بخیر:
بیننده (آقا رضا از تهران – شیعه):
سلام بر مجری توانمند جناب آقای اسماعیلی عزیز و سلام به استاد گرانقدر جناب آقای دکتر حسینی قزوینی. ما دست شما را از دور میبوسیم، زیرا واقعاً ما هرچه داریم از شما علماست.
از زمانی که بنده پیگیر این برنامههای شما شدم مسائلی را یاد گرفتم که از آن بیخبر بودم و برای من همانند یک دانشگاه بوده است. بنده همچنین به همسرم و سایر اقوامم میگویم اگر این برنامه را ببینید مسائل جدیدی برایتان روشن میشود.
شاید همکاری ما بوده که برنامه شما را تماشا میکنیم، اما زحمت اصلی بر دوش شماست که ما را به یک شیعه واقعی تبدیل کردید. خدا خیرتان بدهد!
مجری:
سلامت باشید.
بیننده:
پیشنهادی برای شما داشتم؛ میخواستم ببینم اگر امکان دارد احادیث مختلف از جمله حدیث ثقلین از منابع اهل سنت را به صورت زیرنویس در برنامههای خود بگذارید، زیرا دشمنان این کار را بر علیه ما انجام میدهند.
این کار از این جهت مناسب است تا هم این احادیث هر روز جلوی چشم ما باشد و برای ما یادآوری باشد و هم اینکه وهابیهای پلید این احادیث را ببینند شاید به خودشان بیایند.
نکته دیگری که میخواهم بیان کنم این است که شبکههای وهابی صهیونیستی مرتباً شب و روز به طور مستقیم و غیر مستقیم به علما، اهلبیت و بزرگان ما توهین میکنند.
بنده خواهش میکنم پیام مرا به عنوان یک ایرانی به آقای «عبدالحمید» برسانید؛ زیرا ایشان گفته بودند: "من یک سنی ایرانی هستم!!" من میخواستم به ایشان بگویید که اگر امکان دارد حداقل این توهینها را محکوم کنند.
به عنوان مثال وهابیت در «شبکه وصال» نزدیک به دو هفته زیرنویس میکردند که یک بلوچی پیامک فرستاده است: "اگر آقای «عبدالحمید» به ما اذن دهد ما تمام شیعیان را از بین میبریم!!"
بنده مطمئنم این پیامک کار یک بلوچی غیرتمند نیست. قطعاً این کار شبکههای وهابی است، اما نمیدانم چرا آقای «عبدالحمید» این اقدامات را محکوم نمیکنند!!
آقای «عبدالحمید» باید اشاره کنند که ما با شیعیان نیستیم، این افراد مخالف ما هستند و ما مسلمانان شیعه و اهل سنت باهم زندگی میکنیم. واقعاً ما به بلوچیهای عزیز علاقهمند هستیم و جنوب و شمال و شرق و غرب برای ما فرقی ندارد.
من میخواستم به عنوان یک انسان مو سفید از آقای «عبدالحمید» درخواست کنم این اقدام وهابیت را در نماز جمعه محکوم کنند تا دل ما آرام شود؛ انشاءالله خداوند به ایشان خیر دهد.
بنده مجدداً دست استاد را میبوسم، انشاءالله در این ماه مبارک رمضان ما را دعا بفرمایند. خدانگهدار
مجری:
از شما ممنونم، با شما خداحافظی میکنیم. علاوه بر نکتهای که آقا رضا گفتند متأسفانه درد جامعه این است که برخی از این آقایان با شبکههای وهابی مصاحبه میکنند و گفتگوی تلفنی یا گفتگوهای دیگری دارند.
این اقدامات به منزله تأیید این افراد است. باید یک سری ملاحظات و توجهاتی به این موضوع باشد. زمانی که یک عالم اهل سنت با یک شبکه وهابی به صورت تلفنی یا ضبطی برنامههایی اجرا میکند به نشانه تأیید آن شبکه است.
