2024 April 20 - شنبه 01 ارديبهشت 1403
جملاتي قصار از آيت الله بهجت (ره) در دفاع از عقائد حقه شيعه
کد مطلب: ٦٠٤٣ تاریخ انتشار: ١٦ خرداد ١٣٨٨ تعداد بازدید: 5606
يادداشت » عمومي
جملاتي قصار از آيت الله بهجت (ره) در دفاع از عقائد حقه شيعه

اگر شيخين از ظلم خود به حضرت فاطمه ـ عليه االسّلام ـ توبه كرده اند...

چند نفر از علماي عامّه كه معتقد بودند شيخين از ظلم خود به حضرت فاطمه ـ عليهاالسّلام ـ توبه كرده بودند، از بغداد به كربلا آمده بودند تا با علماي شيعه بحث و مناظره كنند.

يك نفر شبانه نزد آخوند دربندي ـ رحمه اللّه ـ رفت و جريان را به اطلاع ايشان رسانيد. ايشان همان شب در مجلسي كه علما در آن اجتماع كرده بودند، به بالاي منبر تشريف برد و فرمود: «أَللّهُمَّ الْعَنِ الاْءَوَّل!» علماي عامّه بسيار ناراحت شدند. ايشان بعد از مدتي فرمود: «أَسْتَغْفِرُ اللّه َ.» طولي نكشيد فرمود: «أَللّهُمَّ الْعَنِ الثّانِي!» دوباره استغفار كرد. باز فرمود: «أَللّهُمَّ الْعَنْ فُلانَة!» بار سوم استغفار كرد و از منبر پايين آمد و از مجلس خارج شد.


جنگ با اصحاب و كشتن آن ها جايز است ولي سبّ آن ها جايز نيست!

با اين كه همه ي مسلمانان بر خلافت ظاهري حضرت اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ بعد از عثمان، اتفاق نظر داشتند، اهل تسنّن درباره ي جنگ معاويه با آن حضرت مي گويند: چون اجتهاد كرده، معذور، بلكه مأجور و مُثاب است، منتها چون اجتهاد او خطا بوده، يك اجر و پاداش دارد!
ولي ما شيعيان، اگر بخواهيم از روي اجتهاد به او فحش بدهيم يا سبّ و لعن كنيم، مي گويند: حق نداريد و جايز نيست! چون حضرت رسول ـ صلّي اللّه عليه وآله وسلّم ـ فرموده است:

«لا تَسُبُّوا أَصْحابِي.»(1) به صحابه ي من ناسزا نگوييد.
مي گوييم: چرا به معاويه در جنگ و كشتن اصحاب اشكال نمي كنيد، اما مي گوييد سبّ و لعنت آن ها جايز نيست زيرا خلاف اجماع (به نظر شما) است؟!

1. كنزالعمال، ج 11، ص 528؛ مسند احمد، ج 3، ص 11، 54، 63 و... صحيح بخاري، ج 4، ص 195 و...


اعتراف عامّه به وفات حضرت زهرا ـ عليهاالسّلام ـ با عدم رضايت از شيخين

خود عامّه اعتراف مي كنند كه حضرت فاطمه ـ عليهاالسّلام ـ در حال وفات، از شيخين ناراضي بود، در صحيح بخاري آمده است:

فَوَجَدَتْ فاطِمَةُ عَلي أَبي بَكْرٍ فِي ذلِكَ، فَهَجَرَتْهُ، فَلَمْ يُكَلِّمْهُ حَتّي تُوُفِّيَتْ.» فاطمه به دليل اين [غصب فدك] بر ابوبكر غضب نمود و با او قهر كرد و سخن نگفت تا اين كه وفات نمود. صحيح بخاري، ج 5، ص 82. نيز ر.ك: ج 8، ص 3.

هم چنين در صحيح بخاري در روايتي از رسول خدا ـ صلّي اللّه عليه وآله وسلّم ـ آمده است: «إِنَّ فاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّي؛ فَمَنْ أَغْضَبَها، أَغْضَبَنِي.»

فاطمه پاره ي تن من است. بنابر اين هر كس او را غضبناك كند، مرا به خشم آورده است. صحيح بخاري، ج 4، ص 210 و 219.

ما بايد در اين فكر باشيم كه جزوه اي درباره ي اعتقادات حقّه بنويسيم، بدان معتقد باشيم و بر اساس آن عمل كنيم، به گونه اي كه اگر همه ي مردم دست بردارند، ما دست بر نداريم و ثابت قدم باشيم.


منبع: پايگاه اطلاع رساني آيت الله العظمي محمد تقي بهجت قدس سره الشريف
http://bahjat.org/fa/


Share
1 | الاحقر | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٢٣ خرداد ١٣٨٨ |
خداوند ايشان را رحمت کند و به تنها باقي مانده نسل قديم علما حضرت آيت الله العظمي حاج آقا علي صافي گلپايگاني (مدظله العالي) سلامتي عنايت فرمايد.
2 | عبدالحسين | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٧ آذر ١٣٨٨ |
سلام خسته نباشيد
چند مطلب ديگر هم هست (از کتاب نکته هاي ناب از بيانات آيت الله العظمي بهجت):
1 ــ مناظره آلوسي و مرحوم مظفر:
در بغداد مجلس مناظره اي بين علماي فرقه هاي اسلامي تشکيل دادند. در آن مجلس از عامه آلوسي به عنوان عالم بزرگ سني ها و از شيعه مرحوم شيخ محمدحسن مظفر(نويسنده کتاب دلائل الصدق) به عنوان عالم بزرگ شيعه حضور داشتند و مجلس از شيعه و سني پر بود.
آلوسي رو کرد به مرحوم مظفر و گفت: اجازه مي دهيد سوال کنم؟ مرحوم مظفر فرمود: سوال کن. آلوسي پرسيد: درباره دستور پيامبر اکرم(ص) به ابوبکر که فرمود به جاي خود براي مردم نماز جماعت بخواند چيست؟
اگر مرحوم مظفر در جواب مي گفت«سند اين سخن ضعيف است» يا «دلالت بر خلافت ندارد» از هر جهت آلوسي او را مي پيچاند و بالاخره جواب معلوم نمي شد و به نظر مي رسيد که حق با آنهاست، ولي مرحوم مظفر بدون تامّل فرمود: «انّ الرّجل ليهجر»(قطعا اين مرد هذيان مي گويد) (توضيح: وقتي که پيامبر اکرم دوات و لوح خواست تا چيزي بنويسد که امت بعد از آن به آن رجوع کنند خليفه دوم درباره پيامبر گفت«انّ الرّجل ليهجر» و مانع اين کار شد. ر.ک : نهج الحق،ص332 ؛ کشف اليقين،ص472 ؛ الطرائف،ج2، ص432؛ بحارالانوار، ج30،ص535؛ صحيح مسلم، ج3، ص1259)
واقعا اين جواب در اينجا معجزه است لذا آلوسي نتوانست نفس بکشد و حرفي نزد. منبع: رضا باقي زاده،نکته هاي ناب از بيانات آيت الله العظمي بهجت،نکته20،صفحه 45

2 ــ تو او را خليفه کردي و او تو را !
در کتاب «مناقب خوارزمي» از اهل تسنن آمده است: خليفه دوم نامه ولايتعهدي خود را از سوي خليفه اول آورد تا در مسجد براي مردم بخواند و گفت: اين نامه از خليفه اول است و من نمي دانم که در آن چه نوشته است، ولي هرچه باشد من مطيع هستم و بدان عمل مي کنم. يک نفر زيرک از پاي منبر گفت: من مي دانم چه نوشته است. خليفه دوم ناراحت شد و به او گفت : تو چه مي داني چه نوشته است؟! گفت: چرا، مي دانم زيرا: « امّرته بالامس و امّرُک اليوم»(ديروز تو او را امير نمودي و امروز او تو را امير نمود) منبع: رضا باقي زاده،نکته هاي ناب از بيانات آيت الله العظمي بهجت،نکته86،صفحه79