علمای اهل سنت باید نسبت به این موضوع توجه داشته باشند و طبق نکتهای که آقا رضا گفتند باید نسبت به این قضایا موضع بگیرند. انشاءالله استاد توضیحات بیشتری در این زمینه خواهند داد.
آقای ابن مالک از بوشهر بیننده بعدی برنامه ما هستند. آقای ابن مالک سلام به شما:
بیننده (ابن مالک از بوشهر – شیعه):
سلام علیکم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله.
مجری:
ارادتمندیم.
بیننده:
شهر الله و ضیافت الله ماه مبارک رمضان را خدمت شما تبریک عرض میکنم که فیوضات زیادی دارد. بنده از استاد معظم و «علامه امینی عصر» خواستارم برای تمام مسلمین خصوصاً شیعیانی که برای اهلبیت کار میکنند دعا کنند.
خداوند متعال به بنده توفیقی داده که بتوانم بیشتر راجع به دین و مذهبم تحقیق کنم. بنده کتابی نوشتم که اگر به دعای استاد هزینه چاپ این کتاب فراهم شود. این کتاب در مورد چهارده معصوم و پیغمبران است که در رد شبهات پارچه فروش دزد است.
این کتاب 540 صفحه است و سومین کتاب بنده میباشد. شبکههای وهابی تا به حال جرئت نکردند کتابهای بنده را نمایش بدهند، اما اگر این کتب را به نمایش بگذارند به ضررشان است به دلیل اینکه یک بیننده عادی شیعه را به یک محقق و مؤلف تبدیل کردند.
بنده میخواهم مطالبی در خصوص استغاثه عرض کنم؛ یکی از دلایلی که وهابیت و تکفیریها و سلفیها ما را کافر و یهود امت میدانند به جهت این است که ما از اهلبیت عصمت و طهارت استغاثه و فریاد طلبی میکنیم.
قرآن کریم که این ماه هم ماه بهار قرآن است در سوره مبارکه بقره آیه 89 در تفسیر این آیه به سند حسن و نیکو مفسرین اهل سنت در کتب مختلف از جمله:
«تفسیر ابن جوزی» جلد 1 صفحه 87، «تفسیر قرطبی» جلد 2 صفحه 27، «مستدرک علی الصحیحین» اثر «حاکم نیشابوری»، «اسباب النزول» اثر «واحدی» جلد 1 صفحه 28 به سند صحیح، «دلائل النبوة» اثر «بیهقی» و بسیاری از مصادر دیگر نقل شده است:
زمانی که اهل کتاب به جنگها میرفتند قبل از آنکه رسول خدا به رسالت مبعوث شوند، میگفتند: "ای محمد! به فریاد ما برس." استاد هم بیان کردند که این افراد به جان و نفس و ذات پیغمبر اکرم متوسل میشدند.
قرآن کریم زمانی که میفرماید: این افراد به ذات پیغمبر اکرم متوسل میشدند و این حرف را تأیید میکند و رد نمیکند دلیل بر این است که خداوند استغاثه را قبول دارد.
در ایام شعبانیه وقتی بنده برای آقای «عقیل بیعقل» که خدای عاجزی دارد و نمیتواند یک سنگی را بلند کند و باید تمام شهرداریهای دنیا به فریاد او برسند مطلبی را راجع به اثبات وجود مقدس امام زمان (ارواحنا له الفداه) خواندم.
او مطلب بنده را مسخره کرد و ناصبیگری او گل کرد. بنده زمانی که تحقیق کردم متوجه شدم «عقیل بیعقل» در ایران راننده آب و فاضلات بوده است و تانکر آبی داشته، اما در حال حاضر صاحب شبکه شده است.
استاد معظم بنده مطلبی را از کتاب «فیض القدیر» اثر «مناوی» جلد 6 صفحه 297 حدیث 9313 و چند کتب دیگر خواندم. در این کتب مطلبی ذیل حدیث امان یا نجوم آورده است. او میگوید:
«إذا خلت السماء منها جاء أهل الأرض من الآیات ما یوعدون وذلک عند موت المهدی»
مسائل اهلبیت همانند ستارگان آسمان است. اگر ستارگان بیفروغ شدند و از بین رفت زمین از بین میرود. این واقعه زمانی است که حضرت مهدی از دنیا بروند.
زمانی که بنده این مطلب را برای «عقیل بیعقل» خواندم، او گفت: "سند این حدیث ضعیف است!!" او قسمتی از پاورقی را سانسور کرد، اما بنده میخواهم این مطلب را از این شبکه مقدسه منوره بخوانم.
مجری:
آقای ابن مالک زمان برنامه ما به پایان رسیده و باید به چند سؤال هم پاسخ بدهیم. انشاءالله بتوانیم در یک زمان دیگر در خدمت شما باشیم. نکته خود را به صورت خیلی کوتاه بفرمایید.
بیننده:
این حدیث از «سلمة بن اکوع» یکی از صحابی پیغمبر اکرم است. «مناوی» در اینجا حدیث را تصحیح میکند و میگوید:
«رمز لحسنه»
زمانی که «سلمة بن اکوع» این حدیث را نقل میکند دلیل بر حسن و صحیح بودن این روایت است.
«ورواه عنه أیضا الطبرانی ومسدد وابن أبی شیبة بأسانید ضعیفة لکن تعدد طرقه ربما یصیره حسنا»
فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، اسم المؤلف: عبد الرؤوف المناوی، دار النشر: المکتبة التجاریة الکبری - مصر - 1356 هـ، الطبعة: الأولی، ج 6، ص 297
ای «عقیل بیعقل» چرا ادامه روایت را نخواندی و مقدسات شیعه را به مسخره گرفتی!! بنده از آقای «موسوی» در اتاق فرمان تشکر میکنم که به کوری چشم «شبکه وصال» اجازه دادند که بنده صحبت کنم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مجری:
یا علی؛ آقای ابن مالک خدانگهدارتان باشد و سلام میفرستیم به همه بوشهریهای عزیز در هرجایی که صدای ما را میشنوند و تصویر ما را میبینند.
استاد وقت ما خیلی کم است؛ دوستان دو مورد پیشنهاد داشتند. یک مورد اینکه هرروز یکی از فضایل حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بنابر سخن «ابن عباس» که گفتند: "سیصد آیه در مورد امیرالمؤمنین وجود دارد" به صورت زیرنویس انجام دهید.
همچنین یکی دیگر از عزیزان درخواست داشتند که حدیث ثقلین مرتباً به صورت زیرنویس بیان شود. انشاءالله دوستان به این موضوع توجه داشته باشند. نکته دیگر در مورد موضعگیری علمای اهل سنت در مورد بعضی از مطالبی که گفته میشود.
این مطالب جزو پیشنهاداتی بود که عزیزان مطرح کردند. همچنین سؤالی مطرح شد؛ عزیزی پرسیدند: "کتاب «تاریخ طبری» اشارهای به واقعه غدیر خم دارد، یا خیر؟!"
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
توجه کنید که آقای «طبری» دو کتاب داشته است؛ کتاب اول ایشان «تاریخ طبری» و کتاب دیگر ایشان «الولایة» کتابی است که ایشان مستقلاً در رابطه با واقعه غدیر خم نوشته است. متأسفانه نسل بنی امیه این کتاب را در گذر زمان این کتاب را نابود کردند.
در کتاب «تذکرة الحفاظ» اثر «ذهبی» جلد دوم در رابطه با کتاب «الولایة» اثر «ابن جریر طبری» وارد شده است:
«رأیت مجلدا من طرق الحدیث لابن جریر فاندهشت له ولکثرة تلک الطرق»
یک جلد کامل در سند حدیث غدیر از ابن جریر طبری مشاهده کردم و وحشت زده شدم از اینکه حدیث غدیر این مقدار سند و طرق دارد.
تذکرة الحفاظ، اسم المؤلف: أبو عبد الله شمس الدین محمد الذهبی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولی، ج 2، ص 713، ح 728
او همچنین در کتاب «سیر أعلام النبلاء» مینویسد:
«جمع طرق حدیث غدیر خم فی أربعة أجزاء رأیت شطره فبهرنی سعة روایاته وجزمت بوقوع ذلک»
ابن جریر طبری چهار جلد کتاب در مورد حدیث غدیر نوشته است و زمانی که بخشی از این کتاب را دیدم کثرت روایات حدیث غدیر مرا مبهوت کرد و یقین کردم که حدیث غدیر صحیح است.
سیر أعلام النبلاء، اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقیق: شعیب الأرناؤوط, محمد نعیم العرقسوسی، ج 14، ص 277، باب 5 محمد بن جریر
همچنین آقای «ابن کثیر دمشقی» هم میگوید:
«وقد رأیت له کتابا جمع فیه أحادیث غدیر خم فی مجلدین ضخمین وکتابا جمع فیه طریق حدیث الطیر»
من کتابی از ابن جریر طبری در مورد غدیر خم در دو جلد ضخیم دیدم و کتاب مستقلی هم در مورد حدیث طیر نوشتند.
البدایة والنهایة، اسم المؤلف: إسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی أبو الفداء، دار النشر: مکتبة المعارف – بیروت، ج 11، ص 147، باب أبو جعفر بن جریر الطبری
این مطالب در حقیقت نشانگر این است که ایشان حدیث غدیر را آورده، اما متأسفانه ما مشاهده میکنیم در برنامههای نرم افزاری جدید ما وجود ندارد.
مجری:
استاد وقت ما تمام شده است، اما این سؤال را هم بفرمایید که «ابن مسعود» بعد از رحلت رسول گرامی اسلام چه موضع گیری کردند؟!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
مشاهده کنید «عبدالله ابن مسعود» و دیگران بعد از رحلت رسول گرامی اسلام آنطور که از آنها انتظار میرفت همانند «ابن عباس»، «سلمان» و دیگران کنار امیرالمؤمنین باشد نبود.
از طرف دیگر او در بسیاری از قضایا تلاش میکرد به هر نحو ممکن از امیرالمؤمنین جدا نشود و مدافع آن بزرگوار بوده است. او در زمان عثمان علیه جنایات عثمان قیام کرد.
این مطالب مربوط به مسائل تاریخی است که دوستان ما میتوانند این سؤال را از جناب آقای «پیشوایی» و دیگران بپرسند.
مجری:
استاد از شما خیلی متشکرم، دعا بفرمایید.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
خدایا تو را قسم میدهیم به آبروی حضرت محمد و آل محمد فرج مولای ما امام زمان (ارواحنا له الفداه) را نزدیک بگردان. خدایا قلب مقدس آن بزرگوار را از ما راضی بگردان. خدایا قلب نازنینش را با ظهورش مسرور بگردان.
خدایا بر تمام بیماران از جمله بیماران مورد نظر شفای عاجل کرم فرما.
خدایا رفع گرفتاری از جمیع گرفتاران بنما. خدایا به حق محمد و آل محمد حوائج حاجت مندان روا نما. خدایا حوائج ما، حوائج دست اندرکاران «شبکه جهانی ولایت»، حوائج بینندگان عزیز مخصوصاً عزیزان ولایت یاور برآورده نما. خدایا دعاهای ما را به اجابت برسان.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مجری:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
به پایان برنامه زنده «حبل المتین» رسیدیم. انشاءالله همیشه زیر سایه حضرت مرتضی علی باشید.
خدانگهدار