3ــ توسل اهل سنت به امام هادي(عليه السلام):
در جريان ابتلاي اهل شهر سامره (در عراق) به طاعون، آقا سيد محمد فشارکي به شيعيان دستور داده بود « سه روز روزه بدارند و زيارت عاشورا بخوانند» از اين رو فوج فوج از اهل سنت مي مردند ولي يک نفر شيعه از دنيا نمي رفت، لذا اهل سنت در صحن مقابل ضريح امام هادي مي آمدند و مي گفتند« يا عليٌ الهادي، نُسَلّمُ عليک مثل ما يَُسلّم عليک الشيعه»(اي امام هادي، ما به تو سلام مي گوييم همانگونه که شيعه يه تو سلام مي گويد) منبع: رضا باقي زاده،نکته هاي ناب از بيانات آيت الله العظمي بهجت،صفحه 33

خداوند شما و آيت الله بهجت را با رسول الله و ائمه اطهار محشور نمايد.
3 | ر.صفايي | Iran - Tehran | ١٩:٤٣ - ١٢ ارديبهشت ١٣٩٠ |
همه اينها درست ولي چرا از وحدت صحبت نمي کنيم؟
آيا سکوت و تامل اميرلمومنين از روي خير خواهي و حفظ اسلام نبود؟
آيا رهبر عزيزمان بي جهت لعن و سب را حرام ميکند؟
کسي در پستي و پليدي عمر و ابوبکر شکي ندارد حتي به گمانم سني ها بر افضل بودن اميرالمومنين علي(ع) اعتراف دارند اما حتما مصالحي والاتر در ميان است که سب و لعن آن دو خليفه ي به نا حق را ممنوع مي شود.
به اميد روزي که سطحي نگريها از ميان برداشته شود و ما تمامي اوامر رهبرمان را انجام دهيم و به قول ايشان بصيرت به خرج دهيم.
4 | momen abdullah | Iran - Tehran | ٢٢:٤٦ - ١٢ ارديبهشت ١٣٩٠ |
جناب ر.صفايي
اين «رهبر عزيز شما» که بر خلاف نص صريح قرآن کريم «لعن را حرام ميکند» کيست؟ احتمالا عمر و يا مامون نيست؟
«لعن الذين كفروا من بني اسراييل علي لسان داود وعيسي ابن مريم»
يعني اين رهبر شما از حضرت داود و عيسي ابن مريم (عليهم السلام) بيشتر مي‌فهممد؟ و يا بر او وحي غير از قرآن کريم نازل مي‌شود؟
و يا شايد اين رهبر عزيز شما خود را جداي از ناس مومن و فرشتگان الهي مي‌داند؟
«اوليك جزاوهم ان عليهم لعنه الله والملايكه والناس اجمعين»

لطفا سند اين گفته خود مبني بر حرام بودن لعن را آشکار کنيد تا ما هر چه زودتر اين رهبر عزيز شما را شناسايي کنيم.

يا علي
5 | سعيد | Iran - Birjand | ١٦:١٥ - ١٩ آذر ١٣٩٠ |
قابل توجه آقاي مومن عبدالله و ر. صفايي
آن چه مراجع حرام دانسته اند لعن علني است، لعن علني ... (تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل)
6 | شیعه ام | | ٠٨:٠٤ - ٠٤ مهر ١٤٠٢ |
گفتید قرآن ولی اون قسمتی رو که خودتون دوست داشتید .در قرآن آیه۱۰۸انعام رو هم بخونید لعن خوبه ولی نه هر لعنی
اعن معاویه و یزید خوبه چون هیچ کس دوستشون نداشت با ظلم هایی که کردند تا بخواد برای تلافی اون هم به مقدسات ما توهین کنه
ولی لعن عمر و ابوبکر باعث به وجود آمادن داعش و وهابیت و القاعده و... میشه که به خاطر همین لعن خون شیعیان رو مباح میدونن میخوای باعث تفرقه و کشتار شیعیان بشی.آیه ۱۰۸ انعام[به معبود] كسانى كه غير خدا را مى‌خوانند دشنام ندهيد، مبادا آن‌ها [نيز] از روى ظلم و جهل، خدا را دشنام دهند. اين‌گونه براى هر امّتى عملشان را زينت داديم. سپس بازگشت همه‌ی آنان به‌سوى پروردگارشان است؛ و آن‌ها را از آنچه عمل مى‌كردند، آگاه مى‌سازد [و پاداش و كيفر مى‌دهد].

پاسخ:
 با سلام
درست است، اهل بیت علیهم السلام به همین خاطر دستور به تقیه دادند.
موفق و موید باشید
گروه پاسخ به شبهات
موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها